مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
مدلسازی معادلات ساختاری
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
179 - 219
حوزههای تخصصی:
سازمان ها به منظور دستیابی به اهداف خود، نیازمند عوامل متعددی می باشند که یکی از مهم ترین آنها، وجود مشارکت سازمانی است. استانداری اصفهان نیز در راستای انجام مأموریت سازمانی خود تلاش می کند با برنامه محوری و جلب مشارکت کارکنان و بهره گیری از نظرات و پیشنهادهای آنها نسبت به ارائه خدمات با کیفیت اقدام نماید. تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل افزایش مشارکت کارکنان در استانداری اصفهان انجام گردیده و برای این منظور، 54 عامل تأثیرگذار بر مشارکت کارکنان -از طریق بررسی ادبیات تحقیق- استخراج شده است. جامعه تحقیق مورد نظر متشکل از کلیه کارکنان و مدیران استانداری اصفهان بوده و 21 نفر که عبارت از مدیران ارشد سازمان بودند، به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شده و با استفاده از روش دلفی فازی، نظرات آنها مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل نهایی- با استفاده از کدگذاری- در 7 بعد رهبری، رضایت شغلی، ارزیابی عملکرد، هدف گذاری و سیاست گذاری شفاف، فرهنگ سازمانی، اقدامات منابع انسانی و ساختار سازمانی طبقه بندی شده اند و ارتباط آنها با استفاده از روش دیمتل، ترسیم و مدل مفهومی تحقیق ارائه شده که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی کمی مدل و فرضیات تحقیق با نظرسنجی از 82 نفر از کارشناسان پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین رهبری و اقدامات منابع انسانی؛ رهبری و ساختار سازمانی؛ ساختار سازمانی و هدف گذاری و سیاست گذاری؛ اقدامات منابع انسانی و فرهنگ سازمانی؛ فرهنگ سازمانی و ارزیابی عملکرد؛ هدف گذاری و سیاست گذاری و اریابی عملکرد؛ ارزیابی عملکرد و رضایت شغلی؛ رضایت شغلی و مشارکت کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
بررسی تأثیر اعتماد نهادی بر کیفیت زندگی شهروندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
105 - 128
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی به عنوان یک فعالیت در جهت منافع عمومی در نظر گرفته می شود و خیر مشترک اصل مرکزی در نظریه برنامه ریزی است؛ بر این اساس عمل برنامه ریزی به اعتماد نیازمند است. در عین حال اثربخشی فرایندهای برنامه ریزی مشارکتی نیز در گرو اعتماد است. این در حالی است که برنامه ریزی شهری معاصر به دلیل ماهیت بوروکراتیک و ناتوانی در درک و کار برای شهروندان با بحران اعتماد مواجه است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر اعتماد نهادی شهروندان بر کیفیت زندگی آنان در راستای برنامه ریزی زیستگاه های انسانی پایدار و برابر است. داده های مورد نیاز این پژوهش از پایگاه پیمایش ارزش های جهانی استخراج گردید. به منظور دستیابی به هدف تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که بین اعتماد نهادی و کیفیت زندگی شهری رابط معنادار و مثبت وجود دارد؛ با افزایش اعتماد نهادی، کیفیت زندگی شهروندان بهبود می یابد. اعتماد نهادی 9/22 درصد از تغییرات واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می نماید. با بهبود اعتماد نهادی، امکان برنامه ریزی مشارکتی فراهم می گردد، احساس تعلق به جامعه در میان شهروندان افزایش یافته و کیفیت زندگی بهبود می یابد.
