قرآن و علوم اجتماعی (تحقیقات کاربردی در حوزه قرآن و حدیث سابق)
قرآن و علوم اجتماعی سال 5 تابستان 1404 شماره 2 (پیاپی 18) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
انتقال اطلاعات، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر از طریق غیر زبان و گفتار ارتباط غیرکلامی است. قرآن در تبیین ارتباط غیر کلامی به اهمیت خصایص ظاهری در روابط فردی و اجتماعی نظیر حالات چهره، نوع نگاه، لبخند، گشاده رویی، گریه، خنده، پوشش و نظایر آن اشاره کرده که بخش قابل توجهی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مهارت های رفتاری غیرکلامی و تأثیر آن در ارتباطات اجتماعی از دیدگاه قرآن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که حالات چهره بیانگر حالات درونی انسان و از مهم ترین عناصر تعامل میان فردی برای تعامل سالم اجتماعی است. انسان ها می توانند با اتخاذ حالات چهره، متناسب با آن موقعیت، از خود عکس العمل نشان دهند وچهره شاد یا محزون می تواند اطرافیان را خوشحال یا غمگین کند. از مهم ترین کارکردهای مهارت ارتباط چشمی که عامل سلامت ارتباطات اجتماعی ست، کنترل نگاه به ویژه در مورد نگاه به جنس مخالف و نگاه تحقیرآمیز نکردن به دیگران است. مهارت ارتباطی لبخند درانسان ها ایجاد سرور و بهجت نموده، باعث جذب و الفت بین قلوب وسلامت اجتماع می شود. مهارت پوشش و زینت بدن با لباس مناسب، باعث سلامت در ارتباط اجتماعی شده و زمینه پیوستگی و ارتباط با یکدیگر را فراهم می نماید.
تحلیل متن شناختی آیات اجتماعی قرآن کریم بر اساس نظریه کنش گفتاری جان سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات اجتماعی قرآن کریم، به عنوان بخش مهمی از آموزه های وحیانی، نقش بنیادینی در تبیین روابط انسانی، سامان دهی جامعه و هدایت رفتارهای جمعی ایفا می کنند. اهمیت این آیات، به ویژه در عصر حاضر که جوامع با چالش های متعددی مواجه اند، دوچندان شده است. تحلیل این آیات، نه تنها در فهم دقیق تر آموزه های اجتماعی قرآن، بلکه در ارتقای سطح تعاملات انسانی و تحقق عدالت اجتماعی اهمیت دارد. از سوی دیگر، نظریه کنش گفتاری جان سرل، با تمرکز بر ابعاد کارکردی زبان و نحوه تأثیرگذاری گفتار بر رفتار و مناسبات اجتماعی، بستری نوین برای فهم ژرف تر پیام های اجتماعی قرآن فراهم می آورد. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تحلیل متن شناختی ۱۲۰ آیه از آیات اجتماعی قرآن کریم که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، تلاش می کند تا با رویکردی میان رشته ای و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، ابعاد مختلف پیام های اجتماعی قرآن را از منظر کارکردهای گفتاری بررسی کند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که آیات اجتماعی، افزون بر ارائه مفاهیم بنیادین اجتماعی با بهره گیری از ساختارهای زبانی و کنش های گفتاری متنوع، در جهت هدایت، ترغیب، اصلاح و جهت دهی رفتارهای فردی و جمعی جامعه عمل می کنند. هر یک از این کنش های گفتاری در آیات اجتماعی قرآن، با اهداف و کارکردهای خاصی به کاررفته است. کنش های اظهاری (35.71%) برای بیان حقایق دینی و اعتقادی، تبیین احکام و توصیف وضعیت مؤمنان و کافران به کاررفته اند و کنش ترغیبی (34.59%) از طریق افعال امری، جملات نهی، هشدارها و استفهام های انکاری و توبیخی تجلی یافته و مخاطب را به انجام یا ترک عملی خاص دعوت می کند. کنش عاطفی (13.16%) در آیاتی که بیانگر احساسات الهی همچون خشم، نفرت، محبت یا همدردی با بندگان است، به چشم می خورد و در جهت تأثیرگذاری عمیق تر بر مخاطب و برانگیختن احساسات او عمل می کند. کنش اعلامی (9.77%) برای توصیف واقعیت های الهی و اجتماعی به کاررفته و در تبیین حقایق و آموزه های اجتماعی نقش دارد. کنش تعهدی (6.77%) نیز در قالب سوگندها، وعده ها و تهدیدهای الهی در آیات اجتماعی قرآن، ضمانت و تعهد بر انجام کاری را بیان می کند.
