فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۴۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه ادراکات معلمان دوره ابتدایی از چالش ها و زمینه های ترویج فرهنگ اسلامی با تأکید بر عفاف و حجاب در آموزش وپرورش در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد بود. روش نمونه گیری هدف مند ملاک محور بود و تا مرحله اشباع داده ها نمونه گیری ادامه یافت. در نهایت 15 نفر از معلمان در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. ملاک ورود، داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس در مدارس ابتدایی و نیروی موظف و رسمی بودن آنان در آموزش وپرورش شهر یزد بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با روش کیفی تحلیل مضمون براون و کلارک، شبکه مضامین واکاوی و تجزیه وتحلیل شد. برای رسیدن به قابلیت اعتبارپذیری مطابق با «سه سویه سازی داده ها»، از تکنیک های بررسی همکار، تطبیق توسط اعضاء و خود بازبینی پژوهش گر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در دو حوزه احصاء و طبقه بندی شدند: چالش های موجود با مضامین اصلی: 1- آثار مثبت و منفی نوع مواجهه و برخورد، 2- تناقض در افعال و اقوال معلمان و مبلغان. زمینه های بی توجهی به فرهنگ حجاب و عفاف با مضامین اصلی: 1- جامعه، 2- بی مدیریتی و عدم حکمرانی فضای مجازی، 3- زمینه های جنسی و روان شناسانه، 4- تعامل محدود آموزش وپرورش با سایر نهادها و سازمان ها، 5- شناخت و آگاهی، 6- خانواده های بی اعتنا، 7- زمینه های سیاسی و اقتصادی، 8- نفوذ اندیشه های لیبرال و سکولار در متن جامعه دینی مدارس. نتیجه گیری: در نتیجه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و تبیین ابعاد مختلف آن می تواند جامعه را از این آسیب های شوم مصون داشته و حفظ کند. جهاد تبیین مسئله حجاب و هم چنین فرهنگ سازی آن نیازمند همکاری و هم افزایی همه ارگان ها و نهادها مخصوصاً آموزش وپرورش و در رأس آن مدارس و معلمان است.
تبیین تربیتی چگونگی تبدیل علم به ایمان در دیدگاه علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در تربیت دینی که مهم ترین بعد تعلیم و تربیت است، باید علم و آگاهی و احساسات متربی در مسیری مثبت جاری شود و عواطف او درگیر ایمان گردد. تحقق یا شکل گیری ایمان و به ویژه ایمان به خدا، از مسائل پیچیده در فلسفه، الهیات و بلکه روان شناسی بوده است. اندیشمندان در ضمن مباحث فلسفی، کلامی، اخلاقی، تفسیری و روان شناختی، اشاراتی به بحث ماهیت علم و ایمان و ارتباط این دو برحسب استنباط خود از متون دینی نموده اند. یکی از دیدگاه های مطرح در این زمینه، دیدگاه نظام مند و منسجم علامه مصباح یزدی(ره) است که ارزش بررسی توسط پژوهشگران عرصه علوم انسانی و معارف دینی را داراست. تبیینِ تربیتیِ نحوه شکل گیری ایمان برای تدوین الگوی تربیت دینی، مسئله ای است که نبودش احساس می شود. لذا هدف پژوهش حاضر این است که با روش تحلیل محتوا، دیدگاه علامه مصباح(ره) را در مورد ماهیت علم و ایمان و ارتباط این دو عنصر با یکدیگر، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده، تا از این طریق تبیینی تربیتی از چگونگیِ تبدیل علم به ایمان از منظر ایشان ارائه دهد. یافته تحقیق این است که بر اساس تحلیل های انجام شده، تصدیق عقلی بایستی با یکی از گرایش های فطری نفس همگام شود تا خوشایند نفس انسان گردد و بدان شوق پیدا کند و سرانجام به تصدیق قلبی تبدیل شود و ایمان حاصل گردد.
واکاوی سبک زندگی بانوی تراز انقلاب اسلامی؛ مطالعه موردی همسران شهدای مدافع حرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
121 - 149
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، واکاوی و تحلیل سبک زندگی گروهی از زنان که در جامعه ایرانی، جایگاهی ارزشمند و متعالی در اذهان عمومی دارند، باهدف دستیابی به مؤلفه ها و ویژگی های فردی و اجتماعی زنان تراز انقلاب اسلامی، انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا با رویکرد استقرائی بود. نمونه گیری به شیوه هدفمند، از نوع گلوله برفی بود. در این راستا، با 24 نفر از همسران شهدای مدافع حرم مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند صورت گرفت. کدگذاری در سه سطح شناسایی مفاهیم و مقولات فرعی و اصلی انجام شد. یافته ها نشان داد در سبک زندگی زنان تراز انقلاب اسلامی، مقولاتی نظیر عفت در پوشش و روابط اجتماعی، ازدواج مؤمنانه و آسان، توکل و اعتقاد عملی به آخرت و بی توجهی به دنیای مادی، علاقه مندی به فرهنگ شهادت و شهیدانه زیستن، رابطه عاشقانه و صادقانه با همسر، اشتیاق به ایفای نقش فرهنگی و اجتماعی و سازگاری و صبوری احصا شد؛ سپس مقولات یادشده در قالب دو مقوله اصلی «تقید اعتقادی» و «تساهل اجتماعی و اقتصادی» دسته بندی شد؛ در واقع، سبک زندگی همسران شهدای مدافع حرم، این دو ویژگی مهم را داشتند: آنجا که به حوزه فردی و دینی این بانوان مرتبط بوده، همواره با سخت گیری و حساسیت بالای اعتقادی همراه بوده و آنجا که مربوط به ابعاد اجتماعی زندگی انسان، تعامل با دنیای پیرامون و بهره مندی از مادیات دنیوی بوده، با آسان گیری، سازگاری بالا و نداشتن تعلق خاطر از سوی همسران شهدای مدافع حرم همراه بوده است که همین امر موجب تمایز سبک زندگی این قشر از جامعه بانوان ایران از سایر زنان شده است. امید است با فرهنگ سازی سبک زندگی بانوان تراز بتوان گامی در راستای توسعه و اعتلای سبک زندگی بانوان ایرانی داشت.
