فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
51-68
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و حکمت اسلامی، اعمال انسان را همانند ذات او جاودانه و منشأ سعادت یا شقاوت اخروی می داند. بنابراین، اعمال اخلاقی، یعنی اعمال منطبق با معیارهای اخلاق دینی (اسلامی) منشأ سعادت اخروی انسان خواهند بود. بانو امین اصفهانی، مشهور به بانوی مجتهده ایرانی، پیرو تبیین دو مفهوم جاودانگی و اتحاد اعمال با ذات انسان، به این نتیجه رهنمون گشته است که معیار عمل اخلاقی، سعادت اُخروی انسان است؛ سعادتی که جاودانگی ویژگی ذاتی آن است. طبق بیان قرآن کریم، اتحاد عمل اخلاقی و ذات انسان، در حیات دنیوی حقیقتی در پرده بطون است که در حیات اُخروی به ظهور خواهد رسید. اگر انسان به جاودانگی ذات خود و به تبع آن اعمال خویش عقیده یابد، همه اعمال خود را بر اساس آن معیار، یعنی جاودانگی سامان بخشیده و منطبق بر معیارهای دینی عمل خواهد کرد. این پژوهش، با توجه به تکیه دیدگاه های بانو امین بر فرهنگ قرآن و حکمت اسلامی، به شیوه تبیینی و تحلیلی، رابطه جاودانگی انسان با عمل اخلاقی را سنجیده و به این نتیجه رسیده است که بانو امین اصفهانی، جاودانگی انسان و اعمال او را، معیار عمل اخلاقی می داند. این معیار، منطبق بر معارف قرآن و سنت بوده و نسبت به دیگر معیارها، برتری دارد.
کرامت ذاتی و پاسداشت شخصیت انسانی در بستر اساسی سازی حقوق مسئولیت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند اساسی سازی حقوق خصوصی، که حاصل تحولات تاریخی، سیاسی و توسعه مفهوم حقوق بشر در نیمه دوم قرن بیستم می باشد، به معنای استناد به حقوق اساسی تضمین شده در روابط افقی افراد و تابعان حقوق خصوصی است. نفوذ حقوق بنیادین بشری بر حقوق مسئولیت مدنی ضمن مشروعیت بخشی به قواعد سنتی، زمینه را برای توسعه یا با زتعریف برخی مفاهیم و نهایتاً کارآمدی حقوق مسئولیت مدنی فراهم می آورد. هدف این تحقیق بررسی آثار و نتایج اساسی سازی در حوزه حقوق مسئولیت مدنی به روش توصیفی تحلیلی است. به اجمال می توان گفت به دلیل وجود مصادیق مشترک بین مفاهیمی چون حقوق مربوط به شخصیت و حقوق بنیادین، مانند کرامت ذاتی بشر، حق بر سلامت، خود مختاری و استقلال فردی، حق برشهرت و اعتبار و ضرورت حفظ حریم خصوصی که ریشه در فردیت انسان دارند، این رابطه دو سویه بوده و نسبت به رابطه دیگر شاخه های حقوق خصوصی با حقوق بنیادین، به مراتب عمیق تر است ضمن اینکه یک نوع هم پوشانی بین این دو وجود دارد. وضع قوانین بر اساس کرامت ذاتی بشر و ارزش های هنجاری، تفسیر قوانین موجود بر مبنای عدل و انصاف، حمایت از حقوق و منافع مشروع، بازتعریف مفهوم تقصیر، جبران کامل خسارات و توسعه خسارات قابل مطالبه، از جمله آثار اساسی سازی در این شاخه از حقوق خصوصی است.
