فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
روش شناسی شهید صدر دربارة شکل گیری علم اقتصاد اسلامی و تحقیق نهایی دربارة آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری علم اقتصاد اسلامی چالش اساسی اقتصاد اسلامی است. حل این چالش از نظر شهید صدر، از دو طریق ممکن است:
1- اصول قطعی مکتب اقتصاد اسلامی، با فرض تحقق آنها، پیآمدهایی در ساحت اقتصاد به دنبال دارد. تحلیل علمی این پیآمدها، زمینة پیدایی نظریات علمی اقتصاد اسلامی است.
2- اگر به مکتب اقتصاد اسلامی در روابط اقتصادی جامعه عمل شود، رویدادهای عینی اقتصادی به دنبال دارد. اقتصاد دان به تحلیل این رویدادهای عینی میپردازد و در نهایت، علم اقتصاد شکل میگیرد.
شهید صدر راه دوم را ترجیح میدهد. این مقاله درصدد است بیان کند این ترجیح، متأثر از دیدگاه شهید صدر دربارة وظیفه و هدف علم اقتصاد است. در این مقاله، این دیدگاه بررسی و در پایان، راه دیگری برای شکل گیری علم اقتصاد اسلامی ارائه میشود.
مانع زدایی از نهضت تولید علم (راهکاری بنیادی در نوآوری فعالیتهای پژوهشی دانشگاهی)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تاثیر مانع زدایی نهضت تولید علم به عنوان راهکار بنیادی در نوآوری فعالیتهای پژوهشی دانشگاهی،با روش تحلیل اسنادی به یافته های ذیل رسیده است:
1. نهضت تولید علم، فرایندی خاص است که با تغییر عالمانه نظام آموزشى و پژوهشى مجامع حوزوى و دانشگاهى، ویژگى مصرف کنندگى آنها را به تولید علم و نظریه پردازى تبدیل می کند.
2. عمده ترین پیش بایستهای نهضت تولید علم: سیاستگذاری و ابلاغ ساز و کارهای لازم برای احیا و تقویت منزلت دانشمندان و محققان، ارائه ساز و کارهای کنترلی برای تعدیل و تطبیق پرورش نیروهای متخصص، اصلاح ساختار نظام آموزش و پژوهش، تاسیس مؤسسات علمی و پژوهشی، تقویت منابع مالی در زمینه تحقیقات و ... .
3. عمده ترین راهبردهای نهضت تولید علم در دانشگاهها: هدفمند کردن تحقیقات دانشگاهی بر حسب نیازهای جامعه، کاهش و حذف چالشهای پیش روی محققان، ایجاد محیط نوآوری جهانی و بستر اجتماعی و فرهنگی مناسب.
4. عمده ترین تاثیر راهبردهای فوق در بروز شکوفایی و نوآوری در فعالیتهای پژوهشی: ارتقای دانش و تکنولوژی در دانشگاهها، آموزش و تربیت نیروی انسانی ماهر و مبتکر، انجام پژوهش جهت توسعه مرزهای دانش و تکنولوژی و به طور کلی رفع موانع نهضت تولید علم که می تواند به پژوهش دانشگاهی متناسب با نیازهای کشور منجر شود.
واکاوی موانع انجام پژوهش در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور با استفاده از تکنیک TOPSIS فازی
حوزههای تخصصی:
اهمیت و جایگاه تحقیقات و نقش بنیادی آنها در رشد و توسعه کشور، امری حیاتی است. از این رو، شناخت موانع انجام تحقیقات و مرتفع کردن آنها به منظور ارتقای سطح کمی و کیفی پژوهش در کشورمان، ضرورت دو چندان دارد. هدف، مطالعه حاضر درصدد است موانع و مشکلات انجام پژوهش در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور را از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد شناسایی و استخراج کند. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای- میدانی بوده است. لذا، نخست با بررسی چارچوب نظری تحقیق و به کارگیری نظرات خبرگان و کارشناسان با استفاده از تحلیل عاملی، 42 مانع، شناسایی و در هفت دسته کلی طبقه بندی شد. در نهایت، این موانع و مؤلفه های مربوط، با استفاده از تکنیک TOPSISفازی مورد رتبه بندی قرار گرفت.یافته: نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که موانع استخراج شده، 78% واریانس کل موانع انجام پژوهش را توضیح داده و از این میان، موانع «مربوط به نظام و ساختار آموزشی» بیشترین تاثیر را بر ناکارایی پژوهشی در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور از خود به جا گذاشته است. در پایان، پیشنهادهایی جهت بهبود امر تحقیق و پژوهش به دست اندرکاران و مسئولان دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور ارائه شده است.
