فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۲۱ تا ۸٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۸۰-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ﺑﺮرﺳﯽ نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شهر اسلام آباد غرب در سال های 1396 و 1397 بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل همه زنانی بود که دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز کاهش آسیب افق تازه بهاران اسلام آباد غرب بودند که از بین این زنان 300 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افکار خودکشی بک، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان و مقیاس باور غیر منطقی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان به کار برده شد. یافته ها: میانگین سنی افراد 8/37 سال با انحراف معیار 2/4 بود. افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه رابطه مثبت معناداری با افکار خودکشی داشتند. بین افکار خودکشی و راهبردهای تنظیم شناختی سازگارانه رابطه منفی معناداری وجود داشت. نتایج نشان داد افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با هم توانستند 47 درصد واریانس افکارخودکشی را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده، می توان اقداماتی در راستای افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و کاهش افکار غیر منطقی انجام داد که باعث کاهش افکار خودکشی در بین زنان دارای همسر وابسته به مواد شود.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت و آموزش یادگیری اجتماعی-هیجانی به والدین کودکان پیش دبستانی بر رفتار انطباقی فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
215 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت و آموزش یادگیری اجتماعی-هیجانی به والدین کودکان پیش دبستانی بر رفتار انطباقی فرزندانشان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون سه گروهی دو گروه آزمایش و یک گروه گواه با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را والدین کودکان مقطع پیش دبستانی به همراه کودکانشان در شهر تهران در سال 1398 تشکیل دادند که از بین آنها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش فرزندپروری مثبت ساندرز، 2005 به مدت 8 جلسه دو ساعته و گروه آزمایش دوم آموزش یادگیری اجتماعی-هیجانی کسل، 2003 نیز 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه گواه در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل رفتار انطباقی (واینلند، 1965) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله فرزندپروری مثبت و یادگیری اجتماعی-هیجانی بر استقلال فردی (19/18=F و 001/0=P)، رفتار اجتماعی (69/4=F و 010/0=P) و نمره کل رفتار انطباقی زناشویی (39/15=F و 001/0=P) مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری رفتار انطباقی در کودکان را بهبود بخشند؛ بنابراین می توان برای بهبود رفتار انطباقی در کودکان از این خدمات آموزشی در مراکز پیش دبستانی بهره جست.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
252 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با سه روش فنون شناختی، تجربی و رفتاری بر کیفیت زندگی نوجوانان دارای اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح عاملی آزمایشی واقعی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی بیماران نوجوان دختر در بازه سنی 15 تا 17 و مبتلا به اختلال نشانگان مرزی کلینیک درمانی پیوند بخش عمومی شهر بجنورد در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه آزمایش فنون شناختی، تجربی و رفتاری (هر گروه 10 نفر) و یک گروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت بیست جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی با فنون شناختی، تجربی و رفتاری یانگ و همکاران (2003) قرار گرفتند؛ اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ویژگی های شخصیت مرزی کریگ و همکاران (2005) و پرسشنامه کیفیت زندگی توسط وار و شوربون (1992) بودغ داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی با فنون سه گانه شناختی، تجربی و رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (704/56=F، 001/0=P) و ابعاد عملکرد جسمی (950/20=F؛ 001/0=P)، محدودیت سلامت جسمانی (484/20=F؛ 001/0=P)، درد بدنی (135/21=F؛ 001/0=P)، سلامت عمومی (900/9=F؛ 001/0=P)، سرزندگی (290/8=F؛ 001/0=P)، عملکرد اجتماعی (027/13=F؛ 001/0=P)، محدویت مشکلات هیجانی (036/7=F؛ 001/0=P) و بهزیستی هیجانی (252/8=F؛ 001/0=P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک شیوه درمانی بر اساس فنون سه گانه شناختی، تجربی و رفتاری برای افزایش کیفیت زندگی دختران نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مراکز درمانی به کار برده شوند.