فصل ممیز انسان و تأثیر آن در اصول تعلیم و تربیت از نگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقت انسان و فصل ممیز او، یکی از اثرگذارترین مباحث در علوم انسانی، به ویژه علوم تربیتی است. مباحثی همچون اصول تربیت، مراحل تربیت، ابعاد و ساحت های تربیت، و روش های تربیت، همگی وابسته به تفسیر و تصویری هستند که ما از حقیقت انسان داریم. هدف از این نوشتار پاسخ به این مسئله است که اولاً نگاه ملاصدرا به فصل ممیز انسان چیست و وی چه چیزی را برای ورود افراد به حیطه انسانی لازم می داند و ثانیاً چنین دیدگاهی چه تأثیری در اصول تعلیم و تربیت دارد. با روشی توصیفی و با بیان مبانی فلسفی و انسان شناختی ملاصدرا به دست می آوریم که از نگاه وی، فصل ممیزِ «انسان بشری»، ناطقیت است و افراد برای ورود به جرگه انسانیت، باید در حرکت جوهری خود به ناطقیت برسند؛ و بعد از رسیدن به این فصل ممیز است که وی بحث درباره کثرت نوعی نفوس را مطرح می کند. در ادامه با روش تحلیلی، با استناد به مبانی و منابع صدرا، نقش این تلقی از انسان در اصول مهم تربیتی، نظیر اولویت بعد عقلانی انسان، علم دوستی، تفکر، عدم پیروی کورکورانه از اجتماع، اعطای بینش، تزکیه، استدلال پذیری آموزه های تربیتی، و عدم مطلوبیت عادات انفعالی تبیین می شود.
نقش اخلاق پرسشگری مربیان در پرورش تفکر متربی با تکیه بر سیره معصومین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135 - 154
حوزههای تخصصی:
موضوع تفکر و اندیشه همواره مورد توجه قرآن و روایات بوده تا جایی که در روایات ارزش یک ساعت تفکر برابر هفتاد سال عبادت قرار داده شده است. سعی نظام تعلیم و تربیت هم بر این اساس است که بتواند دانش آموزان متفکر و خردمند تربیت کند تا آن ها بتوانند بینش صحیحی نسبت به چالش های رو بروی خود در آینده داشته باشند. یکی از مؤثر ترین کارها برای پرورش تفکر در دانش آموز استفاده از روحیه پرسشگری در آن ها است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی اهمیت پرسشگری در نظام آموزشی برای پرورش قوه تفکر دانش آموز با تکیه بر روایات پرداخته است. روش مقاله اسنادی تحلیلی است. نتیجه این پژوهش به این شرح است که مطلوب ترین شیوه پرورش فکری متربی استفاده از شیوه پرسشگری است که معصومین (ع) به عنوان یک مربی از این روش آموزشی به طور متداول استفاده می کردند. چنین شیوه ای ضمن اینکه مخاطب را در فرایند فکری فعال قرار می دهد، به مربی این امکان را می دهد تا با طرح سئوالات هدفمند و انگیزشی، متناسب با ظرفیت وجودی متربی، او را به سطح بالایی از شناخت و ظرفیت فکری سوق دهد.
The Origin of the Good and Our Animal Nature(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
7 - 29
حوزههای تخصصی:
We use the term “good” in two contexts: as the most general term of evaluation, and to refer to the final ends of life and action. I start from the question what evaluative and final goodness have to do with each other. Do we use the same term because when we talk about final goods, we are evaluating ends and lives? If so, how do we go about doing that? Most things are evaluated with respect to their fitness to perform their function, but ends and lives do not have functions. I contrast three theories of the final good: the intrinsic value theory, the hedonist theory, and Aristotle’s account, which identifies a being’s final good with its well-functioning, a form of evaluative goodness. Aristotle’s theory suggests an illuminating relationship between evaluative and final goodness: a conscious being has a final good when she functions by having conscious states that track, and so enable her to pursue, her functional or evaluative goodness. It is therefore the nature of an animal to have a final good, and there are such things as final goods because there are animals. This theory explains the existence of final goods without any metaphysical appeal to intrinsic values.