تحلیل انتقادی منابع دروس آموزش عالی (رویکردها و چالشها)
حوزههای تخصصی:
تحولات قرن بیست ویکم، به ویژه تحول در علوم و فناوری و پیدایش نظریه های جدید در آموزش و یادگیری، تحول در ساختار و محتوای آموزشی را در تمام سطوح، به ویژه در سطح آموزش عالی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر ساخته است؛ زیرا به رغم ظهور عصر اطلاعات و انفجار دانش، نه تنها بسیاری از نظامهای آموزشی پا را فراتر از عصر صنعتی نگذاشته اند، بلکه در فرایند عبور از عصر صنعتی به عصر اطلاعات دچار نوعی آشفتگی شده اند.
بسیاری از صاحب نظران برای رهایی از بحران آشفتگی، بر این باورند که کارگزاران برنامه های درسی باید با الزام عمیق تری مشخص کنند که به کجا میروند و در آینده به چه انسانهای تربیت شده ای نیازمندند. آنان باید نهضت اصلاح برنامه درسی را در مرکز فعالیتهای خود قرار دهند. اما تحول و اصلاح در برنامه درسی نیازمند نگرشی سیستمی است؛ نگرشی که تمام عواملی را که به طریقی در ایجاد موقعیت و فرصتهای یادگیری مؤثرند، بازنگری کند. یکی از عوامل بسیار مهم در نظام آموزش عالی، منابع آموزشی یا کتابهای درسی است. کتابهای درسی معمولاً زمینه فعالیتهای آموزشی را در جهت کسب معرفت علمی هدایت میکنند.
با توجه به ظهور عصر اطلاعات و انفجار دانش و توسعه نظریه های آموزش، تحول در ساختار محتوای آموزش و منابع آموزشی امری ضروری است. متاسفانه بررسی و تحلیلها نشان میدهند که بیشتر منابع آموزشی موجود از نظر ساختار و کارکرد انطباق چندانی با عصر اطلاعات ندارند؛ زیرا محتوای عصر اطلاعات بایدبه جای «آموختن»، «چگونه آموختن» و به جای «انتقال اندیشه»، «چگونه اندیشیدن» را به دانشجویان بیاموزد.
در این مقاله سعی شده است، ابتدا مفهوم تحول در نظامهای آموزشی از منظر نظریه های مختلف تحلیل شود، و سپس منابع آموزشی با توجه به عصر اطلاعات و ظهور فناوری جدید مورد نقد و بررسی قرار گیرد؛ سرانجام، براساس نتایج تحلیلهای مختلف، اصول و قواعدی در تهیه و تنظیم منابع درسی دانشگاهی ارائه شود.
نقش ارتباطات در تحول و توسعه علوم میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان تنها موجودی است که تغییر را درمی یابد، خود را مشمول آن می داند و برای حفظ وضع موجود و ثبات خود دگرگونی را می پذیرد. عمده ترین ابزار تغییر ارتباط است. انسان ارتباط و تغییر را می پذیرد تا به یاری آنها تمامیت خود را حفظ کند. ارتباطات و فناوری های ارتباطات و اطلاعات، با شکل دهی به علوم، به تحول و توسعه در آفرینش حوزه ها، میان رشته ها و رشته های جدید، در نتیجه به تداوم حیات بشر در سازگاری با محیط زیست یاری می دهند. ارتباطات نیز همزمان و به موازی و به تناسب این دگرگونی ها متحول می شود.
