فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی اسلامی ایرانی مهارت آموزی در مدارس متوسطه کشور با استفاده از رویکرد پارادایمی اشتراوس و کوربین (1393) برای نظریه داده بنیاد و به روش کیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه صاحب نظران، کارشناسان و مدیرانی بود که در یکی از عرصه های مهارت آموزی رسمی (آموزش وپرورش) و غیررسمی (سازمان فنی و حرفه ای کشور) تجربه و حضور داشتند. باتوجه به رویکرد پژوهش، تمرکز اصلی بر خبرگان آشنا با مسائل مهارت آموزی در مدارس متوسطه کشور بود که درنهایت 17 نفر از ایشان به صورت هدف مند و براساس راهبرد گلوله برفی برای انجام مصاحبه های عمیق بدون ساختار انتخاب شدند. تحلیل داده ها به طور هم زمان با استفاده از روش کدگذاری باز، انتخابی و نظری انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد: "مهارت ها و شایستگی های پایه و غیرفنی دانش آموزان، مهارت های فنی و شغلی دانش آموزان، تربیت حرفه ای میتنی بر مهارت و شایستگی، تقویت ارزش های اسلامی و ایرانی کار، انعطاف پذیری در برابر تغییر و تخصص گرایی در آموزش وپرورش" به عنوان کانونی یا مقوله محوری مطرح شده اند. "مقوله های کیفیت آموزش و تدریس و یادگیری، توجه به شایسته سالاری و شایسته گزینی، رویکرد و راهبرد در مهارت آموزی، وجود معلمان ماهر و کارآمد، تخصص گرایی، آینده پژوهی و آینده نگری و کیفیت آموزش و تدریس" به عنوان عللی تلقی می شوند که نقش فعال در مهارت آموزی داشته و تا این عوامل مهیا نشوند، مهارت آموزی شکل نمی گیرد. مهم ترین راهبردهای اتخاذشده در این پژوهش عبارتند از: "فرهنگ سازی، تحول در برنامه درسی، تحول در محیط های یادگیری، تحول در روش های سنجش و ارزشیابی، تحول در کتاب ها و محتوای درسی، بهداشت و ایمنی کار، زیرساخت ها و تجهیزات، همکاری و ارتباطات بین المللی آموزشی و پژوهشی، نیازسنجی و تأمین منابع مالی" شرایط بستر در پژوهش کنونی مقوله های"توجه به فرهنگ و شرایط اجتماعی، ساختار سازمانی، انگیزه حمایت از تغییر و مدیریت عملکرد تغییرمدار" هستند. مقوله های "محدودیت ها و مشکلات قانونی، عدم باور و تعهد به مهارت آموزی و مشکلات آموزش های مهارت آموزی" به عنوان شرایط مداخله گر الگوی پارادایمی مورد توجه قرار گرفته اند. پیامد پژوهش حاضر پیشرفت و اشتغال زایی است.
اصول و موانع اخلاقی تبلیغ دانش آموزی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۵۱)
75 - 99
حوزههای تخصصی:
پرورش استعدادهای آدمی تا اندازه زیادی درگرو دستیابی به فضایل عالی اخلاقی است. این امر درباره قشر دانش آموز اهمیتی دوچندان دارد. بی تردید، دانش آموزانی که به تعهدات اخلاقی پایبند باشند، در آینده ضامن امنیت جامعه خواهند بود. طلاب حوزه های علمیه براساس رسالت خود، در کنار تحصیل متون دینی و تهذیب اخلاق، وظیفه دارند از راه تبلیغ این قشر باارزش را با معارف دینی و روش های تربیت نفس آشنا کنند. در این نوشتار برآنیم، با روش توصیفی تحلیلی، اصول اخلاقی تبلیغ کارآمد را برای جلب دانش آموزان بازگو و عوامل آسیب زای آن را بیان کنیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مبلّغ در امور دانش آموزی باید اصول مهمی همچون خوش خُلقی و خیرخواهی، تناسب، توان برقراری ارتباط، خوب گوش دادن و ارتقای سطح علم و تجربه را رعایت کند و از موانع و عوامل آسیب زای مربوط به خود، محیط و سازمان های وابسته آگاهی یابد.
