مطالب مرتبط با کلیدواژه

دلفی فازی


۲۲۱.

ارائه چهارچوبی برای شناسایی و تحلیل الزامات پیاده سازی الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی پیاده سازی الزامات سازمان امور مالیاتی ایران دلفی فازی روش مارکوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه و اهداف: دانش اقتصاد و تجربه کشورهای مختلف گواه این موضوع است که نظام مالیاتی مناسب می تواند افزون بر کاهش فقر و بهبود عدالت اجتماعی، باعث ایجاد درآمد پایدار برای دولت ها و کاهش کسری بودجه دولت شود. اما به دلیل وجود درآمدهای سرشار نفتی در کشور، دغدغه اصلی دولت ها بهبود نظام مالیاتی کشور نبوده است؛ درصورتی که با وجود تحمیل تحریم ها علیه اقتصاد ایران نه درآمدهای نفتی و بودجه و نه عدالت اجتماعی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. همچنین گفتنی است نظام مالیاتی ایران در خصوص درآمد اشخاص حقیقی، به شکل عمومی شاخص های یک نظام مالیاتی کارآمد یعنی کارایی، عدالت و سادگی را تأمین نمی نماید. این موضوع درحالی است که مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی الگوی مالیاتی است که در بسیاری از کشورهای جهان در حال اجراست و می تواند نظام مالیات ستانی را افزون بر کاراتر نمودن، عادلانه تر نیز نماید و همچنین، از الگوی مالیاتی فعلی کشور ساده تر نیز باشد. پژوهش حاضر ابتدا به دنبال شناسایی الزامات پیاده سازی نظام مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی در ایران است و پس از آن الزامات با اهمیت بالاتر را به دست آورده و سپس بررسی نماید با توجه به شرایط موجود در کشور کدام یک از این الزامات اولویت بالاتری برای پیاده سازی نظام مالیات بر مجموع درآمد در ایران دارد. با استقرار این نظام مالیاتی در کشور افزون بر بهره مندی از عدالت بیشتر، کاهش نابرابری و کاهش ضریب جینی در کشور، می توان به بودجه ای به مراتب مقاوم تر نسبت به شوک های تحریم و نوسانات قیمت نفت دست یافت. روش: این پژوهش به دلیل وجود مزیت های عملیاتی در یافته های آن برای سازمان امور مالیاتی، دارای جهت گیری کاربردی است و با توجه به ماهیت کمّی روش های مورد استفاده پژوهش، مطالعه حاضر دارای روش شناسی چندگانه از نوع کمّی است. در این تحقیق از دو روش دلفی فازی و مارکوس برای تحلیل داده ها استفاده شده که هر دو جزء روش های کمّی هستند و از داده های کمّی برای تحلیل بهره می برند. در گام اول الزامات پژوهش از بررسی مطالعات مرتبط با مالیات بر مجموع درآمد در ایران و سایر کشورها استخراج شد و به دلیل اینکه برای پیاده سازی یک نظام مالیاتی جدید در کشور نیازمند تجربه صاحب نظران نیز بودیم از طریق مصاحبه با آنان نیز تکمیل شد. بنابراین، 29 مورد از الزامات از روش مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان مالیاتی استخراج شد که شامل استادان دانشگاه، پژوهشگران و مسئولان سازمان مالیاتی بود. در مرحله بعدی الزامات به دست آمده به وسیله پرسشنامه خبره سنجی و روش دلفی فازی غربال شد که در این روش برای