فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۴۱ تا ۱۱٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر تبیین کیفی تجارب بیماران مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) از روابط بین فردی شان، بعد از جراحی باریاتریک بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود که در آن تجربه افرادی که عمل جراحی باریاتریک را داشتند از روابط بین فردی بررسی شد. نمونه پژوهش از بین بیماران مراجعه کننده به کیلینیک چاقی بیمارستان حضرت رسول (ص) به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی مضمونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر در یک طبقه و چهار زیرطبقه دسته بندی شدند. طبقه اصلی تغییر عمده در روابط بین فردی بود. جراحی بر روابط خانوادگی، روابط زناشویی، روابط حرفه ای و روابط با دوستان تأثیر گذاشته بود. جراحی سبب تغییر در روابط خانوادگی به خصوص در افراد متأهل شده بود. در زوجینی که هر دو از چاقی رنج می بردند، تغییرات بعد از عمل سبب بروز تعارض در روابط دوطرفه شده بود. نتیجه گیری: عمل جراحی باریاتریک تأثیر قابل توجهی بر روابط بین فردی افراد دارد. این عمل باعث بهبود روابط بین اعضای خانواده، به خصوص همسران می شود، هرچند هم زمان می تواند احساسات متفاوتی را ایجاد کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر افراد پس از عمل جراحی برای تنظیم روابط بین فردی شان احتمالاً به کمک افراد متخصص مانند روان پزشک نیاز دارند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس ترس از مجرد بودن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی و بررسی ساختار عاملی مقیاس ترس از مجرد بودن ( FOBSS ) در دانشجویان بود. در یک طرح توصیفی- همبستگی و اعتباریابی آزمون، طی دو مطالعه 125 و 171 نفر از دانشجویان مجرد یکی از موسسات آموزش عالی شهر مشهد به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های ترس از مجرد بودن، نیاز به تعلق، طرحواره یانگ، افسردگی، اضطراب و استرس، فشار روانی کسلر، سیاهه شخصیت 10 سوالی، راضی بودن به وضعیت ارتباطی و رضایت از زندگی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با بررسی همسانی درونی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. نتایج نشان داد که مقیاس ترس از مجرد بودن، ساختاری یک عاملی با واریانس تبییین شده 23/64 درصد دارد. روایی عاملی تأییدی نیز به تأیید رسید. ضرایب آلفای کرونباخ 82/0 و 88/0 و ضرایب دو نیمه کردن 84/0 و 89/0 نشان از اعتبار مناسب مقیاس داشت. به نظر می رسد مقیاس ترس از مجرد بودن در دانشجویان از پایایی و روایی مناسبی برخوردار است.
نقش ممیزی طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی در تشخیص اضطراب اجتماعی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی در تشخیص اضطراب اجتماعی در دانش آموزان بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه موردبررسی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 بودند. به این منظور تعداد 30 دانش آموز دارای اضطراب اجتماعی و 30 نفر بدون اضطراب اجتماعی به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم یانگ ( 2005 )، پرسشنامه سبک های دل بستگی بزرگسالان کولینز و رید ( 1990 ) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانر و همکاران ( 2000 ) پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تشخیص تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد که با کمک خودمختاری و عملکرد مختل و سبک دل بستگی ایمن می توان اضطراب اجتماعی را پیش بینی کرد. تحلیل ممیزی توانست با 85 درصد پیش بینی صحیح دانش آموزان دختر را به دو گروه با و بدون اضطراب اجتماعی طبقه بندی نماید . نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت کمک خودمختاری و عملکرد مختل و سبک دل بستگی ایمن در امکان تمایز گذاری بین دانش آموزان با و بدون اضطراب اجتماعی بوده و لذا می توان از این متغیرها در بحث پیشگیری از رفتارهای آسیب زا از ناشی از اضطراب اجتماعی توسط مشاوران و روانشناسان استفاده کرد.
