فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کشف الگوها و موضوعات خواندن و تیپ های مطالعه کننده سالمندان براساس قوانین داده کاوی است.روش: پژوهش حاضر از فنون داده کاوی و الگوریتم های قوانین طبقه بندی و خوشه بندی استفاده می کند. نمونه این پژوهش شامل 918324 داده امانت کتاب از سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی ایران بود. این داده ها مورد پالایش قرار گرفتند و با استفاده از نرم افزارهای اکسل، اس پی اس اس و کلمنتاین تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد مردان سالمند در حدود 5/2 برابر زنان سالمند کتاب امانت گرفتند. ازنظر سنی بیشتر امانت های سالمندان در دوره آغازین سالمندی ثبت شده بود. کتاب های ادبی حدود نصف و کتاب های تاریخی حدود یک پنجم از علایق خواندن سالمندان را تشکیل می دادند. کاربران سالمند بیشتر از عموم کاربران، تمایل به خواندن موضوعات ادبی، تاریخی و مذهبی داشتند. نتایج داده کاوی نشان داد متغیرهای جنسیت، تحصیلات، سن و شغل به ترتیب پیش بینی کننده های موضوع کتاب های مطالعه شده توسط سالمندان بودند. جنسیت نخستین پیش بینی کننده بود، برای زنان سطح تحصیلات و برای مردان گروه سنی، دومین متغیر پیش بینی کننده بودند. به صورت کلی، زنان گرایش به ادبیات ایرانی و مردان گرایش به مطالعه کتاب های غیرادبیات داشتند. خوشه بندی تیپ های سالمندان نیز 5 خوشه را برای ویژگی های سالمندان و رده کتاب ها نشان داد.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد علایق خواندن سالمندان متفاوت از عموم مردم است و موضوعات مورد علاقه سالمندان متنوع بوده و متأثر از ویژگی های جمعیت شناختی آن ها است.
رابطه سواد سلامت و استرس ادراک شده و نقش تعدیل گر اینفودمی کووید 19 در دانشجویان دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت سواد اطلاعات سلامت و اثرگذاری آن بر سلامت افراد به ویژه در شرایط بحرانی نظیر همه گیری کرونا که جامعه جهانی با انتشار غیرقابل کنترل اخبار و اطلاعات بعضاً نامعتبر روبه رو بود، بیش ازپیش مشهود شد. از سویی دیگر استرس ادراک شده عبارت است از احساس و ادراکی که فرد نسبت به میزان استرس خود دارد.روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر نوع در زمره پژوهش های کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها پژوهشی پیمایشی است. برای محاسبه حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و حجم نمونه 375 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس در سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه بین ارزیابی اطلاعات و استرس ادراک شده مثبت و بالاست و در مقابل رابطه بین دسترسی و استرس ادراک شده منفی است. همچنین براساس یافته های پژوهش اینفودمی بر معناداری روابط بین سواد اطلاعات سلامت و استرس ادراک شده تأثیر دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد سواد سلامت قدرت پیش بینی استرس ادراک شده را دارند.نتیجه گیری: در شرایط اینفودمی با توجه به این که کسب، تحلیل و ارزیابی اطلاعات سلامت در شرایطی غیرعادی و بحرانی رخ می دهد؛ می توان اثرگذاری متفاوت متغیر مستقل (سواد اطلاعات سلامت) بر متغیر وابسته (استرس ادراک شده) را انتظار داشت.
Road Mapping of Artificial Intelligence Technologies for the Food Industry: A TDE Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper discusses the application of the Technology Development Envelope (TDE) as a road mapping tool in combination with the Delphi method and the Analytic Hierarchy Process (AHP). The method helps policy and decision-makers in organizations strategically manage emerging technologies by mapping their anticipated development path. The paper focused on creating a Technology Development Envelope (TDE) for artificial intelligence (AI) technologies in the food industry. In the first step, an expert panel identified a list of AI technologies applicable to the food industry. A hierarchical decision-making model, comprising 5 criteria and 24 sub-criteria for technology evaluation, was extracted from the literature and validated using the Delphi method. The Analytic Hierarchy Process (AHP) was used to determine the relative importance of criteria and sub-criteria for evaluating the identified technologies. At this stage, the most important criteria considered were food safety and social and political acceptance of the technology. The expected value of each technology was calculated over different periods, resulting in the development of the Technology Development Evaluation (TDE) for AI technologies in the food industry within a ten-year horizon. The analysis of the future indicates that technologies such as computer vision, robotics, industrial automation, and machine learning will undergo continuous improvements over time and eventually become dominant technologies in the food industry. These advancements can lead to an increase in quality and efficiency within the food industry. Finally, sensitivity analysis was conducted to test the model's sensitivity and explore how policymakers' extreme strategies affect the model's outputs.
How does the evidence-based approach contribute to ethical policy making in science and technology?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Evidence-based policy-making is a continuous process of collecting valid and ethical information, intelligently analyzing it, and effectively communicating the findings to policymakers at the operational level in a controlled manner. This approach enables policymakers to take a proactive stance toward the consequences of science and technology (S&T) and develop ethical policies to achieve favorable economic and social outcomes in the S&T field. The purpose of this research is to describe how the evidence-based approach contributes to ethical policy-making in science and technology (S&T). To achieve this goal of explaining the evidence-based policy-making approach, the concept of strategic intelligence in policy-making has been utilized to elucidate the theoretical foundations of the research. The ethical components of evidence-based policy-making are then identified from relevant resources and documents through a documentary study. To classify the ethical components of evidence-based policy-making, identify the relationships between them, and formulate the framework for evidence-based ethical policy-making, a thematic analysis method inspired by the 7-step approach of Noblit and Hare (1988) has been used. Based on the results of this research, the steps of evidence-based ethical policy-making include the identification of information sources, the use of analytical tools for strategic intelligence in policy-making, policy intelligence, and ethical policy formulation. Also, in all these steps, policymakers must adhere to ethical principles of politics, which include participation, objectivity, methodicality, and learning.
