مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
تحلیل کیفی
محبوبیت موتورسیکلت به خصوص در میان جوانان، اهمیت ایمنی این وسیلیه نقلیه و پیامدهای ناشی از رعایت نکردن موارد مرتبط با ایمنی به ویژه استفاده از کلاه ایمنی را پررنگ کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی دلایل استفاده نکردن از کلاه ایمنی توسط راکبان موتورسیکلت در شهر گرگان است. این مطالعه با رویکرد کیفی و در قالب روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعیه آماری پژوهش، موتورسواران شهر گرگان هستند که با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده اند. داده های پژوهش حاصل پانزده مصاحبیه نیمه ساخت یافته است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده است. یافته های پژوهش در قالب شش مضمون اصلی استخراج شده است؛ این شش مضمون عبارت اند از: هنجارهای ذهنی با دو مضمون فرعی برچسب زنی و تحقیر و تمسخر، محدودیت های ایجاد شده توسط کلاه ایمنی در قالب سه مضمون فرعی محدودیت های ظاهری، فیزیکی و ایمنی، منش موتورسواری شامل دو مضمون فرعی آموزش ناکافی و عادت های رفتاری، فقدان اعتماد نهادی با سه مضمون فرعی اعتمادنداشتن به قانونگذار، مجریان قانون و سازوکار اجرای قوانین، خوداستثناپنداری شامل دو مضمون فرعی تقلیل خطر و فقدان تجربیه مستقیم خطر و احساس عاملیت همراه با دو مضمون فرعی خودابرازی و ابرازتوانمندی.
مدیریت استعداد در هندبال: شناسایی عوامل به کارگیری، توسعه و نگهداشت استعداد در ورزش هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل بکارگیری، توسعه و نگهداشت استعداد در ورزش هندبال ایران براساس نظریه داده بنیاد بود. این پژوهش از نوع پژوهش های اکتشافی و دارای ماهیّت کیفی بود. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعه اسناد و مصاحبه با 15 نفر از صاحب نظران حوزه هندبال به صورت مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند صورت گرفت که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تئوری زمینه یابی در سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها بیانگر وجود 20 مفهوم مؤثر در بخش بکارگیری استعداد بود که در شش مؤلفه اصلی دسته بندی شدند. در بخش توسعه استعداد، 25 مفهوم مؤثر در هشت مؤلفه و در بخش نگهداشت استعداد نیز، 22 مفهوم مؤثر در در هفت مؤلفه طبقه بندی شدند. براساس نتایج تحقیق، راهبردهای؛ استفاده از متخصصان و مربیان شایسته، استفاده از امکانات و تجهیزات باکیفیت، برگزاری مسابقات و اردوها، آموزش اصولی و علمی استعدادها، پوشش رسانه ای، حمایت مادی و معنوی از افراد مستعد می تواند کمک رسان مسئولین حاکمیّتی در راستای مدیریت استعداد هندبال کشور باشد.
شناسایی راهبردها و پیامدهای توسعه هندبال جمهوری اسلامی ایران با رهیافت داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
88 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی راهبردها و پیامدهای توسعه هندبال جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد بود.روش شناسی: این پژوهش از نوع پژوهش های اکتشافی و دارای ماهیّت کیفی بود که به صورت پی-در پی انجام پذیرفت. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعه اسناد و مصاحبه با 14 نفر از صاحب-نظران حوزه هندبال به صورت مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند صورت گرفت که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تئوری زمینه یابی در سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها بیانگر وجود 195 گویه مؤثر در بخش راهبردها بود که در 17 مقوله فرعی(مؤلفه)؛ تقویت بخش خصوصی و حرفه ای سازی، حمایت مالی، تقویت منابع مالی، برنامه ریزی، اجرایی، ارتباطی، ساختاری، نظارتی، منابع انسانی، آموزشی– پژوهشی، تبلیغاتی– رسانه ای، مشارکت ورزشی، مدیریت استعداد، حمایتی، نگرشی، اماکن ورزشی و تجهیزات ورزشی بود که در پنج مقوله اصلی دسته بندی شدند. در بخش پیامدها نیز، 108 گویه در پنج مقوله ؛ هندبالی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی طبقه بندی شدند.نتیجه گیری: به طور کلی بر اساس یافته های این پژوهش، راهبردها و پیامدهای ارائه شده می تواند به مسئولین حاکمیّتی در راستای توسعه همه جانبه هندبال کشور کمک شایانی نماید.
