فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
41 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی مدل تلفیقی فناور محور شایستگی شناختی و انگیزشی یکپارچه ی مربیان بود.. جامعه آماری این پژوهش اعضا ی هیات علمی دانشگاهها و مراکز فنی و حرفه ای سراسر کشور و همچنین 37 متن پژوهشی مرتبط به روش نمونه گیری به روش گلوله برفی تامرحله دست یابی به آستانه سودمندی انجام شد.ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختار مند بوده است که با شمار 18 تن از جامعه آماری(بر اساس اشباع داده ها) می باشند نتایج نشان داد، نیاز به توسعه نوآوری و مهارت در سازمان، یادگیری و توانمندی فناوری اطلاعات و ارتباطات، بکارگیری فناوری های نوین آموزشی در حوزه تدریس و یادگیری فراگیران به عنوان شرایط علی به وجود آمدن مقوله ی محوری بودند. شایستگی های فردی فراگیران و مربیان، توانایی برنامه ریزی برای فعالیت های خود و فرگیران با تکیه بر دانش قبلی و عوامل بیرونی به عنوان شرایط مداخله گر،علاوه براین ،شرایط مناسب سازمانی و زیرساخت های مناسب به عنوان شرایط زمینه ای یا بستر، نیازسنجی آموزشی در زمینه فناوری اطلاعات ، ارزشیابی فناوری ،بهبود روش ها و امکانات آموزشی، مدیریت نوآور به عنوان شرایط راهبردی و در نهایت افزایش اثربخشی و کارایی آموزشی سازمان ، تسهیل یادگیری فراگیران و بهبود و چابکی سازمانی جزء پیامدهای مدل تلفیقی فناور محورشایستگی شناختی و انگیزشی یکپارچه ی بودند. همچنین 7 مؤلفه شایستگی شناختی و 5 مؤلفه برای شایستگی انگیزشی شناسایی شدند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب مرگ و احساس تنهایی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
221 - 232
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از مهم ترین مراحل زندگی انسان است که در این دوره، افراد با طیف وسیعی از تغییرات فیزیولوژیکی و روان شناختی مواجهه می شوند. در میان این تغییرات، موضوعاتی از قبیل اضطراب مرگ و احساس تنهایی اهمیت می یابند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب مرگ و احساس تنهایی سالمندان بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مقیم در آسایشگاه مهرگان شهر کرمانشاه در سال 1401 بودند، که 45 نفر از افراد واجد شرایط به شیوه نمونه گیری دواطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج در سه گروه گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب مرگ کالت-لستر و احساس تنهایی دهشیری بود. مداخلات دو گروه به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دوبار درهفته اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و آزمون های تحلیل کواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با مقدار احتمال 0/05 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب مرگ و احساس تنهایی این سالمندان مؤثر بود (0/000=P). همچنین تفاوت معناداری بین دو درمان مشاهده نشد (1=P). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت استفاده از این روش های درمانی می تواند در بهبود اضطراب مرگ و احساس تنهایی سالمندان مفید و مؤثر باشد.
پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس شکوفایی با واسطه گری امیدواری در سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
27 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس شکوفایی با واسطه گری امیدواری در سربازان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی روابط ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه سربازان وظیفه در حال خدمت در یکی پادگان های نظامی بود که از این بین 237 نفر با تحصیلات دیپلم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به اعتیاد زرگر (1385)، پرسشنامه شکوفایی (2015) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر (1991) بود و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P)، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ضریب تاثیر کل شکوفایی بر گرایش به اعتیاد برابر 122/ 0- است که به صورت تاثیر غیرمستقیم با نقش میانجی امیدواری می باشد و ضریب تاثیر شکوفایی بر امیدواری برابر 382/ 0 است و همچنین ضریب تاثیر امیدواری بر گرایش به اعتیاد برابر 320/ 0- میباشد. نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شکوفایی بر امیدواری تاثیر مثبت معنی-دار دارد و نیز امیدواری بر گرایش به اعتیاد تاثیر منفی معنی دار دارد. بنابراین شکوفایی بر گرایش به اعتیاد تاثیر مستقیم ندارد اما با نقش میانجی امیدواری به طور غیر مستقیم بر متغیر گرایش به اعتیاد تاثیر منفی معنی دار دارد.
نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه ی حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند، که تعداد 357 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت NEO فرم کوتاه (مک کری و کاستا، 1992)، پرسشنامه تنظیم هیجانی(گراس و جان، 2003) و گرایش به اعتیاد (وید و بوچر، 1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24و Amos 24 تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ویژگی شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد، رابطه مستقیم و مثبت دارد، همچنین صفات برون گرا و وجدان گرایی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و منفی دارند، در حالی که بین صفت توافق پذیری با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری یافت نشد و رابطه مستقیم روان رنجوری با سرکوب تجارب هیجانی و رابطه مستقیم برون گرایی و وجدان گرایی با ارزیابی مجدد هیجان معنادار است و ارزیابی مجدد تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری نداشت، درحالی که سرکوب تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین صفت شخصیتی روان رنجوری با گرایش به اعتیاد نقش میانجی دارد. (1/96 < t). بنابراین ویژگی های شخصیتی و ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی نقش مهمی در گرایش به اعتیاد دانشجویان دارند و هدف قراردادن این دو مؤلفه در درمان های روانشناختی، می تواند در کاهش گرایش به اعتیاد دانشجویان مؤثر باشد.
Investigating the Effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapy on Self-Compassion and Experiential Avoidance in Women Who Have Experienced Marital Infidelity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Marital infidelity is one of the most significant threats to the stability of marital relationships and a leading cause of divorce across various cultures. This study aimed to examine the effectiveness of cognitive-behavioral therapy (CBT) on self-compassion and experiential avoidance in women who have experienced marital infidelity. Methods: The current research was a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design, involving experimental and control groups and a three-month follow-up. All women who had experienced marital infidelity and attended psychotherapy and counseling clinics in Tehran during the year 2021-2022 constituted the statistical population of this study, from which 30 were selected via convenience sampling based on the inclusion criteria and randomly assigned to two equal groups of 15. Data were collected using the Self-Compassion Scale (Neff, 2003) and the Acceptance and Action Questionnaire - Second Version (Bond et al., 2007). Participants in the experimental group received 8 sessions of intervention. Data analysis was conducted using descriptive statistics and one-way analysis of variance with SPSS version 26. Findings: The mean self-compassion score and its dimensions in the experimental group significantly improved post-intervention compared to the control group (p < 0.05). Cognitive-behavioral therapy was beneficial in reducing experiential avoidance in the experimental group, unlike the control group (p < 0.05). The effects of this therapeutic program on dependent variables continued during the three-month follow-up period (p < 0.05). Conclusion: Cognitive-behavioral exercises can be used as an effective intervention method to improve the cognitive-emotional status of women who have experienced marital infidelity.
Predicting Marital Intimacy Based on Attachment Styles, Early Maladaptive Schemas, and Love Styles in Married Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to predict marital intimacy based on attachment styles, early maladaptive schemas, and love styles among married female students. Method: The research employed a descriptive correlational design and included all married female students enrolled during the second semester of the academic year 2021. Out of these, 300 individuals were selected as the sample group and were studied. Research instruments included the Young Schema Questionnaire - Short Form (YSQ-SF), Hendrick's Love Styles Questionnaire, Collins and Read's Attachment Style Questionnaire (RAAS), and Thompson and Walker's (1983) Marital Intimacy Questionnaire. Descriptive and inferential statistics were used to analyze the data obtained from these instruments. Descriptive statistics included means and standard deviations, while multiple regression was used to examine the research hypotheses. Findings: The regression results indicated that sacrificial love style and the impaired limits schema negatively predict marital intimacy. Conclusions: It can be concluded that the sacrificial love style and the impaired limits schema negatively explain marital intimacy.
