ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
۱۰۱.

تقسیم بندی نادرست صنایع بدیعی به لفظی و معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیع صنایع لفظی و معنوی دیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۹۷
«بدیع» به عنوان یکی از سه فن علوم بلاغت، سالیان درازی است که به عنوان علم و فنّی مستقل شناخته شده است. با توجه به اینکه ذات ادبیات زایا و خلاقانه است و به موازات هنر و خلاقیت شاعر، صنایع و آرایه های جدید خلق می شود، شاید بتوان گفت در برخی از موارد، بدیع (علم شناخت محسنات شعری) همگام با شعر، رشد نکرده است. آموختن و آموزش آن نیز گاهی خالی از اشکال نیست. آسیب شناسی و بیان نقاط ضعف و تلاش برای رفع آنها ضرورتی اجتناب-ناپذیر است. در این مقاله به روش تحلیلی – توصیفی به بیان یکی از کاستی های این علم یعنی تقسیم بندی نادرست بدیع، به «لفظی» و «معنوی» پرداخته شده است؛ به نظر می رسد، برخلاف نظر اغلب قریب به اتفاق مؤلفان کتب بدیعی، تعریف و تفاوت این دو شاخه، منطقی و علمی نیست؛ زیرا، گاهی با صنایعی مواجه هستیم که هم زمان لفظ و معنا در آن نقش دارند و گاهی نیز از صنایعی نام برده شده است که ارزش بدیعی آن در گروی آهنگ لفظ و معنا نیست بلکه ظاهر چشم نواز آن بیش از هر چیز، باعث التذاذ ادبی و هنری شده است.
۱۰۲.

The Role of Contextualized Explicit Grammar Teaching on Iranian Learners’ Accuracy in Writing in Online vs. In-person Classes(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Explicit Grammar Teaching Implicit Grammar Teaching Accuracy online classes In-Person Classes

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
Recent research has highlighted the fact that explicit focus on language forms including explicit grammar instruction is likely to direct learners’ attention to pertinent grammatical structures and can result in their grammar structure noticing and acquisition. This study examined contextualized the explicit grammar teaching method in school. In this research 160 learners and eight teachers took part. The study was carried out in two different contexts (online and in-person). There were four experimental groups (n=80), and four control groups (n=80). The contextualized explicit grammar teaching method was employed as the treatment for the experimental groups. Contextualized grammar practices were provided using different images, videos, and copies. Explicit grammar exercises were also available at the conclusion of every instructional session. The control groups did not receive the treatment but received implicit grammar instruction instead. A quasi-experimental and a qualitative method were employed. A pre-test, three post-tests, and an unstructured interview were conducted. The data analysis was carried out using SPSS 24 software. The increased performance of the experimental groups on the post-test revealed the effectiveness of the treatment. The unstructured interview uncovered the observed differences between the teachers in teaching contextualized explicit grammar in online versus in-person classes. It was argued that the improvement in learners’ grammar learning in the experimental groups stemmed from the utility of explicit contextualized grammar instruction for empowering them to notice the functions of the examined structures and to relate them to their background knowledge.  The findings of this study can aid teachers in choosing a suitable instructional approach that can assist learners’ accuracy in writing.
۱۰۳.

بررسی ظرفیت ویژگی های خصیصه نمای روایت مدرن در خلق روایت های جنایی با تمرکز بر رمان آبی تر از گناه اثر محمد حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رمان مدرن ادبیات جنایی پیرنگ راوی غیرقابل اعتماد عنصر غالب معرفت شناسانه آبی تر از گناه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۷
ادبیات جنایی با انواعی همچون معمایی، پلیسی (کارآگاهی) و تریلرهای جنایی یکی از انواع ادبی (ژانرهای) محبوب ادبیات داستانی محسوب می شود که طرفداران بی شماری دارد. به رغم وجود تفاوت های اساسی میان انواع مختلف این نوع، همگی آنها از نگاه تمرکزشان بر دو ویژگی خلق معما و ایجاد تعلیق شبیه یکدیگرند. در نمونه های قدیمی تر روایت های جنایی که بیشتر با محوریت راوی دانای کل و پیرنگ خطی نوشته می شد، ویژگی های تعلیق و معماگونگی بیشتر در سطح محتوا نمایان می گردید. یعنی نویسندگان تلاش می کردند تا از طریق خلق محتوایی پیچیده، خوانندگان را تا انتهای داستان با خود همراه سازند. این درحالی است که تغییرات ایجادشده در ادبیات داستانی تحت تأثیر ظهور مدرنیسم در اوایل قرن بیستم، امکانات جدیدی را به ویژه در سطح فرم برای نویسندگان ژانر جنایی فراهم ساخت. تغییراتی اساسی در عناصری همچون پیرنگ و شخصیت که خاستگاه اصلی آن، تحولات رخ داده در نوع تلقی انسان مدرن از واقعیت بود. روی گردانی از راوی دانای کل و گرایش به راویان اول شخص، استفاده از شیوه های جریان سیال ذهن و تک گویی درونی در روایتگری، به هم خوردن نظم منطقی و خطی رویدادها در پیرنگ و همچنین امکان پرداختن به شخصیت های ضدقهرمان عمده ترین این امکانات بودند. با توجه به این پیش فرض در این مقاله تلاش شده است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با تمرکز بر متن رمان «آبی تر از گناه» از محمد حسینی، به این سؤال پاسخ داده شود که امکانات یادشده تا چه اندازه فرآیند نگارش روایت های جنایی را تسهیل کرده است؟ نتایج نشان می دهد که نویسنده رمان با عدول از پیرنگ کلاسیک معمول در رمان های پلیسی و گزارش وقایع به شکل درهم تنیده و بدون نظم خطی و نیز استفاده از راوی ضدقهرمان و اغفال گر که رویدادها را به شکل جریان سیال ذهن روایت می کند، تمامی امکانات رمان مدرن را به درستی در اختیار خلق روایتی جنایی به کار گیرد.
۱۰۴.