عدالت مداری در تعدد زوجات از منظر متون اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۵۲)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
از منظر قرآن کریم مرد و زن برای همدیگر و مکمّل هم آفریده شده اند و مقتضای فطرت انسان این است که هر یک از زن و مرد نسبت به جنس مخالف خود گرایش داشته و او را منشأ آرامش و آسایش خویش قرار می دهد و به گونه ای کامجویی کند که هم سلب تولید مثل و بقای نوع انسانی می شود و هم مفسده ای بر آنها، بار نگردد. اما در این میان خداوند متعال محدودیّت هایی را در موارد استثنایی و حالات خاص که برای زوجین پیش می آید، قرار داده است یکی از این موارد خاص رعایت عدالت در چند همسری است. در این نوشتار مفهوم عدالت در آیات چند همسری از منظر روایات و مفسران با هدف تبیین غنای هر چه بیشتر مفهوم عدالت در حوزه خانواده مورد اهتمام قرار گرفته است. قسم و نفقه به عنوان حائز اهمیّت ترین موارد عدالت ظاهری در روایاتِ معصومان(ع) معرّفی شده اند و عدالت باطنی که عدالت در محبّت قلبی است و امری اختیاری و تحت اراده انسان نیست، در حیطه شرط عدالت در چندهمسری معرفی نشده است. از این رهگذر، اسلام تعدّد زوجات را به طور وجوب بر هر کسی وضع نکرده است بلکه اسلام با توجه به طبیعت افراد و از روی مصلحت اجتماع انسانی تعدّد را تجویز نموده و برایش قید عدالت را ذکر نموده که تمام این مفاسد را بر می دارد.
الگوی رشد اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
75 - 106
حوزههای تخصصی:
در این جستار، تلاش می شود الگوی رشد اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بازطراحی شود. این مقاله بر آن است که با تأکید بر امکان تحول اخلاقی، و معنایابی واژه رشد در آثار خواجه نصیرالدین، از طریق تعمیم تعریف استکمال، به مقایسه مفهوم سازی وی از رشد اخلاقی با انگاره روان شناسان رشد بپردازد. تأکید اندیشمندان رشد اخلاقی، تعریف از طریق عوامل اخلاق است. ما پس از تبیین فرایند رشد اخلاقی، ماهیت رشد اخلاقی را از حیث کیفیت ترکیب و اولویت عوامل تعریف می کنیم. تحلیل مفهومی، گزاره ای و تحلیل سیستمی از آثار طوسی، ابزار و روش تحقیق بوده است. طوسی همچون فلاسفه یونان به نقش شناخت در تحول اخلاقی اهمیت ویژه ای داده است. استنباط و استدلال موضوعات کلی و جزئی اخلاقی که منشأ رفتار است از پیش انگاره های معرفتی عقل نظری، از طریق عقل عملی صورت می پذیرد. نقش عواملی چون عواطف، جنسیت، عوامل جسمانی، عوامل بیرونی محیطی نیز بررسی شده است. بر این اساس، کارکرد اخلاقی انسان، فرایندی فعال با خاستگاه سرشتی، متضمن نظم دهی رفتارهای آدمی توسط شناخت در بافت هنجارها و ارزش های محیط است، به گونه ای که در طول زمان و ممارست و تجربه، این انتظام برای انسان به صورت ملکه که ارزش های خودساخته زیربنایی رفتارند درونی می شود. این تحول اخلاقی، به شکلی نظام مند همچون یک الگوی مرحله ای، از کودکی شروع به شکل گیری می کند و مراحل آن تا بزرگسالی ادامه دارد و در بزرگسالی نیز دارای سطوح و مراتب متعدد است. خواجه برای هر یک از این مراحل، اصول تربیتی ای بیان کرده است.
کارکردهای تربیتی خانواده بر مبنای تحلیل محتوای ادعیه رضوی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین مؤلفه های خانواده مطلوب و کارکردهای تربیتی آن درراستای رشد و اعتلای انسان از منظر امام رضا (ع) است. در این پژوهش از روش «تحلیل محتوا» با دو رویکرد کمی و کیفی استفاده شده و جامعه آماری آن شامل 104 دعا از کتاب «الصحیفة الرضویة الجامعة» است. برای تحلیل کمی، تمامی ادعیه برمبنای مضامین خانواده مورد تحلیل قرار گرفته و مقولات و زیرمقولات مرتبط با موضوع پژوهش نیز احصاء و استخراج شده اند. یافته ها نشان می دهد که مجموع ادعیه امام رضا(ع) در زمینه موضوع پژوهش قابل طبقه بندی در چهارمحور «تشویق به تفکر در مسائل اخلاقی»، «آموزش محبت و مهرورزی»، «آموزش حقوق اجتماعی» و «عینیت بخشی به آموزه های تربیتی با معرفی اهل بیت علیهم السلام به عنوان الگو» است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد رویکرد غالب این ادعیه، آموزشی بوده و یکی از مهم ترین موضوعات آن، توجه به نهاد خانواده و جایگاه آن در جامعه اسلامی برای تربیت و ارائه راهکار و کارکردهای آن است.
