فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پاره ای از آیات قرآن به دلیل پیچیدگی های ادبی و معنایی همواره محل تأمل اندیشمندان اسلامی بوده اند و نظراتی متعدد را نسبت به آن ارائه کرده اند. گوناگونی دیدگاه ایشان درباره دشواری های دستوری برخی از واژگان قرآن بستری را فراهم کرده است تا تعدادی از پژوهش های پژوهشگران غربی که در سده های گذشته در رابطه با قرآن و زبان قرآن پدید آمده اند بر آن دشواری ها تمرکز یابند. جان برتون از جمله مستشرقان قرآن پژوهی است که با تدوین مقاله ای با عنوان «اشتباهات نحوی قرآن» در مواجهه با برخی از واژگان دشوار متن قرآن آن ها را از اشتباهات زبانی پیامبر برمی شمارد. وی استناد به اخباری که بر اساس آن ها دشواری های نحوی برخی از آیات قرآن از جمله آیات 177 سوره بقره، 162 سوره نساء، 69 سوره مائده و 64 سوره طه ناشی از خطای کاتبان وحی برشمرده شده اند را رد کرده است و این به اصطلاح خطاهای زبانی را به صادرکننده آیات یعنی شخص پیامبر اکرم (ص) منتسب می داند. این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی رویکرد جان برتون را هم از نظر محتوا و هم از نظر ساختار بررسی و در نهایت یادآور کند که دیدگاه او از عدم توجه به تاریخ تدوین دانش های زبانی پس از تدوین مصحف و بی توجهی به مصدر قرائت ها و آرای نحویان شکل گرفته است.
تحول معنایی واژه «هَوَی» و مشتقات آن از اشعار جاهلی تا متن قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی پدیده ای رایج در زبان هاست که در پی گسترش معنایی رخ می دهد و رواج آن به دلیل کاستن از بار حافظه گویشوران است. برای اثبات چندمعنایی واژه ها، طی شدن مراحلی مورد نیاز است که در این جستار شرح آن بیان خواهد شد. پژوهش حاضر پژوهشی نظری و میان رشته ای در حوزه معناشناسی و قرآن پژوهی است و به منظور بررسی مقایسه ای تحول معنایی واژه «هوی» در اشعار دوران جاهلی و متن قرآن انجام شده است. در این پژوهش، در پی آن هستیم تا مشخص کنیم: 1- واژه هَوَی و مشتقات آن در اشعار جاهلی با چه معانی به کار رفته است؟ 2- معنای واژه هَوَی و مشتقات آن در قرآن کریم با چه معانی به کار رفته است؟ 3- تغییرات معنایی واژه هَوَی در کدام دسته از گونه های اصلی تغییر معنی قرار میگیرند؟ و 4 – معانی مشترک واژه هَوَی و مشتقات آن در اشعار دوره جاهلی و قرآن کریم کدام اند؟ تحلیل ها بر اساس طبقه بندی های انجام شده از تغییرات معنایی و بر اساس تحلیل مؤلفه ای معنی، با رویکردی درزمانی ارائه شده اند. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند؛ به این ترتیب که واژه «هَوَی» از حوزه مفهومی عشق انتخاب و با استناد به لغت نامه های اصلی زبان عربی ریشه یابی شد، سپس معانی آن در 21 بیت از مجموع 1389 بیت از اشعار دوران جاهلی، از«مفضلیّات ضبّی» (167ق)، «أصمعیّات أصمعی» (216ق) و«معلقات» استخراج و در مقایسه با معانی آن در متن قرآن تحلیل کیفی شدند. بررسی و تحلیل داده ها نشان داد واژه «هَوَی» در اشعار دوران جاهلی در مفهوم «افتادن و فرود آمدن» و نیز «عشق» (عشقی که با سقوط همراه است) به کار رفته است. در قرآن کریم، معنی واژه از طریق تضمین، مجاز و استعاره دستخوش تحول شده که به پدید آمدن چندمعنایی منجر شده است. در بررسی این تحولات معنایی، تخصیص و ترفیع معنایی، مبالغه و تخفیف در تغییرات غیرقیاسی معنای صریح دیده نشد؛ اما تنزل معنایی واژه قابل ملاحظه بود. مؤلفه معناییِ حرکتِ عمودی در جهت بالا به پایین در معنی «بردن همراه با افکندن»، «غروب کردن»، «خراب کردن»، واقعی و در معنی «خواهش های نفسانی»، «نابودی»، «فریب دادن» و«تهی (شدن)» مجازی است.
