مطالعات نظری هنر

مطالعات نظری هنر

مطالعات نظری هنر دوره 5 بهار و تابستان 1404 شماره 8

مقالات

۱.

جایگاه مالکیت فکری در حمایت از بهره برداری انحصاری و حفاظت از آثار هنری با رویکرد به میراث فرهنگی

کلیدواژه‌ها: آثار هنری مالکیت فکری حقوق هنرمندان حمایت از آثار هنری حفاظت از آثار هنری میراث فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هر اثر هنری  آفرینش ذهنی دارای خلاقیت است که متضمن زیبایی بوده و می تواند دارای تاثیر بر اشخاصی  باشد که پیام آن را دریافت می کنند. این اثر درون ذهن خلق شده و به بیرون ذهن منعکس و در یک شء مادی تثبیت می شود و قابلیت تکثیر و نشر دارد. همین اثر از جهت دیگر چه بسا نشان دهنده  فرهنگ و یا سابقه فرهنگی و تاریخی یک جامعه و مورد علاقه مردم آن سرزمین باشد. با توجه به این ابعاد درباره اثر هنری  پرسش های متفاوتی وجود دارد. یکی اینکه ابراز امر ذهنی هنری به بیرون ذهن ذیل چه نهاد حقوقی قرار می گیرد. دیگر اینکه اگر خلق ذهنی به بیرون ذهن منعکس شده و در یک شیء فیزیکی تثبیت شود چگونه حمایت  و جلوی تعدی به آن گرفته می شود و دیگر اینکه نظام حقوقی از کدام بهره بردری اقتصادی حمایت می کند. و در نهایت اینکه نظام حقوقی با چه تحلیل و مبنای از اثر هنری محافظت کرده و جلوی اتلاف یا تلف و اضمحلال آن را می گیرد. این پرسش ها به سه دسته تقسیم می شود. یکی اینکه دیدگاه نظام حقوقی نسبت به ابراز خلق ذهنی و بیان چیست. این امر مربوط به نهاد آزادی بیان و حدود آن است. دیگر اینکه نظام حقوقی چگونه از اثر به لحاظ معنوی و اقتصادی حمایت کرده و از منافع اقتصادی انحصاری حمایت و آن را به رسمیت می شناسد و دیگر اینکه برای محافظت از اثر و بقای آن چه تمهیدی می اندیشد.آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد پرسش سوم است. پرسش سوم خود صورت های مختلفی دارد. این مقاله در صدد است تا چگونگی محافظت از اثر را مورد بررسی قرار دهد. آنچه مسلم است برای حمایت از بهره برداری اقتصادی هنرمند  یا جامعه از اثر هنری خود و همچنین عدم تعرض به حیث معنوی اثر نظام مالکیت فکری طراحی شده است.  لکن آنچه در یک نظام فرهنگی و تمدنی مورد بحث است این است که چرا باید از یک اثر هنری محافظت کرد و جلوی تلف و اضمحلال آن را گرفت. در اینجا دو بحث مهم مطرح است یکی اینکه حمایت مالکیت فکری خود زمینه ای برای محافظت می شود و دیگر اینکه با توسعه ادبیات مالکیت فکری صاحبان حق را از شخص به گروه و جامعه دارای یک فرهنگ توسعه داد و در نهایت اینکه مبنای تعهد برای محاظت به غیر از حمایت جستجو کرد. مقاله حاضر مقاله حاضر با روش تحلیلی و با استفاده از زیرساخت های نظری  در تلاش است با پیوند برقرار کردن میان حمایت و حافظت نقش مالکیت فکری در بهره برداری و در محافظت را تحلیل کرده و افزون بر این زمینه توسعه مفهومی و ساختاری مالکیت فکری را مورد بررسی قرار داده و در نهایت به دیگر مبانی محافظت از اثار هنری اشاره کرده و نسبت آنها را با مبانی مالکیت فکری جستجو کند. نگاه نگارنده در این مقاله این است که مالکیت فکری هر چند بر مبنای  حمایت و بهره برداری بوده و برای محافظت طراحی نشده است اما تاثیر در محافظت داشته است. با  وجود مالکیت فکری برای محافظت از اثار هنری کافی نیست. در نتیجه حفاظت از آثار هنری نیازمند مبانی تکمیلی است
۲.