بررسی تطبیقی نظریه جی ای مور و ژان ژاک روسو در باب توجیه گزاره های اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل معرفت شناختی حوزه فلسفه اخلاق، مسئله توجیه گزاره های اخلاقی است. در باب توجیه گزاره های اخلاقی، نظریات متفاوتی از منظر فیلسوفان اخلاق ارائه شده است. از میان این نظریات، دو نظریه وجدان گرایی و شهودگرایی به صورت ظاهری بیشترین شباهت را به هم دارند. وجدان گرایان اخلاقی معتقدند: برای انجام امور اخلاقی نیاز به تفکر منطقی نیست؛ بلکه وجدان به تنهایی انسان ها را به اعمال اخلاقی دعوت می کند. از سوی دیگر، شهودگرایان نیز چنین ادعایی را با بیان دیگری مطرح می کنند. این دو نظریه، با تمام شباهت هایی که به هم دارند، به علت اختلاف در معناشناسی، اختلافاتی در معرفت شناسی گزاره های اخلاقی دارند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نظریات ژان ژاک روسو سردمدار وجدان گرایی و جی ای مور سردمدار شهودگرایی را بررسی کرده و به نقد آن پرداخته است. حاصل این پژوهش این است که نظریات وجدان گرایی روسو و شهودگرایی مور در مسئله توجیه گزاره های اخلاقی، از سه منظر با یکدیگر اختلاف دارند. ابتدا آنکه اگرچه هر دو فیلسوف به عنوان درون گرایان معروف اند، روسو وجدان را یک حس درونی معرفی می کند، ولی مور شهود را مشاهده عقلانی می داند و تأکید دارد که شهود، حسی نیست. افزون براین، شهود و وجدان در دائمی بودن یا نبودن و طبیعی بودن یا نبودن، اختلافاتی نیز دارند.
بررسی محدوده سنی تحقق درک معقولات ثانیه فلسفی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تعیین محدوده سنی ای است که کودکان در آن می توانند معقولات ثانیه فلسفی را درک کنند. پژوهش از نوع ترکیبی و با کاربرد روش کیفی و کمّی انجام شده است. از روش کیفی در تبیین چگونگی ادراک مفاهیم فلسفی و فرایند درک مفاهیم عقلی و فلسفی تا محدوده سنی شش سالگی، و از روش کمّی برای تعیین میزان درک مفاهیم فلسفی توسط کودکان در سن شش سالگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 24 نفر شامل شش دختر و هجده نفر پسر است. در مراحل انجام پژوهش ابتدا مشخص شد که سه مرتبه نخست عقل نظری (عقل بالقوه، عقل بالملکه و عقل بالفعل) در چه محدوده سنی تحقق پیدا می کنند و سپس متناظر با آن کیفیت درک انواع مفاهیم در دوران کودکی تبیین و محدوده سنی درک معقولات ثانیه فلسفی در کودکان تعیین و در پایان میزان درک کودکان از مفاهیم فلسفی در این محدوده سنی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که کودکان در مرتبه عقل بالقوه نمی توانند مفاهیم کلی را درک کنند. آنان در مرحله عقل بالملکه معقولات اولی مانند درخت، اسب، کوه و خانه را درک می کنند و در مرتبه عقل بالفعل، معقولات ثانیه فلسفی مانند وجود، عدم، ماهیت، علت و زمان را درک می کنند. برای تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنف و خی دو استفاده شده و با توجه به شواهد پژوهش کودکان در سن شش سالگی به مرتبه عقل بالفعل دست یافته و توانایی درک مفاهیم فلسفی را پیدا می کنند.
