فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۱۸۱ تا ۱۲٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
147 - 162
حوزههای تخصصی:
صمیمیت زمینه بنیادی را در جهت رضایت و نارضایت فرد از زندگی موجب می شود و می تواند تعهد و سازگاری زوجین را افزایش دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اخلاق رابطه ای با صمیمیت زناشویی با نقش میانجی مهارت حل مسئله اجتماعی در زنان متاهل شاغل بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان جوانرود به تعداد 450 نفر بود. با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه ی اخلاق رابطه ای، پرسشنامه ی مهارت حل مسئله اجتماعی و پرسشنامه ی صمیمیت زناشویی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد اخلاق رابطه ای و مهارت حل مسئله اجتماعی بر صمیمیت زناشویی اثر مستقیم دارند، همچنین اخلاق رابطه ای بر مهارت حل مسئله اجتماعی اثر مستقیم دارد و اخلاق رابطه ای از طریق مهارت حل مسئله اجتماعی بر صمیمیت زناشویی اثر غیر مستقیم دارد و مدل فرضی پژوهش نیز برازش مناسبی نشان داد. بنابراین می توان گفت که اخلاق رابطه ای و مهارت حل مسئله اجتماعی از متغیرهای مهم و مرتبط با صمیمیت زناشویی هستند.
نقش میانجی گری تمایزیافتگی خود در رابطه بین سبک های دلبستگی با تعهد زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناخت و بررسی عوامل مؤثر بر قوام و استحکام ازدواج ها و نهاد اجتماعی خانواده می تواند گامی مفید در راستای ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی مدل تعهد زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجی گری تمایزیافتگی خود بود. مواد و روش ها: در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال ۱۳۹۶، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۰۰ نفر (۲۰۰ زن و ۲۰۰ مرد) انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان، تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه در دو مرحله در مسیرهای a و b و مسیر c انجام گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی به طور معناداری واریانس متغیر تمایز یافتگی را تبیین می کنند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی به طور معناداری واریانس متغیر تعهد زناشویی را تبیین می کنند. در نهایت نیز، تمایز یافتگی به طور معناداری واریانس متغیر تعهد زناشویی را تبیین می نماید. این نتایج نشان دهنده نقش میانجیگرانه تمایز یافتگی در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اضطرابی با تعهد زناشویی است. نتیجه گیری: ازآنجایی که ازدواج و روابط زناشویی یکی از تصمیم های مهم زندگی در بزرگسالی محسوب می شوند می توان با تمرکز بر سبک های دلبستگی در بزرگ سالان و آموزش های پیش از ازدواج بر تعهد زناشویی و تداوم روابط بین زوج ها افزود.
بررسی ارتباط سبک های دلبستگی در بزرگسالان و مشکلات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
141-148
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش رابطه سبک های دلبستگی و مشکلات زناشویی مورد بررسی قرار گرفت. روش: آزمودنی های پژوهش 160 دانشجوی متاهل دانشگاه های شهر تهران (36 پسر، 124 دختر) بودند که به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش را پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست و مقیاس سبک دلبستگی بزرگسال تشکیل می دادند. در این پژوهش روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تعدیلی به کار برده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان دادند که سبک های دلبستگی نا ایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با میزان مشکلات زناشویی رابطه مثبت معنادار داشتند و سبک دلبستگی ایمن و میزان مشکلات زناشویی رابطه منفی معنادار وجود داشت. نتیجه: یافته های پژوهش بر نقش تاثیر گذار سبک دلبستگی بر میزان مشکلات زناشویی در زوج ها اشاره دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حساسیت اضطرابی در نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های روانسنجی پرسش نامه تخیّل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه تخیل می تواند به پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان کمک کند و باعث شکوفایی استعدادها و پرورش ایده ها شود هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامه تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین بود. روش پژوهش، همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر، همه دانش آموزان سال دوم متوسطه شهر اهواز بود. برای انجام پژوهش تعداد 300 دانش آموز (150 پسر و 150 دختر) به روش نمونه گیری تصادفیِ چند مرحله ای، انتخاب شدند. برای سنجش تخیّل از پرسشنامه تخیّل لیانگ، سو، چانگ و لین استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 10 گویه در قالب دو عامل تخیّل خلاق و تخیّل بارآور، مقیاس تخیّل را تشکیل می دهند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مؤلفه های تخیّل خلاق و تخیّل بارآور با توان خوبی تخیّل را اندازه گیری می کنند. تحلیل پایایی و روایی مؤلفه های تخیّل نشان داد که سؤالات در سنجش مؤلفه های تخیّل از دقت کافی برخوردارند. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ و تنصیف بین 66/0 تا 70/0 گزارش شد که نشان داد هر دو مؤلفه در تعیین سازه تخیّل از دقت لازم برخوردارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پرسشنامه مذکور از روایی و پایایی خوبی برخوردار و برای سنجش تخیّل مناسب است . پرسشنامه تخیّل در جامعه دانش آموزان ایرانی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و پژوهشگران می توانند از آن به عنوان ابزاری معتبر در اندازه گیری تخیّل استفاده کنند.
