فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات روابط مستقیم و مثبت بین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و درگیری تحصیلی را نشان می دهند. با این حال، مطالعات اندکی مکانیزم های زیربنایی اثرگذار بر این روابط را به ویژه در دوران کرونا مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی احساس تعلق به دانشگاه در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادین در روابط دوستی با ابعاد درگیری تحصیلی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بیرجند در نیمسال دوم تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد 290 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس های ارضای نیازهای بنیادین در روابط، حس عضویت روان شناختی در دانشگاه و پرسشنامه درگیری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ارضای نیازهای بنیادین در روابط دوستی نقش یک عامل حمایتی و مثبت در احساس تعلق به دانشگاه داشت. بعلاوه، نقش واسطه ای احساس تعلق به دانشگاه در رابطه بین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در روابط با دوستان و درگیری تحصیلی تأیید شد (01/0>P). شاخص های برازش کلی مدل نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد. همچنین، احساس تعلق به طور معناداری با درگیری تحصیلی ارتباط داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت بسترسازی برای درگیری تحصیلی دانشجویان در کلاس های دانشگاهی که مستلزم فراهم نمودن فضایی برای تقویت روابط دوستی و نیز به تبع آن تجربه احساس تعلق آن ها به دانشگاه است، تأکید می کند. محدودیت های این مطالعه و جهت گیری های پژوهش های بعدی مورد بحث قرار خواهند گرفت. تازه های تحقیق هادی صمدیه: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنشهای معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
438 - 464
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنش های معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر با یک دوره پیگیری دو ماهه بود. روش پژوهش: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۱400 بر روی 48 نفر معلم زن شهر زاهدان انجام شد. زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ۱ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ۲ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با خودشفقت گری توجه آگاهانه) و گروه گواه (16 نفر) تقسیم شدند. از مقیاس اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه مقیاس های رابطه، مقیاس صبر و پرسشنامه کنترل معنوی زبان استفاده شد و داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش کنترل شناختی زبان و صبر شده است (05/0 P<). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه در کنترل شناختی زبان و صبر موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است و این تاثیر در پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش کنترل شناختی زبان و صبر می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی در زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به کار برده شود.
بررسی نقش میانجی طرحواره های ناسازگار و ابراز گری هیجانی در ارتباط بین ترومای کودکی و صمیمیت جنسی در زنان خانواده های کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
547 - 569
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های ناسازگار و ابراز گری هیجانی در ارتباط بین ترومای کودکی و صمیمیت جنسی در زنان خانواده های کم درآمد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان خانواده های کم درآمد تحت پوشش کمیته امداد شهر اصفهان بود که 209 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمیت جنسی بطلانی، احمدی و بهرامی (1389)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1994)، ترومای کودکی برنشتاین و فنیک (1998) و ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) پاسخ دادند. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی به ویژه مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد ترومای کودکی به طور مستقیم بر صمیمیت جنسی زنان متأهل خانواده های کم درآمد تأثیر معنی داری ندارد (05/0<P)؛ ولی بر ابرازگری هیجانی و حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت معنی داری مؤثر است (01/0>P). همچنین، از بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه، فقط حوزه گوش بزنگی و بازداری بر ابرازگری هیجانی تأثیر مستقیم معنی داری دارد و ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی تأثیر معنی دار دارد (01/0>P). علاوه بر این، ترومای کودکی تنها به واسطه حوزه گوش بزنگی و بازداری و ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی تأثیر غیرمستقیم معنی داری دارد (01/0>P). از سوی دیگر، ترومای کودکی ازطریق تأثیرگذاری بر ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی اثرگذار است (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین، ترومای کودکی می تواند بر صمیمیت جنسی به واسطه تأثیرگذاری بر حوزه گوش بزنگی و بازداری و ابرازگری هیجانات اثرگذار باشد. توجه به عوامل ذکر شده می تواند به ارتقاء سطح صمیمت جنسی زنان کمک نماید.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و براساس گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مربیان پیش دبستانی شهرستان ایذه در سال 1399 می باشد. از بین جامعه هدف، 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (15) و گواه (15) گمارده شدند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایشی در 10 جلسه 45 دقیقه ای در طول دو ماه، آموزش هوش هیجانی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در پیش آزمون و پس آزمون شامل مقیاس مسئولیت پذیری گاف و سیاهه مقابله با موقعیت های استرس زای اندلر و پارکر بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش هوش هیجانی موجب افزایش مسئولیت پذیری (001/0>p، 20/20=F) و مهارت های مقابله ای مساله مدار (003/0>p، 25/11=F) و کاهش مهارت های مقابله ای هیجان مدار (001/0>p، 75/14=F) و اجتنابی (004/0>p، 07/5=F) گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. بر مبنای یافته های حاصل می توان گفت آموزش هوش هیجانی بر مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی تأثیر معناداری داشته است. لذا پیشنهاد می شود از آموزش هوش هیجانی برای بهبود مسئولیت پذیری و مهارت های مقابله ای مربیان پیش دبستانی استفاده شود..