مقاصد شریعت در حکمرانی اسلامی، در حوزۀ هنر (تحت ضوابط فقهی تشخیص مصالح)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر هنر اسلامی حکمرانی حکمرانی اسلامی مقاصد شریعت مصلحت ضوابط فقهی مصلحت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۳
مقاصد شریعت در حکمرانی اسلامی هنر، موضوع این مقاله است. از آنجا که حکمرانی اسلامی در فقه اسلامی عبارت از إعمال ولایت عمومی در جهت پیشبرد اهداف و مقاصد اجتماعی شریعت است و إعمال ولایت مقید به مصلحت است، مقاصد شریعت در حکمرانی اسلامی، در چارچوب ضوابط فقهی تشخیص مصلحت خواهد بود. در این چارچوب، به عنوان درآمد و گام نخست، سه هدف یا مقصد، برای حکمرانی اسلامی در حوزه هنر، قابل طرح، معرفی و اثبات است. اول، تعظیم شعائر اسلامی، براساس سابقه فقهی توجیه برخی از آثار و رفتارهای هنری، به عنوان یکی از مقاصد، عنوان شده است. مقصد دوم عبارت است از دور نگهداری هنر از مفاسد و منکرات و مقصد سوم قرار گرفتن هنر در راستای برپایی نیکی ها و براندازی بدی ها، است. بیان و اثبات این سه مقصد، پس از بیان دیگاه کلی اسلام، مستند به قرآن و روایات، درباره هنر، با محوریت زیبایی، صورت گرفته است. روش علمی مقاله فقهی و اجتهادی است. نوآوری مقاله، ضمن طرح اصل موضوع، با زوایه نگاه حکمرانی اسلامی، بررسی و نتیجه گیری در چارچوب ضوابط فقهی تشخیص مصلحت در حکمرانی اسلامی است.
۳.

مبانی حق بر هنر و وظایف دولت در برابر آن از منظر شریعت اسلامی

کلیدواژه‌ها: حق بر هنر حکومت اسلامی حکمرانی در هنر حمایت از هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
هنر یک حق مسلم در زمره حقوق شهروندی و حقوق بشر است. فوائد و آثار هنر آنقدر مهم و چشمگیر است که هیچ حکومتی نمی تواند بدان بی توجه بوده و خود و شهروندانش را از آن محروم و بی نصیب گرداند. شریعت اسلامی آموزه ها و ملاحظات ارزشمندی در خصوص هنر دارد و حق بر هنر را می توان از آن استفاده کرد و در پی آن وظایف و تعهدات حکومت اسلامی نیز در تأمین و حمایت از این حق استنباط نمود. حکومت اسلامی باید زمینه های بهره مندی و حمایت از این حق را برای شهروندان به شایستگی فراهم آورده و ضمن جهت دهی مطلوب آن، از انحراف و آسیب های آن هم مراقبت نماید. در این نوشتار تلاش شده ضمن بیان مبانی حق هنر، مهم ترین وظایف و تکالیف حکومت اسلامی در این باره تبیین گردد. وظایفی چون: شناسایی  حق بر هنر و حمایت ازآن، بهره گیری از هنر برای آموزش و تربیت، ارتقای سلامت روانی و معنوی در جامعه، و ترویج معارف و ارتقای فرهنگ دینی. همچنین حکومت اسلامی موظف است حمایت های لازم را برای برخورداری شهروندان محروم و کم توان از حق هنر  با توجه به نیاز و استعدادشان فراهم نماید و افزون بر این ها حمایت های مناسب را برای خلق و ارائه آثار هنری مطلوب، منظور کرده و در برابر تدابیر و اقدامات مناسب را برای جلوگیری از نفوذ و ترویج هنرهای منحرف و زیان بار و رفع آسیب های ناشی از آن انجام دهد. با این ترتیب می توان اذعان نمود که حکمرانی اسلامی در هنر دارای نظامی شایسته و کامل است.
۴.

