فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و توصیف ادراک دانش آموزان از مهدویت است. روش انجام این تحقیق پدیدارشناسی است که کانون توجه خود را بر تجارب زیسته و ادراک بشر قرار می دهد و ابزار آن مصاحبة نیمه ساختاریافته است که با دانش آموزان شهرستان کاشمر که فارغ التحصیل سوم دبیرستان در سال 1392 بودند، انجام شد. پس از اشباع داده ها، با استفاده از روش اسمیت، تجزیه وتحلیل داده ها انجام و بر اساس آن، پنج مضمون اصلی استخراج شد که عبارت اند از: باور به امام زمان (عج)، معرفت به امام زمان (عج)، علت غیبت، فلسفه ظهور، و انتظار ظهور. یافته های تحقیق نشان داد که همهٔ دانش آموزان وجود امام زمان (عج) را قبول دارند و علاقه مند به ظهور و یاری حضرت هستند؛ تنها شناخت ظاهری و کلی نسبت به امام زمان (عج) دارند و آگاهی های عمیقی دریافت نکرده اند؛ به مواردی هم که آگاهی دارند، در عرصهٔ عمل توجه لازم را نمی کنند و از لحاظ رفتاری ضعیف هستند؛ و خود را منتظر حقیقی نمی دانند.
تبیین شکلی عوامل فهم های متقابل از متون دینی
حوزههای تخصصی:
امروزه، برداشت های متقابلِ نافی یکدیگر بسیاری از آیات و روایات در میان مفسران، متکلمان و... دیده می شود. اندیشمندان پرشماری به شناسایی عوامل این موضوع پرداخته اند، ولی هیچ یک به توصیف شکلی مسئله نپرداخته، بلکه به تبیین اخباری این عوامل بسنده نموده اند. آیا می توان عوامل فهم های متقابل از متن دینی واحد را به صورت شکلی (جدول یا نمودار) نشان داد؟ اهمیت این مسئله، هنگامی آشکار می شود که با توصیف شکلی، می توان عوامل ایجاد دو یا چند فهم متقابل از متن واحد را، در یک شکل کوتاه جدول یا نموداری عرضه نمود. به کمک این روش، می توان اطلاعات بسیاری به تعداد زیادی از افراد در مدت زمان کوتاه ارائه نمود. این مقاله، با روش توصیف و تحلیل و به شیوه ساده ای عوامل ایجاد فهم های متقابل از متن واحد را تبیین شکلی جدولی یا نموداری نموده است.
واکاوی مفهوم و مصداق واژه قائم در احادیث اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاهی در احادیث ائمهk سخن از شخصیتی با ویژگی هایی خاص است، ولی به صراحت نامی از او برده نشده و این امر باعث شده در طی اعصار، مصادیق گوناگونی برای آن شخصیت(چه بسا منظور ائمهk این مصداق ها نباشد) بیان شوند؛ از جمله آن می توان به «قائم» اشاره کرد. در طی دوران، مصادیق متفاوتی حتی از سوی ائمهk برای قائم بیان شده است. در این مقاله، سعی شده با جامع نگری به روایات مربوط، معنا و مفهوم کامل و مصداق اصلی قائم ارائه شود. مصادیق مختلف و علل صحت یا صحت نداشتن انتساب آنان به عنوان مصداق اصلی قائم یا به عبارتی دیگر، قائم اصلی(کسی که واجد تمام ویژگی های ذکر شده در روایات برای قائم باشد) بیان گردد. همچنین برخی از روایات هم خانواده در ریزموضوعات مطرح شده، مورد بررسی سندی و نقد محتوایی قرار گرفته اند تا میزان اعتبار روایت و موضوع سنجیده شود، با وجود اینکه کثرت روایات هم خانواده در یک موضوع که بر مطلب مشترکی دلالت می کند، حتی اگر متواتر لفظی نباشد، متواتر معنوی به شمار می رود؛ در نتیجه بیانگر اعتبار واعتماد به آن موضوع است. با توجه به روایات و معنا و مفهوم کامل «قائم»، امام زمان مصداق اصلی معرفی شده است، ادله و راهکار هایی برای تمییز قائم اصلی از غیر آن(دیگر قائم ها) در روایات ارائه شده است. در پایان، نقش شناخت معنا و مفهوم و مصداق قائم در شناخت دیگر روایات بیان شده است.
