فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۳۶۱ تا ۱۰٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی با میانجی گری مقابله ی مذهبی و عاطفه ی مثبت است. طرح پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است و جامعه ی آماری آن دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1401-1400 است. از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 311 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند و ابزارهای جهت گیری مذهبی بای مالت (1999) و رضایت از زندگی (1985) و راهبردهای مقابله ی مذهبی پارگامنت (1998) و مقیاس عاطفه ی مثبت (1988) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان داد جهت گیری مذهبی با مقابله ی مذهبی رابطه دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که مقابله ی مذهبی با رضایت از زندگی رابطه دارد به علاوه جهت گیری مذهبی با عاطفه ی مثبت ارتباط دارد و عاطفه ی مثبت با رضایت از زندگی رابطه دارد و جهت گیری مذهبی از طریق مقابله ی مذهبی و عاطفه ی مثبت با رضایت از زندگی رابطه دارد و متغیرهای میانجی به یک اندازه تأثیرگذار بودند. چنین توصیه می شود که به منظور افزایش رضایت از زندگی در دانشجویان، مذهب و مقابله ی مذهبی و عاطفه ی مثبت تقویت شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (فروردین) ۱۳۹۹ شماره ۸۵
111-120
حوزههای تخصصی:
زمینه: اعتیاد به اینترنت، پدیده ای است که به فرآیندهای اجتماعی، ارتباطی، شناختی، روانشناختی و هیجانی دانش آموزان آسیب وارد می سازد. این پژوهش در پی آن است که آیا درمان شناختی رفتاری گروهی منجر به بهبود خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در دوره دوم متوسطه خواهد شد؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در دوره دوم متوسطه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در دوره دوم متوسطه شهر اصفهان بود که تعداد 40 نفر از دانش آموزانی که واجد ملاک های ورود به پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996)، پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002) و پرسشنامه حل مسأله (هپنر، 1988) بود. گروه آزمایش مداخله درمانی شناختی رفتاری گروهی (قاسم زاده نساجی و همکاران، 1389) را نه جلسه 90 دقیقه ای در طی دوماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه در طی دو ماه و نیم دریافت کردند. در حالی که گروه گواه از دریافت این مداخله بی بهره بود. سپس از افراد هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. مرحله پیگیری نیز پس از 45 روز اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی بر خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت در مراحل پس آزمون و پیگیری اثر معنادار دارد (0/001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد که با درمان های شناختی رفتاری می توان خودآگاهی هیجانی و توانش حل مسأله دانش آموزان دارای اعتیاد به اینترنت را افزایش داد.
رابطه محیط حامی خود پیروی با بهزیستی تحصیلی: نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
299-311
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعددی، اهمیت نیازهای اساسی روانشناختی دانش آموزان را مورد مطالعه قرار داده اند و به بررسی نقش نیازهای اساسی روانشناختی در ایجاد امید، کارایی، تاب آوری و خوش بینی، عملکرد تحصیلی، کاهش فرسودگی و ناکارآمدی تحصیلی پرداخته اند. اما در مورد رابطه محیط حامی خود پیروی با بهزیستی تحصیلی با نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: رابطه محیط حامی خود پیروی با بهزیستی تحصیلی با نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر قائنات در سال تحصیلی 98- 1397 بودند که 380 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه محیط حامی خودپیروی آسور و دیگران (۲۰۰۲)، بهزیستی تحصیلی تومینین - سوینی و همکاران (۲۰۱۲) و مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی لاگواردیا و همکاران (۲۰۰۰). تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: محیط حامی خود پیروی اثر مستقیم و معنی داری بر نیازهای اساسی روانشناختی و بهزیستی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی نیز اثر مستقیم و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی دارد (0/01> P ). همچنین محیط حامی خود پیروی از طریق متغیر میانجی نیازهای اساسی روانشناختی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد (0/01> P ). نتیجه گیری: افزایش کیفیت محیط های حامی خود پیروی سبب ارتقا نیازهای روانشناختی دانش آموزان و بهزیستی تحصیلی آنان می شود.