قواعد فقهی پالایش آثار هنری در حکمرانی فرهنگی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قواعد فقهی حکمرانی فرهنگی پالایش اثر هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
با گسترش روز افزون ابعاد هنری و ابزارهای انتقال آن، و تاثیرات فزاینده آن در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، نظیم گری و حمایت از سوی حکمرانان بیش از پیش مورد نیاز است تا جایی که برای جلوگیری از سست شدن نظام های مبتنی بر حکمرانی و نیز سیاست گزاری ها و تنظیم گری قوانین، نیازمند مبانی و چارچوب های علمی دقیق متناسب با هنجارسازی دینی می باشیم که این مهم بر عهده دانش شریف فقه است. مواجهه حکمرانی با رویدادهای هنری با توجه به نوع حکومت و ارزش های حاکم آن نیازمند پشتیبانی تئوریک است که تلاش این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و اجتهادی، استخراج قواعد فقهی اعمال حکمرانی و تعیین حدود و ثغور آن بر پالایش آثار هنری است به گونه ای که محدوده حق و تکلیف حاکمیت با حق آزادی بیان و گردش اطلاعات در تعارض نباشد. در این پژوهش قواعدی مانند حرمت اهانت به شعائر و محترمات الهی، قاعده نفی سبیل، قاعده فقهی وجوب حفظ نظام، قاعده ارشاد جاهل و تنبیه غافل، قاعده حرمت تغریر جاهل یا اغراء به جهل، قاعده تقیه، قاعده لزوم دفع ضرر محتمل و قاعده حرمت اضرار به نفس، مورد بررسی قرار گرفته است و با مصادیق امروزی آن تطبیق و انطباق شده است.
۵.

مطالعه موردی انطباق ترانه های قدیمی با ممیزی های فعلی کلامِ آثار موسیقایی در حقوق ایران

کلیدواژه‌ها: حقوق اداری موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ممیزی اثر موسیقایی ترانه حقوق ممیزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
حقوق اداری ایران برای مواجهه با محصولات فرهنگی و هنری، همواره بر پایه نظام صدور مجوز بوده است. لذا اساساً محصولات فرهنگی و هنری تولید شده بدون مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیرمجموعه های آن را نه تنها به رسمیت نمی شناسد، بلکه آن را جرم هم تلقی می کند. تولید آثار موسیقایی باکلام هم از این قاعده، مستثنی نیست. با این تبصره که برای بررسی و مجوزدهی ترانه های آثار، قانون خاصی وجود ندارد و مقرره ای محل تامل به تاریخ 3/6/1400 مصوب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، ملاک است. اما سلیقه هیأت تصمیم گیر نیز، نقش پررنگی در فرایند صدور مجوز دارد. این پژوهش ضمن استخراج و گروه بندی ملاک های ممیزی کلام در آثار موسیقایی از میان رویه های موجود در کنار آیین نامه یادشده، به تطبیق و تحلیل کارهای اجرا شده توسط یکی از خواننده های موسیقی پاپ ایرانی در دهه 1350 تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته تا مشخص شود چه میزان از این آثار با معیارهای امروزین ممیزی جهت دریافت مجوز، تطابق دارد. در این مقاله، 47 اثر خواننده که در سال های 1350 تا 1357 اجرا شده اند، با نگاه سنجه های ممیزی وزارت فرهنگ و رویکردی سخت گیرانه، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد نیمی از ترانه ها اساساً هیچ مشکلی با توجه به معیارهای امروز ممیزی نداشته و قابلیت اخذ مجوز دارند. بنابراین اگر پای عوامل فراحقوقی در میان نباشد و صرف آثار و کلام، مطمح نظر باشد، در بسیاری از موارد، منعی برای دریافت مجوز ندارد و برای بعضی آثار هم با اعمال اصلاحاتی مختصر، می توان مجوز گرفت.  
۶.