ویژگی فراکتالی اکوسیستم تربیت مبتنی بر دیدگاه اصالت جامعه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
203 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین فرصت های فلسفه صدرایی و به صورت خاص نوصدرائیانی مانند علامه طباطبایی برای حل چالش های نظام حکمرانی تربیتی مبتنی بر امتداد دیدگاه های ایشان در حوزه اصالت جامعه است. سوال اصلی این پژوهش این است که اولاً آیا پرداختن به تربیت جمعی به عنوان یک پدیده نوخاسته صحیح است ویا تربیت در جامعه قابل تقلیل به دیدگاه های فیلسوفان تربیتی در حوزه «خودسازی» یا دوگانه «مربی-متربی» است؟ و دوماً آیا مبتنی بر دیدگاه های علامه طباطبایی در فلسفه صدرایی می توان همسان سازی برای حوزه حکمرانی تربیتی و تربیت فردی ایجاد نمود و بخشی از نظریات تربیت اجتماعی را منشعب از تربیت فردی به صورت مستقل استخراج کرد؟ این پژوهش نشان می دهد که امتداد دیدگاه های علامه طباطبایی منجر به اثبات اصالت اکوسیستم تربیت به عنوان یک کل غیر قابل فروکاست به اجزاء می گردد که در عین انطباق بخشی از فرآیندهای افراد آن با آن کل، یک صورت بندی مستقلانه ای را طلب می کند. پیامد این نظریه می تواند پاسخ بسیاری از پرسش های موجود در جریان تعلیم و تربیت مانند «دوگانه کمیت و کیفیت»، «الگوی معماری نظامات تربیتی» و «نسبت سنجی بین اقتصاد و تربیت در ساحت جامعه» باشد. روش این پژوهش نیز به دلیل ماهیت فلسفی آن، استنتاجی و مبتنی بر چارچوب استدلالات علم منطق می باشد.
تبیین سکوت دانش آموز از منظر رویکرد اسلامی عمل و دلالت های آن در تعامل تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: باوجوداینکه سکوت در تربیت اسلامی از منزلت ویژه ای برخوردار است، در نظام های تربیتی توجهی درخور به نقش تربیتی آن نمی شود. هدف این نوشتار معرفی سکوت به عنوان عملی انسانی و توجه به نقش آن در تعامل تربیتی است.روش: برای دستیابی به این هدف نخست از روش تحلیل مفهومی برای تعیین چارچوب مفهومی عمل سکوت و در گام بعدی از روش استنتاجی برای دستیابی به دلالت های تربیتی در تعامل معلم و شاگرد استفاده شده است.یافته ها: تبیین ماهیت عمل سکوت، بر اساس دیدگاه عاملیت انسان است. این دیدگاه برخاسته از نگاه انسان شناختی رویکرد اسلامی عمل است. براین اساس سکوت می تواند با دارابودن مبانی شناختی، گرایشی و ارادی در مقام عمل آدمی به شمار آمده و باتوجه به مبانی خویش، دارای انواع مختلفی باشد از جمله: سکوت معطوف به ندانستن، ناشی از تحمیل، محافظ، به نشانه احترام، به نشانه اعتراض و سکوت ناظر به تفکر. همچنین باتوجه به مفهوم عمل سکوت می توان دلالت هایی تربیتی را برشمرد که عبارت اند از: لزوم به رسمیت شناسی عمل سکوت دانش آموز و لزوم مواجهه متناسب معلم با نوع سکوت دانش آموز با رعایت اصول تربیتی متناظر چون جهت دهی به سکوت معطوف به ندانستن، بسترسازی برای سکوت تفکر، امن سازی محیط برای سکوت محافظ، شکستن سکوت اعتراض و دعوت به گفتگو، اجتناب از سکوت تحمیلی، تقویت سکوت ناظر بر احترام.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های زیست عفیفانه در کتاب های درسی ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی مقطع ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های «زیست عفیفانه» است. روش پژوهش در این تحقیق به صورت «توصیفی» و از نوع «تحلیل محتوا» است. جامعه آماری پژوهش کتاب های درسی مقطع ابتدایی بوده که با توجه به محوریت بحث زیست عفیفانه، کتاب های «هدیه های آسمانی» انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش «فهرستکار» (چک لیست) محقق ساخته است که روایی آن توسط استادان و متخصصان حوزه تربیت اسلامی تعیین گردید. داده های به دست آمده از بررسی محتوا، با استفاده از جداول فراوانی، میانگین و روش آنتروپی شانون بررسی گردید. نتایج نشان داد بعد فردی زیست عفیفانه در محتوای کتاب مزبور به میزان قابل قبولی رعایت شده است. بر اساس یگان اندازه گیری (آنتروپی) شانون نیز مشخص گردید بعد فردی زیست عفیفانه با میزان بار اطلاعاتی 999/0 و ضریب اهمیت 333/0 دارای بیشترین میزان اهمیت است. در این میان شاخص «تقواگرایی» بیشترین رتبه و بالاترین اهمیت را در بین همه شاخص ها به خود اختصاص داده است.
تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی انجام شده است.روش تحقیق: روش پژوهش، توصیفی− تحلیلی و استنتاجی است. در مرحله اول مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی تبیین شد. در مرحله دوم دلالت های تربیتی حاصل از مبانی فلسفی شر ناظر به اصول و روش های تربیتی در تربیت اخلاقی استنتاج شد.یافته ها: نتایج نشان داد مبنای اساسی در اندیشه علامه طباطبایی اعتقاد به وجود خداوند به عنوان خیر بنیادین هستی و شرور به عنوان اموری عدمی است. با این حال ظهور و بروز شرور در مسیر تکامل جهان و انسان ضرورت دارد. به هنگام بروز شرور، می توان زاویه نگاه انسان به شر را در کنار رویکرد گریز از شر و مبارزه با آن، به رویکرد مواجهه با شر به مثابه موقعیتی تربیتی بسط داد. در رویکرد مواجهه با شرور به مثابه موقعیت تربیتی، علاوه بر پرهیز و گریز از شر، از موقعیت به دست آمده می توان به مثابه موقعیتی سازنده با نظر به رشد و تکامل متربی استفاده نمود. در این راستا اولین عکس العمل بعد از بروز شر، صبر پیشگی است. مراحل بعدی عبارتند از تعقل نمودن، مداومت بر اعمال صالح و پرهیز اعمال ناصالح که در کنار هم شرایط مناسبی را در مواجهه معقول با شرور پدید می آورند.
پیش بینی سرسختی روانشناختی وتنظیم هیجان براساس جهت گیری مذهبی و سبک دلبستگی دردانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی سرسختی روان شناختی و تنظیم هیجان براساس جهت گیری مذهبی و سبک های دل بستگی در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش توصیفی ازنوع هم بستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کاشان (8100 نفر) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. حجم نمونه در این پژوهش به تعداد 500 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ها، مقیاس سرسختی کوباسا (1979)، سیاهه تنظیم هیجانی گراس وجان (2003)، پرسش نامه سبک دل بستگی کولینز و رید (1990) و پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1967) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت نسخه ۳.۳ و اس پی اس اس نسخه ۲۶ تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، جهت گیری مذهبی درونی، سبک دل بستگی ایمن با تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی رابطه مثبت و معنادار داشت. جهت گیری مذهبی بیرونی، سبک های دل بستگی اجتنابی و دوسوگرا اثر منفی و معناداری برتنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی داشتند. می توان گفت، جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی، سبک های دل بستگی ایمن، اجتنابی ودوسوگرا، اضطرابی روی هم رفته 3/67 درصد از تغییرات سرسختی روان شناختی را توضیح داده اند. جهت گیری مذهبی بیرونی ودرونی، سبک های دل بستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا، اضطرابی روی هم رفته 7/36 درصد از تغییرات تنظیم هیجانی را توضیح داده اند. نتیجه گیری: از آن جا که نوع سبک دل بستگی و جهت گیری مذهبی درونی برای تنظیم و تعدیل هیجانات و افزایش سرسختی روان شناختی در نوجوانان دارای اهمیت بسیار است، برنامه ریزان آموزشی باید نسبت به این مهم توجه بیش تری داشته باشند.
شناسایی مولفه ها و خرده مولفه های برنامه درسی آینده پژوهانه و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالا دستی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
119 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه ها و خرده مولفه های برنامه درسی آینده پژوهانه و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالا دستی آموزش و پرورش انجام شد.روش: روش پژوهش توصیفی شامل؛تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا و رویکرد ان کاربردی بود. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسنادی کلیه متون مرتبط با برنامه درسی آینده پژوهانه و در بخش تحلیل محتوا چهار سند بالادستی نظام آموزش و پرورش می باشد؛ با توجه به ماهیت موضوع از نمونه گیری صرف نظر و کل جامعه بررسی شد. ابزارهای اندازه گیری فرم، فیش برداری و سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته است.داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد:1. چارچوب مفهومی برنامه درسی آینده پژوهانه را می توان در پنج مولفه تربیت چند فرهنگی، تربیت شهروندی، تربیت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تربیت هنری و زیبا شناسانه و تربیت جنسی نشان داد .2. میزان توجه به مؤلفه های برنامه درسی آینده پژوهانه در اسناد بالادستی متفاوت است به طوری که بیشترین تأکید بر مؤلفه «هنر و زیبایی شناسی» و کمترین تأکید بر مؤلفه «فناوری اطلاعات و ارتباطات» و «تربیت جنسی» است.3- در بین اسناد مورد بررسی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به سند چشم انداز بیست ساله(439/ ) و کمترین مربوط به سند نقشه جامع علمی کشور (232/ ) بوده است.نتیجه گیری:لازم است مولفان و تدوین کنندگان اسنادبالادستی در ویراست های اتی اسناد، به مولفه ها و خرده مولفه های کمتر مورد تاکید قرار گرفته اند توجه بیشتری داشته باشند.