Comparing the Effectiveness of Music Therapy, Dance Movement, and Art Therapy on the Mistrust/Mistreatment Schema in Women with Symptoms of Depression Aged 20-30(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to compare the impact of music therapy, dance movement, and art therapy on the mistrust/mistreatment schema among women aged 20 to 30 with symptoms of depression visiting counseling centers in Tehran. Method: This research is applied in purpose and quasi-experimental in method, employing a pre-test - post-test design. The population consisted of all women aged 20 to 30 with symptoms of depression who visited four counseling centers in Tehran, among whom 60 eligible individuals were purposively selected and randomly assigned to four groups (three experimental and one control). Interventions based on the therapeutic protocol (music therapy and dance movement, art therapy) were conducted in eight sessions for the experimental groups, while the control group received no intervention. To test the hypotheses, the Young Schema Questionnaire (1988) (short form of 90 questions) was used. Descriptive and inferential statistical indices, including the covariance test, were utilized for data analysis. Findings: The results showed no significant differences in the effectiveness of music therapy, art therapy, and dance therapy on the mistrust/mistreatment schema among women aged 20 to 30 with symptoms of depression visiting counseling centers in Tehran (p = 0.000). Conclusion: It can be concluded that since all three methods of music therapy, art therapy, and dance movement are forms of art therapy, they all affect the mistrust/mistreatment schema, and there is no significant difference in their effectiveness.
مروری بر «روش استنطاقی» به عنوان یک روش پژوهش کیفی و کاربست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی قرآن بنیان به کار رود؟ برای پاسخ به این پرسش به تحلیل نظریِ اسناد مکتوب در این مسئله پرداخته شد؛ مفاهیمِ مرتبط از متون مربوطه استخراج، تحلیل مفهومی و معرفی شد. این معرفی در ضمن یک پژوهش قرآنی کوتاه در موضوع «ناخودآگاه» ارائه شد تا به کاربست نزدیک تر شود. بعضی از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. روش استنطاقی ظرفیت کاربرد در روان شناسی قرآن بنیان را دارد؛ 2. اگر تفسیر موضوعی با رویکرد «نظریه پردازی» و با توجه به لوازم آن صورت پذیرد، همان روش استنطاقی است؛ 3. این روش مراحل و فرایند مشخصی دارد که تمایز آن با روش های کیفی دیگر را نشان می دهد؛ 4. بعضی از تفاوت های مهم آن با تکنیک های تحلیل مضمون، شبکه معنایی و... در «مسئله گزینی»، «فرمول بندی سؤال»، «تحلیل» و «نظریه پردازی» است.
اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و شفقت خود بر علائم بالینی زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵ (مجموعه مقالات رفتار و ذهن)۵
180-198
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و شفقت خود بر علائم بالینی زنان مبتلابه اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش شناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون گروه کنترل و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با اختلال شخصیت مرزی ساکن شهر تهران با حداقل 8 طرحواره ناسازگار در سال 1400 بودند و از میان آن ها 34 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شدند. پروتکل درمان تلفیقی طرحواره و شفقت خود برای گروه آزمایشی طی 15 جلسه، هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی (BPI) لیشنرینگ (1999) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و کنترل در علائم بالینی آشفتگی هویت (727/12=F)، مکانیزم دفاعی اولیه (325/13=F)، ترس از صمیمیت (56/10=F) زنان با اختلال شخصیت مرزی وجود داشت (01/0>P). نتیجه گیری : با توجه به مؤثر بودن شیوه درمانی در بهبود علائم بالینی زنان با اختلال شخصیت مرزی، از این بسته درمانی می توان به عنوان مداخله روان شناختی مؤثر در مراکز سلامت جهت برای کاهش علائم بالینی زنان با اختلال شخصیت مرزی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از اینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار میباشد. مواد و روشها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گروه گواه و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه سرپرست خانوار در شهر اصفهان در سال 1402 که به روش نمونه گیری دردسترس 45 نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان پذیرش و تعهد 15 نفر و گروه درمان فراتشخیصی 15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 90 دقیقهای و به گروه آزمایش درمان فراتشخیصی هم 8 جلسه 90 دقیقهای ارائه شد. برای گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نشخوار