فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۰۱ تا ۱۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۱۱ (پیاپی ۵۶)
121-128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق شهر تهران بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان خواستار طلاق بود که از طرف دادگاه خانواده شهر تهران به بخش مشاوره دادگاه ارجاع داده شدند و از بین آنها 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس یا داوطلبانه انتخاب شدند. سپس در دو گروه 30 نفره آزمایشی و کنترل به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند. پروتکل هفت جلسه ای طرحواره درمانی بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مقیاس میل به طلاق رزبلت و همکاران (2001) و مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون( 2003) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق تأثیر معنی داری دارد (P < 0.05) . بر این اساس می توان گفت طرحواره درمانی بر متغیرهای روان شناختی مانند تاب آوری زنان خواستار طلاق موثر است و سطح آن را بالا می برد. براین اساس برای تحقیقات آتی بر روی زنان خواستار طلاق بهتر است از طرحواره درمانی برای افزایش متغیرهای مربوط به سلامت روان استفاده شود.
شناسایی مؤلفه ها و ارائه الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی توسعه سازمانی و بررسی ارزیابی عملکرد یادگیری سازمانی پرداختهاند. اما پژوهشی که شناسایی مؤلفه ها و طراحی الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: شناسایی مؤلفه ها و طراحی الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بود. روش: تحقیق از نوع آمیخته (کمی - کیفی) بود، جامعه آماری شامل کارشناسان، مدیران و کارکنان سازمان منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بود، از بخش کیفی 20 نفر ازکارشناسان سازمان بر اساس نمونه گیری هدفمند و از بخش کمی با روش سرشماری تعداد 189 نفر از مدیران، و کارکنان سازمان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی اسناد مدارک سازمان و در بخش کمی پرسشنامههای محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: متغیر یادگیری سازمانی کارکنان بر متغیر توسعه مدیریت منابع انسانی سازمان منطقه ویژه اقتصادی و متغیر ارزیابی عملکرد کارکنان بر متغیر توسعه مدیریت منابع انسانی تأثیر معنادار داشت (0.05 P< ). نتیجه گیری: برای توسعه مدیریت منابع انسانی میتوان از متغیرهای ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی استفاده کرد.
تأثیر آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان شاغل در سازمان تربیت بدنی استان اصفهان بود که در سه ماهه پاییز سال 1397 مشغول به کار بودند. در این پژوهش تعداد 30 زن شاغل در سازمان تربیت بدنی استان اصفهان با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش مداخله آموزش خودکنترلی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه در طول انجام پژوهش از دریافت این مداخله بی بهره بود. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه قادری سازمانی ادراک شده (محقق ساخته) و پرسشنامه عملکرد شغلی (هرسی و گلداسمیت،1990) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی تأثیر معناداری داشته است(p<0/0001). اندازه اثر آماری آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی به ترتیب 67 و 56 درصد بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش خودکنترلی با بهره گیری از فنونی همانند مهارت های ابراز وجود، شیوه های مقابله با استرس و بهبود روابط بین فردی، می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش عملکرد شغلی و کاهش قلدری ادراک شده کارکنان زن سازمان تربیت بدنی مورد استفاده گیرد.
تأثیر درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش تأثیر درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی بود. روش: روش این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه بیماران دیابتی عضو انجمن دیابت شهر مشهد در سال 1397 بود که از بین آن ها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت همتا در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جای داده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 8 جلسه دریافت نمودند و گروه کنترل فقط از درمان رایج استفاده کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پیروی از دستورات پزشک (هیز و همکاران، 1994) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پیروی از دستورات پزشک بیماران شرکت کننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری افزایش یافته بود (05/0 > P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش پیروی از دستورات پزشک بیماران دیابتی می شود.