بررسی اهداف و اصول تربیت سیاسی برمبنای اندیشه های سیاسی و اجتماعی معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان معتزله در فرایند تربیت ازجمله تربیت سیاسی، تأثیر فراوانی داشته اند. تربیت اعتزالی، بر عقل، عقلانیت، آزادی و اختیار انسان تأکید دارد. لذا عقل و اختیار انسان، محور هستی شناسی معتزله است. این تحقیق، جنبه کیفی دارد و روش پژوهشی آن توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتایج تحقیق مبین آن است که معتزله قائل به توانایی عقل و اختیار انسان هستند و اختیارداشتن انسان بدان معناست که وی دارای قدرت تعقل و تفکر است. در کارهایش می اندیشد و سپس یکی از آنها را بر سایر کارها ترجیح می دهد و دارای این توانایی است که خودش مسیر و هدف درست را انتخاب کند. همچنین اعتقاد به توانایی عقل و اندیشه انسان در انتخاب و انجام امور، فرایند تربیت را عقلانی می دانند و به نوعی انسان گرای خردگرا هستند. عناصری نظیر: حاکمیت، امر به معروف و نهی از منکر و اصل «منزله بین المنزلتین»، عناصری هستند که شاکله اصلی بنیادهای فکری در تربیت سیاسی و اجتماعی معتزله را تشکیل می دهند و اطاعت از حاکم در این گفتمان، فرض است و انقلاب علیه حاکم را رد می کنند و آن را تنها در کفر آشکار و یا انکار یکی از ضروریات دین مجاز می شمارند و اغلب نیز، به صبر و تغییر مسالمت آمیز فرامی خوانند. از نگاه معتزله، مهم ترین اهداف تربیت سیاسی عبارت است از: پرورش قدرت آزادی و اختیار و مسئولیت در فرد، رشد سیاسی، تربیت انسان آزاداندیش و پرورش روح عدالت خواهی و همچنین مهم ترین اصول تربیت سیاسی عبارت است از: تکیه بر عقل و توانایی های شناختی انسان، آزادی و انتخاب، مسئولیت، اصل مشارکت در فرایند سیاسی و اصل توأم بودن علم و عمل.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اخلاقی با رویکرد اجتماعی در دوره ابتدایی و ارائه مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اخلاقی، با رویکرد اجتماعی در دوره ابتدایی و ارائه مدل مفهومی انجام شده است. روش پژوهش از نوع آمیخته کمّی و کیفی است. در بخش کیفی جامعه پژوهش سایت ها و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با تربیت اخلاقی بود که به طور هدفمند انتخاب و فیش برداری صورت گرفت و داده ها همزمان به طور مستمر در فرایند جمع آوری از طریق دسته بندی های منظم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش کمی جامعه آماری معلمان ناحیه دو شهرکرمان بودند که همگی با استفاده از روش تمام شماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بخش پرسش نامه بود که براساس یافته های بخش اول با 71 گویه طراحی گردید و در اختیار جامعه آماری(408 نفر از معلمان دوره دوم ابتدایی شهر کرمان) قرار داده شد. روایی این پرسش نامه با استفاده از نظر متخصصان و صاحب نظران مورد تأیید قرار گرفت. همچنین پایایی آن به روش آلفای کرونباخ تعیین شد که برای کل پرسش نامه 0/95 و برای ابعاد «باور» و «رفتار» به ترتیب 0/89 و 0/93 به دست آمد. یافته های مرحله «تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی» نشان داد که مقوله محوری پژوهش حاضر مشتمل بر 11 مؤلفه در 2 بُعد(باور و رفتار) است: مؤلفه های بُعد «باور» عبارت اند از: «احترام به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی»، «سعه صدر»، «پرورش روحیه دگرخواهی»، «گفتگو». همچنین مؤلفه های بُعد «رفتار» عبارت اند از: « تعلق به هویت جمعی و حفظ آن»، «پرورش روحیه آزادی»، «همزیستی مسالمت آمیز»، «وفای به عهد و پیمان»، «پای بندی به دستورات اخلاقی»، «احترام به محیط زیست» و «مسئولیت اجتماعی». براساس این ابعاد و مؤلفه ها مدل نهایی طراحی گردید. متغیر پنهان «باور» از بین همه سازه های متصل به خود، «احترام به ارزش ها» و «هنجارهای اجتماعی» را بیشتر و «گفتگو» را کمتر از همه تبیین کرده است. متغیر پنهان «رفتار» از بین همه سازه های متصل به خود، «تعلق به هویت جمعی و حفظ آن» را بیشتر و «مسئولیت اجتماعی» را کمتر از همه تبیین کرده است.
