فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Today, the world faces environmental crises that have led to the loss of biodiversity. Biodiversity, which is essential for the processes supporting all life on Earth, refers to the variety of life at all levels—ranging from genes to ecosystems—and is classified into three levels: genetic, species, and ecosystem diversity. This research, employing a descriptive-analytical approach and based on careful interpretations, examines the scientific concepts related to the three levels of biodiversity as mentioned in the Holy Qur’an, to highlight the importance of biodiversity for the continuity of life, which is addressed in various forms within the Qur’anic verses. The results show that at the genetic diversity level, there are verses expressing genetic variation within the human species and other organisms. At the species diversity level, numerous verses reflect the diversity among plants and animals from different perspectives. At the ecosystem diversity level, some verses refer to the variety of ecosystems present on Earth, including forests, grasslands, gardens, agricultural lands, pastures, rivers, mountains, valleys, deserts, marine environments, and others. Overall, the research results indicate that many Qur’anic verses emphasize the diversity of life and its components.
Speech Acts in Qur’anic Verses of Iftirā’: Meccan vs. Medinan Contexts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examines the use of speech acts in Qur’anic verses addressing the concept of iftirā’ (slander), emphasizing the contextual and thematic distinctions between the Meccan and Medinan periods. Employing a descriptive-analytical method and drawing on Searle’s classification of speech acts, the analysis identifies expressive acts as the most prevalent, followed by assertive, directive, commissive, and declarative acts. The study contextualizes these speech acts within the socio-religious frameworks of Mecca and Medina, demonstrating how the Qur’an’s rhetorical strategies evolved to meet the distinct needs and challenges of each period. The findings categorize the sources of iftirā’ into three primary groups, with the highest incidence attributed to disbelievers, followed by Jews, and then hypocrites. The themes of iftirā’ in the analyzed verses include slanders about divine unity, the Prophet Muhammad (PBUH), divine signs, the truth of prophethood, the Qur’an, the miracles of the prophets, the reality of resurrection, and human relationships. This research underscores the Qur’an’s dynamic communicative approach, illustrating how its discourse effectively engaged diverse audiences while addressing theological, and social dimensions of slander. The study offers valuable insights into Qur’anic rhetoric and its broader application in contemporary discourse analysis.
رهیافت های بررسی شبکل معنایی تسلیم در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
1 - 25
حوزههای تخصصی:
تسلیم خدا بودن همراه با ایمان، وظیفه ای ضروری بر عهده همگان است. قرآن کریم به تسلیم بودن مؤمنان تا زمان مرگ سفارش مؤکد کرده است و بهترین آیین، در قرآن کریم، تسلیم توأم با کارهای شایسته یاد شده است لذا بررسی آیات این حوزه ضروری می نماید. مضامین آیات از یک سو از بسترها و زمینه هایی سخن رانده است که سبب نیل انسان به تسلیم و طی درجات آن خواهد شد که عبارتند از: عقیده به توحید، ایمان، تقوا، توجه به نعم الهی و ارجاع امور به خداوند متعال و التفات به علم و حکمت خداوند و از سوی دیگر، لجاجت انسان و فریب شیطان را از موانع رسیدن به تسلیم برمی شمرد که می تواند آن را در دو گونه عوامل درونی و بیرونی احصا نمود. قرآن کریم پیامدهایی نیکویی را پس از نیل انسان به تسلیم برای او یادکرده است که عبارتند از: آرامش، توکل، بهره مندی از هدایت، رحمت و بشارت.
واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
85 - 108
حوزههای تخصصی:
تفسیر واعظانه از کهن ترین گونه های تفسیر است که در سده نخست شکل گرفت و در سده های پنجم تا نهم رشد چشم گیری یافت و مورد استقبال جامعه قرار گرفت، لکن پس از آن، دوران افول خویش را تجربه کرد تا امروزه، در قالب تفاسیر تربیتی، هدایتی و اجتماعی با تغییر در برخی از شاخصه ها، بازتولید شود. ابعاد تفسیر واعظانه در دانش تفسیر همچنان ناشناخته مانده است تا جایی که حتی تعریف کاملی از این شیوه تفسیری وجود ندارد و شاخصه های آن نیز به طور کامل شناسایی نشده است. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه است. شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد، لکن در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه - تفسیرِ طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی، به تفسیر کاملی با نشانه های تفسیری که از آن با تعبیر «واعظانه» یاد می شود، نمودی جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی - علمی که گرایش نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه همچون خودِ قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم بوده و هست، ولی با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این گونه تفسیری می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش دهد و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. پژوهش پیشِ رو، با استفاده از اطلاعات برآمده از مطالعات کتابخانه ای و با روشی توصیفی - تحلیلی به واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اولاً مبانی عرفان عملی متجلی در کردار صوفیان نخستین، در کنار عواملی همچون قوّالی قصاص و فصّالی کرّامیان، باعث پیدایش نخستین تفاسیر واعظانه شده است و رشد و افول آن نیز تأثیری مستقیم بر این گونه تفسیری نهاده است. ثانیاً ادبیات تفاسیر واعظانه در هر دو زبان فارسی و تازی، سرشار از بلاغت و بدیع و آمیخته با تمثیل، داستان، حکایت و شعر است که اقناع مخاطب را در پی دارد. بنابراین کارکرد بلاغت ادبیِ تفاسیر واعظانه، نه در تبیین مدالیل آیات، بلکه در افزایش جذابیت متن تفاسیر یادشده بوده است. ثالثاً تفاسیر واعظانه سرشار از روایاتی است که ملاک مفسر در انتخاب آن روایت، تبیین مواعظ نهفته در آن هاست، هرچند آمیخته با جعلیات و اسرائیلیات باشد. سهم تفاسیر واعظانه شیعه در استفاده از جعلیات و اسرائیلیات کمتر از نمونه های مشابه در جهان تسنن است.
روش استخراج علوم انسانی از قرآن و مدل مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
23 - 50
حوزههای تخصصی:
موضوع علوم انسانی کنش ها و هستی های ارادی انسان است. علم انسانی دانشِ توصیف و تغییر کنش های اختیاری انسان و معرفت درجه دو آنهاست. معرفت درجه اول علوم انسانی به هستی هایی می پردازد که با اراده و اختیار انسان ایجاد می شود. معرفت درجه دو علوم انسانی، مباحث بیرون از علوم انسانی نظیر مبانی، اهداف، روش، تاریخ تطور علوم انسانی و مانند آن را بررسی می کند. روش در معنای عام، به کارگیری مجموعه عناصری است که انسان را به هدف می رساند. عناصر روش علمی عبارت اند از: مبانی، منابع، سازوکارهای داده یابی از منابع، اصول، قواعد، مؤلفه های فرایندی، مؤلفه های پراکنشی، رویکردها، گرایش ها، سبک ها و مهارت هایی که به کارگیری آنها سبب دست یابی به علم می شود. مقاله بر روی عنصر روش شناختی سازوکارهای داده یابی از قرآن کریم تمرکز می کند. فرضیه ما، امکان پذیری تعیین سازوکاری دقیق و همگانی برای داده یابی علوم انسانی از قرآن است. روش مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های علوم انسانی، منطقی و قیاسی است. راهبرد مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های معرفت درجه یک علوم انسانی، تحلیل تعریف برگزیده علوم انسانی، و لحاظ ظرف تحقق نسبت میان موضوع و محمول است. در تعیین داده های معرفت درجه دو علوم انسانی، بر دلالت داده ها بر بنیادهای نظری، دلالت غایت شناختی و روش شناختی تأکید می شود. همه مراحل بحث، همراه با ارائه نمونه هایی از داده های وحیانی و به صورت انضمامی است. نتیجه بحث با تعیین مؤلفه های شناسا، مدل مفهومی فرایند دستیابی به داده های علوم انسانی در قرآن ترسیم و ارائه شده است.