ترابط عقل و ایمان از دیدگاه غزالی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
عقل، شأنی از شئون آدمی است که از طریق آن، هم کسب معرفت و هم عمل می کند. ایمان، تصدیقی قلبی به خداوند عالم است که علاوه بر آنکه چشم انداز جدیدی از عالم و آدم فراهم می آورد، انسان را به اطمینان و آرامشی درونی سوق می دهد. اما دو سؤال پیش می آید، اینکه دو عنصر عقل و ایمان چه رابطه ای با هم دارند؟ و آیا اعتماد به یکی از این دو ما را از دستیابی به دیگری بی نیاز می کند؟ نوشتار حاضر، به بررسی این مسئله از دیدگاه دو متفکر بزرگ اسلامی پرداخته که در اندیشه یکی از آنها صبغه ایمان گرایی و در دیگری عقل گرایی بارزتر است. غزالی ایمان را ارزشمندتر از عقل می داند؛ وی گرچه عقل نظری را پذیرفته، آن را در درک و فهم دین ناتوان دانسته است. به همین دلیل، حتی ایمان مردم عوام را به عقل فلسفی ترجیح می دهد. اما ملاصدرا، گرچه به محدودیت های عقل اشاره می کند، به مباحث عقلانی در حوزه دین بسیار ارزش می دهد و ایمان را نیز نه تنها مغایر با عقل ندانسته، بلکه آن را نوعی علم و تصدیق معرفی کرده است.
در این مقاله پس از بیان تفصیلی دیدگاه های این دو اندیشمند درباره عقل و ایمان، ضمن ارزیابی، نقد و بررسی آنها، به مقایسه تطبیقی این دو دیدگاه می پردازیم.
«انسان کامل»؛ مبنای انسان شناختی عرفانی در کثرت گرایی دینی
حوزههای تخصصی:
حقانیت یا عدم حقانیت ادیان، از مباحث چالش برانگیز عصر جدید است که صفحات پرشماری از اندیشه های دین شناسان را به خود اختصاص داده است. در این زمینه، سه دیدگاه عمده مشاهده می شود: انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی دینی. کثرت گرایان، به طور گسترده در اثبات این دیدگاه خود به گفته هایی از عارفان استناد می کنند و بر این باورند که عارفان نیز از قائلان به این اندیشه اند.
از سوی دیگر، اندیشة عارفان در این زمینه، برگرفته از مبانی خاصی است که بدون پرداختن به آنها، بحث به درستی سامان نمی یابد. این تحقیق با پرداختن به مبنای انسان شناختی عرفانی و بحث انسان کامل، درصدد است تا جایگاه هستی شناختی و معرفت شناختی منحصر به فردی را که عارفان برای حضرت ختمی صل الله علیه و آله قائل هستند، تبیین کرده و در نتیجه، برتری دین اسلام را از نگاه آنان، که آن را تجلی برترین کشف ممکن برای مخلوق می دانند، به اثبات برساند.
نقش خیال در تربیت انسان (از منظر آیت الله جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
مهمترین هدف این نوشته، بیان اهمیت و نقش خیال در تربیت انسان با توجه به دیدگاه-های آیت الله جوادی آملی است. تحلیل توصیفی و استنتاج، روش این اثر بوده است. حیات انسان دو قلمروی اصلی دارد: قلمروی اول، حیات حقیقی (فطرت و عقل) اوست. در این قلمرو خطا و انحراف راه ندارد. انسانی که حیاتش قرین فطرت و عقل باشد، سعادتمند خواهد بود. قلمروی دوم، حیات طبیعی انسان است که عرصه امیال و آرزوها و عرصه اراده و حرکت انسان در مسیر سعادت یا شقاوت است. دستگاه ادراکی و تحریکی انسان، نقش آفرینان اصلی این قلمرو هستند. قوای ادراکی و تحریکی، دستمایه و سرمایه انسان برای انتخابهایی است که در نهایت هویت و سعادت یا شقاوت او را رقم می زند. خیال، نقشی مهم در هدایت یا انحراف قوای ادراکی و تحریکی افراد دارد و لذا چهره ای الهی و چهره ای غیر الهی دارد؛ در صورتی که تحت تدبیر و حکومت عقل، فعالیت کند، الهی و معد تربیت انسان خواهد بود و در صورتی که از عقل تمکین نکند، غیر الهی و مزاحم تربیت نوع بشر خواهد بود. تربیت خیال، زمینه ساز سعادت انسان است. مهمترین راه های تربیت خیال، تعدیل، تهذیب و تطهیر خیال، ریاضت عقلی، تقوای علمی، و کاهش پراکندگی های درونی است.