تأثیرات مؤلفه های محسوس و نامحسوس کالبدی بر ساختار محلات در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: محله سیدمحمود دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۸۲-۵۳
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی در ادبیات شهرسازی شالوده ای ارزشمند به شمار می روند و حامل ارزش های نسل های پیش از خود و میراث کشورند که نگاهی علمی برای تسهیل در توسعه این بخش از شهرها الزام آور و استفاده از روش ها و ابزارهای نوین در آن ها ضروری است. شناخت ساختار فضایی و کالبدی محلات شهری بالأخص بافت های تاریخی و فرسوده می تواند ما را برای برنامه های توسعه آینده شهرها و ارائه طرح های متناسب به ابزاری کارآمد مجهز نماید. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناخت اثرات مؤلفه های کالبدی و چیدمان فضا در ساختار محلات تاریخی با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای دستیابی به این هدف پس از مطالعه مبانی نظری، به منظور سنجش تاثیر مولفه های کالبدی پایه بافت تاریخی برای تولید نقشه ها از نرم افزارهایAutocad ،Depthmap و GISو برای تحلیل داده ها نیز از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos Graphic 22 استفاده گردیده است. نتایج استفاده از این روش نشان دهنده تاثیر بیشتر مولفه های کالبدی ملموس در ساختار محله با بار عاملی ۰.۹۴۳ نسبت به مؤلفه های کالبدی ناملموس با بار عاملی ۰.۷۰۷ است. علاوه بر این، از بین متغیرهای مؤلفه کالبدی ملموس، «عرض معبر» با بار عاملی 0.۶۳۰ و «محصوریت» با بار عاملی 0.۶۰۴ در بالاترین رتبه قرار دارند، از بین متغیرها مؤلفه کالبدی ناملموس نیز، «چیدمان فضا» با بار عاملی ۰.۶۲۱ از وزن بالاتری نسبت به بقیه عوامل برخوردار است که از بین عوامل این مؤلفه نیز «اتصال فضا» با بار عاملی ۰.۸۷۸ از وزن بالاتری برخوردار است. لازم به ذکر است که در بین «عمق» و «انتخاب» فضا ارتباط معنادار وجود دارد، چراکه هرچه عمق فضایی و نقاط کور فضا بالاتر باشد انتخاب آن فضا برای عبور کمتر خواهد بود. علاوه بر این، یافته ها حاکی از آن است که بر خلاف تصور موجود، طول معابر کمترین اثربخشی را در پویایی محلات دارد.
ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
27 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه به منظور افزایش کارایی ، اثربخشی، کاهش هزینه ها و ارتقاء سطح عملکردی سازمان ها مطابق با انتظارات ذینفعان، نظام ارز یابی عملکرد واحد های سازمانی، نه تنها در بخش خصوصی، بلکه در بخش دولتی نیز مهم تلقی گردیده و به یک چالش اساسی برای مدیران تبدیل شده است. با توجه به نقش قابل توجهی که مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی در توسعه صنعت دفاعی و در نتیجه ارتقاء بازدارندگی دارند، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد آنها در دستیابی به این هدف، اهمیت روز افزونی پیدا نموده و وجود نظام کارآمد ارزیابی عملکرد این واحد ها در بخش دفاع، ضرورتی انکار ناپذیر است. گرچه در حال حاضر ارزیابی عملکرد این واحد ها تا تا حدودی صورت می گیرد اما بررسی ها نشان می دهد که نواقص موجود در نظام فعلی ارزیابی عملکرد آنها، از مهمترین دلایل عدم بکارگیری آن در عمل می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی مبتنی بر رویکرد های چند بعدی، از کارکرد آنها در رفع نیاز های دفاعی تا عملکرد در محور های مورد توجه ذینفعان مختلف، می باشد. ابتدا با مرور تحقیقات پیشین، معیارهای ارزیابی شناسایی شده و سپس با تشکیل گروه کانونی متشکل از 15 نفر از مدیران کارشناسان و اعضای هیئت علمی مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی، این معیارها بومی و تعدادی معیار جدید اضافه گردید. سپس برای رسیدن به عامل های اصلی و تایید معیارها، روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی به کمک نرم افزار SPSS و PLS به کار گرفته شد.