مدل مفهومی تاب آوری روان شناختی بر اساس آیات و روایات
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
254 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به مدل مفهومی تاب آوری روان شناختی به عنوان سازوکار مقاومت و انطباق مثبت افراد در شرایط دشوار و رویدادهای ناگوار زندگی است. از نظر روان شناسان، تاب آوری فرآیندی پویاست که به افراد امکان می دهد با استفاده از توانمندی ها و مهارت های شخصی خود، در مواجهه با فشارها، آسیب ها و محرک های تنش زا، نه تنها دچار شکست نشوند، بلکه به رشد و تقویت فردی نیز دست یابند. در همین راستا، این پژوهش با هدف دستیابی به مدل مفهومی تاب آوری روان شناختی در آیات و روایات طراحی شده است، تا مبنایی نظری و کاربردی براساس منابع اسلامی، برای ارتقای تاب آوری در حوزه روان شناسی مثبت گرا فراهم آورد. در این پژوهش از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی بهره گرفته شد؛ روشی که به طور خاص برای استخراج، فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی نظیر قرآن کریم و متون روایی کاربرد دارد. این روش به پژوهشگر امکان می دهد تا با بررسی عمیق و نظام مند متون، مضامین مرتبط با تاب آوری را شناسایی و تبیین نماید. فرایند تحلیل در پنج مرحله متوالی انجام گرفت: نخست، مشاهده نظام مند و انتخاب هدفمند منابع معتبر؛ دوم، غرقه شدن در محتوا از طریق مطالعه مکرر و دقیق متون به منظور درک عمیق معنایی؛ سوم، صورت بندی یافته ها و استخراج مفاهیم کلیدی در قالب گزاره های روان شناختی؛ چهارم، اعتبارسنجی یافته ها با اتکاء به نظر متخصصان حوزه های دینی و روان شناسی و مقایسه با مبانی نظری؛ و در نهایت، بازنگری و ارائه گزارش نهایی با هدف دستیابی به مدلی مفهومی و قابل اتکاء. این رویکرد کیفی امکان می دهد تا ارتباط میان آموزه های دینی و سازه های روان شناسی مثبت گرا، از جمله تاب آوری، با دقت بیشتری روشن شود. در گام نخست، مفاهیم و گزاره های مرتبط با تاب آوری از آیات و روایات استخراج شد، سپس با به کارگیری اصول پیش پردازش متن همچون هم معنایی، چندمعنایی و حوزه های معنایی مورد تحلیل قرار گرفت. بر این اساس، 9 مؤلفه اصلی تاب آوری شامل تعهد مذهبی، پذیرش، نگرش تکلیف مدارانه، جهت گیری هدف، قوت اراده، پایداری در برابر دشواری ها، ظرفیت بالای سازگاری، صلابت و کنترل هیجانی شناسایی شد. در ادامه، مؤلفه ها بر پایه شباهت کارکردی دسته بندی شدند. برای اطمینان از اعتبار پژوهش، نظر ۱۰ تن از متخصصان علوم دینی و روان شناسی دریافت شد و نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) محاسبه شد که به ترتیب بالاتر از 0.62 و 0.79 به دست آمد. براساس یافته های این پژوهش، تاب آوری روان شناختی متشکل از چهار بُعد اساسی وظیفه شناسی، پایداری، انعطاف پذیری و رشد شخصی است. این ابعاد نمایانگر جنبه های گوناگون توانایی فرد در مواجهه با مشکلات و چالش های زندگی بوده و می توانند به عنوان شاخص هایی معتبر برای سنجش میزان تاب آوری افراد مورد استفاده قرار گیرند. شناسایی این ابعاد نه تنها در فهم عمیق تر سازه تاب آوری اهمیت دارد، بلکه زمینه ای کاربردی برای توسعه ابزارهای سنجش ازجمله پرسشنامه های استاندارد فراهم می سازد. افزون بر این، نتایج به دست آمده می تواند مبنای طراحی مداخلات روان شناختی و بسته های آموزشی هدفمند قرار گیرد که هدف آن تقویت ظرفیت های تاب آوری و ارتقای کیفیت زندگی افراد در حوزه های مختلف به ویژه آموزش و تربیت است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر گامی مؤثر در جهت تلفیق مبانی نظری با کاربست های عملی در روان شناسی مثبت گرا و آموزش نیروی انسانی به شمار می آید.