Muslim Moralists’ Contributions to Moderation Theory in Ethics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
69 - 92
حوزههای تخصصی:
Originally introduced by Plato and Aristotle, Moderation Theory in Ethics is the most prevalent theory of ethics among Islamic scholars. Moderation Theory suggests that every virtue or excellence of character lies in the mean between two vices: excess or defect. Every ethical virtue comes from moderation in actions or emotions and every ethical vice comes from excess or defect. This paper suggests that while Islamic scholars have been influenced by this doctrine, they have also developed and re-conceptualized it in innovative ways. Kindī, Miskawayh, Avicenna, Rāghib Isfahānī, Nasīr al-Dīn Ṭusī, and others are among the Islamic contributors to the subject. Some of their innovations in this theory are as follows: bringing together Aristotle's doctrine of the mean with Plato's psychology (by Kindī), dividing virtues into four higher genuses, dividing vices into eight higher genuses, setting various kinds of vices and virtues under these higher genuses (by Miskawayh), adding the vice qualitative criteria to Aristotle's vice quantitative criteria (excess and defect) (by Ṭusī), dividing various conceptualizations of justice (by Avicenna), adding religious and mystical virtues into the existing list of virtues (by Rāghib Isfahānī), and proposing a comprehensive model for curing diseases of the soul. This paper seeks to establish the main contributions of these Muslim scholars to Moderation Theory and elaborate on this theory’s evolution within the Islamic world.
منزلت عدالت در هندسه معرفت فقهی و تأثیرات آن در مناسبات میان اخلاق و فقه از منظر شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
91 - 115
حوزههای تخصصی:
براساس اصلِ قاعده ملازمه میان حکم عقل و حکم شریعت اسلامی (کلّ ما حَکَم به العقل حکم به الشرع؛ هرچه را عقل به آن حکم کند شرع نیز به آن حکم می کند) که در اصول فقه شیعی مورد پذیرش بیشتر اصولیون قرار گرفته، عقل یکی از منابع شریعت به شمار می آید، یعنی می توان از طریق آنچه عقل می فهمد به حکم شرعی فقهی دست یافت. از نظر فقیهان شیعه نیکویی و شایستگی عدالت و زشتی و ناشایستگی ظلم مهم ترین حقیقتی است که عقل برای دستیابی به حکم شریعت می فهمد و بر این پایه، به طور طبیعی انتظار می رود اصل عدالت از منزلتی مهم در هندسه معرفت فقهی برخوردار باشد، این در حالی ست که متاسفانه فقه موجود چنین نیست! استاد مطهری با اظهار ناخرسندی از این واقعیت، همین امر را منشأ بسیاری از کاستی ها و بن بست ها در فقه موجود دانسته و علّت آن را غلبه تفکر نص گرایی در فقیهان می شمارد؛ لذا می کوشد با تنقیح مبانی و مبادی لازم برای قرار دادن اصل عدالت در جایگاه شایسته خود، زمینه مناسب برای تمسک حداکثری به این اصل را برای سامان دادن احکام فقهی و نظام شریعت اسلامی فراهم سازد. در این مقاله مبانی موردنظرشهید مطهری و اثر آن در چگونگی رابطه فقه با اخلاق مورد توجه قرار گرفته و پاره ای از چالش ها و پرسش های پیش روی آن ارزیابی می شود.
ACKNOWLEDGING OTHERS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
91 - 119
حوزههای تخصصی:
It is widely affirmed that human beings have irreplaceable valuable, and that we owe it to them to treat them accordingly. Many theorists have been drawn to Kantianism because they think that it alone can capture this intuition. One aim of this paper is to show that this is a mistake, and that Kantianism cannot provide an independent rational vindication, nor even a fully illuminating articulation, of irreplaceability. A further aim is to outline a broadly Aristotelian view that provides a more fitting theoretical framework for this appealing conception of human value. This critique of Kantianism extends to contemporary theorists with a broadly Kantian orientation, including Christine Korsgaard, Stephen Darwall and John Rawls. The problem with these views, at heart, is that they attempt to ground morality in respect alone. Yet it is love, not respect, that brings irreplaceability into view. The paper closes with a sketch of a virtue-theoretic theory that follows Aquinas in taking love to be a master virtue that refines the other virtues so as to ensure a continuous and practically efficacious sensitivity to the irreplaceable value of fellow human beings.