The Revocable Divorced Woman and the Issue of Leaving the Home; In Light of the Exegesis of the First Verse of Surah al-Ṭalāq and an Examination of its Jurisprudential and Legal Dimensions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The issue of a revocable divorced woman leaving the home has always been a challenging topic in the field of Islamic jurisprudence and family law. The present study, with an analytical and comparative approach, delves into the jurisprudential and legal dimensions of this issue, focusing on the Quranic text of Surah al-Ṭalāq. The aforementioned verse, which emphasizes the residence of the divorced woman in her husband's home until the end of the waiting period (ʻIddah), is the main focus of the analysis. Using content analysis, the opinions of various jurists and commentators regarding the divorced woman's leaving the home have been compared and evaluated, and its compatibility with the principles governing family laws has been considered. The findings indicated that jurists and commentators have diverse opinions regarding the permissibility or non-permissibility of a divorced woman leaving the home: "A group that considers the divorced woman's leaving the home absolutely forbidden and another group that considers leaving with the husband's permission permissible." The reasons of the proponents of both views have been comprehensively examined. The interpretative analysis of the first verse of Surah al-Ṭalāq shows that this verse aims to provide peace and comfort for the divorced woman, and therefore, some restrictions have been considered for her leaving the home
بررسی سبک شناختی تذکیر و تأنیث اسم ها در آیات متشابه لفظی و تبیین معانی ضمنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین اختلاف واژگانی در آیات متشابه قرآن کریم و مفاهیم هدفمند آن، از جمله مباحث علوم قرآنی است که بسیاری از تفاسیر از بیان نکات ادبی چنین تغییراتی غافل مانده اند، اما در برخی از تفاسیر و کتب معتبر حوزه قرآنی بدان اشاره شده است. تحلیل و بررسی صحیح واژگانی این دسته از آیات می تواند در رفع شبهه اختلاف و تناقض در آیات قرآنی مثمر ثمر باشد.آیات متشابه از حیث اختلاف در «تذکیر و تأنیث» شامل 8 مورد تشابه «اسمی» است. با توجه به گستردگی شواهد تشابه افعال و اسم ها در این حوزه، صرفاً تفاوت آیات متشابه در بحث «تذکیر و تأنیث» اسم ها در این جستار بررسی شده است و با تمرکز بر حکمت اختلاف واژگانی این پدیده زبانی، به روش توصیفی- تحلیلی حکمت اختلاف در مذکر یا مؤنث بودن آن اسم را تبیین نموده است. توجه به سیاق آیات، پیوند معنایی میان آیات همجوار در همان سوره، توجه به فهم معنایی قرآن به قرآن در کشف معنای این پدیده زبانی موثر است. اغراضی همچون ایجاز، توسع معنا، اطناب، تفخیم، بیان إفراد و تناسب لفظی از جمله اهداف بلاغی این سبک تفاوت در آیات مشابه لفظی به شمار می رود.
