مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
مخاطب
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
61 - 86
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تلاشی است برای شناخت بهتر عواملی که بر وفاداری مخاطبان به پادکست ها مؤثرند. در مرحله ی اول با مرور ادبیات این حوزه، فهرستی از 20 خصوصیت رسانه ها که بالقوه می توانند بر وفاداری مخاطب به رسانه اثر بگذارند تهیه شد. همچنین با استفاده از مطالعات پیشین، یک آزمون 12 سؤالی که میزان وفاداری را اندازه گیری می کند، تهیه شد. پس از این مراحل با اجرای پرسشنامه از گروهی از علاقه مندان به پادکست خواسته شد که با پاسخ دادن به 20 پرسش از نوع طیف لیکرت، میزان 20 خصوصیت ذکر شده را در پادکست مورد علاقه ی خود تعیین کنند. از سوی دیگر از بررسی پاسخ های این افراد به 12 پرسش، میزان وفاداری آنان به پادکست مورد نظر اندازه گیری شد. در مجموع 768 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند که از بررسی روابط معنی دار میان پاسخ های آنان، شدت رابطه ی بین هر یک از 20 خصوصیت پادکست ها بر وفاداری مخاطب به آن ها ارزیابی شد. از فهرست بیستگانه ی مورد مطالعه، هفت خصوصیت با میزان وفاداری رابطه ی قوی نشان دادند. این خصوصیات عبارتند از: «پاسخ گویی به نیازهای مخاطب»، «کمک به افزایش اطلاعات مخاطب»، «استقبال از ارایه ی بازخورد به پادکست»، «اهمیت دادن به احساس و تفکر»، «ارایه ی دقیق اطلاعات»، «کمک به اشتراک اطلاعات مفید» و «فراگیری هدفمند».
تحلیل چیدمان های شیرین عابدینی راد در گفتمان فضا از محیط تا زمینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۱۴۴
49 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات اخیر در هنر چیدمان، مفهوم فضا را از یک بستر صرفاً نمایشگر به عنصری پویا و تعاملی تغییر داده است. در این میان، آثار شیرین عابدینی راد با استفاده از آینه و بازتاب، رویکردی نوین در بازتعریف فضا ارائه می دهند. بااین حال، نحوه تأثیر این عناصر بر درک فضا و مشارکت مخاطب کمتر بررسی شده است. این پژوهش با هدف پرکردن این خلأ پژوهشی، به بررسی نقش آینه و بازتاب در چیدمان های شیرین عابدینی راد پرداخته و تأثیر آن را بر دگرگونی مفهوم فضا، تعامل مخاطب و شکل گیری معنا تحلیل می کند.هدف پژوهش: بررسی نقش آینه و بازتاب در چیدمان های شیرین عابدینی راد و تحلیل تأثیر آن بر دگرگونی مفهوم فضا، تعامل مخاطب و شکل گیری معنا است. این بررسی با تکیه بر نظریه های هنری کاپرو، لیخت، سلانت و جانستون و در نظر گرفتن بستر اجتماعی و نقدهای نهادی انجام می شود.روش پژوهش: توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مشاهده مستقیم و تحلیل آثار منتخب عابدینی راد انجام شده است. در این تحقیق، از نظریه های هنری کاپرو، لیخت، سلانت و جانستون به عنوان چارچوب نظری برای بررسی تعامل میان فضا، نور و آینه بهره گرفته شده و تحلیل نقدهای نهادی و بستر اجتماعی هنر نیز در نظر گرفته شده است.نتیجه گیری: پژوهش نشان می دهد که استفاده از آینه در این چیدمان ها، نه تنها مرزهای فیزیکی و ادراکی فضا را دگرگون ساخته، بلکه مخاطب را از یک نظاره گر منفعل به عنصری فعال در فرایند درک و تفسیر اثر تبدیل کرده است. براساس نظریات کاپرو درباره مشارکت مخاطب و دیدگاه لیخت درخصوص پویایی فضا، می توان نتیجه گرفت که آثار عابدینی راد، فضا را از یک بستر ایستا به محیطی سیال و چندلایه تبدیل می کنند. این ویژگی، علاوه بر ایجاد تجربه ای تعاملی، بستری برای نقد ساختارهای اجتماعی و نهادی نیز فراهم می آورد.