غربال، نخست باید یک طیف فازی مناسب برای فازی سازی الزامات به دست آمده معین شود که در این مطالعه از طیف لیکرت پنج درجه ای استفاده شد و در نهایت تعداد نه الزام انتخاب شد که در نگاه خبرگان از اهمیت بالاتری برخوردار بودند. سپس با هدف اینکه کدام یک از نه الزام به دست آمده رتبه بالاتری برای پیاده سازی نظام مالیات بر مجموع درآمد دارند، تمامی آنها با سه شاخص «تخصص خبرگان»، «میزان اثرگذاری» و «میزان منابع انسانی و مالی مورد نیاز» به وسیله پرسشنامه اولویت سنجی و روش تصمیم گیری مارکوس رتبه بندی شدند. نتایج: پس از بررسی الزامات پیاده سازی نظام مالیات بر مجموع درآمد در ایران از نگاه نخبگان تعداد نه الزام از اهمیت بالاتری برخوردار بودند که عبارت ا ند از: «چابک سازی و کاهش کندی های بوروکراسی اداری کشور»، «ارتقای شفافیت در نظام مالیاتی کشور»، «افزایش اعتماد عمومی به مقام مالیاتی»، «مدیریت افراد زیان دیده از تصویب مالیات بر مجموع درآمد»، «همسوسازی دیدگاه نخبگان و شخصیت های مؤثر»، «هماهنگی با اسناد بالادستی»، «ایجاد ضمانت اجرای قانونی مناسب»، «ایجاد نظام هماهنگ و مطمئن جمع آوری و پردازش اطلاعات» و «تقویت زیرساخت های فناوری سازمان امور مالیاتی». سپس به منظور رتبه بندی نه الزام به دست آمده از روش مارکوس استفاده شد. الزامات به دست آمده به وسیله سه شاخص تخصص خبرگان، میزان اثرگذاری و میزان منابع انسانی و مالی مورد نیاز بررسی شدند. در بین این سه شاخص، شاخص تخصص خبرگان و شاخص میزان اثرگذاری دارای اثر مثبت بودند؛ یعنی هر چه در خصوص یک الزام این دو شاخص بالاتر بودند، آن الزام در رتبه بهتری قرار می گرفت و در مقابل شاخص میزان منابع انسانی و مالی مورد نیاز دارای اثر منفی بود؛ یعنی این شاخص هرچه در خصوص یک الزام پایین تر بود، آن الزام در رتبه بهتری قرار می گرفت. در نهایت به روش مارکوس رتبه های اول تا چهارم الزامات پیاده سازی الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی در کشور به دست آمدند و مدیریت افراد زیان دیده از تصویب مالیات بر مجموع درآمد، تقویت زیرساخت های فناوری سازمان امور مالیاتی، همسوسازی دیدگاه نخبگان و شخصیت های مؤثر و افزایش اعتماد عمومی به مقام مالیاتی بالاترین اولویت ها را کسب نمودند. بحث و نتیجه گیری: پیاده سازی الگوی مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی نیازمند تحقق الزامات آن است و با توجه به شرایط و امکانات کشور این الزامات رتبه بندی شدند. با توجه به اینکه الزام مدیریت افراد زیان دیده از تصویب مالیات بر مجموع درآمد بالاترین اولویت را به خود اختصاص داد، درنتیجه حاکمیت کشور باید ابتدا سازوکاری در نظر بگیرد که افراد زیان دیده از تصویب این نظام مالیاتی را مدیریت کند؛ زیرا عمده افراد زیان دیده افراد ثروتمندی هستند که به دلیل تصویب این نظام مالیاتی متضرر می شوند؛ ازاین رو به وسیله ثروت و ارتباطات خود به دنبال سنگ اندازی در مسیر پیاده سازی این نظام مالیاتی خواهند بود. اولویت دوم تقویت زیرساخت های فناوری سازمان امور