تبیین روان شناختی سیادت کودک در هفت سال اول
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی که در آموزه ها ی اسلامی دوره سیادت و سروری نامیده شده است مرحله ای طلایی در زندگی فرزندان خردسال محسوب می شود. در این سال ها خانواده می تواند سیستمی از ارزش ها و اخلاقیات اسلامی را در نهاد و وجود فرزندان خود بکارد. باتوجه به اهمیت این دوره مهم نوشتار حاضر تبیین روان شناختی سیادت کودک در هفت سال اول را از دیدگاه پیامبر (ص)، ائمه (ع)، علمای مسلمان و روان شناسان به روش توصیفی-تحلیلی بررسی می کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دوره سیادت ویژگی های خاص و دقیقی دارد که باید به آن بسیار توجه کرد و کودک در این دوره سنی، نیازهای اساسی و حساس بسیاری دارد که باید برطرف و تأمین شود تا ازنظر روانی سالم بماند و تربیت و پرورش وى از مسیر صحیح و مستقیم خود منحرف نشود. نیاز به آزادی، بازی، محبت، احترام و تکریم، استقلال، امنیت، تجارب جدید و ارضای حس کنجکاوی و تشویق از نیازهای مهم و حساس این مرحله است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل بود. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته (ابتدا کیفی بعد کمّی) و از نظر شیوه اجرا متوالی اکتشافی بود. در بخش کیفی روش پژوهش داده بنیاد بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل صاحب نظران و اساتید دانشگاهی حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بودند. نمونه گیری به روش نظری هدف مند انجام شد و بر اساس اصل اشباع نظری، ۱۲ نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی آن از نوع روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش توافق بین کدگذاران تأیید شد. داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. روش بخش کمّی نیز توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 2600 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران، ۳۳۵ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهش گر ساخته بر مبنای یافته های بخش کیفی بود. برای تحلیل داده های کمی از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته : یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس دوره ابتدایی شهرستان اردبیل تحت مقولات تعاملات انسانی، مشارکت خانواده و جامعه، توانمندسازی و رشد حرفه ای کارکنان، توسعه مهارت های مدیریتی، تقویت ارزش ها و اخلاقیات، مدیریت بحران و چالش ها، ایجاد فرهنگ سازمانی حمایتی و ترویج یادگیری معنوی در مدرسه دسته بندی و از نظر اعتبارسنجی برازش شدند (05/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که رهبری معنوی در مدارس ابتدایی مفهومی چندبُعدی است که بر عوامل انسانی، اخلاقی و مدیریتی استوار است. الگوی ارائه شده می تواند درک بهتری از این مفهوم فراهم کند و به عنوان مبنایی برای اقدامات مدیریتی در این حوزه مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر یادگیری مفاهیم درس قرآن (مبتنی بر بازی اتاق فرار آموزشی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
37 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مفاهیم درس قرآن (مبتنی بر بازی اتاق فرار آموزشی) بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه سوم دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش نیز تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم دوره ابتدایی شهر خمین در سال تحصیلی 402-1401 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد؛ به این صورت که تعداد 48 نفر از دانش آموزان پایه سوم دوره اول ابتدایی انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایش (24 نفر) و کنترل (24نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) استفاده شد. گروه آزمایش طی 6 جلسه درس قرآن پایه سوم دوره ابتدایی را بااستفاده از بازی رایانه ای اتاق فرار آموزشی آموزش دیدند و شیوه آموزش گروه کنترل، به شکل معمول بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (آزمون تی هبمسته و تحلیل کواریانس) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر درگیری تحصیلی وجود دارد؛ بنابراین نتایج این پژوهش، بیانگر نقش مثبت استفاده از فناوری های نوین در افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس قرآن بود که پیشنهاد می شود به صورت هدفمند بازی وارسازی مفاهیم آموزشی در برنامه درسی قرآن در دستور کار معاونت آموزش وپرورش ابتدایی قرار گیرد.
