ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۴۴۲۱.

مقایسه اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی و تبیین ارتباط بین آن ها در پرستاران و روان پرستاران

کلیدواژه‌ها: اضطراب تاب آوری امید به زندگی پرستاران روان پرستاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۲
پیش زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی و تبیین ارتباط بین آن ها در پرستاران و روان پرستاران انجام گرفت. مواد و روش کار: روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران و روان پرستاران شاغل در بیمارستان های شهرستان کاشان در بهمن سال 1401 بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 60 نفر، شامل 30 پرستار و 30 روان پرستار به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های اضطراب کتل (1957)، تاب آوری کانور و دیویدسون (2003) و امید به زندگی میلر (1988) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی پرستاران و روان پرستاران تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که بین اضطراب و تاب آوری رابطه معکوس معناداری با ضریب همبستگی 0/54- وجود دارد (p<0/001). به عبارتی 29% واریانس اضطراب را تاب آوری تبیین می کند. بین تاب آوری و امید به زندگی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. با توجه به ضریب همبستگی 0/64 بین آنها 40% واریانس تاب آوری را امید به زندگی تبیین می کند. همچنین بین اضطراب و امید به زندگی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. با توجه به ضریب همبستگی 0/51- بین آنها 26% واریانس اضطراب را امید به زندگی تبیین می کند. بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی سه مؤلفه اثرگذار بر کیفیت سلامت روان پرستاران و روان پرستاران است که باید مورد توجه قرار گیرد و اقداماتی را جهت افزایش دو مؤلفه تاب آوری و امید به زندگی و در نتیجه کاهش اضطراب به کار گرفت.
۴۴۲۲.

پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس نشانه های استحکام من، افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استحکام من رضایت زناشویی اضطراب افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رضایت و نارضایتی زناشویی بر اساس استحکام من، نشانه های افسردگی و اضطراب انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. در این پژوهش تعداد 384 نفر از افراد متأهل (306 زن، 78 مرد) شهر تهران در سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS؛ راست و همکاران، 1986)، مقیاس استحکام من (ESS؛ بشارت، 1386) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS؛ لاویباند و لاویباند، 1995) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در استحکام من (01/0>p، 356/0=r) رضایت زناشویی و با افزایش نمره نشانه های افسردگی (01/0>p، 498/0=r) و اضطراب (01/0>p، 297/0=r) نارضایتی زناشویی افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی توسط متغیرهای استحکام من (01/0>p) و نشانه های افسردگی (01/0>p) قابل پیش بینی بود و 27 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که استحکام من و نشانه های افسردگی عوامل مهم پیش بینی کننده رضایت زناشویی هستند. بررسی این متغیرها در افراد می تواند کمک قابل توجهی در زمینه افزایش رضایت زناشویی کند.
۴۴۲۳.