سبک شناسی آوایی آیات سکینه در قرآن کریم با تأکید بر آرای مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های اعجاز قرآن کریم، اعجاز ادبی آن است که این امر موجب شده که قرآن کریم از دیرباز مورد توجه ادیبان و پژوهشگران ادبی و زبانی قرار گیرد. با رشد و گسترش مباحث زبان شناسی در حوزه های تئوری و کاربردی، دانشمندان و ادیبان اسلامی به ارزشهای این دانش پی برده و قوانین و شیوه های آن را با دقت مورد بررسی قرار داده و در پی اجرای آن در قرآن کریم به عنوان بلیغ ترین کلام برآمده اند. در راستای این هدف، در این نوشتار به تحلی ل سبک شناسانه آیات سکینه در قرآن کریم پرداخته شده است. این پژوهش برآن است تا با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از معیارهای سبک شناسی جدید در «سطح آوایی » آواهای سبک ساز و چگونگی انسجام اصوات «آیات سکینه» را بررسی نموده و کارکرد آواهای مجهور و مهموس در را با توجه به معانی مورد نظر تبیین و بسامد هر یک از آنها را در افاده معنا نشان دهد. نتایج گویای آن است که آواهای مجهور و مهموس با بیشترین بسامد، موسیقی درونی و تصویرسازی را تقویت نموده و معانی مورد نظر را به خوبی بازتاب داده اند. از این رو، در جایی که کلام نیازمند قاطعیت و صلابت است، حضور آواهای مجهور و در جایی که کلام نرمی و انعطاف سخن را ایجاب نموده، حضور آواهای مهموس به خوبی نمایان است.
The Relationship Between the Right and the Good in the Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study seeks to examine the relationship between right and good - which is an emerging issue in moral philosophy - in the Qur'an. The Qur'an repeatedly introduces good and asks people to choose it in order to be saved. On the other hand, the Quran respects individual and social rights and warns against the violation of these rights. However, sometimes there is a conflict between right and good. In other words, accepting a belief or doing an action, although it is a human's right, but it is not good for him Respecting this free will, the Qur'an advises humans to prioritize good over right as long as it is possible and does not harm the rights of others. The Qur'an advises that in the conflict between the individual right and the good, the good should be preferred, but in the conflict between the collective right and the good, the right should not be ignored as long as the owners of the right have not consented. Prioritizing the good, especially in the fields of worship that have more individual aspects, should not be accompanied by coercion because it violates human free will. The present research has extracted and discussed examples of compatibility and conflict between truth and goodness in the Qur'an by using the analytical descriptive method after introducing the examples of right and good
اثر بخشی نظام مجازات اسلامی در پیشگیری از ارتکاب جرم در آینه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
111-142
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای اولیه برای پیشگیری از جرم، پیش بینی عقوبت برای مرتکب می باشد که منطق اثرگذاری آن، سنگینی هزینه های ارتکاب عمل در برابر فوائد آن است. در این پژوهش در صدد آن هستیم، نظام مجازاتی که توسط شارع مقدس از طریق آیات و روایات به مکلفین ابلاغ گردیده است، چه تاثیری در پیشگیری از جرائم دارد. نتایجی که با روش توصیفی- تحلیلی بدست آمد این بود که نظام مجازات اسلامی با رویکردی جامع، مجازات ها و عقوبت هایی را برای مجرمان پیش بینی کرده است که جنبه دنیوی و اخروی را به طور مشخص و هماهنگ به همراه دارند. عقوبت های دنیوی، گاه جنبه طبیعی دارند و گاه به صورت مجازات های شرعی گناهان جلوه گر شده اند. عقوبت های دنیوی طبیعی، در واقع نتایجی از اعمال گناهکارانه افراد هستند که در طبیعت این اعمال نهاده شده اند و پس از ارتکاب به طور طبیعی دامنگیر فرد می شوند. مجازات های شرعی نیز قسم دیگری از عقوبت های دنیوی هستند که شارع مقدس با رویکرد بازدارندگی آن ها را وضع نموده که اجرای آن را برای حکومت اسلامی به عنوان تکلیف قرار داده است. جنبه بازدارندگی مجازات های شرعی که شامل حدود، قصاص، دیات و تعزیرات می شوند، با سه رویکرد حتمیت مجازات ها که شک و تردید را در خصوص اجرای آن در ذهن مرتکب از بین می برد، شدت مجازات ها که هزینه جسمی و روحی انجام گناه را برای مرتکب افزایش می دهد و دقت و ظرافتی که در اجرای مجازات و نحوه ثبوت گناه پیش بینی گردیده، وضع شده است.