طراحی مدل آموزش تفکر مبتنی بر نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی و سنجش تاثیر آن بر کاهش پرخاشگری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع رفتارهای پرخاشگرانه به طور مستقیم با سلامت جسم و روان افراد جامعه در ارتباط است. آموزش تفکر می تواند یک راهبرد موثر برای جلوگیری از بروز رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان باشد. آموزش تفکر مانند هر نوع آموزشی،نیاز به طراحی دارد. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل طراحی آموزش تفکر مبتنی بر نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی و سنجش تأثیر آن بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان است. روش ها: روش پژوهش آمیخته است. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و زمینه یابی و در بخش کمّی از روش آزمایش استفاده شد. در بخش کیفی با تحلیل متون و مصاحبه ها، مدل طراحی و برای اعتبارسنجی درونی، تصویر مدل به همراه یک پرسشنامه، برای 15 نفر از متخصصان ارسال،داده ها تحلیل و اعتبار درونی مدل تأیید شد.در بخش کمّی 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسرکه بیشترین نمره پرخاشگری را در آزمون پرخاشگری باس و پری داشتند،در 2 گروه آزمایش و 2 گروه کنترل جایگزین و 9 جلسه 75 دقیقه ای به آن ها آموزش تفکر داده شد.به گروه های آزمایش با مدل طراحی شده و به گروه های کنترل با روش های معمول مدارس،مانند روش پرسش و پاسخ،آموزش تفکر داده شد. پس از آموزش با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری، مجدداً پرخاشگری گروه ها سنجش شد. یافته ها: ابتدا مدل طراحی آموزش تفکر تدوین شد. سپس مدل اجرا و داده ها با آزمون t مورد تحلیل قرار گرفت. بین گروه های آزمایش و کنترل پسران، تفاوت معناداری دیده نشد. بین گروه های آزمایش و کنترل دختران با توجه به تفاوت میانگین ها (266/8 و 800/3)، تفاوت معنی داری مشاهده شد. بین دو گروه دختران و پسران در کاهش پرخاشگری، اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: درکنار طراحی عمومی آموزش، می توان به طراحی آموزش در حوزه های ویژه مانند تفکر نیز پرداخت. مدل آموزش تفکر طراحی، اعتبارسنجی و به کار بسته شد و به کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر منجر شد.
نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افشاسازی در تبیین علایم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
51 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تجارب آسیب زای جنسی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و افشاسازی در تبیین علائم جسمی دختران نوجوان آسیب دیده بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان 14 تا 17 سال استان تهران در سال تحصیلی 98-97 بود. با غربالگری دانش آموزان دارای تجربه آسیب جنسیو حذف پرسشنامه های ناقص، 273 دانش آموز در تحلیل شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از چک لیستتجاربآسیب زایزندگی نیجن هویس، وندرهارت و کروگر (2002)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکیو همکاران (2001)، پرسشنامه سلامتجسمانی گرک (2015)، مقیاس خودافشاسازیپریشانیکانوهسلینگ(2003) استفاده شد و با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ناسازگارانهبا (441/0= β و 01/0>p)، افشاسازی (213/0- = β و 01/0>p)، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سازگارانه (172/0- = β و 01/0>p)، تجارب آسیب زا (117/0= β و 05/0>p) توانایی پیش بینی علائم جسمی را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد می توان با بررسی تاریخچه تجارب آسیب زای جنسی، مدیریت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تسهیل افشاسازی در جهت کنترل علائم جسمی بهره برد.
تعیین اثر هیپنوتراپی بر عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی زنان دارای سابقه شکست عاطفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عشق یکی از حیرت انگیزترین هیجان هایی است که انسان می تواند تجربه کند و شکست عاطفی یکی از دردآورترین مشکلاتی است که ممکن است در طول یک رابطه عاشقانه برای هر فردی پیش آید. پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی هیپنوتراپی بر عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی زنان دارای سابقه شکست عاطفی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه ی آماری، تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان آمل با سابقه شکست عاطفی در سال ۱۳۹۶ بود. تعداد ۳۰ آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گواه گمارده شدند. به منظور اجرای پژوهش، از پرسش نامه های آسیب عاطفی راس (۱۹۹۹)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس (۱۹۸۸) و پرسشنامه خودکارآمدی (شوآرتزر و جروسلم، ۱۹۹۵) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته به صورت هفتگی تحت مداخله هیپنوتراپی قرار گرفتند ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد ۸ جلسه آموزش هیپنوتراپی موجب افزایش معنادار در عاطفه مثبت (۰۰۱/۰p<) و خودکارآمدی (۰۰۱/۰p<) و کاهش معنادار عاطفه منفی (۰۰۱/۰p<) در گروه آزمایش به نسبت گروه گواه گردید که حاکی از تأثیر معنادار هیپنوتراپی بر بهبود افراد با سابقه شکست عاطفی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان از هیپنوتراپی برای بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به آینده در افراد با سابقه شکست عاطفی استفاده کرد.