طراحی مدل ساختاری عدالت سازمانی، تعیین پیشایندها (جو سازمانی، هوش هیجانی، ارزش های اخلاقی سازمان) و پیامدها (کار آفرینی سازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : عدالت از قوانین حقوق بشر می باشد. نوعی از عدالت، عدالت سازمانی بوده که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. اما مسئله اصلی اینست، آیا هوش هیجانی اثر مستقیم بر عدالت سازمانی و کارآفرینی سازمانی دارد؟ و با میانجی گری عدالت سازمانی اثر غیر مستقیم بر کارآفرینی سازمانی دارد؟ هدف : طراحی مدل ساختاری عدالت سازمانی، تعیین پیشایندها (جو سازمانی، هوش هیجانی، ارزش های اخلاقی سازمان) و پیامدها (کار آفرینی سازمانی) بود. روش : پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود، جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداری و آموزشی که همه به عنوان نمونه انتخاب شدند، بود. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های استاندارد جو سازمانی هالپین و کرافت (2000)، کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل (2003)، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف - مورمن (1993)، مقیاس هوش هیجانی شوت و همکاران (1998) و پرسشنامه ارزش های اخلاقی سازمانی آمیکس و همکاران (2008). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد هوش هیجانی به عنوان متغیر فردی برعدالت و کارآفرینی سازمانی، اثر نداشت (0/001 P< ). ارزش های اخلاقی بر عدالت سازمانی اثر مستقیم دارد، ولی برکارآفرینی ندارد، اما با واسطه عدالت سازمانی تأثیر غیرمستقیمی دارد. از ابعاد جو سازمانی، تأکید بر تولید اثر مثبت مستقیم بر عدالت سازمانی و کارآفرینی سازمانی دارد. مزاحمت بر عدالت و کارآفرینی سازمانی اثر مستقیم منفی دارد. تأثیر این دو با میانجی گری عدالت سازمانی بر کارآفرینی افزایش می یابد. فاصله گیری برکارآفرینی سازمانی اثر مستقیم منفی معناداری دارد. روحیه گروهی اثر مستقیم منفی معناداری بر عدالت سازمانی دارد همچنین با میانجی گری عدالت سازمانی، اثر غیرمستقیم منفی بر کارآفرینی دارد. ملاحظه گری اثر مستقیم مثبت و معناداری بر عدالت سازمانی دارد، بر کارآفرینی سازمانی تنها با میانجی گری عدالت سازمانی تأثیر مثبت معناداری دارد. عدالت سازمانی اثر مستقیم و مثبت برکارآفرینی سازمانی دارد. ارزش های اخلاقی و جو سازمانی بر درک عدالت سازمانی مؤثرند که با نقش میانجی عدالت برکارآفرینی سازمانی نیز اثرگذارند (0/05 P< ). نتیجه گیری : ارزش های اخلاقی و جو سازمانی بر درک عدالت سازمانی مؤثرند که با نقش میانجی عدالت سازمانی برکارآفرینی سازمانی اثرگذارند.
رابطه مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری: نقش صلاحیت های مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری با میانجی گری صلاحیت های مسیر شغلی بود روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، کلیه کارکنان شرکت های تولیدی- صنعتی شهر اصفهان بود. نمونه ای به حجم 192 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین سه شرکت انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های نگرش های مسیر شغلی بی مرز (بریسکو و هال،2006)، میزان گرایش استخدام پذیری (فوگیت وکاینیکی،2008)، اطلاعات خود (کالانان و گرینهاوس،1992)، مهارت های مرتبط باشغل- مسیرشغلی (ابی و همکاران،2003)و وسعت شبکه های داخلی وخارجی (ابی، باتس و لاک وود، 2003) استفاده شد. نتایج نشان داد که صلاحیت دانستن چرایی در رابطه بین طرز تفکر بی مرز و استخدام پذیری، یک میانجی نسبی بود اما در رابطه بین گرایش به تحرک سازمانی و استخدام پذیری، نقش میانجی نداشت. همچنین صلاحیت دانستن چه کسی در رابطه مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری یک میانجی نسبی به حساب آمد. صلاحیت دانستن چگونگی نیز در رابطه بین طرز تفکر بی مرز و استخدام پذیری، یک میانجی نسبی و در رابطه بین گرایش به تحرک سازمانی و استخدام پذیری یک میانجی کامل بود. در مجموع می توان گفت که طرز تفکر بی مرز از طریق صلاحیت های مسیر شغلی می تواند به استخدام پذیری منجر شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیرانجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهرستان تایباد در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس اختلال اضطراب فراگیر، 30 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15نفر و کنترل 15نفر گمارش شدند.برنامه درمانی رویکرد پذیرش و تعهد، در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نارسایی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در نارسایی هیجانی و مؤلّفه های آن(دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکّر برون مدار) و اجتناب شناختی و مؤلّفه های آن(فرونشانی فکر، جانشینی فکر، حواس پرتی، اجتناب از محرک تهدید کنند، و تبدیل تصاویر به افکار)، وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود تا روان شناسان و روان درمانگران از نتایج این مطالعه در جهت کاهش نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیر، بهره ببرند.