تدوین مدل علی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای طرحواره های بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
173 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل علّی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای طرحواره های بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعه همبستگی و جامعه آماری زنان دارای تعارضات زناشویی در آستانه طلاق شهر تهران بود که در بازه زمانی اردیبهشت تا آبان 1399 به مراکز شورای حل اختلاف خانواده منطقه سه شهر تهران مراجعه کرده بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از بین هفت مرکز شورای حل اختلاف خانواده سه مرکز انتخاب و حجم نمونه براساس نرم افزار آماری سمپل پاور 440 زن انتخاب شد. سپس پرسشنامه های تعارضات زناشویی براتی و ثنایی، 1379، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید 1990 و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ 1988 توسط آن ها تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیر مستقیم برازش مدل از دلبستگی ایمن با طرحواره های بریدگی/طرد (24/0-=β) و خودگردانی/عملکرد مختل (27/0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی با طرحواره بریدگی/طرد (16/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (11/0=β)؛ و همچنین از سبک دلبستگی دوسوگرا با طرحواره بریدگی/طرد (50/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (30/0=β؛ بین سبک دلبستگی ایمن با تعارض زناشویی (17/0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی (23/0=β) و دوسوگرا (56/0=β) تعارض زناشویی شدت اثر مطلوبی دارد. همچنین بین طرحواره بریدگی/طرد(39/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (40/0=β) با تعارضات زناشویی اثر مستقیم مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و با نقش واسطه ای طرحواره های بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است؛
اثر هم افزایی تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBMR) و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب مبتلایان به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثر خالص و اثر ترکیبی دو تکنیک تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن اگاهی (MBMR) و تکنیک تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: مطالعه حاضر، یک ک ارآزم ایی ب الینی تص ادفی سه گروه ی دو س ر کور و از نوع طرح بین-درون آزمودنی های آمیخته است. نمونه این پژوهش، شامل 30 بیمار دیابت نوع 2 بود که به روش هدفمند از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 10 نفره MBMR، CES، و گروه MBMR+CES جایگزین شدند و در 10 جلسه انفرادی، مداخلات مربوط به گروه خود را اخذ کردند. کیفیت خواب بیماران، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری یکماهه، با پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با آزمون SPANOVA، تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: هرسه مداخله ی به کار رفته برای کاهش مشکلات خواب در روند زمان، مؤثر بودند. فوری ترین اثر با کمترین پایداری برای درمان MBMR، و بیشترین اثر و پایداری اثر برای درمان ترکیبی MBMR+CES رخ داده بود. نتیجه گیری: این مطالعه، کاربرد ترکیبی دو تکنیک MBMR و CES (20 دقیقه، 100 µA and 0.5 Hz) را برای بهبود سریع و پایدار کیفیت خواب بیماران دیابت نوع 2، موثر و ایمن دید.
اثربخشی نرم افزار توانمندسازی شناختی "کاپیتان لاگ" بر حافظه فعال دیداری، مهارت های توجه، سرعت پردازش و استدلال سیال دانش آموزان 12-8 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
37 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی" اثربخشی نرم افزار توانمندسازی شناختی "کاپیتان لاگ" بر حافظه فعال دیداری، مهارت های توجه، سرعت پردازش و استدلال سیال دانش آموزان 8-12 ساله شهر اصفهان" انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 8-12 ساله شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 بود. به روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند.گروه آزمایش 15جلسه سی دقیقه ای مداخله آموزشی انفرادی، طبق پروتکل مبتنی بر نرم افزار توانمندسازی شناختی کاپیتان لاگ، دریافت کرد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان – ویرایش پنجم(2014) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 و روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد(p <0.05) پیگیری یک ماهه نتایج نشان دهنده ثبات نتایج بود. نتیجه گیری: نرم افزار کاپیتان لاگ یک روش مداخله اثربخش برای بهبود حافظه فعال دیداری، مهارتهای توجه، سرعت پردازش و استدلال سیال است
