فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
367 - 394
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رواسازی و اعتباریابی مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین در نمونه ایرانی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی - تحلیلی از نوع ارزشیابی بود. نمونه شامل 500 نفر، از زنان (404) و مردان (96) شهر تهران در سال 1400 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین (Zhao et al.)، پرسشنامه رفتار ذخیره سازی (Frost, et al.) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (Ryff) را تکمیل کردند. ویژگی های روان سنجی مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، روایی همزمان، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار R نسخه 1/4 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. ساختار شش عاملی (برجستگی، رواداری، تعدیل خلق، روی گردانی، برگشت و تعارض) مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین با استفاده از تحلیل عامل تأییدی بررسی و تأیید شد (93/0=CFI، 07/0=RMSEA). در بررسی روایی ملاکی همزمان و واگرا، همبستگی مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین با مقیاس رفتار ذخیره ای مثبت و معنادار بود. همچنین رابطه اعتیاد به خرید آنلاین با بهزیستی روان شناختی نیز منفی و معنادار بود. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین 93/0 و برای ابعاد آن 72/0 تا 91/0 به دست آمد. یافته ها بیانگر روایی سازه ای و پایایی قابل قبول مقیاس اعتیاد به خرید آنلاین است و ساختار چندبعدی این مقیاس می تواند به منظور تشخیص اعتیاد به خرید آنلاین کمک کند.
اعتباریابی مقیاس صمیمیت غیر کلامی معلم در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
159 - 189
حوزههای تخصصی:
صمیمیت معلم در ارتباط با دانش آموزان یکی از عوامل مؤثر بر آموزش و یادگیری است. بخشی از رابطه صمیمانه و یا بی واسطه معلم در ارتباط با دانش آموزان جنبه غیرکلامی دارد و تاکنون برای این رفتار مقیاسی در ایران اعتباریابی نشده است. لذا پژوهش حاضر باهدف اعتباریابی پرسشنامه صمیمیت غیرکلامی معلم (ریچموند و همکاران، 2003) در کلاس درس انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقاطع مختلف تحصیلی قطب شهید برونسی آموزش وپرورش خراسان رضوی بود که از بین آن ها به صورت تصادفی-خوشه ای 212 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل عامل تأییدی، روایی سازه پرسشنامه صمیمیت معلم غیرکلامی را تأیید کرد. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار 0/74 به دست آمد که حاکی از پایایی مناسب این ابزار است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس ساخته شده از 5 عامل تشکیل شده است که جمعاً 48/79درصد از واریانس کل را تبیین می کند. پرسشنامه صمیمیت غیرکلامی معلم با گذراندن مراحل روان سنجی و دارا بودن روایی و اعتبار قادر به سنجش صمیمیت غیرکلامی معلمان است؛ بنابراین پرسشنامه علاوه بر اینکه به صورت خود سنجی برای معلمان کارایی دارد، می توان از آن در انجام پژوهش های گروهی نیز استفاده نمود.
مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
91 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان آماده برای آزمون تیزهوشان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی بود، که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل که دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر تبریز است که در سال تحصیلی1401-1402 مشغول تحصیل بودند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 45 دانش آموز پسر پایه ششم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، استفاده از پرسشنامه استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر، که شامل 33 گویه و هدف آن بررسی انگیزش تحصیلی در بین دانش آموزان می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که بین گروه های آزمایش(آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش بیان داستان های علمی) و گروه کنترل در متغیر وابسته پژوهش(انگیزش تحصیلی) تفاوت معنی داری وجود دارد یعنی آموزش مبتنی بر مشارکت و آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی منجر به افزایش انگیزش تحصیلی در دانش آموزان بود که با توجه به تفاوت میانگین ها در آمار توصیفی، روش آموزش مبتنی بر بیان داستان های علمی اثرگذاری بیشتری را ایجاد کرده بود.
