فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
«خودتربیتی» یعنی: تربیت نفس خود. علامه مصباح به اقتضای دیدگاه فلسفی، اخلاقی و تفسیری خود، نظریه تربیتی ویژه ای را ارائه نموده که شیوه خودتربیتی نیز متأثر از آن است. به علت اهمیت موضوع خودتربیتی و به سبب جامع بودن اندیشه این دانشمند، بررسی و تحلیل این شیوه دارای اهمیت است. این تحقیق ضمن ارائه اندیشه تربیتی مشارالیه به صورت «توصیفی»، ابعاد گوناگون آن را به شیوه «تحلیلی» بررسی و واکاوی کرده و شواهدی از آیات قرآن برای این منظور ارائه داده است. از جمله یافته های پژوهش این است که در این شیوه، به پیش فرض های عقلی و منطقی و ویژگی های مشترک و اختصاصی انسان ها و همچنین به همه ابعاد نفس توجه شده است. با وجود پیچیدگی نفس، به وضوح ارتباط ابعاد نفس و جایگاه آنها مشخص است. نقطه ثقل در خودتربیتی، امیال و گرایش هاست و جایگاه عبودیت و دین مداری به خوبی در آن روشن است.
تحلیل و نقد دیدگاه تربیت اخلاقی رهنمودی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
117-138
حوزههای تخصصی:
به عقیده مایکل هند، هدف اصلی تربیت اخلاقی پیروی از معیارهای اخلاقی است و «تربیت اخلاقی رهنمودی» نوعی تأمل آگاهانه برای ترغیب پیروی از معیارهای اخلاقی موجّه است. از این رو، نمی توان در قبال معیارهای اخلاقی موجّه موضعی بی طرف اتخاذ کرد و باید بحث را به شکل هدفمند به سوی نتیجه سوق داد. این امر - از نظر هَند - شرط لازم برای تداوم حیات اجتماعی است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا توجیه معیارهای اخلاقی از راه استدلال، شیوه مناسبی برای تربیت اخلاقی است؟ پژوهش حاضر، تکیه هَند بر استدلال و توجیه عقلانی معیارهای اخلاقی به عنوان بهترین شیوه تربیت اخلاقی را به چالش کشیده است؛ زیرا استدلال منطقی به تنهایی برای تشویق و اقناع پیروی از اصول اخلاقی کافی نیست. ادعای پژوهش، پیروی ضمنی از معیارهای اخلاقی است. اجماع و توافق در باب معیارهای اخلاقی مبتنی بر نوعی درک ضمنی ناشی از زیستن در یک نوع فرهنگ و هویت خاص است که قابل تدوین در قالب استدلال عقلانی نیست. تربیت اخلاقی، متکی بر خزانه دانش ضمنی منجر به کسب بینش عمیق درباره اخلاق می شود که نقش مهمی در حصول فضایل اخلاقی دارد. پژوهش حاضر از این ویژگی با عنوان پیروی ضمنی از معیارهای اخلاقی دفاع کرده است.
طراحی و تدوین الگوی تربیت معلم کارآمد تراز جمهوری اسلامی با تأکید بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
279 - 301
حوزههای تخصصی:
به منظور بهره مندی از تعلیم وتربیت با کیفیت، برخورداری از یک الگوی تربیت معلم اثربخش امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و تدوین الگوی تربیت معلم کارآمد تراز جمهوری اسلامی با تأکید بر اسناد بالادستی بود. روش پژوهش،کیفی و از نوع داده بنیاد(گرندد تئوری) است. جامعه آماری پژوهش از میان استادان صاحب نظر دانشگاه فرهنگیان بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تعداد نمونه ها در پژوهش، بر اساس اصل اشباع نظری 21 نفر بود. مدت زمان مصاحبه 30 الی 40 دقیقه بود. سؤالات مصاحبه بر اساس اسناد بالادستی تهیه و سپس با استفاده از روش دلفی به رؤیت و ملاحظه صاحب نظران رسید و روایی محتوایی به مدد خبرگان مورد تائید قرار گرفت همچنین برای سنجش پایایی آن از ضریب کاپا(میزان توافق بین داوران) استفاده شد. پایایی از طریق باورپذیری، انتقال پذیری، وابستگی و اعتمادپذیری انجام شد. ضریب به دست آمده 87/0بود. مفاهیم استخراج شده از این مصاحبه ها شامل 105کد اولیه،15 طبقه اولیه و سه طبقه (تخصص، تعهد، تحول)که طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب یک الگوی نظری، با محوریت مقوله های اصلی، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها منعکس شده است و منجر به طراحی الگوی تربیت معلم تراز جمهوری اسلامی شد.
