گرچه در بررسی آثار علامه طباطبایی، در نگاه اول به نظر می رسد درباره فلسفه هنر به طور مشخص و مستقل اظهارات چندانی نداشته باشند، در این مقاله کوشیده ایم با در کنار هم قرار دادن و تحلیل قطعاتی از مهم ترین آثار علامه به بازخوانی دیدگاه ایشان در باب زیبایی و آفرینش هنری بپردازیم. در این مسیر ابتدا زمینه های بحث درباره قوای شناختی مختلف را از پیشینه فلسفه اسلامی و به خصوص دیدگاه های صدرالمتألهین مطرح کرده، سپس با استفاده از انسان شناسی فلسفی حکمت متعالیه و نوآوری های خاص علامه طباطبایی در کتب فلسفی و غیر فلسفی ایشان به ویژه مباحث مربوط به ادراکات حسی و فرآیند ادراک و ادراکات اعتباری، به تأمل در ادراک زیبایی و آفرینش هنری از دیدگاه علامه طباطبائی پرداخته ایم. به این ترتیب روشن می شود ادراکات اعتباری و نتایج عملی آن که زمینه ساز شکل گیری فرهنگ در هر جامعه است، در شرایط گوناگون هم از نحوه ادراک خاص ما از زیبایی تأثیر می پذیرد و هم در فرآیند آفرینش هنری تأثیرگذار است و در این بین «قلب» نقشِ محوری را بر عهده دارد.
Rethinking of the Allameh Tabataba'i's View of Beauty and Art in Relation to Culture