اثربخشی آموزش گروهی با تأکید بر رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر بهبود کیفیت خواب و مؤلفه های آن در بیماران مرد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
375-381
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از مسائلی که در مورد بیماران تحت درمان با متادون باید به آن توجه داشت، مسئله کیفیت خواب این بیماران می باشد. اما مسئله اصلی اینست، آیا رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر بهبود کیفیت خواب بیماران تحت درمان با متادون تأثیر دارد؟ هدف: بررسی تأثیر آموزش گروهی رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر بهبود کیفیت خواب و مؤلفه های آن در بیماران مرد تحت درمان با متادون بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران تحت درمان با داروی متادون یکی از مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر تهران در سال 1394-1395 بود، تعداد 40 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورک (دانیل جی بایسی و همکاران، 1989) و پروتکل آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل (عطادخت، جعفریان دهکردی، بشرپور و نریمانی، 1394). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر بهبود کیفیت خواب بیماران تحت درمان با متادون تأثیر معنادار داشت (0/05> P ). نتیجه گیری: می توان برای بهبود کیفیت خواب بیماران تحت درمان با متادون از آموزش رویکرد تحلیل رفتار متقابل استفاده کرد.
مقایسه ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری(BIS/ BAS) و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
143-152
حوزههای تخصصی:
بزهکاری نوجوانان یک پدیده اجتماعی در حال گسترش است که به شکل های مختلف در جامعه رخ می دهد . بنابرین توجه به این پدیده از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این راستا هدف پژوهش حاضر مقایسه ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی شهر تهران بود. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان شهر تهران بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند بود و با این روش 60 نفر (30 نفر نوجوان بزهکار و 30 نفر نوجوان عادی) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، مقیاس سیستم های بازداری / فعال ساز رفتاری ( BIS/ BAS ) ( کارور و وایت، 1994) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994)، جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج این بررسی نشان داد ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان بزهکار و عادی متفاوت است (05/0 P< ). این یافته ها بیان می کند که ابرازگری هیجان، سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی از متغیرهای تاثیرگذار بر بزهکاری نوجوانان است. بر این اساس آموزش های روانشناختی می تواند در جهت تعدیل ویژگی های شخصیتی و همچنین بزهکاری نوجوانان استفاده شود .
پیش بینی مشکلات تغذیه ای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم بر اساس تاب آوری و سبک تعاملی مادران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات غذا خوردن در کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم بیشتر از همتایان سالم آنها است و می تواند روی سلامتی، برقراری ارتباط و سایر ناتوانایی های آن ها تاثیر منفی بگذارد. تاب آوری و سبک تعاملی مادر نقشی حیاتی در سلامت، رفتارها و کیفیت زندگی این کودکان دارد. هدف از انجام این مطالعه پیش بینی مشکلات خوردن کودکان طیف اتیسم بر اساس تاب آوری و سبک تعاملی مادران آن ها است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم ۴ تا ۷ ساله بودند که به مراکز خصوصی توانبخشی شهر تهران مراجعه کردند. حجم نمونه ۹۰ نفر، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ی رفتار خوردن کودکان، پرسشنامه تاب آوری و مقیاس رابطه والد-کودک صورت گرفت. داده های این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از روش همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، افزایش تاب آوری مادران باعث کاهش مشکلات خوردن در کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم شد (۰۱/۰>p). همچنین افزایش کیفیت رابطه والد-کودک باعث کاهش مشکلات خوردن در این کودکان می شود (۰۵/۰>p). همچنین افزایش تاب آوری این مادران بصورت مستقیم بر افزایش کیفیت