بکاء ممدوح از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بکاء از جمله احوال انسانی است که ظاهر و باطنی دارد. ظاهر آن، امری فیزیولوژیک است و باطن آن همان عوامل درونی و عاطفی مربوط به روح آدمی است. گریه همانند خنده یکی از نعمت های بزرگ الهی به انسان است و در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوت دارد. مقالة حاضر با هدف شناسایی و بیان جایگاه بکاء ممدوح در قرآن و روایات تدوین شده است. اسلام برای بکاء ممدوح اهمیّت خاصّی قائل شده است و برای آن جایگاه ویژه ای در نظر گرفتهاست. این پژوهش نشان می دهد که بکاء ممدوح سه قِسم اصلی است: بکاء از خوف عذاب، بکاء به شوق ثواب و بکاء در مقابل عظمت و کبریایی الهی و نیز حقارت و صغارت خود.
بررسی تطبیقی آیه هشتم سوره انسان از دیدگاه فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درباره آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیرا»(انسان: 8) در میان مفسران فریقین، مباحث گوناگونی شکل گرفته است که عمدتاً به سبب نزول این آیه برمی گردد. شیعه به استناد دلایل متقن درون متنی و برون متنی تنها سبب نزول مرتبط با اهل بیت را پذیرفته وبه هیچ روی عام بودن آیه را نمی پذیرد. درمقابل، مفسران اهل سنت در این باره اتفاق نظری ندارند؛ برخی از آنان همچون سید قطب، سبب نزول مرتبط با اهل بیت را مطلقاً نمی پذیرند و به دلایل درون متنی و برون متنی متعددی استناد می کنند. برخی دیگر نیز از سبب نزولی که درباره انفاق ابوبکر و عمر و چند تن از مهاجرین است سخن به میان آورده اند. اما دسته ای دیگر از آنان، ضمن پذیرش سبب نزول مرتبط با اهل بیت با دلایلی به عمومیت تعابیر آیه و اختصاص نداشتن آن به اهل بیت معتقد شده اند. در این راستا اصلی ترین دلیل آنان برای عدم تخصیص شأن نزول به اهل بیت، تعمیم آیه به افراد و مصادیق دیگر است که بطلان این مطلب در جای خود اثبات می شود.
سیر تحول الاهیات اخلاقی کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاهیات اخلاقی مسیحی، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. عهد جدید، منشأ اصلی اخلاق مسیحی است. محور تعالیم حضرت عیسی7، ملکوت خدا بود؛ و تحول درونی، شرط ورود به ملکوت تلقی می شد. اخلاق مورد نظر پولس، فضیلت محور بود و به جای تأکید بر اوامر و نواهی بیرونی، بر درونی شدن اخلاقیات توجه داشت. تعالیم اخلاقی آبای کلیسا بیش تر موعظه ای، شبانی، مدافعانه و تعلیمی بود. تا حدود هزار سال، علم اخلاق منسجم و نظام مندی وجود نداشت؛ حتی اگوستین که با نظریه پردازی درباره مفهوم فیض، تأثیر زیادی بر تفکر کلیسا داشت، الاهیات اخلاقی منسجمی طرح نکرد. توماس آکوئینی با رویکردی فلسفی، نظام مندترین و مفصل ترین مباحث مربوط به فضایل و رذایل را بیان کرد. با این همه، الاهیات اخلاقی، باز هم بخشی از الاهیات به شمار می آمد. تا این که بعد از شورای ترنت و به ویژه با اثر آلفونس لیگوری، الاهیات اخلاقی از الاهیات اعتقادی متمایز شد. با تصویب خطاناپذیری پاپ در شورای اول واتیکان، مرجعیت تعلیمی کلیسا شروع به مداخله در تبیین امور اخلاقی کرد. در دوره معاصر نیز با توجه به پیشرفت های مسائل صنعتی و پزشکی، موضوعات جدیدی در حوزه اخلاق کاتولیک به وجود آمد.