تقویت اندیشه ورزی کودکان با استفاده از کتاب «داستان راستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان استفاده از کتاب «داستان راستان» به منظور تقویت اندیشه ورزی کودکان است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوای کیفی در چهار مرحله «کدگذاری باز»، «گروه بندی»، «مقوله بندی» و «کشف انتزاع» استفاده شده است. به طورکلی، یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر نشان می دهد که کتاب داستان راستان می تواند به عنوان یک محتوا برای تقویت اندیشه ورزی کودکان مورد توجه قرار بگیرد. ازطرفی باتوجه به اینکه برنامه فلسفه برای کودکان به عنوان یکی از برنامه های مهم تقویت اندیشه ورزی کودکان شناخته می شود، می توان مضامین فلسفی کتاب داستان راستان را با تمامی رویکردهای برنامه فلسفه (فرایندی، محتوایی، پیوند فلسفه با ادبیات و توجه به فرهنگ) برای کودکان مطابقت داد. همچنین باتوجه به موضوع داستان ها می توان ویژگی های داستانی فبکی (فلسفه برای کودکان) را در آن ها جست وجو کرد. این ویژگی ها گاهی پرنگ تر و گاهی کمرنگ تر در داستان های داستان راستان وجود دارند. درپایان چنین نتیجه گیری می شود که آشنایی دانش آموزان با مبانی اصلی این داستان ها، همچون معصومیت، حکمت و علم لدنی ائمه اطهار (ع) که با آموزش های معارف اسلامی در کتب درسی دانش آموزان گره خورده است ، می تواند ضمن فهم بهتر داستان ها توسط خواننده، زمینه ای جدید در کمک گرفتن از داستان های بومی برای تقویت اندیشه ورزی کودکان فراهم کند.
کشف الگویِ زمینه مند رفتارهایِ نقشِ فرا آموزشی استادان دانشگاه اسلامی، بر پایه تجربه های حرفه ای آنان، از منظر نظریه نقش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
75 - 95
حوزههای تخصصی:
نظر به ضرورت تدوین چارچوب ادراکی مشخصی از بایسته های رفتاری نقش استادان دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران، مطالعه حاضر بنا دارد در جهت توسعه الگویی زمینه مند از بایسته های نقش فرا آموزشی استادان دانشگاه اسلامی کوشش نماید. در این پژوهش، سازوکار مربوط به روش تحقیق پدیدار شناسی از این جهت که به فهم تجربه زیسته مشارکت کنندگان کمک می کند به کار گرفته شد. جامعه مورد مطالعه آن دسته از اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که دارای حداقل مرتبه علمی دانشیاری و ده سال سابقه کاری بودند. روش نمونه گیری هدفمند با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته پی گرفته شد تا نهایتاً پس از اشباع داده ها و تکرار یافته ها، کفایت نمونه با تعداد 13 نمونه مسجل شد. نتایج تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی نشان داد که الگوی رفتارهای نقش فرا آموزشی شامل 3 بعد و 10 مؤلفه می باشد و ابعاد احصا شده شامل نقش مرجعیت اخلاقی، نقش مشاوره مددکارانه و نقش توانمندسازی هستند. شایان ذکر است تأیید خوشه بندی الگو براساس تحلیل آماری به روش آزمون دو جمله ای صورت پذیرفت.
واکاوی پدیدارشناسانه خشونت خانگی؛ یک دورنمای اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
113 - 140
حوزههای تخصصی:
خشونت در رابطه های درون خانوادگی یا «خشونت خانگی» (به مثابه نوعی از خشونتِ خاموش که با اغماض نگریسته شده و کمتر به مرحله گزارش و شکایت رسمی می رسد)، پدیده ای منفی در ساخت اخلاقی و فرهنگی جامعه است که البته ، بنیان های فلسفی و متافیزیکی دارد. خانواده، نخستین شبکه نسبت های میان فردی را برمی سازد و در ذات خودْ حامل سلسله مراتبی از رابطه ها و ارزش های رابطه ای است که سامان مندی خانواده را تضمین می کند. وجه همبستگی اعضای خانواده رفتارها و کنش های رابطه ای است که متناسب با نقش های خانوادگی دریافت کرده اند. بنابراین ، بروز خشونت که در تحلیل نهایی، می تواند با غایت إعمال قدرت و گسترش سطح نفوذ و تأثیرگذاری بر دیگر اعضای خانواده همراه باشد نیز از طریق رفتارهای مختلف خشونت آمیز - به نحو مثبت یا منفی - توجیه می گردد. در این مقاله، تلاش خواهم کرد در ابتدا و تا حد امکان، به پدیدارشناسی سازیِ فلسفی زوایا و جنبه های مختلف خشونت - به مثابه کنشی رابطه ای - بپردازم. سپس تلاش خود را به پدیدارشناسی خشونت در رابطه های درون خانوادگی، از منظری فلسفی، معطوف می کنم تا بافت تجربی۔احساسی تحقّق آن در نخستین واحد اجتماعی آشکار شود و در پایان نیز با پیشنهاد نظریه «رابطه گروی اخلاقی» راه حلی نظری برای تعدیل بنیادین این نوع خشونت فراپیش نهم.
