فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۸۴۱ تا ۹٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سندرم روده تحریک پذیر اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با درد شکمی، یبوست، اسهال یا ترکیبی از علایم همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش پژوهش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصصین گوارش شهر ارومیه، در بازه ی زمانی اردیبهشت تا خرداد ماه 1398 بود. از بین آن ها 30 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه شدت و فراوانی علایم روده ( صولتی دهکردی و همکاران، 1390) در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات علایم سندرم روده تحریک پذیر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون کاهش معناداری یافت ( 58/477 F = , 001/0 ≤ P ). بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری نمود که هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری می تواند در بهبود بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر باشد.
مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بسته آموزشی تعهدافزایی و زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان با مبتلا به خیانت مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خیانت زناشویی به هرگونه رابطه عاطفی یا جنسی یا مجازی فراتر از چهارچوب رابطه متعهدانه بین دو همسر اطلاق می شود که یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده عملکرد، ثبات و تداوم زندگی زناشویی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر تعهدافزایی و مشاوره مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون دو گروه آزمایش و یک گروه گواه به همراه آزمون پیگیری بود. از جامعه زنان متأهل مبتلا به خیانت مجازی شهر اصفهان، تعداد ۴۵ نفر به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مشاوره مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار و مشاوره مبتنی بر تعهدافزایی را در ۹ جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مشاوره ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی (پاینز، ۱۹۹۶) و پرسشنامه بخشودگی فردی (احتشام زاده، ۱۳۸۸). بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر دو روش تعهدافزایی و زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی مؤثر بوده است و بسته مشاوره ای تعهدافزایی اثر معنادارتری داشته است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که استفاده از هر دو روش تعهدافزایی و زوج درمانی هیجان مدار به منظور بهبود دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان مبتلا به خیانت مجازی مؤثر بوده است و پیشنهاد می گردد به عنوان رویکردهای درمانی و مشاوره ای توسط روانشناسان و مشاوران خانواده استفاده گردد.
رابطه پیوند با مدرسه و شایستگی اجتماعی با قلدری دانش آموزان با نقش میانجی همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پیوند با مدرسه و شایستگی اجتماعی با قلدری دانش آموزان با نقش میانجی همدلی بود. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، همه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه آماری شامل 247 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری، پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001)، مقیاس خود-گزارشی شایستگی اجتماعی جانتیلا و همکاران (2006)، مقیاس برداشت دانش آموز از پیوند با مدرسه اسپرینگر و همکاران (2009) و مقیاس همدلی ریچاد و همکاران (2017) بودند. مدل فرضی پژوهش با تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار Lisrel 8.50آزمون شد. یافته ها حاکی از آن بود که پیوند با مدرسه، شایستگی اجتماعی، و همدلی بر قلدری اثر مستقیم دارند. همچنین شایستگی اجتماعی بر همدلی اثر مستقیم و بر قلدری به واسطه همدلی اثر غیرمستقیم دارد. اما پیوند با مدرسه بر همدلی اثر مستقیمی ندارد، همچنین داده های بدست آمده نشان می دهد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. با توجه به این یافته ها، پیشنهاد می شود در طراحی و اجرای برنامه های کاهش قلدری دانش آموزان، در کنار آموزش همدلی به این گروه از دانش اموزان، به رشد شایستگی اجتماعی آنان توجه نموده و در راستای بهبود پیوند آنان با مدرسه تلاش شود.
نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای طرحواره های ناسازگار و عواطف منفی در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : عواطف یکی از جنبه های رفتار انسان است . عاطفه مثبت و منفی در بسیاری از نظریه های روانشناسی رشد و شخصیت و همچنین آسیب شناسی روانی، موضوعات محوری هستند . این پژوهش با هدف تبیین نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه طرح واره های ناسازگار و عواطف منفی انجام شد. مواد و روش ها : پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد مرودشت بود که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان در پژوهش 299 نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه آزاد مرودشت بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، عواطف منفی واتسون و همکاران و طرحواره های ناسازگار یانگ انجام شد که روایی و پایایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. جهت بررسی فرضیه های مورد مطالعه از روش بارون و کنی و از آزمون های رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها : یافته های تحقیق نشان داد که تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی قادر به ایفای نقش میانجی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار و عواطف منفی می باشد. بحث و نتیجه گیری: می توان با آموزش راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان در این قشر از تأثیر منفی طرحواره های ناسازگار بر عواطف منفی آنها کاست و سطح عواطف منفی را در این افراد کاهش داد.
بررسی اثربخشی بسته ی پیشگیری از طلاق بر آشفتگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته ی پیشگیری از طلاق بر آشفتگی زوجین متقاضی طلاق توافقی شهر اصفهان انجام شده است. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمام زوج های ارجاعی به مراکز مشاوره بهزیستی، جهت انجام مشاوره طلاق توافقی شهر اصفهان در سال 1398 تشکیل داده اند. از این جامعه 30 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها پرسشنامه آشفتگی زناشویی (ویشمن و همکاران، 2009) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش تحت مداخله پیشیگری از طلاق محقق ساخته طبقه رساله دکترا تحت عنوان تدوین بسته پیشگیری از طلاق در 14 جلسه 120 دقیقه ای در 5 هفته قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که نمره آشفتگی زناشویی در زوج های گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری به طور معنی داری کمتر از گروه گواه شده بود (05/0>p). بحث و نتیجه گیری : با استناد به یافته های به دست آمده از این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که بسته پیشگیری از طلاق می تواند به عنوان یک روش مداخله ای، در کاهش آشفتگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق توافقی مورد استفاده قرار گیرد.
Investigating the Role of Social Anxiety in Predicting Students' Academic Self-Efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the role of social anxiety in predicting academic self-efficacy of female high school students in Zanjan. The research method was descriptive-correlational and its statistical population included all female high school students who were studying in 2021 and the sample size was 70 people, which were selected by convenience sampling. Scherer’s academic self-efficacy questionnaire and adolescents' social anxiety questionnaire were used to collect data. Pearson correlation analysis and multivariate regression were used to analyze the data. The results showed that there was a significant negative relationship between social anxiety (R = -0.563) and academic self-efficacy (P <0.001). Also, the results of regression analysis showed that the predictor (independent) variable of social anxiety has the ability to predict (criterion variable) students' academic self-efficacy. In summary, it can be inferred from the result of this research that social anxiety has a significant relationship with academic self-efficacy.
The Effectiveness of Parenting Skills Training based on Solution-Oriented Approach on Internalization Disorders in Preschool Children(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to determine the effectiveness of parenting skills training based on a solution-oriented approach to internalization disorders in preschool children in District 4 of Isfahan. The research method is quasi-experimental and based on a pre-test-post-test design with a control group. To conduct the research, first one area was randomly selected from the six education districts of Isfahan and then two schools were selected as available. After completing the Children Behavior Checklist Questionnaire - Parent Form (CBCL) by parents, 30 couples of parents who reported the most internalization disorders from their children and met the inclusion criteria were selected and asked to participate voluntarily. Cooperation was requested in the training sessions. These numbers were randomly divided into two groups of 15 pairs of experiments and controls. The parents of the experimental group received parenting skills training based on the solution-oriented approach in 6 sessions of 90 minutes. At the end of the sessions, all samples, both experimental and control, who had not received any training, underwent post-test (again, the children-behavioral checklist completed the parent form). Mann-Whitney and Wilcoxon tests were used to analyze the data. Based on the results, in the experimental group compared to the control group in the post-test phase, a significant decrease in the severity of internalization disorders was observed. The results show that all components of pediatric internalization disorders are significantly reduced. Based on the results of the present study, teaching parenting skills to parents with a solution-oriented approach can be an effective method in reducing internalization disorders in preschool children.