مطالعه و تبیین مؤلفه های سبک زندگی شهید رئیسی از منظر آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
431 - 462
حوزههای تخصصی:
شهید رئیسی با اتکا به ویژگی های فردی، مهارت های بالای اجتماعی و مدیریت جهادی خود توانست با نفوذ اجتماعی بین آحاد مردم نقش آفرینی ویژه و منحصربفرد در تاریخ روسای جمهور کشور داشته باشد. این شهید با الهام از امامین انقلاب اسلامی، خوانشی جدید در نظام حکمرانی و عرصه مدیریت جهادی پی ریزی نمود. هدف اصلی پژوهش واکاوی مؤلفه هایی از سبک زندگی شهید رئیسی از منظر مقام معظم رهبری است. تحقیق کیفی حاضر با روش تحلیل مضمون با تمرکز بر بررسی سبک و سیره شهید رئیسی به عنوان یکی از مسئولان جهادی تمدن ساز موفق و شناخته شده از منظر مقام معظم رهبری می باشد. سخنرانی های معظم له در این زمینه بررسی شد که محقق به 49 مضمون پایه، 5 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر (ساحت فردی، ساحت سیاسی، ساحت اجتماعی، ساحت اعتقادی و ساحت مدیریتی) دست یافت. یافته های تحقیق بیانگر آن است با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری باید به شاخص های سبک زندگی شهید رئیسی توجه نمود و از آنها به منظور تحول در نظام حکمرانی کشور برای بهبود مدیریت و عملکرد مطلوب در سطح کشور بهره مند شد.
مسائل، چالش ها و حوزه های موضوعی آینده علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران: تحلیل دیدگاه های متخصصان این حوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ریشه شماری از کاستی ها و مشکلاتِ مربوط به مسئله یابی و انتخاب موضوع و بخشی از آسیب های پژوهش ها در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی می تواند ناشی از نامشخص بودن مسائل و چالش های اساسی این رشته و عدم توجه به نیازها و زمینه های مطالعاتی فعلی و آینده در این حوزه باشد. همین امر لزوم مطالعه و پژوهش در خصوص مسائل و نیازهای پژوهشی آینده در این رشته را روشن می سازد. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است تا به شناسایی مسائل و چالش های پیش رو و حوزه های مطالعاتی آینده در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه متخصصان این حوزه بپردازد.
روش: رویکرد پژوهش حاضر برحسب نوع داده ها کیفی بوده و برای گردآوری داده ها از مصاحبه الکترونیک مبتنی بر پرسشنامه باز-پاسخ استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل دانشجویان و دانش آموختگان دکتری، اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی و آزاد و وابسته به پژوهشگاه ها در این حوزه در ایران بود. به منظور تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ملاک انتخاب نمونه ها، تمایل به شرکت در پژوهش و دارا بودن حداقل 5 سال سابقه خدمت در مراکز آموزشی و پژوهشی مرتبط با حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بود. با توجه به هدف نهایی پژوهش در خصوص مطالعه مسائل و حوزه های موضوعی پیش رو در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، بررسی شد که افراد شرکت کننده در پژوهش تا حد امکان از سوابق پژوهشی مرتبط با مطالعه موضوعات و زمینه ها پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مسائل، نیازها و مشکلات این رشته به صورت های مختلف برخوردار باشند. در ادامه، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، از افراد مذکور درخواست شد که در صورتی که افراد دیگری را می شناختند که در زمینه مسائل، چالش ها و موضوعات رشته تجربیات یا دیدگاه هایی دارند، در پایان پرسشنامه، برای شرکت در مطالعه معرفی کنند. نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پژوهشگران براساس شاخص اشباع نظری به این نتیجه رسیدند که اطلاعات دریافتی از سوی شرکت کنندگان، تکرار همان مطالب قبلی و دارای هم پوشانی با آن هاست و اطلاعات مفهومی تازه ای در اظهارات آن ها یافت نمی شود. در نهایت، از نظرات 22 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی و شناسایی مؤلفه ها از روش تحلیل تفسیری بهره گرفته شد. مدیریت و کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 2020 صورت گرفت. جهت حصول اطمینان از پایایی نتایج، از روش پایایی بازآزمون (شاخص ثبات کدگذاری) استفاده شد که مقدار آن 83 درصد بدست آمد.