تحلیل گفت وگو: تداعی ، تاویل و دلالت واکاوی بخشی از پاره گفتار رمان شازده احتجاب

کلیدواژه‌ها: شازده احتجاب جایگاه عاملیت دلالت تعامل تاویل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۳
تحلیل گفت وگو به عنوان یکی از زیرمجموعه های تحلیل گفتمان، دربردارنده نکات و جزئیاتی است که در واکاوی متون بسیار راه گشا است. در گفت وگوها، رابطه طرفین گفت وگو و طرح مسئله به صورتی است که شخصیت ها بیشتر خود را نمایندگی می کنند و صورتبندی آن به شیوه ای است که جهانبینی، منظر و رویکرد شخصیت ها و بسیاری از ویژگی های دیگر به صورت نسبتاً بی واسطه نمایان می شود. در این پژوهش که بخشی از گفت وگوی پایانی متن انتخاب شده است، به شیوه تحلیلی - توصیفی، مؤلفه هایی چون شیوه تعامل طرفین گفت وگو، آغاز و پایان گفت وگو، نوبت گیری، بازخورد و اصلاح در گفت وگوها و مواردی از این دست بررسی شده و لایه های پیدا و پنهان گفت وگو را با توجه به این موارد تحلیل کرده است. از آن جا که واژه ها و متون در بافت-های متفاوت مجموعه ای از معانی و تعابیر را به همراه دارند، به جنبه های دیگری از دلالت و معنا دست یافته است که در نگاه اول برای مخاطب صورتی آشکار ندارد. بر این اساس، در این پژوهش نسبت ها در طرفین گفت-وگو، شیوه بکارگیری و گزینش واژگان و تعامل شخصیت ها با توجه به جایگاه و سطح اجتماعی آن ها از لحاظ گفتمانی بررسی و خوانشی دلالت مند از متن ارائه شده است. نتیجه این که لایه های دیگری از متن با توجه به بافت و معنا آشکار شده و اهمیت نقش و جایگاه طرفین در مدیریت گفت وگو و کنش های متقابل، بررسی شده است.
۱۰۵.

فقیهان صفوی و ابومسلم نامه خوانی (بررسی تحریم قصه های ابومسلم نامه و ارتباط آن با نقدِ تصوف و صوفی ستیزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Abu Muslim name reading stories religious jurists criticism of Sufism ابومسلم نامه قصه خوانی ف‍ق‍ی‍ه‍ان نقد تصوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۵
شخصیت ابومسلم خراسانی، به صورت های گوناگونی در متون بازتاب یافته است. در منابع حدیثی، غالباً ابومسلم به عنوان کسی که مخالف امامانِ شیعه بوده و امامان وی را طرد کرده بودند، معرفی شده است. در متون جدلی کلامی، ابومسلم منتقم آل علی و براندازنده سبّ امامان و نابودکننده اُمویان معرفی شده است، اما در داستان های عامیانه و به خصوص روایت هایی که امروزه با نام ابومسلم نامه می شناسیم، ابومسلم نه تنها شخصی شیعی، بلکه از شیعیان خاص است که تعالیم معنوی ائمه را هم دریافت کرده و خود اهل طریقت است و صاحب کرامات. همین تصویر از ابومسلم، از طریق سُنّت قصه خوانی در محافل صوفیانه نیز وارد شد و بعدها جزو ارکان مهم دعوتِ خانقاهِ صفوی قرار گرفت. پس از به قدرت رسیدنِ صفویان، صوفیان صفوی با ترویج قصه های ابومسلم در میانِ مردم، هم اهداف قیام صفویان را زنده نگه می داشتند و هم بر مریدان خود می افزودند. فقیهان دربار صفوی، در تلاش برای کاستن از قدرت صوفیان، نخست متوجه این امر شدند و به تحریم قصه خوانی و تخریب شخصیت ابومسلم خراسانی پرداختند. در این مقاله نشان داده شده که تحریم قصه و قصه خوانی و مخدوش کردنِ چهره ابومسلم، یکی از گام های اساسی فقیهان برای مقابله با گسترش تصوف در دوره صفوی بوده است.
۱۰۶.