ویژگی های فردی، دانشی و مهارتی کتابداران کتابخانه های عمومی ایران برای ارائه مشاوره به خوانندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی سطح آمادگی کتابداران کتابخانه های عمومی ایران برای تدارک خدمات مشاوره به خوانندگان انجام شده است. روش: این مطالعه به روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی تحت نظارت نهاد کتابخانه های عمومی کشور بود و نمونه ای 365نفری به روش تصادفی در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته با 80 سؤال بود که شایستگی های مشاوره به خوانندگان را در سه بُعد ویژگی های فردی، دانشی و مهارتی می سنجید. گویه ها در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بودند. یافته ها: کتابداران در سطح متوسطی از آمادگی کلی برای ارائه خدمات مشاوره به خوانندگان قرار دارند. در بُعد ویژگی های فردی، کتابداران در مؤلفه های تفکر انتقادی، تعهد حرفه ای، تفکر خلاق، خودآگاهی و قضاوت نکردن در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشتند. در بُعد دانشی، مؤلفه های فرهنگی، حقوقی، ارزیابی و توسعه در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشتند؛ اما مؤلفه دانش فرایندی پایین تر از حد متوسط بود. در بُعد مهارتی هم تمامی مؤلفه ها در سطح بالاتر از حد متوسط بودند. نتیجه گیری: کتابداران کتابخانه های عمومی نیازمند ارتقای سطح دانش فرایندی و همچنین توسعه مهارت هایشان برای ارائه خدمات مشاوره مؤثرتر به خوانندگان هستند.
مؤلفه های ابتکار داده باز در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1020 - 1061
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت داده، در نظر است مؤلفه های ابتکار داده باز در «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» شناسایی و دسته بندی شوند. این پژوهش از نوع کاربردی، کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری 15 نفر از مدیران و متخصصان بودند که به دلیل داشتن تجربه و دانش در حوزه داده در «سازمان» با روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد. مصاحبه ها در نرم افزار maxqda در سه مرحله به صورت استقرایی کدگذاری شد. الزامات ابتکار داده باز شامل ایجاد و توسعه بسترهای تولید، کیفیت بخشی و انتشار داده، توسعه فرایندهای مدیریتی، ترویج فرهنگ داده باز، ایجاد سازوکارهای حقوق مالکیت معنوی، پیاد ه سازی سیاست های شفافیت دولت، توسعه آموزش های تخصصی و مشارکت در برنامه های ملی است. ظرفیت های ابتکار داده باز شامل داده ها و فراداده های سازمان، زیرساخت های استخراج و آماده سازی، انتشار و اشتراک داده ها در قالب های استاندارد و امکانات جست وجوی مناسب، حمایت مدیریت ارشد با اتخاذ سیاست های مناسب، جایگاه های تخصصی در ساختار و مهارت های تخصصی در «سازمان» و تجربه ها و به روش های ملی و بین المللی است. موانع و محدودیت ها شامل مشکلات فنی تولید و آماده سازی و محدودیت های دسترسی به داده ها، عدم تطابق فرایندهای تخصصی با اهداف ابتکار داده باز، کم توجهی به اهمیت و فقدان سیاست ها و خط مشی ها و مشکلات مدیریتی همراه با محدودیت دانش و مهارت های تخصصی، عدم روزآمدسازی اطلاعات و داده های سامانه ها و بانک های اطلاعاتی است. فواید و نتایج انتفاع جامعه، ارتباط با مخاطبان، تحقق اهداف دولت و حمایت از کارآفرینان نتایج برون سازمانی و توسعه پژوهش های داده محور، تحول سازمانی، خلق ارزش، ارتقای خدمات و مرجعیت سازمان، کسب منافع سازمانی، تقویت زیرساخت های فناوری از نتایج مثبت برنامه داده باز برای «سازمان» است. ابتکار داده باز نیازمند برنامه ریزی، تأمین منابع و زیرساخت های فنی و محتوایی است و با آموزش و ترویج فرهنگ داده باز، رفع چالش های مدیریتی و تدوین سیاست های مناسب موجب تحقق اهداف عالی در ارتقای خدمات و حمایت از کسب وکارهای نوپا، کاهش فساد و افزایش شفافیت می شود. «سازمان» باید رویکرد دسترسی باز به داده های محتوایی و فراداده های خود را با تدوین یک برنامه منسجم در پیش گیرد.
کاربردها و مزایای بهره گیری از شبکه های اجتماعی علمی در میان دانشجویان شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه های اجتماعی علمی فناوری های ابزارهای تعاملی هستند که ایجاد و اشتراک گذاری داده ها، اطلاعات، متن، تصاویر، ویدئو، دیداری ها، ایده ها، علایق و سایر شکل های اظهار بیان را از طریق شبکه های مجازی تسهیل می کنند. پیشرفت و توسعه سریع شبکه های اجتماعی و ابزارهای مرتبط با آن، انتشار اطلاعات را برای دانشجویان دانشگاه ها آسان کرده است. هدف پژوهش حاضر آشنایی با کاربردها و مزایای بهره گیری دانشجویان از شبکه های اجتماعی علمی در در میان دانشجویان دانشگاه های شهر خرم آباد است. روش: نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری حدود 000/5 نفر دانشجو بودند. نمونه مورد بررسی 374 نفر از دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در دانشگاههای دولتی و غیردولتی (آزاد، پیام نور، علمی کاربردی) شهر خرم آباد بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه به شیوه روایی صوری، با بهره گیری از نظر متخصصان موضوعی به انجام رسید. پایایی نهایی پرسشنامه در نمونه 374 نفری به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر 94/0 تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss -21 استفاده شد. یافته ها: یافته حاکی از آن است که میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی علمی درکتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد پایین تر از حد متوسط و در حد کم قرار دارد. کاربردهای بهره گیری از شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد باتوجه به میانگین های رتبه ای از بیشترین به کمترین نشان داد که کاربرد شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد به ترتیب در زمینه آموزشی، پژوهشی، علمی، اجتماعی، فراهم آوردن بستر مناسب برای ارتباط علمی دانشجویان با اساتید و محققان، فرهنگی و انتقال دانش و مفاهیم روز می باشد. همچنین مزیت های بهره گیری شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد به ترتیب در زمینه صرف زمان استفاده از منابع، تلقی به عنوان یک سامانه مفید، مورد استفاده بودن برای افراد عادی و غیر دانشجو، افزایش آگاهی، افزایش یادگیری، کسب مطالب مفید و علمی، ارتقا علمی و پژوهشی دانشجویان، دسترسی به اطلاعات و تازه های کتابخانه و جذب دانشجویان و استفاده از این سیستم نوین می باشد.نتیجه گیری: با استفاده از شبکه های اجتماعی علمی مانند لینکدین، ریسیج گیت و آکادمیا می توان به راحتی کتابها، مقالات و فایل های کتابخانه را برای دسترس پذیری به اشتراک گذاشت. خدمات اطلاعاتی مناسب ارائه داد و فعالیت های آموزشی و پژوهشی را پشتیبانی کرد. همچنین فواید مهمی در استفاده از شبکه های اجتماعی شناسایی شد. از جمله: ارتباطات علمی و تعامل میان دانشجویان، اشاعه سریع اطلاعات، نزدیک کردن کاربران فراتر از موقعیت مکانی و جغرافیایی، تاثیرگذاری برای ارتباط بهتر در فضای مجازی، آگاهی نسبت به کارکرد مناسب شبکه ها، بهینه سازی زمان استفاده از منابع، نقش مفید این سامانه در کتابخانه های دانشگاهی و تقویت دانش تخصصی دانشجویان. یکی از مشکلات مهم در استفاده از شبکه های اجتماعی پایین بودن میزان سواد دیجیتال و سواد اطلاعاتی دانشجویان است.