رفتار کاریابی مبتنی بر تاثیر خودکارآمدی، بلوغ شغلی و میانجی گری نیمرخ ابعاد تصمیم گیری شغلی در زنان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر برازش مدل رفتار کاریابی مبتنی بر تاثیرخودکارآمدی، بلوغ حرفه ای و میانجی گری نیمرخ ابعاد تصمیم گیری شغلی در زنان دانشجو بود. روش: نوع پژوهش، همبستگی در قالب مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه پژوهشی شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه علامه طباطبایی(ره)که به روش نمونه گیری تصادفی 200 نفر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خودکارآمدی شرر(1982)، پرسشنامه بلوغ حرفه ای سوپر(1988)، پرسشنامه های تصمیم گیری شغلی گاتی (1996)، پرسشنامه رفتار کاریابی صالحی و عابدی(1384) بودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 وAMOS-22 و به روش مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از معناداری اثر مستقیم خودکارآمدی و نیمرخ ابعاد تصمیم گیری بر رفتار کاریابی و غیر معناداری اثر غیرمستقیم خودکارآمدی و اثر مستقیم و غیرمستقیم بلوغ حرفه ای بر رفتار کار یابی بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت در تقویت رفتارکاریابی، باید به ابعاد تصمیم گیری شغلی و خودکارآمدی توجه شود
مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : سیر صعودی آمار طلاق و وجود تعارضات و آشفتگی های روابط زوجین انگیزه محققان برای یافتن روش های مداخله ای مقرون به صرفه جهت کاهش مشکلات زوجین را افزایش داده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین انجام شد. روش : این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرسای شهر آشخانه در سال 1398 بودند، که از بین آن ها تعداد 60 نفر با روش در دسترس انتخاب و در سه گروه مساوی گمارش شدند. مداخلات درمانی برای هر یک از رویکرهای زوج درمانی طی 12 جلسه، 1 جلسه در هفته و هر جلسه 90 دقیقه اعمال شد، اما گروه گواه مداخله درمانی دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، مقیاس عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 1983) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها : در ترکیب خطی متغیرهای کارکرد خانواده و ابعاد آن (حل مسأله، ارتباطات، نقش ها، همراهی و پاسخ گویی عاطفی و کنترل رفتار) برحسب عضویت گروهی اثر تعاملی گروه و زمان معنادار بود (001/0=P). تفاوت میانگین نمره گروه زوج درمانی پذیرش و تعهد و زوج درمانی شناختی-رفتاری با گروه گواه در انعطاف پذیری شناختی معنادار بود (009/0=P). زوج درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با زوج درمانی پذیرش و تعهد بر کارکرد خانواده زوجین تأثیر بیشتری داشت (001/0=P)، اما بین روش های مداخله بر انعطاف پذیری شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت (092/0=P). نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده اهمیت هر دو روش بر کارکرد خانواده و انعطاف پذیری شناختی زوجین بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران می توانند از روش های مذکور به ویژه زوج درمانی شناختی -رفتاری برای مداخله در بهداشت روانی زوجین استفاده نمایند.
رابطه صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
88 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی گری هوش هیجانی بود.روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نئو (Costa & McCrae, 1992)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی - فرم کوتاه (Petrides & Furnham, 2006) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Diener et al., 1985) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی بر رضایت از زندگی و هوش هیجانی اثر مستقیم معنادار داشتند. همچنین، مولفه های هوش هیجانی شامل درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران، خوش بینی، خودآگاهی و مهارت های اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم معنادار داشتند. علاوه براین، نقش میانجی خوش بینی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (05/0p<)، نقش میانجی خودآگاهی، درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) و نقش میانجی مهارت های اجتماعی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) تایید شدند. نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که صفات شخصیتی از طریق هوش هیجانی بر رضایت از زندگی اثر می گذارد؛ درنتیجه یکی از راه های افزایش رضایت از زندگی بالا بردن هوش هیجانی افراد با توجه به صفات شخصیتی آن هاست.