استعاره های مفهومی دربارل زنان در شعر سه شاعر زن افغانستانی؛ مطالعه موردی: محجوبه هروی، حمیرا نکهت دستگیرزاده، باران سجادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی شعر زنان افغانستان محجوبه هروی حمیرا نکهت دستگیرزاده باران سجادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۹۸
شاعران زن در افغانستان با توجه به شرایط گفتمانی و تجربه زیسته بازنمایی های متعددی از موضوعات شعری ارائه داده اند. استعاره هایی که با محوریت زن ساخته شده تصویری از وضعیت و موضع زنان در افغانستان به دست می دهد. ما در این مقاله به سراغ استعاره های زن در شعر سه شاعری می رویم که هرکدام طیفی از شاعران و مردم افغانستان را نمایندگی می کنند. محجوبه هروی به ذهنیت سنتی نزدیک تر است. او از نظرگاه سنتی نسبت به زنان فاصله نگرفته و جز بیان اعتراضاتی اندک، در همان چارچوب سیر می کند. حمیرا نکهت از موضع یک زن سنتی آغاز می کند اما هرچه جلوتر می رود دیدگاه هایش مدرن تر می شود. جایگاه زن در شعر او از وضعیت انفعال و انعطاف به فعال بودن  تغییر می کند. او تا آخرین لحظات عمر ارتباطش را با سنت فرهنگی قطع نکرده و پیوسته خواهان اصلاح آن است. باران سجادی از همان آغاز با موضع سنت شکنانه وارد شده و با تابوشکنی های متعدد بر آن است که از سنت بگذرد نه اینکه آن را اصلاح کند. پیکره متنی تحقیق، آثار این سه شاعر و شیوه کار تحلیل محتواست. ابتدا همه استعاره های زن در شعر هریک از سه شاعر مذکور را استخراج کردیم و سپس با تعیین انگاره ها و کلان استعاره ها به تحلیل استعاره ها برای دست یافتن به نظام ذهنی  هر شاعر مبادرت ورزیدیم.
۱۰۷.

بازخوانی مروری سنتِ تحلیل معرفت شناختی نماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد زبان علم زبان هنر تحلیل هستی شناختی نماد تحلیل معرفت شناختی نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۷۷
دیدگاه های متفاوتی برای تبیین نماد، معنا و ارزش آن، سازوکارِ درونی آن و اهمیت وجودی یا معرفتی آن وجود دارد. از این میان، سنت تحلیل هستی شناختی و سنت تحلیل معرفت شناختی اهمیت ویژه ای دارند. دیدگاه نخست در جستار مستقلی واکاوی شده است، و بنابراین جُستار حاضر صرفاً متوجه جنبه های معرفت شناختی نماد است. در تحلیل معرفت شناختی، بررسی روش ها و مبانی بنیادیِ مطالعه نماد، تنها در صورت پذیرش وجوه معرفتیِ «هم تراز» یا «ناهم تراز» در زبان علم و زبان هنر میسر می شود. ، مقاله پیش رو کوشیده است ضمن پرداختن به سنت تحلیل معرفت شناختی نماد، روشن سازد: الف- نماد به موجب چه استدلال هایی حاملِ بار معنایی و ارزشی است، ب- تفکیک یا اختلاطِ زبان علم و زبان هنر چگونه تبیین ما را درباب نماد دگرگون خواهد کرد. بنابراین، پژوهش حاضر ضمن بازخوانی انتقادی سنت تحلیلِ معرفت شناختی نماد، می کوشد پاسخی روشن به این پرسش به دست دهد که در سنت مذکور نسبت به مفهوم، جایگاه و کارکردِ نماد چه دیدگاه هایی اتخاذ شده است. در این پژوهش روشن می شود که در سنت نخست، هدف اصلی مبتنی بر ایجاد نوعی توازن بین وجه معرفتی در ساحت علم و وجه معرفتی در ساحت ادبیات است؛ درحالی که در سنت دیگر، هدف اصلی مبتنی بر آن است که ضمن پذیرش تمایز زبان علم از زبان هنر یا شعر نشان دهیم ویژگی های بنیادین این دو گونه متفاوت چیست و سازکار درونی آنها بر چه موازینی استوار است.
۱۰۸.