کمال گرایی یا بی طرفی حکومت در تنظیم گری حوزه هنر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حق بر هنر کمال گرایی اصل بی طرفی حکومت اسلامی تنوع فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
حق بر هنر و مصادیق آن از جمله آزادی آفرینش هنری، حق بر آزادی بیان هنری و...، براساس تلقی «حق» به معنای «حق داشتن» بنا شده است. تفکیک میان «خیر» و «حق»، به ترتیب دو حوزه «فضیلت و اخلاق» و «حاکمیت حقوقی بر روی آثار هنری» را رقم می زند. در سطح نخست، صرفا با تضمین اراده آزاد افراد مواجه هستیم، بی آنکه داوری در باب محتوای عمل برآمده از این اراده (اثر هنری) را به حکومت واگذاریم؛ اما در سطح دوم، محتوای عمل برآمده از اراده آزاد هنرمند نیز موضوع بحث و داوری قرار می گیرد. مبتنی بر این توضیح مقدماتی، ضرورت دارد که امکان بی طرفی هنر و نیز کاهش یا منع مداخله ایدئولوژیک دولت در آثار هنری مورد بررسی علمی قرار گیرد. از جمله نتایج این نوشتار توصیفی-تحلیلی آن است که گرچه اصل اساسی و اولیه، دست نبردن در نیات اخلاقی است؛ ولی حذف نظارت حقوقی بر آثار هنری لزوما به بی طرفی هنر نمی انجامد؛ افزون بر آنکه، نظریات بی طرفی نیز اقتضای نبود نظارت حقوقی بر آثار هنری را ندارد. همچنانکه نبایستی تصویر واقعی حیات اجتماعی بشر را به کنار نهاد و تفسیری غیرممکن و غیرمطابق با واقع ارائه نمود. افزون بر این، رسالت هنر و نیز نظارت دولت بر آثار هنری، مبتنی بر حمایت از «هسته سخت خیرهای اخلاقی»-به عنوان شعور مشترک و قدر مشابه میان برداشتهای مختلف از خیر- است.
۷.

حکم شرعی «تعمد و تمایل به جایز اضطراری و شبه اضطراری» در فقه هنر

کلیدواژه‌ها: اضطرار تزاحم مصلحت فقه هنر فقه حکمرانی قصد التذاذ ارتکاب تعمدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
در مواردی مانند اضطرار، باب تزاحم و مصلحت سنجی حاکم، ممکن است یک حکم حرام الهی عملاً به جایز تبدیل شود. در این تحقیق، چنین عملی را که ریشه در حرمت دارد اما به صورت موقت حلال شده، جایز اضطراری نامیده شده است. ممکن است مکلف در عرصه عمل فردی خود بخواهد این عمل جایز اضطراری را با قصد التذاذ و با قصد ارتکاب وجهِ حرامِ عمل انجام بدهد. چنان که در عرصه فقه حکمرانی بویژه حکمرانی هنر که ارتباط مؤثرتری با فرهنگ عامه دارد، حاکمیت ممکن است فعل جایز اضطراری را همراه با نوعی التذاذ و تعمد به وجهِ حرامِ عمل، تبلیغ  و ترویج بکند. مسأله این تحقیق این است که قصد التذاذ از عمل جایز اضطراری و قصد ارتکاب وجهِ حرامِ آن عمل چیست؟ این مقاله با استفاده از روش اجتهادی این مسأله را با بررسی قیودی که در آیات مبارک اضطرار (مائده: 3،الانعام: 145و النحل: 115) به کار رفته بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که التذاذ از حلال اضطراری و نیز تعمد به ارتکاب وجهِ حرامِ این عمل، جایز نیست و دولت نیز در عرصه حکمرانی نباید به گونه ای عمل کند که موجب عادی سازی گناهی که در فرض اضطرار یا تزاحم یا مصلحت سنجی حاکم، حلال شده، بشود.
۸.