تدوین الگوی تربیت اسلامی جریان عاشورا؛ رهیافت نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
291 - 341
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار، ارائه الگوی تربیت اسلامی در بازخوانی جریان عاشورا است. پرداختن به این موضوع می تواند به غنای گفتمان و الگوی تربیت اسلامی کمک کند. هدف آشکار این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اسلامی در بازخوانی واقعه عاشورا است؛ بنابراین پژوهش حاضر از یک سو، به لحاظ هدف یک پژوهش بنیادی محسوب می شود و از سوی دیگر به لحاظ کاربرد نتایج تحقیق در تعلیم و تربیت و کمک به اتخاذ تصمیم های مربوط به نظام آموزشی، از نوع پژوهش های کاربردی به شمار می رود. برای دست یابی به پاسخ سؤالات پژوهش از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه مقاتلی است که جریان عاشورا را نقل کرده اند. در همین راستا با روش نمونه گیری موردی نوعی، منبع جمع آوری داده ها، مقتل لهوف سید بن طاووس ملحوظ گردید. البته برای رسیدن به اشباع نهایی داده ها، کتب مقاتل نفس المهموم ، محن الابرار ، ابی مخنف ، قمقام زخار و صمصام بتار و مقتل الحسین علیه السلام نیز موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که «وراثت»، «محیط»، «شناخت و آگاهی»، «زمان و زمانه» و «انتخاب و آزادی» به عنوان عوامل زمینه ساز تربیت هستند و عوامل «هدایت»، «نیازسنجی»، «توحید»، «تأثیر متقابل ظاهر و باطن»، «تغذیه»، «فروع دین»، «عمل گرایی»، «استحکام خانواده» به عنوان عوامل مؤثر تربیت شناخته گردیدند. عامل مهمی نیز به عنوان عامل بازدارنده تربیت احصا گردید که «رذایل اخلاقی» بود. پیامدها و نتایج تربیت نیز در واقعه عاشورا مبتنی بر «مکارم اخلاق»، «خردورزی» و «شهادت طلبی» بود.
بررسی تطبیقی جایگاه اخلاق در حقوق تعهدات در نظام حقوقی ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
135 - 163
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین اخلاق و حقوق از گذشته های دور تا کنون محل مناقشه بین حقوق دانان و فلاسفه بوده است. به طور کلی دو دیدگاه کلاسیک و مدرن در این زمینه وجود دارد؛ نظر اول دلالت بر آن دارد که یک وجه افتراق اساسی بین این دو شاخه از علم وجود دارد چراکه هریک دارای اقتضائات خاص می باشند. حقوق به پدیده های اجتماعی می پردازد و روابط بین عموم افراد جامعه را تنظیم می کند و بر این مبناء است که نظم عمومی و منافع عمومی مفهوم پیدا می کند در حالیکه اخلاق به نهان انسان ها توجه دارد و این رسالت را دنبال می کند که هر انسانی بر حسب سرشت خویش به نیکی گرایش و از گناه دور گردد. منطق دیدگاه کلاسیک در نظریه مدرن مورد نقد واقع شده و این ایراد مطرح گردیده که حقوق به موجب دیدگاه کلاسیک مفهومی خشک و غیر قابل انعطاف است در حالیکه حقوق باید به اخلاقیات توجه کند چراکه مبناء حقوق بر اخلاق بنیان گذاشته شده است. وجود اخلاق در جنبه های مختلفی از حقوق ازجمله تعهدات و قراردادها مشاهده می باشد. در این جستار سعی بر آن شده که جایگاه اخلاق در حقوق تعهدات در حقوق ایران و فرانسه مورد بررسی قرار گیرد تا بر اساس آن خلاء های قانونی را مرتفع گردانیم.
طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب مسئولیت پذیری دینی دانش آموزان در برنامه درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
365 - 381
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری یکی از اهداف فرهنگی و اجتماعی مهم تعلیم و تربیت است که در آموزه های دین اسلام نیز بر آن تأکید شده است. هدف مهمی که آموزش وپرورش برای تربیت نسل های آینده دارد، نهادینه نمودن مسئولیت پذیری افراد است تا مسئولیت های مختلف را در زندگی خود در ابعاد جامعه، خانواده و خود ایفا نمایند. هدف اصلی تحقیق حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب مسئولیت پذیری دانش آموزان در برنامه درسی دوره ابتدایی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش آمیخته از نوع اکتشافی