فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
371 - 391
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقایسه ای، یکی از شاخه های جدید تحقیقات و پژوهش های ادبی است. در حوزه زبان و ادب فارسی شاعران و نویسندگان، میراث شکوهمندی بر جای گذاشته اند که آیندگان همواره از آن بهره برده اند. یکی از برجسته ترین شاعران زبان و ادبیات فارسی، حافظ شیرازی است. او انقلابی در شعر و غزل به وجود آورد و همواره بر شاعران پس از خود تأثیرگذار بود. پس از سبک عراقی که حافظ در آن طبع آزمایی و زیست کرده است، سبک هندی در ادبیات پای گذاشت. یکی از شاعران برجسته این سبک صائب تبریزی است. صائب تحت تأثیر غزلیات خواجه ، غزلیاتی سروده است. اشتراکات وزنی، مضمونی و محتوایی از مشابهات این غزلیات است. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا به بررسی تأثیر سبک حافظ بر اشعار صائب تبریزی بپردازد. به این منظور اشعار در دو حوزه نقد مضمونی و نقد ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند.
جایگاه و نقش اسطوره ها در حکمت خسروانی؛ با تأکید بر حکمت اشراقی، شاهنامه و مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
401 - 441
حوزههای تخصصی:
حکمت خسروانی منشوری بی بدیل و میراثی عظیم از آموزه های ایران باستان است که گستره ای فراگیر از حکمت و فلسفه، شعر و ادبیات و حتی عرفان و تصوف را در یک قاب به نمایش می گذارد. این پژوهش بر آن است تا با مقایسه آرای سه اندیشمند بزرگ ایرانی فردوسی حکیم ، شیخ اشراق و نجم الدین رازی به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که اسطوره های جاودان حکمت خسروانی در اندیشه های شیخ اشراق ، «شاهنامه» فردوسی و «مرصاد العباد» نجم الدین رازی چگونه بیان شده است؟ روش انجام تحقیق حاضر مطالعه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است. این مهم میراث هزاران ساله ایرانیان برای نهادینه سازی عشق، نور، نیکی و زیبایی است. از جمله نتایج مهم این پژوهش عبارت اند از اسطوره ها از «شاهنامه» فردوسی تا «حکمه الاشراق» سهروردی همواره حامل پیام و نشانگانی عرفانی و پهلوانی هستند و بسیاری از آن ها برآمده از حکمت دیرپای حکمای فهلوی است. این قهرمانان آرمانی، با پیروزی بر پلیدی ها و سیاهی ها جلوه آشکار تقابل جاویدان خیر و شر هستند.
در جست وجوی مدینه فاضله؛ نگاهی تطبیقی به آثار منتخب هارپر لی و آلدس هوکسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
249 - 270
حوزههای تخصصی:
در هر برهه از زمان و در هر نقطه ای از جهان، روشنفکران به دنبال کشف ابدیت و آرمان های خود، جامعه و جهان آرمانی بوده اند. از این رو آن ها توجه خود را معطوف به آثار هنری و ادبیات نموده اند که کانون اصلی دغدغه های فکری و الهامات آن ها بوده است. یکی ار توجهات قبلی و فعلی انسان و اشتیاق دیرینه او دستیابی به مدینه فاضله و آرمانی بوده که تمام خصلت های خلقت او را در برگیرد. با توجه به مؤلفه های داستان مثل موضوع پردازی، صحنه پردازی و شخصیت پردازی، هدف از این مقاله نگرش تحلیلی به اثر برگزیده هوکسلی «دنیای شگفت انگیز نو» و اثر هارپر لی «کشتن مرغ مینا» است تا به این پرسش که آیا تشابهی یا وجه مشترکی بین این دو اثر با توجه به موضوع تحقیق وجود دارد یا خیر، پاسخ داده شود. همچنین، در این مقاله این حقیقت به وضوح نشان داده می شود که ادبیات و تکنیک های برجسته آن، حوزه وسیعی از هنر و علوم را در انعکاس و پیش بینی آینده بشر در جهان را در بر می گیرد.