روابط ساختاری بین جو اخلاقی مدرسه و رفتارهای مدنی تحصیلی: نقش واسطه ای تحول مثبت نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
355 - 370
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن رابطه جـو اخلاقـی مدرسـه بـا رفتارهـای مدنـی تحصیلـی بـا واسـطهگری تحـول مثبـت نوجوانـی بـود. طـرح پژوهـش از نـوع همبسـتگی و جامعه آمـاری دانشآمـوزان دوره متوسـطه اول و دوم شـهر شـیراز بـود. 671 دانشآمـوز (293 پسـر و 378 دختـر) بـا اسـتفاده از روش نمونهبـرداری تصادفـی خوشـهای چندمرحلـهای انتخـاب شـدند و مقیاسهـای جـو اخلاقـی مدرسـه (شـولت و دیگـران، 2002)، تحـول مثبـت نوجوانـی (گلـدوف و دیگـران، 2014) و رفتارهـای مدنـی تحصیلـی (گلپـرور، 2011) را تکمیـل کردنـد. تحلیـل دادههـا بـا اسـتفاده از مدلیابـی معـادلات سـاختاری نشـان داد جـو اخلاقـی مدرسـه و تحـول مثبـت نوجوانـی بـر رفتارهـای مدنـی تحصیلـی اثـر مسـتقیم مثبـت و جـو اخلاقـی مدرسـه اثـر مسـتقیم مثبـت بـر تحـول مثبـت نوجوانـی دارد. نتایـج آزمـون بـوت اسـتراپ نیـز نشـان داد تحـول مثبـت نوجوانـی در رابطه جـو اخلاقـی مدرسـه بـا رفتارهـای مدنـی تحصیلـی نقـش واسـطهای دارد. بـه ایـن معنـا کـه جـو اخلاقـی مدرسـه بـا واسـطهگری تحـول مثبـت نوجوانـی، رفتارهـای مدنـی تحصیلـی را بهصـورت مثبـت پیشبینـی میکنـد. بـر ایـن اسـاس میتـوان گفـت جـو اخلاقـی مدرسـه میتوانـد بـا ارتقـاء مولفههـای تحـول مثبـت فراگیـران، موجـب افزایـش رفتارهـای مدنـی تحصیلـی شـود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری واحد پردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن مبتلا به وسواس عملی شستشو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
452 - 462
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری- عملی یکی از اختلالات روانی است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی و کاهش مقاومت فرد در برابر اختلال می گذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام در بیماران زن با وسواس شست وشو انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان جوان مبتلا به وسواس شست و شو بود که طی سه ماهه نخست سال ۱۳۹۸ به مرکز مشاوره و روان شناختی کاوش شهر نیشابور مراجعه کرده بودند. از بین آن ها ۶۰ نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و پس از اجرای اولیه پیش آزمون پرسشنامه وسواس شست وشوی ییل براون، تعداد ۳۰ نفر که دارای بیشترین تراز اختلال بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (۱۵ نفر آزمایش و ۱۵ نفر کنترل) جایگزین شدند. سپس پروتکل درمان شناختی رفتاری CBT که با طرح ریزی محقق در قالب ۸ جلسه ۴۵ دقیقه در مدت ۲ ماه هفته ای یک جلسه تدوین شده بود بر روی گروه آزمایشی اجرا شد در پایان پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS) و مقیاس عدم تحمل ابهام از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری واحدپردازه ای به طور معناداری موجب بهبود تحمل بلاتکلیفی و تحمل ابهام (۰۵/۰>p) در بیماران زن با اختلال وسواس شست وشو شده است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان شناختی- رفتاری واحدپردازه ای می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در درمان افزایش میزان تحمل پذیری بلاتکلیفی و تحمل ابهام زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شستشو پیشنهاد گردد.
