مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی آیات قرآن از گرایش های جدید تفسیری است که از زاویه قرآن و علوم تجربی به موضوعات می پردازد. با بررسی بعضی از این موضوعات نکاتی به دست می آید که هنگام نزول قرآن از نظر علمی ثابت نشده بود و اعجاز علمی قرآن ثابت می شود. در برخورد با آیات علمی نظرات مختلفی وجود دارد؛ مخالفان با تفسیر علمی معتقدند ساحت قرآن از دانش بشری مبراست؛ درمقابل افراطیون، یافته های علمی را برقرآن تحمیل و آیات را متناسب با مباحث علمی توجیه می نمایند؛ غافل از آن که برای فهم قرآن به عنوان کتاب هدایت، نه یک کتاب علمی، ضرورت دارد با درنظرگرفتن قواعد تفسیری و از جمله قرائن متصل یا منفصل، آیات، به ویژه آیات علمی را به درستی تبیین نمود و از افراط و تفریط جلوگیری کرد. توجه به این امر در تفسیر تسنیم و نیز سایر آثار مؤلف آن به خوبی نمایان است. بررسی موضوعات علمی مشهور در آثار آیت الله جوادی آملی با روش توصیفی، تحلیلی نقش تعیین کننده قرائن، در تفسیر آیات علمی را نشان داده است. در قرائن متصل، توجه به سیاق در معنای آیات حرکت کوه ها نقش بسزایی دارد. دقت در قرینه پیوسته فضای نزول در جنس مشرق و مغرب، کرویت و حرکت وضعی زمین را اثبات می کند. در قرائن منفصل، نیز اهمیت توجه به آیات دیگر و روایات در تفسیرعلمی آسمانهای هفت گانه، مشرق و مغرب (کرویت)، اختلاف شب و روز (کرویت و حرکت وضعی و انتقالی زمین) به خوبی مشهود است؛ چنان که نقش ضروریات دین در تبیین معتدلانه از آیات و نظریات علمی چون فرضیه تکامل غیرقابل انکار است.
معاضدت عقل با وحی در جعل حکم الهی باتأملی بر اندیشه های علامه جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که عقل و وحی به عنوان دو عنصر محوری در هستی شناسی و معرفت شناسی دین شمرده می شوند.این امر همواره از سوی بسیاری از بزرگان دین محل مداقه و بررسی قرار گرفته است.انسان مسلمان نیاز به وحی برای فهم و کشف حکم الهی دارد تا بتواند نیازهای خود را بر طرف نماید در عین حال با مسائل جدیدی مواجه می شود که ای بسا با مراجعه به ظواهر نقل نتواند پاسخ های خود را در یابد لذا با توجه به حجیت عقل در کنار وحی، تلاش برای فهم حکم الهی دارد.از طواهر برخی سخنان استاد علامه جوادی آملی فهمیده می شود که عقل در هستی شناسی دین نقشی نداشته و حکم مستقلی نیز ندارد بلکه حکم آن در حقیقت کشف حکم نقل است لیکن از برخی دیگر از ظواهر سخنانشان هم بر می آید که با توجه به اهمیت حکم عقل ، عقل را منبعی مستقل برای فهم حکم الهی دانسته و فتوای آن را عین فتوای وحی می دانند.لذا این پژوهش بر آن بود تا با مراجعه به آثار استاد جوادی آملی این مهم را بررسی نماید.یافته های تحقیق بر آن است که از دو منظر ابزاری بودن و منبع مستقل بودن می توان نقش عقل را در کنار وحی برای فهم حکم الهی ملاحظه نمود.