قراءه دلالیه لأشعار سنیه صالح فی إطار المستوى المعجمی والصوتی والبلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم الدلاله الدلاله المعجمیه الدلاله الصوتیه الدلاله البلاغیّه سنیه صالح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۴
تعتبر الدّلالیهُ إحدى فروع من الأبحاث اللّغویه وتَستهدِفُ تببینَ دلالات المعنى فی اللّفظ وکیفیه علاقه اللّفظ بالمعنى والکشف عن ستائر مخفیه فی خلف الألفاظ. هذه الدّراسه تحاول الإبراز والکشف عن المعنى والدّلالات الکامنه وراء ظواهر الألفاظ من خلال المستویات اللغویّه فی أشعار سنیه صالح بالمنهج الوصفی-التّحلیلی وترتکز على المستوى المعجمی والصوتی والبلاغی من بینها. یُشارُ فی المستوى المعجمی إلى الحقول الدّلالیه ودورها المهم فی تبیین المعانی والمقاصد الخاصّه للأدیبه. هنا تَستَفادُ الشاعره من هذه الحقول الدّلالیّه وتُصوِّرُ مشاعرَها وعواطفَها الدّاخلیّه بصوره عینیه ورمزیه حتّى تَضعَ المتلقیَّ فی جو ملموس تماماً لوصوله إلى المعنى المقصود. فی المستوى الصوتی تَستخدِمُ الشاعره الموسیقیّ الخاص والإیقاع الرائع للحروف والکلمات وفقاً لنوایاها ومقتضی الحال، ولهذا توظیفُ الحروف والأصوات المهموسه والرخوه فی بعض مقاطع الشعر بالإضافه إلى الموسیقی الداخلی لها، یُشیرُ إلى الحزن والأسى والحب فی نفس الشاعره وکذلک إستخدامُ الحروف والأصوات المجهوره والشدیده یدلّ على الإنفعال وإحتجاج الشاعره على مشاکل المجتمع ومفاسده بصوره رمزیّه. وأیضاً فی المستوى البلاغی، إنَّ التشبیه والمجاز والإستعاره والکنایه من أهم المحسّنات البیانیّه المستعمله لتسلیط الضوء على الکلام وإبراز المعانى المقصوده، وبهذا المنهج، تَضعُ الشاعره المفاهیم العقلیّه کالحزن والعشق والحرب وفساد المجتمع وضیاع الحقوق الإنسانیه، أمام عیون القارئ بشکل ملموس وتُزیّنُ کلامَها وتؤثّر فی المتلقیّ تأثیراً کثیراً وعمیقاً.
۱۰۹.

ویژگی های اسلوب تزریق در شعر فوقی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوع شناسی سبک هندی شعر تزریق ملافوقی یزدی اطوزنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۲
طرز «تزریق» یکی از زیر سبک های شعری در دوره رواج سبک هندی است. از آن جا که حتی در آن دوره نیز این شیوه چندان فراگیر نشد، ابیات اندکی از شاعران تزریق گو به ما رسیده و اطلاعات مختصری درباره شعر تزریق در تذکره ها موجود است؛ بنابراین صرفاً با اتکا به مطالب مندرج در تذکره ها نمی توان به درستی چیستی تزریق و مبانی آن را تشخیص داد. در دوران معاصر نیز با وجود آنکه چند مقاله درباره تزریق نوشته شده است، به دلیل آنکه غالب پژوهشگران بدون توجه لازم به بستر تاریخی، اجتماعی و ادبی تزریق گویی را صرفاً با اتکا به رویکردهای جدید علوم ادبی بررسی کرده اند ابهام ها و پرسش های پیشین کمابیش به قوت خود باقی است. ما در این پژوهش برآنیم تا با روشی توصیفی تحلیلی مبانی تزریق گویی را با اتکا بر زمینه تاریخی، به خصوص با بررسی خود متون تزریقی و نظر خود تزریق گویان درباره شعر تزریق دریابیم. جهت نیل به این مقصود نسخه خطی اُطوزنامه سروده ملافوقی یزدی را که پرحجم ترین و بهترین منبع موجود در این زمینه است برگزیده ایم. فوقی در مقدمه اطوزنامه اذعان داشته تمامی اشعار و عبارات اثر خود را به طرز تزریق سروده و درباره علت تزریق گویی خود توضیحاتی داده است که براساس آن ها دست کم می توان مبانی تزریق گویی را براساس کامل ترین مجموعه موجود شعر تزریق بررسی و تبیین کرد.  
۱۱۰.