Reviewing the Concept of "Doubt" in Verse 94 of Surah Yūnus(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۱
137 - 158
حوزههای تخصصی:
One of the theological principles discussed among theologians is the impeccability of prophets, including the Prophet of Islam (PBUH). However, the seemingly ambiguous nature of certain Quranic verses, such as verse 94 of Surah Yūnus , where God attributes doubt to the Prophet (PBUH), appears to contradict this principle. The incorrect interpretation of this verse has led some Christian orientalists to raise doubts about the Prophet's impeccability and the necessity of the testimony of the People of the Book to alleviate his uncertainty. The present study aims to answer the question, ‘Who is the addressee of this verse?’ using a descriptive-analytical method while also presenting the views of various interpreters. Given the Prophet's impeccability and the fact that divine revelation is a form of direct and certain knowledge, ‘How can doubt be reconciled with his impeccability?’ ‘Why does God attribute doubt to the Prophet (PBUH) in this verse?’ Both Sunni and Shia interpreters, based on a negative understanding of the concept of "doubt," have rejected its attribution to the Prophet (PBUH) in verse 94 of Surah Yūnus . As a result, they have offered various interpretations that diverge from the apparent meaning of the verse. However, by focusing on the word "Doubt," a new reading of this verse can be achieved that goes beyond the different interpretive views discussed in this research. The research findings indicate that the addressee of the verse is the Prophet himself, and the doubt mentioned in the verse is an initial, involuntary doubt that arises from a mental fluctuation aimed at seeking the truth. This natural doubt does not carry a negative connotation, so it does not conflict with impeccability, and it can occur to all individuals, including the Prophet.
شناسایی واژگان احساسی و محورهای اساسی اثرگذار بر مخاطب در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۵)
59 - 86
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای انتقال مفاهیم و آموزه های دینی افزون بر بیان استدلال منطقی و عقلی با رویکرد حکیمانه، از بیان احساسی نیز بهره می برد. این سبک گفتاری، دربردارنده گونه های مختلفی از واژگان احساسی در کلام وحیانی است که بارها؛ گاه با کلماتی آشکار و گاه به واسطه سبک و سیاقی خاص و به صورت غیرمستقیم، آمده اند. استفاده از بیان عاطفی در ارتباط با مخاطب به تأثیر بیشتر و در موارد زیادی تهییج و تشویق او به انجام کار یا پذیرفتن محتوای سخن منجر می شود. شناخت گونه های احساسی و مقتضای کاربست آنها در ظروف مختلف کلامی، به فهم هر چه بهتر متن و مطلوب متکلم خواهد انجامید. خداوند متعال به واسطه ایجاد گفتگوی احساسی در قرآن کریم و به کارگیری طیفی گسترده از گونه های احساسات بنیادین و پیچیده مثبت و منفی، معارف متنوعی را تبیین فرموده است که جایگاه ویژه ی گفتمان احساسی در کلام وحیانی را نشان می دهد. این پژوهش از طریق بررسی واژگان احساسی قرآن و تنها در قالب احساسات شش گانه بنیادین ( احساساتِ مثبتِ محبت، شادی، امید و احساسات منفیِ غم، ترس و نفرت) و با معناشناسی مفاهیم واژه ها و تحلیل محتوای آیات قرآن، به گونه شناسی واژگان احساسی قرآن کریم و شناسایی محورهای اساسی تأثیرگذار در تبیین معارف دین می پردازد.
بررسی و تحلیل فرایندهای فعلی در سورل مریم از منظر فرانقش اندیشگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های جدید زبان شناسی که به کمک آن می توان به تحلیل انواع متون پرداخت، دستور نقش گرای هلیدی است. کاربست این الگو در بررسی سوره های قرآنی می تواند مخاطب را با دلالت های جدید و معانی ضمنی و نهفته موجود در آیات قرآنی آشنا کند. بدین منظور، پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و در چهارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، به بررسی، ارزیابی و تحلیل انواع فرایندهای فعلی در سوره مریم خواهد پرداخت. مهمترین نتایج پژوهش بیانگر آن است که تنوع سبکی ناشی از به کارگیری فرایندهای مختلف، سکون، رتابت و یکنواختی را از متن سوره دور کرده و سبب پویایی و تحرک آن شده است. فرایندهای مادی بیشترین بسامد را در متن سوره دارد و آن را از فضای انتزاعی و دورنگرایی دور کرده است. مهمترین کنشگر فرایندهای مادی، خداوند متعال است که حضور برجسته او در سوره، حاکی از اهمیت نام و یاد او و نیز اهمیت افعال و اعمالی دارد که انجام می دهد. بسامد بالای فرایندهای رابطه ای از نوع وصفی، جنبه توصیفی متن را بالا برده است. فرایندهای کلامی نیز به اشکال مختلف در سوره مریم مورد استفاده قرار گرفته و عمل داستان را در جهت یا جهات مشخصی پیش برده است. خداوند متعال برای بیان تجریبات درونی شخصیت های مورداستفاده در سوره، از فرایندهای ذهنی که بیانگر احساسات و عواطف و مکنونات آنهاست، استفاده معناداری کرده است.