The Effects of Aerobic Training on Depression and Resilience among Healthcare Workers
حوزههای تخصصی:
Objective: Identifying factors that can positively influence the mental health and resilience of healthcare workers is crucial. As such, this research aims to explore the impact of aerobic exercise on depression and resilience among healthcare workers. Methods: This study was conducted as an experiment, focusing on healthcare workers employed in hospitals in Tehran. A sample of 64 health care workers was selected using a convenience sampling method. These individuals were then randomly divided into two control groups (32 people each) and one experimental group (32 people). Data was collected using standard questionnaires. T tests and ANCOVA were used to analyze data. Results: The results showed that there is no significant difference in both depression and resilience in the pretest (both P>0.05). However, it was observed that experimental group had significantly lower depression and higher resilience compared to control group in the posttest (both P=0.001). Finally, the results of ANCOVA showed significant differences between experimental and control groups in both depression and resilience (both P=0.001).Conclusion: These results suggest that physical activity and sport can be considered as an important factor in coping with severe job-related conditions in healthcare workers. Therefore, by increasing physical activity and sport, better conditions can be created for healthcare workers to ensure their mental health.
Predicting academic enthusiasm based on social adequacy and parenting styles considering the mediating role of social support in students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The purpose of this study was to predict academic enthusiasm based on social adequacy and parenting styles, considering the mediating role of social support in students. Method: In terms of the purpose of this research, it is of an applied type and in terms of data collection methods, it is of a descriptive correlational type. The statistical population in this research includes all the high school students of the 2nd district of Ardabil. the statistical sample of the research also includes 368 students (172 girls and 196 boys) of high schools in the 2nd district of Ardabil. They are selected by stratified sampling method. Research questionnaires include; The social support questionnaire (Vaux et al., 1986), the 30-question parenting style questionnaire (Baumrinds, 1973), the academic enthusiasm scale (Fredericks et al., 2004) and the social adequacy questionnaire (Fellner et al., 1990) were used, and the validity and reliability have been proven by psychologists and professors in this field. SPSS-16 software, Pearson's correlation method and multiple linear regression analysis were used to check the correlation between variables. Findings: The findings indicate that the mediating role of social support in the relationship between academic enthusiasm and social adequacy and parenting styles of students is positive and significant (P < 0.001). Conclusion: According to the findings, it can be said that social adequacy and parenting styles can predict students' academic enthusiasm due to the presence of social support.
بررسی تأثیر آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر کاهش اضطراب، اجتناب شناختی و بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر اضطراب، اجتناب شناختی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به درد مزمن شهر تهران در نیمه دوم سال 1402 بود. از میان آن ها، 30 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری (حاجیلو و همکاران، 1397) شرکت کردند. برای ارزیابی تأثیر مداخله، مقیاس اضطراب بک (1990)، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (2003) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که این مداخله به طور معناداری موجب کاهش اضطراب و اجتناب شناختی و افزایش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران شد (P<0.05). نتایج نشان می دهد آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.
The Effectiveness of Game-Based Creativity Training on Social-Emotional Skills of Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Nowadays, creativity and play development is one of the main pillars of educational systems for appropriate decision making and problem solving. The aim of this study was to investigate the effectiveness of game-based creativity training on social-emotional skills of elementary school students. This study was a quasi-experimental study with pretest-posttest design with two experimental and control groups. The statistical population in the quantitative part of the study included students of elementary school girls and boys in district 1 of Tehran in 2019 at the ages of 7-9. Data collection tools was Emotional-Social Competencies Questionnaire (2012). univariate analysis of covariance and SPSS.18 software were used to analyze the data. Findings: The results showed that game-based creativity training protocol had an effect on the emotional and social skills of children in the experimental group and significantly increased those skills (F=11.20, P<0.001). Conclusion: It can be concluded that the use of game-based creativity training protocol in elementary children helps to promote the social-emotional competencies of elementary students.
پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
127 - 147
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر انجام گرفت. این پژوهش علمی−دینی و از نوع توصیفی−همبستگی است و جامعه آماری را تمامی دانشجویان دختر 18 تا 45 سال دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1400−1399 تشکیل میدهند. نمونه آماری شامل 358 نفر از دانشجویان دختر میباشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای به دست آوردن دادهها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، دلبستگی کولینز و رید، تحول روانی−معنوی جان بزرگی و خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS−24 و آزمون رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج نشان داد که حدود 2/17 درصد از واریانس سلامت روانی توسط سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی، تصور از خدا پیش بینی می شود؛ همچنین سبک دلبستگی ایمن و تحول روانی معنوی رابطه مثبت و معناداری با سلامت روانی دارد و سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی دوسوگرا / اضطرابی و تصور از خدا رابطه منفی و معناداری با سلامت روانی دارد. براساس نتایج پژوهش میتوان دریافت که سبک دلبستگی ایمن، افزایش سطح تحول روانی معنوی و کاهش تصور منفی از خدا از عوامل کلیدی در ارتقای سلامت روان می باشند.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
57 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر روی خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن بود. این پژوهش نیمه تجربی و در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون دوگروهی با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این پژوهش تمامی دانش آموزان نوجوان (13 تا 17 سال ) دارای اضافه وزنی است که توسط مربیان بهداشت مدارس به مراکز درمان چاقی شهر بروجرد معرفی شده اند؛ نمونه 30 نفری را به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه مقیاس نشخوار فکری توسط نولن-هوکسما، پرسشنامه چندبعدی رابطه بدن با خود برن و همکاران، پرسشنامه رفتار خوردن اشتراین بود. گروه آزمایش، 8 جلسه پروتکل درمانی درمان گروهی، پذیرش و تعهد را دریافت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن تأثیر معنادار دارد. بنابراین می توان از درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان رویکرد درمانی نوین در بهبود مهارت خوردن هیجانی، تصویر بدنی خود و نشخواری فکری دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن بهره برد.
نقش فضیلت ها در سلامت روان با میانجی گری خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی در مشاوران و روانشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل سلامت روان براساس فضیلت ها و با نقش میانجی خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی در کارشناسان سلامت روان انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری را مشاوران و روانشناسان شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که از میان آنها 316 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های نیرومندی منش، سلامت عمومی، خودمراقبتی و استیگمای کمک طلبی روانشناختی بود. داده ها با روش معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند اثر مستقیم فضیلت ها (خرد، شجاعت، انسانیت، عدالت، میانه روی و تعالی) بر سلامت روان، خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی معنادار است. همچنین، اثر مستقیم خودمراقبتی و ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی بر سلامت روان نیز معنادار است. درخصوص اثرات غیرمستقیم متغیرها، فضیلت ها به واسطه افزایش خودمراقبتی و نیز کاهش ادراک استیگمای کمک طلبی روانشناختی بر سلامت روان مشاوران و روانشناسان اثر غیرمستقیم و مثبت دارند. توجه به نقش فضیلت ها، خودمراقبتی و استیگمای کمک طلبی روانشناختی در سلامت روان مشاوران و روانشناسان می تواند زمینه ساز آگاهی بیشتری درخصوص عوامل موثر بر ارتقای سلامت روان در این جامعه باشد.
رابطه ذهن آگاهی با اضطراب و افسردگی: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
283 - 292
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن رابطـه ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی بـا نقـش واسـطه ای حرمـت خـود و طـرح پژوهـش از نـوع همبسـتگی بـود. از بیـن دانشـجویان کارشـناسی و کارشـناسی ارشـد دانشـگاه آزاد تهـران جنـوب کـه در سـال 1402-1401 مشـغول بـه تحصیـل بودنـد، 336 نفـر بـا اسـتفاده از روش نمونه بـرداری در دسـترس، بـه عنـوان گـروه نمونـه انتخـاب شـدند. داده هـا بـا اسـتفاده از مقیـاس ذهـن آگاهی (بـراون و رایـان، 2003)، مقیـاس حرمـت خـود (روزنبـرگ، 1965)، سیاهـۀ اضطـراب (بـک، 1988)، سیاهـۀ افسـردگی (بـک، 1961) جمـع آوری شـدند. نتایـج بـه دسـت آمـده از معـادلات سـاختاری ضرایـب مسیـر ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی را معنـادار و به ترتیـب 0/501- و 0/282- مشـخص کـرد. هم چنیـن مسیـر غیرمسـتقیم ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی به واسـطۀ حرمـت خـود به ترتیـب 0/120- و 0/281- بـود. بنابرایـن نقـش واسـطه ای حرمـت خـود در رابطـۀ بیـن ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی تأییـد شـد. بـر مبنـای نتایـج بـا به کارگیـری ذهـن آگاهی و تمرکـز بـر نقـش حرمـت خـود و تقویـت آن، می تـوان اضـطراب و افـسردگی را کاهش داد.