موانع فردی و اجتماعی نیکوکاری از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه حل مسائل اجتماعی و عمومی یکی از موضوعات اولویت دار در حوزه ی پژوهش های کاربردی است. نیکوکاری از جمله مفاهیم ارزشمندی محسوب می شود که در آموزه های دینی، به ویژه در قرآن کریم، مورد توجه و سفارش قرار گرفته است. به صراحت قرآن کریم، مؤمنان واقعی کسانی هستند که همواره می کوشند خود را به صفات احسان و نیکوکاری آراسته سازند. نیکوکاری که انجام یک فعل خیر است، مصادیق بسیار گسترده ای دارد و در منابع اسلامی از آن با عنوان «احسان» یادشده است. نمونه هایی از این مصادیق شامل کمک های مالی و مادی و همچنین ساخت بناهای عمومی و عام المنفعه است؛ ازاین رو مفهوم نیکوکاری کارکردهای فراوانی در زمینه های فردی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی دارد. بااین حال، همواره مسائلی وجود دارند که مانع انجام کار خیر می شوند. این عوامل بازدارنده گاه جنبه فردی و گاه جنبه ی اجتماعی دارند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در آموزه های دینی به ویژه قرآن کریم، عواملی مانند بخل، تکبر و فرومایگی به عنوان موانع فردی نیکوکاری معرفی شده اند و عواملی مانند تعریف نادرست نیکوکاری، عدم وجود فرهنگ اعتماد در بین افراد و نهاده ای جامعه، اختلافات و تفرقه های اجتماعی و دینی به عنوان موانع اجتماعی معرفی شده اند. در مقاله ی حاضر این مسئله به عنوان یک پرسش اساسی، با استناد به قرآن کریم مورد کاوش قرارگرفته است. پژوهش پیش رو با بررسی منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و هدف آن، بررسی موانع اجتماعی و فردی نیکوکاری از دیدگاه قرآن است
مبانی عفاف در قرآن و روایات با تأکید بر کارکردهای فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عفاف یکی از ارزش های بنیادین در نظام اخلاقی اسلام، مفهومی چندبعدی است که ریشه در آموزه های قرآنی و روایات دارد. این ارزش که به معنای خودکنترلی، پاک دامنی و پایبندی به حدود الهی است، نه تنها کرامت انسانی را حفظ می کند بلکه روابط اجتماعی را در مسیری سالم و اخلاق مدار تنظیم می نماید. زیست عفیفانه، به عنوان الگویی متعادل برای زندگی، با تقویت خودآگاهی اخلاقی و مقاومت در برابر فشارهای ضد فرهنگی، در جوامع اسلامی معاصر اهمیتی ویژه یافته است. این نوشتار درصدد تبیین مبانی قرآنی و روایی عفاف و بررسی کارکردهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است تا چارچوبی منسجم برای بهره گیری از این ارزش در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی ارائه دهد و راهکارهایی برای تقویت آن در برابر چالش های فرهنگی پیشنهاد کند. نگارنده در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده که مبانی عفاف در قرآن و روایات شامل ایمان، تقوا، خویشتن داری، خودشناسی و تهذیب نفس است. این مبانی، عفاف را به راهبردی تربیتی و اجتماعی تبدیل می کنند که در بعد فردی، آرامش روانی، کاهش اضطراب، افزایش عزت نفس و دوری از رفتارهای پرخطر را به دنبال دارد. در بعد اجتماعی، عفاف با ایجاد مرزهای روشن رفتاری، اعتماد عمومی و امنیت اجتماعی را تقویت کرده و آسیب هایی مانند خیانت، مزاحمت و ناهنجاری های اخلاقی را کاهش می دهد. این نتایج نشان دهنده نقش کلیدی عفاف در پایداری خانواده، انسجام فرهنگی و مقابله با چالش هایی مانند نفوذ فرهنگ های غیر اسلامی و تضعیف نهادهای سنتی است