بررسی ماهیت تربیت اخلاقی با سبک زندگی اسلامی دانش آموزان: تحلیل محتوای برنامه درسی دین و زندگی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ماهیت تربیت اخلاقی در برنامه درسی دین و زندگی و تبیین آن با سبک زندگی اسلامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. رویکرد پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش اجرا،کیفی از نوع تحلیل محتوای متعارف بود که در آن کتب دین و زندگی دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1401-1400 با محوریت کتاب های پایه یازدهم و دوازدهم مورد بررسی قرار گرفتند. جهت اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خودبازبینی محقق و مرور همتایان و برای پایایی داده ها از بررسی همزمان استفاده شد. هم چنین برای جمع آوری و تحلیل داده ها از فهرست وارسی تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. یافته های این تحقیق 7 مقوله اصلی، 22 مقوله فرعی و153مفهوم را در بر گرفت که مقوله های اصلی مدنی سازی (کنش پذیری، نوع دوستی، توازن اجتماعی)، سیاست ورزی (هوشمندگرایی، اقتضامداری، نفوذپذیری)، معنویت پذیری (هستی شناسی، وحدت گرایی، معناگرایی، انسان شناسی)، هنجارمداری (احکام شناسی، ارزش پذیری، کارکردمحوری)، منطق گرایی (واقع بینی، استدلال پذیری، خودارزیابی)، هدف گرایی (آینده نگری، مصلحت اندیشی، انتخاب گری)، و خودهویتی (رفتار زیستی، مدیریت عواطف، فردیت گرایی) در آن شناسایی گردید. نتایج نشان داد که در فرایند تربیت پذیری دانش آموزان، با شناسایی قابلیت های اخلاقی آنها، ضمن توجه به ابعاد نظری مفاهیم اخلاقی، از طریق رویکرد تلفیقی زمینه کاربرد عملی این مفاهیم را متناسب با فعالیت ها و فرصت های یادگیری فراهم آورد.
واکاوی عوامل مؤثر بر ترویج نماز در دانش آموزان مقطع متوسطه اول از دیدگاه مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
123 - 142
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی دانش آموزان و تقویت نگرش و ترغیب آنها به انجام فرائض دینی به ویژه نماز، از محوری ترین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی و رسالت مهم نظام آموزش و پرورش است. این مطالعه با هدف شناخت و تحلیل عوامل ترویج کننده نماز در میان دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه (1402-1403) صورت گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان و مربیان پرورشی شاغل در مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 03-1402 بودند که با توجه به اصل اشباع نظری شامل 12 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری گزینش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش شبکه مضامین آرتراید استرلینگ استفاده شد. در فرایند تحلیل اطلاعات، مضامین به شیوه استقرایی بر اساس سطح انتزاع، ذیل سه گروه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه طبقه بندی شدند که براین اساس 100 مضمون پایه شناسایی و با کنار هم قرار گرفتن مضامین با سطح انتزاع بالاتر، 3 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر با عنوان «ترویج متداوم نماز در میان دانش آموزان» شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده عوامل مؤثر بر ترویج نماز در میان دانش آموزان شامل عوامل انسانی، محیط فیزیکی، آموزشی و پرورشی و عوامل اجتماعی بودند که توجه به آن ها با استناد به مضامین پایه می تواند در رسیدن به هدف و افزایش گرایش و ترویج نماز در میان دانش آموزان مقطع متوسطه یاری گر باشد.
طراحی الگوی فرایند تصمیم گیری مدیران آموزشی با استراتژی ثبات قدم در رویکرد اسلامی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی فرایند تصمیم گیری مدیران آموزشی مبتنی بر راهبرد ثبات قدم است. روش: در بخش اول، به روش تحلیل مضمون مفهوم ثبات قدم مبتنی بر آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش 389 آیه قرآن کریم با واژگان مرتبط با ثبات قدم بود. با روش نمونه گیری هدف مند، 34 آیه نمونه پژوهش را تشکیل دادند. روش تحلیلی استفاده شده در این بخش، تحلیل شبکه مضامین بود. در بخش دوم، برای احصای دلالت های مضامین ثبات قدم برای فرایندهای تصمیم گیری مدیران آموزشی از روش دلالت پژوهی نظام مند استفاده شد. جامعه پژوهش متخصصین در حیطه تصمیم گیری و بودند که به کمک روش نمونه گیری نظری، در دسترس و گوله برفی با 13 نفر مصاحبه شد. اعتبارسنجی یافته ها از بررسی نظرات خبرگان به دست آمد. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، شش مضمون برای ثبات قدم شامل ایمان و امید به عوامل غیبی، شجاعت و خطرپذیری، تمرکز برداشته ها، قوت اراده، بزرگی و اهمیت هدف، فضای انگیزشی و وحدت بخش به دست آمد. براساس هر کدام از مضامین برای فرایند تصمیم گیری دلالت هایی به دست آمد از جمله شناخت ظرفیت ها در کنار خلاءها، توجه به متقاعدسازی به جهت همراهی منابع انسانی، توجه به جانشین پروری و توانمندسازی منابع انسانی، قدرشناسی و حفظ امید، ایجاد فضای گفت وگو، هم افزایی صبرمحور و محبت محور. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، توجه به مضامین ثبات قدم کمک می کند مدیران آموزشی در فرایند تصمیم گیری، از اتخاذ تصمیم تا اجرای تصمیم، عملکرد بهتری داشته باشند.