Study of the Network Connections of Surah al-Inshiqāq with Its Adjacent Surahs (Infitār, Mutaffifīn, Burūj, Tāriq)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur’an has a single source and there is no difference between its verses. Therefore, some Surahs of the Holy Qur’an may be put together to get a better understanding of them. And based on the method of verbal and spiritual analogies, one Surah should be placed at the center and the its connection with other Surahs of the Holy Qur’an would be discovered. “The network connection of the Surahs of the Qur’an” is a new term that speaks of the structural and content relation between Surahs. The methods of network connections between the Surahs of the Holy Qur’an can be summarized in the thematic congruence between adjacent Surahs, congruence between a set of Surahs, congruence between the beginning of a Surah and the end of the previous one, congruence between two consecutive Surahs at the beginning or end, rhyme, common purpose, and common theme. This research analyzes the network connections of Surah al-Inshiqāq with its adjacent Surahs (Al-Infitār, Mutaffifīn, Burūj, Tāriq) with a descriptive analytical method in two aspects of structural and content congruence. In conclusion, this Surah has structural and literary connections, including the congruence of the beginning, rhyme, analogy, and literary imagery, which all are in one structural group. The research also shows that this Surah has content connections including the Unity of God, mentioning the events of the Day of Judgment, grouping of people in the Day of Judgment, and common purpose.
واکاوی تفسیری آیه 16 نساء با رویکرد انتقادی متمرکز بر سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
146 - 167
حوزههای تخصصی:
ازجمله مقوله های مهم در ساحت تفسیر قرآن، مداقه در نظرات تفسیری و واکاوی دلایل مفسران در اقناع سازی پرسش های مطرح پیرامون آیات است. آیه 16 سوره نساء ازجمله آیاتی است که نظرات مختلف تفسیری و پرسش های فراوانی راجع به نسخ یا عدم نسخ آیه، موضوع آیه و مشمولان آیه را به خود اختصاص داده است و نقدهای بسیار به دلایل و نظرات گفته شده وارد است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی لغوی و اهتمام به سیاق آیات و پیوند معنایی آیه با آیات طرفین خود ضمن تشریح ضعف و کاستی های تفسیری موجود، سعی در تبیین دیدگاه جدید نموده است. نتیجه حاصل آنکه، آیه 16 در اتصال به آیه قبل و بعد خود در پی تبیین احکام مربوط به خانواده اسلامی و جهت تطهیر بیوت از خیانت، آلودگی و اختلاط ارحام پس از آیات ارث و دیگر احکام آمده است؛ بنابراین آیه مربوط به مرد و زنی از خانواده اسلامی است که به سمت خیانت جنسی به یکدیگر بروند؛ توجه به این امر و دقت در کاربست لغات، رویکردی غیر ازنظر مشهور مفسران را افاده می کند. در این رویکرد، هیچ نسخی در این آیه و آیه قبلش اتفاق نیفتاده است.
بررسی انتساب صفات تعدّی و ظلم به خداوند از منظر مفسّران با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
212 - 237
حوزههای تخصصی:
برخی از اوصافی که در قرآن کریم به خداوند نسبت داده شده است، زمینه انتساب ظلم و تعدّی به ساحت قدسی پروردگار را فراهم می کند که از آن جمله می توان به اِستهزاء الهی، مکر، کید، اِضلال و اِمداد در طغیان اشاره کرد. این نوع صفات اگر به معنای ظاهری آن حمل شود، منجر به وجود نقص برای خداوند می گردد. مقاله حاضر با هدف روشن نمودن مراد از آن صفات ازنظر مفسّران، با تکیه بر دیدگاه طبرسی و فخر رازی نگاشته شده است. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است و بر اساس یافته های تحقیق، می توان کاربرد واژه استهزاء برای خداوند را از باب مُشاکله برشمرد و مقصود از آن را کیفر و مجازات مسخره کنندگان، تحقیر جایگاه و شأن آن ها، سلب توفیق و تأیید الهی به شمار آورد. مکر و کید خداوند از باب مُزاوجت کلام به کاررفته و آن تدبیری دقیق، حساب شده و عادلانه در عقوبت دشمنان خداوند است که مکر شوندگان از آن آگاهی ندارند. همچنین این نوع مکر و کید را می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست. خداوند اضلال ابتدایی ندارد؛ ازاین رو اضلال الهی، نوعی مجازات است که بعد از کفران و عصیان محقق می شود. آنگاه که فردی خودش گمراهی را بخواهد و در آن پیش رود، خداوند او را وانهاده و هدایت نمی کند و همین هدایت نکردن، خودْ نوعی گمراهی است. امداد در طغیان را نیز می توان نوعی مهلت دادن و استدراج دانست و این بدترین عذاب الهی است که در آیات متعدّد و روایات معتبر، از آن به واگذاشتن انسان تعبیر شده است.