ارزیابی نظریۀ هنر و معنویت اسلامی سید حسین نصر؛ با تکیه بر نگارگری ایرانی عصر صفوی (از آغاز تا دوران شاه عباس اول)

کلیدواژه‌ها: سید حسین نصر نگارگری دوره صفویه متقدم معنویت اسلامی هنر اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
نصر از معروف ترین چهره های سنت گرای معاصر به شمار می آید. نقش سنت برای وی تا حدی است که عمده آثار وی در دفاع از آن و نقد مدرنیته نگاشته شده است. به نظر وی، گستره سنت به گونه ای است که در تمدن های سنتی هیچ چیزی خارج از قلمروی آن قرار نمی گیرد. معنای این سخن آن است که هنر نیز از جمله مصادیقی که در زیر چتر سنت قرار می گیرد. نصر برای هنر سنتی ویژگی های متعددی برمی شمرد که معنویت یکی از آنهاست. اساساً وی کتاب هنر و معنویت اسلامی را به همین منظور  نوشته تا رابطه این دو را در هنرهای مختلف پیگیری کند. او، چه در این اثر و چه در برخی دیگر آثارش، نگارگری ایرانی را در پیوند با معنویت قلمداد می کند و در نتیجه، آن را پژواکی از عالم خیال می داند. حال، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که دیدگاه نصر درباره پیوند هنر و معنویت اسلامی، در خصوص نگارگری ایرانی تا چه حد قابل پیگیری است؟ ازآنجاکه گستره این ادعا و نظریه وسیع است، نویسندگان مقاله خود را به لحاظ زمانی صرفاً به عصر صفوی نخست مقید نموده و می کوشند تا با رویکردی تحلیلی تاریخی این رابطه را دنبال کنند؛ بنابراین، هدف تعیین ارتباط نگارگری با معنویت در عصر صفوی متقدم است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اسناد تاریخی در این باره نتایج یکدستی عرضه نمی کنند زیرا اگرچه ممکن است از شرح حال برخی نگارگران بتوان معنویت شخصی آنها را  اثبات کرد ولی در مقابل، سفرنامه ها دراین خصوص ساکت اند. از تحلیل محتوایی دیباچه مرقعات، قانون الصور و برخی منابع مهم تاریخ صفویه نتایج متفاوتی به دست آمد. روش این پژوهش  به صورت تحلیلی توصیفی است و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
۹.

ممنوعیت نمایش ساز در رسانه ملی در بوتۀ نقد

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موسیقی لهو ساز رسانه ملی نمایش ترویج ابتذال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
از جمله موضوعات چالش برانگیز امروزه در بین برنامه سازان رسانه ملی، مسأله نمایش ساز است که به فتوای حضرت امام+ و رهبری معظمa جایز نیست. از آنجا که عمده دلیل مطرح در مسأله را ترویج موسیقی مبتذل بیان نموده اند به نظر می رسد با تحلیل دقیق ادله اولیه و تبیین مناسبی از ادله ثانویه و با توجه به جایگاه رسانه ملی در توسعه فرهنگ ایرانی اسلامی و با رعایت موازین، می توان در راستای ترویج موسیقی فاخر، حکم به جواز نمایش ساز در رسانه ملی داد.
۱۰.

نقش حمایت های حاکمان قاجار در شکوفایی و افول نمایش های ایرانی با تمرکز بر تعزیه

کلیدواژه‌ها: دوره قاجار حمایت های حاکمان نمایش های ایرانی تعزیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
نمایش های ایرانی به معنای خاص آن از منظر گونه شناسی شامل نمایش های حماسی، مانند نقالی از شاهنامه و متون حماسی، نمایش های سوگ آور مثل نمایش تعزیه و نقالی از واقعه عاشورا، و در نهایت نمایش های شادی آور مانند دلقک بازی، بقال بازی، میرنوروزی، سیاه بازی، نمایش عروسکی همچنین می توان به تعزیه مضحک اشاره کرد. این نمایش ها غالباً در دوره قاجار به خصوص در عصر ناصری از شرایط مطلوبی برخودار بودند. این پژوهش با تمرکز بر نمایش تعزیه در صدد پاسخگویی به این پرسش است که عوامل شکوفایی و افول نمایش آیینی تعزیه چیست و با توجه به این عوامل، حمایت های حاکمان دوره قاجار چگونه در شکوفایی و افول نمایش تعزیه نقش داشته است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد حمایت های حاکمان قاجار از هنرمندان، با توجه به شرایط اجتماعی و مشارکت تماشاگران، به خصوص در دوره ناصری موجب تثبیت و رشد وجوه آیینی و نمایشی در ارتباط با تماشاگر تعزیه شده و همین حمایت حاکمان قاجار در بازه زمانی دیگر موجب افول تعزیه شده است. این فراز و فرود توأمان نشانگر می دهد که حمایت بی تدبیرانه ی حاکمان، ممکن است وجوه آیینی و نمایشی تعزیه را تحت الشعاع قرار دهد. قدر متیقن این حمایت ها، در کنار تقویت وجوه آیینی و نمایشی، تسهیل گری در امر اجرا در ارتباط با تماشاگر است که به طبع در زمان های مختلف نوع حمایت و میزان حمایت را متفاوت می کند.
۱۱.