مقایسه احساس تنهایی و خودکارآمدی مقابله ای در دانشجویان زن وابسته به گوشی همراه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه دانشجویان وابسته به گوشی همراه و عادی از لحاظ احساس تنهایی و خودکارآمدی مقابله ای بود که با طرح علی-مقایسه ای صورت گرفت. جامعه پژوهش همه دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه زنجان در سال 1397- 1396بودند، که به روش تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای شامل 70 نفر دانشجوی وابسته به گوشی همراه و عادی (35 نفر وابسته به گوشی همراه و 35 نفر عادی) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس اعتیاد به گوشی همراه کوهی، پرسشنامه احساس تنهایی راسل، و پرسشنامه خودکارامدی مقابله ای چسنی و همکاران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند راهه (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که احساس تنهایی و خودکارامدی مقابله ای در دانشجویان وابسته به گوشی همراه به ترتیب بیشتر و کمتر از دانشجویان عادی است. شاخص F در احساس تنهایی 45/18 و در خودکارآمدی مقابله ای 64/31 به دست آمد. به طور کلی، بین دانشجویان وابسته به گوشی همراه و عادی از لحاظ احساس تنهایی و خودکارامدی مقابله ای تفاوت معنی داری ( 01/0>p) وجود دارد.
اثربخشی یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر کاهش واکنش پذیری شناختی و انگیزه های اقدام به خودکشی در افراد اقدام کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف اثربخشی یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر کاهش واکنش پذیری شناختی و انگیزه های اقدام به خودکشی در افراد اقدام کننده انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس-آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی افراد 16 تا 40 ساله اقدام کننده به خودکشی به روش مسمومیت دارویی در فاصله ماه های مهر تا بهمن سال 1396 به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه تشکیل دادند. نمونه آماری این پژوهش شامل 26 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی و داوطلب شرکت در مداخله بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش 14 جلسه درمان یکپارچه رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر ذهن شفقت ورز را دریافت کردند. آزمودنی های گروه های آزمایشی و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های واکنش پذیری شناختی و انگیزه برای اقدام به خودکشی پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها به منظور رعایت جوانب اخلاقی، برای اعضای گروه لیست انتظار 10 جلسه مشاوره گروهی برگزار شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) نشان داد که درمان یکپارچه بر واکنش پذیری و انگیزه اقدام به خودکشی اثربخش است. توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر کاهش مؤلفه های واکنش پذیری شناختی و انگیزه های اقدام به خودکشی می توان از این مداخله در کنار درمان دارویی و دیگر درمان های مبتنی بر شواهد برای افراد اقدام کننده به خودکشی به عنوان روش درمانی مفید و مکمل استفاده نمود.