تبیین هوش موفق دانشجویان دانشگاه پیام نور بر مبنای معرفت شناسی مکتب سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تبیین هوش موفق دانشجویان دانشگاه پیام نور بر مبنای معرفت شناسی مکتب سازنده گرایی در سال 1401- 1400 می باشد. با توجه به نقش و ضرورت کلی سازنده گرایی در تسهیل آموزش و یادگیری، یکی از راهکارهای وصول به این هدف به کارگیری کامل هوش میباشد. این پژوهش از نظر روش شبه تجربی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور استان تهران است . ابزار گردآوری داده ها برای متغیر هوش موفق پرسشنامه استاندارد گریگورنکو و استرنبرگ (2002)، می باشد که روایی آن توسط متخصصان مطلوب ارزیابی شد و پایایی آن 74% به دست آمد. روش آماری پژوهش، برای آماری توصیفی استفاده از جدول فراوانی، میانه، مد، میانگین، درصد تجمعی و برای آمار استنباطی از آزمون (کولموگروف اسمینروف- تحلیل کواریانس) می باشد. نتایج نشان داد از آنجاییکه منشأ مطالعات درباره هوش تا حد زیادی بر اساس محیطهای آموزشی است لذا محیطهای آموزشی که روش تدریس سازنده گرایی مبنای یادگیری است بیش از روش تدریس سنتی بر هوش تحلیلی، هوش خلاق و هوش عملی مؤثر است. یکی از محیطهای آموزشی، دانشگاه پیام نور است که از طریق سیستم آموزش از راه دور و نیمه حضوری انجام می شود. از آنجاییکه نسل سوم آموزش از راه دور مبتنی بر سازنده گرایی است، به دانشجویان این امکان را می دهد تا با روش تدریس مبتنی بر سازنده گرایی به عنوان رویکرد جامع و خلاقانه، فراگیران را به کاوش و حل مساله یاری رساند و این امر به نوبه خود بر هوش تحلیلی، خلاق و عملی آنان نیز موثر است.
مدل یابی روابط بین اهمال کاری تحصیلی، تنظیم هیجان و بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان: آزمون تفاوت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر انجام شد. این مطالعه توصیفی در رده مطالعات همبستگی و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران است. در این مطالعه، 379 دانش آموز (221 پسر و 158 دختر) به مقیاس اهمال کاری تحصیلی پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده و بازدارنده سلامت تحصیلی، سیاهه مشغولیت تحصیلی، سیاهه فرسودگی تحصیلی و سیاهه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان پاسخ دادند. در این پژوهش از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری برای آزمون مدل واسطه مندی فرضی تنظیم هیجان در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی استفاده شد. نتایج نشان دادند مدل واسطه مندی کامل تنظیم هیجان در رابطه بین اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی، به خوبی با داده ها برازش دارد. همچنین، نتایج توزیع گروهی روابط بین چند متغیر نشان داد رابطه بین تنظیم هیجان، اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در دو گروه نوجوانان دختر و پسر مشابه است. علاوه بر این، نتایج نشان داد تمامی وزن های رگرسیونی در مدل پیشنهادی از لحاظ آماری معنادار بودند. به طور کلی در مدل پیشنهادی، درصد شایان توجهی از پراکندگی نمرات فرسودگی تحصیلی و پراکندگی نمرات مشغولیت تحصیلی ازطریق اهمال کاری تحصیلی و راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان تبیین شد. نتایج این پژوهش، بر لزوم توجه بر نقش ویژگی های عملکردی تنظیم هیجان ازجمله راهبردهای شناختی تنظیم هیجان دانش آموزان دختر و پسر به طور مساوی در پیش بینی عملکرد تحصیلی آنها در موقعیت های چالش بر انگیز تأکید دارد.