بررسی مؤلفه شهید و شهادت در اشعار سروده شده برای کودکان و نوجوانان بین سال های 1357-1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
7 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: شهید و شهادت از موضوع های اساسی انقلاب اسلامی است که در راستای تحقق آن و به ویژه در دوران دفاع مقدس، جوانان بی شماری به خیل شهیدان پیوستند. از دست دادن این تعداد عزیز ادبیات انقلاب اسلامی را تحت تأثیر قرار داد و این موضوع در اشعار بسیاری از شاعران ظاهر شد. هدف این پژوهش، مطالعه میزان و نحوه انعکاس مفاهیم شهید و شهادت در اشعار سروده شده بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵ می باشد.روش تحقیق: برای این بررسی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای اجرا، ۱۸۱ عنوان شعر شناسایی شده در خصوص مورد بررسی، سطر به سطر مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بیشترین انتشار منابع (25 اثر)، در سال 1388 سروده شدند. ۱۰۸ شاعر در سرودن این اشعار نقش داشتند که 9/62 درصد آن را مردان و بقیه را زنان تشکیل می دهند. استان های تهران با 33 اثر، قم با 24 و مشهد با 24 اثر، شاخص ترین استان ها، در انتشار این منابع هستند. اشعار سروده شده در 9 مضمون دسته بندی شدند که توصیف شهید و شهادت، یادگاری از شهدا، منزلت و جایگاه شهدا سه موضوعی هستند که بیشترین اشعار سروده شده را به خود اختصاص داده است. به رسمیت نشناختن کودک و نوجوان و نادیده گرفتن ویژگی های خاص آنان، از بارزترین مشکلات اشعار سروده شده در این حیطه هست.
تحلیل نقش سبک فرزند پروری اسلامی در مصونیتِ نوجوانان از آسیب های شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از عناصر مهم در تحقق بخشی به تحول بهنجار در نوجوانان، سبک فرزندپروری والدین است. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که مهمترین عناصر در تحول رفتارهای برونی سازی شده فرزندان متاثر از سبک فرزند پروری و والدگری والدین است. توصیه دانش روان شناسی این است که اگر چنانچه والدین تلاش عالمانه ای در گستره فرزندپروری مبذول دارند و روش های تربیتی و ارتباطی مناسب و همتراز با سیر تحوّلی(زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی) نوجوانان را اتخاذ کنند، نرخ تحقق کُنشوری های شناختی و رفتاری بهنجار در آنان افزایش خواهد یافت. یکی از آسیب های مهم که در عصر کنونی، نوجوانان را تهدید می کند، استفاده بی ضابطه و گسترده از فضای مجازی و فناوری دیجیتال است. به دلیل فواید فراوانی که توسعه اینترنت در دنیا دارد، کاربران این فناوری جدید، هرروز رو به افزایش است.نوجوانان، یکی از مهمترین قربانیان فضای مجازی بی ضابطه هستند. سبک والدگری والدین و سبک فرزندپروری آنان از عناصری است که در تحول بهنجار نوجوان و در مصونیت بخشی آنان، تاثیر سازنده دارد.در آموزه های اسلامی مصونیت بخشی از ابتلا به ناهنجاری های روانی، اخلاقی، شخصیتی و اجتماعی فرزندان و نسل های بعدی آنان را، با عملکرد آموزشی و سبک پرورشی والدین، مرتبط شده است و از تتبع در آموزه های دینی می توان ادعا نمود که سبک فرزندپروری اسلامی می تواند باعث افزایش مصونیت نوجوانان از آسیب ها باشد. هدف پژوهش پیش رو تحلیل نقش سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت نوجوانان از آسیب های مرتبط با فضای مجازی و فناوری دیجیتال است.روش پژوهش: بر اساس تقسیم بندی تحقیقات علمی بر اساس هدف، پژوهش حاضر در ردیف تحقیقات نظری و کاربردی قرار می گیرد. همچنین از روش توصیفی - تحلیلی نیز بهره گرفته می شود. یعنی پس از جمع آوری و دسته بندی مباحث و توصیف آنها، به تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری از هر کدام پرداخته می شود. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و می خواهد بداند پدیده متغیّر یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی می پردازد. تحقیقات نظری نیز تحقیقاتی هستند که اطلاعات و مواد اولیه تحقیق در روش کتابخانه ای گردآوری می شود و سپس با روش های مختلف استدلال، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و نتیجه گیری می شود. در پژوهش پیش رو تلاش شده به تحلیل نقش بهره گیری از سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت بخشی نوجوانان از اعتیاد به گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی، پرداخته شود. در تحقیق پیش رو همچنین تلاش شده از آموزه های اسلامی و روان شناختی و تربیتی و پژوهش های تجربی، بهره کافی برده شود. در تحقیق پیش رو به تحلیل محتوایی آموزه های دینی پرداخته شده و همچنین از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است.