تأثیر الانفعالات الأولیه على بنیه الاستعارات المفهومیه فی الشعر المعاصر الفارسی والإنجلیزی؛ من الأسس العصبیه إلى التفسیر الثقافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره های مفهومی هیجان های اولیه تفاوت های فرهنگی زبان فارسی زبان انگلیسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۶
تتناول هذه الدراسه العلاقه بین الانفعالات الأولیه والاستعارات المفهومیه فی اللغتین الفارسیه والإنجلیزیه من منظور اللسانیات المعرفیه. فالاستعارات المفهومیه، بوصفها أدوات معرفیه، تلعب دورًا مهمًا فی تنظیم ومعالجه المعلومات اللغویه، کما تسهّل فهم الإنسان للمفاهیم المجرده من خلال تجاربه الحسیه. من ناحیه أخرى، تشکل الانفعالات الأولیه مثل الفرح، الحزن، الخوف والغضب – التی تنبع من البنى العصبیه المشترکه لدى البشر – أساسًا للعدید من هذه الاستعارات. وقد تم فی هذه الدراسه إجراء مقارنه بین الاستعارات الانفعالیه فی الأدب المعاصر الفارسی والإنجلیزی. وتُظهر النتائج أن کلتا اللغتین تستخدمان استعاراه متشابهه للتعبیر عن الانفعالات. فعلى سبیل المثال، یتم وصف الحب فی کلتا اللغتین من خلال استعارات الحراره، الضوء، والنار، والخوف من خلال الظلام والظل. ومع ذلک، تؤدی الاختلافات الثقافیه والتاریخیه واللغویه إلى بروز تمایزات فی نوع وکمیه استخدام هذه الاستعارات. ففی اللغه الفارسیه، غالبًا ما تُعبّر الانفعالات بصوره أکثر عمومیه من خلال مفاهیم مثل "حال جید" و"حال سیئ"، بینما تُستخدم فی اللغه الإنجلیزیه مفردات أکثر تحدیدًا ودقه لوصف الانفعالات. وتُظهر نتائج الدراسه أن الاستعارات الانفعالیه لا تعکس فقط التجارب الحیاتیه المشترکه بین البشر، بل تتأثر أیضًا بالعوامل الثقافیه والاجتماعیه، وتعمل کأداه لتنظیم ومعالجه الانفعالات على المستوى المعرفی.
۱۱۱.

درباره بیتی منسوب به لبیبی در فرهنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرهنگ شاهد لبیبی تصحیح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
در بیشترِ فرهنگ های کهن فارسی شاهدهای شعری بسیاری همراه با نام سرایندگان آن ها در ذیل واژه ها و ترکیب ها آمده است. این سنّت ارزشمند، افزون بر ارزش های لغوی، گاه سبب شده بیت هایی از دیوان های بربادرفته شاعران کهن فارسی از دستبرد حوادث و فتنه های روزگار در امان مانَد و مانند گنجینه ای ارزشمند به دست ما برسد. لبیبی از شاعرانی است که در فرهنگ ها شاهدهای پُرشماری از شعرهای وی آورده شده است. در این پژوهش ضبط بیتی از او در فرهنگ ها را بررسی کرده ایم و کوشیده ایم بر پایه قرینه های درون متنی و برون متنی، پیشنهاد تازه ای برای تصحیح آن مطرح کنیم.
۱۱۲.

بررسی فضای زندان در حبسیه های خاقانی براساس نظریه هانری لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا حبسیه خاقانی هانری لوفور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
مسئله اساسی در پژوهش حاضر، نحوه بازنمایی فضای زندان در حبسیه های خاقانی است که با هدف شناخت رابطه دیالکیتک سه گانه فضای ادراک شده، فضای تصورشده، و فضای زیست شده براساس نظریه تولید فضای هانری لوفور انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اسناد کتابخانه ای است و یافته ها نشان می دهد که در فضای ادراک شده که مبتنی بر سنت پدیدارشناسی و دیدگاه انتقادی است، شاعر با مواجهه تنانه به درک جدیدی از فضای مادی زندان رسیده، سازوکار پنهان قدرت را باز می شناساند. در فضای تصورشده که مبتنی بر دانش نهادینه شده از سوی گفتمان قدرت است، شاعر به مثابه سوژه به شناختی از فضا می رسد که حاصل اندیشه جبری است. همچنین دسترسی گروه های مختلف به قدرت و نقش آنها در حبس خاقانی آشکار می شود. در فضای زیست شده که مبتنی بر مقاومتی پنهان دربرابر گفتمان قدرت است، شاعر به کمک تخیّل خود و با  تکیه بر جهان ممکنات و همچنین با بهره گیری از تعابیر شاعرانه فضایی متفاوت خلق می کند که نسبت مادی با فضای حقیقی زندان ندارد، بلکه صرفاً معنایی آرمانی به آن اضافه می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است فضای مادی زندان، گفتمان قدرت و شاعر زندانی به مثابه سوژه کنشگر در شکل گیری فضای زندان در حبسیه های خاقانی نقش دارند.
۱۱۳.