مالیاتی بود و برای اینکه نظام مالیات بر مجموع درآمد بتواند در نظام اقتصادی کشور به شکل کارا عمل نماید، باید بتواند به خوبی درآمدهای افراد را تشخیص دهد؛ بنابراین با توجه به این الزام و با توجه به داده محور بودن شناسایی مجموع درآمد اشخاص، باید زیرساخت های فناوری سازمان امور مالیاتی ارتقاء یابد. همچنین با توجه به رتبه سوم الزامات که همسوسازی دیدگاه نخبگان و شخصیت های مؤثر است، باید نخبگان و شخصیت های مؤثر نگاه نزدیکی به موضوع نظام مالیاتی در کشور پیدا کنند تا بتوان به سمت پیاده سازی نظام مالیات بر مجموع درآمد در کشور حرکت کرد. در نهایت با توجه به چهارمین الزام که افزایش اعتماد عمومی به مقام مالیاتی است، باید اعتماد مردم به مقام مالیاتی در کشور جلب شود؛ زیرا هر تغییری باعث ایجاد ناهماهنگی ها و مشکلات در ابتدای حرکت است و درصورتی که مردم به مقام مالیاتی کشور اعتماد نداشته باشند، کوچک ترین مشکلی می تواند بحران بزرگی در کشور ایجاد نماید. تقدیر و تشکر: نویسندگان از پژوهشگاه حوزه و دانشگاه که حامی این پژوهش بوده و همچنین از داوران ناشناس تشکر می کنند. تعارض منافع: نویسندگان هیچ گونه تعارض منافعی برای محتوا و نتایج به دست آمده در این مقاله ندارند. طبقه بندی JEL: H24، H61، P43.
۲۲۲.

نقش شاخص های حکمرانی و اقتصادی بر سیاستهای تجاری با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص نهادی شاخص اقتصادی س‍ی‍اس‍ت‌ ب‍ازرگ‍ان‍ی‌ دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۱
نوسانات سیاستهای بازرگانی و تجاری در ایران طی سالهای اخیر افزایش یافته است و به یک مسئله مزمن تبدیل شده است. با توجه به آنکه تداوم این نوسانات دارای آثار نامطلوبی برای جامعه مثل بی ثباتی اقتصادی و سیاسی است، شناسایی دلایل آن از اهمیت اساسی برخوردار است. هدف اصلی تحقیق شناسایی عوامل موثر بر سیاستهای بازرگانی و تجاری است. در هر کشور دولت به عنوان اصلی ترین نهاد حاکمیتی و یک رکن نهادساز با تشکیل و هدایت نهادها می تواند بر میزان و نحوه اثرگذاری تجارت بین الملل بر رشد اقتصاد موثر باشد. این مقاله دلایل اثرات بر سیاستهای بازرگانی در ایران را با استفاده از داده های مستخرج از مطالعه میدانی در سال 1402 و به کارگیری روش دیمتل فازی، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.  نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، نوسانات سیاستهای بازرگانی یک پدیده چند بعدی است به طوری که انواع عوامل اقتصادی و نهادی در شکل گیری آن نقش دارند. مطابق یافته ها به ترتیب تحریم ها، نوسانات نرخ ارز، وفور منابع طبیعی، تورم، ثبات سیاسی، اثر بخش دولت، عضویت در سازمان تجارت جهانی، کنترل فساد، تعرفه گمرکی، درجه باز بودن اقتصاد به شدت بر سیاست تجاری تأثیرگذار بوده است. همچنین بیشترین تعامل بین متغیر ها به ترتیب شامل نوسانات نرخ ارز، اثر تحریم، درجه باز بودن تجاری، ثبات سیاسی، سازمان تجارت جهانی، تورم، اثر بخشی دولت، کنترل فساد، تعرفه گمرکی، وفور منابع طبیعی است.
۲۲۳.