واکاوی معنا و راهبردهای آرامش بخشی در خانواده مبتنی بر تجارب زوجین رضایتمند

کلیدواژه‌ها: آرامش زوجین رضایت مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
ازدواج، یکی از اساسی ترین موضوعات موجود در جامعه است و درصورتی که توأم با رضایت زوجین باشد، می تواند باعث تعالی و آرامش خانواده و دستیابی به اهداف والا شود. رضایت زناشویی یکی از عوامل مهمی است که باید جدی گرفته شود و در سنجش یک ازدواج نقش بسزایی دارد و عوامل متعددی در حصول آن دخیل هستند. مقوله ی آرامش و رضایتمندی زناشویی را به نوعی می توان هم علت و هم معلول یکدیگر دانست زیرا حصول هریک، وابسته به وجود دیگری است. اگر آرامش بر زندگی زناشویی حکم فرما باشد، زوجین از زندگی مشترک خود رضایت دارند و همین امر زمینه ساز تربیت فرزندانی سالم و سپس جامعه ای سالم خواهد بود؛ بنابراین بررسی معنا و راهبردهای کسب آرامش در خانواده امری حائز اهمیت است و هدف این پژوهش را تشکیل می دهد. این پژوهش، از نوع کیفی است و به روش پدیدارشناسی انجام گرفته است. مشارکت کنندگان این پژوهش را 9 خانم با دامنه سنی 24 تا 50 سال و میانگین 37 سال، که حداقل مدت شروع زندگی مشترک آن ها 2 سال و حداکثر آن 30 سال بود تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گزینش شدند. همچنین دامنه تحصیلات مشارکت کنندگان از فوق دیپلم تا دکتری گسترش داشت. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و صوت مصاحبه ها کاملاً مکتوب شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش، تحلیل مضمون بود. در فرآیند تحلیل یافته ها، 39 کدباز، 9 مضمون فرعی، 4 مضمون اصلی و یک مضمون هسته ای حاصل شد. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، معنای آرامش در سه حیطه ی نقاط قوت موجود در زندگی مشترک، پایبندی به ارزش ها و اعتقادات شخصی و رعایت اصول اخلاقی در ارتباط با دیگران به دست آمد؛ همچنین راهبردهای آرامش بخشی نیز به شش بخش تقسیم شده اند که عبارت اند از: راهبردهای شخصی متمرکز بر ایجاد آرامش در ارتباط با همسر، راهبردهای انجام شده توسط زوجین برای بهبود زندگی مشترک، راهبردهای مرتبط با افزایش احساس ارزشمندی درونی، راهبردهای معنوی به وجود آورنده آرامش، راهبردهای متمرکز بر ایجاد صمیمیت سالم با دیگران و راهبردهای مرتبط با ایجاد مرز در ارتباط با دیگران. مطالعه ی این پژوهش به افرادی که خواهان تشکیل خانواده ای موفق و سرشار از آرامش هستند کمک های فراوانی می کند.
۴۴۲۴.

Family Process and Domestic Violence among Iranian Families during COVID-19 Outbreak: A Cross-sectional Study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Infection recovery quarantine family process Domestic Violence

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۵۶
Introduction: This study aimed to investigate the relationship between the Covid-19 Outcomes with family processes and domestic violence. Methods: 937 participants were recruited through available and snowball sampling and completed the questionnaires. Results: The results indicated that people who feel they are less likely to develop COVID-19 and probably will get recovered if they get infected are more likely to have general and physical violence. Violence was lower in people who thought they were less likely to recover from the disease and those who had a little pleasant experience of quarantine than in others. families who thought they are not likely to have COVID-19 infection and thought they were more likely to recover, had higher communication and problem-solving skills than others. Coping skills, cohesion, respect, and religious orientation were also higher in families with moderate risk of COVID-19 disease than in families with low risk. Families who consider the likelihood of getting infected and recovering from COVID-19 as a medium had higher coping skills, were more cohesive, respected each other, and had a higher religious orientation than families who considered the possibility of getting infected low and recovering to be high. Communication skills and problem-solving skills were higher in families who had a pleasant experience from quarantine Coping skills and cohesion/respect were higher in families who worked together for less than 2 hours. Religious orientation was higher in families with doctoral and master's degrees. Discussion: The results can be used in epidemics to keep health in families.
۴۴۲۵.

A Psychoanalytical Study: Memory, Naratology, Story Teller-audience, and Récit in Maurice Blanchot's The Step Not Beyond(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ré cit extended present empty memory

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۵
This paper illustrated the new state of memory in terms of the act of representation through the notion of "récit" as the non-narrative entity outside of narratology in Maurice Blanchot, French literary theorist and novelist. This study used the argumentative method through theoretical and analytical design to move from Freud to Blanchot through discussing the notion of memory. For the present study, Freud ideas on memory was theoretically were analyzed in order to prove how Blanchot goes beyond Freud and propose the new state of memory. It was proved the récit happens outside memory completely in the sense that memory is no longer perceived as the place of past experience. For Blanchot, it is because what is called the present does not pass and we live always in this present in which there is neither presence nor absence. The new term 'the extended present' was coined to imply the absence of a being in a unified entity passing from the past to present and going into the future. Being does not come to presence. Therefore, it is illusory that the past is filled with events in associative chains of meaning or narrative organization. The récit neither narrates the past nor the present; it actually illustrates the impossibility of narration. Blanchot's view of memory is an empty space in the sense that the occurrence of events lingers from the past to the present and continues in future. An event does not begin and end in a specific period of time
۴۴۲۶.