است که برای طراحی الگوی مطلوب، از روش کیفی و برای اعتباریابی الگوی پیشنهادی از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی الگوی مطلوب، پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی، مبانی نظری، تجربیات جهانی و الگوهای موجود در زمینه پژوهش و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی و برای اعتبارسنجی الگوی مطلوب، متشکل از متخصصان برنامه ریزی درسی با ملاک هایی مانند مدرک تحصیلی PhD، دارای تجربه عملی و همچنین تألیف مقالات و کتب در زمینه پژوهش بود. نمونه گیری نظری از نوع هدفمند و ملاک محور بود. ابزار گردآوری اطلاعات برای طراحی الگوی مطلوب با استفاده از الگوی اکر و برای اعتباریابی الگوی پیشنهادی پرسشنامه بود. روش تجزیه وتحلیل یافته ها توصیفی- تحلیلی استنتاجی بوده و از روش سنتزپژوهی و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. بر اساس مصاحبه حضوری از افراد موردنظر، طبق عناصر ده گانه اکر از نتایج مصاحبه حضوری انجام یافته، کدگذاری باز- کدگذاری محوری- کدگذاری انتخابی صورت گرفت و تحلیل محتوای کیفی با توجه به نظریه اکر با نتیجه گیری و به دست آمدن مؤلفه های مسئولیت پذیری بر اساس مبانی نظری، مکتوب و پیشینه تحقیق به دست آمد. سپس با توجه به عناصر ده گانه اکر سنتزپژوهی انجام شد. در نهایت یافته ها نشان می دهد که الگوی مطلوب برنامه درسی مسئولیت پذیری بر اساس مبانی نظری و برنامه درسی متشکل از سه بخش ابعاد (اجتماعی، اخلاقی، قانونی، محیط زیست و سیاسی)، مقوله های اصلی (شناختی، عاطفی (احساسی)، خلاقیت و مهارت)، و عناصر ده گانه اکر است که از نظر صاحب نظران و متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی درسی نتایج آزمون تی تک نمونه های ارزیابی اعتبار درونی الگوی طراحی شده نشان داد که نظر متخصصان مربوط به ارزیابی با سطح معنی داری 001/0 و در سطح آلفای 01/0 به طور معنی داری بیشتر از حد وسط بوده است (01/0>P) معتبر تشخیص داده شد؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شد طراحی الگوی مناسب برای برنامه درسی مسئولیت پذیری دانش آ موزان به نحوی انجام گیرد که اجزای آن با یکدیگر تعامل لازم را داشته و الگوی مذکور بتواند در زمان اجرا، نتایج کاربردی لازم را ارائه نماید و در نهایت با اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی متخصصان بیان نمودند که با توجه به الگوی برنامه درسی به ویژه در برنامه درسی مسئولیت پذیری دانش آ موزان بین حوزه های موردمطالعه و عناصر برنامه درسی ارتباط منطقی وجود دارد.
بازتعریف مفهوم غیبت با تحلیل تعاریف غیبت و اجزای ماهیت آن در منابع فقه و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«غیبت» به عنوان یکی از مهم ترین گناهان زبان و دارای مفاسد فراوان فردی و اجتماعی، همچنان به لحاظ ماهیت برای اکثریت مردم ناشناخته است. گاهی هرگونه سخن درباره دیگری را مصداق غیبت معرفی می کنند و گاهی بیان عیب دیگری را به بهانه های مختلف، مصداق غیبت نمی دانند. وجود مستثنیات فراوان برای غیبت، بر ابهام آن افزوده است. سؤال این است که ارکان غیبت کدام اند؟ منظور از «عیب» چیست؟ آیا قصد فاعل غیبت در تحقق غیبت، تأثیر دارد؟ بدگویی پشت سر چه کسی یا کسانی، مصداق غیبت است؟ و مواردی از این قبیل، در این پژوهش بررسی شده است. هدف از بررسی حقیقت غیبت در این پژوهش، ارائه تعریف جامع برای غیبت و تبیین برخی ابهامات است. روش این پژوهش، تحلیلی توصیفی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و همراه با بررسی تعاریف مطرح شده در منابع فقه و اخلاق، در مورد مفهوم غیبت و ارکان و ماهیت و اجزای آن است. براین اساس، غیبت عبارت است از: وارد کردن نقص معنوی و تحقیر انسان محترم، پشت سر او، با سخن گفتن، نوشتن یا اشاره کردن، به قصد کم کردن از ارزش او نزد مخاطب، بدون غرض و مصلحت بزرگ تر از مفسده تحقیر انسان محترم، اعم از اینکه دارای آن عیب باشد، یا نه و اینکه آن عیب در او پنهان باشد، یا آشکار.