رابطه سبک های دلبستگی و گرایش به خودکشی با نقش تعدیل کنندگی خودانتقادی و وابستگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
424-439
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه سبکهای دلبستگی و گرایش به خودکشی با نقش تعدیل کنندگی خودانتقادی و وابستگی در دانشجویان انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه گلستان بودند (3757=N) که از این تعداد و بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجربیات افسردگی بلات و همکاران، مقیاس گرایش به خودکشی بک و پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازان و شیور است. دادهها با روش ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سبک اجتنابی با خود- انتقادی و گرایش به خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی اضطرابی با وابستگی، خود- انتقادی و گرایش به خودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، ولی بین سبک اجتنابی با وابستگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین شاخصهای برازش مدل نقش میانجی وابستگی و خود- انتقادی در رابطه بین سبکهای دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با گرایش به خودکشی را تأیید میکنند؛ با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت که سبکهای دلبستگی اجتنابی و اضطرابی در موقعیتهای منفی همراه با وابستگی و خود- انتقادی در افراد مؤلفههای مناسبی برای میزان گرایش به خودکشی در دانشجویان هستند.
اثربخشی روان درمانگری شناختی رفتاری جنسی بر عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به-نفس جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روان درمانگری شناختی رفتاری جنسی برعملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون - پس آزمون، پیگیری همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی زنان 25 تا 45 ساله متاهل شهرستان سنقر که برای مشکلات جنسی به کلنیک روانشناسی و مشاوره آویستا در نیمه اول سال 96 مراجعه کرده بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 30 زن بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابتدا همه آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی پاسخ دادند و سپس روان درمانگری شناختی رفتاری جنسی برای گروه آزمایش در 12 جلسه اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. درمان شناختی رفتاری جنسی بر عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی زنان موثر بود (001/0>P). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری جنسی، اثربخشی ملاحظه پذیری داشت و این روش درمانی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود عملکرد جنسی، باورهای ناکارآمد، دانش و اعتماد به نفس جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی به کار رود.
مقایسه سازه تصور از خدا در میان چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازه تصور از خدا، از موضوعات بسیار مهم، در حوزه روان شناسی دین است که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه سازه تصور از خدا در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - مقایسه ای و جامعه آماری این پژوهش شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی و کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش و مشاغل آزاد بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 3۶7 نمونه گرفته شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 2۶ تجزیه و تحلیل شدند. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که سازه تصور از خدا بر اساس «ناصریت»، «رحمانیت - غافریت»، «منعمیت - رازقیت»، «خالقیت - قادریت» و «عالمیت»، در بین چهار گروه طلاب، دانشجویان، فرهنگیان و مشاغل آزاد، تفاوت معناداری دارد. افراد متأهل نسبت به افراد مجرد در تمام ویژگی ها بالاتر هستند و این تفاوت معنادار است. در گروه مردان و زنان، تفاوت معناداری به دست نیامد. تصور از خدا در گروه های سنی بالاتر، بر اساس ناصریت، رحمانیت - غافریت و منعمیت - رازقیت، بالاتر از گروه های سنی پایین تر بود و این تفاوت معنادار است. در سطوح مختلف تحصیلی گروه فوق لیسانس بالاترین و گروه دیپلم و زیر دیپلم پایین ترین نمره تصور از خدا را دارند و تفاوت معنادار است.
مقایسه تحمل پریشانی، سلامت معنوی و مدیریت تعارض بین سربازان وظیفه بومی و غیربومی یک سازمان نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه تحمل پریشانی، سلامت معنوی و مدیریت تعارض بین سربازان وظیفه بومی و غیربومی آجا پرداخته است. روش: تعداد 750 نفر از سربازان با تحصیلات پنجم تا دیپلم، مجرد و با سابقه خدمت 5 تا 17ماه که در پاییز 1396 در حال خدمت بودند، تعیین و از بین آنها به روش نمونه گیری چندمرحله ای و براساس جدول مورگان تعداد 250 نفر به عنوان نمونه موردنظر انتخاب شد. باتوجه به روش پژوهش (علی مقایسه ای) و با درنظرگرفتن معیارهای بومی و غیر بومی بودن، آنها را به دو گروه تقسیم و پرسشنامه های مقیاس تحمل پریشانی، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و مدیریت تعارض رابینز بین آنها تقسیم شد و پس از جمع آوری ، برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که تفاوت دو گروه، در متغیر تحمل پریشانی (001/0P<، 224/105= F) معنی دار بوده ولی در متغیر سلامت معنوی تفاوتی بین دو گروه به دست نیامد. همچنین در متغیر مدیریت تعارض، تفاوت دو گروه در سبک مصالحه، معنی دار (00/0P<، 62/75= F) است، ولی در دو سبک دیگر (رقابت و اجتناب) تفاوتی به دست نیامد. بحث: باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در سربازان بومی نسبت به سربازان غیربومی توانایی تحمل پریشانی بیشتر است و برای مدیریت تعارض از سبک کارآمد مصالحه استفاده می کنند
مقایسه اثربخشی روان نمایشگری و گروه درمانی شناختی و ترکیبی از این دو بر افسردگی و قصد استمداد طلبی بیماران افسرده بستری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی، از شایع ترین اختلالات روانی است که تا سال ۲۰۲۰ به رتبه دوم جهانی تبدیل می شود.