روایت هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان: سطحی از روایت یا کنه آن

کلیدواژه‌ها: روایت هایکو بازنمایی نویسنده باختین دگربودگی چند صدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۳
این مقاله تلاشی است برای بررسی ابزارهای روایت در امتداد هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان تا جنبه های هنری روایت را روشن نماید. سبکی از سفرنامه نویسی برای بازگویی خاطرات پدری از جنگ مورد تقلید قرار می گیرد. این بازگویی تحت عنوان جاده ی باریک به اعماق شمال نوشته می شود تا هم تقلیدی از شیوه ی نوشتن و هم تلمیحی به اثر ادبیات کلاسیک ژاپن به قلم باشو باشد که ویژگی اصلی آن بهره گیری از هایکوها می باشد. این هایکو ها همچون عکس نوشته هایی بازنمایی می شوند که امکان بازگو شدن را دارند. استفاده از هایکوها و دیگر فنون روایت بستری را برای نویسنده فراهم می کنند تا بازنمایی ای شخصی خود، که به آسانی دیده نمی شود، را نیز ارائه دهد. دگربودگی به شیوه ای که باختین آن را تعریف می کند این ادعا را قوت می بخشد چرا فضا برای چند صدایی مهیا می شود. این طبیعت هایکو است که راه برای بررسی فراتر از سطح اولیه را فراهم می کند.
۱۱۴.

بررسی و تکمیل نظریه ارکان عروضی خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عروض فارسی ارکان عروضی پرویز ناتل خانلری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۷
ارکان عروضی جایگاهی خاص در دانش عروض دارند و از همین رو عروضیان همواره به تقطیع و نام گذاری آنها توجه ویژه ای نشان داده اند. پرویز ناتل خانلری یکی از نخستین کسانی است که در عروض جدید فارسی به مبحث ارکان پرداخت. خانلری ده رکن را که شامل چهار رکن دو هجایی و شش رکن سه هجایی است برای توصیف وزن شعر فارسی مطرح کرد. باوجود نوآوری فروان در این رهیافت جدید عروضی، برخی ضعف های آن سبب شد تا عروضیان اقبالی به آن نشان ندهند. در این تحقیق شیوه رکن بندی خانلری با رویکردی انتقادی ارزیابی و سعی شد از یک سو نقاط قدرت و ضعف آن مشخص شود و از سوی دیگر با اصلاح ضعف ها و تکمیل نظریه، بر کارایی این شیوه افزوده شود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که شیوه رکن بندی خانلری با تکمیل و اصلاح، توانایی توصیف وزن شعر فارسی را دارد و می تواند با فرارفتن از نگاه مرسوم و شکستن هنجارهای ذهنی، درکی متفاوت از ماهیت اوزان عروضی ایجاد کند و در آسان سازی آموزش عروض و ژرفادادن به آن مفید باشد. در این مقاله برای نخستین بار ارکان خانلری در عمل به کارگرفته شد و این موارد برای تکمیل نظریه خانلری پیشنهاد شد: منظم کردن تقطیع براساس تکرار و تناوب و پرهیز از اوزان مختلف الارکان؛ نشان دادن تکرارها و تناوب های بزرگ تر از سه هجا؛ اضافه کردن یک رکن به شش رکن سه هجایی خانلری و بهره گیری از رکن ناقص یک هجایی و تبیین نام گذاری ارکان ناقص. 
۱۱۵.

هارمونی وزن و عاطفه در قصاید انوری ابیوردی (با نگاهی گذرا به اشعار استاد وی، ابوالفرج رونی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هارمونی وزن عاطفه قصاید انوری ابوالفرج رونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
هارمونی در این مقاله با اندکی تسامح به معنای کلی سازش، هماهنگی و وحدت به کار می رود. موسیقی یکی از عناصر سازنده در شکل گیری و ساختار شعر است که کلام را برجسته می کند و رابطه ای تنگاتنگ و نزدیک با عاطفه و اغراض شاعر دارد. شاعر با گزینش موسیقی بیرونی متناسب با معنا یا همان وزن به عنوان یکی از شاخه های موسیقی ، تأثیر و ارزش هنری و ادبی شعر خود را افزایش می دهد و این امر به انتقال معنا و مفهوم و عاطفه نهفته در شعر به عنوان ژرف ساخت اثر باعث انسجام معنوی و همچنین هماهنگی آوایی در ترکیب با سایر عوامل موسیقی ساز خواهد شد. هدف این پژوهش بررسی کیفیت و کمیت انواع بحرها و اوزانشان و به طور خاص تحلیل میزان هماهنگی آنها با عاطفه و زبان دل و احساس انوری در کل قصاید می باشد که با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. در قصاید بررسی شده انوری، 9بحر و 37 وزن عروضی به کاررفته است که از این میان به ترتیب بحرهای رمل، خفیف، هزج، مضارع و مجتث و وزن های رمل مثمن مقصور/ محذوف و خفیف مسدس مخبون مقصور/ محذوف از بسامد بالا و شایان توجهی برخوردار هستند. تنوع وزنی، همنشینی هجاهایی با کیفیت خاص، یعنی توجه به نوع هجاها در ساختار سخن، همانند هجاهای بلند و کشیده یا هجاهای کوتاه و متحرک و نیز استفاده کم از ضرورات و اختیارات شاعری، سبب تناسب بسیار خوب این عوامل با عواطف و احساسات او همچون تأمل و درنگ، غم و اندوه و هیجان و نشاط شده است. توجه به این موارد و رعایت آنها، بروزعاطفه در هر دو جنبه فردی و نیز اجتماعی  را در قصاید انوری باعث شده است، امری که شعر او را از سایه تقلید و مدحِ محض بیرون کشیده و حتی از اقتدا به شاعری پیش رو در تغییر سبک چون ابوالفرج رونی که انوری خود را شاگرد وی می داند، دور و مستقل کرده است؛ زیرا افق فکری ابوالفرج فقط در حوزه مدح و کسب منفعت شخصی مجال ظهور و بروز پیدا می کند؛ اما انوری نسبت به مسائل و اتفاقات جامعه بی توجه نیست و بین وزن و عاطفه ارتباط و تناسب برقرار کرده و در این باره به استاد خود اقتدا ننموده است.
۱۱۶.