مبانی خدا شناسی مولانا و دلالت های آن در تربیت عاطفی (اصول و روش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام تعلیم وتربیت، با تعلیم و تزکیه نیروی انسانی، تلاش می کند از عمده ترین مشکلات جامعه بشری مانند بی عدالتی اجتماعی، جنگ و خونریزی، انحطاط اخلاقی و فساد اقتصادی پیشگیری نماید. به نظر می رسد برای رسیدن به چنین اهدافی، نظام تعلیم وتربیت باید اهداف حیطه عاطفی را پرورش دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی مبانی خدا شناسی مولوی برای دستیابی به تأثیرات این مبانی بر تربیت عاطفی بوده و با استفاده از روش توصیفی استنتاجی، آثار مولوی بررسی و دیدگاه های وی درمورد مبانی معرفت به موجودیّت خدا، قدرت، حلم، رحمت و توّابیّت ، شرح داده شد. همچنین ارتباط و تأثیر این دیدگاه ها، با هدف اصلی این تحقیق، جستجو و مورد مداقّه قرار گرفت. از بررسی مبنای معرفت به موجودیّت خدا، اصل طلب؛ از مبنای قدرت، اصل تضرّع؛ از مبنای حلم، اصل یقظه؛ از مبنای رحمت، اصل ظرفیت افزایی برای جذب رحمت و از مبنای توابیّت، اصل بازگشت، منتج شد و به اتّکای این اصول، روش های مناسب مانند: نماز با حضور قلب، آگاهی و معرفت، صدق و راستی، دوری از تجاوز و زیاده خواهی، فروتنی، ترحّم بر دردمندان و دوری از قساوت قلب و تکبّر و ...، استخراج شد.
بررسی فقهی خیارغبن و حسن نیت در مذاهب خمسه و رابطه آن با اخلاق تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
255-274
حوزههای تخصصی:
شریعت اسلامی به کمال و علو خود معروف شده، زیرا در قوانین برجسته ی خویش، مسایل دینی و دنیوی را جمع نموده است. هرچند شریعت براساس عقیده و عبادت استوار است اما این بدان معنا نیست که امور دنیوی را مهمل گذاشته و می توان گفت که بخش بزرگی از فقه اسلامی را معاملات مالی تشکیل می دهند. بیشتر اختلافات مردم، در داد و ستد، پیرامون بالا و پایین بودن ثمن مبیع است به ویژه وقتی که توأم با جهالت یا فریب باشد و فقها آن را به «غبن» تعبیر می کنند. نوشتار حاضر از یک سو، به بررسی تحقق مباحث غبن، اعم از پیشینه، مشروعیت، شرایط، مصادیق و موارد سقوط خیار غبن در مذاهب خمسه و از سوی دیگر، به نقد و بررسی دلایل و صورت های تحقق آن در معامله و جایگاه شرعی آن پرداخته است. غالبا خیار غبن مشروع است اما غبنی موجب خیار می گردد که دارای برخی از شرایط اثبات باشد که یکی از آنها غبن فاحش می باشد. هر چند توأم با تغریر نبوده و یا یکی از متعاقدین در موضع استرسال قرار نگیرد. در برخی از موارد غبن وجود دارد اما خیار ثابت نمی گردد، مانند صورت هایی که موارد سقوط خیار وجود داشته باشد.