نقش میانجی پذیرش خود و هماهنگی خود با هدف در رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
54 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تبیین مدل بهزیستی روان شناختی براساس نیاز های بنیادین روان شناختی با میانجی گری پذیرش خود و هماهنگی خود با هدف در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی است و نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بوده است. نمونه پژوهش ۴۳۰ نفر بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و به روش اینترنتی در این پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نیاز های بنیادین روان شناختی گاردیا و همکاران (۲۰۰۰)، پرسشنامه پذیرش خود (چمبرلین و هاگا، ۲۰۰۱)، پرسشنامه هماهنگی خود با هدف الیوت و شلدون (۱۹۹۸) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (۲۰۰۲) بود. داده های پژوهش با روش معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار های SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدل ارائه شده در پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش نشان داد که نیاز های بنیادین روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم و معناداری دارد و متغیر میانجی گر پذیرش خود دارای اثر معنادار مستقیم و غیرمستقیمی بر بهزیستی روان شناختی است. همچنین، متغیر هماهنگی خود با هدف به طور مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی مؤثر بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر نیاز های بنیادین روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان اثرات مستقیم و غیرمستقیم دارد و پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی آثار ارضای نیاز های بنیادین روان شناختی بر دیگر متغیر های سلامت روان در طول مدت زمان بیشتری بررسی شود.
نقش میانجی احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی در رابطه شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی در رابطه شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان صومعه سرا در سال 1403 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 217 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه احساس حقارت (IFI؛ خدادای و بهرامی، 1391)، مقیاس نشخوار خودانتقادی (SCRS؛ اسمارت و همکاران، 2016)، مقیاس شرم از تصویر بدنی (BISS؛ دوارت و همکاران، 2014) و پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPI؛ کانور و همکاران، 2000) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. همچنین یافته ها نشان داد که شرم از تصویر بدنی، نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشت؛ همچنین شرم از تصویر بدنی بر نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی به طور مثبت و معنادار بین شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشتند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که شرم از تصویر بدنی به صورت مستقیم و با میانجی گری نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت بر اضطراب اجتماعی اثر داشت.
نقش تسلط ربع های مغزی، افکار فرانگرانی و سبک های یادگیری در پیش بینی راهبردهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش تسلط ربع های مغزی، افکار فرانگرانی و سبک های یادگیری در پیش بینی راهبردهای فراشناختی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 1404-1403 بود که از بین آن ها تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس راهبردهای فراشناختی (MSS، کرمی، 1381)، پرسشنامه افکارفرانگرانی (MTQ، ولز، 1994)، پرسشنامه تسلط ربع های مغزی (BDIQ، ندهرمن، 1980) و سیاهه سبک های یادگیری (LSI2، کلب، 1985) بود. نتایج پژوهش نشان داد بین فرانگرانی، اضطراب اجتماعی و اضطراب سلامتی با راهبردهای فراشناختی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (001/0≥P). همچنین بین تسلط ربع مغزی A و B با راهبردهای فراشناختی رابطه مثبت و معنادار و بین تسلط ربع مغزی Cو D با راهبردهای فراشناختی رابطه منفی وجود دارد (001/0≥P). از سویی بین مشاهده تأملی با راهبردهای فراشناختی رابطه منفی و معنادار و بین مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال با راهبردهای فراشناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0≥P). از سویی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تسلط ربع مغزی A و C و مشاهده تأملی قادرند 31% از تغییرات راهبردهای فراشناختی را در دانشجویان تبیین کنند (001/0≥P). در مجموع می توان گفت تسلط ربع های مغزی و سبک های یادگیری پیش بینی کننده راهبردهای فراشناختی در افراد می باشند و با توجه به آن ها می توان راهبردهای فراشناختی را تبیین کرد.