بنیان های انسان شناختی تکوین تفکر مثبت در کودکان و مدلول های تربیتی آن ازدیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
119 - 148
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین بنیان های انسان شناختی تکوین تفکر مثبت در کودکان و مدلول های تربیتی آن ازدیدگاه اسلام نگاشته شده است و بدین منظور، نگارندگان کوشیده اند ضمن تبیین مفهوم تفکر مثبت، بنیان های انسان شناختی شکل گیری این گونه تفکر و اهداف آن را ازدیدگاه اسلام بررسی و علاوه بر آن، روش های ایجاد تفکر مثبت در کودکان از این منظر را معرفی کنند. این تحقیق به لحاظ رویکرد کلی آن درزمره پژوهش های کیفی و قیاسی قرار می گیرد و ازنظر روش، تحلیلی- استنباطی و ازلحاظ شیوه گردآوری اطلاعات ازنوع کتابخانه ای است. جامعه آماری پژوهش، شامل متون اسلامی و نیز آثار اندیشمندان مسلمان مرتبط با موضوع تحقیق است. برپایه یافته های این مطالعه، بنیان های انسان شناختی تکوین تفکر مثبت عبارت اند از: دوبُعدی بودن وجود انسان، بندگی انسان دربرابر خدا، وجودداشتن اختیار در انسان، اجتماعی بودن انسان، خوددوستی، کمال جویی، مقدمه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، و در نهایت، تفاوت داشتن انسان ها با یکدیگر به لحاظ ظرفیت ها و قابلیت هایشان. اهداف تفکر مثبت ازدیدگاه اسلام را نیز درقالب چهار محور می توان برشمرد: ایجاد شادمانی و رضایت در زندگی، باورداشتن به ناپایداری مشکلات، توکل به خدا و توانایی استفاده از سبک های مقابله ای مؤثر دربرابر مشکلات. درنهایت، روش های، تکوین تفکر مثبت در کودکان ازدیدگاه اسلام عبارت اند از: تشویق به ایجاد و گسترش عواطف مثبت در کودکان، بخشایشگری، یادآوری کردن نعمت ها و سپاسگزاری درقبال آن ها، صبر و متوجه کردن کودکان به زندگی ابدی.
بررسی نظریه همدلی مارتین هافمن در آینه اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه همدلی مارتین هافمن در زمره نظریه های هیجان محور در روان شناسی اخلاق قرار دارد. همدلی آن گونه که هافمن در نظر می گیرد، حالتی هیجانی است که بیش از آن که با شرایط و وضعیت فاعل اخلاقی تناسب داشته باشد، با شرایط و وضعیت طرف مقابل تناسب دارد. هافمن معتقد است که پریشانی همدلانه با برانگیختن «احساس گناه»، منبعی برای انگیزش اخلاقی فراهم می کند. او یک نظریه جامع اخلاقی مبتنی بر همدلی را پیشنهاد می کند و مدعی است که در موقعیت های پنج گانه ای که در تعاملات اجتماعی ایجاد می شوند، همدلی به رفتار صحیح و اخلاقی منجر می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی این ادعا از منظر اخلاق اسلامی است. با مراجعه به منابع نقلی دینی، برخی از کاستی های این ایده شناسایی شد؛ از جمله «متمرکز بودن همدلی بر افراد حاضر»، «عدم اشتمال همدلی بر اخلاق فردی»، «عدم پوشش سطوح مختلف اخلاق توسط همدلی»، «عدم تلازم خیر و صلاح افراد با خواسته های آنها»، «بی توجهی به نیازمندان عفیف در اخلاق همدلانه»، «وابسته کردن عدالت به کیفیت رابطه میان افراد» و «کارکردهای منفی همدلی شدید برای زیست اخلاقی». در نتیجه، می توان گفت همدلی به عنوان یک هیجان، از جمله برخورداری های شخص کامل اخلاقی است، ولی نمی توان آن را اساس اخلاق قرار داد و قضاوت اخلاقی را بر آن بنا کرد.
تحلیلی اکتشافی از مختصات مکتب علمی -تربیتی علامه مصباح بر پایه شاخص های دوگانه شخصیت و آثار ایشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو کوشیده است تا با مروری بر شخصیت و آثار علمی علامه مصباح یزدی، به پشتوانه رویکرد تحلیل اکتشافی و با استفاده از روش «توصیفی تحلیلی»، مختصات مکتب علمی تربیتی ایشان را که صاحب آثار و تألیفات متعدد است، کشف، استنباط و استخراج کند تا زمینه معرفی مکتب ایشان فراهم آید. هر مکتب علمی تربیتی با ویژگی های ساختاری و محتوایی خود، قابل شناسایی و تحلیل و بررسی و تمایز از سایر مکاتب است. مکتب علامه مصباح نیز با برخورداری از چهارده ویژگی توانسته است در مقایسه با دیگر مکاتب مقارن و نظیر، رتبه خویش را ارتقا بخشد و ابعاد گوناگون خود را به منصه ظهور برساند. با این بیان، شخصیت شناسی علامه مصباح از نگاه دیگران و با تکیه بر محوریت آثار مکتوب و سخنرانی ها و گفت وگوها و سیره تربیتی ایشان ما را به مکتبی علمی تربیتی رهنمون می سازد که در این مقاله تنها به ذکر مختصات این مکتب براساس قابلیت های شخصیتی و ظرفیت های علمی علامه مصباح بسنده می شود. مراجعه و استناد به سایر منابع از آثار دیگران صرفاً از باب شرح و بسط و احیاناً نقد و بررسی مطالب مرتبط با موضوع و هدف مقاله است.