تحلیل مؤلفه های معنایی «خطیئه» در قرآن کریم با بهره گیری از رویکرد هم زمانی و در زمانی در معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۲۵-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
«خطیئه» یکی از مفاهیمِ حوزه معنایی گسترده گناه در قرآن کریم است، که با مفاهیم متعددی پیوند خورده است. برای تدقیق این مفهوم در قرآن کریم افزون بر التفات بر باهم آیی های آن، بررسی هسته معنایی آن در زبان های سامی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با نظر به معنای «خطیئه» در زبان های سامی، آراء لغویان و روابط هم نشینی آن در قرآن کریم، به بازشناسی مؤلفه های معنایی این مفهوم پرداخته است. دریافت های ریشه شناسی حاکی از کاربست نیای این واژه در مفاهیم: گناه، غفلت کردن، انحراف و خارج شدن است. با توجه به اشتراک واج ها و قرابت آوایی دو ریشه حطّ و خطأ و کاربست آن دو در مفهوم گناه در زبان عبری و عربی، اشتراک نیای آن دو به ذهن متبادر می شود. بررسی باهم آیی ها از وجود مؤلفه های ثقالت، چیرگی، خروج از اعتدال و ذومراتب بودن آن سخن رانده است. بافت آیات از مواجهه حق تعالی در دوگونه: بخشش و کیفر و مواجهه انسان در سه حیطه: ارتکاب، طلب رفع عذاب و طلب بخشش حکایت می کند.
نقش عقل در تاویل معانی قرآن از دیدگاه عقل گرایی و نص گرایی
حوزههای تخصصی:
در میان مباحث مختلف علوم قرآنی، بحث از رویکردهای تفسیری و دیدگاه های مفسران ازجایگاه ویژه ای برخوردار است . دو رویکرد عقل گرایی و نص گرایی به طور خاص در فرآیند تاویل و تفسیر معانی ومفاهیم قرآن نقش اساسی ایفا می کنند. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کتابخانه ای به بررسی دیدگاه های عقل گرایی و نص گرایی در فهم معانی قرآن پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ملاصدرا به عنوان یکی از برجسته ترین اندیشمندان عقل گرای مسلمان، دیدگاه خاصی در شناخت قرآن دارد و معتقد است که شریعت و اصول عقلی از هم جداشدنی نیستند. وی عقل را در فهم قرآن ضروری می داند و به تاویل فلسفی و برهانی آیات تأکید می کند. در مقابل، مفسران نص گرا بر ظاهر نصوص دینی در تفسیر و تاویل آیات تأکید دارند و هیچ جایی برای دخالت عقل در تشخیص مراد خداوند قائل نیستند. این دیدگاه ها در نهایت به تأثیرات متفاوتی در نحوه تفسیر و تاویل قرآن منجر می شود.