نقش بهزیستی معنوی، گذشت و خودافشاگری زناشویی در خیانت برخط همسران: یک پژوهش زمینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع اینترنت و شبکه های اجتماعی نقش مهمی در خیانت برخط در عده ای از همسران دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع خیانت برخط در همسران زیر 40 سال و نقش بهزیستی معنوی، گذشت و خودافشاگری زناشویی در تشخیص همسران با و بدون خیانت برخط بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل تشخیص بود. جامعه ی آماری شامل کل همسران زیر 40 سال چهار شهرستان در ایران در سال 1398 بود (7000=N) از میان این همسران به روش طبقه ای تصادفی 378 زن و شوهر (378 زن و 378 مرد) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های سلامت معنوی (Paloutzian & Ellison, 1991) گذشت تصمیمی و هیجانی (Hook, 2007)، خودافشاگری زناشویی (Waring, Holden et al., 1998) و خیانت برخط (Docan-Morgan & Docan, 2007) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل تشخیص گام به گام تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که 34/24 درصد همسران دارای خیانت برخط زناشویی (90/20 فعالیت های دوستانه برخط، 14/16 درصد فعالیت های هیجانی برخط و 42/30 درصد فعالیت های جنسی برخط) بودند و میزان خیانت برخط و ابعاد آن در مردان بیشتر از زنان بود. نتایج نشان داد که خودافشاگری زناشویی (به ویژه خودافشاگری جنسی و عدم توازن)، بهزیستی معنوی (به ویژه بهزیستی مذهبی)، گذشت هیجانی به ترتیب در پیش بینی عضویت گروهی همسران با و بدون خیانت برخط نقش معنی دار داشتند؛ به عبارت دیگر، این متغیرها عضویت افراد در دو گروه را پیش بینی نموده است (01/0P value =). با توجه به یافته های این پژوهش، روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از متغیرهای پیش بین خیانت برخط همسران آگاهی یابند و با تقویت آن ها به مشاوره ی زناشویی بپردازند.
پیش بینی سلامت روان بر اساس بازداری هیجانی با نقش میانجی اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
460 - 473
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی سلامت روان بر اساس بازداری هیجانی با نقش میانجی اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان (10 تا 12 سال) دچار نقص توجه-بیش فعالی که به مراکز توانبخشی شهر تهران مراجعه کردهاند و توانایی پاسخگویی به سوالات پرسشنامه های پژوهش را داشتند بود که 100 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامههای بازداری هیجانی راجر و نجاریان (1987)، سلامت روان کودکان جلینک و همکاران (1986) و اضطراب آشکار کودکان رینولدز و ریچموند (1978) بود که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از دو روش توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (معادلات ساختاری) از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بازداری هیجانی میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با نقش میانجی اضطراب)، سلامت روان را پیشبینی کند (05/0=P). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، در رابطه بین سلامت روان و بازداری هیجانی، نقش میانجی دارد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر امیدواری، سلامت اجتماعی و بهزیستی روانی جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
63 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر امیدواری، سلامت اجتماعی و بهزیستی روانی جانبازان شهرستان کلیبر بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه جانبازان شهرستان کلیبر در سال 1399 بودند که تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (15 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امیدواری اسنایدر، سلامت اجتماعی کییز و بهزیستی روانی ریف استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های زندگی بر امیدواری، سلامت اجتماعی و بهزیستی روانی جانبازان تأثیر دارد. در واقع آموزش مهارت های زندگی باعث افزایش امیدواری، سلامت اجتماعی و بهزیستی روانی در جانبازان می شود. بنابراین توجه به مهارت های زندگی نقش مهمی در بهبود جنبه های مثبت جانبازان دارد.
رابطه حالت بی حوصلگی با آمادگی اعتیاد در بین نوجوانان پسر: نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
65-84
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان نوجوان پسر منطقه 14 شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از بین آن ها، تعداد 379 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس بی حوصلگی، مقیاس استعداد اعتیاد و مقیاس بهزیستی معنوی را تکمیل کردند. داده ها با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد رابطه مثبت معنا داریو بین بهزیستی معنوی و آمادگی اعتیاد رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل گر بهزیستی معنوی در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد را مورد تایید قرار داد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد تاکید دارد. بنابراین، گسترش و توسعه بهزیستی معنوی در بین نوجوانان می تواند روش خوبی برای حمایت از آن ها در برابر بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد باشد.
تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه: یک رویکرد کیفی با نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
85-110
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل همه زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی در شهر کرمانشاه بود. 37 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس مدل پژوهش، علل اصلی پدیده مورد مطالعه شامل عوامل اقتصادی و خانوادگی؛ شرایط زمینه ای شامل عوامل فرهنگی و روان شناختی؛ عوامل مداخله گر شامل عوامل مدیریتی–قانونی و عوامل اجتماعی بود. نتیجه گیری: اقدامات ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی بصورت تک بعدی و صرفا محدود به مراکز حمایتی-اصلاحی است و پس از پاکی، متاسفانه این زنان با قطع حمایت ها در جامعه رها می گردند و از طرفی از آنجایی که این زنان نیز از سوی جامعه طرد شده اند، لذا پس از آزادسازی از مراکز حمایتی، جامعه پذیرای این زنان نیست. بنابراین، زمینه بازگشت آنان به حالت اولیه و در نهایت عدم اثربخشی اقدامات ساماندهی و هدر رفت هزینه ها را فراهم می کند. بنابراین، لازم است پیگیری فرآیندهای حمایتی تا بهبود کامل زنان، در سیاست گذاری ها مورد توجه قرار گیرد.
بررسی روش مبارزه حضرت موسی علیه السّلام با ترفندهای فریبنده فرعون از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
165 - 148
حوزههای تخصصی:
پیامبران الهی سردمداران مبارزه با چهره استکبار و ظالمان بوده و در راستای این رسالت تلاش های وافری نموده اند. حضرت موسی(علیه السلام) که یک چهره ی مبارز و انقلابی در قرآن دارد این مأموریت را به عهده داشت تا در مقابل چهره ی استکباری زمان خویش بایستد و قشرهای مختلف مردم را هدایت کند. از این رو در پژوهش حاضر تلاش شده تا با تعمق و تدبر در آیات و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، مسئله روش های مبارزه ی حضرت موسی(علیه السلام) در برابر ترفند های فرعون مورد بررسی قرار گیرد. هدف از انجام این پژوهش، آشنایی با روش های مبارزه با طاغوت و در نهایت کاربرد آن ها در عرصه تبلیغ دین و در امر رهبری بوده و وجود شرایط مشابه مبنی بر استضعاف امتهای اسلامی در عصر کنونی مزید انگیزه برای این پژوهش شده است. از پژوهش حاضر به دست می آید که روش مبارزه یکی از عناصر اساسی در پیشبرد اهداف الهی بوده و حضرت موسی(علیه السلام) نیز پس از تعیین هدف، با توجه به شرایط محیط، مخاطب و در نظر گرفتن میزان تأثیر گذاری، ابزارهای مناسب و شیوه های گوناگون و چشمگیری را برای مبارزه با فرعون به کارگرفت؛ به طوری که دانش مبارزه علیه نظام های طاغوتی را می توان به بهترین وجه در روش مبارزاتی این پیامبر الهی جستجو کرد.