تبیین فرایند به کارگیری مدرسان در نظام آموزشی حوزه های علمیه قدیم شهر قم، یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین فرایند به کارگیری مدرسان در نظام آموزشی حوزه های علمیه قدیم شهر قم، هدف این تحقیق بود. بدین منظور با روش تحلیل مضمون و با ابزار مصاحبه پاره ساختاریافته به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. جامعه آماری عبارت بود از کلیه مدیران مدارس برادران و مسئولان حوزه علمیه شهر قم که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. نمونه گیری هدفمند به شیوه ای انجام شد که پس از بررسی نظرات 23 نفر از متخصصان، تحقیق به اشباع نظری رسید. روایی صوری و محتوایی سؤالات مصاحبه توسط متخصصان و پایایی تحلیل ها از روش پایایی بازآزمون (91%) و پایایی بین کدگذران (82%) تأیید گردید. یافته های تحقیق در پنج بخش مورد اشاره قرار گرفت. در بخش اول زمینه های موجود در حوزه علمیه (شامل: تدریس طریقت دارد نه موضوعیت، آزادی طلاب در انتخاب درس و مدرس، عبادت بودن تعلیم وتربیت و سیستم مالی مدارس حوزه)، در بخش دوم برنامه ریزی نیروی انسانی (شامل: بررسی برنامه های سال تحصیلی آینده، برآورد نیازهای مدرسه، کشف طلاب جوان و مستعد، برنامه ریزی حداکثری کلاس ها به شکل منعطف)، بخش سوم که نیرو یابی است (شامل: شرح شغل مدرس، تعیین شرایط احراز شغل، شناسایی مدرسان و تعیین فهرست احتمالی متقاضیان)، بخش چهارم که مرحله انتخاب (شامل: پذیرش و مصاحبه، آزمون کتبی و شفاهی، تحقیقات محلی، بررسی سوابق، مصاحبه با مرتبطین فرد، دریافت نوارهای صوتی تدریس، تصمیم گیری نهایی، انجام مرحله اختبار) و بخش پنجم که مرحله انتصاب (یک قرارداد شفاهی و موقت) است را در برمی گیرد.
عوامل و موانع بینشی توکل در اخلاق اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی تنها راه رسیدن به سعادت، ایمان و رکن اصلی آن «توکل» بر خداوند متعال است. «توکل» یعنی: انسان با ایمان و باور کامل، همه امور را به خداوند واگذارد و او را تکیه گاهى مطمئن براى خود قرار دهد. در این صورت خداوند نیز او را کفایت می کند. توکل فعلی اختیاری است که به یکباره و ناگهانی حاصل نمی شود، بلکه ملازم با نوع بینش، گرایش و کنش انسانی است. کسب و تقویت بینش و معرفت صحیح اولین گام در رسیدن به توکل است؛ زیرا با بررسی عوامل و موانع توکل در بعد بینشی، می توان با چشمی باز و به درستی در مسیر توکل قدم گذاشت. اما سؤال آن است که کدام عوامل بینشی به تقویت توکل می انجامد؟ و چه موانعی از ایجاد و تقویت آن جلوگیری می کند؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل و موانع بینشی توکل در اخلاقی اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی، پس از تفحص، جمع بندى، طبقه بندى و ویرایش اطلاعات با روش توصیفى تبیینی انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که برای توکل باید معتقد به توحید بود و علاوه بر اعتقاد، باید به آن باورها ایمان داشت، و باید فهمی درست از خود و رابطه خود با خداوند پیدا کرد و از آن معارف غافل نبود و به این رابطه بیّن توجه داشت. همچنین دانستن نحوه تأثیرگذاری خداوند در عالم و آثار و نتایج توکل نیز تأثیر بسزایی در کسب این فضیلت دارد. از سوی دیگر، فقدان بینش توحیدی، غفلت، عدم درک صحیح از انسان و اعتقاد به وساطت غیرخدا در امور، از موانع بینشی توکل محسوب می شوند.
مبانی دینی پیش فرض های اخلاق حرفه ای معلمان و اعضای هیأت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، اثبات وجود پیش فرض هایی برای اخلاق حرفه ای مدرسان دانشگاه ها در آموزه های دینی است. بدین منظور با روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیل و توصیف آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) و دیدگاه های صاحب نظران، یافته هایی به دست آمد که نشان داد نه تنها بیشتر این پیش فرض ها با آخرین دست آوردهای علوم جدید همخوانی دارد بلکه برخی از آنها می تواند تاثیر گذاری بسیار بالایی در توفیق متولیان امر تعلیم و تربیت در داشته باشد. نتایج به دست آمده سه دسته پیش فرض عمده را برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت به اثبات رساند که پایبندی به آن ها اساتید را در رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی خود موفق می دارد. این پیش فرض ها شامل عناصر و پیش فرض های اعتقادی: شامل باور کارآمدی ویژه انگیزه الهی، ایمان به نظارت دائمی خداوند و آشکار شدن واقعیت ها در قیامت، باورداشتن هدفمندی آفرینش و خلیفه الهی انسان و پیش فرض های معرفتی شامل والایی دانش و دانشوری، مقدم بودن تعلیم بر تزکیه از لحاظ فرایند، تقدم ارزشی تزکیه بر تعلیم، لزوم مخاطب شناسی و پیش فرض های رفتاری شامل آغاز کردن از خود و حفظ و تقویت جایگاه علمی خویش، رعایت وضعیت ظاهری مناسب ، نظم و انضباط کاری، مهربانی با مخاطبان و صداقت و یک رنگی و مثبت نگری که نقش اساسی در دست یابی به اهداف آموزشی و پرورشی آنان ایفاء می نماید.