اثربخشی مداخله ی اصلاح سوگیری شناختی بر کاهش سوگیری توجه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از مشکلات تحصیلی دانش آموزان ازجمله افت تحصیلی و رفتارهای ناسازگارانه از اضطراب امتحانی نشأت می گیرد که ریشه در سوگیری شناختی دارد. اصلاح سوگیری شناختی می تواند موجب کاهش سوگیری توجه دانش آموزان به نکات منفی شود؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله ی اصلاح سوگیری شناختی بر کاهش سوگیری توجه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان بود. روش کار: این پژوهش به شیوه ی آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی دانش آموزان دختر سال آخر دبیرستان منطقه 3 شهر تهران که دارای اضطراب امتحان بودند، تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ی پژوهش شامل 32 دانش آموز دختر دارای اضطراب امتحان بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (16 نفر برای هر گروه). ابزار تحقیق در این پژوهش پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون (1980) باپایایی 0/88 و آزمایه دات پروب(2017) استفاده شد که دارای روایی مناسبی بوده و پایایی ابزار برای چهره متنفر 0/94 و چهره خنثی 0/95 است. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره در نسخه 22SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که مداخله ی اصلاح سوگیری شناختی بر کاهش سوگیری توجه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان مؤثر بوده است (0/05P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که با به کارگیری این شیوه از مداخله می توان سوگیری توجه دانش آموزان دارای اضطراب امتحان را کاهش داد و در نتیجه موجب افزایش سلامت روان و تمرکز بیشتر دانش آموزان دارای اضطراب امتحان شد.
مقایسه ذهن آگاهی و سازگاری اجتماعی در بین زنان با سبک زندگی سنتی-مذهبی و زنان با سبک زندگی مدرن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ذهن آگاهی و سازگاری اجتماعی در زنان با سبک زندگی سنتی-مذهبی و زنان با سبک زندگی مدرن بود. روش پژوهش داده ها از نوع علی-مقایس ه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شهر تهران در سال 1398 بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای مرحله ای 120 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه های، ذهن آگاهی فرایبورگ (2001)، مقیاس سازگاری اجتماعی پیکل و ویسمن (1999) و سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای هر سه پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار spss در دو بخش توصیفی و استنباطی ( t مستقل ) انجام پذیرفت . یافته ها نشان دادند که بین ذهن آگاهی و سازگاری اجتماعی زنان با سبک زندگی سنتی-مذهبی و زنان با سبک زندگی مدرن در سطح 05/0 تفاوت وجود دارد. با توجه به یافته های موجود در پژوهش حاضر می توان گفت که ذهن آگاهی و سازگاری اجتماعی زنان با سبک زندگی سنتی-مذهبی بالاتر از زنان با سبک زندگی مدرن بود.
پیش بینی اضطراب کودکان بر اساس تنظیم هیجانات و تاب آوری در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی پیش بینی اضطراب کودکان بر اساس تنظیم هیجانات و تاب آوری در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 7 تا 12 ساله و مادران آن ها مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش ناجا شهر ملارد در سال تحصیلی 1399 بودند. حجم نمونه 100 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، فیدل و اولمن (2007) و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس اضطراب کودکان اسپنس نسخه والد (SCAS-P) اسپنش و همکاران (2001)، چک لیست تنظیم هیجانی (ERC) شیلد و کیکتی (1998) و فرم کوتاه مقیاس تاب آوری (SR) سورزیکیویکز، کوناسزوسکی و واگنیلد (2018) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین تنظیم هیجانات و تاب آوری با اضطراب کودکان در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) رابطه معناداری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 55/5 درصد واریانس اضطراب به وسیله تنظیم هیجانات و تاب آوری تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تنظیم هیجانات و تاب آوری سهم معنادار در پیش بینی اضطراب کودکان در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) دارند.