نقد دین پژوهی مبتنی بر نظریه عمل گرای صدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه عمل گرای صدق، از جمله نظریه های مهم در بابِ مفهوم صدق است. بر اساس این نظریه، «گزاره P صادق است، اگر و تنها اگر، گزاره P در عمل سودمند باشد». اخذ این نظریه در مطالعه دینی، فضای فکری مستقل و متفاوتی را در گستره های گوناگونِ دین پژوهی پدید می آورد. در این نوع دین پژوهی، به جای بررسی مطابقت یا عدمِ مطابقتِ تعالیم و گزاره های دینی با واقعیت، آثار محسوس و نتایج عملی آنها سنجش و ارزیابی می شود. حقانیتِ آموزه ها و گزاره های دینی را نه مطابقتِ آنها با واقعیت، که نتایجِ عملی و پیامدهای عینی آنها تعیین می کند. این رهیافت، علاوه بر اشکال های معرفت شناختی، با فضای فکریِ حاکم بر ادیان آسمانی ناسازگار و متعارض است و انتقادهای متعددی به آن وارد شده است: نسبیت گرایی معرفتی، انسان مَداری و حذف خدامحوری، به فراموشی سپردنِ «واقعیت خدا» و نشاندنِ «تصور خدا» به جای آن، بی توجهی به پیام وارگیِ ادیان آسمانی، تحویلی نگری در بابِ دین و تقلیل آن به آثار و نتایج عملی، ترویجِ نگرشِ سودانگارانه و ابزارپندارانه به دین، عدمِ توجه به مرگ آگاهی و آخرت اندیشیِ ادیان آسمانی، ناتوانی در فهمِ حقیقتِ خالصِ دین و...
دین در نگاه مارکس و شریعتی؛ نقد و بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره در طول تاریخ دین و مطالعات دین شناسی، جذاب و از موضوعات چالشی بوده است. هیچ جامعه ای را در طول حیات بشر نمی توان یافت که فاقد دین و یا پرستش باشد. ازاین رو، رویکردهای گوناگونی در عرصه های مختلف علمی برای مطالعات دین شناختی پدید آمده است؛ روان شناسی دین، جامعه شناسی دین، مردم شناسی دین، پدیدارشناسی دین، الهیات، فلسفه دین، مطالعات ادیان، کلام و کلام جدید. براستی ماهیت دین چیست، تفسیر رایج برگرفته از معارف ناب الهی کدام است، در رهیافت های گوناگون دینی، نوع تفسیر مارکسیستی از دین، چه مؤلفه هایی را مورد توجه قرار می دهد. در این میان، دکتر شریعتی به عنوان یک متفکر اجتماعی، چه رویکردی در تفسیر دین اتخاذ کرده است. افزون براین، مرحله آغازین دین بشر توحید بوده است و یا شرک؟
این مقاله، با رویکرد تحلیلی و اسنادی به بررسی، مقایسه و نقد نظریه دینی مارکس و شریعتی می پردازد. بر این اساس، شریعتی در تفسیر دین، به رهیافت مارکسیستی روی آورده، و مرحله آغازین دین بشر را شرک تلقی می کند که انبیاء و رسولان الهی برای دعوت به توحید و یکتاپرستی به سوی بشر فرستاده شده اند. این تلقی و نظریه دینی شریعتی ناصواب و با تفسیر رایج در معارف ناب اهل بیت علیه السلام ناسازگار است.
ج ریان شناس ی فرقه های سلف ی در خاورمیانه و شمال آفریقا
حوزههای تخصصی:
رشد جریان های افراطی در منطقه خاورمیانه و به طور کلی کشورهای اسلامی، در دو دهه اخیر امری کاملا محسوس و البته خارج از منطق روابط بین الملل (مبتنی بر موازنه قوا میان دولت ملت ها) بوده است. این جریان ها که موسوم به «سلفی» هستند به گروه ها و دسته بندی های متفاوتی چون سلفی تقلیدی، اصلاحی، عرفانی و جهادی تقسیم می شوند. در دو دهه اخیر در صحنه معادلات منطقه جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا بازیگران غیردولتی موثری بوده اند. عواملی نظیر آموزه های افرادی چون ابن تیمیه، پدیده حضور قدرت های فرامنطقه ای در این مناطق، تحولات مربوط به بیداری اسلامی و بحران سوریه و عراق باعث دیده شدن بیشتر این گروه ها بخصوص گروه های جهادی تکفیری شده است. در همین راستا، در قسمت اول این نوشتار به تقسیم بندی این گروه ها در قالب خاستگاه، دال های هویتی و حوزه فعالیت و هدفشان خواهیم پرداخت. در انتها نیز در دو جدول مطالب مطرح شده با جزئیات بیشتری تحلیل و تبیین خواهد شد.