ارائه الگوی تاب آوری مالی در صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اخیرا بحران کووید-19، صنعت هتلداری را با مخاطرات مالی زیادی مواجه نموده است، به گونه ای که به دلیل عدم کسب درآمد، منجر به تعطیلی برخی هتل ها و بیکاری کارکنان آنها شده است. ازاین رو تاب آوری مالی صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی مورد توجه قرار گرفت. در این پژوهش، الگوی تاب آوری مالی صنعت هتلداری در راستای پیش بینی درماندگی مالی با رویکرد کمی (مدلسازی معادلات ساختاری) ارائه شده است. پس از مروری بر پیشینه پژوهش، نگرش مدیران هتل از طریق یک پرسشنامه ی محقق ساخته، بررسی شد. شرکت کنندگان از بین 135 هتل استان تهران در بهار ۱۴۰2 انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد عامل مداخله گر "حفظ محیط زیست" بر تاب آوری مالی صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی تأثیر چندانی ندارد. بنابراین، صنعت هتلداری می تواند جهت پیش بینی درماندگی مالی از طریق به کارگیری راهبرد های شناسایی شده، زمینه را برای تاب آوری مالی فراهم نماید تا این صنعت بتواند در شرایط بحران، از لحاظ مالی تاب آور شده و به حیات خود ادامه دهد.
تأثیر نوآوری مبتنی بر فین تک بر نوآوری سبز با در نظر گرفتن نقش تأمین مالی سبز و مدیریت منابع انسانی سبز در نهادهای مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اقتصادی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
723 - 746
حوزههای تخصصی:
این مقاله تأثیر فناوری های مالی دیجیتال (فین تک) بر نوآوری سبز در نهادهای مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی می کند. مشکلات زیست محیطی ازجمله گرم شدن زمین و آلودگی، لزوم توجه به نوآوری سبز را افزایش داده است؛ نوآوری سبز به عنوان راهبردی کلیدی به منظور ترکیب توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست برای دستیابی به توسعه پایدار مطرح می شود. در این میان، فناوری های دیجیتال مانند بلاکچین، داده های بزرگ، محاسبات ابری و هوش مصنوعی به طور فزاینده ای در خدمات مالی ادغام شده و تأثیرات مثبتی بر کاهش هزینه های مبادله، افزایش کارایی و رشد بخش خدمات مالی دارند. این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد که فین تک چگونه می تواند فرصت هایی جدید برای نوآوری سبز شرکتی ایجاد کند. به منظور تحلیل این تأثیر، پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش تأمین مالی سبز و مدیریت منابع انسانی سبز، تأثیر نوآوری مبتنی بر فین تک بر نوآوری سبز را ارزیابی می کند. داده های مورد نیاز از 270 نفر از کارکنان نهادهای مالی شامل بانک ها، بیمه ها و صندوق های سرمایه گذاری جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج نشان دادند که نوآوری فین تک تأثیر مثبت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق تأمین مالی سبز) بر نوآوری سبز دارد. علاوه بر این، مدیریت منابع انسانی سبز نیز به عنوان عاملی تعدیل گر، تأثیر فین تک بر نوآوری سبز را تقویت می کند. این یافته ها اهمیت فین تک در تسریع نوآوری های زیست محیطی در نهادهای مالی را برجسته می کند.
اثر مسئولیت اجتماعی هتل ها بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی تصویر برند، تعهد و رضایت مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
59 - 75
حوزههای تخصصی:
با توجه به تعداد تأسیسات اقامتی موجود و شمار گردشگران، هتل ها برای جذب هرچه بیشتر گردشگران باید با هم رقابت کنند. افزایش رقابت، تنوع در سلیقه و نیازهای مشتریان و ظهور فنّاوری های جدید هتل ها را ملزم به ارائه خدمات و تجربیات متمایز برای جذب و حفظ مشتریانشان کرده است، زیرا مشتریان وفادار بر عملکرد هتل ها اثری مثبت خواهند گذاشت. یکی از عوامل ایجاد ارزش برای مشتریان هتل ها توجه به ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎعی است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مسئولیت اجتماعی هتل ها بر وفاداری مشتریان براساس نقش میانجی تصویر برند و تعهد و رضایت مشتری است. نمونه آماری دربردارنده مهمانان هتل های چهار و پنج ستاره شهر تهران است که به صورت در دسترس نمونه گیری شده است. برای سنجش ارتباط بین متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مسئولیت اجتماعی هتل ها در متغیرهای تصویر برند، تعهد، رضایت و وفاداری تأثیری مثبت می گذارد؛ بنابراین، هتل ها می توانند با پرداختن به مسئولیت های اجتماعی، از طریق بهبود تصویر برند و تعهد و رضایت مشتری، باعث وفاداری و تکرار اقامت آن ها در هتل شوند و عملکرد خود را بهبود بخشند.