تحلیل مضمون آسیبهای شغلی مددکاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۳۲۱-۲۸۶
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع آسیب های شغلی در مشاغل یاری رسان هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب های شغلی مددکاران اجتماعی بود. روش پژوهش: این مطالعه به شیوه ی کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی پژوهش کلیه مددکاران اجتماعی شهر شهرکرد بود که تعداد 17 نفر از مددکاران به روش نمونه گیری هدفمند با اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون شبکه ای آتراید-استرلینگ استفاده شد. یافته ها: مددکاران اجتماعی آسیب های شغلی را در سه مضمون فراگیر آسیب های درون فردی، آسیب های بین فردی و آسیب های فرافردی تجربه می کنند. آسیب های درون فردی شامل دو مضمون آسیب های عاطفی-هیجانی (اضطراب، افسردگی عمومی، فرسودگی و خشونت) و آسیب های جسمانی بود. در حوزه ی آسیب های بین فردی مضامین شامل: سرریزی مشکلات شغلی به خانواده، مشکلات ارتباطی با مددجویان (فروپاشی مرز کاری و شخصی با مددجویان، ناتوانی در مدیریت پرتوقعی مددجویان و مشکلات فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مددجویان)، مشکلات مربوط به عدم تعهد سازمانی (احساس تبعیض وجدان گرایی پایین همکاران) و مشکلات مربوط به خط و مشی سازمان (تغییر و تنوع خط و مشی سازمان و مغایرت خط و مشی سازمان با نیازهای مددجویان) بود. آسیب های فرافردی نیز شامل مضامین مشکلات مربوط به ماهیت شغل (حجم زیاد کار، چالش زیاد کار)، مشکلات مربوط به شرایط کاری (سروصدای زیاد، ارگونومی نامناسب و آلودگی محیط کاری)، مشکلات مالی و رفاهی و تداخل مشکلات محیط زندگی با وظایف شغلی بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گرفت که مددکاری اجتماعی شغلی بسیار پرچالش و مددکاران اجتماعی از جمله آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند که در حیطه های مختلفی مشکلات زیادی را تجربه می کنند و سازمانهای زیرربط با استفاده از مشاوران و روانشناسان شغلی و برنامه ریزی همه جانبه می توانند در جهت کاهش این آسیبها به آنان کمک کنند.
تغییرات علائم اضطراب عمومی، افسردگی، وسواس فکری- عملی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر دانشجویان در طول پاندمی کووید-19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علی رغم پیامدهای منفی پاندمی کووید-۱۹ بر سلامت روان، دانش ما از روند تغییرات شدت علائم اختلال های روانشناختی در دوران پاندمی کرونا بسیار ناچیز است. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات علائم اضطراب، افسردگی، وسواس فکری- عملی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر در جمعیت دانشجویی در دوره پاندمی کووید- ۱۹ بود. روش: این مطالعه از نظر گردآوری داده ها از نوع مطالعات توصیفی طولی است. نمونه ای به حجم ۳۷۶ نفر در یک پلتفرم پژوهشی آنلاین (پرسآل) به روش در دسترس از جامعه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه سراسری زنجان انتخاب و در ۴ مرحله به فواصل زمانی ۶ ماه از اردیبهشت ۱۳۹۹ تا مهر ۱۴۰۰ مورد ارزیابی قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک (۱۹۹۶، ۱۹۹۳)، اختلال اضطراب فراگیر (۲۰۰۶)، پرسشنامه ی تجدیدنظر شده وسواسی- جبری (۲۰۰۲) و پرسشنامه فوبیای اجتماعی (۲۰۰۰) برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و R تحلیل شد. یافته ها: در طول پاندمی کووید-۱۹، شدت علائم