تاثیرات اجتماعی رفتاری باورهای عامیانه در رمانهای محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
باورهای عامیانه، با فرهنگ هر ملّتی ارتباط مستقیم دارد و یک پدیده روحی-اجتماعی است،معلول زندگی آدمی وعکس العمل اودرمقابله باطبیعت ومحیط اسرارآمیزاوست.آدمی آن گاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث وپدیده های خارق العاده را بیابد،برای رهایی از آن به ذکراوراد ونجواها می پرداخت تا مصیبت ها را کاهش دهدونتایج دلخواه رااز آن به دست آوردو سبب شد تا به تدریج باورها درذهن اوشکل بگیرد. بیشتر آن ها نیز برخاسته از فقدان دانش کافی مردمان گذشته بوده است.محمود دولت آبادی در رمان های برگزیده از باورهای عامیانه فراوانی در لابه لای داستان ها، بجا و به موقع بهره برده است. هدف پژوهش بازتاب باورهای عامیانه دررمان های کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده است.باورهای عامیانه،جلوه ای از فرهنگ عامّه یا فولکلوراست که درمتن زندگی وفرهنگ ملّت ها جریان داردوبه شکل های گوناگون خود را نمایان می سازد.بررسی باورهای عامیانه به منزله تأییدآن نیست.امّااز توجّه بی شمار عامّه به این عقاید خرافی،چه در حوزه ادبیّات وچه درحوزه اجتماع در خصوص مسائلی که از قوّه درک آن عاجز بوده اند وقادر نبوده اند تفکّری منطقی را برآن حاکم کنند، نمی توان صرف نظر کرد.زیرا بررسی وبازتاب باورها واعتقادات از بسیاری زوایای تاریک زندگی گذشتگان پرده برمی داردوآیندگان رااز پیروی کورکورانه وصحّه گذاشتن براعتقادات بی پایه بر حذر می دارد.در مقاله حاضر باورها براساس رمان های برگزیده محمود دولت آبادی استخراج شده است.شواهد، بسیارفراوان بوده که تنها برخی از آن ها به صورت اختصار آمده است.
آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش به مثابه راه حلی برای تلفیق تعلیم و تربیت دینی با آموزش علوم تجربی در برنامه درسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی و معرفی پیشنهاد(فرضیه) آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش، به مثابه راه حلی برای تلفیق تعلیم و تربیت دینی با آموزش علوم طبیعی در برنامه درسی ملی است، و به این پرسش کلی می پردازد که آیا این راه حل-«آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش»- شایستگی لازم برای تحقق اهداف برنامه درسی ملی، و نیز قابلیت رفع ابهامات و تعارضات درونی برنامه درسی ملی را دارد؟ روش: در این پژوهش از روش تحلیل مفهومی و نیز از روش تحلیل استنتاجی بهره گرفته شده است. در بررسی برنامه درسی ملی و نیز معرفی پیشنهاد «آموزش خداباورانه علم درساحت نگرش» از روش تحلیل مفهومی، و در بخش الهام بخشی و کاربردهای این فرضیه در رفع ابهامات و تعارضات برنامه درسی ملی از روش استنتاجی استفاده شده است. یافته ها: این پژوهش نشان می دهد، که در بررسی برنامه درسی ملی و به طور خاص بیانیه حوزه تربیت و یادگیری علوم تجربی، ابهامات و تعارضاتی میان بخش های اساسی برنامه درسی ملی، اهداف، ضرورت و کارکرد حوزه، قلمرو حوزه، و جهت گیری های کلی در سازماندهی محتوا و آموزش حوزه وجود دارد.از طرف دیگر، پیشنهاد آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش، به مثابه برساخته ای سازگار و منسجم، و همخوان با نظریه های علم دینی، می تواند راه حلی کارآمد برای رفع تعارضات موجود در حوزه تربیت و یادگیری علوم تجربی تلقی شود و ناسازگاری ها و تعارضات اهداف گنجانده شده در برنامه درسی را با سایر بخش های برنامه، از جمله جهت گیری های کلی در سازماندهی محتوا و آموزش حوزه، حل نماید. نتیجه گیری: در نهایت نشان داده می شود که «آموزش خداباورانه علم در ساحت نگرش»، در راستای تعلیم و تربیت دینی و حل معضل تطبیق پذیری دین در برنامه درسی، به طور کلی تعارض ساحت نظر و عمل را در تطبیق پذیری اهداف اسناد بالادستی در برنامه درسی آموزش علوم، تا حدی حل می کند، و تعلیم و تربیت دینی در آموزش علوم تجربی را به سطح عملی تر و اجرایی تری می کشاند.