جمع بندی: از تتبع و تامل در آموزه های اسلامی، دانش روان شناسی و تحقیقات میدانی مرتبط می توان نتیجه گرفت که:اعتیاد به اینترنت و گوشی های هوشمند در بین نوجوانان، از فراوانی زیادی برخوردار است؛اعتیاد به شبکه های مجازی و گوشی های هوشمند، آسیب های مختلف اجتماعی و اخلاقی وخانوادگی در پی دارد؛شیوه فرزندپروری مناسبِ والدین در شایستگی ها و مهارت های اجتماعی فرزندان تاثیر محسوسی دارد و باعث مصونیت بخشی نوجوان می شود؛سبک فرزندپروری اسلامی به دلیل ابتاء بر آموزه های وحیانی از اتقان و جامعیت بیشتری برخوردار است و متناسب با نیازهای روان شناختی و اجتماعی و فطری نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تأمین همه نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان توجه شده و ابتنای روابط والد - فرزندی بر حفظ کرامت و استقلال نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تفاوت های فردی و جنسیتی و نیازهای آنان در دوره ای که زیست می کنند، شده است؛به دلیل تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان در سبک فرزندپروری اسلامی، انگیزه و رغبت به فضای دیجیتال خطرناک و غیراخلاقی، کاهش خواهد داشت؛شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان از عوامل مصونیت بخش به نوجوانان از اعتیاد به شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند است؛عدم تامین نیازهای روان شناختی فرزندان در محیط خانواده و در روابط والد - فرزندی، زمینه ساز گرایش و نیاز نوجوان به گوشی هوشمند و شبکه های اجتماعی است؛تعامل صمیمانه و مهرورزانه و مبتنی بر رعایت کرامت انسانی، باعث افزایش مصونیت در نوجوانان است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیش رو با بسیاری از پژوهش های انجام شده در رابطه با نقش سبک فرزندپروری با تحول بهنجار کودکان و نوجوانان و مصونیت بخشی آنان از آسیب های مختلف، سازگاری دارد. پژوهش های مختلف نشان می دهد که سبک ارتباط والد - فرزندی، نقش سازنده در تحول بهنجار فرزندان دارد و ارتباطی که مبتنی بر مهرورزی و صمیمیت و تکریم باشد، باعث افزایش اعتمادبه نفس و عزت نفس و باعث شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان می شود. فرزندانی که در یک خانواده عاطفی و در خانواده ای که بین اعضای آن تعامل منطقی، محبت آمیز و مبتنی بر معنویت خداسو، وجود دارد، از سلامت روان و شخصیت بهنجار برخوردار می شوند. اگر نیازهای زیستی، روان شناختی و معنوی فرزندان به گونه ای مطلوب در محیط خانواده تامین گردد، زمینه گرایش فرزندان به دوستی های خطرناک و پناه بردن به فناوری دیجیتال خطرآفرین، کاهش می یابد. پژوهش های مختلف نشان داده است که یکی از علل اصلی گرایش فرزندان و به ویژه نوجوانان به فناوری دیجیبتال و فضای مجازی خطرناک و غیراخلاقی، عدم تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی آنان در فضای خانواده است. اعتیاد به فضای مجازی و فناوری دیجیتال، آسیب های مختلف به دنبال دارد. افت تحصیلی، افسردگی، انزواگزینی، اضطراب، آسیب معنوی، آسیب اخلاقی و جنسی، از مهمترین آسیب هایی است که ممکن است در اعتیاد به فناوری دیجیتال، دامن گیر نوجوانان گردد. والدین بایستی تلاش کنند تا تعاملی صمیمانه با نوجوانان داشته باشند و به آنان اعتماد کرده و مسئولیت برخی کارها را به آنان واگذار کنند. والدین بایستی نظارت غیرمستقیم بر فعالیت های فرزندان داشته باشند و سعی کنند آنان را در محیط اجتماعی سالم و مدارس آموزشی سالم، تربیت کنند. التزام والدین به هنجارهای اسلامی و ارزش های دینی و دعوت نوجوانان نیز به این فضای اخلاقی و معنوی، از عناصر مهم در مصونیت بخشی از ناهنجارهای اجتماعی و اخلاقی است. در پایان از همه افرادی که در ترویج دانش و ارزش های اسلامی و دینی تلاش می کنند قدردانی نموده و از خوانندگان گرامی تقاضا داریم با انتقادات سازنده خویش، ما را در پیشبرد اهداف تربیتی و علمی، یاری نمایند.