کاربرد هنرهای تجسمی در آگاهی به مخاطب درباره سرطان های کولورکتال
حوزههای تخصصی:
سلامت در جامعه، روندی در حال تغییر است که پیوسته باید موردتوجه قرار گیرد و دنبال راهکاری برای بهبود وضعیت سلامت جامعه بود. سرطان های کولورکتال (CRC) از سرطان های شایع در بین مردان و زنان است، شیوع این بیماری در حال افزایش و میانگین سن بروز آن کاهش یافته و بار اقتصادی و اجتماعی آن در حال حاضر سنگین و رو به شدت یافتن است، بنابراین آگاهی دادن به مردم برای پیشگیری و شناخت این نوع بیماری، مراحل تشخیص، عوارض ناشی از درگیرشدن و آسیب های مبتلا شدن به آن برای بیمار و خانواده او، می تواند مؤثر باشد. یکی از راهکارهای آگاهی دادن، بازنمایی مفهوم این روند بیماری از طریق آثار هنری است. هنر در پزشکی می تواند به عنوان ابزاری برای آموزش سلامت و انتقال پیام آموزشی و توضیحی به مخاطب موردتوجه باشد. بیماران دارای سرطان کولورکتال، قصه های دراماتیکی دارند که داستان آن ها، می تواند سوژه مناسبی برای آثار هنری ازجمله هنرهای تجسمی باشد که ضمن آگاه سازی و آموزش، می تواند به خلق صحنه های احساسی ماندگار منجر شود. علاوه بر آن آگاهی مخاطب از آناتومی بدن خود می تواند عاملی برای پیشگیری و مراقبت باشد. به همین منظور در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که آگاهی از سرطان های کولورکتال از طریق آثار هنری چگونه بازنمایی می شود؟ با این هدف که؛ انتقال پیام های سلامت محور و آگاهی درباره این نوع بیماری به شکل درستی ارائه شود. این پژوهش کیفی، روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد میان رشته ای و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه است. محتوی این بیماری، درگیرشدن بیمار، نوع جراحی توسط جراح کولورکتال، تصاویر واقع گرایانه، به عنوان نمونه مثالی جهت توصیف و تحلیل در آثار هنری استفاده شده است. درنهایت این نتیجه حاصل می شود که هرگونه از آثار هنری توانایی تأثیر مثبت در نگاه مخاطب و توجه بیننده در انتقال پیام درباره بیماری و سلامت دارند.
تحلیل فرایند ارتباطی موزه های هنر معاصر هوشمند با مخاطب «با تأکید بر فناوری واقعیت افزوده (AR)»
حوزههای تخصصی:
موزه ها امروزه با برنامه ها، وفاداری بازدیدکنندگان، تنوع و جذابیت برای عموم و نیز کیفیت ارزیابی می شوند. در فرایند ارتباط با بازدیدکننده، ابعاد گوناگون زیبایی شناسی، یادآوری، تجربه منحصربه فرد حین بازدید حائز اهمیت است. در نتیجه تحولات تکنولوژیک سال های اخیر، در زمینه موزه ها نیز ویژگی های فناورانه به عنوان مزیت رقابتی در جهت مرتفع ساختن اهداف و آرمان های موزه ها مطرح می شوند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فرایند ارتباطی موزه های هنر معاصر هوشمند با مخاطب براساس نظریه ارتباطی یاکوبسن و تبیین راهکارهایی برای ارتقای مقوله ارتباط و به تبع آن تأثیرگذاری مطلوب تر است. پرسشی که در این پژوهش مطرح می شود این است که در جهت رشد و اعتلای هر یک از کارکردهای شش گانه نظریه ارتباطی یاکوبسن و پاسخگویی به نیازهای موزه های هنر معاصر، چه تدابیری را می توان اتخاذ نمود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای از طریق فیش برداری است. تجزیه وتحلیل داده ها کیفی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد در جهت رشد و اعتلای هر کدام از نقش های شش گانه نظریه یاکوبسن و پاسخگویی به اعم نیازهای فرایند ارتباط، تدابیری را می توان به کار بست که بدین شرح است: 1. پیاده سازی زیرساخت فناوری های جدید در کنار نمایشگاه ها، برنامه ها و تجربه ها؛ 2. تلاش درجهت ایجاد ویژگی های تعاملی و به کارگیری بازدیدکننده به عنوان عنصر فعال در حین بازدید؛ 3. لحاظ زمینه های اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی در محیط برنامه مبتنی بر واقعیت افزوده؛ 4. توجه به جنبه سرگرمی و جذابیت بصری چون محتوای رسانه ای گرافیکی، انیمیشن و ویدئو در طراحی و اجرای AR؛ 5. تقویت و جایگزینی حس های از دست رفته خصوصاً برای اقشار خاص؛ 6. رفع نیازهای بستر اینترنت، سخت افزار، نیروی انسانی متخصص و پژوهش های عملیاتی در حوزه واقعیت افزوده.