تفسیر تنزیلی، به مثابه تفسیر فرهنگی قرآن (با محوریت آثار عبدالکریم بهجت پور)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
301 - 342
حوزههای تخصصی:
نزول قرآن تدریجی است و در این نزول تدریجی، پیامبر(ص) توانست یک جامعه ابتدایی را از سطح فرهنگی پایین، به امّتی با آن حد از تعالی فرهنگی برساند که پرچمدار ندای توحید، اخلاق و انسانیت در سراسر جهان باشد، اما روش مطالعه و فهم قرآن کریم برای دست یابی به عناصر فرهنگی و فرایند تحول فرهنگی قرآن کدام است؟ مسأله اصلی این مقاله دستیابی به «روش مطالعه فرهنگی قرآن» است که به نظر نویسنده «تفسیر تنزیلی» روش مناسب برای این سنخ مطالعه را در اختیار ما می گذارد. البته از آنجا که تمرکز بر آرای یک مفسر تنزیلی، مسیر مشخص و عناصر منسجم تری را برای تأمین این امر در اختیار می گذارد، این تحقیق بر اساس آثار عبدالکریم بهجت پور صورت می گیرد. روش انجام این تحقیق روش اجتهادی است. روش اجتهادی، روش معتبر و معهودی است که صدها سال است برای رجوع به منابع دینی مورد استفاده و سفارش اندیشمندان و مفسّران اسلامی است. در این روش عناصر عقلی، عقلایی، نقلی، تاریخی و کلامی به تناسب مسأله تحقیق مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، این تحقیق، از تحلیل های عقلی، عقلایی و ... ، به فراخور نیاز بهره خواهد برد. از یافته های این تحقیق، می توان به اثبات هویت روشی تفسیر تنزیلی و کشف دستاوردهای روشی (راهکارهای تعمیق و توسعه فهم قرآن، مراحل روش تحول فرهنگی قرآن، تشکیل شبکه مسائل قرآن، ورود قرآن به صحنه عمل، راهکار شناسایی و حل آسیب های فرهنگی) و محتوایی (دوره های تحولی جامعه نبوی، توسعه هدف گذاری کشف مرادهای خداوند، فهم دقیق تر واژگان قرآنی) این سنخ تفسیر اشاره کرد.
بررسی رابطه الگوی ارزشی دین و ساختار شناختی احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، نقش مؤثری در شکل دهی به ساختار احساس دارد و در پی آن است که ساختار آن را ساماندهی کند. نقطه تلاقی دین و ساختار شناختیِ احساس جایی است که سخن از باید و نبایدهای ارزشی به میان می آید. وجود احساس عمدتاً به صورت غیرارادی تصور می شود و با این توصیف، قابل ارزشیابی نیست؛ ولی در نظام ارزشیِ دین، عاملیت اراده انسان برجستگی می یابد و کیفیت تجربه احساس به نوعی بر مدار اراده و امکانِ انتخاب می چرخد و این گونه قابل ارزشگذاری می شود. پژوهش حاضر در پی آنست که رابطه میان الگوی ارزشی دین (قرآن کریم) و ساختار شناختی احساس را مطالعه کند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش تحلیل در چارچوب نظریه شناختی است. بررسی داده ها در موارد متعددی، نوعی ارائه یکجانبه داده های دینی در ساختار مفهومی احساس صرف نظر از زمان، مکان، فرهنگ و فردیت را نشان می دهد. الگوی ارزشی دین با الگوی شناختی احساس که در رایج ترین شکل آن شامل علت، وجود، کنترل، از دست دادن کنترل و واکنش می شود، متفاوت است. ساختار دین به ثابت ماندن الگوهایش به صورت فرازمانی - مکانی تمایل دارد. احساس در مدل دینی با این جهانی متفاوت است. مطابق با الگوی دین، مفاهیم احساسی موضوعِ پژوهش، در صورتی که در چارچوب علل تعیین شده قرار بگیرند، ارزشی قلمداد می شوند. همچنین، رفتار و کیفیت تجربه احساس افرادِ دیندار به نوعی قابل پیش بینی تصور می شود.