اثربخشی تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر ابعاد حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سایکودراما درمان شناختی رفتاری گروهی حساسیت بین فردی اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی با فراوانی 13 درصدی و شیوع بالاتر در نوجوانان دختر به عنوان سومین اختلال شایع روانی مطرح شده است؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر ابعاد حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر شهرستان سیرجان بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان سیرجان در سال تحصیلی 401-1400 بودند که پس از غربالگری و تشخیص اولیه، تعداد 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان تلفیقی سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی را به مدت 9 جلسه 120 دقیقه ای و به صورت هفتگی دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A) و حساسیت بین فردی (IPSM) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری بیانگر تأثیر معنی دار درمان تلفیقی سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش حساسیت بین فردی و اضطراب اجتماعی، در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (p≤0.01). نتیجه گیری: بطور کلی نتایج حاکی از آن بود که تلفیق سایکودراما با درمان شناختی رفتاری گروهی بدلیل استفاده از ایفای نقش و عینی ساختن تخیلات و گرایش های درونی و همچنین تأکید بر بازسازی شناختی، بر بهبود اضطراب اجتماعی و کاهش حساسیت بین فردی در نوجوانان مؤثر بود.
۴۴۲۷.

رابطه باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی خود دلسوزی مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۳۸
مقدمه: بیماری دیابت یکی از شایع ترین بیماری های متابولیکی است که بر ابعاد مختلف زندگی فرد مبتلا تاثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت انجام شده است . روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که تعداد 167 نفر از  بیماران دیابتی مجتمع آموزشی - درمانی امام علی (ع) در شهر کرج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده  شامل سه پرسشنامه استاندارد اختلالات خوردن گارنر (۱۹۸۳)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز (۱۹۹۷) و پرسشنامه خوددلسوزی نف (۲۰۰۳) می باشد. یافته ها: از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چندمتغیری و از طریق نرم افزار SPSS 23 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج مشاهده شده رابطه بین باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت معنادار است (01/0p < ). در تحلیل رگرسیون گام به گام، در گام اول، متغیر فراشناخت به میزان ۸/۱۱% و در گام دوم با اضافه شدن متغیر خوددلسوزی ۱۰% به توان پیش بینی معادله افزوده شد. در مجموع حدود ۸/۲۱% از واریانس مشکلات تغذیه ای از طریق باورهای فراشناختی و خوددلسوزی پیش بینی شد (۰۱/۰>p) . نتیجه گیری: به طور کل نتایج نشان داد باورهای فراشناختی و خوددلسوزی در پیش بینی مشکلات تغذیه بیماران دیابتی موثر است . همچنین نتایج بیانگر این بود که باورهای فراشناختی اثر قوی تری بر مشکلات تغذیه ای دارد.
۴۴۲۸.

پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارتهای ارتباطی و توانایی حل مساله در زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی ‏ذهنی نظم جویی هیجانی مهارت ارتباطی حل مسأله تعارض زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۸۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله در زنان دارای تعارض زناشویی اجرا گردید. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان تنکابن در فاصله زمانی اردیبهشت تا آبان 1401 بودند.  به روش نمونه گیری در دسترس 180 نفر از زنانی که دارای تعارض زناشویی بودند و در پرسشنامه تعارض زناشویی نمره بیشتری کسب کردند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی (1375)، فرم کوتاه مقیاس بهزیستی ذهنی ریف (1985)، مقیاس نظم جویی هیجان گروس و جان (2003)،  پرسشنامه مهارت های ارتباطی ماتسون (1983) و پرسشنامه توانایی حل مسأله هپنر (1988). تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه بین متغیرهای نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله با بهزیستی ذهنی در سطح 01/0 مثبت و معنادار است. جهت تعیین بهترین پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی از بین متغیرهای پیش بینی کننده نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله از مدل رگرسیون با روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیر مهارت های ارتباطی قادر به توجیه 9/53 درصد واریانس بهزیستی ذهنی شده است و با اضافه شدن متغیر نظم جویی هیجانی به متغیر مهارت های ارتباطی در مدل دوم باعث اضافه شدن 2درصد واریانس بهزیستی ذهنی شده است و متغیرهای مهارت های ارتباطی و نظم جویی هیجانی توانسته است حدود 3/55 درصد واریانس متغیر بهزیستی ذهنی را توجیه کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله در زنان دارای تعارض زناشویی قابل پیش بینی است.
۴۴۲۹.