ذهنی نولن – هوکسما و مورو (1991) و پرسشنامه فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (1981) بود. دادهها بهوسیله روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد، تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری متغیر نشخوار ذهنی و میانگین نمرات پس آزمون فرسودگی هیجانی وجود ندارد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری را نسبت به درمان فراتشخیصی بر کاهش نشخوار ذهنی و نگرانی زنان مطلقه سرپرست خانوار داشت. نتیجهگیری: درمان پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با آموزش روشهای مناسب برخورد با موضوعات هیجانی، راهبردهای سازگارانه زنان مطلقه سرپرست خانوار برای تنظیم هیجانات را افزایش داده و باعث ارتقاء سطح سلامت روانی و کاهش نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی شدهاند و همین موجب تجربه کمتر اختلالات فیزیولوژیکی و هیجانی شده است
Women’s Advocacy for Social Change through Family Therapy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Family Therapy Journal, Vol. ۵ No. ۴, Serial Number ۲۳ (۲۰۲۴) Special Issue on Women Studies
1-3
حوزههای تخصصی:
In our special issue dedicated to Women Studies, I explore various dimensions of women's experiences and contributions across multiple domains. One of the most transformative areas where women have made a significant impact is in the field of family therapy. This article explores "Women’s Advocacy for Social Change through Family Therapy" as a prime example of how feminist principles can drive both individual empowerment and broader societal transformation. The intersection of feminism and family therapy has made significant strides in advocating for women’s rights and promoting social change. By addressing gender inequality, empowering women, and fostering social justice, feminist-informed family therapy has become a powerful tool for transformation. As we celebrate the contributions of women in this field, it is crucial to continue supporting and advancing feminist principles in family therapy practice, research, and training. Through collective efforts and continued advocacy, feminist family therapy stands as a powerful force for social change.
هنجاریابی پرسشنامه اسناد دینی در فرهنگ ایرانی-اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
37 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی پرسشنامه اسناد دینی گری و همکاران مطابق با فرهنگ ایرانی -اسلامی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری بیماران مبتلا به کووید-19 دو استان قم و تهران بود که از طریق انتشار لینک تعداد 548 نفر به پرسشنامه اسناد دینی گری و همکاران و پرسشنامه سبک های اسناد بیماران مبتلا به کووید پاسخ دادند. برای بررسی ویژگی های روان سنجی، داده ها با استفاده از نرم افزار spss26 و amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای فرایند روایی از سه روش روایی محتوایی، روایی ملاک و روایی سازه به شیوه روش های همسانی درونی و روش تحلیل عاملی به شیوه تاییدی و اکتشافی بهره برده شد. یافته ها حاکی از شناسایی سه عامل؛ «اسناد دینی مثبت»، «بازخواست خداوند» و «مجازات الهی» بود. عامل «باز خواست خداوند» و «مجازات الهی» بایکدیگر عامل «اسناد دینی منفی» را تشکیل دادند. اعتبار آزمون با روش دو نیمه کردن آزمون، ضریب اسپیرمن – براون و ضریب دو نیمه سازی گاتمن و تعیین ضریب آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که نسخه فارسی پرسشنامه اسناد دینی گری و همکاران، از روایی و اعتبار بالایی برخوردار بوده و ثبات و قابلیت پیش بینی آن مورد تایید است.
بررسی اثربخشی چند رسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیست شناسی گیاهی علوم تجربی پای نهم دانش آموزان دختر شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلیپ بوک یک محصول یادگیری نوآورانه چندرسانه ای است که با یکپارچه سازی منابع متنی، صوتی، انیمیشن، گرافیک و ویدئو امکان ارائه ای مؤثر را به وجود می آورد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی چندرسانه ای فلیپ بوک بر یادگیری مفاهیم زیستی علوم تجربی در دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک بود. روش به کاررفته در این پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور تعداد ۷۹ نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم شهر قرچک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از چندرسانه ای فلیپ بوک و گروه کنترل به روش سنتی، آموزش فصل 12 علوم را دریافت کردند. برای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین یادگیری زیست شناسی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P) و گروه آزمایش یادگیری بهتری داشتند. بنابراین فلیپ بوک به عنوان یک فناوری آموزشی می تواند در آموزش به کار گرفته شود.
بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه مثبت و منفی و هیجان پیشرفت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه مثبت و منفی و هیجان پیشرفت در دانشجویان بود. روش تحقیق حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان سال اول کارشناسی دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 99-98 بود. ابتدا 400 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دانشکده های مختلف انتخاب، سپس پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی و هیجان پیشرفت میان آزمودنی ها توزیع شد، 120 نفر میان آنها نتخاب، که از این تعداد 30 نفر داوطلب، به صورت تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه مداخله ی آموزش تنظیم هیجان گروس (2007) دریافت کردند. همه ی اعضای دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه ی عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (1998)، تنظیم هیجان گارنفسکی (2001) و پرسشنامه ی هیجان پیشرفت ریاضی پکرون و همکاران (2005) را اجرا کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش استنباطی (کواریانس) استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در تنظیم هیجان تاثیر معناداری دارد. همچنین بر عاطفه مثبت و منفی و هیجان پیشرفت اثربخش بود. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش تنظیم هیجان از طریق آموزش راهبردهای سازگارانه، نقش مهمی در عاطفه مثبت و منفی و هیجان پیشرفت دانشجویان دارد.
مدل مفهومی کمال گرایی بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی در متون روان شناسی موضوعی پیچیده و مبهم بوده و مفهوم شناسی واحدی از آن توسط روان شناسان ارائه نشده است. هدف این مقاله تدوین مدل کمال گرایی مبتنی بر منابع اسلامی بود. برای این منظور در مفهوم شناسی از روش تحلیل محتوای کیفی سی یه و شانون و برای روایی یابی مدل از روش پیمایشی استفاده شد. در روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از قرآن کریم و منابع دست اول حدیثی بعد از شناسایی و انتخاب واحدهای لفظی و معنایی متناسب با کمال و کما ل گرایی و جست وجوی آنها در منابع مذکور، در چند مرحله کدگذاری باز، محوری 1، محوری 2 و انتخابی انجام و سپس مؤلفه های کمال گرایی، عوامل مؤثر بر کمال گرایی و ابعاد آن استخراج شد. در مرحله بعد شاخص روایی محتوایی CVI و نسبت روایی محتوایی CVR مورد تأیید 9 نفر از روان شناسان دارای تحصیلات حوزوی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد کمال گرایی در منابع اسلامی یک ویژگی مثبت است؛ نوعی گرایش فطری به تعالی و بیزاری از نقص همراه با شناخت عقلانی کمال که به صورت پویا و توحیدمدارنه و در دو عرصه فردی و بین فردی نمایان می شود. عوامل و زمینه سازهای کمال گرایی عبارت اند از: عقل ورزی همه جانبه، شناخت نقص در خویشتن، بهره مندی از وجود اسوه و الگو، و عدم غفلت از یاد خدا. در نتیجه مدل تدوین شده قابلیت بهره برداری جهت طراحی پروتکل های آموزشی روان شناختی را دارد.
مقایسه کارکردهای اجرایی، پردازش حسی و نظریه ذهن در کودکان طلاق و کودکان عادی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق صرفا یک رویداد نیست بلکه فرایندی است که تاثیرات کوتاه مدت و بلندمدتی را بر کودکان به وجود می آورد. هدف: مطالعه حاضر باهدف مقایسه کارکردهای اجرایی، پردازش حسی و نظریه ذهن در کودکان طلاق و کودکان عادی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی 9 تا ۱۲ سال مناطق 5 و 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود، که با روش نمونه گیری دردسترس تعداد ۱۸۰ نفر در دو گروه کودکان طلاق و کودکان عادی (هر گروه 90 نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه کارکردهای اجرایی دلیس- کاپلان (2001)، نیمرخ حسی دان (1999) و نظریه ذهن هوتچینز و همکاران (2012) استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تی مستقل و از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در حافظه ی کاری (08/6=t، 05/0>P)، انعطاف پذیری ذهنی (12/5=t، 05/0>P) و کنترل بازدارنده (16/7=t، 05/0>P)، ثبت حسی (72/6=t، 05/0>P)، حس جویی (65/4=t، 05/0>P) و حساسیت حسی (36/7=t، 05/0>P)، و سطوح نظریه ذهن شامل سطح اولیه (12/7=t، 05/0>P)، اساسی (14/7=t، 05/0>P)، و پیشرفته (32/9=t، 05/0>P) تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین کودکان عادی بیشتر از کودکان طلاق بود، اما بین میانگین اجتناب حسی در دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه گیری: وضعیت کارکردهای اجرایی، پردازش حسی و نظریه ذهن در کودکان عادی بهتر از کودکان طلاق بود و بنابراین، استفاده از برنامه های آموزشی برای تقویت ابعاد شناختی ذهن کودکان طلاق با تاکید بر کارکردهای اجرایی، پردازش حسی و نظریه ذهن می تواند بر بهبود عملکرد شناختی آنها مؤثر باشد.