زنان و اعتیاد به سوء مصرف مواد
حوزههای تخصصی:
بالا رفتن نرخ اعتیاد در زنان یک واقعیت تلخ است، نمی توانیم استراتژی انکار و بی اعتنایی را در این زمینه پیش بگیریم. در حالی که اعتیاد زنان بنا به ملاحظات اجتماعی، دست اندرکاران مربوطه را از رویارویی مستقیم منع می کند. تا وقتی که مواجهه مستقیم با اعتیاد زنان صورت نگیرد نمی توان به نتایج موفقی در این زمینه دست یافت. هدف این مقاله گسترش راه های تفکر در مورد درک و درمان اعتیاد زنان می باشد. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری و به روش فراتحلیل بررسی شده است. برای تبیین داده های ارائه شده از نظریه ی رشد استفاده شده است و نتایج در پنج سطح تنظیم شده و پیشنهاد اجرایی فراهم می آورد. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهد اعتیاد زنان از مناطق فقیر و حاشیه نشین به مناطق عام تر مانند باشگاه های ورزشی و سالن های آرایشی کشیده شده است. یکی از موانع درمان اعتیاد زنان برچسب های اجتماعی به آنان است و این مساله باید حل شود تا زنان جسارت مراجعه به مراکز درمانی را پیدا کنند. زنان معتاد حق دارند به عنوان معتاد شناخته شده و درمان شوند. فرصت ها و امکانات برابر برای زنان و مردان معتاد به معنی همسان بودن الگوی پیشگیری و درمان اعتیاد زنان و مردان نیست. این دیدگاه پیچیدگی هایی دارد. زنان با مردان در تجربه بی کنترلی در مصرف مواد یکسان هستند اما روند و شرایط اعتیاد آن ها یکسان نیست. پذیرش و مطالعه اعتیاد زنان به عنوان یک واقعیت اجتماعی، هم در پیشگیری و درمان و هم در بازپروری آنان مهم است و ضروری است با دیدی بلند مدت به این آسیب اجتماعی نگاه کنیم.
رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی دانش آموزان: نقش واسطه گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
413-426
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان بیشتر وقت روزانه خود را در مدرسه می گذرانند. ازاین رو، مدارس احتمالا می توانند بر ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنها و نیز بر رفتارهای مرتبط با ارضای نیازها تأثیر داشته باشند. پژوهش ها اثربخشی ارضای نیازهای اساسی روانشناختی بر ارتقاء بهزیستی را مورد تأیید قرار داده اند اما مسئله این پژوهش این است که آیا راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می تواند در رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی نقش واسطه ای ایفا کند؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی دانش آموزان با نقش واسطه گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود . جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 98-1397 بود. شرکت کنندگان 487 نفر (252 دختر و 235 پسر) دانش آموز بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به تکمیل مقیاس ارضای نیازهای اساسی روانشناختی دانش آموزان نوجوان (تیان، هان و هیوبنر، 2014)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و مقیاس بهزیستی هیجانی (کی یز و مگیار- موئه، 2003) پرداختند. یافته ها: نتایج نشان داد که ارضای نیاز به شایستگی و نیاز به ارتباط در مدرسه به طور مثبت و معنی دار و نیاز به خودپیروی به طور منفی و معنی دار تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی می کنند و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز متغیر پیش بین معنی دار بهزیستی هیجانی بود. همچنین نقش واسطه گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روانشناختی در مدرسه و بهزیستی هیجانی دانش آموزان مورد تأیید قرار گرفت (0/05 > p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت ارضای نیازهای اساسی روانشناختی دانش آموزان در مدرسه و مهارت آنها در استفاده از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان، موجبات ارتقاء بهزیستی هیجانی آنها را فراهم می سازد.
شناسایی پیامدهای محیط مجازی بر سبک زندگی زوج ها: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی پیامدهای محیط مجازی بر سبک زندگی زوج های شهر شیراز بود. روش: این پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناسی است و نمونه پژوهش زوجین شهر شیراز مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود. در این پژوهش نمونه ها با تعداد 11 زوج به مرحله اشباع رسید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته با پرسش های باز پاسخ بود. تحلیل داده های دریافت شده از مصاحبه ها بر اساس مدل تحلیلی استرابرت و کارپنتر (2003) صورت پذیرفت. یافته ها: آسیب های برآمده از فضای مجازی در روابط زوجین از دیدگاه متخصصین حوزه مشاوره خانواده دارای دو کد اصلی الگوهای ناکارآمد بین فردی و الگوهای ناکارآمد درون فردی بود. کد اصلی الگوهای ناکارآمد بین فردی شامل زیر مضمون های مشکلات زناشویی، روابط فرا زناشویی، کاهش صمیمیت، مشکلات ارتباطی و ناتوانی در مدیریت حل تعارض است و کد اصلی الگوهای ناکارآمد درون فردی نیز شامل زیرمضمون های اعتیاد اینترنتی، ناتوانی در کنترل هیجانات، سبک زندگی و متزلزل شدن ارزش ها است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده بیش از حد از فضای مجازی هر یک از زوجین می تواند بر سبک زندگی زناشویی، مشکلات جنسی، روابط فرازناشویی، کاهش صمیمیت، مشکلات ارتباطی و کاهش مدیریت حل تعارض بیانجامد.
مقایسه اثربخشی برنامه غنی سازی رابطه، مداخله CREW و روش ترکیبی بر انرژی رابطه ای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
447 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی برنامه غنی سازی رابطه، مداخله CREW و روش ترکیبی بر ارتقاء سطح انرژی رابطه ای کارکنان، انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را کارکنان ستاد مرکزی شرکت گاز استان اصفهان در سال 1398، تشکیل دادند. نمونه پژوهش، 75 نفر از کارکنان داوطلب برای شرکت در این برنامه آموزشی بودند که با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (15 نفر در هر گروه) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه انرژی رابطه ای (اوونز باکر، سامپتر و کامرون، 2016) بود که آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، مداخله CREW، برنامه غنی سازی رابطه و روش ترکیبی (متشکل از مداخله CREW و برنامه غنی سازی رابطه) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به شکل جداگانه دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-23 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اجرای مداخله CREW، برنامه غنی سازی رابطه و روش ترکیبی، انرژی رابطه ای کارکنان را در پس آزمون افزایش داده است. نتایج آزمون تعقیبی نیز بیانگر آن بود که روش ترکیبی نسبت به برنامه غنی سازی رابطه و مداخله CREW، تأثیر بیش تری بر انرژی رابطه ای کارکنان داشته است. نتیجه گیری: بنابراین مدیران می توانند به منظور افزایش انرژی رابطه ای کارکنان، از برنامه غنی سازی رابطه، مداخله CREW و روش ترکیبی استفاده کنند و اجرای روش ترکیبی را در اولویت قرار دهند.
بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون خزانۀ لغات انگلیسی با استفاده از تحلیل داده های شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1131-1046
حوزههای تخصصی:
زمینه: علم شبکه به عنوان یک حوزۀ نوین در اندازه گیری روانشناختی بستر مناسبی را برای انجام تحلیل های آزمون سازی فراهم می آورد، اما در ایران پژوهش در خصوص تحلیل سوالات آزمون با استفاده از تحلیل داده های شبکه ای مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف معرفی تحلیل داده های شبکه ای به عنوان یک تکنیک روان سنجی-ریاضیاتی و استفاده از آن در فرآیند تحلیل سؤالات پرسشنامه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است، جامعۀ آماری کلیۀ زبان آموزان ده موسسۀ برتر آموزش زبان شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها 1556 زبان آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آزمون خزانه لغات انگلیسی (نیشن و وارینگ، 1997) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط بستۀ نرم افزاری qgraph تحت نرم افزار R انجام شد. یافته ها: گراف حاصل از شبکۀ ارتباطی سؤالات مبتنی بر الگوریتم فراچترمن-رینگولد ترسیم گردید، رابطۀ والد-فرزندی سؤالات بر اساس شبکۀ بیز مشخص شد و ویژگی های توصیفی آزمون و شاخص های مرکزیت شبکه استخراج گردید. نتیجه گیری: معرفی تکنیک تحلیل داده های شبکه ای و استفاده از آن به منظور فرآیند تحلیل سوالات، یکی از دستاوردهای این پژوهش است. با استفاده از مزایای علم شبکه مانند قابلیت ساده سازی، مدیریت، ذخیره و مجموعه سازی داده های با حجم بالا و تحلیل سوالات آزمون براساس نقشه و شاخص های کاملا منطبق بر آن، می توان به ارتباط درونی سوالات مختلف آزمون پی برد و با در نظر گرفتن اهمیت سوالات در ساختار شبکۀ ارتباط خالص بین سوالات، می توان به ارتقاء روش های آزمون سازی پرداخت. انجام مطالعات مشابه و پژوهش هایی به منظور مقایسۀ نتایج حاصل از تحلیل داده های شبکه ای با ویژگی های روانسنجی که بر اساس شیوه های مرسوم و کلاسیک بدست می آیند پیشنهاد می گردد.