بررسی اثربخشی بسته مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی و ایماگوتراپی بر درمان مشکلات بین فردی زوجین در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته مشاوره پیش از ازدواج مشکلات بین فردی زوجین در آستانه ازدواج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۱۸۲
هدف: ازدواج باتوجه به عوامل مختلف ازجمله مشکلات بین فردی زوجین می تواند پایدار یا ناپایدار باشد. هدف پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش بسته مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر تلفیق رویکردهاِی طرحواره درمانی و ایماگوتراپی بر درمان مشکلات بین فردی زوجین در آستانه ازدواج بود. روش پژوهش: پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری را دختر و پسرهای در آستا نه ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره راه فردا در شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که بیست زوج به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در دو گروه متشکل از 10 زوج آزمایش و 10 زوج گواه قرار گرفتند. برای هر دو گروه، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد.پرسشنامه مشکلات بین فردی(هرویتز و همکاران، 1989) به کار رفت. بسته مشاوره در هشت جلسه نود دقیقه ای دو بار در هفته صرفاً برای گروه آزمایش اجراشد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت. سطح معناداری آزمون های آماری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، اثر اصلی زمان (006/0= p) اثر اصلی گروه (001/0 = P) و اثر متقابل زمان و گروه (001/0 = P) بر متغیر مشکلات بین فردی معنادار بود. در گروه آزمایش، میانگین نمرات پیش آزمون متغیر مشکلات بین فردی زوجین به طور معناداری بیشتر از میانگین نمرات پس آزمون (015/0 = P) و پیگیری (024/0 = P) بود. به علاوه، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات متغیر مذکور بین مراحل پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد  (228/0 = p)که به معنای ماندگاری اثر مداخله آموزش ها، در طول زمان در گروه آزمایش است. نتیجه گیری: براساس نتایج، آموزش بسته تدوین شده مشاوره پیش از ازدواج برمبنای تلفیق رویکردها و مفاهیم طرحواره درمانی و ایماگوتراپی، بر کاهش مشکلات بین فردی زوجین در آستانه ازدواج اثربخشی دارد.
۴۴۳۰.

مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم خودشفقتی روان درمانی مثبت نگر همجوشی شناختی مادران دارای کودکان طیف اوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم بود. روش پژوهش : روش پژوهش نیمه آزمایشی (سه گروهی- سه مرحله ای) و جامعه آماری شامل تمام مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مراکز اوتیسم در شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود که به روش هدفمند در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. داده ها در هر سه مرحله به وسیله پرسشنامه خودشفقتی نف (۲۰۰۳) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014) گرداوری شدند. بسته ی روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اول و بسته ی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم به صورت 9 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش دوم اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش همجوشی شناختی و افزایش خودشفقتی مادران دارای کودک طیف اوتیسم شده است و این اثربخشی در طول مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0≥p). نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش روانشناسان می توانند از هر دو مداخله برای افزایش آگاهی مادران دارای کودک طیف اوتیسم در خصوص معنا و هیجانات مثبت در راستای کاهش همجوشی شناختی و افزایش شفقت به خود استفاده نمایند.
۴۴۳۱.