تعامل والد-کودک تاثیر می گذارد (۰۱/۰>p). میزان تاب آوری مادران می تواند پیش بینی کننده مشکلات خوردن در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم باشد. نتیجه گیری: تاب آوری و سبک ارتباطی مادران در بروز مشکلات تغذیه ای کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم نقش کلیدی دارد. به نظر میرسد بتوان با تقویت رابطه والد-کودک و تاب آوری مادران، مشکلات تغذیه ای این کودکان را کاهش داد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و مقایسه آن ایماگوتراپی بر نگرش به انتخاب همسر و ترس از ازدواج در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
100 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی و مقایسه آن با ایماگوتراپی بر نگرش به انتخاب همسر و ترس از ازدواج در دختران بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 2 ماهه بود؛ انتخاب نمونه به صورت هدفمند از بین دانشجویان دختر مجرد دانشگاه های تهران بود که با فراخوان عمومی جهت شرکت در پژوهش، 44 دختر مجرد دانشجو به پرسشنامه نگرش به انتخاب همسر کوب، لارسون و واتسون (2003) و ترس از ازدواج سمیعی، یوسفی و نشاط دوست (1392) پاسخ دادند که از بین آن ها 36 دختر انتخاب و در دو گروه آزمایش طرحواره درمانی (12 دختر)، گروه آزمایش ایماگوتراپی (12 دختر) و گروه گواه (12 دختر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله طرحواره درمانی یانگ، کلوسکو و ویشار (2003) و ایماگوتراپی هندریکس (2008) قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر بررسی شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله طرحواره درمانی بر نگرش به انتخاب همسر (29/75=P=0/001,F) و ترس از ازدواج (12/14=P=0/004,F) و مداخله ایماگوتراپی بر نگرش به انتخاب همسر (28/51=P=0/002,F) و بر ترس از ازدواج (14/48=P=0/003,F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش طرحواره درمانی و ایماگوتراپی برای کاهش ترس از ازدواج و نگرش به انتخاب همسر روش مناسبی است.
بررسی پدیده بدساختاری دانش و ساخت و رواسازی آزمون "نشانه های رفتاری بدساختاری دانش ریاضی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1083-1096
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی بر چگونگی ایجاد ساختار دانش و عوامل مؤثر بر آن پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی پدیده بدساختاری دانش و ساخت و رواسازی آزمون "نشانه های رفتاری بدساختاری دانش ریاضی" پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیده بدساختاری دانش و ساخت و رواسازی آزمون "نشانه های رفتاری بدساختاری دانش ریاضی" در دانش آموزان پایه ششم انجام شده است. روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ گرداوری اطلاعات آمیخته (کمی -کیفی) اکتشافی بود. در بخش کیفی، با مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش داده بنیاد (کدگذاری باز و محوری)، نشانه های رفتاری بدساختاری دانش، مشخص گردید و در بخش کمی، ویژگی های روانسنجی پرسشنامه، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه در بخش کیفی، با روش هدفمند در دسترس (وجود تمایل برای همکاری)، به تعداد 10 نفر تا حد اشباع نظرات و در بخش کمی، 20 مدرسه با تعداد 37 کلاس پایه ششم با تعداد 1073 دانش آموز، با روش خوشه ای، انتخاب شد. ابزار پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه محقق ساخته "نشانه های رفتاری بدساختاری دانش (1398). تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. یافته ها: از تحلیل مصاحبه ها، 26 کد باز و 7 کد محوریِ عدم ایجاد کانال ارتباطی با معلم، چینش کلاسی نامتعارف (عدم قرارگیری در دید معلم)، فرار از موقعیت، بیقراری کلاسی، حالت بی رغبتی و عدم تمرکز، منحرف کردن فرایند کلاسی و واکنش ها هنگام تدریس موضوع جدید به عنوان نشانه های رفتاری بدساختاری دانش ریاضی در پایه ششم ابتدایی به دست آمد. همچنین، درستی محتوایی پرسشنامه با شاخص CVR و درستی سازه پرسشنامه با تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ، قابلیت اعتماد درونی بالایی برای کل پرسشنامه و مؤلفه های آن نشان داد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از وجود پدیده ی بدساختاری دانش ریاضی در دانش آموزان، قابل شناسایی بودن نشانه های رفتاری آن و فراهم کردن زمینه اصلاح بدساختاری دانش ریاضی است.