هدف: مقایسه تأثیر سایکودرام و گروه درمانی شناختی و ترکیب این دو بر میزان افسردگی و قصد استمداد طلبی بیماران مبتلا به افسردگی عمده بستری انجام شد.
روش: نوع مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری بیماران بستری مبتلا به افسردگی عمده (بیمارستان رازی و لواسانی تهران) بودند که ۴۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه آزمایش و یک گروه تصادفی جایگزین شدند. ۱۲ جلسه مداخله طبق پروتکل سایکودرامای کلاسیک و گروه درمانی شناختی فری برگزار شد. سیاهه افسردگی بک (۱۳۸۶) و پرسشنامه قصد استمداد طلبی کوهن (۱۳۹۱) در مورد آن ها اجرا شد. در تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافته ها: سه گروه در نمرات افسردگی و قصد استمداد طلبی تفاوت آماری معنی دار داشتند (۰/۰۰۱>sig).
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر سه مداخله در کاهش میزان افسردگی و افزایش میزان قصد استمداد طلبی مؤثر بوده اند اما گروه درمانی شناختی بر کاهش افسردگی و سایکودراما بر افزایش قصد استمداد طلبی اثرگذارتر بوده اند.
تدوین مدل احساسات شرم و گناه بر اساس شیوههای فرزندپروری: نقش واسطهای اِسناد علی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
173 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین مدل احساسات شرم و گناه بر اساس شیوه های فرزندپروری با نقش واسطه ای اِسناد علی منفی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 124083 نفر بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای یکی از مناطق جغرافیایی (16،1،2،6،4) انتخاب و از هر منطقه یک دبیرستان دخترانه و پسرانه و از هر دبیرستان دو کلاس انتخاب شدند. نمونه شامل 394 نفر به همراه پدر یا مادر آنها بودند. داده ها از طریق پرسشنامه های احساسات شرم و گناه کوهن و همکاران 2011، سبک های فرزندپروری بامریند 1991 و اسنادهای علّی کودکان و نوجوانان پترسون و سلیگمن 1984 جمع آوری شد. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی برازنده داده ها است. مسیر مستقیم سبک فرزندپروری مقتدرانه بر احساس گناه مثبت و معنادار و مسیر مستقیم سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس گناه منفی و معنادار بود. مسیرهای غیرمستقیم فرزندپروری مقتدرانه بر احساس گناه از طریق سبک اسناد در موقعیت منفی و فرزندپروری مقتدرانه بر احساس شرم از طریق سبک اسناد در موقعیت منفی، منفی و معنادار بودند. مسیرهای غیر مستقیم فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس گناه از طریق اسناد در موقعیت منفی، فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس شرم از طریق اسناد در موقعیت منفی، فرزندپروری مستبدانه بر احساس شرم از طریق اسناد در موقعیت منفی و فرزندپروری مستبدانه بر احساس گناه از طریق اسناد در موقعیت منفی، مثبت و معنادار بودند.