علوم میان رشته ای، ارتباطات، اطلاعات، فناوری، تغییر
بررسی موانع فعالیت های پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلا می واحد علی آباد کتول
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
141 - 154
حوزههای تخصصی:
با توجه به مطالعات صورت گرفته، انجام فعالیت های پژوهشی با موانع متعددی مواجه است که شناخت وضع موجود و رفع تنگناهای آن در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ضرورت دارد . این تحقیق ، با هدف شناسایی و بررسی موانع انجام فعالیت های پژوهشی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول انجام گرفت . مطالعه حاضر ، از نوع توصیفی است که به روش پیمایشی اجراء شد و ابزار اندازه گیری در این مطالعه پرسشنامه است . یافته های تحقیق نشان می دهد که ، مهم ترین عوامل بازدارنده فعالیت های پژوهشی از نظر پاسخگویان به ترتیب اولویت: عوامل بازدارنده اداری (با میانگین 94/2) کمبودها (90/2)، اقتصادی – مالی (75/2)، شخصی – اجتماعی (74/2) و عوامل بازدارنده تخصصی (با میانگین 42/2) است. همچنان که از سطح معنی داری آزمون T مشخص است، موانع شخصی، موانع کمبودها و موانع اداری بر حسب ارزیابی مردان و زنان تفاوت معنی داری پذیرفته است. میانگین ارزیابی ها ، نشان می دهد زنان نقش موانع شخصی و اداری را بیش از مردان ارزیابی می کنند. همینطور نتایج ارزیابی T برای متغیر مدرک تحصیلی (فوق لیسانس – دکترا) نشان می دهد که برای سه دسته از عوامل تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شده است. تکنینک آماری آنالیز واریانس یک طرفه (F) نشان می دهد که، از پنج متغیر وابسته دو متغیر، یعنی موانع اقتصادی و موانع اداری بر حسب نوع گروه آموزشی تفاوت معناداری دارد ؛ و از طرفی، برحسب وضعیت استخدامی پاسخگویان ، تنها یک متغیر، یعنی موانع کمبودها تفاوت معناداری پذیرفته است .
مقایسه وضعیت اشتغال دانش آموختگان جویای کار رشته های علوم انسانی با سایر رشته ها در استان یزد
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
123 - 139
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه وضعیت اشتغال دانش آموختگان جویای کار رشته های علوم انسانی با سایر رشته ها در استان یزد طی برنامه سوم توسعه، هدف اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. از مجموع 100628 نفر بیکار جویای کار ثبت نام شده طی سال های 83- 1371 در ادارات کار و امور اجتماعی استان یزد، 68096 نفر طی برنامه سوم توسعه در این مراکز ثبت نام کرده و این تعداد نیز جامعه آماری اولیه این پژوهش را تشکیل می دهد. جامعه آماری نهایی این مطالعه از 10773 نفر از افراد جامعه آماری اولیه با تحصیلات عالی و دانشگاهی تشکیل شده و از این تعداد، حدود 44 درصد فارغ التحصیلان گروه علوم انسانی بوده اند. با انتخاب نمونه ای 426 نفری از جامعه اولیه طی دوره مورد مطالعه، 120 نفر دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و نمونه آماری نهایی این مطالعه محسوب می شوند. داده های مورد نیاز نیز با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد، نسبت دستیابی به شغل در بیکاران جویای کار با تحصیلات دانشگاهی گروه علوم انسانی تفاوت معنی داری با این نسبت در دانش آموختگان سایر گروه ها نشان نمی دهد. این در حالی است که تفاوت های عمده و معنی داری را می توان در نسبت مذکور برای فارغ التحصیلان رشته های مختلف علوم انسانی مشاهده کرد.