الگوی روابط ساختاری یادگیری خودتنظیمی، هویت اخلاقی و هوش معنوی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم Learning self-regulation based on moral identity mediated by spiritual intelligence in students(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دانش آموز هوش معنوی هویت اخلاقی یادگیری خودتنظیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۲
تحولات جهانی، نبود اطمینان محیطی و لزوم سازگاری با چالش های ناشی از آن نظام های آموزشی را به سمت تربیت فراگیرانی سوق می دهد که صلاحیت های یادگیری مستقلانه و خودهدایت شده را دارند. پژوهش حاضر ضمن توجه به چنین چالش هایی، با هدف شناسایی الگوی روابط ساختاری یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجیگری هوش معنوی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل بود. تعداد 250 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت برخط به پرسش نامه های یادگیری خودتنظیمی، هوش معنوی و هویت اخلاقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که نمره کل هوش معنوی، هویت اخلاقی و مؤلفه های آنها با خودتنظیمی در یادگیری و همچنین، هوش معنوی با نمره کل هویت اخلاقی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت و معناداری داشت (001/0P<) و فرضیه پژوهش مبنی بر ارتباط بین متغیّرها و پیش بینی یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجی گری هوش معنوی تأیید می شود. نتیجه گیری: نتایج الگو یابی نشان می دهد که هویت اخلاقی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم -از طریق هوش معنوی- بر یادگیری خودتنظیمی است؛ از این منظر توصیه می شود ارتقای معنویت و هویت اخلاقی فراگیران و عاملان آموزشی با استفاده از روش های فردی، بین فردی و موقعیتی مدنظر قرار گیرد و از آن طریق جنبه های شناختی، فراشناختی، رفتاری، انگیزشی و عاطفی یادگیری بهبود یابد.
۴۴۳۲.

رابطه عمل به باورهای دینی با شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ارتباط دانشجو دین شادکامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۸
سابقه و هدف: شادکامی یکی از هیجان های مثبت در وجود آدمی است که بر اندیشه، احساس و رفتار او تأثیر می گذارد و رابطه تنگاتنگی با باورهای دینی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عمل به باورهای دینی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی است که به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان و حجم نمونه بر اساس نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی 390 دانشجو به صورت داوطلبانه بود. متغیّرهای اصلی عمل به باورهای دینی و شادکامی و ابزار اندازه گیری دو پرسش نامه روان سنجی شده معبد و آکسفورد بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که مقدار همبستگی باورهای دینی با شادکامی 26/0 بود (001/0>P). بنابراین، بین شادکامی و عمل به باورهای دینی ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت و میزان ارتباط جزئی باورهای دینی و شادکامی برحسب تحصیلات مادر تنها در مادران دارای تحصیلات دیپلم و فوق لیسانس به بالاتر معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مثبت بین عمل به باورهای دینی و شادکامی، توصیه می شود که مدیران دانشگاه برنامه ریزی مناسبی برای تحکیم باورهای دینی و انجام فرایض دینی انجام دهند. این عمل با افزایش شادکامی آنان می تواند نقش مهمی در افزایش امید و ارتقای فعالیت های علمی داشته باشد.
۴۴۳۳.

نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش PTSD در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی سرمایه های روانشناختی استرس پس از سانحه زلزله زدگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۹۵
زمینه و هدف: رویدادهای آسیب زای طبیعی و انسانی همواره آثار مخرب جسمی، اقتصادی، اجتماعی و البته روان شناختی را به دنبال خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند. تعداد افراد نمونه 386 نفر از زلزله زدگان بودند که با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (1988)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی مک گی (2011) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی سلامت معنوی بر اساس تاب آوری، ذهن آگاهی و ارزش های شخصی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم ارزش های شخصی، تاب آوری و ذهن آگاهی بر سلامت معنوی مورد تأیید قرارگرفت (p<0.05). همچنین تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم بر سلامت معنوی هنرمندان اثر می گذارد (p<0.05). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه موثر بود.
۴۴۳۴.