مدل سازی روابط علت و معلولی بین متغیرهای مؤثر بر بروز انقلاب جنسی بر اساس روش دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب جنسی متغیر روابط علت - معلولی دلفی فازی دیمتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۳
بی تردید از مهم ترین چالش های دیروز، امروز و فردای جوامع بشری انحطاط اخلاق جنسی است. ازاین رو بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر بروز انقلاب جنسی برای پیشگیری از این خیزش خزنده اجتماعی بسیار حیاتی است. بدین منظور مطالعه حاضر با هدف شناسایی، رتبه بندی و تعیین رابطه علّت و معلولی متغیّرهای اثرگذار بر بروز انقلاب جنسی با استفاده از روش های دلفی فازی و دیمتل تعریف شده است. متغیّرهای مورد مطالعه با مرور مطالعات گذشته در حوزه انقلاب جنسی در دنیا شناسایی و در قالب گروه کانونی مورد غربال قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان می دهد که در میان متغیّرهای مورد مطالعه، متغیّر نوع نگرش فردی به مسائل جنسی به عنوان تأثیرگذارترین عامل دسته بندی می شود. متغیّر ابزار پیشگیری از بارداری، به عنوان تأثیرپذیرترین متغیّر معلول معرفی می شود. یافته های مطالعه می تواند برای انتخاب استراتژی مناسب سازمان های فرهنگی درجهتِ کنترل عوامل مؤثر بر بروز این پدیده، کمک شایانی به پیشگیری از تأثیرات این خیزش جنسیتی ناهنجار نماید.
۲۲۴.

شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر آینده فرهنگ سیاسی در ایران: طراحی مدل مفهومی فرهنگ سیاسی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سیاسی مردم سالاری دینی پس نگری دلفی فازی میک مک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۸
هدف پژوهش حاضر ترسیم فرهنگ سیاسی مردم سالاری دینی به مثابه فرهنگ سیاسی مطلوب از منظر رهبران جمهوری اسلامی (با در نظر گرفتن مفروظه مسلمان و مؤمن بودن مردم ایران و پذیرش حاکمیت احکام الهی توسط مردم برای ترتیبات اجتماعی و امور حکمرانی در کشور) و ارائه مدلی مفهومی جهت تحقق آن و برون رفت از فرهنگ های سیاسی متعارض مبتلابه در جامعه ایران می باشیم.بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر چنین طرح می گردد که چگونه می توان در قالب مدل مفهومی، فرآیند تحقّق فرهنگ سیاسی مردم سالاری دینی را در جامعه ایران عملیاتی نمود؟ جهت دست یابی به پاسخ پژوهش از روش پس نگری معطوف به آینده و روش ترکیبی کمی و کیفی بهره مند شده ایم. همچنین با اتّخاذ روش دلفی فازی و همچنین روش تحلیل ساختاری متّکی به جداول ماتریس روابط متقابل و با بهره گیری از نرم افزار میک مک، مهم ترین و کلیدی ترین پیشران ها و عدم قطعیت های اثرگذار بر آینده فرهنگ سیاسی در ایران مورد شناسایی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرهنگ سیاسی مردم سالاری دینی در نتیجه ادغام پیشران های اسطوره سازی، عدالت خواهی، فرهنگ عاشورایی و مهدویت، پیوند دین و سیاست و استقلال خواهی با سه ابزار استقلال، آزادی و دموکراسی امکان دستیابی به فرهنگ سیاسی مردم سالاری دینی را فراهم می نماید. همچنین تعیین فرهنگ سیاسی مردم سالاری دینی به مثابه چشم انداز مطلوب و طرح مدل مفهومی در قالب گفتمان رهبران جمهوری اسلامی از جمله دلایل بدیع و نوآور بودن اثر حاضر می باشد.
۲۲۵.