تحولات آموزش عالی چین : فرصت ها و چالش ها
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ بهار ۱۳۸۸ شماره ۵
43 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش عالی در همه کشورها، به عنوان یکی از مهم ترین ابزار رشد و توسعه همه جانبه شناخته می شود؛ از این رو ، مباحث مربوط به تحول، اصلاح و بهبود کمی و کیفی آن، از جمله مباحث عمده مربوط به توسعه همه جانبه و پایدار است. نظام آمو ش عالی کشور چین نیز در چند دهه گذشته، به رغم جمعیت زیاد و نظام کمونیستی، تحولات وسیعی را تجربه کر ده و به پیشرفت های زیادی دست یافته است؛ چون مطالعه این تحولات برای سایر کشورها، از جمله ایران آموزنده است. در این پژوهش، به بررسی مهم ترین تحولات، اصلاحات و چالش های آموزش عالی آن پرداخته شده است. بررسی ها حاکی است که آموزش عالی چین چهار دوره مهم و متمایز را از نظر تاریخی تجربه کر د و در این دوران ، دچار تغییرات و تحولات متعددی شد . همچنین، با توجه به مسائل متعددی از جمله جهانی سازی، اقتصاد مبتنی بر بازار و سیاست درهای باز، گامهای بزرگی در جهت بهبود و اصلاح آموزش عالی برداشته، که برجسته ترین آنها رتبه بندی مؤسسات آموزش عالی و اجرای پروژه های ۲۱۱ و ۹۸۵ بوده است . آموزش عالی چین با چالش های مهمی نیز از جمله نابرابری دستیابی به آموزش عالی، بیکاری فارغ التحصیلان، کاهش کیفیت آموزشی و تغییرات جمعیتی رو به رو است ، که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته می شود
بررسی ساخت و محتوای برنامه درس «اصول مدیریت آموزشی» دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی از دیدگاه استادان و دانشجویان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
41 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بازنگری و «بازآفرینی» برنامه درس «اصول مدیریت آموزشی»، به عنوان یکی از دروس اصلی دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی است. این مطالعه به دنبال یافتن پاسخ دو سؤال اساسی است: وضعیت موجود برنامه درسی «اصول مدیریت آموزشی» در دانشگاه های داخلی و خارجی چگونه است؟ و مفاهیم عمده این ماده درسی، متناسب با شرایط و نیازهای فعلی دانشجویان و مدیران آموزشی کدام است؟ بنابراین، در این راستا، وضعیت دو مقوله «ساخت» و «محتوای» برنامه درسی، در قالب هفت سؤال پیرامون «ساخت» و سه سؤال پیرامون «محتوا» برای درس مذکور مطرح شده است. به منظور پاسخگویی به سؤال های مورد بحث، نخست با استفاده از مطالعه نظری (مطالعه اسنادی و کاوش های الکترونیکی)، سرفصل های در حال تدریس درس «اصول مدیریت آموزشی»، در دانشگاه های ایران و برخی از دانشگاه های خارجی تعیین و سپس بر آن اساس، مطالعه میدانی در نمونه ای متشکل از 16 نفر از استادان (مطالعه به صورت سرشماری) و 181 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، به صورت تصادفی از 16 دانشگاه کشور از طریق دو نوع پرسشنامه مجزا، انجام و نتایجی نیز احصاء شد. یافته های این مطالعه نشان داد که وضعیت موجود «ساخت» و «محتوا» در برنامه درسی مورد مطالعه، پاسخگوی شرایط و نیازهای کنونی دانشجویان نیست و ایجاد تغییراتی در مفاهیم عمده درس «اصول مدیریت آموزشی»، مطابق با الگوی پیشنهادی حاصل از این پژوهش ضروری است.