از رویکرد وجودی- انسان گرا تا معنادرمانی فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
171-180
حوزههای تخصصی:
بدون شناخت رویکرد وجودی- انسان گرا نمی توان فرانکل، تحلیل وجود و معنادرمانی را شناخت. لذا در این نوشتار که از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و پس از مطالعه چندین کتاب و مقاله نوشته شد، با مرور مختصر امواج سه گانه روانشناسی، یعنی روانکاوی، رفتارگرایی و انسان گرایی، به معرفی نظریه "خودشکوفایی آبراهام مازلو" و نظریه "مراجع محوری کارل راجرز" به عنوان دو نظریه عمده انسان گرایی، هم در مقام یک جنبش اجتماعی و هم در جایگاه نیروی سوم روانشناسی پرداخته شد. سپس به تفصیل مفاهیم نظریه "تحلیل وجود" فرانکل و شیوه درمانی او تحت عنوان "معنادرمانی"، و همچنین نقاط قوت و ضعف آن شرح داده شد. و در پایان نگاهی مقایسه ای به این سه نظریه، در بعد مفهومی و درمانی ارائه شد. در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت، نظریه های خودشکوفایی مزلو و نظریه مراجع محوری کارل راجرز و نیز نظریه فرانکل هریک به نوبه خود تلاش کردند روح تعالی جویی، آزادی، قدرت انتخاب و مسئولیت پذیری را به انسان دربند تعارضات درونی فرویدی یا اسیر محرکات بیرونی رفتارگرایی بازگردانند.
اثربخشی آموزش خود تنظیمی با تعامل شاخص توده بدنی بر کنترل وزن، کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به دشواری در تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق استفاده از مداخلات روان شناختی جهت تنظیم هیجان و بهبود کارکردهای اجرایی نوجوانان چاق از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر کنترل وزن، کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن شهر اصفهان بود که در سال 1398 به مراکز بهداشت این شهرستان مراجعه نموده اند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مراکز سلامت شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004)، آزمون ویسکانسین و استروپ جهت سنجش کارکردهای اجرایی بودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل های پژوهش نشان داد که آموزش خودتنظیمی بر سطح توده بدنی، تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی شرکت کنندگان مؤثر بود، با این حال سطح توده بدنی آزمودنی ها به عنوان متغیر مستقل دوم در نتایج پژوهش دخیل نبود. آموزش مبتنی بر تنظیم رفتار بر شاخص توده بدنی، تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی بدون توجه به سطح چاقی و اضافه وزن شرکت کنندگان مؤثر بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش خودتنظیمی می تواند از طریق بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان منجر به بهبود خودکنترلی و مدیریت خوردن در نوجوانان شده و در نتیجه موجب کاهش سطح توده بدنی آن ها می شود.
طراحی الگوی تربیت جنسی در عصر جهانی شدن با تأکید بر دیدگاه اسلام: با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
122-138
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: همگام با عصر جهانی شدن، تربیت به معنای عام و به طور خاص تربیت جنسی دچار تغییراتی خواهد شد که در صورت استفاده نابجا از مسائل مرتبط با تربیت جنسی، آسیب هایی در این زمینه بروز خواهد کرد. ازاین رو، هدف این پژوهش مطالعه اکتشافی برای کشف عناصر اصلی تربیت جنسی در عصر جهانی شدن با تأکید بر دیدگاه اسلام به منظور طراحی مدل بر اساس مدل داده بنیاد بود. روش کار: در این پژوهش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. جامعه آماری و همچنین نمونه پژوهش 25 نفر از پژوهشگران تعلیم و تربیت بودند که به روش نمونه گیری هدفمند (نه احتمالی) و به صورت نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش تحلیل مقایسه مداوم کوربین و اشتراوس صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که شرایط علّی (ضرورت تربیت جنسی)، مؤلفه محوری (فرصت ها و تهدیدهای تربیت جنسی در عصر جهانی شدن)، شرایط زمینه ای (آموزش)، شرایط مداخله گر (ساختارهای فرهنگی-اجتماعی)، راهبردها (اصول، روش و محتوای تربیت جنسی از دیدگاه اسلام؛ و شاخص های آسیب و سلامت تربیت جنسی) و پیامدها (تقویت همه ابعاد به هم پیوسته تربیت در سطح فردی و جامعه) الگوی تربیت جنسی را در عصر جهانی شدن منعکس می نماید. نتیجه گیری: بر مبنای مدل ارائه شده، ضرورت و نیاز، آموزش و ساختارهای فرهنگی-اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مؤلفه محوری (فرصت ها و تهدیدهای جهانی شدن) تأثیرگذار است. بنابراین برنامه های ارائه شده در راهبردها باید بر مبنای اصول، روش و محتوای تربیت جنسی از دیدگاه اسلام و شاخص های آسیب و سلامت تربیت جنسی باشد که به تقویت همه ابعاد به هم پیوسته تربیت در سطح فردی و جامعه منجر می شود.