بایسته های رفتاری مخاطب رسانه در پرتو آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
83 - 113
حوزههای تخصصی:
پیام رسانه ای، مسیری دوطرفه و متشکل از فرستنده (رسانه) و گیرنده (مخاطب) است. در ادبیات دینی نه تنها فرستنده پیام ملزم به رعایت چارچوب های شرعی و اخلاقی است، بلکه گیرنده پیام نیز ملزم به رعایت این چارچوب ها است. قرآن کریم رهنمودهایی در خصوص بایسته های رفتاری مخاطبین دارد که شناخت و کاربست آن نقش بسزایی بر مصونیت مخاطبین در برابر تأثیرپذیری از پیام های رسانه ای منفی دارد. پژوهش حاضر آموزه های قرآنی ناظر به دریافت، پردازش و بازنشر پیام های رسانه ای توسط مخاطبین را بررسی نموده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و ابزارهای گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد آموزه های قرآن کریم در خصوص بایسته های رفتاری مرحله دریافت محتوا شامل «گزینش منبع پیام»، «پرهیز از دروغ شنوی» و «پرهیز از پوچ گرایی»، و در مرحله پردازش محتوا شامل «صحت سنجی»، «احتیاط در تصدیق» پیام های مشکوک، و در مرحله بازنشر محتوا شامل «ارجاع به کارشناس» و «پرهیز از تأیید و انتشار» شایعات و اخبار و مطالب غیرواقعی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که راهکارهای حقوقی کنونی مانند جرم انگاری و محاکمه قضایی بیشتر ناظر به تولید و ارسال پیام توسط «فرستنده» است و در سمت دریافت پیام توسط «مخاطب» خلأ تقنینی وجود دارد. در چنین شرایطی، «ارتقاء سواد دینی مخاطب» از طریق تبیین بایسته های رفتاری، کارآمدتر و کم هزینه تر از ساز و کارهای حقوقی است.
ارائه الگوی داده بنیاد درک معنایی هنرمندان هنرهای تجسمی از تعامل با مخاطبان (مطالعه موردی: هنرمندان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴شماره ۷۰
213 - 250
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی درک معنایی هنرمندان هنرهای تجسمی از تعامل هنرمند با مخاطب پرداخت. سؤال اصلی پژوهش این بود که تعامل بین مخاطب و هنرمند از دیدگاه هنرمندان هنرهای تجسمی تحت تأثیر چه عواملی شکل می گیرد و چه راهبردهایی برای تقویت این تعامل می توان ارائه داد. روش تحقیق از نوع نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) بود. میدان پژوهش حاضر، شهر اصفهان و مشارکت کنندگان پژوهش، هنرمندان و کارشناسان حوزه هنرهای تجسمی بودند که تعداد 14 نفر از آن ها با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند – نظری انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از رویکرد کدگذاری سه مرحله ای نظریه زمینه ای سیستماتیک (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. بر مبنای یافته های پژوهش، شرایط علی تأثیرگذار بر تعامل هنرمند با مخاطب عبارتند از: مجازی شدن، ناترازی چندلایه، مخاطب زدایی هنرمند و مرجعیت اجتماعی هنرمند. شرایط زمینه ای شامل دو مقوله سرگشتگی نهادی و بسترهای اقتصادی ویران است. تعارضات ایدئولوژیک و سیالیت مخاطب دو عامل مداخله گر در تعامل هنرمند و مخاطب هستند. راهبردهای بهبود تعامل بین هنرمند و مخاطب عبارتند از: کارآمدتر شدن نهادها، بازسازی نظام بازاریابی، دیجیتالیزه کردن هنر و بازسازی نظام اندیشه. در نهایت، پیامدهای تحقق این راهبردها شامل تقویت مرجعیت هنری، تقویت منابع سرمایه ای هنر و تقویت کیفیت هنری است. «چرخشِ دیجیتالی و سیالیتِ معنایی تعامل» مقوله مرکزی است.