تحلیل انتقادی اومانیسم براساس مفهوم «حی متأله» و نظریه «تفسیر انسان به انسان» از منظر آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان و جایگاه او در نظام هستی همواره یکی از مهم ترین دغدغه های اندیشمندان به شمار می آید. اومانیسم، با تکیه بر اصل خودبسندگی انسان، او را به عنوان منبع و معیار اصلی ارزش و معنا معرفی می کند؛ به همین دلیل مدعی اند که می توانند به بهترین نحو ممکن ارزش و کرامت انسانی، عدالت، معنا، اخلاق و حقوق بشر را تأمین کنند. در مقابل، نظریه بدیع «تفسیر انسان به انسان» آیت الله جوادی آملی و تعریف قرآنی «حی متأله»، که برآمده از آن است، در پی ایجاد چارچوبی جامع و استوار در حوزه انسان شناسی است. هدف پژوهش، دستیابی به پاسخ این پرسش است: ارزش و کرامت واقعی انسان در کدام تبیین –انسان شناسی اومانیستی یا انسان شناسی مبتنی بر تعریف «حی متأله»– به نحوی اصیل و پایدار تأمین می شود؟ روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. نتایج پذیرش تعریف انسان به عنوان «حی متأله» در نقد اومانیسم در هفت محور خلاصه می شود: امکان بازتعریف کرامت انسانی؛ نقد مفاهیمی چون آزادی، فردگرایی، اخلاق و غایت گرایی اومانیستی؛ بحران معنا و در نهایت عدم جامعیت تعریف انسان در تفکر اومانیستی. یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر آیت الله جوادی آملی، اومانیسم در تعریف انسان جانب افراط و تفریط را طی نموده است. از یک سو با ترجیح خواسته های طبیعی انسان بر خواسته های متعالی، او را تا مرز حیوان پایین آورده و از سوی دیگر با معیار قراردادن انسان، او را به جای خدا معرفی کرده است. انسان، برخلاف ادعای اومانیسم، جانشین خداست و نه جایگزین او؛ بدین جهت کرامت او نیز به سبب مقام خلافت الهی است. رویکرد قرآنی آیت الله جوادی آملی در تعریف انسان، افق جدیدی برای تبیین «چگونگی وصول انسان به کرامت حقیقی» می گشاید و درعین حال، با نقد جدی «خودبسندگی انسان»، زمینه ساز غنای نظری و عملی در مطالعات انسان شناسی خواهد بود.
دلایل عقلی جهانی بودن قرآن کریم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی اسلام، از ابتدا تا به امروز، مورد توجه و بررسی های عمیق علمی و فلسفی قرار گرفته است. آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی از چهره های برجسته علمی و فلسفی در مکتب اهل بیت (ع)، تأکید دارد که قرآن نه تنها برای یک قوم یا ملت خاص، بلکه به عنوان راهنمایی برای کل بشریت نازل شده است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی-استنادی، به تبیین دلایل عقلی و مبانی عقلانی جهانشمولی و جهانی بودن قرآن از منظر ایشان می پردازد و تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که آیت الله جوادی آملی چه دلایل عقلی را برای اثبات جهانی بودن قرآن کریم ارائه می دهد؟ نتایج مطالعه نشان می دهد که قرآن کریم، فراتر از مرزهای زمانی و مکانی، راهنمای جاودانه بشریت است. تطابق قرآن با فطرت انسانی و نیازهای جهانی بشریت، حقیقت واحده و شمولیت پیام قرآن، جامعیت و فراگیری مضامین قرآن، عمومیت خطابات قرآنی، جامعیت معرفتی، تناسب با عقل بشری، هدایت دائمی، عدم محدودیت زمانی و مکانی و دلایل محتوایی قرآن از دلایل عقلی جهانی بودن قرآن از دیدگاه ایشان به حساب می آید.