نقش ترویج کشاورزی در ارتقا اخلاق زیست محیطی کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد برخی از فناوری های نوین در یک قرن اخیر علاوه بر افزایش تولید محصولات کشاورزی، موجب به خطر افتادن پایداری زیست محیطی نیز شده است. این در حالی است که با تخریب و آلودگی محیط زیست، ضمن تهدید حیات در زمین، ظرفیت تولید غذای کافی و سالم برای جمعیت رو به رشد نیز کاهش خواهد یافت. این تحولات که با تغییر در هنجارها و ارزش های جامعه و همچنین شکل گیری روابط جدید در تبادل محصولات کشاورزی همراه بوده است، ترویج نوعی از اخلاق کاربردی به نام اخلاق زیست محیطی در بین کشاورزان و دست اندرکاران بخش کشاورزی را لازم کرده است تا بهتر بتوان به حفاظت از منابع تولید در کشاورزی مانند آب، خاک، دام ها و گیاهان امید داشت.روش کار: مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با این هدف تهیه شده است که مهمترین دلایل برای پرداختن ترویج کشاورزی به اخلاق زیست محیطی در راستای حفاظت از منابع تولید در کشاورزی را تشریح نماید.نتیجه گیری: از آنجا که کشاورزی دارای بعد اخلاقی است، ضرورت دارد تا ترویج کشاورزی برای حفاظت از منابع تولید و اطمینان از مخرب نبودن فعالیت های کشاورزی بر محیط زیست، جایگاه مناسبی به اخلاق زیست محیطی در فعالیت های خود اختصاص دهد. این ضرورت از منظر آموزشی بودن برنامه های ترویج، داوطلبانه بودن تغییر رفتار در ترویج کشاورزی و همچنین تربیت کارکنان مورد نیاز قابل توجیه است. بنابراین، توصیه می شود تا ترویج کشاورزی در راستای تحقق یکی از مهمترین اهداف خود، یعنی حفظ محیط زیست، آموزش اخلاق زیست محیطی به کشاورزان و ارشاد آنان را به صورتی دنبال نماید که آنان بتوانند در کار و حرفه خود، تصمیمات درستی در چگونگی رفتار با منابع تولید بگیرند و تعامل مناسب تری با محیط زیست طبیعی داشته باشند.
مطالعه میان رشته ای بحران جامعه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم میان رشته ای سابقه چندانی در حیطه علوم بشری ندارد. با این حال، این بدان معنا نیست که پژوهش میان رشته ای نیز کاری نوظهور است. سابقه پژوهش میان رشته ای به قرن ها پیش باز می گردد و در واقع، به خاستگاه های اندیشه و تفکر قاعده مند انسان درباره هستی و رابطه ای که با آن دارد. بررسیو تحلیل این سابقه فکری میان رشته ای می تواند ما را به فهم جامع و مناسب تری از این پارادایم معرفتی جدید رهنمون شود. اریک فروم از جمله متفکرانی است که در قرن بیستم، با مشاهده بحران جامعه مدرن، تحلیل و درک این بحران را مستلزم مطالعه میان رشته ای یافت و بر این اساس، با درنوردیدن مرزهای مالوف رشته ای، «عشق» و «کار خلاقانه» را چونان امر روان – سیاسی، به عنوان راه حل بحران و حرکت به سوی جامعه سالم معرفی کرد. مطالعه آثار وی نشان می دهد که پرداختن به مسایل جامعه جز با رهیافتی میان رشته ای و فراگیر ممکن نیست.
رویکرد سازمان همکارى و توسعه اقتصادى به مطالعات میان رشته اى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش دارد با روشى توصیفى تحلیلى، رویکرد سازمان همکارى و توسعه اقتصادى به مطالعات میان رشته اى را در عرصه آموزش عالى، بررسى و واکاوى کند. پژوهش حاضر ضمن بیان برنامه ها و سیاست هاى سازمان مزبور در عرصه آموزش عالى، سیر تحول میان رشته اى گرایى به فرارشته ا ى گرایى را در مطالعات و پژوهشهاى این سازمان به بحث می گذارد و پس از بررسى دقیق و ژرفنگرى درباره دلایل گرایش آن به مطالعات فرارشته اى، شاخص هاى گذار از میان رشته اى گرایى ساختارى به فرارشته ا ى گرایى رفتارى و موانع فراروى آن را تجزیه و تحلیل می کند.