برهان وجودی آنسلم و نقد آن بر اساس مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
معیار فعل اخلاقی و رابطه دین و اخلاق از منظر استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه استاد مطهری در باب اخلاق، به طور پراکنده و گسترده در آثار ایشان آمده است و البته احصای اشارات مربوط به آن آسان نیست. هدف در این مقاله بیان نظر ایشان در دو مسأله مهم اخلاقی است: یکی این که معیار فعل اخلاقی چیست؟ استاد با تحلیل و نقد نظریات مهم اخلاقی همچون نظریه عاطفی، نظریه وجدانی و نظریه اراده می کوشد نظریه کرامت را به عنوان مبنای اخلاق اسلامی معرفی کند. مسأله دوم این که نسبت میان دین و اخلاق چیست و آیا اخلاق لزوماً باید بر دین استوار باشد؟ استاد در پاسخ به این پرسش، از یک سو دین را تنها پشتوانه اخلاق معرفی می کند و اخلاق بدون دین را چون اسکناس بدون پشتوانه، بی ارزش می داند و از سوی دیگر فعل اخلاقی انسان بی دین را دارای ارزش می داند. در این مقاله سعی شده است با توسل به معنای موسع دین و خداپرستی در اندیشه استاد و نیز تفکیک میان اخلاق فردی و اخلاق جمعی، تعارض ظاهری در کلام ایشان را برطرف کنیم.
منطق ساختاری مفهوم آزادی عقیده در نظام اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آزادی عقیده در منظومه فکری آیت الله جوادی آملی از چه منطق ساختاری برخوردار است. فرضیه این است که ایشان از یک سو سعی می نماید از منظر اصالت وجود و نیز تشکیک وجود، حقیقت آزادی را تبیین کند؛ از دیگر سو روشمندانه می کوشد ضمن پرداختن به مقوله آزادی عقیده در فضایی متفاوت از گفتمان رقیب، به یک مفهوم اسلامی از آن دست پیدا کند. نگارندگان با روش تحلیلی - تفسیری ضمن پرداختن به ابعاد تبیینی و هنجاری و نیز سطوح درونی و بیرونی منطق ساختاری آزادی عقیده و تشریح حدود و مرجع تحدید آزادی از دیدگاه ایشان، نتیجه می گیرند که از منظر این فقیه و فیلسوف شیعه، انسان می تواند در قلمرو تکوین مؤمن یا کافر و مطیع یا عاصی باشد، ولی در منطقه تشریع باید مؤمن و مطیع باشد.
مبانی تفسیری - کلامی علامه طباطبایی در صفات خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفات خبری خداوند متعال، از جمله مباحث کلامی و تفسیری است که در قرآن و روایات آمده است. صفات خبری آن دسته از صفات خداوند هستند که عقل بر آنها دلالت روشنی ندارد و تنها به آن سبب که در متن دینی (اعم از قرآن و حدیث ) به خداوند نسبت داده شده اند، می توان آنها را به خداوند نسبت داد. شناخت صحیح و دقیق صفات خبری و دستیابی انسان به این معرفت، به درک بهتری از باری تعالی منجر می شود. تفسیر این صفات از دیرباز مورد نزاع متکلمان بوده و بدون تردید دیدگاه های افراطی وتفریطی کلامی در این موضوع پیامدهای زیانباری را برای امت اسلامی در پی داشته که تاریخ فرقه ها و گروه های اسلامی گویای این مطلب است. آیات صفات خبری خدا از جمله آیات متشابهی است که برای فهم بشر سنگین بوده و زمینه ساز به وجود آمدن فرقه های مختلف در میان مسلمانان شده است.
درباب صفات خبری چهار شیوة کلی وجود دارد:
1. نظریه اثبات صفات خبری همراه با تشبیه؛
2. نظریه توقف و تفویض؛
3. نظریه اثبات صفات خبری با قید بدون کیفیت؛
4. نظریه تأویل.
با تبیین صفات خبری در تفسیر، می توان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند موردپذیرش هیچ یک از آنها نیست، در این مقاله می کوشیم دیدگاه مفسر بزرگ شیعه، علامه طباطبایی را به دست آوریم؛ ایشان معتقد است با پیروی از اهل بیت و گرفتن اصل معنا با حذف لوازم، باید معنای نهایی و جدی کلام خداوند، در آیات صفات خبری را پس از در نظرگرفتن تمامی قراین، از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی، به دست آورد.