اضطراب (۰/۰۰۸=p)، وسواس فکری- عملی (۰/۰۲۳=p) و اضطراب فراگیر (۰/۰۵۲=p) روندی افزایشی داشته که با فروکش کردن شرایط پاندمی، از شدت این علائم نیز کاسته شده است. این در حالی است که شدت افسردگی پیوسته افزایشی بوده (۰/۰۰۱=p) و شدت اضطراب اجتماعی نیز تغییرات ناچیزی داشته است (۰/۹۶۴=p). نتیجه گیری: پاندمی کووید-۱۹ موجب افزایش قابل توجه شدت علائم اختلال های روانشناختی شده است؛ لذا ضروری است که با اجرای مطالعات گسترده تر، عوامل زیربنایی این تغییرات و دیگر پیامدهای روانشناختی پاندمی کووید-۱۹ مورد بررسی قرار گیرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی در زنان دارای همسر وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر خودکارآمدی در زنان دارای همسر وابسته به مواد در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان 30 تا 40 سال دارای همسر وابسته به مواد در شهر تهران بودند که 30 شرکتکننده که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی از نوع قرعهکشی و به طور مساوی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامهی آموزش ذهنآگاهی در طی 8 جلسهی 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل در انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی، پراکندگی) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) و نرمافزار SPSS23 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش ذهنآگاهی بر خودکارآمدی در زنان دارای همسر وابسته به مواد اثربخش است. نتایج پژوهش نشان داد که با استفاده از مداخلههای مبتنی بر ذهنآگاهی میتوان در ارتقای سطوح خودکارآمدی به زنان دارای همسر وابسته برای رویارویی با مشکلات موجود، کمک کرد.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز: یک کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف دیالیز برای درمان نارسایی مزمن کلیه اثرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی می گذارد، فعالیت های روزمره را مختل می کند، همراه با تغییر سبک زندگی است و تأثیر مخربی بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی (کارآزمایی بالینی تصادفی) با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری مشتمل بر کلیه زنان تحت دیالیز مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران دیالیزی خراسان رضوی در سال 1401 تا 1400 بودند. نمونه آماری شامل 30 زن از زنان تحت دیالیز شهر مشهد بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای داده شدند. هر 2 گروه تحت درمان دیالیز قرار داشتند، گروه آزمایش، مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 120 دقیقه را دریافت کرد، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر 2 گروه پرسش نامه ها ی نگرانی از تصویر بدن و شفقت به خود را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر عاملی در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها نتایج مطالعه حاضر نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل به بهبود معنادار تصویر بدن (0/001=P؛39/271=F) و شفقت به خود (0/001=P؛ 7/342=F) در زنان تحت دیالیز در پس آزمون منجر شد و نتایج در پیگیری 2 ماهه پایدار باقی ماندند. نتیجه گیری طبق نتایج این مطالعه، به کارگیری گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند روشی مناسب برای افزایش رضایت از تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز باشد.