استحاله در ازدواج، واکاوی پدیداری فرآیند شکل گیری و پیامد های آن در روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1097-1114
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون ازدواج و عوامل ایجاد تعارض در روابط زوجین انجام شده است. اما توجه به مفهوم استحاله در روابط زوجین، به معنی عدم پذیرش، کنار نیامدن با یکتایی طرف مقابل و تلاش افراطی و الزام آور برای تغییر دادن همسر در ادبیات پژوهشی مغفول مانده است. هدف : هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی مفهومی استحاله در ازدواج، شامل واکاوی پدیداری این مفهوم، بررسی عوامل مؤثر، شرایط مداخله گر، بسترها و فرآیند شکل گیری آن، راهبردهای انتخابی طرفین در مواجهه با این الگوی ارتباطی و پیامدهای بروز و تداوم آن در روابط زوجین بود. روش: با توجه به اطلاعات محدود ما در این رابطه از روش پژوهش کیفی و نظریه داده بنیاد که روشی اکتشافی است استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زوج های جوان تهرانی است که در سال 98 حد اکثر 6 سال از زندگی مشترک آنها گذشته بود. از بین افراد در دسترس تعداد 23 نفر با روش نمونه گیری نظری به عنوان نمونه انتخاب شده و بااستفاده از مصاحبه عمیق، تجربهزیسته آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها : از فرآیند کدگذاری باز درنهایت 273 مفهوم و 22 مقوله شناسایی شد. مقوله های حاصل از کدگذاری محوری، در شش دسته شامل: مقوله محوری استحاله «الزام تغییر و کنترل گری»؛ شرایط علی شامل «شناخت سطحی از خود، طرف مقابل و زمینه ی خانوادگی و محیطی که فرد در آن پرورش یافته؛ اغواگری و تدلیس، آگاهی های جنسیتی ضعیف و عدم واقعیت سنجی»؛ شرایط مداخله گر ازجمله «ض عیف در ذهنیت بین فردی؛ درک و ملاحظات فرهنگی، هوش هیجانی پایین، ضعف در ابراز وجود، ارتباط مبهم»؛ شرایط بسترساز مشتمل بر «ناهمگونی در ویژگی های فردی، ویژگی و شرایط خانوادگی و بافت اجتماعی و فرهنگی»؛ راهبردها همچون «واکنش های اجتنابی هیجان مدار همچون انتقاد منفی، انتقادگریزی، بازداری عاطفی، سواسازی، تأمین انحرافی، فاصله گیری و خوگیری با شرایط مشکل دار» و پیامدها ازجمله «تهدید هویت، بی اعتبار کردن، آسیب های روحی و روانی، تعارض و تنش، مهر سردی و انفصال گرایی» شکل گرفت. نتیجه گیری : با آگاهی دهی افراد در شرف ازدواج و زوج های جوان از ماهیت و جنبه های آسیب زای این الگوی معیوب و همچنین آموزش مهارت ها مواجهه ی کارآمد با آن، می توان در پیشگیری از به جریان افتادن و توقف چرخه معیوب و پیش رونده استحاله در روابط زوجین گام مؤثر برداشت.