مؤلفه های استخدام نیروی انسانی در سازمان از منظر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
316 - 345
حوزههای تخصصی:
رشد و با لندگی و توجه به توسعه نیروی انسانی در سازمان های پیشرفته دنیا از نکات بسیار اساسی است. اسلام به عنوان یک دین جامع و کامل توسعه معنوی و کرامت ذاتی انسان را سرلوحه دستورات خود قرار داده است. از آنجا که سرمایه انسانی اصلی ترین دستاورد الگوهای توسعه منابع انسانی است امروزه سازمان های موفق و پیشرو نقش خود را در حفظ و ارزش نهادنیه نیروی انسانی جهت تولید و بهره وری بیشتر قرار داده اند.دانشمندان غربی و اسلامی در حوزه ی دانش مدیریت بر این باور هستند که انسان در بستر فرهنگی و ارزشی خود اقدام به فعالیت می کند. بنابراین لازم است مؤلفه ها مرتبط با استخدام نیروی انسانی در سازمان و جامعه نیز بر اساس فرهنگ و ارزش های آن جامعه تعریف گردد. در این راستا، محققان با توجه به اهمیت، نفوذ و جایگاه دین مقدس اسلام در عصر معاصر، به بررسی کتاب آسمانی قرآن کریم که بر مبنای اعتقادات مسلمانان، کتاب زندگی فردی و اجتماعی است، پرداخته و سعی نموده اند که مؤلفه های استخدام نیروی انسانی در سازمان را بر اساس آن استخراج نمایند. هدف این تحقیق، که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، بررسی مؤلفه های استخدام نیروی انسانی در سازمان از منظر قرآن کریم است. یافته های این تحقیق نشان می دهد مؤلفه های معنوی و غیر معنوی با بررسی آیات مرتبط با استخدام نیروی انسانی در قرآن شناسایی شده اند.
آیه «سُکاری» و نقش محوری آن در تقابل دو نظریه حرمت دفعی و تدریجی شراب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
چگونگی تحریم شراب از منظر قرآن و نقش محوری آیه «سُکاری» در این خصوص، منجر به تقابل دو دیدگاه در تحریم تدریجی و دفعی شراب گردید. یافته های پژوهش، با مطالعه کتابخانه ای و روش تحلیلی-توصیفی، بیانگر این است که سُکر نوم در معنای سُکاری در نظریه حرمت دفعی شراب، با دلایل قرآنی و مؤیدات روایی و عقلی قابل اثبات است. در مقابل، دیدگاه سُکر شراب در آیه که اساس نظریه تحریم تدریجی نیز است، ناسازگاری آن با آیات قرآن به جهت تناقض محتوایی ثابت گردید. با نقد مستی شراب در معنای سُکاری، همه شأنِ نزول ها در نظریه تدریجی در تفاسیر عامه، به قصد دفاع از شرابخواری برخی و نسبت ناروا به برخی دیگر، با توجیه نادرست عدم تحریم شراب تا نزول آیه، موضوعاً از این آیه خارج اند. ازجمله آثار مترتب بر نظریه تحریم دفعی، اضافه بر توجیه ناپذیری شرابخواری برخی صحابه در مدینه، تفکیک اعلام حکم تحریم شراب در مکّه و تأخیر اجرای حد شرابخواری در مدینه است که اضافه بر ایجاد انگیزه قوی در ترک، نوعی روش مدارای تربیتی اسلام نیز بوده است.