مدل آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال در بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال، به موضوع اصلی بحث در محافل دانشگاهی و سازمانی تبدیل شده است ودرک آن یکی از چالش ها و اولویت های اصلی در نظریه و عمل می باشد. بر همین اساس، هدف این پژوهش، توسعه یک مدل است که اجزاء سازنده آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال و پیشایندها و پیامدهای آن را مفهوم-سازی کند. برای رسیدن به این هدف، از روش پژوهش آمیخته اکتشافی (تحلیل مضمون- مدلسازی معادلات ساختاری) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران می باشد. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی، بر اساس منطق نمونه گیری نظری، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران ارشد و میانی در سازمان انجام شد. در بخش کمی نیز، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها بصورت متوالی و در دو مرحله انجام شد: در بخش کیفی، از دستور العمل براون و کلارک در تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. در بخش کمی نیز، از روش مدلسازی معادلات ساختاری بر مبنای حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال از چهار بعد افراد، ساختار، فرایندها و تعاملات و حکمرانی داده تشکیل شده است. یافته ها همچنین بیانگر این است که آمادگی سازمانی نقش میانجی را در رابطه میان محیط دیجیتال و سازمان دیجیتال را ایفا می کند. در نهایت، رهنمودهای نظری و مدیریتی مورد بحث قرار گرفت و پیشنهاداتی برای پژوهشگران آتی ارائه شد.
اندازه گیری شاخصها و عوامل مؤثر بر بهره وری منابع انسانی در سازمان های علمی وفناورانه (مورد مطالعه: سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۲
145 - 129
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی از مهمترین منابع در سازمان ها است، در این راستا شناسایی عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی منجر به توسعه فردی و سازمانی و عملکرد در این نوع از سازمان ها می گردد. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص ها و عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی در سازمان علمی و فناورانه جهاد دانشگاهی علم و صنعت است. روش تحقیق از بعد هدف، کابردی و توسعه ای و از نظر گردآوری و تحلیل بصورت کیفی و کمی (ترکیبی) است. جامعه آماری تحقیق مدیران، خبرگان و کارشناسان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است. در بخش کیفی با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حدکثر تنوع و در بخش کمی با استفاده از نمونه گیری تصادفی نمونه آماری تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از تحلیل مضمون و روش کمی استفاده شده است. نتایج بیانگر این است پنج مضمون سازمان دهنده شامل: دارا بودن مهارت و دانش، تعهد و روحیه تیمی، برنامه ریزی اثربخش و کارا، رقابت پذیری و توسعه گرایی برای شاخص ها استخراج گردید. هشت مضمون سازمان دهنده شامل: خلاقیت، آموزش و یادگیری، رهبری و مدیریت، رضایت شغلی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزه شغلی، حمایت سازمانی برای عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی استخراج گردید. نتایج تحلیل نشان می دهد که عوامل موثر بصورت معناداری بر شاخص های بهره وری منابع انسانی تاثیرگذار است. چارچوب ارائه شده برای شاخص ها و عوامل موثر منجر به غنای تحقیقات نظری و همچنین می تواند به عنوان راهنمای عملی و اقدام اجرایی در اختیار مدیران و برنامه ریزان حوزه منابع انسانی قرار بگیرد تا از این طریق اثربخشی نتایج و عملکرد فعالیت های علمی و فناورانه بهبود یابد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش (مورد مطالعاتی: مؤسسه دانشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش در یکی از سازمان های فعال در حوزه تحقیق و توسعه فناوری، نوآوری و مدیریت دانش تدوین شده است. مدیریت دانش، به ویژه اشتراک دانش، در سازمان