نقش شوخ طبعی در تاب آوری زنان در برابر فشارهای روانی روزهای قرنطینه بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
137-165
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری یک مولفه مثبت روان شناختی بوده که بر توانایی های فردی به منظور مقابله با رویدادهای ناگوار زندگی تمرکز دارد. عوامل متعددی در افزایش تاب آوری نقش دارند که از آن جمله می توان به زمینه های ژنتیکی و محیط و آموزش اشاره کرد. همچنین تاب آوری می تواند نقش تقویت کننده برای سیستم ایمنی بدن داشته باشد. شوخ طبعی یک ویژگی مثبت در زندگیست که برخی رویکردها همچون دیدگاه روانکاوی آن را یک راهبرد دفاعی مقابله با فشارروانی و نوعی تسکین می دانند. پژوهش ها نشانگر آن است که شوخ طبعی از طریق ارتقای تاب آوری نقش مهمی در بهبود عملکرد سیستم ایمنی در برابر فشارهای روانی ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی نقش شوخ طبعی در تاب آوری زنان در برابر فشارهای روانی روزهای قرنطینه بیماری کرونا انجام شد. روش: این پژوهش از طریق مطالعه تجربه زیسته زنان در ایام شیوع این بیماری همه گیر، و با روش پدیدارشناسانه انجام شد. جامعه پژوهش شامل زنانی بود که به پرسش آیا شوخ طبعی در ایام قرنطینه در زندگی روزمره شما نقش داشت، پاسخ مثبت می دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس صورت گرفت و شامل 18 مشارکت کننده بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و تجزیه و تحلیل یافته ها، به روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. یافته ها: پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی مضامین فرعی، در سوال اول هفت مضمون اصلی «کاهش سطح تنش، ایجاد تعادل در زندگی، جهت دهی خلاقانه، فاصله گرفتن از ناملایمات، افزایش سطح شادی، تقویت روحیه بیماران، و همدلی با شرایط سخت دیگران» و مضمون هسته ای «انتخاب راهبردهای شوخ طبعی با کاهش تنش و جهت دهی خلاقانه زندگی، تعادل را به زندگی بازمی گرداند و موجب تاب آوری بیشتر افراد در برابر شرایط سخت دوران قرنطینه می شود.» و در سوال دوم 5 مضمون اصلی «بهره گیری گسترده از منابع، شوخی هدفمند با محتوای گزینشی، کاربرد بداهه و خلاقیت، شوخی پیونددهنده، و شوخی متناسب با موقعیت» و مضمون هسته ای «شوخ طبعی افزاینده تاب آوری متناسب با شرایط، خلاق و با هدف تقویت پیوندهای بین فردی صورت می گیرد.» به دست آمد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد شوخ طبعی می تواند تحمل شرایط سخت قرنطینه و حتی بیماری را آسان تر نموده و موجب مقابله مناسب تر با فشارروانی در شرایط بحران از طریق تقویت روحیه و ایجاد نشاط فردی گردد.
اثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختی (استرس، کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای) بیماران دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع 2 یکی از بیماری های مزمن است که اثرات جسمی و روانی عدیده ای برای فرد به دنبال دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسیاثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختیبیماراندیابتینوع 2 انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش -پس آزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. جامعه ی آماری بیماراندیابتی دارای پرونده پزشکی در مرکز دیابت شهر کرمانشاه در سال 1395 بود. از میان این بیماران 40 نفر با توجه به معیارهای شمول و به روش دردسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. بیماران پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فولکمن-لازاروس، رویدادها و تغییرات زندگی خانوادگی ( FILE ) و فرم کوتاه کیفیت زندگی بیماران دیابتی ( DQOL-BCI ) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد مقابله درمانگری به صورت معناداری منجر به افزایش کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله جستجوی حمایت اجتماعی، مسئله گشایی برنامه ریزی شده، ارزیابی مجدد مثبت و کاهش استرس و دوری گزینی و خویشتنداری در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است (01/0 ˂ Pو 05/0 ˂ P )؛ اما نتایج حاکی از آن بود که در متغیر راهبرد مقابله ای گریز-اجتناب، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه وجود ندارد (05/0<P) . نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که مقابله درمانگری می تواند در کاهش استرس، ارتقاء کیفیت زندگی و مهارت های مقابله ای، مبتلایان به بیماری های مزمن نظیر دیابت، اثرگذار باشد.