اعتباریابی نسخه ی فارسی ابزار ریتم خلق تجدید نظر شده(MRhI)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۲۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی نسخه ی ایرانی ریتم خلق بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال 1401 بود، با توجه به حداقل نمونه مورد نیاز جهت تحلیل عاملی که 250 نفر است 340 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به این ترتیب از بین دانشکده های دانشگاه های ارومیه، 10 دانشکده به صورت تصافی انتخاب شدند. سپس در هر دانشکده 34 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه ریتم خلق (MRhI؛ دی اولیویرا و همکاران، 2021) را تکمیل نمودند. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل عاملی بود. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس دارای ساختاری سه عاملی شامل شناختی، جسمانی و عاطفی است. و از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (926/0= CFI، 919/0=GFI ، 061/0= RMSEA ,001/0 p < ) برای پایایی به روش کودر ریچاردسون برای عامل جسماتی 79/0، عامل شناختی 76/0، عامل عاطفی 73/0 و کل سوالات 82/0 ( 001/0 p < ) به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار ریتم خلق است. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که این پرسش نامه از اعتبار و روایی مناسبی در جامعه ی ایرانی برخوردار است و می تواند برای اندازه گیری و غربال گری اختلالات چرخه های شبانه روزی و در جهت اهداف تحقیق و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان برخودناتوان سازی، مهارت های ارتباطی بین فردی و جهت گیری زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
55 - 69
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان برخودناتوان سازی، مهارت های ارتباطی بین فردی و جهت گیری زندگی در زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان اجرا شد. روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی شهراصفهان در پاییز 1399 تشکیل می داد. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان، 28 نفرکه دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند به شیوه نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش وکنترل، جایگزین شدند . شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت9 جلسه90 دقیقه ای درمان متمرکز بر هیجان گولدمن و گرینبرگ را به صورت فردی دریافت نمودند. آنها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های خودناتوان سازی جونز و رودوالت، مهارت های ارتباطی بین فردی جرابک وجهت گیری زندگی شی یر و همکاران پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازتحلیل واریانس با اندازه های مکرراستفاده گردید. نتایج حاکی ازکاهش خود ناتوان سازی و بهبود مهارت های ارتباطی بین فردی و جهت گیری زندگی درگروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. بنا بر یافته های پژوهش می توان از آن برای کاهش خودناتوان سازی وبهبود مهارت های ارتباطی بین فردی و جهت گیری زندگی در میان زنان مطلقه ازدرمان متمرکزبرهیجان سود جست.
تدوین و اعتبار سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین و اعتبار سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان بود. روش پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و کاربردی و از تحقیقات، ترکیبی-اکتشافی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کتب و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در حوزه توانمندسازی شناختی – هیجانی در 20 سال اخیر بود که با روش نمونه گیری هدفمند گروه نمونه انتخاب شدند. سپس مؤلفه های توانمندسازی شناختی – هیجانی استخراج و با روش کیفی تحلیل مضمون کدگذاری شدند. درنهایت بسته توانمندسازی شناختی – هیجانی طی دوازده جلسه تدوین شد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید شد. روش پژوهش در بخش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ششم ابتدایی در سال 1401-1400 در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جای دهی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون فراخنای عددی (وکسلر، 2003) و آزمون بازشناسی هیجان چهره ای (اکمن و فرایزن، 2003) بود. نتایج نشان داد که مداخله توانمندسازی شناختی – هیجانی بر بهبود حافظه کاری و بازشناسی هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است.
شناسایی عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی (1389- 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۴۳-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت زناشویی یکی از سازه های مهم درون فرهنگی برای پیش بینی پایداری ازدواج و رضایتمندی زناشویی است ولی توافقی برای مؤلفه های آن وجود ندارد. این مطالعه با هدف مرور مطالعات کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی درصدد است مؤلفه های مرتبط با کیفیت زناشویی را در این مطالعات استخراج نموده و به مؤلفه های منسجمی دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله به صورت یک مطالعه توصیفی از نوع مرور سیستماتیک بود و جامعه آماری نیز کلیه مقالات پژوهشی با عنوان کیفیت زناشویی در ایران طی سال های (1401-1389) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که پس از جستجو و انجام فرایند غربالگری و ارزیابی کیفیت مقالات، تحلیل نهایی بر 36 مقاله صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های کیفیت زناشویی در مطالعات ایرانی شامل شش عامل معنویت الهی در زندگی، صمیمیت در روابط، توافق در روابط، مدیریت و برنامه ریزی، توزیع عادلانه قدرت و روابط متعهد است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با کیفیت زناشویی می تواند پایداری ازدواج و رضایتمندی آن را پیش بینی کند. بنابراین مشاوران خانواده لازم است شش عامل کیفیت زناشویی را در روابط همسران ارتقاء دهند.
بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهبود سلامت روان و کاهش افکار ناکارآمد دختران نوجوان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
758 - 766
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله آموزش ذهن آگاهی بر بهبود سلامت روان و کاهش افکار ناکارآمد در دختران نوجوانان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول در منطقه 18 تهران بود. به منظور نمونه ابتدا تعداد 30 نفر از نوجوانان به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون مداخله بر روی گروه آزمایش صورت گرفت و در این مدت گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی توسط گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسشنامه افکار ناکارآمد وایزمن و بک (1997) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون های آماری کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری باعث کاهش افکار ناکارآمد و بهبود سلامت روان در نوجوانان دختر می شود.