یافته ها: تحلیل متون حاصل از مصاحبه با متخصصان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، به شناسایی 54 مسئله در این حوزه انجامید. بر طبق این یافته ها، بسیاری از چالش های شناسایی شده در پژوهش حاضر، تنها مختص رشته علم اطلاعات و دانش شناسی نبوده و شماری از آن ها در سایر رشته ها به ویژه رشته های علوم انسانی و اجتماعی نیز مطرح هستند. منشأ برخی از این مشکلات به شرایط محیطی شامل عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فناوری و غیره و به طور کلی، به سیاست گذاری ها و شرایط حاکم بر جامعه برمی گردند و برخی دیگر متأثر از شرایط حاکم بر خود رشته هستند. در میان مسائل و چالش های شناسایی شده، متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی تأکید ویژه ای بر مسائل مربوط به آموزش و نظام آموزش عالی داشتند. بیشترین مشکلات مطرح شده از سوی آن ها مربوط به وضعیت بروندادهای علمی این رشته بوده است. به علاوه، با توجه به روند سریع تحولات امروز و تداوم آن ها در آینده، یکی از مهم ترین نگرانی های متخصصان این رشته، توان همراهی و سازگاری با روند تحولات همه جانبه و مدیریت آن ها در راستای رسیدن به اهداف و رسالت های خود است. حوزه های موضوعی آینده از سوی متخصصان این رشته در 10 محور اصلی شامل آموزش، پژوهش و تولید علم، مطالعات کاربران، سازماندهی اطلاعات، بازیابی اطلاعات، کتابخانه های مجازی، مدیریت دانش، خدمات اطلاعاتی، کتابداران و متخصصان اطلاعات، و مبانی نظری و فلسفی دسته بندی شدند. طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر در خصوص مسائل و حوزه های موضوعی آینده در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، می توان اذعان داشت که به طور کلی، تمرکز مطالعات آینده در این حوزه بر 6 محور اصلی خواهد بود: مسائل مربوط به کاربران و تعامل آن ها با اطلاعات و نظام های اطلاعاتی؛ مباحث مرتبط با علم اطلاعات و مدیریت محتوا در بستر فضای مجازی، شامل سازماندهی داده های بزرگ و بازیابی محتوای دیجیتالی؛ آموزش دانش آموختگان و متخصصان اطلاعات برای اشتغال مؤثر در محیط های کاری متحول آینده و آمادگی برای کارآفرینی و خوداشتغالی؛ ارزیابی و توسعه علم و پژوهش؛ توسعه رابطه علم اطلاعات و دانش شناسی با سایر رشته های مرتبط شامل علوم رایانه، فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، مدیریت؛ مطالعات آینده پژوهی و استفاده از دستاوردهای آن ها در جهت بهبود و همگامی با تحولات آینده؛ دیجیتال سازی و مجازی سازی کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی، خدمات و فعالیت های مرتبط با رشته علم اطلاعات و دانش شناسی.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر، از یک سو می تواند به سیاست گذاران و برنامه ریزان علمی، آموزشی و پژوهشی در راستای تخصیص منابع مالی به مسائل و موضوعات اساسی کمک کند و از سوی دیگر، راهگشای پژوهشگران در مسئله یابی و انتخاب موضوعات کاربردی و مسئله محور باشد. این نتایج همچنین می تواند زمینه را برای متولیان این رشته در راستای توجه به مسائل و چالش های پیش رو و برنامه ریزی برای هموار ساختن آن ها فراهم کند.