تعیین کننده های سیاسی سلامت
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۵۸-۵۴۵
حوزههای تخصصی:
تعیین کننده های سیاسی سلامت شرایط ساختاری و محرک های اجتماعی را ایجاد می کنند که بر همه پویایی های دخیل در سلامت تأثیر می گذارند- ازجمله شرایط محیطی نامناسب؛ حمل ونقل ناکافی؛ محله های ناامن؛ مسکن نامناسب، فقیرانه و ناپایدار؛ و فقدان گزینه های غذایی سالم. در سطح جهانی، نمونه های مکرر از نقشی که این تعیین کننده های سیاسی- از طریق اقدام یا عدم اقدام و سیاست گذاری دولت - در پیامدهای سلامت و امید به زندگی، به ویژه در جوامعی که منابع کمتری دارند، بازی می کنند می توانند در حال حاضر و همچنین در طول تاریخ مشاهده شوند. مهم تر از همه، تعیین کننده های سیاسی سلامت چیزی بیش از صرفاً جدا و متمایز از تعیین کننده های اجتماعی سلامت هستند: آن ها به عنوان محرک های تعیین کننده های اجتماعی سلامت عمل می کنند که بسیاری از مردم از قبل کاملاً از آن ها آگاه هستند و به خوبی با آن ها آشنا هستند. تعیین کننده های سیاسی سلامت شامل فرآیند سیستماتیک ساختار روابط، توزیع منابع و اجرای قدرت می باشند که به طور هم زمان به روش هایی عمل می کنند که یا متقابلاً یا یکدیگر را تقویت می کنند یا بر یکدیگر تأثیر می گذارند تا فرصت هایی را شکل دهند که یا عدالت در سلامت را ارتقا بخشند یا نابرابری ها در سلامت را تشدید کنند. تعیین کننده های سیاسی سلامت، یک راه علاج جهانی برای نابرابری ها در سلامت هستند. تمرکز بر تعیین کننده های سیاسی خانه های بهداشت بر روی علل اساسی است که تعیین کننده های اجتماعی سلامت ر ا ایجاد، حفظ و تشدید می کنند که نابرابری ها در سلامت پایدار و ویرانگر را به وجود می آورند و تشدید می کنند که مشاهده، تجربه، پژوهش و گزارش می شوند. این مقاله با استفاده از لنزهای نظری و عملی برای بهبود نابرابری ها در سلامت که همچنان جوامع را در سراسر جهان فرامی گیرند، بسیاری از آسیب های تاریخی را که در طول تاریخ رخ داده اند، زمینه سازی می کند و یک چشم انداز منحصربه فرد در مورد وضعیت فعلی را ارائه می دهد و یک مسیر محسوس به سوی آینده ای عادلانه تر را پیشنهاد می دهد. علاوه بر این، به منظور از بین بردن تهدیدهای وجودی برای هر ملت و همه جمعیت ها، در نظر گرفتن این چارچوب جدید در تمام سطوح حکومت که به بهبود پیامدهای سلامت برای هر ملتی مربوط می شود، امری ضروری است.