کاربردپذیری استاندارد فراداده ای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی (گیلز) در توسعه دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل کارکردپذیری استاندارد خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی (گیلز) در توسعه دولت هوشمند بود که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش عناصر فراداده ای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی و نیز مؤلفه های دولت هوشمند بود. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از روش اسنادی، مشاهده و ابزار سیاهه وارسی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد، مؤلفه های اصلی دولت هوشمند در 18 محور با 75 مؤلفه جزئی دسته بندی شده اند. برای ایجاد یک دولت هوشمند مؤلفه هایی همانند فناوری اطلاعات، امنیت سایبری، شفافیت و دسترسی، هویت دیجیتالی، حریم خصوصی و امنیت داده ها، میان کنش پذیری، ملاحظات اخلاقی و قانونی، سیاست گذاری مناسب، زیرساخت های فنی و توانمندسازی دیجیتالی مطرح شده اند. عناصر به کاررفته در استاندارد گیلز در هشت دسته کلی قرار گرفته اند که عبارت اند از عناصر ساده توصیف، عناصر توصیف موضوعی، یو.آر.آی. ها، قالب های منابع و ویژگی های فنی، جزئیات مدیریتی، فراداد ه های مدیریتی، منشأ/مرجع و شرایط دسترسی/ حق مؤلف. هر یک از این دسته ها خود از چندین عنصر اصلی و فرعی تشکیل شده اند. نیز یافته های پژوهش نشان داد، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در ابعاد گوناگونی می تواند در توسعه دولت هوشمند استفاده شود. یکی از نقاط قوت این استاندارد که کارکردپذیری آن را در دولت هوشمند افزایش می دهد، استفاده از فراداده های توصیفی و مدیریتی مناسب برای دسترسی به داده های دولتی است. تعیین و توصیف فراداده های موردنیاز (همانند عنوان، پدیدآور، قالب، نوع داده و جز آن ها)، استفاده از فراداده، ذخیره سازی فراداده ها، مدیریت و نگهداری فراداده، تعیین دسترسی ها و مجوزها از مهم ترین کاربردهای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در دولت هوشمند است. ازآنجایی که ثبت فراداده های مناسب و تسهیل دسترسی به اطلاعات موردنیاز شهروندان یکی از مؤلفه های اصلی دولت هوشمند است، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی می تواند نقش بسزایی در مدیریت داده و شناسایی داده های مرتبط و حفاظت از آن ها ایفا نماید.
نقش سواد اطلاعاتی بر قابلیت های کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف تأثیر سواد اطلاعاتی بر قابلیت های کارآفرینی تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از دسته مطالعات پیمایشی - تحلیلی است. از نظر هدف، کاربردی و از نوع همبستگی - رابطه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی (N=280) که با استفاده فرمول کوکران تعداد نمونه به دست آمده برابر با 162 نفر است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، تصادفی ساده است. پس از گردآوری پرسش نامه ها به تجزیه و تحلیل آنها با کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 22 پرداخته شد. در بخش آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها و فرضیه ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. برای نرمال بودن داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنف مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که سواد اطلاعاتی تأثیر معنا داری بر قابلیت های کارآفرینی و همه ابعاد آن دارد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دولت ها می توانند با پیاده سازی سیاست هایی در جهت بهبود وضعیت سواد اطلاعاتی دانشجویان در برنامه های خود گامی بردارند. از جمله برگزاری جلسات، سمینارها و همایش هایی با محوریت سواد اطلاعاتی و برای تمامی رشته ها دو واحد درسی در برنامه دانشجویان داشته باشد.
دستگاه جاینمای کتاب، نمونه ای از نوآوری و خلاقیت در مخزن کتابخانه ها: یک پژوهش کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به نوآوری و بهینه سازی ارائه خدمات در مخزن کتابخانه، جهت سهولت در بازگرداندن و چیدن دقیق کتاب، همراه با حفاظت و نگهداری منابع می پردازد. در این راستا، ارزیابی از ابزار ابداعی جاینمای کتاب در کتابخانه ها انجام شده است.روش: برای نیل به هدف، از روش تجربی و از نوع پژوهش های کاربردی استفاده شده است. با توزیع دو نوع پرسشنامه «پیش آزمون» و «پس آزمون» در دو مرحله و به فاصله زمانی دو ماه، بین 50 نفر از کارکنان شاغل در مخزن کتابخانه های هدف، در بازه زمانی آذر 1399 تا بهمن 1400 اجرا و گردآوری اطلاعات انجام شد. جامعه هدف شامل 10 نمونه از کتابخانه های مطرح سطح شهر تهران است که دارای بخش های مشابه و هم ردیف هستند و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. بر همین اساس تعداد پنجاه عدد از «دستگاه جاینمای کتاب» تولید و به مدت 60 روز کاربرد آن ها آزمون شد. مؤلفه های اصلی پژوهش حاضر در ارتباط با میزان اثربخشی استفاده از دستگاه جاینما نسبت به حل مسائل و مشکلات مخزن کتاب جهت: کاهش صرف وقت، کاهش میزان به هم ریختگی منابع، مقدار استهلاک منابع، کاهش میزان محو شدن جای کتاب و مواد آرشیوی و میزان افزایش دقت در چیدمان دقیق منابع است. داده های پرسشنامه با استفاده از طرح گروه گواه و آزمون طیف لیکرت انجام گرفت. پایایی پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 تائید شده است. سپس پاسخ ها با استفاده از اکسل و نرم افزار اس. پی. اس. اس. انجام و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان دادند که بیش از 71% از جمعیت آماری پژوهش نسبت به تأثیر کاربرد دستگاه جاینما بر کاهش استهلاک کتاب در مخزن کتابخانه را مؤثر می دانند. همچنین، استفاده از دستگاه جاینما باعث برطرف شدن 98% از مشکلات جابجایی و اشتباه چیده شدن کتاب در مخزن شده است. افراد با آزمون دستگاه جاینما اظهار کردند که 87% از آن ها معتقدند که صحیح و دقیق چیدن کتاب بر روی قفسه، باعث صرفه جویی در زمان و افزایش سرعت کار خواهد شد. همچنین، 96% از افراد حجم نمونه معتقدند در هنگام بازگرداندن کتاب با مشاهده چراغ چشمک زن دستگاه جاینمای کتاب، سرعت کار افزایش یافته و توجه کتابداران به آن جلب می شود.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که هیچ یک از کتابخانه های موردمطالعه از هیچ نوع ابزاری به عنوان جاینما بهره مند نیستند و چیدن کتاب ها هم اکنون توسط کتابداران انجام می شود. 90% از افراد نمونه، استفاده از دستگاه جاینمای کتاب را کاربردی ارزیابی کرده اند که نشان از کارآمدی این دستگاه در محیط کتابخانه ها بوده است. به طورکلی، دستگاه جاینما نمونه ای از نوآوری و خلاقیت است که در مخازن کتابخانه ها می تواند کاربرد داشته باشد و به بهبود کارایی و کارآمدی مدیریت منابع در کتابخانه ها کمک کند.