بررسی جایگاه هویت دینی و انقلابی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل جایگاه مؤلفه های هویت دینی و انقلابی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی شامل متن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش است که باتوجه به ماهیت پژوهش و محدودیت جامعه پژوهشی از نمونه گیری صرف نظر و کل جامعه پژوهشی بررسی شده است. ابزار اندازه گیری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و شیوه پردازش داده ها براساس روش آنتروپی شانون بوده است. عمده ترین یافته های پژوهش بیانگر این است که در سند تحول درمجموع 292 مرتبه به مؤلفه های هویت دینی و 140 مرتبه به مؤلفه های هویت انقلابی توجه شده است. در حوزه هویت دینی، به مؤلفه های «سیاسی» و «اعتقادی توحید» به ترتیب با ضریب اهمیت 201/ و 162/، بیشترین توجه شده و به مؤلفه های «تاریخی»و «اعتقادی عدل» هیچ توجهی نشده است. در حوزه هویت انقلابی، به مؤلفه های «تعهد به حفظ نظام جمهوری اسلامی» و«مبارزه با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم» و «مبارزه با تحجر و التقاط» به ترتیب با ضریب اهمیت 155/،125/ و 125/ بیشترین توجه و به مؤلفه های «بسیج» با ضریب اهمیت 05/ و «آگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی» (بدون مورد)، کم ترین توجه شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش توجه متعادل و متوازنی به مؤلفه های هویت دینی و انقلابی نشده است.
معادباروی ضامن اصول و افعال اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی شک افعال اخلاقی نیازمند ضمانت عملی هستند. ضمانت یا بیرونی است؛ مانند نظارت ها و کنترل ها؛ یا درونی است؛ مانند باورها و اعتقادات. باور به معاد، از جمله مهم ترین باورهایی است که ضامن اجرای اصول و افعال اخلاقی است. هدف این تحقیق نشان دادن کیفیت ضمانت معادباوری با روش عقلی نقلی است. تحقق عدالت در معاد، سوق دهنده ای قوی به سمت خوبی ها و اِعراض از بدی هاست. همچنین رسوایی اخروی و ایصال عذاب های اُخروی به فاعلِ امور قبیح، با توجه به حب انسان ها به ذات خود، عاملی بی نظیر در ترک زشتی هاست. همچنین اعتقاد به جهانی بی انتها و ابدی و مقایسه آن با دنیای فانی و زودگذر، ارزش را به جهان اخروی می دهد و دنیا و مافیها را در چشم باورمند به معاد کم ارزش، بلکه بی ارزش می کند. در نتیجه، خود را برای آن هزینه نمی کند. محبت به کمال مطلق و مواجهه با کامل مطلق در آخرت، عاملی بی همتا برای اعراض از بدی ها و موانع کمال است. چنین نتایجی که در سایه اعتقاد و باور به معاد حاصل می شود، ضمانت اجرای اخلاق خواهند بود.
بررسی میزان عمل به هنجارهای اسلامی توسط دانش آموزان پسر دوره متوسطه از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس و ارائه راهکارهای عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان عمل به هنجارهای اسلامی توسط دانش آموزان پسر دوره متوسطه از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس است. همچنین ارایه راهکارهای عملی جهت تشویق دانش آموزان بهعمل و رعایت هنجارهای اسلامی از اهداف دیگر پژوهش می باشد. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. از آنجا که این پژوهش ترکیبی بوده برای مرحله کیفی، نمونه ای به تعداد 16 نفر صاحب نظر و 15 نفر دانش آموز جهت انجام مصاحبه، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی شامل کلیه معلمان، مدیران و معاونان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 95- 1394 بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 270 نفر ازمعلمان، مدیران و معاونان مدارس متوسطه دوم با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. ابزارهای جمع آوری داده های مورد نیاز در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته در دو فرم (صاحب نظران، دانش آموزان) و در بخش کمی مقیاس درجه بندی معلمان، مدیران و معاونان بود که در بخش کمی با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی( آزمون t تک نمونه ای) و در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر معلمان، مدیران و معاونان مدارس، دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوم، در حد بالاتراز متوسط به هنجارهای اسلامی در ابعاد پوشش و وضع ظاهری، رعایت شعائر دینی، رعایت ادب و احترام به مدیر، معلمان و سایر کارکنان مدرسه، رعایت حسن اخلاق و رفتار با سایر دانش آموزان، رعایت بهداشت و پاکیزه نگهداشتن فضای مدرسه و عدم قصور و سهل انگاری نسبت به وظایف خود عمل می نمایند. همچنین یافته های حاصله نشان داد که از نظر معلمان، مدیران و معاونان مدارس، احترام گذاشتن معلمان و مدیران و کارکنان مدرسه به دانش آموزان به عنوان الگوی رفتاری، ترویج احترام به مقام معلم در خانواده و رسانه های محلی و ملی، افزایش آگاهی دانش آموزان در خصوص اخلاق اسلامی از طریق آموزش مداوم خانواده و مدرسه، آگاه نمودن دانش آموزان از وظایف خود توسط خانواده و مدرسه، از مهم ترین راهکارهای عملی تشویق دانش آموزانبه عمل و رعایت هنجارهای اسلامی بوده است.