مدل ارتباطی هوش هیجانی و اشتیاق شغلی با نقش واسطه گری کمال گرایی مثبت ومنفی در بین معلمان دبیرستان های شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بر اساس پژوهش های گذشته، با وجود این که اشتیاق شغلی معلمان یکی از موارد با اهمیت در نظام تعلیم و تربیت می باشد، ولی در ایران کم تر به این موضوع پرداخته شده است. از سوی دیگر، هوش هیجانی معلم، تأثیر بسزایی در تعامل معلم با دانش آموزان و اثربخشی آموزش دارد. به همین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی مدل ارتباطی بین هوش هیجانی و اشتیاق شغلی و نقش واسطه ای کمال گرایی مثبت و منفی در بین معلمان متوسطه دوم شیراز انجام شد. روش: این پژوهش، یک پژوهش کاربردی به روش پژوهش همبستگی است و به گونه خاص از نوع مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. در این پژوهش، جامعه آماری، معلمان دبیرستان های متوسطه دوم چهار ناحیه شیراز در سال تحصیلی 99-1398 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران و خطای 5 درصد حجم تقریبی نمونه مورد نیاز مشخص شد و 128 نفر زن و 103 نفر مرد به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه های هوش هیجانی شات (1998)، اشتیاق شغلی شاوفلی (2002) و کما ل گرایی تری شورت (1995) استفاده و روایی و پایایی آن ها نیز بررسی شد. به منظور ارزیابی مدل های مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSSوAMOS استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که کمال گرایی مثبت و منفی، هر دو نقش واسطه ای معناداری میان هوش هیجانی و اشتیاق شغلی دارند. افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی، به طور غیر مستقیم، باعث افزایش اثر هوش هیجانی بر اشتیاق شغلی می شود. نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده در پژوهش، با تدوین برنامه هایی به منظور افزایش مهارت هوش هیجانی معلمان، افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی می توان اشتیاق شغلی را افزایش داد و از آنجا که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اشتیاق شغلی معلمان رابطه مستقیم معنادار دارد، بنابراین، برنامه تدوین شده، موجب اثربخشی بیش تر معلم در کلاس درس می گردد.
تبیین مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
131 - 146
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش تبیین مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه بوده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان در حال تحصیل دوره دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399بوده است. ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. در بخش آمار توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار، کمینه و بیشینه نمرات و در بخش آمار استنباطی از ضریب پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه از برازش و معنی داری مطلوبی برخوردار است(05/0> P). تمام مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم در این پژوهش که به پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر منتهی می شوند معنی دار بوده اند(05/0> P). در این بین فقط سبک دلبستگی دوسوگرا نتوانست به صورت معنی دار گرایش به رفتار پرخطر را تبیین نماید(05/0< P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنتاج کرد که دانش آموزان متوسطه دوم اعم از پسر و دختر، با داشتن انعطاف پذیری بالا، برخورداری از سبک دلبستگی ایمن و فاصله داشتن با سبک دلبستگی اجتنابی می توانند از میزان هیجان خواهی خود بکاهند و در نهایت از این راه از انجام رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با مداخله تدوین آنلاین بر مؤلفه های فراهیجان در زنان باردار مبتلا به پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۴
104 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با مداخله تدوینی آنلاین مبتنی بر آموزش ذهن-آگاهی، تاب آوری و تنظیم هیجان بر مولفه های فراهیجان مثبت و منفی در زنان باردار مبتلا به پریشانی روان شناختی می باشد. این پژوهش نوعی کارآزمایی بالینی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان بروجرد بودکه پس از غربال گری اولیه، 45 زن باردار مبتلا به پریشانی روان-شناختی به روش هدفمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر)، به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه های استرس ادراک شده کوهن، اضطراب خاص بارداری، افسردگی ادینبورگ و مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران. تحلیل داده ها بااستفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو رویکرد مداخله ای بر بهبود تمامی مولفه های فراهیجان اثربخش بوده اند (05/0 >p) و در پیگیری یک ماهه فقط در مورد مولفه علاقه (002/0=P) میان دو گروه درمانی، تفاوت معنادار آماری به دست آمد. به نظر می رسد نتایج این پژوهش می تواند مراقبین سلامت را در جهت ارتقای سلامت روان زنان باردار یاری نماید.
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
165 - 182
حوزههای تخصصی:
مقدمه : همه انسان ها برای دست یابی به زندگی بهتر به آموختن مهارت های ارتباطی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران می باشد.
روش : روش پژوهش کاربردی، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران بود. تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 8 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گروه آزمایش آموزش مهارت های ارتباطی در 9 جلسه ی نود دقیقه ای برگزار گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) و خشم اسپیلبرگر (1999) بود. پس از تحلیل داده ها و نمرات، برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی (F<0.05) و خشم نوجوانان (02/0) با توجه به سطح معناداری(05/0) تأثیر گذار بوده است.