تبیانًا لکل شیء بودنِ قرآن در سنت تفسیری: تحلیل از منظر تاریخ انگاره ها
حوزههای تخصصی:
در ادوار تفسیر قرآن، در کنار شکل گیری انگاره های مختلف بر اساس آیات قرآن، انگاره شمول قرآن به همه امور و علوم هم با توجه به دلالت آیه 89 سوره نحل شکل گرفت. در این پژوهش، انگاره مورد نظر با روش مطالعه تاریخ انگاره بررسی گردید تا سیر تطور آن در میان مفسران فریقین مشخص گردد و این که چه برداشت هایی از آیه در قرون متمادی مطرح شده است. به عنوان بخشی از یافته های این مطالعه، تا نیمه های سده پنجم هجری تبیان بودن قرآن در محدوه امور شریعت واحکام از قبیل امر و نهی و وعد و وعید و حدود و حلام و حرام و... فهمیده می شد تا حدی که نوعی حصر در عبارات مفسران شکل گرفت. از اواسط سده پنجم، ظرفیت روشنگری سنت و عقل و اجماع و قیاس و اجتهاد مطرح گردید و بنا بر نقش تبیین گری هریک از آنها، به تدریج انگاره های مذهبی و فرقه ای قوّت گرفت؛ به نحوی که هر یک از مفسران شیعی و اهل سنت پیش فرض ها و مبانی اعتقادی و فقهی خود را در تفسیر آیه دخالت دادند. از نیمه دوم سده 8ق هم با استناد به دو روایت مشهور ابن مسعود روایت «أنزل فی القرآن کل علم و بیّن لنا فیه کل شی ء و لکن علمنا یقصر عما بین لنا فی القرآن» و روایت «من أراد العلم فلیثور القرآن فإنّ فیه علم الأولین والآخرین» بحث جامعیت علمی قرآن مطرح گردید. با ورود به سده های جدید، برداشت های فوق از آیه به سبب غلبه گفتمان های علمی و رواج گفتمان عام هدایتی قرآن و نگرش های مسئله محورانه تنقیح وتدقیق گردید.
The Nature and Effects of Stipulating Justice in Polygamy (Verse 3 of Surah al-Nisāʼ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to verse 3 of Surah al-Nisāʼ, a man can have more than one wife, provided that he can maintain justice among his wives. Some Shi'a and Sunni commentators and jurists consider the aforementioned condition to be advisory. In their view, stipulating justice for polygamy highlights the consequences of polygamy and the problems arising from it. According to this view, a man who, despite fearing injustice, proceeds to take another wife has not committed a sin, and his marriage is valid. In contrast to the aforementioned view, some commentators and jurists consider the apparent meaning of the verse to express the suspension of the legal permissibility of polygamy on the condition of justice, and consider it to be mandatory. The result of this theory is the religious prohibition of remarriage and punishment in the hereafter. Some have also considered the invalidity of the second marriage as probable. The current article evaluates the arguments of the aforementioned theories using a descriptive and analytical method and concludes that considering the condition of justice as advisory is contrary to the apparent meaning of the verse, contrary to the principle of mandatories, and the meaning of some narrations.
بررسی بینامتنیت های قرآنی در سروده های فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
123 - 148
حوزههای تخصصی:
بینامتنی رابطه دو لفظ و در مفهوم عمیق تر، رابطه میان دو یا چند متن با یکدیگر است. یکی از علل پرمحتوایی و غنای شعر فارسی بینامتنیت های قرآنی در شعر شاعران و نویسندگان است. از جمله این شاعران نامور، مرحوم ملا محسن فیض کاشانی است که از سرآمدان علم و فقاهت و تفسیر در دوره صفوی بوده است. در حقیقت می توان از فیض به عنوان دانشمندی نام برد که در عرصه های مختلف علمی صاحب سبک بوده است. در این نوشتار به دنبال میزان بینامتنیت ها و آمیختگی اشعار این فیلسوف بزرگ با قرآن کریم هستیم. ماحصل این پژوهش آن شد که فیض کاشانی کاشانی تأثیرپذیری های فراوانی از آیات قرآن داشته و دیوان شعر فیض در حقیقت تفسیری بر قرآن کریم و روایات است به گونه ای که در جای جای آثار وی اشارتی قرآنی وجود دارد. وی در بینامتنیت های قرآنی بیش از همه از شیوه ترجمه به آن هم به صورت واژگانی و گزارشی بهره و در تضمین ها هم بیشتر آیات مشهور و پرکاربرد را به کار برده است.
بررسی تناسب آوایی- محتوایی (فنوسمانتیک) در تصویرپردازی نمونه هایی از آیات سوره سجده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آوا، یکی از عوامل اثرگذار در خلق تصویرهای هنری قرآن کریم است که تناسب عمیق آن با محتوا، رمزگشای دلالات و گزاره های متن است و این همسویی آوا (فونتیک) و معنا (سمانتیک)، سطوح معرفتی جدیدی را به روی مخاطب می گشاید که با هر تغییر در واج ها، هجاها، واژگان و بافت موسیقایی، متغیّرهای معنایی نیز دستخوش تغییر می شوند و تصویر جدیدی از طریق این رهیافت های صوتی شکل می گیرد؛ به همین منظور، تناسب آوایی و محتوایی که در زبان شناسی از آن با عنوان «فنوسمانتیک» بحث می شود، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در حیطه این پژوهش قرآنی قرار گرفته و مطابقت حروف، حرکات، واژگان و ضرب آهنگ آیات سوره سجده با معانی بررسی و مشخص شده است؛ هرکدام از این آواها در سوره سجده به خوبی در نقش خود قرار گرفته اند؛ به گونه ای که آوا تحت لوای معنا از کوچکترین جزء به کل بافت سرایت می کند و یک همپوشانی آوا یی و معنایی متناسب با موضوع محوری، نقش تصاویر سوره را برجسته می کند.