شناسایی و تعیین راهبردهای رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی مبتنی بر تئوری نقاط مرجع استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر توجه به نیروی انسانی و مسائل آن از قبیل کاهش استرس های مرتبط با کار؛ توجه به رفاه و بهزیستی رهبر و پیروان حائز اهمیت ویژه ای است که این موضوعات در رهبری سالم نهفته است. با توجه به اینکه تئوری رهبری سالم مبتنی بر نقاط مرجع استراتژیک در تحقیقات گذشته مورد توجه نبوده و همراستایی اقدامات آن بر اساس نقاط مرجع بررسی شده است. در این پژوهش به طراحی مدل رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی مبتنی بر تئوری نقاط مرجع استراتژیک در شرکت های دولتی فعال حوزه صنعت برق است پرداخته می شود. استراتژی این تحقیق، از روش تئوری داده بنیاد و تحلیل محتوا برای طراحی چارچوب استفاده شد. بدین منظور با 19 نفر از خبرگان اجرایی در شرکت های دولتی و خبرگان دانشگاهی که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند، قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه عمیق به عمل آمد. بر اساس الگوی نقاط مرجع رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی ، رویکرد رفاه و بهزیستی با استراتژی رهبری مبتنی بر پیرو محور ، رویکرد رفتاری با استراتژی رهبری مبتنی برهدف محور ، سبک رهبری با استراتژی رهبری مبتنی بر فعال محور و رویکرد محیطی با استراتژی رهبری مبتنی بر تعاملی محور همراستا است. رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی در برگیرنده مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی است و مدیریت اثربخش آنها می تواند به بهبود عملکرد سازمان در بلند مدت منجر گردد و بهره گیری از آن می تواند نتایج مثبت و ارزشمندی ایجاد کند.
فعالیت ها وخدمات مراکز رشد اعضای هیات علمی: تجارب دانشگاه های برتر دنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مراکز رشد حرفه ای، ارتقاء مهارت ها و دانش اعضای هیات علمی است. بر این اساس مراکز رشد حرفه ای خدمات مختلفی را ارائه می دهند. هدف این مقاله بررسی فعالیت های مراکز رشد حرفه ای اعضای هیات علمی در دانشگاه های برتر جهان می باشد. روش کار: در این مطالعه تطبیقی، از الگوی برودی استفاده شده است. 15 دانشگاه برتر دنیا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندی شانگهای از پنج قاره جهان انتخاب شد و فعالیت ها و خدمات مراکز رشد حرفه ای این دانشگاه ها مورد بررسی قرار گرفت. در این روش اطلاعات با استفاده از اسناد و مدارک موجود در پایگاه داده ها و وب سایت دانشگاه های منتخب جمع آوری شده، سپس به صورت مقوله های مجزا طبقه بندی، بررسی، تحلیل و مقایسه شد. یافته ها: مهم ترین فعالیت ها و خدمات مراکز رشد حرفه ای در دانشگاه های منتخب، علاوه بر کارگاه و سمینار، مطالعه و پژوهش و اعطای پژوهانه در زمینه تدریس و یادگیری، اعطای جوایز تدریس، ارزشیابی از تدریس و آموزش و تدارک مواد و فضای آموزشی می باشد. نتیجه گیری: اگر چه خدمات عرضه شده توسط مراکز رشد حرفه ای با توجه به شرایط و امکانات دانشگاه ها متفاوت است، اما با بررسی مراکز دانشگاه های برتر می توان مشترکاتی یافت و از تجربه موفق آنها استفاده کرد.