پیامدهای گرایشی دنیاگرایی از دیدگاه قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۴ (پیاپی ۶۷)
153 - 183
حوزههای تخصصی:
کشف پیامدهای یک رذیله در علم اخلاق و در حوزه مطالعه گرایش های انسان، به فرد انگیزه می بخشد تا آن رذیله را رفع کند.گرایش ها مجموعه عواطف و احساساتی هستند که نوع تفکر و بینش انسان بر آن ها تأثیر دارد. یکی از گرایش های مؤثر بر شخصیت انسان که پیامدهای تخریبی اخلاقی برای او دارد، دنیاگرایی است؛ لذا در نوشتار حاضر سعی شده است با روش توصیفی- تحلیلی، پیامدهای گرایشی دنیاگرایی تبیین و تشریح شود. آثار روانی خودخواسته از جمله خداگریزی، خودشیفتگی، آرزومداری، راحت طلبی، مال اندوزی (که شامل بخل و حرص و ولع می شود)، خودبزرگ بینی و امید و آرامش کاذب، و آثار روانی ناخواسته شامل ناامیدی و ترس و اضطراب، از جمله پیامدهای گرایشی دنیاگرایان است.
الگو و روش های رشد اخلاقی در سنین کودکی از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
121 - 138
حوزههای تخصصی:
گستردگى اخلاق و بیان رفتار عقلانى در آموزه هاى نهج البلاغه قابل انکار نیست، بى شک تأثیر غیر قابل انکار اخلاق در رسیدن به هدف ادیان و خاصه دین اسلام که تکامل و در نهایت تقرب انسان به خدا است، انگیزه اصلى این گستردگى مى باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی و با هدف بررسی الگوی رشد اخلاقی در سنین کودکی در میان آموزه هاى نهج البلاغه پرداخته است. اخلاق اساسی ترین و مهم ترین چیزی است که در زندگی فردی و اجتماعی رخ می نماید، و بی گمان به همه چیز زندگی رنگ می زند و جهت می دهد. امام علی (ع) تنها چیزی را که قائل است باید بر آن ایستاد و تعصّب ورزید و از آن عدول نکرد، اخلاق است. برای موجوداتی که در طریق تغییر، تحول، رشد و تکامل هستند معمولاً موسم مناسبی وجود دارد که در آن به بهترین و مناسب ترین رشد خود می رسند و آثار مورد انتظار از آنها تجلی می یابد موسم مناسب تربیت، در اوایل زندگی یعنی دوره کودکی، آنگاه که فرزند هنوز قلبی آسمانی و بی آلایش دارد. اصل «محبت و تکریم» به عنوان زمینه اى براى برقرارى ارتباط با کودکان همچنان که اصل « روش الگویی» در کنار محبت هرگز مغفول واقع نشده است. اصل « تذکر»، «اعتدال» و « تشویق » «عبرت گیری» و «تربیت عملی » از دیگر اصول روش های رشد اخلاقی در سیره حضرت علی (ع) به شمار مى رود. به نظر می رسد، در حوزه تعلیم و تربیت یکی از مهم ترین، تأثیرگذارترین و در عین حال، دشوارترین مباحث، رشد اخلاقی و اخلاقی بارآوردن کودکان است. از این رو، پرداختن به مباحث مربوط به اخلاق و به تبع آن رشد اخلاقی از جایگاه رفیعی برخوردار است.
ساخت، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس های سود و زیان به عنوان عاملی برای تبیین چرایی انجام دادن و ندادن رفتارهای اخلاقی در موقعیت های گوناگون زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
115 - 149
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت، اعتباریابی، رواسازی و هنجاریابی مقیاس های سود و زیان به عنوان عاملی برای تبیین چرایی انجام دادن و ندادن رفتارهای اخلاقی در موقعیت های گوناگون زندگی انجام شد. در این پژوهش از روش ترکیبی (از نوع طرح اکتشافی) استفاده شد. در مرحله اول (بخش کیفی) با روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناختی، ابتدا با 222 نفر مصاحبه (مصاحبه ساختاریافته) انجام شد. روش نمونه گیری در دسترس و براساس اشباع نظری بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای آشکار استفاده شد. نتایج دو عامل سود (سود روانشناختی و سود موقعیتی) برای چرایی انجام دادن و دو عامل زیان (زیان روانشناختی و زیان موقعیتی) برای چرایی انجام ندادن رفتارهای اخلاقی را نشان داد. در مرحله دوم (بخش کمی)، براساس کدگذاری و تدوین مضامین اطلاعات حاصل از بررسی مصاحبه ها، دو مقیاس سود (33 گویه ای) و زیان (26 گویه ای) برای اندازه گیری عامل های شناسایی شده ی سود روانشناختی، سود موقعیتی، زیان روانشناختی، و زیان موقعیتی ساخته شدند. سپس براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 1093 نفر دانش آموز دبیرستانی مقطع متوسطه دوم (515 نفر دختر و 578 نفر پسر) در شهر همدان در پژوهش شرکت کردند. برای بررسی روایی ابزار از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، روایی محتوایی و روایی همزمان و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی، 4 عامل سود روانشناختی، سود موقعیتی، زیان روانشناختی و زیان موقعیتی را نشان داد. ضریب پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس سود 954/0 و برای خرده مقیاس های سود روان شناختی و سود موقعیتی به ترتیب 918/0 و 934/0 و ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس زیان 965 /0 و برای خرده مقیاس های زیان روان شناختی و زیان موقعیتی به ترتیب 949/0 و 928/0 به دست آمد. بر پایه یافته های پژوهش می توان گفت که مقیاس های سود و زیان از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می تواند در موقعیت های گوناگون کاری، تحصیلی، اجتماع، خانوادگی، سیاست، و اقتصاد در رابطه با علت انجام دادن و انجام ندادن رفتارهای اخلاقی به کار برده شود.