اثربخشی داستان خوانی مشارکتی بر درک استعاره بدن مند کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه داستان خوانی مشارکتی استعاره بدن مند کودکان اوتیسم با عملکرد بالا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک برنامه داستان خوانی مشارکتی در افزایش درک استعاره بدن مند در کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا بین سه تا پنج سال انجام شد. روش: در این برنامه از داستان هایی با استعاره های بدن مند و سؤالات تصویری برای کمک به کودکان در درک مفاهیم انتزاعی به دنبال آنها استفاده شد. برای طراحی مطالعه داستان خوانی مشارکتی، 20 داستان اصلی با عبارات استعاری برگرفته از پژوهش شجاع رضوی و همکاران (1394) و 10 داستان عامل مزاحم (بدون بیان استعاری) آماده شد. طی ده جلسه حضوری، این داستان ها به وسیله یک عروسک سخن گو به کودکان اوتیستیک ارائه شد. به کودکان گروه کنترل فقط داستان های با عامل مزاحم داده شد، و کودکان گروه مداخله 30 داستان (20 داستان اصلی و 10 داستان عامل مزاحم) را طی ده جلسه داستان خوانی دریافت کردند. قبل از داستان خوانی مشارکتی، پس از داستان خوانی مشارکتی و 40 روز پس از مداخله، از کودکان گروه کنترل و گروه مداخله عبارات استعاری با کارت های دوگانه برگرفته از پژوهش شجاع رضوی (1394) پرسیده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان اوتیستیک سه تا پنج ساله در درک مفهوم انتزاعی استعاره بدن مند از طریق برنامه داستان خوانی مشارکتی عملکرد بهتری داشتند. همچنین پس از اجرای برنامه، نمرات کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا در پس آزمون به طور معناداری بهتر از نمرات آنها در پیش آزمون بود. نتیجه گیری: بنابراین، این مطالعه نشان می دهد که رویکرد داستان خوانی مشارکتی می تواند درک استعاره های بدن مند را در کودکان اوتیستیک دارای عملکرد بالا افزایش دهد.
۴۴۳۵.

الگوی روابط ساختاری هویت تحصیلی موفق بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری ذهن آگاهی و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیازهای بنیادین روان شناختی ذهن آگاهی خودکارآمدی تحصیلی هویت تحصیلی موفق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۴۴
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی روابط ساختاری هویت تحصیلی موفق است که بر اساس آن نیازهای بنیادین روان شناختی به عنوان متغیر درون داد، ذهن آگاهی و خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی و هویت تحصیلی موفق به عنوان متغیر برون داد وارد پژوهش شده اند. این پژوهش به روش توصیفی، از نوع مطالعات همبستگی و با شیوه مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. از بین همه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 1401-1400 به عنوان جامعه مورد پژوهش، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 355 دانش آموز وارد نمونه شدند. در گردآوری اطلاعات از مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، مقیاس چندوجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی جینکس و مورگان (1999) و مقیاس هویت تحصیلی موفق واس و ایساکسون (2008) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار AMOS22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، نیازهای بنیادین روان شناختی به طور مستقیم و غیر مستقیم با میانجی گری ذهن آگاهی بر هویت تحصیلی موفق، تاثیر مثبت و معناداری دارد. اما خودکارآمدی تحصیلی نقش میانجی گر معناداری در تاثیر نیازهای بنیادین روان شناختی بر هویت تحصیلی موفق ندارد (05/0>P). بر اساس نتایج و با توجه به نقش نیازهای بنیادین روان شناختی و ذهن آگاهی در هویت تحصیلی موفق، توجه به نیازهای اساسی هر دانش آموز از سوی خانواده ها و معلمان با برگزاری کارگاه های آموزش خانواده و ضمن خدمت و افزایش ذهن آگاهی دانش آموزان با بهره گیری از روان شناس ها و مشاوران مدارس و برگزاری کلاس های آموزشی، ضروری به نظر می رسد.
۴۴۳۶.