اخبات به مثابه یک درجه در مسیر تحول اخلاقی و ابعاد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
125 - 158
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر به ویژگی ها و ابعاد مرتبه ای در اخلاق پرداخته که با وجود نقش کلیدی در تحول معنوی، کمتر مورد توجه بوده است. این رتبه در آیه 34 سوره حج با واژه «مخبتین» معرفی شده و به دلیل بسامد کم این واژه و مشتقات آن، مورد کم توجهی بوده است. فقدان پژوهشی جامع در این زمینه، در کنار تمجید فراوان آیه یادشده از «مخبتین» و توصیفات روایات از آنان، لزوم پژوهشی دقیق را گوشزد می کند.<br /> روش کار در گردآوری محتوا افزون بر تحلیل مفاد بیانات واردشده درباره اخبات، استفاده از تبیین هایی است که در آیات، روایات و تفاسیر عناصر مفهومی مندرج در معنای اخبات، مانند خشوع و تواضع، طرح شده است. در تحلیل محتوا به روش استظهاری رایج در فقه پایبند بوده ایم و نتایج در قالب پاسخ به پرسش های معمول در ترسیم مقامات سلوک تنظیم شده است.<br /> یافته های پژوهش، از وجود آموزه هایی گسترده و عمیق درباره مقام اخبات حکایت دارد. این آموزه ها از مقامی فراتر از مقام تقوا و احسان خبر می دهد که موجب وصال به رحمت حق می شود و سالک را از آفاتی چون غرور و عجب، مصون می دارد.<br /> نتیجه پژوهش، ما را به این نکته واقف می کند که حلقه واسط میان مقام احسان و وصول به رحمت، عبور از مقام اخبات است. مقام اخبات از نگاهی ژرف به اعمال و به نسبت آن، با آرمان های سالک خبر می دهد و ارتباطی متفاوت را در خلوت عبد و ربّ سبب می شود.
مشکلات اخلاقی تبلیغ دین و راه های برون رفت از آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۵۱)
99 - 121
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با اهدافی چون ارتقای سطح کیفی تبلیغ، آشنایی مبلّغ با دشواری های اخلاقی تبلیغ دین و راه های برون رفت از آن انجام شده است. بعضی از مهم ترین این دشواری ها، تبلیغ برای جنس مخالف، تبلیغ در مناطق سُنَی نشین و تبلیغ در مناطقی با تکثر فرهنگی مثل سربازخانه هاست. سؤال اصلی پژوهش این است که دشواری های اخلاقی تبلیغ دین و راه های برون رفت از آن کدام اند. در پاسخ به این سؤال این نتیجه به دست آمد که با رعایت اصول و ارزش های اخلاقی و دینی ازجمله عفت، عدالت، احسان، مخاطب شناسی، حفظ وحدت میان مذاهب اسلامی، پرهیز از فرقه گرایی و حزب گرایی، تکیه بر اصول مشترک و مردمی بودن، می توان مشکلات اخلاقی تبلیغ را از سر راه برداشت. روش تحقیق در این پژوهش ازحیث گردآوری مطالب، کتابخانه ای و ازحیث تجزیه وتحلیل اطلاعات، توصیفی تحلیلی است. همچنین، این تحقیق ازنظر اهداف آن، یک تحقیق کاربردی محسوب می شود.