نقش اشتراک دانش میان سازمانی در توسعه شهرهای هوشمند: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به منظور توسعه شهر هوشمند، پژوهش حاضر درصدد آن بوده است که مفاهیم، مضامین و مقوله های اشتراک دانش میان سازمانی را شناسایی نماید..روش پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف یک پژوهش توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش کیفی با استفاده از روش فراترکیب (مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و روش تحلیل مضمون) انجام شد. جامعه پژوهش 49 تولید علمی معتبر بود. به منظورتحلیل داده ها، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.یافته ها: در مجموع، 231 کد شناسایی شده در 45 مقوله فرعی، 16 مقوله اصلی و 3 مضمون دسته بندی شدند. مضمون عوامل تأثیرگذار، شامل 9 مقوله اصلی سازمان، جامعه، حکمرانی، دولت شهری، زیرساخت فنی، داده، شهر هوشمند، عوامل میان سازمانی و دانش؛ مضمون فرایندها شامل 3 مقوله اصلی مراحل فراسازمانی، درون سازمانی و میان سازمانی؛ و مضمون روش ها و ابزارها شامل 4 مقوله اصلی روش ها و ابزارهای فناورانه، انسان محور، تعامل انسان و فناوری و مرکز دانش بود.نتیجه گیری: در طراحی و پیاده سازی نظام اشتراک دانش میان سازمانی در شهر هوشمند لازم است زیرساخت ها و عوامل زمینه ای تأثیرگذار شناسایی شده، فرایندهای لازم در مراحل مختلف طراحی و اجراء شده است و در نهایت، دانش میان سازمانی از طریق انتخاب و کاربست روش ها و ابزارهای مناسب به اشتراک گذاشته شود.
تحلیل دانش شناختی مسأله ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مسأله ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاه بود.
روش: با رویکرد اجتماعی و انسانی و به تبع آن به روش تحلیل دانش شناختی، مسأله ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. از مهم ترین ویژگی های روش تحلیل دانش شناختی علاوه بر رویکرد میان رشته ای، روش مند و نظام مند بودن و توجه به جامعیت، روزآمدی، و عمق، در تحلیل مسائل، پدیده ها و رخدادها است. این ویژگی ها به طور معمول و گاه حتی به صورت ناآگاهانه در بیشتر پژوهش های روش مند مورد توجه و استفاده قرار می گیرد؛ تفاوت در این است که در روش تحلیل دانش شناختی، به گونه ای آگاهانه، روش مند و نظام مند و در قالب توصیف مختصات هریک از این سه ویژگی، از آن ها بهره برداری می شود.
یافته ها: در این نوشتار علاوه بر طرح مسأله ارتقاء و توصیف برخی مختصات روش تحلیل دانش شناختی، ابعاد مسأله ارتقاء در قالب سه ویژگی جامعیت، روزآمدی، و عمق، به تفصیل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و بر ضرورت ایجاد و توسعه سامانه مفهومی ارتقاء تاکید شده است. همچنین پیامدها و کاربردهای سامانه مفهومی ارتقاء در تحلیل و دسته بندی مسائل مبتلابه دانشگاه ها در زمینه ارتقاء استادان و چگونگی پاسخ به تناقضات و تعارضات نشان داده شده است.
نتیجه گیری: در اینجا فقط به موارد نسبتاً محدودی از مختصات روش تحلیل دانش شناختی و آنچه در ذیل سه ویژگی جامعیت، روزآمدی، و عمق، قابل تجزیه و تحلیل بوده است، اشاره شده و نشان داده شده است که چگونه می توان در چارچوب این رویکرد و این نوع از تحلیل، به صورت بندی جدیدی از ارتقاء دست یافت و سامانه ای طراحی و ایجاد کرد و توسعه داد که پیامدهای مدیریتی و تکنولوژیکی آن برای تمامی ذی نفعان و در تمام اجزاء و ابعاد فرایند ارتقاء کارساز و راهگشا باشد.