فراترکیب رابطه هم کنشی مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در سازمان های دانش بنیان و شرکت های فناوری محور با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش آینده نگاری راهبردی سازمان های دانش بنیان شرکت های فناوری محور دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۹
این پژوهش با هدف فراترکیب و تبیین رابطه هم کنشی میان مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در سازمان های دانش بنیان و شرکت های فناوری محور، با بهره گیری از رویکرد دلفی فازی، انجام شده است تا نقش این مفاهیم را در بهبود فرآیندهای راهبردی بررسی کند. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای با رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از فراترکیب پژوهش های یک دهه گذشته استفاده شده و در بخش کمی از روش دلفی فازی برای اخذ نظر 23 خبره بهره گرفته شده است. پس از دو مرحله دلفی فازی، 17 مضمون کلیدی از میان 39 مضمون اولیه تأیید گردید. این پژوهش نشان داد که رابطه میان مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در قالب مفاهیمی همچون پیش بینی تحولات آینده، نوآوری، مدیریت و اشتراک دانش، پاسخگویی به چالش ها، راهبردسازی بلندمدت، مدیریت ریسک، شبیه سازی سناریوهای آینده، و توسعه مزیت رقابتی پایدار قابل تعریف است. نتایج حاکی از آن است که تعامل مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی موجب افزایش ظرفیت سازمان های دانش بنیان برای تحلیل روندهای آینده، تصمیم گیری هوشمندانه، و پاسخگویی به تغییرات محیطی می شود. این تعامل همچنین زمینه ساز نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی پایدار خواهد بود. این پژوهش تعامل دو مفهوم کلیدی را در سازمان های دانش بنیان بررسی کرده و یافته های آن می تواند به بهبود فرآیندهای راهبردی و آمادگی سازمان ها برای مواجهه با چالش های آینده کمک کند.
۲۲۶.

شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی بهزیستی روانشناختی براساس هیجان های مثبت، تعامل، روابط، معنا و موفقیت در زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی تحلیل مضمون دلفی فازی زنان سرپرست خانوار مدل پرما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی بهزیستی روانشناختی براساس مؤلفه های مدل پرما (هیجان های مثبت، تعامل، روابط، معنا و موفقیت) در زنان سرپرست خانوار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و درصدد بود با استفاده از بررسی متون مصاحبه به تدوین الگو در حیطه بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار اقدام نماید. از این رو، از روش تحلیل مضمون، بر پایه مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۲۰ تن از متخصصان حوزه روان شناسی، مشاوره، جامعه شناسی، بهداشت حرفه ای و سنجش و اندازه گیری بهره گرفت و الگوی تدوین شد. اعتبارسنجی آن نیز با گروه های کانونی با کاربست روش دلفی فازی بررسی گردید. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به شناسایی ۱۰۶ مولفه مرتبط با بهزیستی روانشناختی شد که در قالب ۵ بعد اصلی مدل پرما و ۱۵ مؤلفه سازمان دهنده طبقه بندی شدند. در ادامه، مدل مفهومی حاصل از این تحلیل طراحی و با استفاده از تکنیک دلفی فازی توسط ۱۰ نفر از خبرگان مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان توافق خبرگان با ابعاد و مؤلفه های الگو بالاتر از ۸۰٪ بوده و میانگین نمرات نیز در سطح ۴ از ۵ قرار داشت که نشان دهنده اعتبار مطلوب مدل است. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه تأکید می کند که مدل پرما می تواند چارچوبی جامع برای سنجش و ارتقاء بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار فراهم آورد. بر این اساس، پیشنهاد می شود طراحی برنامه های توانمندسازی روانی و اجتماعی این قشر، با تأکید بر مؤلفه های کلیدی این مدل صورت گیرد.
۲۲۷.

شایستگی دیجیتال معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلم شایستگی دیجیتال مدارس آینده دلفی فازی یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
تلفیق فناوری های دیجیتال در فرآیند یاددهی و یادگیری یک پدیده جهانی است که عمدتاً در مراکز آموزشی با هدف بهبود سیستم آموزشی توصیه می شوند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی دیجیتال معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس آینده با استفاده از رویکرد دلفی فازی بین خبرگان انجام گرفت. این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی در دسته پژوهش های آمیخته است که از حیث ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی پژوهش برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اتلس تی تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که به ترتیب شاخص های سواد دیجیتال، ارتباطات و تولید محتوا، مسئولیت و حل مسئله، حرفه تدریس و راهنمایی، یادگیری همیارانه و خود هدایت گری، انتخاب منابع و محتوا، مدیریت، حفاظت و اشتراک منابع، ارتباطات سازمانی و همکاری حرفه ای، تأمل در عملکرد، رشد حرفه ای و حمایت عاطفی، شخصی سازی یادگیری، دسترس پذیری و یادگیری فعال، راهبردهای ارزیابی، تحلیل و برنامه ریزی از مهم ترین ویژگی های شایستگی دیجیتال معلمان در مدارس آینده می باشد.