ساخت و اعتباریابی مداخله بومی آموزشی - درمانی ارتقادهنده سلامت روان شناختی بر بهزیستی روانی زنان رهایافته از اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مداخله بومی آموزشی - درمانی ارتقادهنده سلامت روان شناختی بر بهزیستی روانی زنان رهایافته از اعتیاد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش در ساخت مداخله، شامل همه ی زنان رهایی یافته از اعتیاد در منطقه 7 شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989،RSPWB-SF ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون ابعاد بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). در نتیجه آموزش برنامه ارتقادهنده مهارتی می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای بهبود بهزیستی روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
The role of job support, creativity, and Accountability in predicting job performance of education department estaff
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate the impact of job support on job performance, with the mediating role of responsibility and job creativity among the employees of the Education Department in District 1 of Zahedan. This descriptive-correlational research included all 85 employees of the Zahedan District 1 Education Department in 2021 as the statistical population. Given the small population size, all 85 employees were included in the study as the sample. Data were gathered through library and field methods. In the field method, questionnaires on job support by Spooner (2004), job performance by Patterson (1922), responsibility by Gilbreth (2010), and job creativity by Jazi and colleagues (2003) were used. Data analysis was conducted using multivariate regression tests in SPSS-21 software. The results indicated that job support, responsibility, and job creativity have a direct impact on the job performance of employees in the Education Department of District 1, Zahedan. Furthermore, job support indirectly affects job performance through responsibility, and similarly, job support indirectly impacts job performance through job creativity. Thus, job support influences job performance with the mediating roles of responsibility and job creativity among employees in the Zahedan District 1 Education Department.
اثربخشی خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی از عوامل بسیار مهمی است که بر نتایج آموزشی تأثیر بسزایی دارد. همچنین خودکنترلی هیجانی جزو مهارت های مهم زندگی محسوب می شود که با پیامدهای مثبت در بسیاری از جنبه های زندگی همراه هستند؛ بنابراین مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1398 می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ آموزشی دریافت ننمودند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) و شیفتگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008) بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر دوراهه در سطح معنی داری 05/0=α استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی مؤثر بوده (01/0p<) و این نتایج در دوره پیگیری نیز تداوم یافته است (01/0p<).
نتیجه گیری: با توجه به مؤثر بودن برنامه آموزشی خودکنترلی هیجانی بر تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی، استفاده از آموزش خودکنترلی هیجانی به عنوان روش مکمل برنامه های آموزشی مدارس برای افزایش تاب آوری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان پیشنهاد می شود.
پیش بینی مشکلات هیجانی و رفتاری دانش آموزان بر اساس اضطراب، احساس شایستگی و مهارت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
103 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی مشکلات هیجانی و رفتاری دانش آموزان بر اساس اضطراب، احساس شایستگی و مهارت های اجتماعی بود. روش مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر قم در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که تعداد آنها بر اساس آمار اداره کل آموزش و پرورش 7000 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با توجه به فرمول کوکران تعداد 364 نفر محاسبه شد که پس از جمع آوری داده ها و کنار گذاشتن پرسشنامه های مخدوش تعداد نهایی 332 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مشکلات رفتاری آخن باخ (CBCL، 2001)، اضطراب بک و همکاران (AI، 1988)، احساس شایستگی هیجانی اجتماعی زو و همکاران (SECQ، 2012) و مهارت های اجتماعی ماتسون (MESSY، 1983) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش هم زمان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد مشکلات هیجانی و رفتاری دانش آموزان براساس اضطراب، احساس شایستگی و مهارت های اجتماعی قابل پیش بینی است (05/0>p) و 8/26 درصد از واریانس مشکلات هیجانی رفتاری را تببین می کنند. نتیجه گیری می شود اضطراب، احساس شایستگی و مهارت های اجتماعی می تواند بر مشکلات هیجانی رفتاری دانش آموزان موثر باشد.