رویکردهای نوین علم سنجی در ارزیابی و سیاست گذاری مسئولانه پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
7 - 14
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و سیاست گذاری بهینه پژوهش همواره یکی از مسائل مهم مورد توجه سیاستگذاران پژوهش بشمار می رود. به دلیل وجود تنوع در نوع بروندادها و دستاوردهای پژوهش و همچنین وجود انواع مختلف تاثیر گذاری و اثر بخشی پژوهش، و متفاوت بودن ماهیت پژوهش و استراتژی سازمان ها، سیاست گذاری صحیح و پیاده سازی روش های بهینه ارزیابی پژوهش همواره با دشواری ها و پیچیدگی های خاص خود همراه بوده است. علاوه بر این وجود تفاوت در رشته های موضوعی مختلف با فرهنگ انتشار و استناد متفاوت، قضاوت در خصوص روش بهینه ارزیابی پژوهش را تحت تاثیر قرار داده و این امر را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. در کنار این موارد کثرت شاخص های پژوهشی، تعدد پایگاه های ارائه دهنده شاخص ها، متفاوت بودن روش های محاسبه استنادات، متفاوت بودن پوشش موضوعی و دامنه نمایه سازی مجلات رشته ها، قالب های انتشارات متفاوت، و زبان های مختلف و سوگیری های موجود در پایگاه های استنادی به سایر چالش های ارزیابی پژوهش افزوده است. از این رو ضرورت و لزوم توجه به رویکردهای نوین و بکارگیری روش های صحیح خصوصا کاربرد مسیولانه شاخص های پژوهشی در ارزیابی پژوهش بیش از پیش احساس می شود. این مقاله در نظر دارد که با گذری بر رویکردهای نوین در بکارگیری شاخص های علم سنجی و مرور برخی بیانیه های بین المللی پیشنهادات کاربردی در راستای روش های بهینه و منصفانه در ارزیابی پژوهش را ارایه دهد. ارزیابی و سیاست گذاری بهینه پژوهش همواره یکی از مسائل مهم مورد توجه سیاستگذاران پژوهش بشمار می رود. به دلیل وجود تنوع در نوع بروندادها و دستاوردهای پژوهش و همچنین وجود انواع مختلف تاثیر گذاری و اثر بخشی پژوهش، و متفاوت بودن ماهیت پژوهش و استراتژی سازمان ها، سیاست گذاری صحیح و پیاده سازی روش های بهینه ارزیابی پژوهش همواره با دشواری ها و پیچیدگی های خاص خود همراه بوده است. علاوه بر این وجود تفاوت در رشته های موضوعی مختلف با فرهنگ انتشار و استناد متفاوت، قضاوت در خصوص روش بهینه ارزیابی پژوهش را تحت تاثیر قرار داده و این امر را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. در کنار این موارد کثرت شاخص های پژوهشی، تعدد پایگاه های ارائه دهنده شاخص ها، متفاوت بودن روش های محاسبه استنادات، متفاوت بودن پوشش موضوعی و دامنه نمایه سازی مجلات رشته ها، قالب های انتشارات متفاوت، و زبان های مختلف و سوگیری های موجود در پایگاه های استنادی به سایر چالش های ارزیابی پژوهش افزوده است. از این رو ضرورت و لزوم توجه به رویکردهای نوین و بکارگیری روش های صحیح خصوصا کاربرد مسیولانه شاخص های پژوهشی در ارزیابی پژوهش بیش از پیش احساس می شود. این مقاله در نظر دارد که با گذری بر رویکردهای نوین در بکارگیری شاخص های علم سنجی و مرور برخی بیانیه های بین المللی پیشنهادات کاربردی در راستای روش های بهینه و منصفانه در ارزیابی پژوهش را ارایه دهد.
تحلیل و مصورسازی تولیدات علمی نمایه شده حوزه مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر پایگاه وب آو ساینس در منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
48 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق تحلیل تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حوزه مدیریت ارتباط با مشتری (سی.آر.ام) مبتنی بر پایگاه وب.آو.ساینس در منطقه غرب آسیا همراه با ترسیم نقشه علمی این حوزه است. همچنین، پژوهش به دنبال تحلیل خوشه های موضوعی مرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری در منطقه غرب آسیا است. روش شناسی: این تحقیق از نوع کاربردی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 5004 رکورد اطلاعاتی تولیدات علمی مرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا است که از سال 1996 میلادی تا دسامبر 2024 نمایه شده اند. ابزار گردآوری داده ها راهبرد جستجوی پیشرفته در بخش موضوعی این پایگاه است که پیشینه ها را بر اساس زبان، کشور، نویسنده، سال انتشار، مؤسسه و دانشگاه استخراج کرده است.در تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزارهای علم سنجی ویزویور و یوسی نت استفاده شده است. این ابزارها امکان تجسم سازی شبکه های پژوهشی، تحلیل مشارکت مؤسسه ها و نویسندگان، و بررسی روندهای موضوعی و استنادی را فراهم کرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در بین کشورهای غرب آسیا، هند با تولید 919 رکورد در رتبه اول قرار دارد، پس از آن عربستان سعودی با 880 رکورد و امارات متحده عربی با 336 رکورد در رتبه های بعدی قرار دارند. ایران نیز با 308 رکورد در رتبه چهارم قرار دارد. در بین دانشگاه ها، دانشگاه آی.آی.تی بمبئی با تولید 86 رکورد در رتبه اول و دانشگاه آی.آی.تی دهلی با 59 رکورد در رتبه دوم قرار دارد. همچنین، در میان نویسندگان، اس. چاترجی با 32 رکورد و آر. چاردری با 28 رکورد، هردو از هند در رتبه های اول و دوم قرار دارند. بیشترین تولیدات علمی در سال 2015 میلادی با 299 رکورد اطلاعاتی ثبت شده است.بیشترین مقالات نمایه شده مربوط به موضوع اقتصاد کسب وکار با 2434 مقاله است. پس از آن، حوزه های علوم کامپیوتر با 1793 مقاله و فنی مهندسی با 955 مقاله در رتبه های بعدی قرار دارند. در میان نشریات نیز، نشریه آی.ای.ای با تعداد 640 مقاله رتبه اول قرار دارد. همچنین، نشریه الزویر با 618 مقاله و نشریه اسپرینگ نیچر با 518 مقاله به ترتیب رتبه های دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. یافته ها بیانگر آن است که پرتکرارترین کلیدواژه ها در این حوزه موضوعی شامل مدیریت ارتباط با مشتری با 1600 بار تکرار است. پس از آن، سی.آر.ام با 500 بار تکرار و داده کاوی با 310 بار تکرار قرار دارند. همچنین کلیدواژه های مرتبط با مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا در 7 خوشه طبقه بندی شده اند که هر خوشه بر جنبه ای خاص از این حوزه تأکید دارد. خوشه مدیریت ارتباط با مشتری دارای پیوستگی برجسته تری بوده و شامل موضوعات فنی و مدیریتی مختلف از جمله داده کاوی، هوش مصنوعی، وفاداری مشتری و رضایت مشتری است. ازطرفی، ارتباط بین مدیریت ارتباط با مشتری و هوش مصنوعی نشان می دهد که محققان به نقش فناوری های نوین در بهبود مدیریت ارتباط با مشتری توجه دارند. همچنین، ارتباط بین داده کاوی و پیش بینی ترک مشتری نشان می دهد که داده کاوی می تواند برای پیش بینی رفتار مشتریان و جلوگیری از ترک آن ها در سازمان استفاده شود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند حوزه مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا به عنوان یک حوزه پژوهشی چندبُعدی، ارتباط نزدیکی با فناوری های نوین، تحلیل داده ها، و رفتار مشتری دارد. بدین ترتیب، تحقیقات حوزه مدیریت ارتباط با مشتری در غرب آسیا به طور مستمر در حال رشد است و محققان به طور فزاینده ای به دنبال راهکارهای نوین برای بهبود حوزه مدیریت ارتباط با مشتری هستند.