بررسی و مقایسه تأثیر درمان آرام سازی حالت و نظم جویی هیجان برکاهش مشکلات بدنظم جویی هیجانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدنظم جویی هیجانی درمان آرام سازی حالت درمان تنظیم هیجان نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۴۶
زمینه: نوجوانان به طور عمده درکنارآمدن با تغییرات دوره نوجوانی دچار مشکل می شوند و در این میان اغلب آنان دچار بدنظم جویی هیجانی می گردند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر درمان آرام سازی حالت و نظم جویی هیجان بر کاهش مشکلات بدنظم جویی هیجانی نوجوانان بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود که ازبین نوجوانان مراجع ه کننده به کلینیک های به رویان، رایین، و گلستان شهر اصفهان، 30 نفر از آنان که با استفاده از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی (گرتز و رومر، 2004) و مصاحبه بالینی دچار بدنظم جویی هیجانی تشخیص داده شدند و شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و در سه گروه (10 نفری) درمان آرام سازی حالت، تنظیم هیجان و گواه به صورت تصادقی قرار داده شدند افراد گروه های مداخله 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی 8 هفته دریافت نمودند و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند و دراین مدت مداخل ه ای دریافت ننمودند. افراد حاضر در پژوهش مجدداً در انتها به به پرسشنامه فوق پاسخ دادند. پس از آن داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد هر دو مداخله تنظیم هیجان و آرام سازی حالت توانست بر بدنظم جویی هیجانی نوجوانان دختر مؤثر واقع شود ولی تأثیر مداخله تنظیم هیجان بر کاهش بدنظم جویی هیجانی بیشتر از مداخله آرام سازی حالت بود (0/05 >P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که درمان تنظیم هیجان نسبت به درمان آرام سازی حالت به دلیل محتوای آموزشی و ملموس بودن احتمالاً بیشتر مؤثر بوده است.
۴۴۳۷.

بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه بین المللی تجارب ناگوار کودکی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب ناگوار کودکی ویژگی های روان سنجی بین المللی تجارب ناگوار کودکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۳۲۹
زمینه: با توجه به تأثیر به سزای تجارب اولیه کودکی بر ابعاد مختلف زندگی فیزیکی و روانشناختی و مشکلات مرتبط با آن و کمبود پرسشنامه ای منسجم جهت بررسی تجارب ناگوار، تهیه پرسشنامه ای معتبر جهت انجام مداخله های پیشگیرانه و درمانی اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامه بین المللی تجربه ناگوار کودکی (ACE-IQ) در شهر مشهد بود. روش: از نظر روش شناسی این پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی از نوع زمینه یابی (پیمایشی) بود.. جامعه آماری شامل کلیه افراد بالای 18 سال ساکن شهر مشهد در سال 1400 بود که از این میان 285 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت بررسی اعتبار از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شد که با کمک نرم افزار 21-SPSS و 22-AMOS انجام شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه بین المللی تجارب ناگوار کودکی نشان داد که این ابزار دارای شش عامل با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های مربوط به والدین و مراقبان، محیط خانواده، تجاوز، خشونت با همسالان، شاهد خشونت جامعه بودن و شاهد خشونت جمعی یا جنگ بودن به ترتیب 0/53، 0/67، 0/87، 0/47، 0/53 و 0/49 است. نتایج نشان داد که این پرسشنامه از روایی سازه، همگرا و واگرای مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده شامل (والدین و مراقبان، محیط خانواده، تجاوز، خشونت با همسالان، شاهد خشونت جامعه بودن و شاهد خشونت جمعی یا جنگ بودن)، پرسشنامه بین المللی تجارب ناگوار کودکی ابزاری مناسب جهت ارزیابی تجربه های ناگوار کودکی در ایران بوده و می توان به عنوان یک ابزار معتبر در حوزه هایی همچون پژوهش و سنجش به کار گرفته شود.
۴۴۳۸.