بررسی و مقایسه نماد از دیدگاه میزان ابهام در شعر سلمان هراتی، سیدحسن حسینی و طاهره صفار زاده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نماد از منظر علوم بلاغی، کلمه، عبارت و ی ا جمل ه ای اس ت که ع لاوه ب ر معنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای را به خواننده القا می کند. بیان اندیشه های پیچیده عرفانی و انعکاس غیرمستقیم اندیشه های سیاس ی و اجتم اعی در قال ب نمادین، سبب ظهور ویژه نم اد در گس تره ش عر فارس ی ش ده اس ت. در ادبیّات معاصر، علاوه بر عوامل مذکور، بروز مکاتبی که گ رایش خ اص ب ه ابه ام دارن د، توجه به نمادپردازی را افزون تر می نماید. هدف نویسنده از ای ن پژوهش، بررس ی نماده ای ش عر معاصر، گره گشای ابهام حاکم بر آن هاست. در ای ن پ ژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای صورت گرفته است، نماده ای موج ود در ش عر هراتی، حسینی و صفار زاده ک ه از ش اعران برجس ته انقلاب و جنگ محسوب می شوند، از لحاظ میزان ابهام، بررسی شده است. در بررسی نماد از دیدگاه میزان ابهام، نماده ای حقیق ی، نم اد مطابق با تعریف اصلی خود و موارد نزدیک به نماد، یعن ی کنایه های رم زی و استعاره های نمادنما، قابل تعریف اند. نتایج نش ان می دهد ک ه هرات ی ب ا 55 درص د، صفار زاده با 31 درص د و حس ینی ب ا 14درصد در رده های اول ت ا س وم نمادپردازی قرارگرفته اند؛ بنابر این می توان نتیج ه گرف ت ک ه جنس یّت در رون د نمادپردازی تأثیری ندارد، بلکه بسته به سبک و رویکرد شاعر است.
مؤلّفه های جامعه شناختی در رمان أعراس آمنه (ابراهیم نصراللّه) و مهمان مهتاب (فرهاد حسن زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبیّات، ازسویی با جامعه شناسی و از دیگرسو با ادبیّات در ارتباط است. آثار هنری و ادبی به دلیل اینکه در بستر رویدادهای اجتماعی خلق می شوند، وسیله ای برای بیان مسائل اجتماعی هستند. جنگ، یکی از اتّفاقاتی است که ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دو کشور ایران و فلسطین را تغییر داد. در همین راستا، نویسندگان توانسته اند آثار شایان توجّهی درزمینه ادبیّات جنگ خلق بیافرینند. با توجّه به اینکه جامعه شناسی در رمان های جنگ، کمتر مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است، در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب تطبیقی آمریکایی، اوضاع دو سرزمین ایران و فلسطین، در دو رمان مهمان مهتاب اثر فرهاد حسن زاده و أعراس آمنه اثر ابراهیم نصراللّه، تحلیل جامعه شناسانه شده است تا مقاومت و پایداری مردم و استقامت آن ها در دفاع از آرمان هایشان نشان داده شود. درپایان این نتیجه به دست آمد که دو نویسنده، براساس جهان بینی و خاستگاه اجتماعی خود توانسته اند اوضاع اجتماعی دو جامعه را به گونه مطلوبی بازتاب دهند. با این تفاوت که دو نویسنده، دیدگاه متفاوتی نسبت به جنگ دارند. فرهاد حسن زاده، بیشتر بر کارکردهای منفی جنگ و بیان دلخراش ترین صحنه های آن مبادرت دارد؛ درحالی که ابراهیم نصراللّه، اتّفاقات تلخ و شیرین را درکنار هم قرار می دهد؛ بنابراین به این وسیله مشخّص می شود که دیدگاه بینابینی نسبت به جنگ دارد.