تحلیلی بر ملی گرایی علمی مبتنی بر رویکردها و روندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به منظور تحلیلی بر تولیدات علمی جهان در حوزه « ملی گرایی علمی» انجام شد و کوشید رویکردها و روندهای کشورهای پیشگام این حوزه را تبیین نماید.روش پژوهش: این مطالعه به روش توصیفی و با رویکرد علم سنجی انجام شد. جامعه آماری شامل 342 رکورد پایگاه استنادی وب آو ساینس در حوزه ملی گرایی علمی، بین سال های 1992-2023 است. شکل ها و نقشه علمی در قالب شکل های گرافیکی به تفکیک حوزه های مختلف علوم و نمایش ارتباطات بین آنها به منظور درک ساختار دانشی ملی گرایی علمی با استفاده از نرم افزار کتابخانه بیبلیومتریکس در نرم افزار آر ترسیم شد.یافته ها: اهم موضوعات پژوهشی در حوزه ملی گرایی علمی از دید دانشمندان حوزه عبارتند از: ملی گرایی، دانش بومی، استعمار، تاریخ نگاری، تاریخ ملی، هویت ملی، ژنیتک، پزشکی، هوش مصنوعی و فناوری های ضد جاسوسی که به ترتیب بر اساس تکرار در کلیدواژه های آثار علمی تشخیص داده شدند. آمریکا با انتشار (70 مقاله) بیشترین آثار حوزه را منتشر کرده است. کشورهای روسیه، اوکراین، آلمان و انگلستان در جایگاه های بعدی سرآمدان جهان در حوزه ملی گرایی علمی جای گرفتند. تولیدات علمی حوزه ملی گرایی علمی طی زمان بررسی، رو به رشد بوده است.نتیجه گیری: توسعه صنایع فناورانه در حوزه ژنیتک و پزشکی، هوش مصنوعی، ضد جاسوسی زمینه ساز پیشرفت های قابل توجهی در دانش ملی و ارتقای جایگاه علمی کشورها در سطح بین المللی و موجب توسعه پایدار آنها خواهد شد. ترویج فرهنگ و توجه به تاریخ و تاریخ نگاری در نظام آموزش و پژوهش ملی، جامعه علمی فعال و پویا را در راستای تحقق برنامه های ملی گرایی علمی ملت ها به ارمغان خواهد آورد. تلاش برای حفظ ارزش ها، فرهنگ و هویت ملی باید همراه با توسعه علم و فناوری باشد تا باعث افزایش اعتبار، قدرت ملی در مقیاس جهانی گردد.
حوزه های میان رشته ای: چالش ها، چارچوب ها و معیارهای ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیکره حوزه های میان رشته ای (بینارشته ای یا بین رشته ای) در طول سه دهه اخیر بسیار فربه تر شده و تعداد زیادی پایان نامه، مقاله، کتاب و حتی چندین مجله میان رشته ای در حوزه های گوناگون، از جمله علم اطلاعات و دانش شناسی، منتشر می شود. گرایش قابل ملاحظه ای نیز در میان دانشگاه ها برای راه اندازی رشته های میان رشته ای و همچنین در میان پژوهشگران ایرانی برای مطالعات میان رشته ای به وجود آمده است. اکنون انجام پایان نامه با رویکرد میان رشته ای نوعی نوآوری و یک امتیاز دانشگاهی به شمار می رود. با این حال، بسیاری از پژوهشگران، استادان راهنما، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، و داوران مقاله ها با طرح های پژوهشی نسبت به الزامات و چارچوب های حوزه های میان رشته ای و در نتیجه، شیوه های ارزیابی چنین مطالعاتی آگاه نیستند. در مقایسه با وجود کتاب ها و مقاله های مرتبط با ارزیابی مطالعات میان رشته ای در زبان انگلیسی که چارچوب ها و روش های گوناگونی را ارائه می کنند، ما فاقد نمونه هایی به زبان فارسی در این زمینه هستیم. در این نوشته، در قالب روش پژوهش مفهومی و با بررسی برخی مقاله ها و کتاب های مرتبط فارسی و انگلیسی، چارچوبی مشخص و معیارهایی برای ارزیابی حوزه های میان رشته ای برپایه بخش های اصلی و متعارف یک نوشته پژوهشی معرفی شده است. بر این اساس، بخش هایی چون عنوان، چکیده، کلیدواژه ها، مبانی نظری، هدف ها، بیان مسئله، پرسش ها و یا فرضیه ها، پیشینه پژوهش، روش شناسی، یافته ها، نتیجه گیری، و منابع استنادشده را می توان برپایه معیارهایی مورد ارزیابی قرار داد تا نمونه های عینی برای بررسی میزان توجه پژوهشگران به چارچوب ها و رویکردهای میان رشته ای مشخص شود. چارچوب ها و معیارهای معرفی شده در نوشته حاضر برای پژوهشگران، استادان راهنما، دانشجویان و داوران پایان نامه ها یا مقاله های علمی، در همه حوزه ها از جمله در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی سودمند است.