بررسی تفسیری مفردات در آیات روان شناختی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۲۱-۹۳
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین انواع روش های فهم مفردات در آیات روانشناختی قرآن و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به منظور شناخت معنا و فهم کلیدواژگان روانشناختیِ آیات جمع آوری شده، می توان با سه روش اقدام نمود. روش اول، «مفهوم شناسی» یا کشف مؤلفه های لفظ روانشناختی است که با تقسیم بندی ابعاد مختلف آن انجام می شود، روش دوم، شناخت «وجوه معنایی» لفظ روانشناختی است که «تفاوت معنایی»، «خروج معنایی» و «ورود معنایی» سه کارکرد آن محسوب می شود. همچنین روش سوم بررسی «مترادفات» لفظ روانشناختی است که مرحله اول آن، کشف الفاظ مترادف و سپس در مرحله دوم کشف ویژگی های لفظ مترادف است که از طریق استفاده از کتب لغت، سیاق و آیات دیگر انجام می شود. در نتیجه به منظور فهم مفردات روانشناختی ابتدا به کشف مؤلفه های لفظ همچون ریشه، اقسام و آثار پرداخته و سپس وجوه معنایی حقیقی، مجازی یا کنایی آن لفظ بررسی شده و در نهایت با کشف واژگان مترادف آن و نیز بررسی ویژگی های متمایز کننده واژه منتخب، بتوان برداشت های روانشناختی جدیدی از آیه ارائه نمود.
تبیین نقش مؤلفه های بینشی در شکل گیری انقلاب اسلامی به مثابه پدیده ای اجتماعی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
72 - 103
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی در هنگامه ارائه نظریه درباره انقلاب ها، اصلی را تأسیس نموده و به همه مصادیق انقلاب جهان تسرّی می دهند و به جز برخی از دانشمندان منصِف، دیگرانی چون مارکس، وبر، آبراهامیان، فانون، تدگار، منشأ صرفاً اقتصادی یا اجتماعی و روان شناختی یا خشونت سیاسی برای انقلاب ها قائل شده اند. مقاله پیش رو درصدد است مهم ترین مؤلفه های بینشیِ شکل گیری انقلاب اسلامی ایران را در قرآن موردبررسی قرار دهد که با روش گردآوری کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- توصیفی با محوریت برداشت های احتمالی از قرآن در بستر مطالعه تفسیری صورت گرفته است. در این پژوهش، باور به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در قالب آیات دالّ بر نظام سازی و به فعلیت رساندن اجرای احکام، نیز اعتقاد به استمرار شئون رهبری و داوری پیامبر (ص) در قالب نظریه ولایت فقیه، توجه به بسترسازی برپایی قسط در جامعه، التفات به اهمیت اجرای قاعده نفی سبیل ازجمله مؤلفه های بینشی مربوط به ساختار حکومت و مؤلفه های بینشی بصیرت، آگاهی نسبت به جایگاه استقامت، التفات به نقش اتحاد، دشمن شناسی، توجه به فضاسازی سنت الهیِ تغییر قوم به دست خود، مربوط به نهاد مردم است.