PLACE: PRESENCE AS SECOND-PERSONAL SPACE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
7 - 16
حوزههای تخصصی:
The concept of place is ultimately a matter of ethical significance—of where something fits in a nexus or structure of meaning. Often this meaning is quite personal, involving a sense of presence we associate with a place. This essay investigates this connection through a study of Wordsworth’s poem, “Tintern Abbey.” It argues that the notion of a presence-infused place is ultimately that of a second-personal space. Presence is a matter of second-personal openness. Therefore, when presence infuses place, it makes its space second-personal also.
اصول تربیت توحیدی در دوره کودکی (مرحله تأدیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
117 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و استخراج اصول تربیت توحیدی در هفت سال دوم زندگی فرد است. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی در رابطه با تربیت توحیدی در هفت سال دوم زندگی که در تعالیم دینی از آن با عنوان «دوره تأدیب» نام برده می شود پرداخته است. در این دوره کاهش خود محوری وپدیدآیی روحیه اطاعت پذیری و توسعه نسبی مؤلفه های معرفتی، عاطفی و عملی، زمینه را برای آغاز آموزش رسمی فراهم می آورد. در این پژوهش تربیت توحیدی با هدف بسترسازی و ایجاد آمادگی روحی و روانی در کودک به منظور ایجاد مبنایی برای استقرار و بنیان نهادن نگرش توحیدی در دیگر مراحل رشد، در سه بعد شناختی، عاطفی و ارادی (عمل) مورد بررسی قرار گرفت که از مهم ترین یافته های آن می توان به مواجهه با مفهوم واقعی زندگی، زمینه سازی درک مقدماتی مفهوم عبودیت، اثبات استدلالی وجود خدا، آشنایی کودک با صفات جمالی و جلالی خدا، شناخت خداوند از طریق سیر آفاقی، شکل گیری محبت مبتنی بر شناخت، پرورش احساس مسئولیت درباره خدا، پرورش و ارتقای گرایشات درونی انسان، تشویق کودک به رابطه با خدا، ایجاد آمادگی لازم برای مواجهه با تکالیف الهی، آموزش عملی و متعهدانه مفاهیم دینی و ارتباط با گروه ها و اجتماعات مذهبی اشاره نمود.
Are There Limits to Free Speech?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
43 - 56
حوزههای تخصصی:
Freedom of speech has traditionally been a cause championed by the left and liberal side of the political spectrum, against conservatives who have tried to limit the expression of radical ideas. Here are three examples from the United States: 1) When I was appointed to Princeton University in 1999, Steve Forbes, whose father had endowed the university’s Forbes College, called for my appointment to be rescinded, and pledged that he would not donate to the university as long as I was on the faculty. Forbes was, at the time, running for the Republican nomination for president.
Interpreting Hobbes’s Moral Theory: Rightness, Goodness, Virtue, and Responsibility(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
69 - 90
حوزههای تخصصی:
The paper argues that the moral philosophy of Thomas Hobbes is unified by a complex conception of reason that imposes consistency norms of both rationality and reasonableness. Hobbes’s conceptions of rightness as reciprocity, and moral goodness as sociability belong to an original and attractive moral theory that is neither teleological nor classically deontological, nor as interpreters have variously argued, subjectivist, contractarian, egoist, or dependent on divine command.