نتیجه گیری : فقدان مهارت های ارتباطی باعث افزایش اضطراب اجتماعی و خشم بین نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست می گردد و مشکلات اجتماعی زیادی به بار می آورد، توصیه می شود؛ مهارت های ارتباطی در مراکز نگهداری شبانه روزی و نیمه متمرکز کودکان و نوجوانان دارای آسیب های اجتماعی استفاده شود تا آن ها مهمترین اصل زیستن، یعنی باور داشتن خودشان را بیاموزند.
اثربخشی درمان مبتنی برخانواده در تصویربدنی و سبک های هویت نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
33 - 55
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با ه دف بررسی اثربخشی و تداوم اثر درمان مبتنی برخانواده در تصویربدنی و سبک های هویت نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی انج ام شد. ط رح پ ژوهش، از ن وع نیم ه تجرب ی، پیش آزم ون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی در سال تحصیلی99-1400شهر کرج بودند. به منظور انجام پژوهش، 30نفر از دانش آموزان به همراه خانواده هایشان انتخاب و با گم ارش تص ادفی در گروه های آزم ایشی و کنت رل قرارگرفتند. گروه آزمایش در 10جلسه، مداخله درمان مبتنی برخانواده را دریاف ت نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه نگرش های خوردن گارنر و گرفینگل، پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی و پرسشنامه تصویربدنی کش و پروزینسکی ب ود. داده ه ا ب ا تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند. نتایج نشان داد درمان مبتنی برخانواده برای بی اشتهایی عصبی ، منجربه پیدایش تصویربدنی مثبت و کسب هویت متعهدانه در دانش آموزان می شود. همچنین پیگیری نشان داد که اثربخشی مداخله ماندگاراست. باتوجه به یافته ها، می توان نتیج ه گرف ت درمان مبتنی برخانواده برای بی اشتهایی عصبی ، منجربه پیدایش تصویربدنی مثبت و سبک هویت متعهدانه در نوجوانان دختر می شود. بنابراین روانشناسان و مشاوران می توانند درمورد دانش آموزان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی از این درمان استفاده کنند.
مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تدوین مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه بوند. از میان آنها به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس با توجه به جدول مورگان تعداد 192 زوج (384 نفر) به عنوان حجم نمونه از مناطق مختلف شهر انتخاب شدند. سپس داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق هیجانی Gottman (1999) ، ارضا نیازهای بنیادی روانشناختی Guardia, Deci and Ryan's (2000) باورهای فراشناختی Wells (1997) و ادراک رفتارهای فداکارانه همسر Harper and Figuerres (2008) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند: تأثیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 47/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، تأثیر غیرمستقیم ارضا نیازهای بنیادی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 24/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، همچنین تأثیرمستقیم ادراک رفتارهای فداکارانه بر طلاق هیجانی برابر 58/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت. ادراک رفتارهای فداکارانه همسر عامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای سلامت روان است و با شناسایی عوامل همراه با برنامه ریزی صحیح می توان منجر طلاق هیجانی را کاهش داد و نیازهای بنیادین روانشناختی و باورهای فراشناختی را افزایش داد.
The Role of Family Communication Patterns and Parenting Styles in the Self-Esteem of Students with Learning Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the role of family communication patterns and parenting style in the self-esteem of secondary school students with learning disabilities in Ardabi in the year 1399. The present study is a descriptive-correlational study. The instruments of this study include the Revised Family Communication Patterns Questionnaire (2004), Baumrind Parenting Questionnaire 1973.Cooper-Smith Self-Esteem Questionnaire (1967). These questionnaires were administered to 200 adolescents with learning disabilities. Finally, the collected data were statistically analyzed through the implementation of questionnaires. The results show that the effect of communication patterns and parenting styles in explaining self-esteem is significant. Multiple regression results also showed parenting styles have the power to explain the variable of self-esteem more than communication patterns; Therefore, the best predictor of self-esteem is parenting style. There is a direct and significant relationship between communication patterns and parenting styles with the self-esteem of adolescents with learning disabilities.