ارائه مدل مسئولیت پذیری بر اساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره در دانشجویان دانشگاه های تهران
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
36 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین مدل پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس سبک های هویت با نقش میانجی گری خودپنداره در دانشجویان دانشگاه های تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی با شیوه تحلیل مسیر با مشارکت 411 نفر از دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و آزاد واحد علوم تحقیقات در سال 1401 انجام شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مسئولیت پذیری، سبک های هویت و مقیاس خودپنداره جمع آوری شدند. تحلیل داده ها در نرم افزار AMOS -24 با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها : بین سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری و همچنین خودپنداره با مسئولیت پذیری همبستگی مثبت و معنی دار و بین سبک هویت سردرگم/اجتنابی با مسئولیت پذیری همبستگی منفی و معنی دار وجود داشت (01/0> p ). همچنین ضرایب مربوط به تاثیر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی (028/0= β ، 17/5= t )، سبک هویت هنجاری (047/0= β ، 32/4= t ) و سبک هویت سردرگم/اجتنابی (056/0-= β ، 27/3-= t ) با میانجی گری خودپنداره بر مسئولیت پذیری معنی دار بود(۰5/0> p ). ضرایب مسیر مستقیم هرسه سبک هویت نیز در پیش بینی مسئولیت پذیری معنادار بود (۰۱/0> p ). نتیجه گیری: مطالعه نشان داد مسئولیت پذیری بر اساس سبک های هویت قابل پیش بینی بود. همچنین نقش میانجی خودپنداره در رابطه سبک های هویت با مسئولیت پذیری مورد تایید قرار گرفت
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
340 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین و مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با مرحله پیگیری در سه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان دارای اضافه وزن (نمایه توده بدنی بین 25 و 9/29) شهرستان ورامین در سال 1400 تشکیل دادند که تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در سه گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند؛ ابتدا هر سه گروه با پرسشنامه نگرانی از تصویربدنی لیتلتون همکاران (2005) ارزیابی شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری با استفاده از پروتکل درمانی پیمنترا و همکاران (2017) و گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش تعهد با استفاده از پروتکل درمانی سیاروچی، بیلی و هریس(2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن (21/28=F، 001/0=P) در زنان مبتلا به اضافه وزن موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین دو روش درمانی تفاوت وجود ندارد و هر دو مداخله بر کاهش نگرانی از تصویر بدن موثر بودند. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن این دو مداخله می توانند به عنوان روش های موثر در زمینه نگرانی از تصویر بدنی در افراد مبتلا به اضافه وزن مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.
بررسی رابطه بین سواد رسانه ای و اطلاعاتی معلمان و نگرش آنها به آموزش وب محور با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
15 - 28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با همه گیری کُوید 19 مراکز آموزشی ناگزیر به استفاده از آموزش وب محور شدند که نگرش معلمان به این نوع از آموزش و برخورداری آنها از سواد رسانه ای و اطلاعاتی از جمله الزامات آموزش و پرورش برای تحقق پیشرفت دانش آموزان می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سواد رسانه ای و اطلاعاتی معلمان و نگرش آنها به آموزش وب محور با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دوران کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر ابتدایی دور دوم شهرستان رباط کریم (تعداد1280 نفر) و معلمان ناحیه یک (تعداد730 نفر) که جهت تعیین تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 294 دانش آموز و 332 معلم انتخاب شدند که با توجه به شیوع کرونا و عدم دسترسی به همه افراد نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. پرسشنامه سواد رسانه ای یزدانی (1391)، پرسشنامه نگرش به آموزش وب محور وطن پرست و همکاران (1395)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1990) در این پژوهش استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بین سواد رسانه ای و اطلاعاتی معلمان به آموزش وب محور با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با ضریب همبستگی 352/0 رابطه وجود دارد. همچنین بین نیاز اطلاعاتی معلمان با ضریب 626 /0، مکان یابی اطلاعات معلمان با ضریب 157/0، ارزشیابی اطلاعات معلمان با ضریب 266/0، سازماندهی از اطلاعات معلمان با ضریب 230/0، تبادل اطلاعات معلمان با ضریب213/0، علاقه به کار کردن در محیط مجازی معلمان با ضریب 214/0، اضطراب به کار کردن در محیط مجازی معلمان با ضریب 171/0- و بین اهمیت آموزش مجازی معلمان ضریب 133/0 با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دوران کرونا در سال 1400 همبستگی مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که افزایش سواد رسانه ای و اطلاعاتی معلمان و نگرش آن ها به آموزش مبتنی بر وب منجر به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.