تحلیل مقطوعتین غزلیتین للشاعرین عالمی درابجردی وسعدی الشیرازی على أساس النقد الشکلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
1-30
حوزههای تخصصی:
لطالما قامت مدارس النقد الأدبی بدراسه نصوص أدبیه ونقدیه لمثل هذه الأعمال. حیث أنشأت فی القرن العشرین مدرسه تسمى الشکلیه أو الشکلانیه وعرفت فیما بعد بالنقد الأدبی الحدیث. کانت الدراسه النقدیه للعمل الأدبی فی هذه المدرسه ترکّز فقط على الشکل والأغراض البنیویه وتقوم على المقاربات اللغویه. فی هذه المقاله یقوم الباحثون بدراسه مقارنه بین مقطوعه غزلیه لسعدی (690ه ) ومقطوعه غزلیه أخرى لمیرزا سهراب درابجردی الملقب بعالمی (975ه ) بمنهج وصفی تحلیلی على أساس النقد الشکلی. واستنتج الباحثون بعد دراسه کل من المقطوعتین الغزلیتین والمصادر المتعلقه بالنقد الشکلی، أن الألفاظ المستخدمه بالشحنه العاطفیه السلبیه والموسیقى (الخارجیه والداخلیه والجانبیه) وکذلک الصناعات البدیعیه والتعبیریه فی النص الشعری، لعبت دوراً هامّاً فی تقدیم المعنى والمحتوى المقصود لدى سعدی وعالمی على النحو الذی أراد الشاعران إیصاله إلى الجمهور. ویبدو أن عالمی درابجردی أخذ بأسلوب سعدی ولغته فی مقطوعته الغزلیه وقد تأثر بشکل وبنیه مقطوعه سعدی ونجح فی تصویر المعنى وهو الحزن وهجر الحبیب بالشکل المطلوب.
تصویرشناسی در سفر عبدالله مستوفی به روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رهگذر تصویر شناسی یا بازنمایی بیگانه این فرصت فراهم می شود تا ملت ها چهره «خود» را در آیینه «دیگری» ببینند، گفت وگوها آغاز شود و با شناخت «غیر» و دیگری به شناخت «من» برسند. دیگربودگی و ضرورت شناخت غیر برای رسیدن به آگاهی از خود اهمیت دارد. سفرنامه ها از نمونه اسنادی هستند که با مطالعه لایه های مختلف آن با توجه به کلیدواژه های تصویرشناسی مانند من، غیر، دیگری، نگاه طبقه بندی شده، قضاوت و تفکر کلیشه ای می توان به معنای زیرین متن نزدیک شد. این لایه ها در چهار مرحله در شرح سفر عبدالله مستوفی (1257 1329) به روسیه در کتابش به نام شرح زندگانی من خوانش می شوند. در لایه نخست با توجه به تفاوت بین من، غیر و دیگری به تأثیرپذیری من از «غیرها و دیگرهایی» که در زندگی نویسنده وجود دارد خوانش انجام می شود. در لایه دوم نگاه طبقه بندی شده من (مستوفی) به دیگری بررسی می شود. در لایه سوم برش های مستوفی از واقعیت روسیه و تأثیر کلیشه ها و انگاره های ذهنی او بر آنها مطرح می شود. در لایه چهارم ساختار زبانی و توصیف های وی است. در نهایت، سفر مستوفی به روسیه از نگاه و ذهنیت وی متأثر است و گزارشی از واقعیت تام و قطعی نیست. با روشن ساختن نحوه تفکر و زندگانی وی، دوره زمانی و نوع روابط سیاسی و فرهنگی دو کشور ایران و روسیه، به همراه پیش فرض ها و انگاره های ذهنی وی به شناخت نسبی تصویر ارائه شده او از روسیه می رسیم
مدرنیسم اجتماعی در شعر محمود سامی بارودی و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
393 - 418
حوزههای تخصصی:
عصر نهضت یا عصر معاصر عربی هم زمان با عصر مشروطه در ایران، روزگار تجدّد در زندگی اجتماعی مردم مصر و فارس بود. تحوّل و دگردیسی در زندگی اجتماعی این دو ملّت در عصر معاصر، دگرگونی در عرصه ادبیات را نیز در پی داشت. با دگرگونی ادبی، موضوعات اجتماعی جدید نیز وارد ادبیات گردید. محمود سامی بارودی شاعر برجسته مصر و فرخی یزدی شاعر پارسی گوی از مشهورترین نمایندگان تجدّد در این عصر هستند که القای مفاهیم حسّاس اجتماعی را بر عهده می گیرند تا فضا را برای داشتن اجتماعی مطلوب فراهم نمایند. بارودی با بهره گیری از ذوق سلیم و استوار و همچنین پیروی از منتقدان غرب به امور مردم و اصلاح عیوب موجود در جامعه می پردازد. او به مانند فرخی یزدی مسائلی چون عدالت محوری، وطن، ترک ذلت و خواری، توجه به فقر، مخالفت با ظلم و ستم و دعوت به علم آموزی را محوری ترین موضوعات اشعار خود قرار می دهد. این پژوهش در صدد آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه اجتماعی و نشانه های نوآوری را با ذکر نمونه مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در پایان وجوه تشابه و اختلاف هر کدام را در این خصوص بیان می کند.