مقاله با این نتیجه گیرى به پایان می رسد که این سازمان گذار از میان رشته اى گرایى ساختارى به فرارشته اى گرایى رفتارى را مبناى سیاستگذارى و جهتگیرى آموزشى و پژوهشى خود در عرصه آموزش عالى قرار داده است؛ به گونه اى که ضمن بالا بردن توانمندى ها، نوآورى ها، مهارتها و خلاقیت هاى دانشجویان و افزایش درک عینى آنان از اوضاع و نیازهاى اجتماعى و شغلى، زمینه هاى حضور موفق و سازنده دانش پژوهان در بازار کار حرف هاى و پاسخگویى مؤثر آنان به نیازهاى جامعه خود را فراهم آورد
راهکارهای ترویج پوشش اسلامی در بین دختران دانشجو
حوزههای تخصصی:
یکی از ارزش های مقدس دین مبین اسلام که در عصرهای مختلف به صورت های گوناگون مورد تهاجم قرار گرفته و سعی شده تا به صورت کمرنگ در آید،مبحث پوشش بانوان مسلمان است. پذیرش این نکته مهم است که محیط علمی،پوشش متناسبی را می طلبد.بر اساس پژوهشی اغلب دانشگاههای جهان دارای ضوابط خاص و ویژه پوشش متناسب با محیط آموزشی می باشند.علت و ضرورت ضوابط مندی این محیط نه تنها بر باورمندی بر اصول ارزشی که حاکی از جهان بینی آنهاست می باشد،بلکه اکثریت آنها بر اساس نوع ضرورت های محیطی و ایمنی و آرامش روحی روانی متناسب با پیشرفت کار پایبندی به ضوابط خاص پوشش را الزام می دارند و چگونگی وضعیت ظاهری را برخاسته از شان محیط علم و فرهنگ خاص محیط آموزشی می دانند.بر این اساس در این نوشتار سعی شد به راهکارهای ترویج پوشش اسلامی در بین دختران دانشجو پرداخته شود.در این مقاله هر چند از روش کتابخانه ای استفاده گردید، اما سعی شد از تحقیقات میدانی بعمل آمده در این خصوص و مستند قرار دادن آنها بهره جسته شود.در پژوهش حاضر در ابتدا پس از مفهوم شناسی،به بررسی وضعیت پوشش دختران در دانشگاه و آسیب شناسی وضعیت موجود پرداخته شد و برخی از مهمترین علل کم توجهی یا بی توجهی آنان به مقوله ی حجاب در چهار دسته سلسله عوامل فرهنگی و اعتقادی،بیولوژیکی و روانی،اجتماعی و سیاسی بیان گردید و در همین راستا به ارائه راهکارهایی در جهت ترویج پوشش اسلامی پرداخته شد. این راهکارها به دو قسمت بیرونی و درونی تقسیم شده و برای هر یک اقسامی ذکر گردیده است.
نکاتی چند درباره ویرایش متون درسی
حوزههای تخصصی:
کتب درسی سهم چشمگیری در عرصه نشر دارند و مخاطبان آن غالباً قشرهای فرهیخته فرهنگی و دانشگاهیاند. بدیهی است که مؤلفان و ویراستاران باید با دقت و وسواس بیشتر به تالیف و پیرایش زبان آنها بپردازند و علاوه بر غنا بخشیدن به محتوا، انضباط ساختاری و استواری زبان را که شاخص اصلی این کتابهاست، برقرار کنند.
این مقاله درصدد ارائه برخی نکات ویرایشی است که در شکل دهی این متون نقش برجسته ای دارند. در بخش نخست، ضمن تاکید بر ضرورت رعایت زبان معیار در کتب درسی، به سه ویژگی اصلی این نوع زبان: بینشانگی، نامهجوری، تعادل در تعامل با واژگان بیگانه میپردازیم. در بخش دوم، برخی مسائل ویرایش ساختاری متن، از قبیل: برقراری نظم و ترتیب مطالب، ممانعت از زیاده گویی، ایجاد هماهنگی در متن، تعیین پاراگرافها، برطرف کردن ابهامهای متن و مستندسازی ارائه میشود. این مقاله توجه ویراستاران را علاوه بر واژه و جمله، به واحدهای فراجمله ای متن جلب میکند.