The Effectiveness of Commitment and Acceptance Therapy and Life Skill Interventions on Problem-Solving Style and Relationship Beliefs in Male Divorce Applicants with Worry Symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to determine the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and life skill intervention on problem-solving style and relationship beliefs in male divorce applicants with worry symptoms. A quasi-experimental pre-test and post-test design were used in this research with two experimental groups and one control group. The statistical population of this study consisted of all male divorce applicants who referred to Iranmehr Counseling Center in Aliabad Katoul in 2018. The convenience sampling method was used to select samples from people who responded positively to the call, among whom 45 men were selected with scores higher than the mean on the Penn State Worry scale (1990), and randomly divided into two experimental groups and one control group (each group consisted of 15 people). Data were analyzed using SPSS-24 software and one-way and multivariate analysis of covariance.<strong> </strong>The research findings showed that life skill training (problem-solving) had a significant effect on problem-solving style and relationship beliefs and its subscales (P<0.05). ACT intervention also had a significant effect on both variables and their subscales (P<0.05).<strong> </strong>As a result, it can be stated that ACT and life skill interventions are effective on problem-solving style and relationship beliefs in male divorce applicants with worry symptoms.
خواب، مرگ، بیهوشی حین عمل جراحی و کمای طبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خواب یکی از مهم ترین فرایندهای فیزیولوژیک در انسان به حساب می آید و مطالعات بسیار زیادی درباره این فرایند پیچیده و حیاتی صورت گرفته است. هر نوع اختلال در خواب اعم از زمان خواب یا الگوی خواب و یا مدت زمان آن، به مشکلات مهمی در سلامت جسمی و روحی انسان منجر می گردد.
تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36-51
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار بیش از زنان دیگر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی قرار دارند که این شرایط می تواند بر سلامت و احساس شادی آنان تأثیر بگذارد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 195 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی و شادکامی بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سنی شرکت کنندگان 11/97±19/42 و مهم ترین علت سرپرستی، داشتن همسر بیمار و ازکارافتاده (9/63 درصد: 82 نفر) بود. بیشتر زنان (4/57 درصد: 112 نفر) کم سواد بودند و ارزیابی متوسطی از میزان خودکارآمدی (9/75 درصد: 148 نفر) و شادکامی (6/42 درصد: 83 نفر) گزارش کردند. زنان از جنبه سلامت جسمانی در سطح متوسط و از جنبه سلامت روانی در سطح ضعیف قرار داشتند. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیّرهای خودکارآمدی و شادکامی قادر به پیش بینی متغیّرهای سلامت جسمانی و روانی (000/0P=) بودند و سطح تحصیلات مهم ترین متغیّر پیش بینی کننده و تأثیرگذار بر سلامت جسمانی در زنان (004/0P=) بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با اجرای مداخلات مؤثر می توان به ارتقای باور خودکارآمدی و شادکامی که به افزایش سطح سلامت جسمی و روانی در زنان منجر می شود، دست یافت.
اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر شادکامی و کیفیت زندگی بیماران عروق کرونر قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95-111
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در بیماری عروق کرونر قلب کاهش شادمانی و کیفیت زندگی رایج است. پژوهش هایی اثربخشی برنامه امیددرمانی کلاسیک را در افزایش شادمانی و کیفیت زندگی بیماران مزمن نشان داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بوده است. روش کار: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است، تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان های شهرستان قم برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های امید، شادکامی و کیفیت زندگی (36SF-) بود. پس از جمع آوری داده های پیش آزمون، شرکت کنندگان در سه گروه همتای 20 نفری تقسیم شدند و جلسات مداخله در هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس دریافت کردند. پس از آن پس آزمون در تمامی گروه ها اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون های لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که امیددرمانی اسلامی و کلاسیک به صورت معناداری موجب افزایش امید، کیفیت زندگی و شادکامی در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی شده است. همچنین روش امیددرمانی اسلامی در افزایش کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به کرونر قلبی، مؤثرتر از امیددرمانی کلاسیک است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بهره گیری از امیددرمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی توصیه می شود. همچنین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده برنامه امیددرمانی اسلامی در بیماری های مزمن دیگر نیز اجرا و اثربخشی آن ارزیابی شود.