تحول معنوی و وجودی و همه گیری کووید 19 : یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه فرد در زندگی و نگرش او به پدیده ها و رخدادهای هستی در پی یافتن پاسخ برای سؤالات در مورد هستی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر همه گیری کووید 19 در رشد روانی و معنوی بود . در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، افراد ساکن در شهر تهران در فروردین ماه سال 1399 بودند. بدین منظور 36 نفر از افراد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، پاسخ های شان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها 4 مضمون اصلی و 35 مضمون فرعی را مشخص کرد. مضمون اصلی اول «ارتباط با خود»، مضمون اصلی دوم «ارتباط با طبیعت»، مضمون اصلی سوم نیز «ارتباط با معنویت» و مضمون چهارم «ارتباط با دیگران» بود. براساس نتایج این پژوهشی، به نظر می رسد همه گیری کووید 19 بر روی ابعاد معنوی و وجودی زندگی افراد می تواند اثر گذار باشد و تحول این ابعاد می تواند در سازگاری و کنارآمدن با شرایط خاص این همه گیری کمک کننده باشد.
پیش بینی اضطراب کووید- ۱۹ براساس سبک های تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتار، تفکر و واکنش های عاطفی افراد در بحران ها کمک شایانی به کاهش و پیشگیری از آسیب ها در جنبه های مختلف زندگی، به ویژه بُعد روانی خواهد کرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب کرونا بود. به منظور دست یابی به هدف پژوهش، 305 نفر با میانگین سنی 6/34 (انحراف معیار 04/9) از استان مرکزی ازطریق فراخوان برخط در این مطالعه شرکت کردند. شرکت کنندگان به پرسشنامه سبک های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرج، 2006) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علی پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری در این پژوهش نشان داد ابعاد سازش یافته (پذی رش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه) و سازش نایافته (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نش خوار فکری، فاجع ه آمیزپنداری) تنظیم هیجانی به طور معناداری بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند (05/0p<). همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سطح تحصیلات و سن می تواند 25درصد از علائم روان شناختی و ۳۴درصد از علائم جسمی تغییرات اضطراب کرونا را تبیین کند. به طورکلی، می توان گفت که بحران هایی مانند شیوع ویروس کووید ۱۹ بر سلامت روان افراد جامعه تأثیر می گذارد. میزان آسیب در ابعاد هیجانی مانند اضطراب تحت تأثیر سبک تنظیم شناختی هیجان، سن و سطح تحصیلات افراد قرار می گیرد.
کشف تجارب داوطلبان آزمون سراسری از پشت کنکور ماندن: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1593-1606
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه قسمت اعظمی از فکر جوانان کشور را موفقیت در آزمون سراسری و ورود به دانشگاه به خود اختصاص داده است. به طوری که عدم موفقیت در آن با شرایط روانی - تحصیلی سختی برای آنها همراه است. پشت کنکور ماندن پدیده ای است که با وجود پژوهش های متعدد هنوز در خصوص عوامل مرتبط با آن مطالعه ای انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف تجارب داوطلبان آزمون سراسری از پشت کنکور ماندن انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه داوطلبان پشت کنکوری آزمون سراسری سال 1399 در شهر خدابنده بود. نمونه مطالعه نیز شامل 12 نفر از این داوطلبان بود که تجربه یک یا دو سال شرکت در آزمون سراسری را داشتند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و براساس رویکرد کوربین و اشتراوس (2008) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: با تحلیل عمیق تجربه شرکت کنندگان، 160 مفهوم اولیه، 107 مضمون فرعی و 9 مضمون اصلی به دست آمد. عوامل اصلی پشت کنکوری داوطلبان آزمون سراسری شامل جو اجتماعی، محیط آموزشی، دوستان، ویژگی خانواده به عنوان عوامل زمینه ای؛ عملکرد روانی، عملکرد تحصیلی و واکنش به رویدادهای ناخواسته به عنوان عوامل فرآیندی؛ و پیامدهای روانی و تحصیلی به عنوان پیامدها دسته بندی شدند. طبقه مرکزی استخراج شده «انگیزه موفقیت در کنکور» بود که تمام عوامل فرآیندی، زمینه ای و پیامدی را در برگرفته و پاسخ نهایی به سؤال اصلی پژوهش یعنی عوامل مؤثر بر پشت کنکوری بود. بنابراین، وقتی پشت کنکور ماندن، راهی برای رسیدن به نتیجه دلخواه باشد انتخاب می شود، در غیر این صورت کنار گذاشته می شود. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش می تواند در درک عمیق دنیای ذهنی متقاضیان پشت کنکوری برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت، مشاوران مدارس و والدین مفید باشد.