عقل و عشق از دیدگاه مولانا و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
551 - 580
حوزههای تخصصی:
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و خود نیز در این آثار جلوه های گوناگونی یافته است. مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی و حافظ درباره عقل و عشق است. طنازی شنیدنی و خاطر نوازی مکرر که ذائقه فرد را شیرین می کند. در این مقاله به شیوه تطبیقی، عشق در غزلیات دو شاعر بررسی و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت بیان شده است. اگرچه می توان گفت عشق زمینی و آسمانی دو رنگ اصلی عشق هستند و عشق به قدمت عمر و گستردگی اش، وسیع و مبهم است اما تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهانشمول مؤثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بحث عقل و عشق از مباحث بسیار مهم و کلیدی شعر مولانا و حافظ است. لذا در این نوشتار به بحث و تفحص در خصوص عقل و عشق در این دو اثر پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی مشروعیت تثویب از دیدگاه تشیع و اهل سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
157 - 177
حوزههای تخصصی:
علمای امامیّه اتفاق نظر دارند بر اینکه تثویب در اذان حرام بوده و هرگز جزء اذان صبح نبوده است ولی میان علمای اهل سنّت درمورد اینکه تثویب در اذان جایز است یا خیر، اختلاف است. غالب علمای اهل سنت گفتن این جمله را در اذان صبح مشروع و مستحب و ترک آن را نیز مکروه می دانند اما برخی اندک از علمای اهل سنّت مثل ابو حنیفه به بدعت بودن تثویب تصریح نموده است، این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی بیان دلائل مشروعیت تثویب توسط غالب اهل سنّت پرداخته و در ادامه بیان نماید تمام روایاتی که آن ها در مورد تثویب نقل نموده اند به دو راوی یعنی بلال و ابی محذوره منتهی می گردد که هر دو روایت دارای ضعف جدّی چه از لحاظ سندی و دلالی می باشند.
تحلیل أسباب الفروق الطبقیه فی صحافه الخمسینیات؛ أشعار أبی القاسم حالت أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
175-190
حوزههای تخصصی:
تزامناً مع نشر الصحف، تأسّس فرع جدید عن أدب الفکاهه تحت عنوان الفکاهه الصحفیه، وهی معرّضه للتغیر والتطوّر حسب التطورات السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه ولا ثبات لها فتتوقف حیناً وتُعلّق حیناً آخر. وکانت إیران فی فتره الخمسینیات للتقویم الهجری الشمسی من الدول التی واجهت مصاعب کثیره من حیث الفقر والتوزیع غیر المتساوی للدخل من بین دول العالم الثالث. یسلّط البحث الحالی الضوء على أسباب الفروق الطبقیه فی المجتمع الإیرانی فی فتره الخمسینیات للتقویم الشمسی لدراسه النشاطات الصحفیه التی قام بها أبوالقاسم حالت فی تلک الفتره. کما قام البحث باستخراج أشعار قاسم حالت الفکاهیه فی صحف تلک الحقبه لدراستها معتمداً المنهج الوصفی التحلیلی. تشیر نتائج البحث إلى أن "أبا القاسم حالت" اتخذ خطواتٍ هامّه لإصلاح وتقویم المجتمع بتطرقه إلى مشاکل الشعب والمجتمع، وعدم المساواه، ونقد السلطه الحاکمه، وتفوق العلاقات على المعاییر، والفجوه الاجتماعیه وإشاعه الفساد الاجتماعی، وعبر استخدامه اللغه البسیطه والسهله والمصطلحات المتداوله بین الناس. وقد تسبّب بنقده الساخر فی إحداث تطورات فی الأوضاع الاجتماعیه والثقافیه للمجتمع الإیرانی فی فتره الخمسینیات.
التماسک السببی فی النص الروائی العربی المعاصر؛ قصه قاع المدینه لیوسف إدریس نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
131-160
حوزههای تخصصی:
التماسک أو الربط المعنوی مصطلح یرتبط بلسانیات النص عامه والنصوصیه خاصه. إن دوبوغراند ودریسلر عند تعریفهما لأدوات النصیه أو خصائص تجعل مجموعه من الجملات کنص مقبول، یشیران إلى سبعه عوامل منها الاتساق والتماسک کعاملین أساسیین للنصیه أو النصوصیه. یتشکل التماسک فی مستوى المعنى أی البنیه التحتیه للنص على أساس عناصر مختلفه یمکن أن نعتبر السببیه أهم هذه العناصر. إن السببیه یشکل سلسله من الترابط الشدید بین وحدات النص الصغیره لإیجاد البنى المعنویه فی مستوى أعلى وتختلف أهمیتها ونسبه ورودها من نص إلى آخر. المقال هذا یبحث عن هذه الأدوات المهمه للتماسک فی قصه معاصره على المنهج الوصفی التحلیلی باستخدام أسلوب إحصائی ویتناول نسبه ورود السببیه وکیفیه ظهورها فی نص سردی معاصر؛ ونتائج التحلیل تشیر إلى أن السببیه تقل نسبتها وأهمیتها فی الأجزاء الوصفیه للقصه ولکنها تکثر نسبه ورودها فی أجزاء القصه ذات أحداث وتزداد أهمیتها فی مستویات التحلیل المختلفه.
تجلیات النسویه ولغتها فی أعمال کولیت خوری (لیله واحده وأیام معه) ومنیرو روانی بور (دل فولاد وکولی کنار آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
80-100
حوزههای تخصصی:
تهدف الحرکه النسویه إلى تکریس حقّ المرأه وظهرت کتیار لتحقیق مآربها فی بدایه القرن التاسع عشر. تمکّنت الحرکه النسویه اقتحام عالم الأدب وتکوین نظره مختلفه فی هذا المضمار. حیث تحوّل الأدب النسوی سلاحاً لمحاربه الظلم والتهمیش الذی یفرضه المجتمع الأبویّ والثقافه الذکوریه على المرأه. کولیت خوری ومنیرو روانی بور کاتبتان من سوریا وإیران سعیتا إلى إظهار انتمائهما النسویّ ومواجهه المجتمع الذکوریّ بأعمالهما الأدبیّه. وبما أنّهما عاشتا فی مجتمع شرقی وفی فتره زمنیّه مشترکه فلا بدّ أن یحصل بعض التشابه فی أعمالهما الأدبیّه. والسؤال الذی یطرح نفسه هو ما هی أوجه التشابه ما بین أعمالهما الأدبیّه؟ وما هی افتراقاتهما؟ فی هذا المقال نسعى إلى الإجابه عن هذین السؤالین اعتماداً على المنهج الوصفی- التحلیلی ومن منظور الأدب المقارن. هذا ومن خلال هذه الدراسه تمّ التوصّل إلى النتائج التالیه: إنّ أهم المشترکات فی أعمال هاتین الکاتبتین هی: النظره التشاؤمیه والسوداویه إلى الرجال وعدم الثقه بهم والتمییز بین الرجل والمرأه وسیطره المجتمع على النساء وخضوع النساء لقوانین المجتمع وإجبار المرأه على الزواج والنظره التقلیدیه إلى المرأه. وأما ما یمیزهما فهو أن المرأه فی روایات منیرو روانی بور أقل شأناً ومکانه من المرأه التی تذکرها کولیت فی روایاتها، هذا ومنیرو روانی بور تشیر فی أعمالها إلى تقالید وسنن خرافیه نابعه عن عقلیات ساذجه فی مجتمع تقلیدی کما وتتحدث بصراحه عن الدعاره التی تعانی منها المرأه بسبب مکانتها المتدنیه فی المجتمع بینما کولیت خوری راعت الإنصاف فی شرح تجارب النساء وتحتل المرأه مکانه اجتماعیه مرموقه فی روایاتها لذا تتعرض للإهانه بشکل أقل، کما أنها تستخدم لغه أکثر بساطه فی طرح قضایاها وأسلوبها واقعی بحت ولغتها بسیطه نثریه ویحتل الوصف مکانه هامه فی روایاتها، فی الوقت الذی تتمیز روایتی منیرو روانی بور بلغه أکثر حده ومراره فی وصف الحیاه الیومیه للنساء وتستخدم أسلوب الواقعیه السحریه فی روایاتها وتهتمّ بالوصف الدقیق للتفاصیل.
مقایسه بیش متنیت اشعار ابوالعتاهیه با پروین اعتصامی در آموزه های اخلاقی قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
21 - 43
حوزههای تخصصی:
قرآن بهترین راهنما و اخلاق یکی از مهمترین مسائل در زندگی بشر است از اینرو رهگیری موضوعات اخلاقی در قرآن اهمیت ویژه می یابد، زبان شعر نیز بسیار گویا و از شاخصه های هر فرهنگی به شمار می رود و آثار قرآنی اخلاقی شاعران مسلمان، دارای اهمیت زیاد است، بیش متنیت یکی از زیر مجموعه های نظریه ژنت در موضوع بینامتنیت است که برداشت متن دوم از متن اول است به گونه ای که اگر متن اول نبود امکان شکل گیری متن دوم وجود نداشت. این نگاشته با روش تحلیل واژگان و محتوا انجام پذیرفته است. بررسی مقایسه ای اشعار دو شاعر مسلمان یعنی ابوالعتاهیه و پروین اعتصامی در زمینه مفاهیم اخلاقی قرآنی با رویکرد بیش متنیت ژنت هدف اصلی این مقاله است. جامعه آماری این تحقیق، دیوان پروین اعتصامی و دیوان ابوالعتاهیه است. این بررسی نشان داد دوشاعر مفاهیم اخلاقی قرآن را با زبان شعر، بازنشر داده اند، با توجه به تقسیم بندی مسائل اخلاقی به کلیات اخلاق، اخلاق بندگی، فردی، اجتماعی و زیست محیطی، بررسی مقایسه ای در سه زمینه اول، انجام شد که این نتایج به دست آمد: در کلیات اخلاق؛ تطابق و تناسب پاداش انسان با اعمالش، آلی بودن دنیا برای آخرت و نه اصالی بودن آن، در اخلاق بندگی؛ همیشه خود را در محضر خدا دانستن و همیشه راضی به قضای الهی بودن و در اخلاق فردی، برخورداری از ملکه صبر در زندگی و عبرت آموزی از گذشتگان و توجه به گردش روزگار برای همگان.
تطبیق جدایی دین و سیاست از نگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی و سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
315 - 336
حوزههای تخصصی:
اگرچه به اعتقاد برخی، ادبیات پارسی بعد از ورود اسلام به سرزمین ایران «دو قرن سکوت» را در پی داشت اما سیاست و اندیشه ایرانشهری همچنان روند حرکت خود را طی کرد. کسانی که امپراطوری ایران را به دست آوردند، با ساختار حکومتِ نو، آشنایی نداشته، لذا برای حکومت بر سرزمین های در اختیار، مجبور به بهره مندی از ساختار نظام سیاسی این امپراطوری بودند. آثاری که به عنوان «سیاستنامه» نوشته می شد، روش حکومت داری را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به حاکمان تازه وارد آموزش می داد. «شاهنامه» فردوسی را می توان نمونه ای از این سیاستنامه ها دانست. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، «جدایی یا پیوستگی دین از سیاست» را از نگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی ، به عنوان موضوعی پر چالش در عرصه سیاسی کشور بررسی کرده است. فردوسی دین و سیاست را دوتافته در هم طنیده می داند که پادشاهی بدون دینداری و دینداری بدون حمایت پادشاهی را غیر ممکن می داند؛ دین از نگاه «شاهنامه» همان اعمال نیک و بد نیاکان بشری به حساب می آید که معنای اسطوره را در پی دارد اما به صورت مستقیم به دلیل بار معنایی اسطوره این واژه در «شاهنامه» کاربرد ندارد.
کهن الگوی مرگ و تولد دوباره در شعر خیام و عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
111-129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر اهمّیّت مطالعات بینارشته ای در تحقّق اهداف ادبیّات تطبیقی براساس مکتب امریکایی و با تکیه بر کهن الگوی مرگ و تولّد دوباره، به روش توصیفی - تحلیلی و شیوه استقرائی، ظرفیت های نظریّه ناخودآگاهی جمعی و کهن الگوهای یونگ را در تحلیل چرایی و چگونگی تشابهات ادبی میان ادبیّات ایران و عرب و به طور خاص در شعر خیّام و بیاتی واکاوی و از لایه های ژرف و مشترک کهن الگویی این دو متن، پرده برداشته است تا ضمن تأکید بر رابطه میان ادبیّات و روان شناسی، برکارکرد کهن الگوها در آفرینش آثار ادبی برتر ملل مختلف جهان صحه بگذارد و از همه مهم تر، نقش کهن الگو ها در تبیین تشابهات ادبی میان ادبیّات ایران و عرب را نشان دهد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که هردو متن، از شالوده های ژرف و مشترک کهن الگوی مرگ و تولّد دوباره برخوردارند که همین عامل، باعث تشابهات ادبی گسترده و نزدیکی متون پیش گفته شده؛ امّا تفاوت های جزئی نیز در نحوه تجلّی این کهن الگو در این میان دیده می شود؛ بدین صورت که در شعر بیاتی، کهن الگوی مرگ و تولّد دوباره، بیشتر در قالب اسطوره سومری ایشتار و تموز، اسطوره مصری ایزیس و اوزیریس و در نماد برساخته عایشه تجلّی می یابد؛ ولی در شعر خیّام، به طور عمده در تبدیل شدن آدمی به خاک و دگردیسی آن به سبزه و گیاه و سبو، نمود یافته است.
بیان «آیرونیک» یا طنزآمیز در دیوان ناصرخسرو و آثار برادران شلگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
242-266
حوزههای تخصصی:
ایران و آلمان دو کشوری هستند که تاریخ و سنت های فکری و ادبی پرباری دارند. هر دو در دوران شکوفایی مکاتب فکری؛ خواه دینی و خواه فلسفی، ادبا و متفکران برجسته ای را در دامان خود پرورانده اند. مطالعه تطبیقی آثار اندیشمندان این دو کشور می تواند ابعاد مختلفی از شباهت ها و تفاوت های این دو فرهنگ را نشان دهد. به این منظور دو اندیشمند و ادیب برای مطالعه تطبیقی انتخاب شدند: ناصرِخسرو (394 -481 ه.ق) و فردریش شلگل (1772-1829م). اما از آنجایی که عموماً نام برادران شلگل به عنوان همکار و همفکر با هم می آید، آگوست ویلهلم ( 1767- 1845م) هم به این پژوهش اضافه شد. شیوه بیانی ناصرخسرو در طنزآوری با روش فردریش در کتاب «قطعات» شباهت هایی دارد اما بیان آگوست ویلهلم به گونه ای دیگر است. این پژوهش در پی آن بوده که با مطالعه و قیاس آثار شاخص آنان، چگونگی استفاده آنها از بیان آیرونیک و طنزآمیز در برابر مخالفان و نیز مصادیق آن را در آثارشان نشان دهد. آیرونی(irony) نوعی بیان غیرمستقیم و طنزآلود است که مؤلف می کوشد به وسیله آن، دو یا چند وجه گوناگونِ یک امر را بنمایاند. قیاس آثار ناصرخسرو و برادران شلگل نشان می دهد که جهان بینی آنها که متأثّر از مکاتب فکریشان بوده، تا چه حد بر روش بیان آنها در طنزپردازی تأثیر داشته است. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای، فیش برداری و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
بازخوانی اهداف تقیه در شعر سنایی غزنوی و شریف رضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقیه در مذهب شیعه در میان امامان (ع)، عالمان و شاعران شیعه قرن های نخستین اسلامی، به منظور رسیدن به اهداف متعالی یا حفظ جان در مواقعی که حاکم یا عرف مخالف شدید شیعه است، به کار گرفته می شد. اختناق، فقر و شیعه زدایی، می تواند از عوامل توجیه کننده تمسّک به تقیه در رابطه با مردم و حکومت تلقّی شود و چون هردو شاعر؛ سنایی غزنوی و سیّد رضی، فارغ از محدوده مکانی، در یک بازه زمانی می زیسته اند، تقیه را با توجّه به شرایط اجتماعی، سیاسی و خانوادگی خویش به کار می برند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، موضوع تقیه را در شعر سنایی غزنوی به عنوان شاعر پارسی سرای شیعه و شعر سیّد رضی به منزله شاعر شیعه عرب با رویکرد تطبیقی بررسی کند. هرچند دو شاعر شیعه مذهب هم عصر، قاعده تقیه را وسیله ای برای دفاع از آرمان های شیعه و رسیدن به اهداف خویش در آثارشان به کار برده اند، ولی با توجّه به اینکه سیّد رضی، شاعری سیاسی و علوی است؛ از این رو، تقیه را در شعر خویش به مثابه ابزاری درراستای رسیدن به بالاترین قدرت سیاسی و مذهبی شیعه که همان ایجاد حکومت علوی به وسیله خویش است، استفاده می کند، حال آنکه سنایی غزنوی، این قاعده را با توجّه به رعایت حال عرف جامعه، حکومت و اختناقی که ناشی از شیعه هراسی وجود داشته است، درراستای تبیین امامت ائمه (ع) به کار گرفته است
زیبایی شناسی اکسپرسیونیسم و امپرسیونیسم در سروده های مهدی اخوان ثالث و بدر شاکر السّیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم دو مکتب مهمّ هنری در اواخر قرن نوزده و آغاز قرن بیستم است که توانست در ادبیّات نیز اندیشمندانی را به تکاپو وادارد. مسائل مهمّ انسانی، جهش های بزرگ صنعتی، جنگ، استثمار و هزاران بحران بزرگ دیگر دست مایه بسیاری از آثار بزرگ و ماندگار هنری شد. ایران و خاورمیانه نیز همانند دیگر کشورهای پرآشوب قرن از تنش ها و پیامدهای خارجی و داخلی این بحران ها درامان نبودند. مهدی اخوان ثالث و بدر شاکر سیّاب دو نماینده هنر ایرانی و عراقی هستند که هم صدا با دیگر هنرمندان، تنهایی و انزوای انسان در قرن آشوب زده را ترسیم کردند و با به تصویرکشیدن تابلوهایی از جنس واژه و خیال، به آرزوی آزادی، مجال پرواز دادند. در نوشتار پیش رو با توجّه به حال و هوای سروده ها، نقاط اشتراک آن ها با برخی از آثار نقّاشی در سبک های مورد نظر بررسی شده است. سروده ها با توجّه به درون مایه آن ها در دو سبک نقّاشی مورد نظر دسته بندی شد. جستار حاضر درپی گزینش و بازنمایی زیبایی شناختی تصاویر امپرسیونیستی و اکسپرسیونیستی است. با توجّه به پژوهش پیش رو، اخوان ثالث و بدر شاکر سیّاب تصویرسازانی در هردو سبک هنری هستند؛ ولی تصاویر برساخته خیال سیّاب با همه درد و رنج دورانش به سبک امپرسیونیسم و اخوان ثالث به اکسپرسیونیسم گرایش بیشتری دارد. دلیل این امر، توجّه شاکر سیّاب به محیط زیست پیرامونش یا همان دیده های ملموس او و تمایل اخوان به تاریخ است. از همین روی، ذهنیت مبهم تری در تصاویر شعری اخوان دیده می شود.
تأثیر فرم شعر پل الوار بر شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از شهریور 1320 با رونق بازار کتاب و مجله در ایران، ترجمه ی آثار غربی به فارسی بیش از پیش رواج یافت. از جمله زمینه هایی که از این زمان به فارسی منتقل شد، شعر معاصر فرانسه بود که به واسطه ی آن بسیاری از شاعران ایرانی به مطالعه و ترجمه ی آثار شعری فرانسوی پرداختند. احمد شاملو از شاعرانی است که اشعار چند شاعر فرانسوی، از جمله پل الوار، را به زبان اصلی خوانده و برخی را ترجمه کرده است و از آنها تاثیراتی نیز پذیرفته است. در مقاله ی حاضر سعی شده است به شیوه ای روشمند، و بر اساس رویکردی تطبیقی، تأثیرپذیری شاملو از الوار در سطح فرم شعر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و برای پرسش هایی پیرامون اشکال مختلف تأثیرپذیری شاملو از الوار پاسخ هایی ارائه گردد. حاصل پژوهش حاضر، بیانگر این است که: شاملو، در سطح واژگان، ترکیب ها، حروف ربط، تکرار، کاربست خاص صفت و قید در موسیقی شعر، حذف و سبک شروع شعر از الوار تأثیر پذیرفته است. البته این تأثیرپذیری به شکلی نیست که شاملو را مقلدی صرف بدانیم، بلکه او با استادی تمام، ساختارهای شعر الوار را به فارسی منتقل کرده، با در هم آمیختن آن با ساختارهای متون کهن فارسی، نقش خاص خود را رقم زده است.