۲۲۸.

شناسایی و اعتباریابی موانع و بسترهای اجرای موفق خصوصی سازی بوسیله ی صندوق های قابل معامله در بورس (ETF)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بورس اوراق بهادار تحلیل مضمون خصوصی سازی دلفی فازی صندوق قابل معامله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
هدف: خصوصی سازی دارایی های دولتی از طریق صندوق های قابل معامله در بورس به عنوان روشی نوین، توجه کشورهای بسیاری را به خود جلب کرده است و اغلب از آن به عنوان ابزار دموکراتیک سازی اقتصاد یاد می شود. به کارگیری این شیوه باعث افزایش عمق بازار سرمایه و رونق بورس خواهد شد و زمینه توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی را فراهم می نماید. هدف این پژوهش شناسایی موانع و بسترهای حیاتی در اجرای موفق این شیوه از خصوصی سازی است. در اجرای فرآیند خصوصی-سازی امکان بهره مندی از شیوه های مختلف وجود دارد که ازجمله ی آن می توان به ظرفیت بورس و ابزارهای مختلف آن اشاره نمود. صندوق های قابل معامله (ETF) به عنوان یکی از روش های نوین خصوصی سازی، امکان مشارکت عموم مردم در فرآیند خصوصی سازی را فراهم می آورند و به رونق بیشتر بازار سرمایه کمک می نماید. بااین حال به علت نوظهور بودن صندوق های(ETF) و نوین بودن استفاده از آن در فرآیند خصوصی سازی، لازم است قبل از استفاده از این شیوه در کشور، این ابزار موردمطالعه دقیق قرار گیرد؛ چراکه اجرای موفق این مدل مستلزم وجود بسترهای مناسب و رفع موانع ساختاری، قانونی و اجرایی است. پژوهشگران به این باورند که اگرچه بورس اوراق بهادار و ابزارهای مالی نوین مانند ETF پتانسیل بالایی برای تحول در فرآیند خصوصی سازی دارند، اما بدون رفع چالش های مرتبط، ممکن است نتایج مطلوب حاصل نشود؛ لذا این مقاله به بررسی این موانع و بسترهای حیاتی می پردازد تا کمکی جهت پر کردن خلأ مطالعاتی در این زمینه باشد. روش: روش تحقیق به صورت ترکیبی (کیفی-کمی) طراحی شده است. در مرحله اول، با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۰ تن از خبرگان حوزه اقتصاد، مالی و بورس، مجموعه ای از موانع و بسترهای کلیدی شناسایی شد. در مرحله دوم، به منظور اعتبارسنجی و اولویت بندی یافته های کیفی، از روش دلفی فازی و توزیع پرسشنامه میان ۱۷ خبره استفاده شد. این رویکرد ترکیبی به تقویت اعتبار نتایج و دستیابی به یافته های معتبر و قابل اتکا کمک شایانی کرد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مانع در اجرای موفق خصوصی سازی از طریق صندوق های ETF، دست اندازی های گسترده دولت در اقتصاد و بازار سرمایه است. دخالت دولت به اشکال مختلف ازجمله دخالت در اقتصاد، دخالت در قیمت سهام، دخالت در مدیریت شرکت های خصوصی شده، و همچنین حضور غیرمستقیم دولت از طریق سهامداری شرکت های دولتی در صندوق هاست که می تواند استقلال عملکردی صندوق ها را تضعیف کند. در کنار آن سطح دانش و آگاهی پایین سرمایه گذاران، ریسک سرمایه گذاری را افزایش داده است. عدم تقارن اطلاعاتی، مدیریت سود، سطح پایین آگاهی و دانش مدیران مالی به ویژه در مورد بورس، مانع بزرگی بر سر راه موفقیت این مدل محسوب می شود. در مقابل، یافته ها بیانگر آن است که فراهم کردن بسترهای مناسب می تواند تأثیر بسزایی در موفقیت این مدل داشته باشد.