طراحی بسته آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی و اثر بخشی بهزیستی روان شناختی و حرمت خود در نوجوانان افغانستانی مقیم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
250 - 264
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «طراحی بسته آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی و اثر بخشی آن بر بهزیستی روان شناختی و حرمت خود در نوجوانان افغانستانی مقیم ایران» انجام شد. «جامعه آماری» شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مهاجر افغانستانی بود که در مقطع متوسطه رشته ریاضی وتجربی وعلوم انسانی دبیرستان های شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند. جمع آوری اطلاعات به روش آمیخته و در دو مرحله کیفی و کمی صورت گرفت. برای جمع آوری داده ها مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس حرمت خود (روزنبرگ، 1965): مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد؛ مؤلفه های بهزیستی روانشناختی و حرمت خود دانش آموزان مهاجری که در جلسات آموزش ذهن آگاهی شرکت کردند، افزایش محسوسی نسبت به گروهی که در جلسات شرکت نکردند، داشتند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخوری عصبی زنان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات خوردن از دسته اختلالات روانی/ روان تنی به شمار می آیند که مشکلات متعددی در سلامت جسمانی و عملکرد روانی را موجب می شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر پرخوری عصبی زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: مطالعه ی حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. در این مطالعه 40 نفر از زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده بدنی بزرگتر از 30 در منطقه 1 شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه بازخوردهای خوردن گارنر و همکاران (1982)، پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه های آزمایشی با گروه گواه نشان داد که پرخوری عصبی و خرده مقیاس های آن (رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی) در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرد و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخوری عصبی در مرحله پس آزمون تأیید می گردد (001/0>p). میزان این تأثیر بین 7/75 تا 1/81 درصد بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای پرخوری عصبی و کاهش وزن در زنان دارای اضافه وزن بود و می توان از این روش برای درمان عصبی افراد دارای اضافه وزن استفاده کرد.
تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1243-1256
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی آموزش معنادرمانی فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 356 نفر از دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه دخترانه شهر ایلام در سال 1397 بود. 30 نفر به روش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های معنای زندگی استگر، فریزر، اویشی و کالر (2006)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، سبک های هویت برزونسکی (1989)، مقیاس ارزش های اجتماعی (محقق ساخته، 1397)، مقیاس افکار خودکشی بک (1961)، مقیاس ناامیدی بک (1986) و جلسات آموزشی بر مبنای الگوی تدوین شده و مفاهیم معناداری نظریه فرانکل (محقق ساخته، 1397). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و تحلیل کواریانس و آزمون تی انجام شد. یافته ها: هردو شیوه آموزش در کاهش ناامیدی و افکار خودکشی نوجوانان تأثیر معناداری داشتند ( P<0/001 ) . بین دو روش از نظر میزان اثرگذاری برکاهش ناامیدی و افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت داشتند و از الگوی تلفیقی تدوین شده بهره مند شدند میزان افکار خودکشی و ناامیدی در آنان کاهش داشت.
An analysis of the epidemiology of Coronavirus anxiety and the demographic factors related to It(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purposes: The purpose of this study was to determine the epidemiology of coronavirus anxiety and the demographic factors related to it in Qazvin, Iran. Method: The method used in this study was descriptive-survey. Its statistical population included all Qazvin citizens in the spring of 2020. A total number of 1167 participants were recruited by convenient sampling and via an online questionnaire distributed on social media. They answered the demographic features and corona disease anxiety scale (CDAS) questionnaires.Their data were imported into the statistical software SPSS 25 and analyzed using the descriptive and inferential statistical tests like frequency test, percentile frequency, and Kruskal Wallis. results: The results of the analyses showed that the prevalence of coronavirus anxiety among Qazvin citizens was 13.54%. There was no significant difference between coronavirus anxiety level and its related factors in different “gender” and “educational background” groups. But still, in different “age” and “marital status” groups, a significant difference was found. Discussion: The results of the current study show that as people grow older,coronavirus anxiety level and its related factors increases. Conclusion: it can be concluded that coronavirus anxiety level and its related factors is higher among the older people when compared with the younger ones.