سِر هم نشینی کلمات مقترن یا مصاحب در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 54
حوزههای تخصصی:
کلمات مقترن یا مصاحب یا همایی به معنی همراهی دو واژه است که غالباً در کنار هم آورده می شود؛ و از منظر زبان شناسی اجتماع عناصری است که تمایل خاصی به ظاهرشدن در کنار یکدیگر دارند و احتمال باهم آمدن آن ها قابل پیش بینی است. در قرآن هم بخش وسیعی از آن هم انواع کلمات مقترن است که بسیاری از آن مخصوص خود قرآن و ادبیات عرب سابقه نداشته است. در این پژوهش تلاش شده ضمن ارائه تعریف دقیق و جامع از کلمات مقترن و معیارهای تعیین آن، انواع مختلف آن در قرآن کریم کشف و تبیین نماییم. پژوهش پیش رو، با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در پی تحقیق این هدف نگارش یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد هم نشینی واژگانی و مقترن، درک آیات قرآن را آسان تر کرده و نکات مبهمی را روشن کرده است. بعضی کلمات مقترن واژه محور بوده و در هم نشینی خود کلمات بسیاری زیادی را می پذیرند و ظهور اسلام و معجزه جاوید آن یعنی قرآن باعث به وجود آمدن اصطلاحات و کلمات باه م آوای ی یا مقترن شده و در نکات تفسیری، توصیف خداوند و قیامت، فهم آیات و استخراج احکام اعتقادی، فقهی، اجتماعی نقش اساسی داشته است.
بررسی راهکارهای مهم عقیدتی مقابله با ترویج سبک زندگی غربی با تکیه بر اندیشه قرآنی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
25 - 48
حوزههای تخصصی:
حقیقت سبک زندگی اسلامی، درک صحیح بایدها و نبایدهای قرآنی و روایی و به کارگیری آن ها در فرایند زندگی است، امّا غرب در صدد تغییر این فرهنگ و ترویج آن با الگوی دلخواه خود است؛ ازاین رو رهبر انقلاب مبانی زندگی صحیح اجتماعی را متفاوت از غرب می داند و سبک زندگی اسلامی را رعایت آداب و رسوم صحیح اجتماعی و معارف اخذشده از قرآن، سیره پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) به شمار می آورد. این مقاله به دنبال ارائه راهکارهای توحیدمحور در اندیشه رهبر انقلاب جهت نیل به تمدن نوین اسلامی و تأمین سعادت دنیوی و اخروی است. یافته های پژوهش در قالب راهکارهای عقیدتی و در ابعاد گوناگون، شامل اصلاح نگرش ها و بینش های توحیدی در ساختار فردی و اجتماعی (دین شناسی، معنویت گرایی، آخرت گرایی، الگوپذیری، توجه به شعائر دینی، دعا و مناجات، امربه معروف و نهی ازمنکر، ازدواج و حجاب) می شود. روش تحقیق، کیفی و با شیوه تحلیل گفتمان، داده بنیاد و پرداختن به تحلیل محتواست و جامعه آماری آن نیز به بررسی برخی از آثار شفاهی (دیداری و شنیداری) رهبر انقلاب از سال 1368 تا 1402 می پردازد.
The Role of Uplifted Mountains in the Hydrological Cycle: A Linguistic, Exegetical, and Geological Analysis of Qur’an 77:27(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur’an is a guide for humanity toward felicity in all eras, and at the same time, it contains precise scientific indications intended to guide scholars. This study, using a descriptive-analytical method and drawing upon library-based sources, examines one such scientific indication in verse 27 of Sura al-Mursalāt. This verse addresses the conditions and characteristics of water storage in elevated mountains for the benefit of human populations dwelling in foothills and plains. The data collected for this study were categorized into two groups: Qur’anic and scientific. The Qur’anic data were extracted from both classical and contemporary exegetical sources, while the scientific data were derived from academic articles in the fields of geography and geology. In the first step, five key terms— jaʿalnā , rawāsī , shāmikhāt , asqaynākum , and furāt —were subjected to etymological and semantic analysis. In the second step, scientific findings were compared with these exegetical insights. The results indicate that the Qur’an in this verse alludes to the hydrological cycle, specifically the movement of water from high elevations on the Earth’s surface toward foothills and plains. Scientific findings clarify the significance of God’s designation of “uplifted mountains” as the primary source of water for humanity. This significance lies in two main aspects: first, such mountains have a higher capacity than plains for receiving precipitation—especially in the form of snow—which is generally more voluminous and less polluted; second, these mountains are more capable of storing water, enhancing its quality, and conveying it through surface and subterranean channels to consumer ecosystems, including vegetation, wildlife, and human settlements. In the absence of towering mountains, the global water cycle would be deficient and limited primarily to coastal regions. The results also indicated that the phrase rawāsī shāmikhāt reflects the Qur’an’s explicit reference to a remarkable scientific fact: the gradual growth of mountains. This progressive uplift is today corroborated by findings from geology and geodesy in the major mountain ranges of the world.