سفر حج و طراحی زندگی شغلی (یک مطالعه خود مردم نگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید معرفت شناختی در حیطه مشاوره شغلی، طراحی زندگی است که از طریق فرآیندهای غیرخطی، پویا و بافتی بیان می شود و هویت درونی فرد را مفهوم سازی می کند . افراد از طریق روایت های مختلف از ابعاد زندگی خود که ناشی از هویت درونی آنهاست و تفسیر تجارب و تعامل بین عوامل اجتماعی و فردی به معنا دست می یابند. مسأله اصلی این است که روایت فردی و تفسیر تجارب از سفر عرفانی حج که برای پژوهشگر اتفاق افتاده است، از نظر او، چگونه می تواند به زندگی شغلی معنا دهد؟ به عبارت دیگر، هدف از این پژوهش، تجزیه و تحلیل تجربه سفر پژوهشگر در حج تمتع بود. روش این پژوهش، کیفی از نوع خودمردم نگاری و روایات شخصی بود. لذا، یافته های مطالعه از روایت های شخصی و تجربه ی سفر حج پژوهشگر در سال 1394 بدست آمد. یافته ها حاکی از آن بود که سفر حج، فرایندی است که دارای بروندادهای بسیار زیادی است و از طریق روایت آن می توان بین ابعاد مختلف این سفر و زندگی شغلی افراد از حیث چندبعدی بودن، هدفمندی، نظم، قابلیت، شناخت، وحدت، عاملیت، ممارست، رسالت، خلوص، آرزومندی، موانع و ارتباط با دیگران تطابق ایجاد نمود و براساس آن زندگی شغلی را طراحی کرد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سفر حج به عنوان الگوی طراحی زندگی شغلی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی شیفتگی تحصیلی بر اساس مجذوبیت، انگیزش و خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان هنرستانی شهر کرج
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش پیش بینی شیفتگی تحصیلی بر اساس مجذوبیت، انگیزش و خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان هنرستانی شهر کرج بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان هنرستانی شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این دانش آموزان بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، فیدل و اولمن (2007) و به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه شیفتگی تحصیلی (AFQ) مارتین و جکسون (2008)، سیاهه مجذوبیت تحصیلی (SEI) سالملا-آرو و آپادایا (2012)، مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS) والرند و همکاران (1992) و مقیاس خوش بینی تحصیلی (AOS) اسچنموران و همکاران (2013) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین مجذوبیت، انگیزش و خوش بینی تحصیلی با شیفتگی تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 65/4% درصد از کل واریانس شیفتگی تحصیلی به وسیله مجذوبیت، انگیزش و خوش بینی تحصیلی تبیین می شود. نتایج حاصل از این یافته ها به ضرورت توجه به مجذوبیت، انگیزش و خوش بینی تحصیلی در بهبود شیفتگی تحصیلی تأکید کرد.
عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران: یک مطالعه ی گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
47-82
حوزههای تخصصی:
هدف : وسوسه مهم ترین عامل مرتبط با عود مصرف مواد است. زنان نسبت به مردان، وسوسه ی بیش تری را تجربه می کنند و با وسوسه ی بیش تری نسبت به مردان در طول دوران درمانی خود مواجه می شوند. از این رو، هدف این پژوهش، کشف عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران بوده است. روش: روش این پژوهش، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بود. جامعه ی پژوهش، زنان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران و نمونه ی پژوهش ، 40 نفر از زنان معتاد مراجعه کننده ی مقیم مرکز ترک اعتیاد زنان بهبودگستران همگام (کمپ) در سال های 97 بود که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: پنج مقوله ی عوامل شناختی آشکارساز وسوسه، عوامل عاطفی- هیجانی آشکارساز وسوسه، عوامل جسمانی- فیزیولوژیک آشکارساز وسوسه، عوامل رفتاری آشکارساز وسوسه و صفات و ویژگی های شخصیتی آشکارساز وسوسه کشف شد. نتیجه گیری: با آموزش این عوامل به زنان معتاد و خانواده های آنان، از بروز وسوسه و متعاقب آن عود، پیشگیری می شود و سطح کارآمدی و توانمندی افراد در حال بهبودی، ارتقا پیدا می کند.