کاربرد مدل معادلات ساختاری درتبیین نقش انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان و تفکر فعال روشنفکرانه بر تغییرنگرش افراد در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۸۴۷-۱۸۳۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به روند رو به رشد شبکه های اجتماعی مطالعاتی درمورد تأثیر این شبکه ها بر روی نگرش، رفتار و سبک زندگی و... انجام شده است. ولی درارتباط با تأثیر شاخص های شناختی بر روی تغییر نگرش در شبکه های اجتماعی مطالعه انجام نشده است. هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدلی مفهومی برای بررسی تأثیر عوامل شناختی بر تغییر نگرش افراد در شبکه های اجتماعی است. در همین راستا سه عاملِ (1) انعطاف پذیری شناختی، (2) خودنظم جویی هیجانی و (3) تفکر فعال روشنفکرانه به عنوان عوامل شاخصِ تأثیرگذار در تغییر نگرش در نظر گرفته شده است. روش: روش تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام کاربران شبکه های اجتماعی است. نمونه آماری شامل 384 نفر مرد و زن است که بصورت در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی میزان تأثیر هر یک از این عوامل سه گانه ی انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان، و تفکر فعال روشنفکرانه، به ترتیب، از مقیاس انعطاف پذیری شناختیِ مارتین و روبین (مارتین و روبین، 1995)، پرسشنامه خود نظم جویی هیجان (هافمن و کاشدان، 2010)، و پرسشنامه تفکر فعال روشنفکرانه (استانویچ ووست 2007) و برای بررسی نگرش افراد از پرسشنامه های محقق ساخته که روایی محتوایی با نظر خبرگان و پایایی آن ها توسط روش های آماری تأییدگردید؛ استفاده شده است. پس از تأیید نرمال بودن داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار lisrel استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که شاخص های ذکر شده دارای مقدار t قابل قبول در سطح معنادار (0/05 p<) می باشند. بنابراین در تغییر نگرش افراد مؤثر هستند. همچنین نشان داده شد که خودنظم جویی هیجان بر تغییر نگرش در موضوع خشونت خانگی دارای بیشترین تأثیر (به میزان 0/9) است. نتیجه گیری: این بدان معنی است که توانایی های شناختی کاربران شبکه های اجتماعی در تغییر نگرش های آنها تأثیر مستقیم دارد.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی به مادران بر تعدیل تنش والدگری و معنویت کودکان فزون وزن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی به مادران، بر تعدیل تنش والدگری و معنویت کودکان فزون وزن انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبستان شهر تهران، که از لحاظ وضعیت شاخص توده بدنی چاق و یا دارای اضافه وزن هستند، به همراه مادران شان می باشند. در مجموع 60 مادر به همراه فرزندانشان، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و کنترل، به تصادف جایگزین شدند. آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی طی 10 جلسه (هفتگی)، هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. قبل و پس از مداخله، همه مادران به پرسش نامه های سبک فرزند پروری و فرم کوتاه شاخص استرس والدگری و همه کودکان به مقیاس دینداری و معنویت کودک و نوجوان پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره نشان داد که آموزش فرزندپروری موجب ارتقاء نمرات معنویت کودکان گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0>P). نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اسلامی، به ارتقاء معنویت کودکان دارای اضافه وزن و تعدیل نمرات سبک فرزندپروری و استرس فرزندپروری مادران منتهی می شود. به نظر می رسد، شاخص توده بدنی کودکان به واسطه اصلاح سبک فرزندپروری مادر، کاهش استرس والدگری و بهبود معنویت کودکان، کاهش خواهد یافت.