تحلیل عوامل مؤثر بر اشتراک دانش و پیامدهای آن در «شبکه شاد» به عنوان یک جامعه هم کارکرد مجازی، براساس مدل چن و هانگ: مطالعه موردی معلمان دوره ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اشتراک دانش یکی از فرآیندهای مهم و خلق کننده ارزش افزوده در راهبرد سازمانی است که نقش مؤثری در تسهیل تحقق اهداف سازمان، حمایت از منافع سازمان، پایداری موفقیت سازمانی، یادگیری سازمانی، ارتقای عملکرد، مزیت رقابتی دانش مدار و در نهایت تبلیغ جامعه ایفا می کند. جامعه هم کارکرد در بستر فضای مجازی در واقع یک جامعه حرفه ای مجازی است که افراد با تخصص مشترک را در مکانی خاص گرد هم می آورد و موجب اشتراک دانش، ارتقای توانایی حرفه ای اعضاء، کسب بینش پیشرفته و حل مسائل شغلی می شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر درصدد تحلیل عوامل مؤثر بر اشتراک دانش و پیامدهای آن در شبکه شاد به عنوان یک جامعه هم کارکرد مجازی در میان معلمان دوره ابتدایی شهر خرم آباد است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی - همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. چارچوب مفهومی این مطالعه مبتنی بر مدل مفهومی ارائه شده در پژوهش چن و هانگ (2010) است. جامعه پژوهش شامل 2208 معلمان دوره ابتدایی شهر خرم آباد است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 327 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPLS انجام گرفت.
یافته ها: تجزیه وتحلیل اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان نشان داد که 237 نفر (48/72 درصد) از پاسخگویان را زنان و 90 نفر (52/27 درصد) از پاسخگویان را مردان تشکیل داده اند. از نظر مدرک تحصیلی 199 نفر (86/60 درصد) دارای مدرک کارشناسی، 118 نفر (08/36 درصد) دارای مدرک کارشناسی ارشد و 7 نفر (14/2 درصد) دارای مدرک دکتری و سه نفر (92/0 درصد) دارای مدرک کاردانی هستند. تحلیل شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش نشان داد که میانگین هر یک از متغیرهای قاعده عمل متقابل، اعتماد بین فردی، خودکارآمدی در اشتراک دانش، مزیت نسبی ادراک شده، رفتار اهدای دانش، رفتار گردآوری دانش، سازگاری ادراک شده، استفاده از دانش و ارتقای دانش به ترتیب عبارتند از 268/4، 882/3، 104/4، 358/4، 336/4، 900/2، 084/4، 4 و739/3 است. نتایج معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که متغیرهای اعتماد بین فردی (129/0 B=)؛ مزیت نسبی ادراک شده (152/0B=)؛ خودکارآمدی در اشتراک دانش (190/0 B=) و قاعده عمل متقابل (251/0 B=) تأثیر معناداری بر رفتار اهدای دانش معلمان دارد. همچنین متغیر مزیت نسبی ادراک شده (449/0 B=) تأثیر معناداری بر رفتار گردآوری دانش دارد. رفتار اهدای دانش معلمان به استفاده از دانش منتج شده است (423/0 B=). همچنین سه متغیر رفتار گردآوری دانش (197/0 B=)؛ استفاده از دانش (363/0 B=) و رفتار اهدای دانش (411/0 B=) تأثیر معناداری بر متغیر تبلیغ جامعه دارند.
نتیجه گیری: با توجه به نقش مهم معلمان ابتدایی در تربیت دانش آموزان، ضروری است که برنامه ریزی لازم برای استفاده بهینه از دانش تخصصی و تجربیات آن ها به عنوان مؤثرترین رکن نظام آموزش و پرورش صورت گیرد. همچنین پیشنهاد می شود ضرورت اشتراک دانش برای معلمان تشریح شود. با این کار به تدریج، فرهنگ تبادل دانش در میان معلمان ترویج می یابد. به این معنا که معلمان اشتراک و گردآوری دانش را به صورت ارزش می ببینند و نسبت به آن تعهد پیدا می کنند. در این صورت براساس انگیزه درونی اقدام به تبادل کرده و تبادل دانش را وسیله ای برای پیشرفت خود انجام می دهند. در نتیجه، معلمان به طور مدام درصدد رفع خطاها، موانع و افزایش بهره وری شغلی خود خواهند بود. همچنین می توان از معلمان خبره و متخصص درخواست کرد که براساس تحولات محیط آموزشی و نیازهای روز، محتوای موردنیاز را تهیه کرده و در بستر شبکه شاد به اشتراک بگذارند. این امر سبب تسهیل دادوستد دانش میان معلمان شده و می تواند به بهبود مستمر دانش تولید شده کمک کند. همچنین معلمان جوان و کم تجربه تر می توانند از دانش انباشته معلم باتجربه، بدون محدودیت زمانی و مکانی بهره مند شوند. در چنین شرایطی شبکه شاد به عنوان سامانه مدیریت دانش یا مخزن دانشی آموزش وپروش عمل خواهد کرد.
تحلیل بروندادهای پژوهشی دانشگاه های بزرگ ایران در حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری طی بازه زمانی 2010- 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
147 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از شاخص های کیفی علم سنجی در یک بازه زمانی ده ساله، به مطالعه بروندادهای پژوهشی حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری در دانشگاه های بزرگ ایران بپردازد. این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از پایگاه های اسکوپوس و ابزار علم سنجی آن از سای ول استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار اکسل انجام شده است. ازنظر تعداد استنادات و شاخص اچ حوزه موضوعی تجارت، مدیریت و حسابداری با 18711 استناد و اچ 58 در دانشگاه تهران، ازنظر شاخص اثرگذاری استنادی وزن دهی شده در سطح رشته، درصد مقالات پراستناد و درصد مقاله های منتشرشده در مجله های برتر، حوزه موضوعی تجارت، مدیریت و حسابداری به ترتیب با مقدار 62/1، 1/33 و 5/52 درصد در دانشگاه تبریز، بیشترین مقادیر را در حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری در دانشگاه های بزرگ ایران به خود اختصاص دادند. تأکید هر چه بیشتر دانشگاه ها به کیفیت بروندادهای پژوهشی در کنار کمیت این بروندادها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. همچنین در نظر گرفتن امتیاز و اعتبار پژوهشی ویژه برای نویسندگان مقالات در مجله های برتر می تواند راهکار مناسبی برای افزایش کیفیت بروندادهای پژوهشی باشد.
تاثیر بلاک چین در افزایش شفافیت و اعتبار شاخص های علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علم سنجی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
99 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری بلاک چین به عنوان یک پارادایم نوظهور در عرصه فناوری اطلاعات، پتانسیل تحولی عمیقی در حوزه علم سنجی و ارزیابی علمی دارد. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر فناوری بلاک چین بر افزایش شفافیت و اعتبار شاخص های علم سنجی پرداخته است.