بررسی نقش حمایت اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در پیشگیری از عود اعتیاد افراد مبتلا به اختلالات مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
245-262
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در پیشگیری از عود اعتیاد افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل بودند. به روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول مورگان تعداد 150 نفر انتخاب و مقیاس های استاندارد حمایت اجتماعی، سنجش ولع مصرف لحظه ای، پیش بینی بازگشت و تنظیم شناختی هیجان در میان آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد حمایت اجتماعی قادر به پیش بینی 27 درصد از واریانس شدت نیرومندی (میزان وسوسه) و 21 درصد از واریانس احتمال مصرف بودند. همچنین ابعاد تنظیم شناختی هیجان قادر به پیش بینی 25 درصد از واریانس شدت نیرومندی و 30 درصد از واریانس احتمال مصرف بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، لزوم بهره گیری از آن ها در جهت شناخت بهتر، درمان و مداخله، می تواند کمک موثری در پیشگیری و درمان سوءمصرف کنندگان نماید و راه گشای برنامه ریزان و روان درمانگران عرصه اعتیاد باشد.
تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
529-539
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعدی پیرامون حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان انجام شده است، اما تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه مورد غفلت واقع واقع شده است. هدف: تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. روش : پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز درمانی اسکلروزیس سینا در فصل بهار سال ۱۳۹۷ بود، 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش ، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسگی، 2001) و حمایت اجتماعی (زیمن، 1988). تحلیل داده ها با روش آماری رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: نشان داد که، در سطح (0/01 p< ) حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های تنظیم هیجان واریانس بهزیستی روانشناختی تبیین کردند. همچنین مشخص شد که سبک های شناختی تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده همبستگی ضعیف تا متوسط در سطح (0/05 p< ) دارند. نتیجه گیری : حمایت اجتماعی و سبک های شناختی تنظیم هیجان قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بودند.
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه محور در ارتقاء کارکردهای اجرایی کودکان: مروری نظام دار بر پژوهش های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های رایانه ای به عنوان ابزاری برای توانبخشی و ارتقاء کارکردهای اجرایی در کودکان به عنوان یک رویکرد نوآورانه حائز اهمیت می باشد . با این وجود نتایج متناقضی درباره اثربخشی این نتایج وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر برسی نظامدار پژوهش های تجربی انجام شده می باشد. روش پژوهش: این پژوهش، یک مطالعه نظامند است که در آن تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی فروردین 1390 تا پایان اسفند 1397مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور یافتن مقالات جستجوی اینترنتی در پایگاه های داخلی SID , magiran و پایگاه های خارجی Google scholar , PubMed و با کلید واژه های فارسی و انگلیسی صورت گرفت. 145 مقاله چاپ شده به زبان فارسی و انگلیسی بازیابی شد که در نهایت به دلیل تعداد کم مقالات لاتین در این بازه زمانی صرفا به مرور مقالات فارسی که ۲۳ مقاله مرتبط شناخته شد و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: غالب پژوهش های داخلی بدون در نظر گرفتن تفاوت های زبانی و ترجمه و انطباق تکالیف به زبان فارسی صرفا از نسخه انگلیسی استفاده کرده اند، همچنین تمرکز بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی و عدم اجرای آزمون های پیگیری و مطالعات طولی از جمله عوامل مهمی است که کمتر مطالعه داخلی به آن پرداخته است. علاوه بر این تاثیر توانبخشی شناختی در فعالیت های روزمره و یادگیری کلامی دانش آموزان یا همان انتقال دور مورد غفلت قرار گرفته است. نتیجه گیری و بحث: در مجموع بازتوانی شناختی رایانه ای به عنوان یک درمان مکمل جهت بازتوانی شناختی مبتنی بر رایانه با ایجاد محیط جذاب آموزشی و فضاهای متنوع می تواند به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر مداخلات روانی آموزشی و آموزش مستقیم تاثیرات مثبتی بر کارکردهای اجرایی کودکان داشته باشد. به عبارت دیگر می توان گفت همراه ساختن تکالیف رایانه محور کارکردهای اجرایی همراه با آموزش جبرانی مستقیم و انفرادی می تواند اثربخشی بیشتری داشته باشد و خود این موضوع مستلزم طراحی و ساخت تکالیفی می باشد که در بخش محرکات زبانی از زبان فارسی استفاده شده باشد.