بررسی تطبیقی اندیشه های زیبایی شناختی علامه محمدتقی جعفری و جان دیویی و استنتاج دلالت های آن در تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه دلالت های تربیتی زیبایی شناسی از دیدگاه جعفری و دیویی، به منظور دستیابی به فهمی عمیق تر نسبت به مقوله هنر و زیبایی و ابعاد مختلف تربیت زیبایی شناختی است. این تحقیق، از نوع نظری بوده و در آن از روش های تحلیل مفهومی، استنتاج و تطبیق، استفاده شده است. در این پژوهش با بررسی و مقایسه زیبایی شناسی ازمنظر جعفری و دیویی، دلالت های تربیتی زیبایی شناسی، گردآوری و درنهایت، وجوه اشتراک و افتراق تربیت زیبایی شناختی آنان مشخص شد. این تحقیق برای دستیابی به اهداف خود این سؤال اساسی را مطرح می کند که وجوه اشتراک و افتراق دلالت های تربیتی زیبایی شناسی از دیدگاه جعفری و جان دیویی کدامند؟ و به این نتایج می رسد که هردو اندیشمند، در پذیرش ضرورت تربیت زیبایی شناختی، نگاهی مشترک دارند. هردو در تعریف تربیت زیبایی شناختی، هنر را واجد زیبایی و تربیت زیبایی شناسی را گسترده تر و دربردارنده تربیت هنری می دانند. دیویی برای تربیت زیبایی شناختی، هویتی فرابرنامه ای قائل است که با اولویت بخشی تربیت دینی و اخلاقی نسبت به تربیت زیبایی شناختی در نگاه جعفری، افتراق دارد. در بحث اهداف نیز، هردو، در هدف غایی مبتنی بر رشد ذائقه زیبایی شناسی و اهداف واسطی: پرورش نوآوری، خلاقیت و خیال ورزی، اشتراک داشته، ولی درجهت رشد، با هم افتراق دارند. در بحث مربی، متربی و برنامه درسی با وجود اشتراکاتی در نظریات ایشان، مهم ترین افتراق آنها در توجه به ارتباط انسان با خدا و مبدأ و مقصد هستی است. در بحث روش تدریس نیز هردو، توجه به رغبت و نیاز شاگرد و مبتنی بر کشف و جستجو بودن روش ها اذعان دارند، ولی جعفری علاوه بر پرسش محوری، به روش هایی که ریشه در آیه ای بودن هستی در نظر انسان ها دارد، نیز توجه دارد.
بررسی نظام اخلاقی در داوری حاکم بر سرمایه گذاری خارجی در ایران با نگاهی به اسناد بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان طور که در حقوق داخلی برای رفع و حل و فصل اختلافات بین افراد موسسات شرکت ها دولت ها مقررات و قوانین وضع شده و تشکیلاتی به این منظور ایجاد شده است. در روابط بین الملل نیز برای حل و فصل اختلافات افراد و اشخاص اعم از کشوری و سازمانی بین المللی و شرکتی نیز از قدیم الایام مقرراتی ولو ناقص وجود داشته و در محدوده خود به آن اختلافات رسیدگی می شد. تجارت بین المللی به عنوان آخرین و مهمترین تحول قانونگذاری ایران درزمینه ی داوری عمدتاً با هدف ترویج داوری ویکنواختی وهماهنگی با نظام حقوقی بین المللی به تصویب رسید. سرمایه گذاری خارجی از جمله حوزه های است که بشدت تحت تاثیر آرای داوری بین المللی بوده است و اولین گام در این راستا ایجاد یک نظام حقوقی مناسب برای برقراری تعادل و توازن می باشد که از طریق اعمال مکانیسم های مالی و وضع قوانین و مقررات مناسب، تضمین های لازم به سرمایه گذاران داده شود. لذا در این پژوهش چهارچوب ها و راه های حل اختلاف بین سرمایه گذار های خارجی و دولت ها در زمان بروز اختلاف بررسی شده است.
بررسی رابطه میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی براساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
209 - 187
حوزههای تخصصی:
این مقاله یکی از چالش های مهم حوزه تربیت اخلاقی، یعنی شکاف میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی را بررسی می کند. پرسش اصلی آن است که چرا فرد گاه با وجود دانستن قواعد اخلاقی، در عمل از آنها پیروی نمی کند؟ روش پژوهش، تحلیلی−استنتاجی است؛ بدین سان که در مقام تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی از روش تحلیلی و در مقام نتیجه گیری و کشف دلالت های تربیتی این نظریه در تربیت اخلاقی، از روش استنتاجی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که نظریه اعتباریات علامه، راه حلی متفاوت پیش روی مسئله دیرینه رابطه نظر و عمل در اخلاق و تربیت اخلاقی است. این تفاوت اساسی را می توان در تفکیک میان حسن فی نفسه و حسن اعتباری و در اثبات تقدم اعتبار وجوب بر اعتبار حسن مشاهده کرد. چنان که در این دیدگاه، دوگانگی میان نظر و عمل در تربیت اخلاقی وجود ندارد؛ زیرا امیال و عواطف انسان، نقش خود را در کنار شناخت های حقیقی، در ایجاد شناخت های اعتباری ایفا می کند و سرانجام این شناخت های اعتباری هستند که به عنوان علت تامه تحریک اراده، عمل اخلاقی را شکل می دهند. این نظریه در بعد تربیتی نیز تصور متفاوتی از فرایند تربیت پدید می آورد که براساس آن، به جای تمرکز بر تقویت اراده، باید در کنار ارائه و تبیین شناخت های حقیقی، زمینه محیطی و روانی لازم را نیز برای ایجاد ادراک های اعتباری، متناسب با آنچه که به عنوان حسن حقیقی شناخته شده اند، فراهم آورد.