راهبردهای بازیابی جایگاه مطبوعات در بین مخاطبان رسانه های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۸)
5 - 32
حوزههای تخصصی:
مطبوعات در تاریخ معاصر ایران همواره نقشی تعیین کننده در تحولات اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایفا کرده اند. بااین وجود، رشد رسانه های ارتباطی مجازی و محدودیت هایی که مطبوعات در سال های اخیر تجربه کرده اند، سبب شده است این نقش تعیین کننده با ریزش مخاطبان تضعیف شود. تداوم این وضعیت، با توجه به نقش بنیادی مطبوعات در جامعه ایرانی و جریان سازی آن در تاریخ معاصر، می تواند پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال ارائه راهکارهایی برای بازیابی جایگاه مطبوعات در میان مخاطبان رسانه های جدید بود. برای نیل به این هدف، از روش نظریه زمینه ای (رویکرد کلاسیک ظهوریابنده) استفاده شد. مشارکت کنندگان شامل ۲۹ نفر از متخصصان، استادان دانشگاه، کارشناسان و افرادی بودند که حداقل ۷ سال سابقه حرفه ای در این حوزه داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که ۵ راهکار اصلی برای بازیابی نقش مطبوعات در عصر مجازی می توان ارائه داد: بازسازی نظام تولید محتوا (تحلیلگری محتوا، همگام سازی محتوا و جذاب سازی محتوا)، بازسازی نظام مخاطب شناسی (نیازسنجی مداوم و تقویت تعامل دوسویه)، مجازی سازی ساختاری (پذیرش مجازی، شبکه سازی مجازی، روزنامه اینترنتی)، بازسازی نظام تولید و توزیع (بازسازی شبکه تولید، بازسازی شبکه توزیع، بازسازی شبکه مالی) و بازسازی نظام اعتماد (آزادی بیان، تقویت ماهیت مردمی، استقلال، تغییر قوانین). در صورت تحقق این راهکارها که درهم تنیده اند و ماهیتی سیستمی دارند، می توان انتظار داشت به مرور مخاطبان مطبوعات افزایش یابند؛ هرچند ماهیت این مخاطبان با عصر پیشامجازی متفاوت خواهد بود.
عوامل مؤثر بر استفاده شهروندان تهرانی از تلویزیون های اینترنتی داخل کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۸)
147 - 167
حوزههای تخصصی:
تلویزیون های اینترنتی داخل کشور در سال های اخیر به عنوان امکانی جدید در کنار رسانه ملی و شبکه های ماهواره ای در دسترس شهروندان قرار گرفته است و ازآنجایی که رسانه ملی با روند کاهش مخاطبان روبه رو است، پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل تأثیرگذار بر استفاده شهروندان تهرانی از تلویزیون های اینترنتی داخل کشور و با استفاده از نظریه "استفاده و رضامندی" انجام شده است. روش پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری آن شهروندان تهرانی ۱۵ سال و بالاتر است که از تلویزیون های اینترنتی داخل کشور شامل آیو، نماوا و لنز استفاده می کنند. گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های محقق ساخته صورت گرفته است و حجم نمونه آن ۳۸۴ نفر است. بر اساس نتایج پژوهش، مهم ترین دلایل استفاده از این رسانه شامل سرگرمی و لذت، دسترسی به برنامه ها در زمان و مکان دلخواه، سانسور کمتر برنامه ها نسبت به رسانه ملی، دسترسی به برنامه های جدیدتر نسبت به برنامه های رسانه ملی و دسترسی به برنامه های متنوع تر نسبت به برنامه های رسانه ملی است. پس از دسته بندی انگیزه های مخاطبان مشخص شد، مخاطبان تنها برای برآورده ساختن نیازهای عاطفی خود این تلویزیون ها را تماشا می کنند و تلویزیون های اینترنتی در تأمین نیازهای شناختی، شخصی و اجتماعی مخاطبان موفق نبوده اند. همچنین، بین ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنس، میزان تحصیلات، تأهل و شغل) مخاطبان با انگیزه آن ها برای تماشای تلویزیون های اینترنتی رابطه وجود دارد.