مقایسه طرحو اره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه عاطفی برتری سنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۲۰۳
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد) انجام شد. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود؛ جامعه آماری به حجم 91 نفر که 50 نفر برای گروه اول (زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر) و 41 نفر برای گروه دوم (زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 15 سال و بیشتر) به روش دردسترس و گلوله برفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شاور (1987) و پرسشنامه 90 سوالی طرحواره یانگ (1990) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در مولفه سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا و سبک دلبستگی اجتنابی وجود داشت (01/0>P). تفاوت معناداری بین دو گروه در مؤلفه های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، نقص و شرم، شکست، وابستگی، آسیب پذیری، بازداری هیجانی، استحقاق و خویشتن داری وجود داشت (05/0>P). همچنین بین دو گروه در مولفه سبک دلبستگی ایمن و مؤلفه های رهاشدگی، خود گرفتار، اطاعت، ایثارگری، معیارهای سختگیرانه، جلب توجه، منفی گرایی و تنبیه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه گیری: نتیجه این مطالعه نشان داد بین طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد) تفاوت وجود دارد. نتایج این مطالعه بر اهمیت رویکردهای طرحواره محور و هیجان مدار در حل تعارضات بین فردی زوجین با فاصله سنی بالا تأکید دارد.
۴۴۳۹.

اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روحیه علمی خودناتوان سازی تحصیلی راهبردهای یادگیری خودگردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تبریز بودند که از جامعه حاضر تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل (30 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه روحیه علمی (ساعتچی و کامیاری، 1395) و مقیاس خودناتوان سازی (برگاس و جونز، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. در واقع آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان باعث افزایش روحیه علمی و کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان می شود. بنابراین توجه به راهبردهای یادگیری خودگردان نقش مهمی در روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دارد.
۴۴۴۰.

توسعه مدل هوش مصنوعی مبتنی بر منطق فازی به منظور ارزیابی توانمندی بازاریابی محتوایی در خرید برندهای تلویزیون در سطح شهر تهران در پلتفرم تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی بازاریابی دیجیتال منطق فازی محتوای بازار برندهای تلویزیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۳
مقدمه: امروزه با توسعه سامانه های ارتباطی و زیرساختی مانند اینترنت روند بازار ساختاری متفاوت و پیچیده ای را شامل گردیده است. دانش بازاریابی دیجیتال از رویکردهای مانند بازاریابی محتوایی به منظور یافتن شرایط بازار استفاده می نماید. توانمندی بازاریابی محتوایی سبب ایجاد شناخت جامع از شرایط و علاقه مندی مشتریان نسبت به کالاها یا خدمات خاص گردیده و نقاط قوت و ضعف فروش را آشکار می سازد. روش کار: در پژوهش حاضر سعی شده تا برندهای اصلی تلویزیون در سطح تهران از دیدگاه مشتریان در شبکه اجتماعی تلگرام بررسی شود. بدین منظور از رویکرد منطق فازی استفاده شده است. ابتدا با انجام مطالعه میدانی برندهای اصلی تلویزیون شامل Samsung، LG، TCL، X-Vision، MGS و SNOWA انتخاب و سپس با شناسایی خصوصیات اصلی برندها؛ نرخ محبوبیت و اهمیت ارجاعی (توصیه شوندگی) برند توسط مشتریان فارسی زبان مشخص شده است. یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی نشان داده است که X-Vision و Samsung بالاترین رتبه به لحاظ ارزیابی محتوایی و رضایت مندی مشتریان را کسب نموده اند. در این میان SNOWA کمترین رتبه را به لحاظ رضایت مشتریان تهرانی به خود جلب نموده است. چنین مسئله ای نشان دهنده است که مشتریان عموماً علاقه به خرید محصولات خارجی را دارند. بنابراین توانایی بازاریابی محتوایی این شرکت ها بیشتر از شرکت های داخلی بوده است. نتیجه گیری: باتکیه بر دستاوردهای این مطالعه می توان بیان داشت که برای مشتریان تهرانی هزینه و کیفیت به عنوان دو اصل مهم در خرید تلویزیون مطرح بوده که نگرش اقتصادی محور به تلویزیون را دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان