فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
267 - 294
حوزههای تخصصی:
روند تحولات خانواده در دنیای امروز حاکی از ایجاد تغییرات بنیادین در الگوها و کارکردهای آن و جهت گیری این تحولات به سوی تضعیف نهاد خانواده و کارکردهای آن است؛ لذا امروزه آسیب شناسی خانواده به عنوان یک حوزه مطالعاتی مهم جای خود را در مطالعات خانواده تثبیت نموده است؛ البته رویکرد آسیب شناختی در مطالعات خانواده سابقه ای طولانی داشته و هم در ادبیات جامعه شناسان کلاسیک متقدم و هم در حکمت عملی و منزلی حکماً و فلاسفه از یونان باستان تا حکمای اسلامی ردّپای آن به چشم می خورد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی تطبیقی خانواده ازمنظرِ مکتب مشاء در حکمت عملی اسلام و مکتب کارکردگرایی پارسنز در جامعه شناسی است. روش مورداستفاده در این مقاله تحلیلی اسنادی است و منابع آن آثار علمی معتبر است. نتایج حاکی از آن است که مهم ترین نقطه اشتراک این دو رویکرد در آسیب شناسی خانواده را باید در نحوه ساخت یابی خانواده و الگوهای نقشی آن دانست. نزد حکمای مشاء برهم خوردن نظم و ساختارِ نقشیِ خانواده و اختلال در کارکرد جنسی آن، منشاء بروز آسیب ها و نابسامانی های دیگری در خانواده تلقی شده است و در نگاه پارسنز نیز انسجام و هم بستگی نهاد خانواده در گرو الگوهای نقشی متمایز زن و مرد است. اگرچه خوانش این دو مکتب از این الگوها با یکدیگر تفاوت های ماهوی دارد. همچنین در هیچ کدام از این دو رویکردْ التفات به امکانِ تزاحم ساختاری میان نهاد خانواده و نهاد دولت به چشم نمی خورد.
تبیین قرآنی- روایی خاستگاه دولت مهدوی در رویکردهای معاصر دانش سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
196 - 218
حوزههای تخصصی:
خاستگاه دولت، یکی از مباحث مهم علم سیاست است و رویکردهای مختلف درباره علت به وجود آمدن دولت و زمان پیدایی آن، وجود دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ دادن به این سؤال است که؛ خاستگاه دولت مهدوی با تمرکز بر رویکردهای موجود علوم سیاسی و با توجه به آموزه های مهدویت در قرآن کریم و روایات معصومین؟عهم؟ چگونه تبیین می شود؟ مهم ترین یافته پژوهش حاضر، آن است که دولت مهدوی براساس نظریه های موجود، خاستگاه الهی دارد، خاستگاه الهی دولت مهدوی، به همراه هم افزایی رضایت مردمی، آن را از حکومت های مدرن، متمایز می کند. خاستگاه دولت مهدوی از حیث زمان ظهور به فلسفه نظری تاریخ و تکامل تاریخ مرتبط است. نگاه تکاملی به تاریخ و طبیعت، در فرآیند مدرنیته غربی، رویکرد سکولار و دنیوی گرفت، اما براساس آموزه های مهدویت، در بین رویکردهای مختلف درباره تکامل تاریخ؛ با وجود پلیدی و بی عدالتی، هرگز نسل بشر به انقراض نرفته و حاکمیت زمین، به حکومت عدل می رسد. باور به پایان خوش تاریخ، یکی از اصول قطعی مهدویت شیعی است. تبیین خاستگاه دولت مهدوی به عنوان؛ مدینه فاضله اسلامی برای جوامع و دولت های اسلامی، از حیث تئوریک؛ در کاوش جوانب سیاسی مهدویت؛ و از حیث عملی؛ در پویش و رفتار سیاسی مسلمانان، نقش اساسی دارد.
تعامل هستی شناختی و معرفت شناختی تجربه دینی و هنرهای قدسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
135 - 146
حوزههای تخصصی:
میان هنر قدسی و تجربه دینی، تعاملی دوسویه برقرار است؛ تجربه دینی، که همراه با ویژگی-هایی همچون حیرت و شگفتی، مجذوب شدگی، مقهوریت، شورمندی و طلب و اشتیاق است، بیش از آنکه ماهیتی عقلانی و مستدل داشته باشد، احساسی و بی واسطه است و تعبیر آن نیز، نه به زبان تعلیمی و خطابی، تعبیر احساسی و طبیعی حالت روحی است که مستقیماً از تجربه به تعبیر می رسد و توسط مخاطب/مخاطبان، فهم و تفسیر می گردد و هنر دینی یکی از انحاء این گونه تعبیر است. پژوهش حاضر، رابطه ای دوسویه را در این میان می یابد؛ هنرهای دینی، از حیث هستی شناختی خود وابسته به تجربه دینی هستند که در مرز میان تجارب دینی و مدلهای مفهومی آفریده می شوند و پرورش می یابند. از دیگر سوی، هنر، خود نیز در تحقق، فهم و تفسیر تجربه دینی موثر است و جایگاهی معرفت شناختی دارد که با ایجاد تجربه ای مشارکتی، ماهیت اثر هنری را از سطح ابژه فراتر می برد و آن را به امری فعال در فرایند فهم و تفسیر تجربه دینی دینداران تبدیل می کند. پژوهش حاضر، در صدد است با رویکردی پدیدارشناختی به مطالعه موردی و تطبیقی برخی هنرهای قدسی و تعامل آنها با آموزه ها و تجربیات دینی بپردازد.
الگوی مدیریت بحران امام رضا (علیه السلام)(مطالعه موردی: مسئله ولایت عهدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
41 - 68
حوزههای تخصصی:
اگر بحران را ترکیبی از فرصت و تهدید بدانیم بدون شک مسأله ولایتعهدی امام رضا علیه السلام یکی از بحرانهایی بوده است که ایشان با آن مواجه شدند. و مدیریت این بحران توسط امام رضا علیه السلام مدل و برنامه جامعی می طلبید که در آن بهترین بینش ها و روش های اداره و کنترل بحران لحاظ می شد که این مقاله در صدد تبیین آن در پاسخ به چیستی مدیریت بحران در مساله ولایتعهدی با روشی توصیفی – تحلیلی پرداخته است . در این مقاله ابتدا مطالبی پیرامون بحران و مدیریت بحران بیان گردیده و در بخش دوم جستجویی در باب مدیریت بحران در مسأله ولایتعهدی در سیره امام رضا صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که مدیریت بحران در سیره امام رضا را با عنایت به دو رویکرد تبیینی وتنذیری در سه بعد مدیریت قبل از بحران، مدیریت حین بحران ومدیریت بعد از بحران می توان طراحی کرد که در مرحله اول اقدامات مدیریتی از قبیل هشدار عمومی در جهت وقوع بحران، برنامه ریزی، ایمن سازی و شفاف سازی صورت گرفته است. در مرحله دوم اقدامات مدیریتی همچون تبدیل بحران به فرصت، اتخاذ تصمیم به موقع و روشنگری و اطلاع رسانی انجام شده و در مرحله سوم اقدامات مدیریتی مانند بهره وری بهینه در تبلیغ مذهب تشیع وبهروری بهینه از مناظرات انجام گردیده است . خاطر نشان می شود که مدیریت بحران توسط امام رضا(ع) در سه مرحله قبل از بحران،حین بحران و بعد از بحران با رویکردهای تبیینی وتنبیهی صورت گرفته است ؛ این مساله نشانگر توجه امام به تدابیر و اقدامات با چشم انداز تبیین معارف الهی ویادآوری وتنبه یاران و دشمنان است با اقداماتی که امام در مدت ولایتعهدی انجام دادند طرح مامون برای نابودی امامت ائمه (ع) منجر به شکست شد وامام (ع) با راهبردهای مناسب ،تشیع را به ساحل امن هدایت کردند
واکاوی رویکرد تمدنی و فرانسلی به مهدویت و انتظار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
220 - 244
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی نگاه تمدنی به مهدویت و انتظار انجام شده است. ضرورت این تحقیق از آنجا ناشی می شود که محدودسازی انتظار به بعد فردی و اعتقادی، ظرفیت لازم برای تحولات اجتماعی و تمدنی را فراهم نمی کند. روش پژوهش به صورت توصیفی _ تحلیلی و با استناد به منابع دینی، آثار اندیشمندان اسلامی و تحلیل تطبیقی دیدگاه های صاحب نظران انجام شده است. نتایج نشان می دهد که نگرش تمدنی و فرانسلی به انتظار، چشم انداز کلان و راهبردی را برای جوامع اسلامی ترسیم می کند که می تواند افق های بلندمدت رشد و پیشرفت را برای جامعه ترسیم نماید. پذیرش این رویکرد می تواند، ظرفیت ایجاد انسجام و همگرایی در میان نسل های گوناگون را افزایش داده و ضمن تقویت انسجام نسل ها، بسترساز مسئولیت پذیری و همفکری و همگرایی در مسیر تحقق اهداف اجتماعی _ تمدنی و عدالت محور اسلام گردد.
نقدی بر ردیه پارک بر استدلالِ دی رِی علیه طبیعت گرایی متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کریستوف دی رِی (2022) در مقاله «یک مورد جدیدِ معرفت شناختی به سودِ خداباوری» استدلالی نو در ردِ طبیعت گراییِ متافیزیکی ارائه می دهد. او مقدمه نخستِ این استدلال را دست کم بر دو رکن استوار می کند. رکن نخست نیازمندیِ استنتاجِ بهترین تبیین (IBE) به «باورِ متافیزیکی» است. این باور بدین معناست که وضعیت های امور در جهان به طور کلی تبیین دارند. رکن دیگر آن است که این تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان نمی تواند علتِ باورِ متافیزیکی باشد. در سوی مقابل، سی یِنوگ بِی پارک (2023)، ضمن ردِ ارکان یادشده، استدلال می کند که اولاً «باورِ متافیزیکی» به IBE نیاز دارد و ثانیاً تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان، علتِ باورِ متافیزیکی است. پژوهش پیش روی، به نقد دیدگاه پارک می پردازد. نخست نشان می دهیم که استدلالِ پارک علیه نیازمندیِ IBE به باورِ متافیزیکی ابهام های اساسی دارد. همچنین استدلال می کنیم که استدلال های او به سودِ نیازمندیِ باورِ متافیزیکی به IBE با دو مشکلِ (1) خلط میانِ روندِ شکل گیریِ یک باور و فرآیند توجیهِ آن و (2) خلط میانِ جنبه هستی شناختیِ تبیین پذیری و جنبه معرفت شناختیِ آن روبرویند. افزون بر اینها نشان داده می شود که استدلالِ پارک به سودِ رابطه علی میانِ تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان و باورِ متافیزیکی، در اساس، خلطِ میان علتِ باورِ متافیزیکی و دلیلِ باور به آن است.
موضع ماکیاولی در برابر دین: مواجه ای مبتنی بر واقعیت موثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
163 - 176
حوزههای تخصصی:
مواجهه ماکیاولی با دین همچون مواجهه او با فلسفه سیاسی کلاسیک، طبیعیات کلاسیک و نگرش به تاریخ به سبک کلاسیک امری متفاوت و از منظری خاص است. به اعتقاد نگارنده این مقاله، ماکیاولی به دلیل آنکه نجات میهن و دوام دولت سیاسی را در رأس هرم نگاه خود به غایت سیاست قرار داده است و از غایات به زعم خود خیالی دوری کرده است، تمامی وجوه و ساختار اندیشه کلاسیک را در این جهان بینی و غایت جدید مورد بررسی و ترجمه قرار می دهد. ماکیاولی از یک طرف اهمیت دین را در تداوم دولت سیاسی( اعم از جمهوری و شهریاری) بسیار زیاد می داند و از طرف دیگر آن را همچون شمشیری دولبه موجب نفاق و شکست و تباهی یک دولت و جامعه معرفی می کند. در این مقاله نگارنده توضیح می دهد که چگونه ماکیاولی دین مسیحیت را در تقابل با دین رومیان مورد نقد قرار داده و چه راهکارهایی را برای تغییر صورتِ ماده تباه شده دین توسط دستگاه کلیسا پیشنهاد می کند. نکته مهم این است که صورت جدید پیشنهاد شده، سابق در بطن انجیل واقع شده بود و ماکیاولی با استفاده از آن از دین تعریفی در راستای تبدیل آن به ابزاری مدنی و سیاسی ارائه می کند که می تواند در برابر بخت در تعریف سیاسی و مذهبی روم باستان قرار گیرد و در واقع موضع گیری پیچیده خود را نسبت به مسیحیت نشان دهد.
چالش های قرینه گرایانه لا ادری گرا پیش روی معتقدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لاادری گراها معتقدند در باب وجود خدا نمی توان/ نباید به باور ایجابی یا سلبی دست یافت و رویکرد معرفتی درست و موجه در این زمینه، توقف است. شکل گیری چنین رویکردی اغلب در بستر قرینه گرایانه رخ می دهد. هنگامی که اعتبار معرفتی یک گزاره به قرائن و شواهد پشتیبان آن باشد، اگر قرائن نتوانند سلب یا ایجاب گزاره را تعیّن بخشند، آنگاه درباب آن باید سکوت کرد. لاادری گرا نسبت به دوگانه خداباوری/خداناباوری معتقد است آنها: (1) نه پیش فرض هستند نه گزاره پایه و خودموجه؛ (2) شواهد کافی به سود هیچ یک وجود ندارد و شواهد ادعایی جملگی مخدوش و نامعتبر هستند؛ (3) اگر شواهد را موفق بدانیم، درنهایت و پس از وزن دهی متکافئ هستند. بنابراین همه مسیرهای معرفتی به توقف داوری ختم می شوند و نه خداباوری و نه خداناباوری نمی توانند توجیه معرفت شناختی معتبری داشته باشند. با این حال، نگاه لاادری گرایانه بیش از اندازه سخت گیرانه است و خدشه در همه شواهد و ادعای هم وزنی آنها، چه بسا او را به شکاکیت فراگیر بکشاند. ضمن این که لاادری گرا، با به رسمیت نشناختن رویکرد باورمندان، معقولیت ایشان و اتصاف آنها به فضایل فکری را نادیده می گیرد و همه را در نیل به اعتقاد سلبی یا ایجابی تخطئه می کند.
Knowledge of Logic: Necessity or Refusal (Examining the Views and Reasons of Muslim Proponents and Opponents)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
144 - 166
حوزههای تخصصی:
Knowledge of logic includes the rules that govern the way of thinking and reasoning. Muslims became familiar with this science in the third century by translating Aristotle's books and immediately faced the challenge of what does this science have to do with Islam? Should Muslims use the same method as Aristotle in their religious sciences or avoid paying attention to this science? The present research, by searching the books of Muslim jurists and theologians, shows that each of these two assumptions had supporters, and of course, the number of opponents of the science of logic was more than its supporters. And those opponents used violence against the proponents of the science of logic and brought arguments to ban the science of logic and tried to show that God is not pleased with this knowledge.This article also tries to bring these two views closer together. The final result of this research is that most of the arguments of the opponen of the logic are a warning for those who may not use this knowledge correctly or are involved in the thoughts of philosophers who have distanced themselves from religion.
تقدم و تأخر خودآگاهی بر ادراک غیر: مقایسه آرای سهروردی و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
5 - 34
حوزههای تخصصی:
خودآگاهی در فلسفه اشراق به عنوان آغازی بر شناخت خود به عنوان نور و حرکت از آن برای شناخت دیگر انوار مطرح شده است. سهروردی ادراک انسان از خود را ادراکی حضوری دانسته و نفس را ذاتا مدرک خود می داند که برای این ادراک از خود به هیچ صورتی نیاز ندارد؛ چرا که هر صورتی از این نفس در ذهن باشد باز هم خود آن نفس نیست و به منزله غیر برای نفس است. لذا چنین استنباط میشود که در نگاه سهروردی ادراک خود مقدم بر هر ادراک دیگر است. این بحث در فلسفه کانت نیز بخشی از مباحث او را تشکیل می دهد. کانت با تقسیم بندی من به منِ تجربی و منِ استعلایی تفاوتی میان ادراک این دو امر در انسان قائل می شود. از نظر کانت آن چیزی که انسان هر روزه با مفهوم من از آن یاد می کند و می شناسد، منِ تجربی است که متاخر از ادراک تجربی برای ذهن حاصل می شود اما منِ استعلایی که فراتر از تجربه است غیر قابل شناخت نظری است و لذا کانت خودآگاهی را ادراکی پسا تجربی و متاخر از آن می داند. در این پژوهش سعی بر آن شده است مقایسه ای تطبیقی میان آرای سهروردی و کانت در مسئله خودآگاهی انجام شود.
ما قبل الطبیعه انسان معلق بازخوانی فلسفه عقل گرایانه ابن سینا در کتاب الاشارات و التنبیهات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
25 - 51
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا خوانشی نو از کتاب اشارات ابن سینا ارائه کند. مقاله حاضر از این فرضیه دفاع می کند که کتاب اشارات از ویژگی خاصی برخوردار است؛ به طوری که اگرچه مختصر است، خلاصه فلسفه ابن سینا نیست؛ بلکه ابن سینا در این کتاب بر آن است تا ماقبل الطبیعه خود را ارائه کند. او در این راستا به بیان آن دسته از مباحث فلسفی می پردازد که صرفاً به روش عقلی و بدون نیاز به مراجعه به طبیعت، و بنابراین پیش از آشنایی با طبیعیات و صرفاً برمَبنای مفاهیم و گزاره های پیشین و عقلی قابل طرح باشند. منطق و طبیعیات این کتابْ مبانی ماقبل الطبیعه آن را پایه گذاری می کند؛ به طوری که در آن ها از مباحث زبانی و تجربی صرف نظرشده است. در این راستا بحث از انسان معلق و معرفت نقشی اساسی و مبنایی در طرح ماقبل الطبیعه اشارات ایفامی کند؛ براین اساس ابن سینا در نمط سوم اشارات معرفت شناسی عقل گرایانه خود را پایه ریزی می کند و در ادامه به بیان فلسفه پیشین عقلی ماقبل الطبیعه خود می پردازد که شامل اثبات واجب الوجود، صفات او، فعل بی واسطه او و نظام عقول و افلاک است. در نمط های پایانیِ اشارات نیز سعادت همان انسان معلق یا عقل مجرد تبیین می شود.
نقش ایرانیان در استعلا و گسترش اهداف و پیام های نهضت عاشورا
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
7 - 22
حوزههای تخصصی:
نهضت عاشورا از برجسته ترین و تأثیرگذارترین رویدادهای تاریخ اسلام و ایران یک حادثه مذهبی، و نمادی از مقاومت، ایثار و مبارزه با ظلم در فرهنگ ایرانی و جهانی شناخته می شود. پژوهش حاضر به بررسی نقش عاشورا در هویت فرهنگی و دینی ایرانیان می پردازد و تأثیرات بلندمدت آن را بر جامعه ایرانی تحلیل می کند و به گسترش پیام های عاشورا در دنیای امروز و ارتباط آن با جنبش های حقوق بشری، عدالت خواهی و مقاومت در برابر ظلم می پردازد. یافته های این مقاله نشان می دهد که عاشورا در تقویت هویت شیعی و ایجاد همبستگی اجتماعی در تاریخ ایران نقشی اساسی داشته است. پیام های عاشورا در ادوار تاریخی ایران و جنبش های سیاسی و اجتماعی آن، نیروی محرکه مبارزه علیه ظلم و فساد بوده است. در دنیای معاصر نیز، آموزه های عاشورا منبع الهام مبارزات جهانی علیه نابرابری، فساد و ظلم است و چشم انداز گسترش آن در سطح جهانی، به ویژه در جنبش های عدالت خواهانه و حقوق بشری، همچنان حائز اهمیت است.
تحلیل نقادانه دیدگاه های کلامی شریف رضی درباره خداوند در کتاب تلخیص البیان عن مَجازات القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شریف رضی، ادیب و عالم نامدار شیعی در سده چهارم که بیشتر به جهت تدوین نهج البلاغه شهرت دارد، تفسیر بزرگی بر قرآن کریم با عنوان حقائق التأویل فی متشابه التنزیل دارد که گزیده ای از آن را در کتاب تلخیص البیان عن مَجازات القرآن به ودیعت نهاده است. از آنجا که او در علم کلام شاگرد قاضی عبدالجبّار همدانی بود و با آرای معتزله آشنایی کامل داشت، آیات موهم تشبیه، تجسیم و تجویر را بنا بر مشرب معتزلی تأویل می کرد. در این مقاله ضمن پی جویی دیدگاه های کلامی او درباره افعال و صفات خداوند، تلاش می کنیم با توجه به دیدگاه های رقیب، نظرات او را به خصوص درباره دامنه مَجاز در تفسیر آیات قرآن کریم در سنجه نقد قرار دهیم. بر این پایه مهم ترین مواردی که در عقل گرایی اعتزالی شریف رضی مغفول بوده و موجب افراط او در تأویل شده، عبارت اند از: امکان حمل بر استعاره تمثیلیه و تفسیر تمثیلی، تفسیر بر اساس حقیقت باطنی عالم، و تفسیر با توجه به روح معنا.
نقش «زیست جهان» در رفع بحران علوم اروپایی از دیدگاه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
159 - 133
حوزههای تخصصی:
مفهوم «زیست جهان» یکی از تأثیرگذارترین مفاهیم در اندیشه هوسرل متأخر است و تأملات پدیدارشناسانه او در باب بحران علوم اروپایی، حول این مفهوم می چرخد. بحران علوم نتیجه غفلت علم از بنیادهای خود، یعنی زیست جهان و شکاف میان جهان علمی برساخته و زیست جهان به مثابه مبنای آن است. این بحران به معنای توقف پیشرفت علوم یا ناتوانی در خلق نظریات علمی نیست، بلکه بحرانی پنهان و بنیادین است که از سیطره عقلانیت علمی در تمام عرصه ها نشئت گرفته است. در اثر این غلبه، علوم نسبت خود را با زندگی، معنا و واقعیت های انسانی از دست داده و ماهیت انسانی خود را فراموش کرده اند، به گونه ای که غایت اصلی علوم (یعنی معنای آنها برای وجود انسانی) به محاق رفته است. رفع این بحران تنها از طریق تأسیس پدیدارشناسی استعلایی به مثابه علم متقن و بنیاد علوم که زیست جهان در مرکز آن قرار دارد، امکان پذیر است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی در پی ارائه شرح و بررسی روشن و نظام مند از این طرح فلسفی هوسرل است.
تحلیل انتقادی نظریه حرکت در حرکت علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
صدرالمتالهین با طرح نظریه حرکت جوهری، حرکت در مقوله جوهر را مطرح کرد. اما او نیز همچون دیگر فلاسفه، حرکت در سایر مقولات را نپذیرفت، به ویژه در مقولاتی که افراد آن ها تدریجی الحصول است؛ چرا که حرکت در آن ها باعث به وجود آمدن پدیده «حرکت در حرکت» می شود که از دیدگاه همه فلاسفه، امری محال است. در این بین در دیدگاه علامه طباطبائی پذیرش حرکت جوهری، مستلزم پذیرش وقوع نوعی حرکت تبعی اما حقیقی در همه مقولات نه گانه عرضی است. لذا در دیدگاه علامه طباطبائی حرکت در حرکت نه تنها محال نیست، بلکه تبیین چگونگی سرعت و کندی حرکات در پرتو پذیرش حرکت در حرکت ممکن است. در این جستار علاوه بر بررسی مبانی علامه طباطبائی در تبیین بحث حرکت در حرکت، دیدگاه شاگردان ایشان نیز پیرامون این مسأله مورد بررسی قرار می گیرد و خواهیم دید که شاگردان ایشان اختلاف مبنایی با علامه طباطبائی پیرامون این نظریه ندارند.
بررسی سندی و دلالی حدیث «فإراده اللّه هى الفعل» از امام رضا (ع) درباره تفاوت اراده الهی با اراده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۵۱
81 - 109
حوزههای تخصصی:
مسئله اراده الهی همانند بسیاری از صفات خداوند، همواره محل بحث و جدال بین فیلسوفان، متکلّمان و محدّثان بوده است. در بحث از اینکه اراده یکی از صفات الهی است، شک و اختلاف نظر وجود ندارد و همه آن را جزو صفات کمالی الهی می دانند، اما اختلاف نظرها در حقیقتِ اراده است. مشکل در جایی سخت تر می شود که هرکدام از متکلّمان و فیلسوفان و محدّثان، آرای گوناگونی پیرامون مسئله اراده الهی داشته و اتّفاق نظری بین اندیشمندان مشاهده نمی شود. از طرفی، علاوه بر قرآن، احادیث ائمه اطهار (ع) نیز همواره راه گشا و حلّال مسائل این چنینی بوده اند و با غور در علوم قرآنی و حدیثی و کشف حقایق آن ها در حدّ طاقت بشری، می توان به بخش زیادی از سوالات اعتقادی انسان، پاسخ مناسبی یافت و تا حدّ امکان، اختلافات را حل و فصل کرد. یکی از آن احادیث مذکور، حدیث معروفی از امام رضا (ع) است که ایشان در آن حدیث، ضمن بیان حقیقت اراده الهی، تفاوت آن با اراده انسان را معلوم می نمایند. امام رضا (ع) در این حدیث، اراده الهی را به معنای «ایجاد فعل» دانسته و اراده انسانی را «آهنگ درون» و حاصل تفکّرات و ذهنیّات قبلی عنوان و تفاوت آن ها را به صورت کوتاه، تبیین می کنند. در واقع، ما در مواجهه با محتوای این حدیث، با دو مسئله اصلی روبه رو هستیم: تفاوت اراده الهی با اراده انسان و صفت ذات یا صفت فعل بودن اراده الهی. ما در این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی، ضمن اشاره اجمالی به اختلاف عقاید اندیشمندان، با تکیه بر براهین عقلی و همچنین بیان شواهد نقلی به تبیین حدیث امام رضا (ع) درباره تفاوت اراده الهی با اراده انسان و صفت ذات یا صفت فعل بودن اراده الهی پرداخته ایم.
محسوس مشترک: مقایسه دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
53 - 75
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که در ضمن بحث از قوای ادراکی و در ذیل بحث از قوای پنجگانه حواسّ بیرونی مطرح می شود، مسئله ای با عنوان «محسوسات مشترک» است. محسوس مشترک نوعی از محسوس است که با همه یا برخی از قوای حسّ بیرونی درک می شود و به هیچ کدام از حواس اختصاص ندارد. ارسطو در رساله نفس ضمن بحث از محسوسات خاصّ هر حس، به محسوسات مشترک میان آن ها نیز پرداخته است. می توان این مباحث را ذیل چند عنوان دسته بندی کرد: چیستی محسوس مشترک، بالذات یا بالعرض بودن محسوس مشترک، واسطه مند بودن محسوس مشترک، مصادیق محسوس مشترک و بی نیازی از قوه حسی مستقل در ادراک محسوس مشترک. ابن سینا نیز در نفس شفا ضمن طرح مسئله محسوسات مشترک، هم در غالب مباحث ارسطو دراین باره تصرفاتی کرده و هم به چند مبحثی که ارسطو مطرح نکرده بوده، توجه کرده است: وی در بیان چیستی محسوس مشترک تعریف ارسطو را اصلاح کرده، در بالذات یا بالعرض بودن آن، نشانه های مدرَک بالذات را تدقیق کرده و درباره واسطه مند بودن محسوس مشترک نشان داده است که چگونه می توان از آن برای اثبات بالذات بودن محسوس مشترک استفاده کرد. همچنین دایره مصادیق محسوس مشترک را توسعه داده است. به علاوه درباره بی نیازی از حسّ دیگری برای ادراک محسوسات مشترک نیز راجع به محال بودن وجود چنین حسی استدلال خاصی ارائه کرده است.
کلیدواژه: محسوس، محسوس مشترک، ادراک بالذات، ادراک بالعرض، ابن سینا، ارسطو
بررسی تحلیلی روش های امر به معروف و نهی از منکر توسط ابن الرضا امام جواد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
69 - 90
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر به عنوان دو واجب مهم الهیِ مورد توجه پیامبران، امامان و صالحان، جایگاه ویژه ای نزد امام جواد (ع) داشت. هرچند دوران این امام همام در تاریخ تشیع، با توجه به شهادت امام رضا(ع)، قیام های علویان، نفوذ و گسترش جغرافیایی تشیع، قدرت روزافزون مأمون و جریان سازی جدید خلافت عباسی و در نتیجه استحکام بیشتر خلافت عباسیان، شرایط دشواری را تجربه کرد، اما امام جواد(ع) به تناسب شرایط و موقعیت های زمانی و مکانی، امر به معروف و مبارزه با منکرات مختلف سیاسی، اجتماعی و اخلاقی را دنبال کرد. حال سوال این است که امام جواد (ع) در اقامه این دو فریضه، چه روش هایی را به کار بردند؟ در پاسخ به این سوال، کلیه احادیث و همچنین گزارش های مرتبط با امر به معروف و نهی از منکر در سیره امام جواد(ع) گردآوری و به صورت توصیفی - تحلیلی، روش شناسی شده است. سپس روایات گردآوری شده در بخش «شیوه های کاربست امر به معروف و نهی از منکر در سیره امام جواد(ع)» تجزیه و تحلیل شده است.
The role of faith in human happiness in Allamah Tabatabaei’s point of view(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
Human happiness is one of important philosophical and theological discussions among thinkers and is the goal of every man who seeks it consciously or not, and explains and identifies it according to his view. Thinkers have not treaded the same course in their understanding of happiness. Some have perceived it to be material pleasures, some spiritual-intellectual and some a combination of the two. Allama Tabataba'i has defined happiness of everything as its attainment to its existential good thereby enjoying it. He has defined happiness for humankind as Divine proximity and approximating the Absolute Reality, and has defined the human ultimate perfection as "wilaya". He considers faith to be of the type of knowledge and practical observance, and highlights it in attainment to happiness. This study, by a descriptive-analytic method, led to the conclusion that happiness in Allama Tabatabaei's view consists in "Divine proximity" and attainment to "wilaya", the nearset way to reach this position is soul knowledge and faith is the most important element in realization of human happiness.
تأثیر تجربیات سوئدنبرگی بر اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش مرسوم از فلسفه نقادی کانت، با تأکید بر واکنش به تجربه گرایی هیوم و ترسیم حدود شناخت، از این مهم غفلت می کند که کلیت اندیشه کانت را نمی توان بدون دغدغه توجیه و تلاش برای مفهوم پردازی جهان نومنال و نحوه ارتباط آن با جهان پدیداری مطالعه کرد. آشنایی با تجربیات عرفانی سوئدنبرگ در دوره پیشانقدی، صرف نظر از تعالیم دینی، کانت را، بر خلاف اقتضای روشنگری، در این کشمکش قرار داد که عدم تعین پدیداریِ متعلقات چنین تجربیاتی امکان وجود و نقش تعیین کننده شان را نفی نمی کند. اهمیت این معنا کانت را بر آن داشت تا صورت بندی جهان نومنال و بررسی ارتباط آن با جهان پدیداری را در طرح نظام نقادی خود بگنجاند. با تمام سرسختی ها در انکار، می توان ادعا کرد که بیننده تأثیر گسترده تجربیات و ساختار اندیشه سوئدنبرگ بر نظام نقادی را گواهی می دهد. نشانه های تأثیرپذیری ساختار کلی و برخی ایده ها و مفاهیم نظام کانت از بینش های سوئدنبرگ تا به حدی است که اتهام مشابهت نظام وی با اندیشه های عارف بزرگ سوئدی را برانگیخت. خوانش هرمنوتیکی این جستارْ آموزه ها و مفاهیم و اصطلاحات سوئدنبرگی را در مقایسه با عناصر فلسفه نقادی فرامی خواند، و ضمن نشان دادن وجوه شباهت، بر تفاوت آنها تأکید می کند: تمایز و تطابق جهان پدیداری و جهان نومنال، سوبژکتیو بودن ایده زمان و مکان، عدم امکان بازنمایی امر نومنال، تناسبِ کمالی میان افعال و قانون اخلاق به مثابه شرط اصلی تحقق خیر برین، و ملکوت غایات از جمله این شباهت های احتمالی است، که اگرچه عمق تأثیرگذاری تجربیات سوئدنبرگی بر نظام کانتی و یا هم منشأ بودن آنها را نشان می دهد، اما اصالت نظام وی را مخدوش نمی سازد.