تحلیل کیفی الگوی رفتاری کارشناسان امنیت اطلاعات در رویارویی با تهدیدات سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
419 - 457
حوزههای تخصصی:
هدف: همزمان با تحولات قرن بیستم و فرایند جهانی شدن در عصر حاضر، فناوری اطلاعات و ارتباطات، امکان ظهور جامعه شبکه ای را فراهم آورده است. جهان جدید به صورت شبکه ای درآمده که بافت اصلی آن را اطلاعات و نظام ارتباطات الکترونیک تشکیل می دهد. تغییر ماهیت مراودات اجتماعی به شکل جوامع مجازی، باعث پیدایش نوعی ناامنی اجتماعی و جرایم و بزهکاری های جدید در فضاهای مجازی شده است. به تدریج با گسترش فناوری اطلاعاتی و ارتباطی، به ویژه اینترنت و متعاقباً گسترش نوع تهدیدات و مخاطرات مرتبط با آن، مفاهیم امنیت اطلاعات، امنیت سیستم های اطلاعاتی و امنیت سایبری نیز توسعه یافت. همانگونه که در جنگ، به سربازان رفتار صحیح مقابله با انواع خطرها را آموزش می دهند، دنیای اطلاعات با وجود هکرها و حملات سایبری، یک میدان جنگ واقعی است و کارشناسان امنیت اطلاعات می بایست همانند یک سرباز خبره، رفتار صحیح مقابله با حملات سایبری را بشناسند. پژوهش کاربردی- توسعه ای حاضر، با رویکرد رسیدن به شاخص های اساسی برای طراحی الگوی رفتاری صحیح کارشناسان امنیت اطلاعات در مواجه با تهدیدات سایبری انجام شده است.
روش: در این پژوهش با هدف و رویکرد کاربردی- توسعه ای، به کمک روش فراترکیب و کیفی- کمّی (متوالی- اکتشافی)، ابتدا به روش کتابخانه ای، از 270 منبع اولیه، 112 منبع غربال شده و به عنوان محور کار قرار گرفت، و به منظور شناسایی مؤلفه های امنیت سیستم های اطلاعاتی، از تکنیک هفت مرحله ای باروسو و ساندلوسکی(2007) استفاده شده است. 142 شاخص از اسناد غربال شده احصاء گردید و پس از خوشه بندی شاخص ها به کمک نرم افزار رپید ماینر، ابعاد و مولفه های پژوهش مشتمل بر 5 بعد و 17 مؤلفه استخراج شد. سپس به کمک روش دلفی دومرحله ای، با استفاده از دو گروه 15 نفره از خبرگان، سؤالات، ارزش سنجی و روایی سنجی شده و پس از اتمام بخش کیفی، وارد مرحله کمّی یا اکتشافی شده و یک دعوتنامه و پرسش نامه با 125 شاخص تأیید شده، آماده گردید و برای 156 کارشناس امنیت اطلاعات ارسال شد. با دریافت 111 پرسش نامه کامل، به دلیل اینکه مطابق رابطه کوکران، حداقل حجم جامعه آماری برابر 111 نفر است، جمع آوری پرسش نامه ها پایان یافت و فرایند تحلیل به کمک نرم افزارهای اس.پی.اس.اس. و متلب آغاز شد.
یافته ها: در این پژوهش بعد «تهدیدات امنیتی» با وزن 0.983 بالاترین وزن بار عاملی را از بین سایر ابعاد داشته و مؤلفه «خسارت های غیرعمدی» از میان سایر مولفه های بعد «تهدیدات امنیتی»، بالاترین وزن را داشته است. «آسیب پذیری های امنیتی» با وزن بار عاملی 0.979 رتبه دوم، «عوامل فرایندی» با وزن بار عاملی 0.975، رتبه سوم، بعد «عوامل انسانی» با وزن بار عاملی 0.970 رتبه چهارم، و در نهایت بعد «عوامل فنی» با وزن بار عاملی 0.920 رتبه آخر را به خود اختصاص داده است. باوجود اینکه بعد «عوامل فنی» در مجموع پایین ترین امتیاز و وزن دهی را کسب کرده است؛ ولی در همین بعد، بالاترین وزن بار عاملی را مولفه های «رمزنگاری» و «تجهیزات» با امتیاز 0.978 به خود اختصاص داده و پایین ترین امتیاز را مولفه های «پایش» با وزن 0.88 و «برنامه ریزی» با وزن 0.84 به خود اختصاص داده است.
نتیجه گیری: برخلاف پنداشت اکثر شرکت های داده محور مبنی بر اینکه بعد «عوامل فنی» را رتبه اول در امنیت اطلاعات می پندارند؛ ولی از نتایج به دست آمده این پنداشت نقض گردید و اهمیت الگوی رفتاری کارشناسان امنیت اطلاعات احراز شد که ناشی از قوانین، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و آموزش است. در نهایت، به کمک وزن مؤلفه ها و شاخص های به دست آمده، پس از رتبه بندی و اولویت بندی مولفه ها و مشخصه ها، پیشنهاد هایی برای اصلاح الگوی رفتاری کارشناسان امنیت اطلاعات ارائه شد.