ساخت و هنجاریابی پرسشنامه آینده پژوهی آموزش علوم پایه در مدارس ایران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۴۲-۳۳۲
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ساخت و هنجاریابی پرسشنامه آینده پژوهی علوم پایه بود. روش این مطالعه، توصیفی اکتشافی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران شهر کرج در سال 1403 بود. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام گرفت و تعداد نمونه آماری شامل 100 دبیر(72 زن، 28 مرد) بود. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه 20 سؤالی محقق ساخته آینده پژوهی آموزش علوم پایه استفاده شد. برای بررسی سؤالات روایی محتوایی، روایی صوری، ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه 20 سؤالی طراحی شده برای سنجش آینده پژوهی آموزش علوم پایه، دارای 5 عامل بود که طبق نتایج به دست آمده، پنج عامل ذکرشده در پرسشنامه 62/70 درصد واریانس آینده پژوهی علوم پایه را تبیین می کنند و هرکدام از عامل ها مقدار قابل توجهی از واریانس کل را تبیین می کنند (عامل اول 23/43 درصد، عامل دوم 14/43 درصد، عامل سوم 9/87 درصد، عامل چهارم 8/48 درصد و عامل پنج 6/50) که نشان دهنده روا بودن پرسشنامه است. ضریب اعتبار کل پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 0/85 می باشد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر پیشگیری از خودکشی (CBT-SP) بر انعطاف پذیری شناختی و خودانتقادگری در نوجوانان پسر دارای سابقه اقدام به خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش نرخ شیوع خودکشی در نوجوانان، یک مسئله مهم در سطح بهداشت جهانی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر پیشگیری از خودکشی (CBT-SP)بر انعطاف پذیری شناختی و خودانتقادگری در نوجوانان پسر 15 تا 18ساله دارای سابقه اقدام به خودکشی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی براساس طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر15 تا 18ساله دارای سابقه اقدام به خودکشی که در آموزش و پرورش ناحیه تبادکان مشهد در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند را شامل شد که از میان آنها تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دوگروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. گروه آزمایش، درمان (CBT-SP) را به مدت 12جلسه 60دقیقه ای به صورت گروهی و هفته ای یک جلسه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) و مقیاس خودانتقادی (LOSC) تامسون و زاروف (2004) گردآوری شد که پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 82/0 و 81/0 برآورد شد و به کمک تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان دادکه CBT-SP باعث افزایش معنادار نمرات انعطاف پذیری شناختی، مولفه های ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار، ادراک گزینه های مختلف و کاهش معنادار خود انتقادگری، خودانتقادگری درونی و خودانتقادی بیرونی می شود. باتوجه به اینکه درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر پیشگیری از خودکشی (CBT-SP) بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش خودانتقادگری در دانش آموزان پسر دارای سابقه اقدام به خودکشی مؤثر است، بنابراین این درمان می تواند به عنوان یک مداخله بالینی، جهت کاهش رفتارهای خودآسیب رسان دانش آموزان دارای سابقه اقدام به خودکشی به کار گرفته شود.
نقش میانجی گر استرس شغلی بر رابطه بین ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با پیامدهای مرتبط با عملکرد شغلی: یک مطالعه مقطعی درمورد مدیران بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ذهن آگاهی ، توانمندی شناختی و استرس مرتبط با کووید-19 با رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مدیران بانکی با میانجی گری استرس شغلی در شرایط همه گیری ویروس کرونا بود.روش: روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی مدیران بانکی خصوصی و غیرخصوصی در کشور ایران بودند که تعداد 318 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی هالشگر و آلبرتس(2021)، توانمندی شناختی نجاتی(1393)، رفتارنوآورانه کاری کراس(2004)، عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991)، رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1978)، استرس شغلی HSE (1990) و استرس مرتبط با کرونا علی پور و همکاران (1398) پاسخ دادند. داده ها با مدل ساختاری برآوردشده در نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که در مدیران بانکی مورد مطالعه، رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی، توانمندی شناختی و استرس کرونا با متغیر استرس شغلی وجود دارد. همچنین رابطه معنی دار بین متغیر میانجی استرس شغلی با متغیرهای وابسته یعنی رفتار نوآورانه کاری، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این، نقش میانجی گری استرس شغلی در رابطه بین ذهن آگاهی با عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین در رابطه بین توانمندی شناختی با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتار نوآورانه کاری و در رابطه بین استرس کرونا با رفتار شهروندی سازمانی، بررسی و معناداری آن تایید شد.