نقش واسطه ای بلوغ اخلاقی در رابطه سبک دلبستگی با رفتارهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۷
131-155
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس بر روی بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسیتی انجام شده است. روش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایشی می باشد، جامعه آماری مطاله حاضر را کلیه بیماران دارای ملال جنسیتی زن که در نیمه دوم سال 1396 به مرکز انسیتو روان پزشکی شهر تهران مراجعه نموده و بر اساس مدارک پزشکی دارای اختلاال ملال جنسیتی بودند تشکیل می دهد که تعداد 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گماشته شدند، و به مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس DASS-42 قبل و پس از مداخله درمانی ذهن آگاهی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل یافته های حاصل از آزمون کواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت نمرات پس آزمون و پیش آزمون معنی دار می باشد (001/0 P= ) و مداخله درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش میزان اضطراب، افسردگی و استرس بیماران دارای ملال جنسیتی موثر بوده است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به ملال جنسیتی موثر بوده و مراکز درمانی می توانند از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ملال جنسیتی بهره ببرند.
سیاست پژوهی تجردگرایی: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجرد گرایی در جامعه ایرانی رو به گسترش است و در تمام شهرستانها شروع به ازدیاد کرده است. باورها و نگرشهای دختران و پسران در این مورد تاثیر گذار است. بدون قضاوت در مورد ماهیت این پدیده، در پژوهش حاضر، نگرشها و باورهای جوانان مجرد مورد مطالعه قرار گرفت. تحقیق حاضر یک سیاست پژوهی بود و با نظریه داده بنیاد و از طریق مصاحبه با بیست و نه نفر از افراد مجرد ساکن شهر قم به این سؤال پاسخ می دهد که به نظر آنها علت تجرد چیست و چه نگرشی نسبت به ازدواج دارند؟ یافته های این تحقیق نشان داد که پسران و دختران از زوایای مختلفی به این پدیده می نگرند. به طور مثال، دو سوگرایی پسران در مقابل نگرش مثبت دختران به ازدواج، عاطفه گرایی و عاطفه زدایی پسران در مقابل عاطفه زدایی دختران، خودمحوری در پسران و موضع منفعلانه در دختران مشاهده شد. در هر دو جنس، کمالگرایی و انسانی زدایی از همسر فرضی بارز بود. نتیجه این که برای سیاسگذاری کلان برای ازدواج توجه به بافت فرهنگی و روان شناختی همزمان مورد نیاز است.
اثربخشی رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون بیماران قلبی – عروقی مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا...(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1655-1666
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش و بررسی اضطراب در بیمارن مبتلا به بیماری قلبی - عروقی پرداخته اند. اما پژوهش که به بررسی اثربخشی رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون بیماران قلبی – عروقی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون بیماران قلبی – عروقی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران قلبی - عروقی مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا... در شهر تهران طی ماه های خرداد تا شهریور در سال 1398 بود. تعداد 24 بیمار براساس نمونه گیری مبتنی برهدف به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفر) گماشته شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه دموگرافیک محقق ساخته (1398)، پرسشنامه اضطراب آشکار و پنهان اشپیل برگر (گراش و لاشن،1970) و پروتکل رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (فیننس، قادری، داهل، نیگر و اینیبرینک، 2019) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر کاهش اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون تأثیر معنادار داشت (0/001> p). نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری ثابت بود. نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش شرکت کردند میزان اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خونشان کاهش یافت
پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی در سنین مدرسه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه شامل کلیه کودکان خیابانی مراجعه کننده به موسسات (رویش نهال جوان فرحزاد، خانه علم فرحزاد، خانه کودک شوش، خانه کودک ناصرخسرو و خانه ای برای آینده) شهر تهران در سال 1397 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 158 نفر از کودکان خیابانی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) و کمال گرایی بشارت (1386) بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن بالای 0.7 به دست آمد. با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دشواری در توصیف احساسات با خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی رابطه منفی و بین دشواری در شناسایی احساسات با خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد ( 0.01 p< ). همچنین نتایج نشان داد که بین تفکر برون مدار با خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بنابراین خودکارآمدی و کمال گرایی پیش بینی کننده معنی دار ناگویی هیجانی هستند.