معرفت شناسی دینی؛ مقایسه دیدگاه های قاضی عضدالدین ایجی و علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی دینی درواقع محصول رویکرد معرفت شناختی به معارف دینی است. در سنت اسلامی، دغدغه طرح منسجم مباحث معرفت شناسی دینی در میان متکلمان بیش از فیلسوفان مسلمان به چشم می خورد. با توجه به ضرورت طرح و بررسی مباحث معرفت شناسی دینی متکلمان، مقاله حاضر با استخراج و تحلیل دیدگاههای دو متکلم برجسته یعنی علامه حلی و قاضی عضدالدین ایجی ، می کوشد به مقایسه منظومه معرفت شناختی آن ها بپردازد. نتیجه این مطالعه مقایسه ای نشان می دهد که هر دو متکلم به مسائل مهمی در حوزه معرفت شناسی (به طور عام) و نیز معرفت شناسی دینی (به طور خاص) از جمله تعریف علم، اقسام علم، امکان دستیابی به علم، تعریف نظر، وجوب نظر و... پرداخته اند. هر چند در بسیاری از این مباحث معرفت شناختی این دو متکلم رویکرد کما بیش مشابهی اتخاذ کرده اند مهم ترین اختلاف آن ها بر سر نحوه وجوب نظر است؛ ایجی به پیروی از غالب متکلمان اشعری از شرعی بودن وجوب نظر دفاع می کند در حالی که علامه حلی به مثابه یک متکلم امامی که قایل به حسن و قبح عقلی است به عقلی بودن این وجوب باور دارد.
نگاهی به انسان شناسی زرتشت و استنتاج دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی، پس از خداشناسی محوری ترین مسئله نزد ادیان است؛ زیرا مبنای آفرینش جهان و فرستادن پیامبران، برای انسان و هدایت او بوده است. ادیان بر اساس بینش خود نسبت به انسان، مراتب تکامل معنوی او را در نیل به سعادت نهایی انسان ترسیم می کنند و خودشناسی را نخستین گام در پیمایش این مسیر می دانند. این مقاله با روش تحلیلی استنتاجی، به بررسی نگرش زرتشت به انسان و ابعاد وجودی او، خودشناسی زرتشت، دلالت های تربیتی برخاسته از انسان شناسی وی، در مقوله های چهارگانة اهداف تربیتی، روش های تربیتی، ویژگی های معلم و متربی می پردازد. همچنین در این مقاله، بر اساس انسان شناسی زرتشت و استلزامات تربیتی وی، به برخی مفاهیم و آموزه هایی که در خط سیر تکاملی ادیان، تحول و تکامل یافته اند، مورد بررسی قرار می گیرند.
تحلیلی بر نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه انسان حاصل پیوند نفس و بدن است، در مباحث انسان شناسی فلسفی، محور بررسی ها نفس است و بدن معمولاً به تبع نفس مطرح شده و جایگاه واقعی اش در سایه ی گران مایگی نفس، نهان مانده است. این مقاله تلاش دارد که با نگاه از زاویه ای متفاوت، این بار مباحث انسان شناسی ابن سینا را با محوریت بدن، تجزیه و تحلیل نماید و برای این کار، دو مقطع مهم آغاز و پایان حیات دنیوی را مدنظر قرار داده است. مطابق مبانی سینوی، تشکیل و تکوین ماده ی بدنِ هر انسان نقطه ی آغاز حیات دنیوی اوست و فراهم شدن مزاج مستعد بدنی، شرط حدوث نفس (بما هی نفس) و پدیدار شدن یک انسان است. ماده ی بدنی و هیئات و اعراض آن، تعین و تمایز اولیه ی نفوس را رقم می زنند و ملکات حاصل از هیئات طبیعی بدنی و نیز مکتسبات عقلی، عامل تعدد و تکثر نفوس پس از مرگ و در جهان آخرت اند. تمامی افعال انسانْ فعل مشترک میان نفس و بدن و قوا است به جز فعل قوه ی عاقله، یعنی ادراک کلیات، که آن هم در بدایت امر، نیازمند بدن است. از منظر ابن سینا، مرگ بدنْ حیات دنیوی را پایان می بخشد و فاعلیت نفس و استکمالات آن را متوقف می کند، اما زمینه ی توجه تام نفس به کمال حقیقی خود و اتصال دائم آن به عقل فعال را فراهم می کند. نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی، با توجه به آثار مثبت و منفی ای که بر بود یا نبود آن مترتب است در ضمن این مقاله روشن خواهد شد.