بازاندیشی مفهومی در مصرف آیینی خبر؛ الگوهای رفتار مصرف خبر مخاطبان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان اخبار از طریق رسانه های جمعی و اجتماعی، بخش مهمی از زندگی روزمره انسان ایرانی را به تصرف خود درآورده اند. مطالعه حاضر قصد دارد برای شناخت جایگاه خبر و رسانه های خبری، نوع مواجهه مخاطبان و جزئیات این مواجهه با منابع متعدد و متکثر خبر مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور با بهره گیری از روش تحقیق کیفی، با ۳۲ نفر از مخاطبان بالای ۱۸ سال تهرانی مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی و گروهی انجام داده است. این مطالعه نشان داد، مخاطبانی که ارتباط پیوسته و قوی با خبر دارند، به دلیل کثرت رسانه ها، به ناگزیر مجموعه ای از رسانه ها را با معیارهای ذهنی خود انتخاب می کنند که از نظر آنها برای دریافت تصویر کامل رویدادها کفایت می کنند و برای کسب خبر در دایره بسته این رسانه ها حرکت می کنند. این نوع از مصرف آیینی در ادبیات ارتباطات در سال های اخیر با مفهوم «فهرست رسانه ای» شناخته می شود. براساس یافته های این پژوهش، در مورد مخاطبان کم مصرف، تعریف سنتی مصرف آیینی خبر همچنان مصداق دارد و مواجهه آنها با خبر حاشیه ای و با صرف حداقل انرژی است. مفهوم «فهرست رسانه ای» می تواند به عنوان نقطه عطفی در تغییر نگاه پژوهشگران به مصرف آیینی خبر و تاثیر آن بر مخاطبان تلقی شود.
تبیین عوامل و ویژگی های اقناع کننده گویندگان خبر در رسانه ملی ( ارائه الگویی برای انتخاب مناسب گویندگان خبر در بخش های مختلف خبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویندگان خبر به عنوان یکی از عناصر مهم رسانه ای، می توانند بسترهای جذب، اعتماد، اعتبار و اقناع مخاطب را فراهم آورند و این مهم تاثیر بسزایی در جلوگیری از خطرات احتمالی رسانه های معاند خواهد داشت. پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی تاثیر ویژگی های فردی گویندگان خبر بر جلب اعتماد و اقناع مخاطب، مدلی برای انتخاب گویندگان شبکه های خبری ارائه نماید. روش پژوهش از نوع ترکیبی کمی و کیفی می باشد. جامعه مورد مطالعه مرحله اول پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان حوزه اقناع و خبر برای شناسایی عوامل موثر بر اقناع کنندگی است و جامعه مرحله دوم نیز 384 نفر از مخاطبان برای سنجش و مقایسه میزان اقناع کنندگی گویندگان متفاوت هستند. از نظر پاسخ دهندگان در خصوص وضعیت موجود گویندگی، می توان به کاستی هایی همچون عدم یا کمبود جذابیت، تخصص، مهارت، علاقه به گویندگی، اهمیت دادن به ظاهر، آزادی عمل گوینده، ترس از انتقاد و شکست، همکاری و تعامل گروهی، اهمیت دادن به نظر و پیشنهاد دیگران، قبول انتقاد و پیشنهاد دیگران اشاره کرد. بر اساس آنچه از نظر پاسخ دهندگان و صاحبنظران اخذ شد گویندگی خلاق بهترین الگو برای فعالیت گویندگان در رسانه ملی است. دو محور اصلی فرایند گویندگی خلاق در رسانه ملی، خلاقیت گویندگان و اقناع مخاطبان هستند.