اثربخشی مداخلات روانشناسی مثبت گرای مبتنی بر مدرسه بر سطوح اجتماعی و رفتاری بهزیستی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زندگی تحصیلی یکی از مهم ترین دوره های زندگی است که چنانجه با بهزیستی باشد، رشد و پیشرفت بیشتری همراه دارد. پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخلات روانشناسی مثبت گرای مبتنی بر مدرسه بر سطوح اجتماعی و رفتاری بهزیستی تحصیلی دانش آموزان بود. روش کار : 64 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول دوره دوم متوسطه شهر اراک به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، با گروه کنترل بود. گروه آزمایش 10 جلسه به مدت 5/1 ساعت مداخله مثبت گرای مبتنی بر مدرسه دریافت نمودند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله پرسشنامه های مشارکت فعال (وانگ، ویلت و اسکلتس)، سازگاری (سین ها و سینگ) و فرسودگی تحصیلی (برسو، سالانووا و اسکافلی) را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نمرات مشارکت فعال در مدرسه، سازگاری و کارآمدی تحصیلی در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود و نمرات خستگی هیجانی، بدبینی و فرسودگی نیز در گروه آزمایش کمتر از گروه کنترل بوده است. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به مؤثر بودن آموزش مفاهیم روانشناسی مثبت گرای مبتنی بر مدرسه بر سطوح اجتماعی و رفتاری بهزیستی تحصیلی، به دست اندرکاران امور آموزشی نوجوانان توصیه می شود این مفاهیم را برای بهبود روابط بین فردی و انطباق با محیط تحصیلی و پیشگیری از افت یا ترک تحصیل به کار ببرند.
بررسی رابطه بین باورهای فراشناخت و خودکارآمدی با اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر سال چهارم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
205-214
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای شناختی و خودکارآمدی با اضطراب امتحان، در دانش آموزان دختر سال چهارم متوسطه مدارس دولتی شهر تنکابن در سال تحصیلی 92-91 صورت گرفته است. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه دانش آموزان دختر سال چهارم مدارس دولتی شهر تنکابن به تعداد 342 بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایی 180 نفر به عنوان تعداد نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این تحقیق عبارتست از پرسشنامه های باورهای شناختی، خودکارآمدی و اضطراب امتحان که با توجه به روایی مناسب، ضریب پایایی آنها به ترتیب 75/0 ، 85/0 و 94/0 بدست آمد. روش تحقیق به صورت توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و معادله رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که که بین باورهای مثبت در مورد نگرانی و اضطراب امتحان در دانش آموزان و بین خودآگاهی شناختی و اضطراب امتحان در دانش آموزان رابطه وجود ندارد؛ بین اعتماد شناختی و اضطراب امتحان در دانش آموزان؛ بین باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار و اضطراب امتحان در دانش آموزان؛ بین باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و اضطراب امتحان در دانش آموزان رابطه مثبت و بین خودکارآمدی و اضطراب امتحان در دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد. بر این اساس بین باورهای فراشناختی و خودکارآمدی با اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر سال چهارم شهر تنکابن رابطه معنی داری وجود دارد. از این رو هر چه قدر باورهای فراشناختی ، میزان آگاهی از یادگیری موارد درسی امتحانی و خودکار آمدی تحصیلی فرد به طور فزاینده ایی در جهت مثبت ارتقاء یابد بالطبع ، اضطراب و تشویش های امتحانی نیز کاهش می یابد و حتی فرد با آرامش لازم به پاسخ گویی امتحان می پردازد و نتیجه خوبی نیز دریافت می کند.
تحلیل عاملی تأییدی و پایایی نسخه فارسی مقیاس منبع کنترل ورزشی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
253-274
حوزههای تخصصی:
مقایسه شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک شخصیت در زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
285-300
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک شخصیت در زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش علّی- مقایسه ای بود. نمونه تحقیق شامل 120 زن (۶۰ نفر با آمادگی به اعتیاد و 60 نفر بدون آمادگی به اعتیاد) بود که از بین زنان 18 تا 45 ساله ساکن شهر اردبیل با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های شکست عاطفی راس(1999) و صفات سه گانه تاریک شخصیت جانسون و بستر (2010) بود. یافته ها: نتایج نشان داد بین شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک در بین زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد تفاوت وجود داشت. شکست عاطفی و ویژگی صفات سه گانه تاریک در زنان با آمادگی به اعتیاد بیشتر از زنان بدون آمادگی به اعتیاد یود. نتیجه گیری: می توان گفت زنان دارای آمادگی بیشتری به اعتیاد، تجربه شکست عاطفی و ویژگی صفات سه گانه تاریک شخصیت بیشتری را تجربه می کنند.