مقایسه ی ویژگی های شخصیتی، سبک زندگی و بلوغ عاطفی در بین زنان و مردان متاهل
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف مقایسه ی ویژگی های شخصیتی، سبک زندگی و بلوغ عاطفی در بین زنان و مردان متاهل در سال 98-1397 مشغول به کار در شرکت نفت بودند انجام شد. طرح پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است. بدین منظور به روش نمونه گیری در دسترس 60 کارمند (30 زن و 30 مرد) انتخاب گردیدو پس از اجرای پرسشنامه ی شخصیتی نئوکاستا و مک کری( NEO )(1985)، یلوغ عاطفی سینک و بهاوارا(1984)و سبک زندگی میلر و اسمیت(2003)در دو گروه یافته ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیره و یک متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین مردان و زنان در بلوغ عاطفی تفاوتی مشاهده نشد، اما در مولفه ی سبک زندگی مردان نمرات بالایی در این مولفه اخذ کردند که نشان دهنده ی این است که سبک زندگی ناسالم تری نسبت به زنان دارند. همچنین در ویژگی های شخصیتی زنان نمرات بالاتری در مولفه ی روان رنجورخویی، توافق پذیری کسب کرده و مردان نمرات بیشتری در برون گرایی کسب کردند، و در بین دو گروه جنسیتی در مولفه های گشودگی به تجربه و مسئولیت پذیری تفاوت دیده نشد.
تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی است. رویکرد پژوهش کیفی و کمی بود و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی استفاده شد. در بخش کیفی داده های مربوط به شکر و امید از منابع اسلامی گردآوری شد. برای اجرای پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه دختران جوان مجرد سنین 18−35 ساله شهر قم با شرایط اجتماعی−اقتصادی پایین بود که با نمونه گیری هدفمند، سه نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها، افزون بر پرسش نامه رضایت از زندگی داینر (1985)، بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری با مبنا قرار دادن مداخله امیددرمانگری اسلامی صالحی و همکاران (1395) و افزودن برخی از فنون برخاسته از شکرگزاری براساس منابع اسلامی به کار گرفته شد. سپس جهت بررسی روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی از کارشناسان نظرخواهی شد. در بخش عملی بسته آموزشی، به شیوه طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با استفاده از نمودار و تحلیل دیداری تحلیل شدند. بسته آموزشی از سوی کارشناسان تأیید و امکان سنجی اجرای آن مشخص شد و نیز مداخله سبب افزایش رضایت از زندگی شد که روندی باثبات داشت و تغییرات در مرحله پیگیری یک ماهه نیز حفظ شد. بنابراین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری اسلامی امکان استفاده برای افزایش رضایت از زندگی دختران جوان محله های محروم شهر قم را دارد.