عقلانیتِ وحیانی در فرآیند تصمیم گیری؛ با تمرکز بر اندیشه علامه جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری به عنوان یکی از ارکان اصلی دانش سازمان و مدیریت، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. با وجود گستردگی ادبیات و نظریه های مرتبط با این موضوع، بررسی مفهوم تصمیم گیری از منظر منابع دینی، به ویژه قرآن کریم، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی مفهوم تصمیم گیری عقلایی از منظر قرآن کریم و با تکیه بر آرای تفسیری علامه جوادی آملی انجام شده است. اهمیت این پژوهش در آن است که با رویکردی نوین، به تبیین مفهوم تصمیم گیری عقلایی در چارچوب تفاسیر قرآن کریم می پردازد. آیت الله جوادی به دلیل جامعیت علمی و توجه به مسائل نوظهور در حوزه مدیریت، دیدگاه های ارزشمندی ارائه کرده اند که می تواند به غنای ادبیات تصمیم گیری در حوزه مدیریت کمک کند. این تحقیق با کاربست روش تفسیر موضوعی و تحلیلی-توصیفی انجام گرفته و زمینه ای برای استفاده از منابع دینی در تبیین مفاهیم مدیریتی فراهم کرده است. در این روش، با بررسی آیات قرآن کریم و تفاسیر مرتبط با تصمیم گیری، به ویژه آرای تفسیری علامه جوادی آملی، مفهوم و فرآیند تصمیم گیری عقلایی تحلیل و توصیف شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در نظام فکری ایشان، مبانی و فرآیند مشخصی برای تصمیم گیری عقلایی وجود دارد؛ قرآن کریم و خصوصا تفسیر تسنیم، می تواند به عنوان منبعی ارزشمند برای تبیین مفهوم تصمیم گیری عقلایی در حوزه مدیریت مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تطبیقی کرامت نفس از دیدگاه آیه اللّه جوادی آملی و ناتانیل براندن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
کرامت نفس به معنای احساس ارزشمندی، یکی از اساسی ترین موضوعات انسان شناسی و اساس بسیاری از حقوق و امتیازات انسانی است . در این تحقیق به روش تحلیلی ۔ تطبیقی دیدگاه آیه اللّه جوادی و براندن در سه بخش مبانی کرامت نفس، عوامل و آثار آن بررسی شده و اشتراکات و افتراقات این دو نگاه تبیین شده است. نتیجه اینکه آیه اللّه جوادی - بر خلاف براندن - مبنای ارزشمندی انسان را الهی می داند . هر دو به عوامل شناختی و رفتاری اعتنا دارند. لازمه شناخت خود، از منظر آیه اللّه جوادی شناختی در همه ابعاد جسمی و روحی و لازمه آن، شناخت خداوند است . درصورتی که براندن به شناخت قابلیت ها و پذیرش نقاط قوّت و ضعف اکتفا کرده است . از منظر هر دو متفکر احساس ارزشمندی آثار معرفتی، اخلاقی و رفتاری دارد. آثار اخلاقی و رفتاری دو دیدگاه، بسیار شبیه است؛ هرچند براندن، ابراز وجود و فردگرایی را بیان می کند که از منظر آیه اللّه جوادی قابل پذیرش نیست .
مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی مبتنی بر برداشت جوادی آملی از قرآن کریم
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
204 - 183
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، به عنوان مجموعه ای از افعال و رفتارهای انسان، براساس جهان بینی، انسان شناسی و باورهای بنیادی یک تفکر شکل می گیرد. این تفکر نه تنها خود فردی انسان، بلکه خود اجتماعی او را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی براساس برداشت آیت الله جوادی آملی از قرآن کریم است. این تحقیق در تلاش است تا با بررسی عمیق مفاهیم قرآنی، اصول و ویژگی های خود اجتماعی عادل را به عنوان یکی از ابعاد سبک زندگی اسلامی معرفی کند و زمینه ای برای تعاملات اجتماعی سازنده فراهم آورد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش هرمنوتیک کلاسیک شلایر ماخر برای تحلیل داده ها استفاده شده است. این روش به پژوهشگر امکان می دهد تا با بررسی دقیق متون و مفاهیم قرآنی، به درک عمیق تری از مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی دست یابد. هرمنوتیک کلاسیک، به ویژه در روش شلایر ماخر، با تأکید بر فهم عمیق متن و کشف ارتباطات میان اجزای مختلف آن، به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل متون دینی شناخته می شود. این رویکرد با در نظر گرفتن زمینه های تاریخی، فرهنگی و زبانی متن، تلاش می کند تا معنای اصلی و مقصود نویسنده یا گوینده را با دقت بیشتری آشکار سازد. چنین روشی نه تنها به درک جزئیات ظاهری متن کمک می کند، بلکه امکان کشف لایه های پنهان و مفاهیم عمیق تر را نیز فراهم می آورد. در متون دینی، که اغلب سرشار از استعاره ها، مفاهیم چندلایه و اصول بنیادین هستند، هرمنوتیک کلاسیک می تواند به عنوان ابزاری کارآمد برای استخراج اصول فکری