تأثیر نوع الگو بر فعالیت نورون های آینه ای حین مشاهده یک مهارت حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاهده الگوی ماهر، الگوی مبتدی و خودالگودهی بر فعالیت نورون های آینه ای انجام گرفت. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح درون گروهی بود، که با شرکت 21 نفر دانشجوی پسر با میانگین سنی 16/19 سال در سه موقعیت آزمایشی 1 . مشاهده خودالگودهی، 2 . مشاهده الگوی ماهر و 3 . مشاهده الگوی مبتدی اجرا شد. تکلیف مورد نظر، مهارت پات گلف بود. بعد از ارائه دستورالعمل و آموزش اولیه مهارت با تأکید بر مراحل و نکات مهم و اجرای چند ضربه، شرکت کنندگان10 ضربه پات گلف انجام دادند و از اجرای آنها برای تهیه نوارهای ویدئویی برای نمایش در حین ثبت امواج الکتریکی مغز، فیلم برداری شد. مرحله دوم، ثبت امواج الکتریکی مغز حین مشاهده سه نوع الگو بود . در این ثبت، 10 فیلم 10 ثانیه ای از ضربه پات گلف مشاهده شد. این عملیات سه بار به شکل موازنه متقابل تکرار شد؛ 1. با مشاهده اجراهای خود که در مرحله قبلی فیلم برداری شده بود، 2. مشاهده اجراهای الگوی ماهر (گلف باز ماهر) 3. مشاهده اجراهای الگوی مبتدی (فرد مبتدی در مهارت پات گلف). برای اندازه گیری سرکوب ریتم Mu از نسبت توان ریتم Mu در حالت مشاهده به توان ریتم Mu در حالت پایه در نواحی مغزی 3 C ، 4 C و Cz استفاده شد. یافته ها: آزمون آماری تحلیل واریانس درون گروهی دو راهه نشان داد که سرکوب ریتم Mu بین موقعیت های آزمایشی تفاوت معناداری دارد. نتیجه مقایسه های زوجی نیز حاکی از آن بود که در موقعیت خودالگودهی، سرکوب ریتم Mu به طور معنا داری بیش تر از دو موقعیت دیگر بود. نتیجه گیری: بخشی از یافته ها بیانگر آن است که به علت عدم تطابق بین توانایی اجرای حرکت با اجرای الگوی مشاهده شده، فعالیت نورون های آینه ای در موقعیت های الگوی ماهر و الگوی مبتدی پایین تر بوده است. علت فعالیت بیشتر نورون های آینه ای در موقعیت خودالگودهی نیز در چهارچوب نظریه شناختی _ اجتماعی Bandura و شباهت الگو _ مشاهده گر بحث و تبیین شد.
مطالعه ی کیفی تعریف توانمندی های منشی نوجوانان در جامعه ی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی کیفی حاضر، بررسی تعریف توانمندی های منشی از نظر متخصصان و نوجوانان ایرانی بود. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند، با ده نفر از متخصصان (شامل روان شناسان، مشاوران و معلمان) در رابطه با تعریف 24 توانمندی منشی، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام شد. علاوه بر این، نظرات دو گروهِ مجزا از نوجوانانِ کلاس نهم، در رابطه با تعاریف توانمندی ها، به روش بحث در گروه های متمرکز، گروه دختران (7 نفر) و پسران 6 (نفر) بررسی شدند. دانش آموزان بر اساس در درسترس بودن در زمان انجام مطالعه و تمایل شان به شرکت در بحث ها انتخاب شدند. داده ها با روش تحلیل محتوا و رویکرد مستقیم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که بین تعاریف پیترسون و سلیگمن (2004) و تعاریف متخصصان و نوجوانان ایرانی در رابطه با دوازده توانمندی، مطابقت وجود داشت اما در رابطه با سایر توانمندی ها (از جمله توانمندی شجاعت، شور و شوق، صداقت) تفاوت هایی دیده شد. وجوه اشتراک و تمایز میان تعاریف، بحث شدند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بین تعاریف توانمندی های منشی در جامعه ی ایرانی و نظام طبقه بندی تقریباً مطابقت وجود دارد و این طبقه بندی می تواند در جامعه ی ایرانی و در سایر پژوهش های مرتبط با این حوزه به کار گرفته شود.