تحلیل بلاغی نام شمار انبیاء در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۳)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
در آیات متعددی از قرآن کریم، شماری از نامها ی انبیاء در پی هم یاد شده اند که گاه ترتیبی متفاوت دارند. بلاغت شمارش و حکمت تفاوت در چینش این نام ها، پرسش ها و شبهاتی را ایجاد کرده است. این مقاله در پی کشف وجوه ادبی و بررسی الگوهای به کار رفته در چینش این نام ها، به استخراج و تحلیل بلاغی و زیبایی شناختی آنها با استفاده از دانش بلاغت پرداخته است. در برخی نام شمارها آرایه «اطراد» یافت می شود، با این تفاوت که در قرآن کریم، برخلاف اطرادِ شاعران، ترتیب از پدر به سمت اجداد نیست؛ زیرا در آن، هر فرد استقلال خود را دارد و پیشگامی در شریعت و پدر بودن به همراه نکات نهفته دیگر، مقتضی آن است که پدران بر پسران مقدم گردند. رتبه، سبقت زمانی، مناسبت با سیاق آیات یا مقصود سوره، و در مواردی تناسب آوایی، از عواملی هستند که موجب تقدیم برخی پیامبران بر برخی دیگر شده اند. همچنین نام شمارهای انبیاء، در «مراعات نظیر» داخل هستند و تناسب معنایی میان آنها لحاظ شده که گاه ترتیب زمانی را نیز کنار نهاده است. آرایه هایی چون «جمع»، «تعدید» و «تنسیق» که وجوهی ادبی و زیبایی شناختی مانند نظم، توازن، تکرار و تشبیه را دربر دارند، در چینش نام های انبیاء فراوان یافت می شود و در نهایت آنچه از این پژوهش حاصل می شود، آن است که هر کدام از نام های انبیاء در جای خود حکیمانه چیده شده اند و بخش برجسته ای از بلاغت والای قرآن و سطح اعجازین آن را نشان می دهند.
بازخوانی آیات الأحکام بر مبنای تأویل نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل نحوی آیات قرآن و تفاوت در وجوه نحوی، از مباحثی است که همواره موجب اختلاف نظر در استنباط احکام فقهی، و اختلاف در دریافت و فهم مفسران، مترجمان و فقها از آیات قرآن شده است. در این نوشتار برمبنای تأویل نحوی آیات و استناد به وجوه نحوی قابل اعتناء، به بررسی آیات الاحکام پرداخته می شود و با نگاهی تحلیلی-توصیفی امکان دریافت استنباط جدید از احکام فقهی مورد بررسی قرار می گیرد. و با پاسخگویی به این پرسش که آیا بر مبنای تأویل نحوی، می توان برداشت فقهی جدیدی از آیات الاحکام استنباط نمود، دیدگاه های متفاوت مورد کنکاش قرار گرفته است. و نتیجه آنکه در برخی از این آیات، اختلافات مطرح شده از سوی نحویان گرچه که در موارد جزئی می باشد ولی به قدری مهم است که کاملاً حکم فقهی هر فقیه با هم صنف خودش فرق می کند و در بخش دیگری از آیات، اختلاف فقط در تعابیر مطرح شده از سوی نحویان می باشد که در اعمال و واجبات عبادی تأثیر بسزایی ندارد. به عبارتی همه فقیهان یک حکم را استنباط نموده اند و اختلاف فقط در اعراب واژه می باشد.