نقش نظم جویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک ناتوان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
490 - 506
حوزههای تخصصی:
پژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف تعیین نقش متغیرهای نظم جویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیش بینی ﺑﻬﺰیﺴﺘی روانشناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک ناتوان ذهنی بود که در سال تحصیلی 98-97 کودکان آنها زیر نظر آموزش و پرورش ابتدایی استثنائی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. تعداد 150 مادر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف فرم 54 سؤالی، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و مقیاس تعامل مادر و کودک پیانتا را جهت تعیین سهم هر یک از متغیرهای بهزیستی روانشناختی، نظم جویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. داده های به دست آمده به وسیله نرم افزار آماری spss-23 تحلیل گردید. طبق یافته ها، میان بهزیستی روانشناختی و راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی مثبت معنادار و بالعکس بین بهزیستی روانشناختی و راهبرد ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی منفی معنادار وجود داشت. همچنین میان ارتباط مثبت والد-کودک و بهزیستی روانشناختی نیز همبستگی مثبت معنادار مشاهده شد. الگوی نتایج حاکی از آن است که راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و ارتباط مثبت والد کودک دارای توان پیشبینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک ناتوان ذهنی می باشد.
کد گذاری پاسخ های مراجع-مشاور با استفاده از الگوی درون سازی و تحلیل مکالمه فرایند محور در روان درمانی با یک مورد مبتلا به اختلال جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
157 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف از پژوهش فعلی ترکیب مقیاس درون سازی تجارب مشکل ساز برای کدگذاری پاسخ های مراجع با تحلیل مکالمه فرایند محور به عنوان نظام کد گذاری برای پاسخ های درمانگر به منظور ترسیم هرم تغییر در روان درمانی بود.روش:روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی و رویکرد روان درمانی یکپارچه نگر بود . دست نویس مکالمه های متوالی(120 مورد)میان مشاور و مراجع در جریان چهار جلسه روان درمانی موفق با یک مورد مبتلا به اختلال جسمی شده با استفاده از این دو نظام کدگذاری تحلیل شد.نتایج:نتایج نشان داد که میان پیشرفت پاسخ های مراجع در سطوح درون سازی و جلسه های مشاوره رابطه مستقیم وجود دارد. انواع پرسش ها و مهارتهای استفاده شده بوسیله درمانگر و نیز فنون بکار رفته برای نگارش معادله تغییر شناسایی و استفاده شد.کدگذاری هر دو نوع پاسخ های مراجع و درمانگر ، فرصت مناسبی برای تعیین سری مثلث ها در توالی گفت و گو های مراجع-درمانگر تدارک می بیند.در هرم تغییر محل قرارگیری پرسش ها و مهارتهای مشاوره ای به ترتیب در قاعده و مرکز هرم و محل قرار گیری فنون،بالاتر از آنها و پاسخ های مراجع در راس آن است.نتیجه گیری: با استفاده از دو روش کد گذاری مذکور می توان پاسخ های مراجع و درمانگر را در قالب عینی نشان داد. از همین رهگذر ،چگونگی پیشرفت پاسخ های مراجع در یک سطح درونسازی به سطح بالاتر شناسایی می شود و بسهولت نقش پاسخ های درمانگر در پیشرفت یا احتمالا" پسرفت درمان قابل مشاهده است.
رابطه سرسختی روان شناختی و فشار روانی با سبک زندگی زنان مبتلا به فشارخون شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی سبک زندگی بر اساس سرسختی روان شناختی و فشار روانی در زنان مبتلا به فشارخون شهر کرمانشاه بود. پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مبتلا به فشارخون مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرمانشاه در سال 1399 - 1398 تشکیل می دهد. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با جدول مورگان 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از مراکز درمانی انتخاب شدند و با کسب رضایت از آن دسته از زنانی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند به پرسشنامه های سخت رویی اهواز، استرس هری و سبک زندگی پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که سرسختی روان شناختی و فشار روانی توانایی پیش بینی سبک زندگی را دارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که سرسختی روان شناختی و فشار روانی از مؤلفه های مؤثر و مرتبط با سبک زندگی در زنان مبتلابه فشارخون هستند که این نکته می تواند در مراکز درمانی موردتوجه قرار گیرد.