تطبیق مؤلفه های تربیت دینی حاکم بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی تربیت دینی از منظر ابن سینا و سندتحول بنیادین بوده است و برای دست یابی به این هدف، از روش تحقیق تطبیقی بردی به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش استفاده شده است.جامعه آماری این پژوهش، سند تحول( 1390)و آثارابن سینا بوده است.نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. ابزار پژوهش نیز فیش برداری بوده که یافته های حاصل از تحقیق را به صورت کیفی مورد تحلیل قرارداده است.نتایج پژوهش نشان داد که تربیت دینی در سندتحول در معنای عام( نه در معنای خاص) موردتوجه قرارگرفته است.نتایج دیگر پژوهش نشان داد که تربیت دینی درمنظومه فکری ابن سینا به معنای فراگیری قرآن و معارف دینی و عمل به فرمان الهی به منظور شناخت خود، خدا، خالق و خلق جهت سعادت دنیوی و اخروی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سندتحول در بخش هایی با دیدگاه ابن سینا همخوانی دارد از اشتراکات آن ها می توان به مؤلفه هایی نظیر؛ منبع تعیین ارزش ها( آیات قرآنی و متون دینی)، هدف تربیت( رسیدن به حیات طیبه و سعادت)، اصول تربیت( توجه به تفاوت های فردی، شناخت استعدادها و علائق متربیان)، مراحل تربیت( با توجه به نظام معیاراسلامی و بر اساس مراحل رشدشناختی متربیان) و ابعادتربیت(بعد فردی و اجتماعی) اشاره کرد. اما با وجود چنین اشتراکاتی، تفاوت هایی نیز وجود دارد. در سندتحول روش آموزش دین متکی بر روش های گوناگون عقلی، نقلی و شهودی ولی، در نگاه سینوی روش آموزش دین بیشتر مبتنی بر عقل است. ابن سینا بیشترین وظیفه تربیت دینی فرد را متوجه خانواده می داند. این در حالی است که سند نقش دولت را در تربیت دینی پر رنگ نشان داده است. نتیجه کلی حاکی است با توجه به نقاط اشتراک و افتراق، به نظر می رسد که نظام آموزشی باید شرایطی فراهم نماید تا فردی که تحت تعلیم وتربیت قرار می گیرد بتواند استعدادهای بالقوه خود را شکوفا ساخته و با دارا بودن آزادی واختیار منطقی، فردی متدین، مؤمن، اندیشه ورز تربیت شود.
شناسایی مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الگوی مدیریت عملکرد اعضای هیئت علمی یک دانشگاه سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
117 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الگوی مدیریت عملکرد اعضای هیئت علمی یک دانشگاه سازمانی بود. تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش از نوع کیفی بود. جامعه تحقیق را اعضای هیئت علمی حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت آموزش عالی و منابع انسانی تشکیل دادند. نمونه تحقیق 12 نفر از جامعه مذکور بودند که بصورت هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش جمع آوری داده ها مصاحبه ساختاریافته بود. به این صورت که به منظور شناسایی مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الگو، مبانی نظری، پیشینه تحقیق و اسناد و مدارک علمی مرتبط با حوزه مدیریت عملکرد منابع انسانی دانشگاه به شیوه کتابخانه ای و مطالعه اسنادی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه ساختاریافته استفاده شد. این ابزار توسط 6 نفر از خبرگان روایی سنجی شد. برای تحلیل داده های مصاحبه ساختاریافته و تکمیل الگوی اولیه مستخرج از ادبیات و پیشینه؛ آزمون دوجمله ای مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش؛ هفت مؤلفه اصلی الگوی اولیه (شناسایی و همراه -سازی، جذب، به کارگیری و نگه داشت، ارزشیابی عملکرد، ترفیع و ارتقاء، توسعه شایستگی ها و بالندگی، پایان خدمت) در سطح معناداری 0.05 مورد تآیید قرار گرفتند. همچنین 29 زیرمؤلفه الگوی اولیه در سطح معناداری 0.05 مورد تأیید قرار گرفتند.
مقایسه منطق فکری حضرت آیت الله خامنه ای در مواجهه با پژوهش های قائل به شکاف نسلی نسبت به تحلیل نسل جدید ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
175 - 223
حوزههای تخصصی:
انقلاب های دنیا غالباً در پی مطالبه ارزش ها و آرمان های خاصی توسط مردم شکل می گیرند. تعلق یا عدم تعلق نسل های آتی به این ارزش ها، نقش اساسی در پیشرفت یا اضمحلال انقلاب ها ایفا می کند. در این میان، تحلیل تعلق خاطر نسل جدید در کشور ایران به آرمان های انقلاب اسلامی، راهنمای سیاستمداران و نخبگان در برنامه ریزی برای این نسل خواهد بود. این پژوهش به دنبال مقایسه منطق فکری دو دیدگاه متعارض پیرامون تعلق نسل جدید ایران به ارزش های انقلاب اسلامی و بیان شباهت ها و تفاوت های آن دو است: 1. دیدگاه رایج پژوهش های قائل به شکاف نسلی و رویگردانی نسل جدید ایرانی از ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی ایران و 2. دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای که قائل به پایبندی نسل جدید نسبت به این ارزش ها و آرمان ها و بلکه جلوتر بودن نسل جدید نسبت به نسل قدیم انقلاب اسلامی است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و از طریق مطالعه تطبیقی است که جهت تحقق این روش از مدل مقایسه ای بردی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که شباهت ها و تفاوت هایی میان این دو دیدگاه وجود دارد که با بررسی دقیق آن مشخص شد شباهت ها صرفاً ظاهری بوده است و اما تفاوت ها ریشه در مواردی چون «سطحی نگری یا عمق نگری در رفتارهای دفعی نسل جدید»، «توجه یا عدم توجه به مؤیدات انقلابی»، «توجه یا عدم توجه به نگرش کلان تطبیقی در مقایسه نسل جدید با زمان قبل از انقلاب و نیز سایر کشورها»، «توجه یا عدم توجه به فطرت الهی نسل جدید از حیث انسان شناسی»، «فلسفه سازی جهت تحلیل نسل جدید» و «توجه یا عدم توجه به شگرد و آرایش جنگی دشمن برای حمله به انقلاب اسلامی از طریق راهبرد شکاف نسلی» داشته است.