روش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی و در چارچوب نظریه نظام های اطلاعاتی شفاف، قابلیت های بلاک چین در بهبود فرآیندهای ارزیابی علمی مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافته ها: بلاک چین قابلیت ایجاد تحول بنیادین در فرآیندهای ثبت، اعتبارسنجی و ارزیابی دستاوردهای علمی دارد. مهم ترین دستاورد این فناوری، ایجاد زیرساخت غیرمتمرکز و تغییرناپذیر برای مدیریت اطلاعات علمی است. از طریق مکانیزم توافق توزیع شده و رمزنگاری پیشرفته، بلاک چین امکان ثبت دقیق و غیرقابل تغییر اطلاعات علمی را فراهم می کند. این ویژگی منجربه افزایش قابل توجه شفافیت در ثبت و پیگیری فعالیت های پژوهشی می شود و امکان جعل و دستکاری اطلاعات را به حداقل می رساند. در بُعد اعتبارسنجی، بلاک چین سازوکاری نوین برای تضمین صحّت و یکپارچگی داده های علمی ارائه می دهد. سیستم توکنایز کردن دستاوردهای علمی و ثبت غیرمتمرکز استنادها، امکان رهگیری دقیق مسیر تولید علم را میسر می سازد. این رویکرد می تواند به ایجاد سیستم پاداش دهی عادلانه تر برای محققان و کاهش تبعیض در ارزیابی های علمی کمک کند. محدودیت های مقیاس پذیری، هزینه های بالای محاسباتی، مصرف انرژی و پیچیدگی های فنی ازجمله موانع اصلی گسترش این فناوری هستند.
نتیجه گیری: فناوری بلاک چین می تواند با ایجاد اکوسیستمی شفاف، عادلانه و غیرمتمرکز، اعتماد به نظام علمی را افزایش داده و زمینه ساز تحولی بنیادین در شیوه های سنّتی علم سنجی باشد. پیشنهاد می شود سیاست گذاران و نهادهای علمی، راهکارهای تدریجی برای یکپارچه سازی این فناوری در نظام ارزیابی علمی را مورد توجه قرار دهند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در شرکت های نرم افزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در شرکت های نرم افزاری است. شناسایی و اولویت بندی این عوامل می تواند به متخصصان و صاحب نظران کمک کند تا با مولفه های اصلی اشتراک دانش در سازمان های نرم افزاری آشنا شده و در نتیجه آن، کار تیمی و یادگیری بهتر اتفاق بیافتد و روحیه تیمی بالاتر سبب بهره وری بالاتر خواهد شد.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی چندگانه از نوع کمّی و جهت گیری کاربردی انجام شده است. در این پژوهش، از دو روش دلفی فازی و کداس برای تحلیل داده ها استفاده شد. از آنجایی که مهارت های پرسشنامه از مرور پیشینه مقالات بین المللی و داخلی معتبر حوزه های علم اطلاعات و دانش شناسی، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و مصاحبه با اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران و کارشناسان ارشد فناوری اطلاعات به دست آمد، هر دو پرسشنامه خبره سنجی و اولویت سنجی از روایی مطلوبی برخوردار هستند. همچنین به علت انتخاب حجم مناسب نمونه و غربال عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش، پرسشنامه اولویت سنجی از پایایی برخوردار بود. حجم نمونه در این پژوهش برابر ۱۰ نفر بود که برای روش های خبره محور دارای ماهیت قضاوتی، عدد مطلوبی است. در پژوهش حاضر، از روش دلفی فازی برای غربال عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در شرکت های نرم افزاری استفاده شد. در این روش، ابتدا لیست اولیه ای از عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش بر اساس مرور پیشینه و نظرات خبرگان تهیه گردید. سپس این عوامل به خبرگان ارائه شد و نظرات آن ها در مورد اهمیت هر عامل جمع آوری شد. در نهایت، عواملی که اهمیت آن ها بیش از یک آستانه مشخص بود، برای مرحله بعدی تحلیل انتخاب شدند. در ادامه از روش کداس برای رتبه بندی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در شرکت های نرم افزاری استفاده شد. در این روش، ابتدا عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش که در مرحله قبل انتخاب شده بودند، با استفاده از یک طیف عددی فازی ارزش گذاری شدند. سپس این ارزش گذاری ها با استفاده از روش کداس پردازش شده و عوامل کلیدی مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در شرکت های نرم افزاری شناسایی گردیدند.
یافته ها: در مرحله اول ۶۰ عامل شناسایی و با روش دلفی فازی غربال شد. در این مرحله ۱۳ عامل کلیدی استخراج و با روش کداس اولویت بندی گردید. عوامل نهایی به ترتیب اعتماد، انگیزه، ذهنیت قدرت دانش، صلاحیت حرفه ای و فرهنگ سازمانی است. همچنین اعتمادبه نفس، امنیت دانش، عوامل سازمانی، نگرانی از نادرستی تصور فرد از دانش خود، پیچیدگی دانش، حضور دانش و شناسایی آن، محدودیت دسترسی به دانش و پشتیبانی سازمانی نیز بر اشتراک دانش در سازمان های نرم افزاری مؤثر هستند.
نتیجه گیری: اشتراک دانش در سازمان های نرم افزاری به عوامل مختلفی ازجمله اعتماد بین کارکنان، انگیزه کارکنان، ذهنیت قدرت دانش، صلاحیت حرفه ای کارکنان و فرهنگ سازمانی بستگی دارد. سازمان های نرم افزاری می توانند با ایجاد فرصت های تعامل و همکاری، تشویق به همکاری، ایجاد فضای احترام و همکاری، اعتماد بین کارکنان را افزایش دهند. همچنین، انگیزه کارکنان با نشان دادن ارزش اشتراک دانش و ارائه پاداش برای آن تقویت شده و ایجاد ذهنیت قدرت دانش نیز با آموزش در مورد اهمیت دانش و تشویق به استفاده از آن برای بهبود عملکرد، ترویج یادگیری و رشد افراد توصیه شده است. صلاحیت حرفه ای کارکنان نیز با ارائه آموزش و توسعه حرفه ای، تشویق به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات، و ایجاد فرصت های یادگیری بهبود می یابد. در نهایت، توسعه فرهنگ سازمانی نیز با برجسته کردن ارزش اشتراک دانش، تشویق و پاداش برای آن، ایجاد فرصت های تعامل و همکاری، و توسعه فناوری های مدیریت دانش امکان پذیر است. این راهکارها می توانند به سازمان های نرم افزاری کمک کنند تا اشتراک دانش را بهبود بخشند و از مزایای آن بهره مند شوند.