بررسی جایگاه نیت در نظام اخلاقی علامه طباطبایی و مایکل اسلوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیت به عنوان یک فرآیند ذهنی، جایگاه مهمی در فلسفه اخلاق دارد. جهت تحلیل ماهیت نیت و بررسی نقش معناشناختی، ارزش شناختی و وجود شناختی آن در اخلاق به دو فیلسوف برجسته اخلاق یعنی علامه طباطبایی و مایکل اسلوت نظر شده است. در این راستا نقش نیت در فعل و فاعل اخلاقی و رابطه آن با منش فاعل مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت رویکرد تقریباً مشابهی در باب معنای نیت از نظر دو فیلسوف یافت می شود؛ منتها در باب نقش معناشناختی، ارزش شناختی و وجودشناختی نیت در اخلاق تفاوت هایی دیده می شود که حاکی از اختلاف آنها در متن و بستر اندیشه است.
واکاوای روش شناسی از منظر صدرالمتألهین و تبیین دلالتهای آن برای برنامه ی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش شناخت حقیقت، به عنوان یکی از شاخه های مهم فلسفه می تواند دیدگاه های متنوع و گوناگونی را در برابر طراحان برنامه درسی قرار دهد. این پژوهش که با استفاده از روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای کیفی لورنس باردن انجام شده، بر هدف بررسی روش شناخت حقیقت از دیدگاه ملاصدرا و تبیین دلالت های آن برای برنامه درسی مبتنی است. طبق نتایج به دست آمده، در حوزه طبیعت و ماهیت شناخت، ملاصدرا علم را به حضوری و حصولی تقسیم می کند. در حوزه قلمرو شناخت، باتوجه به انواع عوالم، از سه و به تعبیری، چهار نوع ادراک سخن می گوید. روش شناخت را نیز از دو جنبه سلبی و ایجابی، مورد مطالعه قرار داده است. منابع و ابزار شناخت را همراهی عقل با شهود حسی و شهود وحیانی قلمداد می کند. همچنین طراحی برنامه درسی براساس دیدگاه ملاصدرا مبتنی بر مهم ترین عناصر برنامه درسی که عبارتند از: هدف (کسب معرفت حصولی به منظور تحقق معرفت حضوری)؛ اصول حاکم بر محتوای برنامه درسی (گزینش محتوا براساس سلسله مراتب دانش از امور محسوس به سمت امور عقلی شهودی)؛ و اصول حاکم بر روش های آموزش و یادگیری (روش برهانی شهودی و رویکرد متعالیه میان رشته ای)، حاصل این پژوهش بود.
نقش مادر در شکل گیری وجدان اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
11 - 31
حوزههای تخصصی:
فلاسفه اخلاق همواره به موضوع وجدان اخلاقی و چگونگی شکل گیری آن توجه داشته اند. آن ها در پی پاسخ به این پرسش هستند که آیا وجدان یک نیروی اخلاقی مستقل است یا هر آنچه به وسیله آن ادراک می گردد همان احکام عقل عملی است؟ روان شناسان نیز درباره اینکه چگونه قواعد و دستورهای بیرونی، برای فرد، درونی می شوند، بسیار سخن گفته اند. با فرض پذیرش حقیقتی با عنوان «وجدان اخلاقی»، پژوهش حاضر نقش مادر را با رویکرد دینی و با بهره از یافته های روان شناسی اخلاق بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که بهترین راه برای پیدایش صفات پایدار منش در کودک، پرورش وجدان اخلاقی است. در این مقاله، وجدان اخلاقی یعنی توانایی تشخیص خیر و شر که محرکی برای عمل به نیکی ها و قوانین است. شکل گیری وجدان اخلاقی، براساس بنیان های دینی و فطرت اخلاقی انسان، حاصل تأثیر رشد شناختی و تحول انگیزش و عوامل برانگیزاننده تکرار رفتار مطلوب است تا هنگامی که آن رفتار ملکه و معیار درونی گردد. این مقاله بر آن است نقش مادر را در موضوع شکل گیری وجدان اخلاقی تبیین کند و با ارائه راهکارهایی در سه حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری (براساس اعطای بینش، تعمیق باورها و اصلاح رفتار)، الگوی جدید برای شکل گیری وجدان اخلاقی ارائه دهد.