ایجاد بسترهای مرتبط با صندوق های قابل معامله ازجمله سهولت انجام معاملات با ETF، تنوع بالای ترکیب دارایی ها، دانش و آگاهی مدیران صندوق ها، حجم ورود سرمایه به صندوق ها، امنیت صندوق ها و نظارت سازمان بورس و قدرت نقدشوندگی بالا در صندوق های ETF در کاهش ریسک سرمایه گذاران و افزایش جذب سرمایه گذاران و موفقیت روش بیشترین اثر را دارد. نتیجه گیری: پژوهش بر این نکته تأکید دارد که اجرای موفق مدل خصوصی سازی از طریق ETF مستلزم یک رویکرد جامع و نظام مند است. این رویکرد باید شامل اصلاحات قانونی برای کاهش دخالت های غیرضروری دولت، توسعه فرهنگ سرمایه گذاری و آموزش عمومی، تقویت شفافیت و نظارت مستقل، و همچنین تربیت نیروی متخصص در حوزه مدیریت صندوق های سرمایه گذاری باشد. این پژوهش با شناسایی دقیق موانع و بسترهای موفقیت، گامی مهم در جهت تدوین سیاست های آگاهانه و مبتنی بر شواهد در حوزه خصوصی سازی از طریق ابزارهای نوین مالی برداشته و به عنوان مرجعی مفید برای سیاست گذاران، نهادهای ناظر و پژوهشگران اقتصادی ارائه می شود.
۲۲۹.

مدل سازی موانع پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی، مورد مطالعه: مخابرات منطقه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم برنامه ریزی منابع سازمان دلفی فازی مدل سازی ساختاری تفسیری شرکت مخابرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
پیاده سازی موفق سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی همراه با همسوسازی عملیات تجاری و یکپارچه سازی داده ها مزایای زیادی به همراه دارد، اما معمولاً مستعد شکست است زیرا به منابع و زمان زیاد و تغییرات گسترده در فرآیندهای سازمان نیاز دارد. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی در مخابرات منطقه اصفهان است. این پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی-کمی)، اکتشافی و با رویکرد کاربردی انجام شده است. جامعه آماری شامل کارکنان حوزه فناوری اطلاعات مخابرات منطقه اصفهان بود که از میان آن ها 15 خبره با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه محقق ساخته بود. در مرحله اول، به روش دلفی فازی، 15 مانع کلیدی از میان 55 عامل اولیه شناسایی شده از مرور دامنه ای طی سه دور نظرسنجی تعیین شدند. در مرحله دوم، با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری و تحلیل میک مک، روابط متقابل و اولویت بندی موانع انجام شد. یافته ها نشان داد که سه مانع تغییرات مدیریتی در هنگام پیاده سازی سیستم، عدم تعهد و حمایت کافی از جانب مدیریت ارشد سازمان و ناتوانی سازمان در تخصیص بودجه مالی مناسب، تأثیرگذارترین موانع در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی می باشند. این پژوهش به سازمان ها و ارائه دهندگان سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی کمک می کند تا با موانع آشنا شده و به بالاترین سطح عملکرد پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان دست یابند.
۲۳۰.