و اخلاقی به کار رود. این روش با تحلیل ساختار کلی متن و ارتباط میان اجزاء، به پژوهشگر کمک می کند تا به تفسیری جامع و منسجم دست یابد که نه تنها در سطح معنایی، بلکه در سطح کاربردی نیز قابل استفاده باشد. یافته ها نشان داد ادراک انسان از خود در ارتباط با دیگران (خود اجتماعی) در دو سطح تحولی می تواند شکل بگیرد: در سطح نازل، خود اجتماعی ظالم و در سطح متعالی، خود اجتماعی عادل که از ویژگی های سبک زندگی اسلامی است. مؤلفه های خود اجتماعی عادل عبارتند از: رعایت عدالت اجتماعی، درک متقابل، بسط محبت، همدلی، توجه به تمایز اندیشه ها، گوش سپاری و به گزینی، اصل تمایز، یکپارچگی و خلوص، احترام، رابطه حسنه و گفتگو در سطح فهم مراجع. این مؤلفه ها براساس آموزه های قرآنی استخراج شده اند و نشان دهنده اصولی هستند که می توانند تعاملات اجتماعی را به سمت سازندگی و تعاون هدایت کنند. شناخت مؤلفه های خود اجتماعی عادل براساس آیات قرآن کریم، می تواند زمینه ساز ایجاد سبک زندگی اسلامی و تعاملات مثبت اجتماعی شود. این مؤلفه ها نه تنها به تقویت روابط فردی و اجتماعی کمک می کنند، بلکه بستر مناسبی برای تعاون و مشارکت اجتماعی فراهم می آورند. سبک زندگی اسلامی، با تأکید بر عدالت، محبت و احترام متقابل، می تواند جامعه ای متعادل و هماهنگ ایجاد کند که در آن افراد به جای رقابت ناسالم، به همکاری و همدلی بپردازند. این پژوهش با ارائه اصول خود اجتماعی عادل، گامی در جهت تحقق این هدف برداشته و راهکاری عملی برای ارتقای تعاملات اجتماعی در جامعه اسلامی ارائه می دهد.
آزادی عقیده و بیان در اندیشه های آیت الله جوادی آملی با نگاهی به حقوق غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از آزادی و تفسیر آن همواره در طول تاریخ موضوع تأمل اندیشمندان و متفکران بوده است. اندیشه ملحدانه رهایی از قیود دینی را معنای آزادی می داند؛ امّا تفکر موحدانه صیانت از حدود دینی را آزادی می نامد. این مسأله از آن جهت اهمیت پیدا می کند که تفاوت در برداشت معنای آزادی موجب شده تا برخی از متفکران غربی سوء استفاده های ابزاری از حق آزادی را اقدامی در چارچوب آزادی عقیده و بیان بدانند. در این میان، آیت الله جوادی آملی سلسله معیارهایی را برای آزادی مشخص می کند و بحث از سازگاری و ناسازگاری آزادی با مؤلفه های اسلامی را تبیین می نماید. به همین جهت، نگارندگان بحث یاد شده را از دیدگاه آیت الله جوادی آملی بررسى نموده اند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی ابعاد ارزشی، تبیینی و هنجاری حق آزادی عقیده و بیان در ساختار نظام های معرفتی مختلف است. روش تحقیق مقاله حاضر تحلیلی توصیفی است. اطلاعات تحقیق نیز به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که آزادی در دستگاه فلسفی این حکیم متأله یکی از اوصاف نفسانی است که به لحاظ تشکیکی بودن آن هیچ گاه نمی تواند مطلق و نامحدود باشد. از این منظر، آزادی حقیقی زمانی واقعیت می یابد که بر مبنای عقل و نقل باشد.
رهیافتی بر نقش قرائن در اختلافات تفسیری آیت الله صادقی تهرانی و آیت الله جوادی آملی در آیه قصر نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به قرائن کلام برای فهم معنا و مراد آن، از اصول عقلایی محاوره میان انسان هاست. کشف معانی و مقاصد آیات قرآن کریم نیز از این امر مستثنا نیست؛ زیرا منطبق با زبان بشری و قواعد حاکم بر آن نازل شده است. مفسران قرآن در اصل لزوم توجه به قرائن در تفسیر وحدت نظر داشته، اما در نگرش و نحوه کاربست قرائن، دارای عملکردی متفاوت بوده اند که این امر، نقش مؤثری در بروز اختلافات تفسیری داشته است. پژوهش حاضر، باهدف بررسی و ارزیابی رویکرد صادقی تهرانی و جوادی آملی به انواع قرینه و تأثیر آن در اختلافات تفسیری آیه قصر نماز با روش تحلیلی- تطبیقی، سامان یافته است. نتایج پژوهش، نشان می دهد که دو مفسر، باوجود همسویی در روش تفسیری و مذهب، در رویکرد به قرائن و نحوه کاربست آن ها در تفسیر آیه، عملکرد متفاوتی دارند که این امر، تأثیر زیادی در اختلافات تفسیری میان آن ها داشته است. صادقی تهرانی با توجه به این که تا حد زیادی به قرآن بسندگی در تفسیر گرایش دارد، بیشتر از قرینه متصل سیاق و منفصل آیات استفاده نموده و به خاطر داشتن دید انتقادی به روایات، از این قرینه در تفسیر آیه کم تر استفاده کرده، ولی جوادی آملی هرچند از قرائنی مانند سیاق و آیات مرتبط استفاده نموده، با توجه به این که آیه را از آیات الاحکامی می داند که روایات معتبر از معصومان (ع) در تبیین آن وجود دارد، بیشتر از قرینه منفصل روایات استفاده کرده است.