شاخصه های سرمایه اجتماعی از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین سرمایه های هر جامعه ای است که به پایایی و پویایی جامعه کمک می کند. علی رغم اهمیت این سرمایه در حیات اجتماعی، این پدیده در حدّ کافی در جامعه نهادینه نشده است؛ این امر از رشد آمار طلاق و ازدواج های کم دوام، میزان روزافزون انواع جنایت ها، بی اعتمادی به دیگران، سلطه فرهنگ فردگرایی و...به روشنی دریافت می شود. ضرورت وجود سرمایه اجتماعی سبب شده تا اسلام به مثابه دینی واقع گرا، آحاد جامعه اسلامی را به تولید این سرمایه ترغیب کند. در این نوشتار تلاش شده است تا به مهم ترین شاخصه های سرمایه اجتماعی از منظر قرآن پرداخته شود. روش گرداوری داده در این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای و روش پردازش آن ها مبتنی بر روش اجتهادی با رویکرد تفسیری اجتماعی بوده است. یافته ها بیانگر آن است که قرآن و روایات پایبندی به اعتماد اجتماعی، اخوت دینی، تعاون اجتماعی، همبستگی اجتماعی و تعهد اجتماعی را به عنوان مهم ترین شاخصه های سرمایه اجتماعی مورد تأکید قرار داده است.
واکاوی راهبردهای فرهنگی قرآن کریم در مقابله با نابرابری های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری اجتماعی چالشی دیرینه در جوامع بشری است که ریشه در دسترسی نابرابر به قدرت، ثروت و منزلت دارد. پیشرفت علم، صنعت و روابط اجتماعی این نابرابری ها را پیچیده تر کرده و منجر به درگیری ها، بحران ها و بی عدالتی ها شده است. قرآن کریم به عنوان منبع هدایت، راهبردهای فرهنگی برای مواجهه با این نابرابری ها ارائه می دهد و چارچوب های فکری و عملی برای جامعه ای عادلانه و مطلوب ترسیم می کند. تحقق چنین جامعه ای بدون آگاهی بخشی، معرفت آموزی و دگرگونی نظام فرهنگی، امکان پذیر نیست. این پژوهش با استفاده از داده های قرآنی و روش توصیفی- تحلیلی با هدف تبیین راهبردهای فرهنگی قرآن در مقابله با نابرابری های اجتماعی نگارش یافته است. بر این اساس راهبردهای کلیدی فرهنگی قرآنی عبارت اند از: اصلاحات بینشی به معنای تمرکز بر اصلاح نگرش و درک انسان نسبت به خود که شامل تأکید بر کرامت ذاتی هر فرد، برابری در اصل آفرینش، هدف و حکمت خلقت و حقوق برابر زن و مرد است. این رویکرد، مفاهیم برتری نژادی یا قومی را رد می کند؛ اصلاحات ارزشی به معنای اصلاح نظام ارزشی جامعه از طریق جایگزینی معیارهای سطحی مانند ثروت و قدرت با ارزش های اصیل اسلامی چون ایمان، تقوا، علم و جهاد. این امر به ایجاد سلسله مراتب اجتماعی عادلانه کمک می کند؛ اصلاحات اجتماعی به معنای تبیین نگرش درست به قدرت و ثروت به عنوان ابزارهایی برای خدمت به خلق، مبارزه با فساد و دفاع از مظلومان و نیز ارائه ی راهکارهایی برای کاهش انباشت ثروت و گردش عادلانه آن با هدف جلوگیری از ایجاد شکاف های اقتصادی. بر این اساس می توان نتیجه گرفت نابرابری اجتماعی در جامعه ی توحیدی ناشی از عدم هماهنگی بین باورها، ارزش ها و ساختارهای سیاسی-اقتصادی با آموزه های دینی و راهبردهای فرهنگی پیش گفته است. دستیابی به تمدن نوین اسلامی و جامعه ای عادلانه، نیازمند تربیت افراد از طریق اصلاحات فرهنگی و تحول بنیادین در باورها و ارزش های آنان است. رویکرد قرآن به برابری، به معنای یکسان سازی مطلق نیست بلکه تفاوت های ناشی از استعدادها و تلاش ها به رسمیت شناخته می شود و بر عدالت و تعادل تأکید دارد.