ها به عنوان یک راهکار مهم برای توسعه سرمایه انسانی و ایجاد مزیت رقابتی شناخته می شود. مقاله ابتدا به اهمیت سرمایه انسانی، شامل دانش، مهارت ها و شایستگی های کارکنان، پرداخته و نقش آن در نوآوری و بهره وری سازمانی را تحلیل می کند. روش تحقیق شامل ترکیب داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختارمند و داده های کمّی از پرسش نامه های طراحی شده بر اساس تحلیل مضمون است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان ارشد و کارکنان مؤسسه دانشمند بوده و ابزارهای آماری مختلفی ازجمله آزمون کفایت نمونه گیر (KMO)، آزمون بارتلت، تحلیل عاملی تأییدی (CFA)، معادلات ساختاری (SEM)، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR)، روایی همگرا و واگرا و درنهایت شاخص نیکویی برازش (GOF) برای تحلیل داده ها به کار گرفته شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عامل در ارتقای سرمایه انسانی، فعالیت های مرتبط با اشتراک دانش است. این فعالیت ها شامل اشتراک تجربیات، دانش فنی و علمی، و بهبود مهارت های کارکنان می شود. عوامل دیگری مانند رهبری مؤثر، ایجاد شبکه های ارتباطی، و فرهنگ یادگیری سازمانی نیز تأثیر بسزایی دارند. علاوه بر این، ایجاد ابزارهای مدیریت دانش، تدوین نظام پاداش دهی، و تشکیل محیط های یادگیری فعال از دیگر پیشنهادها تحقیق برای تقویت اشتراک دانش هستند. نتایج نشان می دهد که ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش، منجر به بهبود بهره وری، توسعه توانمندی ها و افزایش نوآوری در سازمان می شود. مقاله تأکید دارد که برای دستیابی به این اهداف، باید از روش های نوین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی مناسب بهره گرفت.
ارزیابی اجتماعی مدل محرومیت درون شهری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در منطقه 18 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
230 - 259
حوزههای تخصصی:
محرومیت فراتر از معیار فقر تک بعدی و صرفاً درآمدی، یک تجربه زیسته با ماهیت چندوجهی است. این پدیده، ساختارهای پیچیده و زیربنایی نابرابری را آشکار می سازد و به پژوهشگران و سیاست گذاران امکان می دهد تا مداخلات مؤثرتری را برای مقابله با آن پیشنهاد دهند. هدف از این رویکرد چندبعدی، توسعه مدل های به روزتری از فرایندهای محرومیت زا است که بتوانند درک عمیق تری از پدیده فقر و نابرابری ارائه کنند. از این رو، این پژوهش با هدف ارزیابی اجتماعی مدل محرومیت درون شهری در منطقه ۱۸ تهران، که جمعیتی بالغ بر ۴۵۰ هزار نفر دارد، به بررسی این ابعاد پرداخته است. این تحقیق با بهره گیری از روش کمی پیمایش و تکنیک تحلیلی مدل سازی معادلات ساختاری، به بررسی دقیق روابط بین ابعاد مختلف محرومیت پرداخته است. هدف اصلی، بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم شش بُعد محرومیت (اجتماعی، روانی، شناختی، اقتصادی، مسکن و فضایی) بر یکدیگر و ارائه یک مدل ترکیبی جدید است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محرومیت و نابرابری درون شهری در این منطقه، بیش از آنکه به زیرساخت های کالبدی وابسته باشد، تحت تأثیر ابعاد روانی و شناختی قرار دارد. این ابعاد بر شاخص های اجتماعی اثرگذار بوده و احساس محرومیت را در شهروندان تقویت می کنند. به عبارت دیگر، محرومیتی که ساکنان این منطقه تجربه می کنند، نه تنها به درآمد، بلکه به شرایط مکانی و احساس درونی آنها نیز مرتبط است. در میان ابعاد مورد بررسی، محرومیت روانی-شناختی بیشترین تأثیر را بر سایر ابعاد داشته است. با وجود اقدامات نوسازی و تسهیلات دولتی در زمینه مسکن و زیرساخت، این سیاست ها نتوانسته اند احساس محرومیت را کاهش دهند؛ زیرا رویدادهای اقتصاد کلان تأثیر قوی تری بر وضعیت زندگی شهروندان دارند. در نهایت، یافته ها تأکید می کنند که فضاهای شهری با زیرساخت های ناپایدار و محرومیت مسکن نمادهای اصلی محرومیت درون شهری در این منطقه هستند که به شدت بر استانداردهای زندگی اجتماعی خانواده ها تأثیر می گذارند.