ارزیابی مبنای تفسیری اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز قرآن از مهم ترین مبانی تفسیری علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی است. علامه طباطبایی اعجاز قرآن را بر دو اصل می داند: قطعاً معجزه وجود دارد و قرآن از مصادیق آن معجزات است. در مقابل، جوادی آملی اعجاز قرآن را با استفاده از قیاسی منطقی نتیجه گیری کرده است. همچنین جوادی آملی معتقد است که هیچ زبانی توان ترجمه قرآن را ندارد و ترجمه قرآن را باعث سقوط و کاهش لطافت های آن دانسته؛ ازاین رو، برگزیده تفسیر را جایگزین ترجمه آیات کرده است. وجه افتراق دیگر دو مفسر این است که علامه طباطبایی فصاحت را تنها به لفظ نمی داند، بلکه به لفظ و معنا می داند. اما جوادی آملی به نوعی تنها بر معنا تأکید دارد و اذعان می کند که عرب ها الفاظ را داشته، ولی الفاظ دارای این معانی والا را نداشته اند. مقایسه مبانی دو مفسر نشان می دهد که این دو مفسر در اصلِ اعجاز قرآن با یکدیگر اشتراک نظر دارند، اما، در تبیین و جزئیات این مبنای تفسیری، میان استاد و شاگرد اختلاف نظرهایی وجود دارد. مهم ترین هدف این مقاله واکاوی و تحلیل این موضوع است که خاستگاه این اختلاف دیدگاه کجاست. در این مقاله، با روش تطبیقی، دیدگاه دو مفسر یادشده درباره مبنای اعجاز قرآن بررسی شده است.
معنای«لام» در آیه 179 سوره اعراف: بررسی تطبیقی یدگاه فخر رازی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران، معنای «لامِ» موجود در عبارت «ولقد ذرأنا لجهنّم» را به سه صورت بیان کردهاند؛ در تعیین هریک از احتمالات معنایی «لام»، دخالت دیدگاههای کلامی وجود داشته است. برای تبیین دقیق تر این مدعا، از توضیحات دو تن ازمفسرین به مثابه نمایندگان دومکتب کلامی استفاده شد. فخررازی «لام» را به معنای «غایت»دانسته و بر این اساس، آیه 179 اعراف رادلیلی برای اثبات رویکرد فرقه «اشاعره» و اعتقاد به «جبر»، در نظر گرفته است. آیت الله جوادی آملی، ضمن تأکید برهم مبنایی با علامه طباطبائی (ره)، معنای «عاقبت» رابرای «لام» بیان داشته است. وی منکر جبری بودن خلقت برخی انسان ها برای جهنم شده است و مبتنی بر دیدگاه «امر بین الأمرین» نزدمتکلمین امامیه، به توضیح پرداخته است. وی در تعیین معنای «لام» به سیاق آیات و استفاده ازحداکثر ظرفیت ادبی موجود، تأکید داشته است. اوازاین جهت باعلامه طباطبائی «ره» که معنای «غایت تبعی» راتأسیس نموده، اختلاف دارد. مقاله حاضر با بررسی تطبیقی تفسیر الکبیر فخر رازی و تسنیم آیت الله جوادی آملی در رویکرد ادبی-کلامی و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به بیان تأثیر سه معنای مطرح شده برای «لام» در مباحث کلامی «جبر و تفویض» و «معاد» و تطبیق دو تفسیر با سایر آیات هم موضوع، براساس روش تفسیری قرآن به قرآن پرداخته و در نهایت معنای معیار برای «لام» موجود در این آیه را تعیین نموده است.