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو و درمان نظم جویی هیجانی منین و فراسکو بر علائم اختلال اضطراب فراگیر (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به درمان های نوین در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اهمیت فراوانی دارد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی بارلو و درمان نظم جویی هیجان منین و فراسکو بر علائم اختلال اضطراب فراگیر بود . مواد و روش ها: بدین منظور چهار نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که نشانه های کامل این اختلال را بر اساس ارزیابی چندبعدی (پرسشنامه اضطراب فراگیر و مصاحبه بالینی) داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این پژوهش به شیوه گزارش مورد به انجام رسید. پروتکل درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان در دو مرحله خط پایه، مداخله 15 و 16 جلسه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید و آزمودنی ها به پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس بهبودی کلی بالینی، مقیاس رضایتمندی مراجع و پرسشنامه اتحاد درمانی پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص اندازه اثر و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند . یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدف های درمان تأثیر دارند. بااین حال درمان فراتشخیصی کارایی بیشتری در بهبود علائم اضطراب فراگیر در مقایسه با درمان نظم جویی هیجان نشان داد . نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی و درمان نظم جویی هیجان بر کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر هستند و اثربخشی درمان فراتشخیصی بیشتر از درمان نظم جویی هیجان است .
اثربخشی روانشناسی مثبت نگر بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی بر دانشجویان ساکن خوابگاه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی روانشناسی مثبت نگر بر انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه تهران در سال 1398 صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه شهر تهران بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله مبتنی بر آموزش روانشناسی مثبت نگر را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1970) و پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و مادوکس، 1982) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که آموزش روانشناسی مثبت نگر بر انگیزش پیشرفت دانشجویان ساکن خوابگاه را بهبود بخشیده است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش روانشناسی مثبت نگر میزان خودکارآمدی دانشجویان ساکن خوابگاه را نیز افزایش داده است. بنابراین می توان گفت که آمورش روانشناسی مثبت نگر روشی موثر به منظور افزایش انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی در دانشجویان ساکن خوابگاه است.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395 به اجرا درآمد. پژوهش به روش شبه آزمایشی و اجرای طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش و با آرایش تصادفی در مورد آزمودنی های همتا انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر، 7791 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهرستان قم بودند که تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته نگرش سنج خشونت و اعتیاد به سیگار و سنجش استرس و هیجان بوده که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ معادل 0.78 تعیین گردید و به صورت پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه های آزمایش و کنترل اجرا گردید. داده های گردآوری شده از طریق آزمون های کوواریانس و تی مستقل تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی با اطمینان 99% بر میزان خشونت، اعتیاد به سیگار، استرس و هیجان دانش آموزان متوسطه اول مؤثر بوده و سبب کاهش میزان هریک از مؤلفه های فوق در گروه آزمایش گردیده است. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مؤثر می باشد و برگزاری آموزش مهارت های زندگی توسط مشاوره مدرسه امری الزامی می باشد. بنابراین نتایج حاکی از تأثیر مثبت آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی در دانش آموزان مدارس متوسطه قم بوده است.