حاکمیت قاجار و تأثیر آن بر درون مایه قالی های تصویری ایران

کلیدواژه‌ها: قاجار تحولات سیاسی قالی های تصویری تجدد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
 به حکومت رسیدن قاجار برابر است با آشنایی ایرانیان با تحولاتی که جهان غرب را دگرگون نموده است و نیز موج تجددخواهی که بر اثر این آشنایی فضای سیاسی و فرهنگی کشور را در می گیرد. این موضوع زمینه های تغییر را در نقوش قالی های ایرانی فراهم می کند و موجب پدید آمدن سبکی نوپا در قالی ایرانی به نام قالی تصویری می گردد. سوال اصلی پژوهش آن است که تأثیر حاکمیت قاجار و تحولات این دوره تاریخی خاص بر درون مایه قالی های تصویری ایران چیست؟ هدف از این پژوهش درک چرایی پیدایش بافت قالی های تصویری با مضامین مختلف در قاجاریه است. روش استفاده شده در این پژوهش بر مبنای هدف بنیادین و بر مبنای ماهیت توصیفی تاریخی بوده و رویکردی تطبیقی دارد. نمونه های معرفی شده در این پژوهش از نوع سهمیه ای نمونه شاخص است که به روش اشباع نظری به گزین شده اند و بر مبنای روش کیفی تحلیل می شوند. یافته های این پژوهش بر مبنای مطالعات اسنادی نشان می دهند که برخی از سیاست های داخلی و خارجی قاجار به صورت مستقیم بر تعیین نقش قالی های تصویری تاثیر داشته و برخی از این نقش ها نیز متاثر از تحولات بین المللی بوده است. به طور کلی نتایج پژوهش بیانگر نشانه هایی از ظهور گفتمان تجدد در پیکره مطالعاتی است که می توان آن را انعکاس گفتمان مذکور در جامعه ایران دانست.
۱۲.

تأثیر هویت وجودی ادراک در اشتداد وجودی نفس و رهیافت فلسفی آن در خلاقیت هنری با تأکید بر دیدگاه صدر المتألهین

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراک اشتداد وجودی نفس خلاقیت هنرمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
چیستی ادراکِ انسان یکی از مهم ترین مسائل فلسفی از دیرباز تا کنون بوده است. فیلسوفان ادراک را عبارت از حضور دانسته و به بحث از هویت آن پرداخته اند. در نگاهِ صدرا ادراک هویتی وجودی دارد. هر ادراک روشنایی ای است که وجودِ معلوم در نفس ناطقه انسانی رقم می زند. این فرایند وجودی بر گستره نفس انسانی و در نتیجه بر اشتداد وجودی آن می افزاید. از سوی دیگر بر پایه قاعده ای فلسفی، هر مقدار شدّتِ تحقّق یک وجود بیشتر باشد، اثرگذاری آن بیشتر و اثرپذیری اش کمتر خواهد بود. بر اساس این دو داده فلسفی، می توان چنین استنباط کرد که هنرمند برای رشد خلاقیت هنری خود، لازم است بر گستره دانش خویش و از آن طریق بر اشتداد تحقّقی نفس خود بیفزاید. در این فرایند، هنرمند با «شدن های» پیاپی از طریق افزایش صورت های دانشی در نفس خود، سعه وجودی نفس را به مثابه گوهری آفرینشگر افزوده و در نتیجه از خلاقیّت هنری افزون تری برخوردار می شود.این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است.