زمان رستگاری در آخرالزمانی های سنگی بر گوری و شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان تقویمی آخرالزمان گرایی اعتراف سنگی بر گوری شازده احتجاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
«رستگاری» همواره دغدغه آشکار و پنهان آثار ادبی بوده است که گاه از آن به پایان خوش تعبیر شده و گاه در هیئت حیات پس از مرگ بیرون آمده است. پیگیری این مفاهیم در دو اثر سنگی بر گوری و شازده احتجاب نشان دهنده تفکیک دو مفهوم «پایان زمان» به مثابه آخرالزمان گرایی منفعل و «زمان پایان» به منزله آخرالزمان گرایی فعال است. دو رمان در میدانی سرشار از تنش میان این دو زمان شکل گرفته اند. در شازده احتجاب زمان دایره ای و تجدیدپذیر امید را در دل شخصیت اصلی می پرورد؛ حال آنکه نهایتاً جبر زمان تقویمی است که در هیئت مرگ رؤیاهای او را بر باد می دهد. در سنگی بر گوری راوی اقتدار زمان خطی را می پذیرد، اما در پی مقابله با آن به میانجی نوعی زمان دایره ای یا زمان کیفی نیست؛ بلکه رهایی و سعادت را در ایجاد رخنه در زمان خطی بازمی جوید؛ این رخنه در تمنای فرزندآوری تجلی می یابد.
۱۱۷.

ارزیابی و نقد جامعه شناسانه بازنمایی هویت زنانه در رمان های محمد حجازی (هما، زیبا، پریچهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی زنان رمان گفتمان جنسیتی هویت های زنانگی تریولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۸۵
ضمن آنکه کیفیت زندگی زنان و مقام و منزلت آنان می تواند یکی از نشانه ها و ضوابط برجسته ویژگی هایِ فرهنگی و تمدنی آن جامعه باشد، در بیشتر جوامع و به خصوص جوامع مردسالار، شاهد نوعی برزخی، بلاتکلیفی و «جاماندگیِ» زنان بین برخوداری از فرصت های عینی و مواجهه با محدودیت های انگاره ای و ایماژی هستیم. از آن جایی که ژانر رمان یکی از مهم ترین خاستگاه هایی است که به صورت غیر مستقیم نمود و نمادهای این وضعیت را بازتاب می دهد، مطالعه حاضر با منظری جامعه شناختی و با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، نحوه بازنمایی زنان و پیش فرض های غالب اما ضمنی را در رمان های منتخب دوره پهلوی اول (سه گانه محمد حجازی) واکاوی می کند. تحلیل داده ها به شیوه تماتیک، واحد تحلیل «جمله» و تطبیق و بهره گیری از پیشینه تحقیق، شیوه اعتباریابی پژوهش حاضر بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان داستان های حجازی حولِ دالِ برتر و سه گانه دین سنت مدرنیته، در دسته بندی هایِ دوگانه و سه گانه، بازنمایی می شوند و برخلاف انگاره ذهنیِ ِ رایجِ «زنِ تحت ستم»، از کلی گویی و انتسابِ فقط یک صفت، نقش، کارویژه و روایت واحد برای همه زنان، صرف نظر شده است. براین اساس ما در متون شاهد نوعی پای بندی به الگوهایِ گفتمانیِ هم این و هم آن گرا، فازی گونه و میانه رو مابین دین و تجدد، اُبژگی و سوژگی هستیم که گاهی نیز به «تخاصم گفتمانی» منجر شده است.
۱۱۸.