فراتحلیل مقالات دو فصلنامه علمی مطالعات سبک شناختی قرآن کریم (دوره 5 الی 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به مثابه یک متن می تواند از طریق دانش های زبانی مورد مطالعه قرار گیرد. سبک شناسی از زیر شاخه های دانش زبان شناسی است که به عنوان ابزاری برای فهم ساختار و سبک قرآن به شمار می رود. دوفصلنامه علمی مطالعات سبک شناختی قرآن کریم متعلق به دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با محوریت حوزه سبک شناسی متون قرآنی و تفسیری از زیرمجموعه علوم انسانی است که از زمستان 1399 موفق به اخذ مجوز علمی- پژوهشی شده و در سال 1402 مجوز نمایه درISC پایگاه استنادی علوم جهان اسلام را دریافت کرده است. یکی از راههای شناخت نشریه های علمی_پژوهشی تحلیل محتوا و دسته بندی موضوعی مقالات و شناخت نوع مطالب منتشر شده ی آنهاست. هدف از تحقیق حاضر، فراتحلیل کیفی مقالات موجود در این دو فصلنامه از دوره پنجم تا هفتم است. بر اساس یافته های این پژوهش دو فصلنامه مطالعات سبک شناختی قرآن کریم در پای بندی و اجرای ضوابط نشریات علمی بطور مطلوب عمل کرده است؛ از نظر میانگین زمانی پردازش مقالات، پراکندگی جغرافیایی نویسندگان، مرتبط بودن با عنوان دوفصلنامه، تنوع مقالات منتشر شده، عملکرد آن شایسته تقدیر است می تواند الگوی مناسبی برای سایر مجلات به شمار رود.
روش شناسی تحلیل نظم آهنگ در تفاسیر فی ظلال القرآن و پرتویی از قرآن (مطالعه موردی جزء سی ام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
69 - 87
حوزههای تخصصی:
نظم آهنگ آیات با چگونگی چینش حروف در کلمات، جایگاه کلمات در آیات، حرکات و میزان کشش اصوات و نیز معنا و فحوای آیات در ارتباط است. این نظم آهنگ در جزء سی قرآن کریم بسیار مشهود است و علما و مفسرین بسیاری از جمله سید قطب و آیت الله طالقانی در راستای تفسیرآیات و سور از آن بهره جسته اند. این پژوهش که مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی نگاشته شده است، تلاش دارد تا با تکیه جزء سی ام قرآن کریم و بررسی تطبیقی بین تفسیر فی ظلال القرآن و پرتوی از قرآن به روش شناسی تحلیل نظم آهنگ از منظر این دو مفسر بپردازد. نتایج این واکاوی نشان می دهد شیوه سید قطب در تفسیر فی ظلال القرآن در بیان نظم آهنگ کلمات و آیات، براساس شیوه قدما و سلیقه ای بوده است و در غالب موارد بر اساس قاعده و ضابطه خاصی نظم آهنگ آیات و سور را تحلیل نکرده است؛ اما آیت الله طالقانی در تفسیر پرتویی از قرآن کریم، چارچوب قاعده مندتری داشته است و در انتهای هر سوره به تحلیل نظم آهنگ تک واژها، عبارات و سور پرداخته است.
بررسی مبانی قرآنی جواز و عدم جواز رجوع از حکم قضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
18 - 31
حوزههای تخصصی:
اصولا هر قاعده ی فقهی باید بر پایه ی شرعی استوار باشد و قاعده فقهی عدم جواز رجوع از حکم قضایی نیز بر طبق دیدگاه فقهای سلف و خلف از مبانی فقهی برخوردار می باشد. این قاعده در حقوق تحت عنوان فراغ دادرس است که بر حسب آن هر گاه قاضی با صدور حکم از قضا فراغت حاصل نمود، دیگر حق رجوع و عدول از حکم صادره را نخواهد داشت و معنا و مفهوم قاعده عدم جواز رجوع از حکم نیز همین می باشد. قاعده مذکور از احکام حکومتی و واجبات شرعیه توصلیه است و از آنجا که راجع به فقه سیاسی و حکومتی است، اجرای آن بر همه قضات و حکام شرع واجب می باشد. این قاعده از مبانی و ادله فقهی برخوردار است و در قرآن مجید آیات متعددی چون آیه "فاذا فرغت فانصب" (سوره انشراح) و آیات سوره مائده و انبیاء دلالت بر عدم جواز رجوع از حکم قضایی را دارند.