الگوهای اخلاقی بازگشت به خانواده در جهان معاصر با تأکید بر نظریه شهید مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲ (پیاپی ۵۴)
71 - 94
حوزههای تخصصی:
خانواده رکن بنیادین جامعه انسانی است، اما با افول و ضعف رویکرد اخلاقی به زندگی، این رکن دچار مشکل شده و محبت، مودت و رحمت، در میان مردم، روبه کاهش است. الگوهای متعددی برای ایجاد علاقه به خانواده ارائه شده که به نظر می رسد الگوی اخلاقی ای که استاد مطهری با تکیه بر تعالیم الهی به دست داده، بهترین راه برای تحکیم بنیان خانواده است. این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، در پی تبیین این الگو و نظریه است. هدف پژوهش این است که نشان دهد روند فعلی اوضاع فرهنگی جامعه جهانی، مشکل بزرگی برای جامعه اسلامی است. این مشکل در عرفی شدن دین و اخلاق، تبلیغات غرب و ترویج شهوت ریشه دارد. با تبلیغات فرهنگی غرب، هدف از تشکیل خانواده برای انسان معاصر مبهم شده است؛ چنان که نمی داند، آیا براساس فطرت خود به همسر، فرزند و والدین و محبت به آن ها نیازمند است و نیازهای جنسی ابزاری برای کمک به رفع این نیاز فطری است یا خانواده فقط بهانه ای برای رفع نیاز شهوانی است و حرمت، قداست و ارزش دیگری ندارد؟ گروهی نظر دوم را پذیرفته اند، اما اندیشمندان الهی، مانند شهید مطهری، نظر اول را ارائه می کنند و معتقدند تنها راه سعادت بشر بازگشت به اصل خانواده است و چنین بازگشتی با الگوی فطرت، یعنی میل فطری زن و مرد به تشکیل خانواده، مهرورزی به یکدیگر، گرایش فطری به همزیستی عاطفی با عزیزان و... دیر یا زود محقق می شود.
وجوه تمایز اخلاق اسلامی (با تکیه بر آموزه های شیعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
153-170
حوزههای تخصصی:
ژرف اندیشی در آموزه های دینی، حکایت گر ظرفیت ها و ظرافت هایی معنایی و مبنایی در حوزه اخلاق است. این فرضیه، در مقابل ایده ای مطرح است که اخلاق دینی یا اسلامی را گزاره هایی بی معنا قلمداد کرده و بر اخلاق انسانی پای فشرده و تفاوت چندانی را میان اخلاق دینی با دنیوی (سکولار) قائل نیست. نوشتار فراروی با مسئله قرار دادن وجوه تمایز اخلاق اسلامی، به تمایزات معنایی، مبنایی و کارکردی پرداخته و با توجه به خاستگاه شیعی منابع، به نوعی، نموداری از وجوه تمایز اخلاق شیعی به تصویر کشیده است. روش تحقیق، از نوع اِسنادی کتابخانه ای و با رویکرد تحلیل محتوا است.
اصول پرورش فضائل اخلاقی در فرزندان برمبنای سیره تربیتی حضرت زهرا (س)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲ (پیاپی ۵۴)
123 - 145
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی سیره تربیتی حضرت زهرا پرداخته است تا اصول پرورش فضائل اخلاقی در فرزندان را از دیدگاه ایشان تبیین کند. بهره گیری از این اصول به راهکارهای تربیتی والدین و مربیان جهت می دهد و فعالیت های آن ها را در عرصه تربیت هدفمند می کند. در روش تربیتی حضرت زهرا ، اصول تربیتی در سه سطح نمود دارد؛ اصول ناظر به والدین، اصول ناظر به فرزندان و اصول ناظر به عمل تربیتی. اصول ناظر به والدین نشان می دهد در منطق تربیتی آن حضرت، تربیت فعل خداست و از این حیث استعانت از خدا برای کسب شایستگی در مقام نمایندگی او لازم است. همچنین، برخورداری از ثبات عاطفی و تخصص از اصول مربوط به والدین است. اصول ناظر به کودک بیانگر لزوم آگاهی از ظرفیت جسمی و روحی فرزندان است. از میان اصول ناظر به عمل تربیتی، هنرگرایی، تحریک حق طلبی، ترجیح عقل گرایی ایمانی برنازپروری، کرامت پروری و اقدام عملی، در سیره تربیتی صدیقه طاهره س اهمیت بیشتری دارند.