رابطه ادراک کنترل بیماری و ادراک خطر با رفتارهای خود مراقبتی در ترخیص شدگان از بیمارستان به دلیل کووید- 19: مطالعه تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
102-114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک کنترل بیماری و ادراک خطر با رفتارهای خود مراقبتی در ترخیص شدگان از بیمارستان به دلیل کووید- 19 در استان بوشهر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ترخیص شدگان از بیمارستان به دلیل کووید- 19 در استان بوشهر می باشد که 167 نفر برآورد شد و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران، 120 نفر محاسبه گردید. روش نمونه گیری از نوع داوطلبانه و در دسترس بود. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از مقیاس های ادراک کنترل و ادراک خطر و مصاحبه سنجش میزان رفتارهای خودمراقبتی استفاده شد. داده های پژوهش با نرم افزار آماری AMOS و با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که مدل پیشنهادی روابط بین متغیرهای مذکور از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی مسیرهای مدل پیشنهادی معنی دار هستند. همچنین، تمامی فرضیه های پژوهش مورد تایید قرار گرفتند. با توجه به اثر معنادار ادراک کنترل و ادراک خطر بر پیش بینی ابتلای افراد به بیماری کووید- 19 و امکان دستکاری و آموزش این متغیرها، نتایج این مطالعه دارای کاربردهایی جهت افزایش رفتارهای خودمراقبتی و در نتیجه کاهش احتمال ابتلای افراد به بیماری کووید- 19 است.
کارآیی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد تحمل آشفتگی بیماران مبتلا به صرع با پیگیری سه ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد تحمل آشفتگی بیماران مبتلا به صرع با پیگیری سه ماهه بود. روش پژوهش حاضر به شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جهت انتخاب نمونه، از میان زنان مبتلا به بیماری صرع مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر خرم آباد درسال 1395 تعداد 30 زن مبتلا به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند با موضوع پژوهش انتخاب و به صوردت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) جایگزین شدند. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و سه ماه بعد از مداخله، پیگیری بر روی دو گروه آزمایش و گواه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته-های حاصل از این پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل آشفتگی و زیرمقیاس های آن در مبتلایان تأثیر معنی داری داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید. باتوجه به تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل آشفتگی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این روش در همه سطوح پیشگیری و درمان مبتلایان به بیماری های جسمی ضروری به نظر می رسد.
درک دانشجویان رشته های بهداشت از محیط آموزشی و نقش آن در پیش بینی سرزندگی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک دانشجویان از محیط آموزشی محل تحصیل، نقش بسیار مهمی در فرایند یادگیری، سرزندگی تحصیلی و عملکرد دارد. این مطالعه، باهدف بررسی درک دانشجویان رشته های بهداشت از محیط آموزشی و ارزیابی قابلیت پیش بینی سرزندگی تحصیلی از طریق درک آن ها از محیط آموزشی انجام شده است. روش ها: این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته های بهداشت شاغل به تحصیل در دانشگاه های علوم پزشکی ایلام، اراک، بیرجند، سمنان و همدان در سال تحصیلی 98-97 بوده است. تعداد 475 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب و داده های 400 شرکت کننده مورد آنالیز قرار گرفت (نرخ پاسخ=2/84 درصد). ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سنجش محیط آموزشی (DREEM) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه ضمن استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22، از آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون های ساده و چندگانه جهت آنالیز داده ها استفاده گردید. نتایج: میانگین نمره کلی درک دانشجویان از محیط آموزشی 92/22±1/114 (حداکثر 200) به دست آمد. نتایج مطالعه نشان داد که درک دانشجویان از محیط آموزشی 9 درصد از واریانس سرزندگی تحصیلی آن ها را پیش بینی می کند (304/0=R، 092/0=2R، 09/0=2 R تعدیل شده،507/40=F،001/0>p). همچنین، ضرایب رگرسیونی نشان داد که تمام مؤلفه های درک دانشجویان از محیط آموزشی به جزء مؤلفه درک دانشجویان از مدرسین، نقش معنی داری در پیش بینی سرزندگی تحصیلی داشته اند. نتیجه گیری: درک دانشجویان رشته های بهداشت در مورد محیط آموزشی، در سطح متوسط بوده، به مفهوم وجود جنبه های مثبت در محیط آموزشی بیش از جنبه های منفی است. گرچه، انجام ارزیابی های دقیق، تشخیص نقاط قوت و ضعف و انجام مداخلات آموزشی، جهت بهبود درک دانشجویان از محیط آموزشی و به تبع آن، افزایش سرزندگی تحصیلی ضروری است.