یک مدل تصمیم گیری برای مسئله طراحی چیدمان مراکز درمانی با در نظر گرفتن عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی چیدمان تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی تحلیل سلسله مراتبی فازی دلفی فازی شباهت به راه حل ایده آل فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
در صنعت بهداشت و درمان، طراحی بهینه چیدمان مراکز درمانی، به ویژه بخش اورژانس، نقش حیاتی در بهبود کیفیت خدمات، افزایش رضایت بیماران و ارتقای ایمنی دارد. این طراحی می تواند به بهبود مراقبت های بیماران، کاهش هزینه های عملیاتی و استفاده بهینه از منابع کمک کند. بااین حال، به دلیل وجود عدم قطعیت، طراحی چیدمان مراکز درمانی پیچیده است. درحالی که تحقیقات قبلی بیشتر بر رویکردهای قطعی تمرکز داشته اند، تأثیر عدم قطعیت کمتر موردتوجه قرار گرفته است. این پژوهش یک چارچوب ترکیبی با استفاده از تئوری مجموعه های فازی و تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره ارائه می دهد. در پژوهش حاضر ابتدا با مرور مقالات و مصاحبه با خبرگان، ۲۲ شاخص کلیدی در ابعاد مختلف بخش اورژانس شناسایی شدند. پس از توزیع پرسش نامه دلفی فازی و انجام یک مرحله نظرسنجی، هفت شاخص نهایی شامل طول اقامت، زمان انتظار، نرخ پذیرش، میزان ازدحام، میزان حضور مجدد، زمان تا ارزیابی اولیه و رضایت بیماران تأیید شدند. سپس، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، شاخص های انتخاب شده وزن دهی شدند و دو چیدمان بهینه با کمک الگوریتم های آلدپ و کرفت طراحی گردید. در پایان، برای ارزیابی و رتبه بندی چیدمان ها، از روش شباهت به راه حل ایده آل فازی استفاده شد. نتایج این پژوهش به مدیران مراکز درمانی در بهینه سازی طراحی چیدمان و طراحی اولیه کمک شایانی خواهد کرد و می تواند به بهبود کارایی و اثربخشی خدمات درمانی منجر شود.
۲۳۱.

شناسایی عوامل مؤثر بر قاچاق کالای ورزشی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاچاق کالای ورزشی دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر قاچاق کالای ورزشی در کشور بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با رویکرد دلفی فازی انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش را 20 نفر از خبرگان صنعت شامل مسئولین و افراد بالادستی در ساختار اداری که به نوعی با قاچاق کالا در ارتباطند و خبرگان دانشگاهی شامل اساتید مدیریت ورزشی و اقتصاد تشکیل داد که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. مولفه های اولیه پژوهش با مطالعه مبانی نظری و تحقیقات پیشین شناسایی و در قالب پرسشنامه با طیف پنج تایی لیکرت در سه دور در اختیار پنل خبرگان قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با روش دلفی فازی بررسی و عوامل نهایی شناسایی شده در پنج دسته عوامل اقتصادی (7 مولفه)، فرهنگی- اجتماعی (6 مولفه)، سیاسی – مدیریتی (10 مولفه)، بازاریابی (10 مولفه) و عوامل محیطی - جغرافیایی (2 مولفه) تقسیم-بندی شد. بر اساس یافته های پژوهش در عوامل اقتصادی مولفه بالا بودن تعرفه گمرکی، مالیاتی و عوارض، در عامل فرهنگی- اجتماعی مولفه بیکاری و محرومیت مناطق مرزی، در عامل مدیریتی – سیاسی مولفه سیستم اداری نامناسب گمرکی و مالیاتی و مشکلات فرایند ترخیص کالا، در عامل بازاریابی بروز نبودن فناوری بکار رفته در تولیدات داخلی و در عامل محیطی مولفه گستردگی مرزهای جغرافیایی، مهمترین مولفه های موثر بر قاچاق کالای ورزشی بودند. به طور کلی می-توان گفت قاچاق کالا پدیده ایی چندبعدی است که عوامل مختلفی بر آن تاثیر می گذارد بنابراین برای مبارزه با آن باید تمام عوامل را مورد توجه قرار داد