نقش اراده ها در کنترل فرهنگ اجتماعی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
8 - 45
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اجتماعی مجموعه ارزش ها، باورها، آداب، نمادها و نهادهایی است که در طول زمان در یک جامعه شکل می گیرد و بر رفتار و نگرش و هویت افراد تأثیری عمیق دارد. فرهنگ اجتماعی متأثر از تکامل جامعه و تغییرات اجتماعی است. اراده ها در کنترل فرهنگ اجتماعی نقش قابل توجهی دارد که این تأثیرگذاری را می توان در قالب های مختلفی همچون شکل دهی به ارزش ها و باورها، تغییر در آداب ورسوم و تغییر رفتارها مشاهده کرد. ازآنجاکه فرهنگ اجتماعی در شکل دهی هویت جمعی و فردی افراد و مقاوم سازی جامعه در برابر آسیب ها نقش بسزایی دارد، محقق درصدد تبیین نقش اراده ها، یعنی اراده خداوند و انسان، در کنترل فرهنگ اجتماعی از منظر قرآن کریم است. با بررسی آیات قرآن کریم، 154 آیه در ارتباط با اراده ها و 218 آیه در ارتباط با فرهنگ اجتماعی استخراج گردید. هدف اصلی، تبیین نقش اراده ها در کنترل فرهنگ اجتماعی جامعه است. این تحقیق با روش کیفی و بر اساس نظریه زمینه ای (گرندد تئوری) با کدگذاری نرم افزار مکس کیودا[1] و تحلیل آیات صورت گرفته و از نوع کاربردی است. جامعه آماری مشتمل بر آیات و تفاسیر و 120 نفر از صاحب نظران علوم قرآنی و اساتید دانشگاه و حوزه بوده و سعی شده است در انتخاب آن ها مرتبطان واقعی انتخاب شوند. روش های گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی با تکیه بر پرسش نامه است . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزارهای اس پی اس اس[2] و مکس کیودا بهره برداری شده است. بر مبنای یافته های پژوهش، در زمینه کنترل و نظارت خداوند عواملی از قبیل هشدار او به انسان ها، نظاره گر بودن خداوند بر نهان انسان ها، آگاه شدن انسان از رفتارهای خود در روز قیامت، ثبت و ضبط اعمال آن ها، آگاهی خاص علمی خداوند از اعمال انسان ها و در زمینه امربه معروف و نهی ازمنکر عواملی از قبیل حق گویی آمران به معروف، تربیت و آموزش ایشان، تخلص به نیکوصفتی آن ها و عالم بودن آمران به معروف از اهمیت بیشتری برخوردار است. [1]. Maxqda [2]. Spss
قرآن و آموزه «استعاذه»؛ چالشی پیش روی نظریه «تکثر معنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
197 - 230
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متن و کلام الهی، دارای اعجاز تأثیری و از جهت «لفظ» و «معنا»، امری وحیانی است. از طرفی خدا به پیامبر (ص) هنگام قرائت قرآن، امر(ندبی) به «استعاذه» نموده است. از دیگر سو، «تکثر معنا» به عنوان یک نظریه معنایی در خصوص متون دینی و به طور خاص قرآن مطرح است. نوشتار حاضر به شیوه ای تحلیلی، بر اساس جدول تحلیل محتوا و ابزار کتابخانه ای، نظریه ی «تکثر معنا» را بر پایه اثر وجودی و کارکردی آموزه «استعاذه» پیش از قرائت قرآن مورد نقد قرار داده است. قرآن، در موارد مختلفی، امر به «استعاذه» نموده است. طبق بررسی های انجام شده، بالاترین فراوانی از جهت «مستعاذه منه»، به «شیطان» تعلق دارد. «صیانت و نفی سلطه شیطان»، «پیشگیری از لغزش در تلاوت و اشتباه در تفسیر» و همچنین «درمان روانی و معرفتی» از آثار وجودی و کارکردی عمده «استعاذه» است. توجه صرف به ظواهر لفظ، عبارت و جمله های متن، سهیم بودن تصورات ذهنی و عدم نیاز به کشف و اهمیت «مراد مؤلف» در فهم متن از جمله مفاد نظریه های معنایی است که موجب «تکثر معنا» در فهم متون می شود. با نظری به دلائلی چون؛ یک: «وحیانی بودن "لفظ" و "معنا" در قرآن»، دو: «تأکید به "استعاذه" پیش از قرائت قرآن» و سه: «کارکردهای سه گانه استعاذه قرائت»، «تکثر معنا» در قرآن با چالش مواجه می شود. بنابراین باید به آموزه «استعاذه» به عنوان راهبرد عملی قرآنی و دژ محکم در راستای «فهم صحیح قرآن» و پیشگیری از «تکثر معنا» بهره برد.