چیستی مراء و بازشناسی آن در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
65 - 91
حوزههای تخصصی:
گفتگو یکی از رایج ترین راه های ارتباط با دیگران است. اگر فهمیدن و فهماندن از حالتی طبیعی و درست برخوردار باشد رابطه جمعی سالمی شکل می گیرد و مکالمه به بار می نشیند. گاهی گفتگوها به انگیزه های مختلف از حالت صحیح و مرام اخلاقی بیرون می رود و به جای درستی، مهرورزی، راهنمایی و روشن نماییِ حق، به آسیب هایی چون میل به چیرگی، فضل نمایی، تفاخر و تعصب منحرف می شود. یکی از این آسیب های گفتگو «مراء» است. این عنوان ویژه اخلاق اسلامی است و در آیات و روایات به کار برده شده است؛ «مراء» ابهام معنایی دارد و در چیستی و مؤلفه های آن تردید و اختلاف است. مسأله این پژوهش بررسی معنای درست «مراء» بر اساس کاربرد لغت عرب و مفهوم ریشه ای آن با بهره گیری از آیات و روایات است. این تحقیق با اطلاعات اهل لغت، آیات قرآن و تفسیر، مجموعه روایات و تحلیل های اخلاقی و فقهی با روش تحلیل منطقی انتقادی انجام شده است. هدف تشخیص چیستی مراء و کاربست درست آن در حوزه های گوناگون اخلاق گفتگو است. یافته های پژوهش نشان داده اند که مراء به جر و بحث تند با ورود بر سخن دیگری اطلاق می شود که در نتیجه، طرفِ گفتگو از سر ناراحتی چیزی بگوید تا بتوان به نفع خود از آن بهره برد. لذا مراء از جهت اخلاقی پیوسته قبیح و نادرست است. از نظر فقهی نیز متناسب با مفاسدی که به بار می آورد حکمِ مرجوح تکلیفی است که از کراهت تا حرمت را در بر می گیرد.
بررسی و تحلیل اصول عام اخلاقی فضای مجازی از منظر اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
163 - 196
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، کارکرد و اهمیت فضای مجازی بر هیچ کس پوشیده نیست؛ این فضا در کنار محاسن اخلاقی ، مشکلات اخلاقی نیز به دنبال داشته است. بهترین روش مواجهه با مشکلات اخلاقی ناشی از فضای مجازی، روش فعالانه و خردمندانه است؛ در این روش، ضمن پذیرفتن حقایق فضای مجازی، سعی می شود محیط آن از رذایل اخلاقی پاک شود و ارزش ها، هنجارها و اخلاقیات در این فضا احیا شوند. اخلاق دینی، با ارائه اصول اخلاقی برگرفته از منابع عقلانی و وحیانی، به دنبال کاهش مشکلات اخلاقی این فضا و ارائه ارزش های اخلاقی برای زیست مجازی و در نتیجه، به وجودآوردن محیطی اخلاقی برای شهروندان مجازی است. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به سؤالاتی است که به بنیان های ارزشی افعال و مسئولیت های اخلاقی افراد مرتبط با فضای مجازی و فناوری های اطلاعات و ارتباطات مربوط است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش این است که ارزش ها و اصول عام اخلاقی فضای مجازی از منظر دینی چیست؟ روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و رصد میدانی فضای مجازی، از نظر ارائه اطلاعات، تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. از جمله یافته های این پژوهش تبیین مهم ترین اصول عام اخلاقی فضای مجازی است؛ این اصول اخلاقی شامل رعایت عدالت، امانت داری، پرهیز از ضرر رسانی، حفظ حریم خصوصی دیگران، شرح صدر و حساسیت به ترویج فضایل و جلوگیری از وقوع رذایل برای تمام افراد مرتبط با فضای مجازی اعم از تولیدکنندگان و ترویج کنندگان محتوای مجازی، کاربران و استفاده کننندگان از محتوا و نهادهای حاکمیتی متولی فضای مجازی است.