کارکرد صنعت هجو در دستگاه اندیشگی خاقانی و مجیرالدین بیلقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک آذربایجانی صنعت هجو مجیر بیلقانی هجویات خاقانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۷۵
در پژوهش پیش رو به کارکردهای  صنعت هجو و ذکر دلایل مختلف آن در اشعار خاقانی و مجیر بیلقانی پرداخته و شگردهای هنری، بلاغی و ادبی را در هجویات آنان تحلیل و بررسی کرده ایم و به شیوه ی منبع پژوهی پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. زبان خاقانی و مجیرالدین در هجویات زبانی عفیف و دور از ابتذال است. هجویات آنان بیشتر بیان اوصاف اخلاقی و جسمانی موردهجو است و اغلب خصم را ازنظر خصوصیات خَلقی و خُلقی به حیوانات تشبیه کرده اند. هر دو شاعر با بهره گیری از مضامین بکر و تازه که حکایت از نازک خیالی های آنان دارد و پیش گرفتن راه های خاص در تشبیه و درهم تنیدگی آن با سایر تناسب های لفظی و معنوی ،  به صورت غیرمستقیم بدخواهان و رقیبان خود را با تهورّ و جرئتی که رنگ گستاخی دارد، مورد سخت ترین هجویه ها قرار داده اند. هدف از هجو برای دو شاعر به سبب انگیزه ی روانی ، حس انتقام گیری، فخر، غرور، تکبر، بدبینی، میدان تنگ رقابت و تشفی خاطر بوده؛ امّا این انگیزه ها در اشعار هجوی خاقانی به خاطر روحیه ی حساس، زودرنج و شرایط خانوادگی شاعر بارزتر و قوی تر از اشعار هجوی مجیرالدین است. ازنظر معنایی هجویات آنان بازنمود اوضاع فرهنگی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است؛ پس هجویات آنان علاوه بر شگردهای هنری و بلاغی ازلحاظ معنایی درخور توجه است. 
۱۱۹.

تحلیل و بررسی وجهیت فعل در غزل های «لاله سیراب» و «حراج عشق» از شهریار با تأکید بر نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهریار نظریه نقش گرای هلیدی وجهیت فعل لاله سیراب حراج عشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
زبان از ابتدای پیدایش خود حامل قطعیت و احتمال بوده و نظریه نقش گرای هلیدی محملی برای ارزیابی این امر است. در این پژوهش، غزل های لاله سیراب و حراج عشق از شهریار با تکیه بر نظریه نقش گرای هلیدی و با استفاده از روش تحلیل کیفی، جایگاه قطعیت یا احتمال در متن را به میانجی وجهیت در کاربرد افعال مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم و به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی در غزل های لاله سیراب و حراج عشق از شهریار، مشخصاً کدام یک از وجوه افعال در زبان فارسی بیشتر از وجوه دیگر بسامد دارند و این امر در نسبت با رابطه دوسویه لفظ و معنا حاکی از چیست؟ نظریه نقش گرای هلیدی این امکان را به ما می دهد که میزان قطعیت یا احتمال در متن را با توجه به انتخاب الفاظی که شاعر در پی انتقال معنا از آن ها استفاده کرده، مشخص و بررسی نماییم. قراین کمی و کیفی به دست آمده از تحلیل وجهیت در دو غزل مذکور با تکیه بر نظریه نقش گرای هلیدی نشان می دهد که در مقوله فعل، وجه اخباری با بیشترین بسامد و میزان بالای قطعیت، موضع قوی و اقتدار شاعر را در بیان واقعیت حالات عاشقانه خود و سوز و گداز حاصل از آن و اعراض از معشوق و اعتراض به او نمایان می سازد. بعد از وجه اخباری، وجه امری و التزامی البته با بسامد کم وجود دارند.
۱۲۰.

بررسی و طبقه بندی انواع کرونوتوپ در داستان عزاداران بَیَل

کلیدواژه‌ها: کرونوتوپ مکان باختین عزاداران بیل غلامحسین ساعدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۸۷
اصطلاح کرونوتوپ را میخائیل باختین (1895 – 1975)، نظریه پرداز ادبی روس به عنوان عنصر محوری نظریه خود در باب معنا در زبان و ادبیات به کار برده است. باختین این اصطلاح را در مقاله ای به نام «اشکال زمان و کرونوتوپ در رمان» در سال ۱۹۳۷ به کار برد. ویژگی اصلی این مفهوم به این معنی است که زمان و مکان دو مقوله جدا از هم نیستند؛ بلکه دارای وابستگی متقابل اند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. این مقاله قصد دارد به این مسئله پاسخ دهد که چگونه کرونوتوپ به عنوان ابزار تحلیل متن، امکان های جدیدی را به روی تأویل گر می گشاید. مفهوم کرونوتوپ که در اساس ناظر به پیوستار زمان و مکان در ادبیات و هنر است، بر این حقیقت استوار است که زمان و مکان تنها مقولات زمانی و مکانی قلمداد نمی شوند، بلکه دلالت مندند و دارای ارزش هایی که به آنها پیوسته است، می شود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به بررسی انواع کرونوتوپ و کارکردهای آن در داستان عزاداران بیل نوشته غلامحسین ساعدی پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نقش نمایه های کرونوتوپیک و انواع آن ها از جمله کرونوتوپ روستایی- شبانی، جستجو، دیدار، راه، آستانه و... در عزاداران بیل به کار رفته است. در میان انواع کرونوتوپ، کرونوتوپ آستانه در این اثر نسبت به موارد ذکر شده، چشمگیرتر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان