فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
147 - 160
حوزههای تخصصی:
نیشابور در عصر سامانیان یکی از مراکز بزرگ صنعت سفالگری محسوب می شد. تولیدات این منطقه در قرون سوم و چهارم از نظر تزئینات متنوع روی سفال دارای اهمیت می باشند. پژوهش حاضر در صدد بررسی و مطالعه تزئینات یک سفال نادر منقوش دوره سامانی از نیشابور است که هم اکنون در مؤسسه هنر شیکاگو نگهداری می شود. این پژوهش از نظر ماهیت کیفی است. داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند و تحلیل آن ها به شیوه توصیفی و تحلیلی می باشد. بر این اساس، ابتدا توصیف ویژگی های صوری تصاویر صورت گرفت و سپس با اتخاذ رویکرد شمایل شناسانه و با هدف آشکارسازی مضمون اصلی سفالینه منقوش موردنظر، به مطالعه برخی از بارزترین ویژگی های فرهنگی عصر سامانیان پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که پهنه سفال مورد پژوهش به نمایش زوجی در حال اجرای موسیقی و شعرخوانی اختصاص پیدا کرده است. اشعار بزمی در عصر سامانیان میان مردم عادی رواج داشت و مضمون اصلی نقوش این سفالینه الهام گرفته از پدیده ای اجتماعی و مردم پسند در عصر خود می باشد. در آن عصر شاعران بزمی و خنیاگران با تلفیق شعر و موسیقی به میدان داری و مجلس گردانی در میان مردم مشغول بوده اند. از طرفی باتوجه به رونق تجارت سفال در عصر سامانیان، انتخاب موضوعات عامه پسند جهت فروش سفالینه های تولیدشده می توانست در اقبال سفارش دهندگان و مخاطبان به این محصولات، تأثیر به سزایی داشته باشد. در نهایت می توان استنباط کرد که برخی جنبه ها و گرایش های فرهنگی جامعه آن روزگار در انتخاب مضامین سفالینه های منقوش نیشابور در عصر سامانیان دخیل بوده است.اهداف پژوهش:معرفی و بررسی تزئینات یک سفال نادر منقوش دوره سامانی از منطقه نیشابور.تبیین مضمون نقوش ظرف مذکور و جایگاه آن در انعکاس محیط فرهنگی عصر سامانی با کاربست روش شمایل شناسیسؤالات پژوهش:ویژگی های صوری و مضمونی تزئینات سفال مذکور چیست؟جایگاه نقوش این سفال در انعکاس گوشه هایی از محیط فرهنگی مردمان عصر سامانی چگونه است؟
تبیین نقش صوت و مکان در دیالکتیک مخاطب و تعلق به مکان بر ساکنان سازه های معماری معاصر (نمونه موردی: الگوی حیاط مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
238 - 253
حوزههای تخصصی:
معماری آمیزه ای از دانش و خلاقیت است و محصول آن ایجاد «دیالکتیک بین مخاطب و مکان» است. انسان براساس ارزش های فرهنگی خودش به فضا و محیط پیرامونش معنا می بخشد و رفتارش را متناسب با آن تنظیم می کند. پژوهش در زمینه مفهوم «حس تعلق به مکان» در کنار عناصر زندگی مدرن ثابت می کند که این شاخص به عنوان مفهومی مرتبط با دلبستگی به مکان می تواند منجر به تجربه حضور در مکان شود که شکل دهنده حس مکان است. روش انجام این پژوهش کیفی بوده و از نظر هدف نیز کاربردی به شمار می آید. در خانه های معاصر، تراکم جمعیت، تغییرات در سرانه زمین، روابط فضایی و ساختاری، تغییرات در فعالیت های روزانه و سبک زندگی منجر به تغییراتی در ریخت شناسی و معنای مسکن شده است. نیازهای زندگی مدرن، طراحان را به حذف فیزیکی یا معنایی برخی عناصر اجتماعی در مسکن، همچون حیاط در خانه های قدیمی سوق می دهد؛ درحالی که انسان سنتی در خانه ای مجتمع می زیست و حس اجتماع در او پررنگ تر بود. در نتیجه، فرم و صوت در این خانه ها افزایش حس تعلق به مکان را به دنبال داشت اما امروزه تغییرات در نوع روابط میان انسان و محیط موجب کاهش حس تعلق به مکان، تغییرات در فرم فضایی، عدم تطابق با نیازها، تکرار و کمبود وقایع خاطره انگیز، تخریب اعتبار فضایی شده است.. اهداف پژوهش:مقایسه تطبیقی معماری سنتی ایران با معماری نوین غربی در ایجاد حس تعلق به مکان.نقش صوت در تداعی تصاویر ذهنی انسان در خانه های سنتی و آپارتمان های امروزی.سؤالات پژوهش:تفاوت معماری سنتی ایران با معماری نوین غربی در موضوع کیفیت ارتباط بین مخاطب و مکان چیست؟صوت چگونه می تواند بر تصاویر ذهنی انسان تأثیر بگذارد و حس تعلق به مکان را ایجاد کند؟
اصول و راهبردهای روشهای نوین ساخت در پایدار سازی معماری با تأکید بر ساختمان های ساخته شده با تکنولوژی ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
411 - 427
حوزههای تخصصی:
طراحی پایدار یا طراحی بوم شناختی (ecological) که به آن طراحی سبز یا معماری پایدار هم گفته می شود، یک فلسفه است. فلسفه طراحی ساختمان هایی که اصول پایداری بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی را رعایت می کنند. همان طورکه می توان از تعریف معماری پایدار برآورد کرد، هدف از طراحی بناها باتوجه به اصول پایداری و بوم شناختی، کاهش اتلاف انرژی و آلودگی محیط زیست است. معماری پایدار، زیرمجموعه طراحی پایدار و یکی از تحولات مهم معماری معاصر و واکنشی بشردوستانه در برابر بحران های عصر صنعت است. سازه یکی از مهم ترین عناصر طراحی یک ساختمان است که طراحی و ساخت آن امروزه به روش های مختلف و نوین انجام می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پایدارسازی معماری از طریق روش های نوین ساخت می باشد. لازمه این امر وجود مؤلفه هایی برای چگونه طراحی و ساختن سازه های نوین در جهت معماری پایدار است. در راستای این هدف ساختمان های ساخته شده با روش های تکنولوژیکی ساخت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و مزایا و معایب آن ها مشخص گردید؛ سپس روشن شد که در هر نمونه از ساختمان کدام اصل معماری پایدار وجود دارد و این خصوصیت از ساختمان چه تأثیری بر پایداری معماری می گذارد. با مشخص شدن خصوصیات ساختمان های ساخته شده با روش های نوین اصول و راهبردهایی معین شد که اساس پایداری معماری را در طراحی معماری و سازه شامل می شود. نتایج بدین صورت به دست می آید که روش های نوین ساخت دارای اصولی هستند که در صورت طراحی و اجرای صحیح مهم ترین عامل در پایدارسازی معماری می شوند.اهداف پژوهش:تجزیه وتحلیل ساختمان های ساخته شده با روش های تکنولوژیکی ساخت و مزایا و معایب آن ها.بررسی اصول معماری پایدار در ساختمان های مورد مطالعه.سؤالات پژوهش:مشخصات و الگوهای طراحی و اجرای تکنولوژی های نوین ساختمانی و تأثیر آن بر پایداری معماری چیست؟مزایا و معایب و ویژگی های معماری و سازه ای با روش های نوین ساخت و تأثیر آن ها در پیشبرد معماری پایدار چیست؟
تأملی بر چالش «معماری اسلامی» و «معماری مسلمان ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
49 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون بر روی موضوع معماری اسلامی پژوهش های متعددی انجام گرفته، اما این نوشتار با هدف به چالش کشیدن «معماری اسلامی» و «معماری مسلمان ها» و مشخص شدن تمایز میان این دو شکل گرفته است. موضوعی که تاکنون به آن پرداخته نشده، تعریف این دو اصطلاح مرتبط با دین در بستر دین است.
در این راستا پرسش های زیر مطرح می شود: معماری اسلامی چیست؟ معماری مسلمان ها چیست؟ تمایز میان معماری اسلامی و معماری مسلمان ها چیست؟آیا در دوران معاصر، معماری اسلامی قابل حصول است؟
هدف پژوهش: فهم حقیقت معماری اسلامی و معماری مسلمان ها و تمایز میان این دو از اهداف پژوهش است که برای پژوهش های آتی در این خصوص ضروری است.
روش پژوهش: در این نوشتار موضوع معماری اسلامی از لحاظ نوع ارتباط معماری به عنوان یک علم با اسلام بررسی شده است. در این راستا ابتدا آرای صاحب نظران در خصوص چیستی معماری اسلامی با مستندات موجود کتابخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت و در طبقه بندی انجام شده، این تعاریف در سه گروه کالبدی، معنایی و رفتاری دسته بندی شده اند. از آن جایی که دین الزامات و حدود رفتاری مسلمانان را معین می کند و محدودیت کالبدی برای معماری در نظر نگرفته، فهم حقیقت معماری اسلامی ضروری است. برای فهم این حقیقت، مطالعاتی با روش استدلال استقرایی و با استفاده از منابع شیعی انجام گرفت که تعریف جدیدی از «معماری اسلامی» به عنوان معماری منتج از اجرای شکل صحیح و بی کم و کاست دستورات دین شکل گرفت. طبق این تعریف، نمونه بناهای طراحی شده برای مسلمان ها، در پژوهش حاضر با عنوان «معماری مسلمان ها» معرفی شده است.
نتیجه گیری: معماری مسلمان ها معماری برآمده از تفاسیر، تعابیر و تلاش های ناقص مسلمان ها از دستورات است که با سلایق و برداشت های شخصی، قوانین تجویز شده و با ناآگاهی ها همراه شده و فاصله ای نسبت به معماری اسلامی یافته است. با آسیب شناسی و کنکاش در علل این فاصله، می توان معماری مسلمان ها را به معماری اسلامی نزدیک تر کرد. برای وضوح بیش تر این فاصله و علل آن، تمایز میان دو مفهوم معماری اسلامی و معماری مسلمان ها به بحث گذاشته شده است.
مطالعه تطبیقی نقوش تزئینی گنبد های مساجد قبه الصخره بیت المقدس و شیخ لطف الله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
20 - 34
حوزههای تخصصی:
از جمله اولین بناهای ساخته شده توسط مسلمانان، بنای قبه الصخره در فلسطین است که در قرن اول هجری ساخته شده و دارای تزیینات زیادی است. مسجد شیخ لطف الله نیز از جمله مساجد زیبا و شناخته شده ایران و جهان اسلام است که در قرن یازدهم در اصفهان بنا شده است. این دو بنا دارای تزیینات زیبا و منحصر به فردی در زیر گنبد خود هستند که در نگاه اول بیننده را به خود جلب می کند و در همان نگاه اول می توان نقاط اشتراکی را بین آن ها تشخیص داد. هدف از انجام این پژوهش، شناخت نقوش زیر گنبد این دو بنا و تطبیق آن ها با یکدیگر است و در همین راستا به این سؤالات پرداخته شده است: 1- در زیر گنبد مساجد قبه الصخره و مسجد شیخ لطف الله اصفهان، از چه تزییناتی استفاده شده است؟ 2- وجوه اشتراک و افتراق نقوش تزئینی در زیر گنبدهای مساجد قبه الصخره و شیخ لطف الله اصفهان در چیست؟ هم چنین در این پژوهش اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی و نمونه های پژوهش که شامل دو گنبد مساجد قبه الصخره و شیخ لطف الله اصفهان است، با روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتابج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که در تزیینات زیر گنبد هر دو بنا، اشاره به اصل توحید، از مهم ترین اهداف طراح بوده است و همچنین استفاده از نماد طاووس در هر دو بنا، نکته ای قابل توجه است و حتی می توان گفت که تزیینات زیر گنبد مسجد شیخ لطف الله، تحت تأثیر قبه الصخره به وجود آمده است و نقاط مشترک زیادی را می توان در این تزیینات یافت.
استعاره های مفهومی در حوزه عرفان و هنر با تأکید بر ترکیبات گروه اسمی و عناصر نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
706 - 727
حوزههای تخصصی:
زبان عرفانی همواره از مفاهیم انتزاعی سخن می گوید و بدین جهت برای قابل درک شدن، پیوسته از استعاره های مفهومی که خود زنجیروار به هم پیوسته اند، بهره می گیرد. کاربرد استعاره های مفهومی در هر هنر و متنی، نشان از بینش گوینده و تجربه زیسته است که او دارد. تجربه های زیسته عارف که از برخورد با امور غیبی به دست می آید، به کمک زبان رمزی و استعاری، در انتقال مفاهیم به کار گرفته می شوند. در ترکیبات زبان عرفانی، بدون استفاده از استعارهای مفهومی، درک مفاهیم عرفانی آسان نخواهد بود. این پژوهش در چارچوب زبان شناسی شناختی و با تکیه بر نظریه استعاره مفهومی، به معرفی برخی ترکیبات نو در عرفان پرداخته است. برای انجام این پژوهش، از سه فرهنگ دهخدا، سخن و عرفان، تعدادی از واژه های ترکیبی که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب و بررسی شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای است. آنچه از دستاوردهای این پژوهش حاصل گردید بیانگر این امر است که استعاره ساختاری پربسامدترین نوع استعاره مفهومی در اصطلاحات عرفانی است و عارفان تمایل بیشتری به کاربرد معانی استعاری برای تولید و درک اسم های مرکب در حوزه عرفان دارند. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق و گاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. در هنر اسلامی نیز نمادپردازی و کاربرد استعاره های مفهومی جایگاه مهمی دارد.اهداف پژوهش:تعیین فرایندهای شناختی دخیل در شکل گیری اسم های مرکب زبان فارسی (استعاره) در حوزه عرفان هنر.مشخص کردن میزان خلاقیت فرایند ترکیب باتوجه به چارچوب نظری بنسز.سؤالات پژوهش:فرایندهای شناختی دخیل در شکل گیری اسم های مرکب زبان فارسی (استعاره) در حوزه عرفان و هنر اسلامی کدام اند؟میزان خلاقیت فرایند ترکیب باتوجه به چارچوب نظری بنسز چگونه است؟
بررسی روابط بینامتنی اشعار عطار نیشابوری با داستان های قرانی انعکاس یافته در نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
200 - 217
حوزههای تخصصی:
نظریه بینامتنی پدیده ای جدید در غرب، اما قدیمی و ریشه دار در ادبیات اسلامی است. به کارگیری واژگان، مضامین و مفاهیم آیات قرآن کریم در آثار ادبی یکی از جذاب ترین مباحث نقد ادبی به شمار می رود. اشعار عطار از جهت تأثیرپذیری از مفاهیم آیات قرآن دارای مناسبت های بینامتنی بسیاری است که باتوجه به رویکرد بینامتنی قابل مطالعه می باشند. از سوی دیگر، بخش زیادی از داستان های قرآنی که دارای زیبایی شناسی منحصربه فردی است در نگارگری دوره صفویه به کاررفته است. بررسی چگونگی انعکاس این مقوله در نگارگری صفویه حائز اهمیت است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی – مقایسه ای به بررسی وجوه تأثیرپذیری اشعار عطار نیشابوری از واژه ها، ترکیبات، تعبیرات، مفاهیم و مضامین آیات قرآن در سطوح اثرپذیری تلمیحی، گزاره ای، واژگانی به این نتایج رسیده ایم که از میان انواع روابط بینامتنی اشعار عطار با آیات قرآن، اثرپذیری تلمیحی و واژگانی از بسامد بیشتری برخوردار هستند. همچنین داستان های زیبایی قرآنی باتوجه به تأثیرگذاری در حوزه هنر به عنوان یکی از مضامین اصلی در نگارگری دوره صفویه در نظر گرفته شده است.اهداف پژوهش:بررسی روابط بینامتنی اشعار عطار نیشابوری با آیات قرآن.بررسی داستان های قرآنی در نگارگری صفویه.سؤالات پژوهش:از روابط بینامتنی کدام نوع در اشعار عطار نیشابوری بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است؟داستان های قرآنی در نگارگری صفویه چه بازتابی یافته است؟
سنجش شاخصه های تأثیرگذار بر منازعات و ادعا های پیمانکاران در شهرداری تهران در سال های ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳
حوزههای تخصصی:
پروژه های عمرانی بخش عظیمی از اعتبارات و منابع مالی یک کشور را به خود اختصاص می دهند. ادعاها و در پی آن اختلافات به ویژگیهای ذاتی در پروژه های تب دیل ش ده ان د ک ه بس یاری از ذینفع ان پروژهها، آن را از مخربترین اتفاقات این صنعت میدانند. در بیشتر پروژهها ب ا سیس تم ه ای مختل ف انج ام پروژه، امکان بروز ادعاهایی از سوی طرفین، به خص وص پیمانک اران وج ود دارد. اگرچ ه در ه یچ پ روژه ای نمیتوان احتمال بروز این ادعاها را از میان برد، اما میتوان با شناسایی علل و منش أ اص لی ب روز ادعاه ا، تا حد زیادی از وقوع آنها در پروژه جلوگیری کرد. پژوهش حاضر با بررسی علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران در شهرداری ها صورت پذیرفته است. در تحقیق حاضر با بررسی ادبیات تحقیق عوامل احتمالی موثر بر علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران با شهرداری ها شناسایی شده و سپس در قالب پرسشنامه در اختیار 20 نفر از خبرگان و متخصصان قرار گرفته است. در گام اول احتمال وقوع این موارد بین پیمانکاران و شهرداریها، سپس میانگین احتمال تبدیل به اختلاف موارد بین پیمانکاران و شهرداری با استفاده از آزمونهای آماری سنجیده شد و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی عوامل اختلاف زا طبقه بندی و میزان احتمال تبدیل هر گروه به اختلاف بررسی شد، در گام سوم، عوامل تاثیر گذار بر اختلاف با استفاده از روش AHP رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد شاخص های مربوط به ضعف و نواقص مشاور و ضعف و نواقص کارفرما در بروز اختلاف بین شهرداری و پیمانکاران سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند، در زمینه ضعف و نواقص کارفرما، دخالت کارفرما در اموری مانند طراحی و جزئیات، نحوه ی اجرا و زمان بندی پروژه باعث دو باره کاری و افت راندمان در فعالیتها می شود، همچنین تعلل در تصمیم گری توسط کارفرما مانند تاخیر در بازبینی، تصویب یا ابلاغ تغییرات و سستی در پیشرفت پروژه ها تاثیرگذار است، تعلل در پیش پرداخت برای آماده سازی یا تجهیز کارگاه نیز سبب متضرر شدن پیمانکار و ایجاد اختلاف خواهد شد، تاخیر در اخذ مجوز از سازمانها نیز برعهده کارفرما می باشد که تاخیر در آن سبب کند شدن فعالیت های پروژه می شود و ادعاهای پیمانکاران را در پی خواهد داشت.
بررسی میزان تعامل پذیری واحدهای همسایگی با استفاده از رویکرد صمیمیت فضایی؛ نمونه موردی: محدوده خیابان جهان آرا، بولوار پاسداران، شیراز
حوزههای تخصصی:
واحدهای همسایگی، تبلور کالبدی – فضایی اجتماع شهری، و نمایانگر شیوه های حضور و تعامل انسانی بر مبنای الگوی پایه سکونت اند. از این رو، شاید بتوان مهم ترین خلاء در واحدهای همسایگی امروزین شهرها را، فقدان ارتباط عمیق و تعامل مداوم دانست. از جمله ملاحظاتی که در بازسازماندهی فضاهای شهری، لازم است توجه قرار بگیرد، ابعاد اجتماعی فضا است که شامل کیفیت های فضایی انسان محور از جمله «تعامل پذیری» است. یکی از عوامل تأثیرگذار در تکوین و تقویت تعامل پذیری ، کیفیت «صمیمیت» فضایی است که خود، شامل مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، بررسی کیفیت تعامل پذیری با رویکرد صمیمیت فضایی، در محدوده خیابان جهان آرا که شامل محدوده ای با مختصات کلّی یک واحد همسایگی است. بدین منظور، مؤلفه های مؤثر در تکوین کیفیت تعامل پذیری بر اساس مبانی نظری و بازخوانی ادبیات مرتبط، استخراج گردیده و سپس، وضعیت مؤلفه های موردنظر با استفاده از پرسشنامه و مطالعات میدانی احصاء و بررسی شده است. سپس، با استفاده از روش های آماری و استفاده از آزمون همبستگی، ارتباط بین مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی و مؤلفه های کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی محدوده مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. در آخر، داده های به دست آمده، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی در وضعیت نامطلوبی قرار داشته لذا می توان چنین نتیجه گیری کرد که محدوده مورد نظر در حال حاضر فاقد کیفیت صمیمت فضایی است، و در نتیجه تعامل پذیری نیز در این محدوده در ضعیت نامطلوبی قرار داشته، و لازم است به منظور تقویت تعامل پذیری اقداماتی نظیر بازطراحی فضای شهری و ارتقاء کیفیت های مرتبط با مفهوم تعامل پذیری، صورت بگیرد.
تغییر نگرش به هنر در سایه نظریه اعتباریات علامه طباطبائی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
65 - 85
حوزههای تخصصی:
ابن سینا و دیگر اندیشمندان مسلمان پس از او، تحت تأثیر منطق و فن شعر ارسطویی، زیبایی را به معنای «سازگاری و ملائمت با نفس» تعریف کردند و از آن جا که معنای ثابتی برای نفس انسانی قائل بودند، تعریف آنان نیز حالتی ذات انگارانه پیدا کرده است. با تحولی که ملاصدرا با نظریه حرکت جوهری در تعریف نفس مطرح کرد، تعریف ذات انگارانه از زیبایی دیگر نمی توانست با پویایی و تغییر نهفته در نفس انسانی سازگار باشد. به اعتقاد نگارنده، علامه طباطبایی با مطرح کردن ادراکات اعتباری در مقابل ادراکات حقیقی تحول دیگری را در این زمینه به وجود آورده اند که منجر به تعریفی کارکردگرایانه از زیبایی و هنر می شود.مقصود علامه طباطبایی از ادراکات اعتباری اعتباریاتی است که لازمه فعالیت های حیاتی انسان است و تنها در ظرف عمل محقق می شود. بنابردیدگاه ایشان رابطه ادراکات اعتباری با ادراکات حقیقی از سنخ تولیدی و استنتاج برهانی نیست بلکه تقلید، تکرار و عادت سهم به سزایی در شکل گیری اعتباریات دارند. علاوه بر این قرار گرفتن اعتباریات در مسیر استکمال وجود و رفع نواقص انسان است. حیات اجتماعی انسان و اعتباریات بعد از اجتماع را نیز باید در همین راستا دید. به این ترتیب آنچه در قالب آداب و رسوم و ارزش ها و هنجارها و ... طی قرون و اعصار در یک جامعه پدید آمده و انباشته شده است، همین اعتباریاتی است که وجودِ درحالِ تحول و رو به جانبِ تمامیتِ انسان را به سمت استکمال وجودی می برد. بر این اساس تغییر نگرش ما به هنر به عنوان یکی از مهم ترین این اعتباریات اجتناب ناپذیر است.
بررسی تحلیلی مکتب نقاشی زندیه و قاجاریه
حوزههای تخصصی:
مکتب نقاشی زند وقاجار یا به اصطلاح درست تر «پیکرنگاری درباری» به آثار نقاشی اطلاق می شود که در دوره زندیه آغاز شد و تا دوره قاجار ناصری نیز ادامه پیدا کرد. این شیوه بیشتر از تلفیق ویژگی های هنرنقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوه های از نقاشی اروپایی شکل گرفت که میراث دار دوران فرنگی سازی عصر صفوی می باشد. در آن دوران پرورش هنر نقاشی بیشتر وابسته به دربار بود و شاهان و شاهزادگان مهم ترین سفارش دهندگان آثار هنری و تنها حامیان هنر بوده اند. در روزگار فتحعلی شاه، شاه که با رویکرد به گذشته درخشان سرزمین ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام با پیوند این دو به یکدیگر خود را وارث شاهان گذشته ایران و تمدن آن قلمداد می کرد و با مقام نیمه خدایی که پیدا کرده بود، مجوز کاری را از روحانیون گرفت که تا پیش از آن سابقه نداشت. نقاشی دوره قاجار را می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد: از آغاز تا اواخر سلطنت ناصرالدین شاه که نقاشان در این دوره مواردی از نقاشی خارجی را که به مذاقشان خوش می آمد، انتخاب و آن را در سنت خود ادغام کردند که تلفیق شیوه های نو و کهنه منجر به شیوه نقاشی متمایزی شد که کاملا ایرانی بود. دوره دوم مقارن با سلطنت ناصرالدین شاه و پس از او است که در این دوره روز به روز محدودیت هنر درباری آشکارتر و محسوس تر می شد و نقاشی رسمی و کلاسیک نیازهای فرهنگی و هنری زمان را برآورده نمی کرد. نگارگری قاجاری در این دوره نقاشی روی بوم رواج یافت. نقاشی ها بسیار متاثر از نقاشی غربی بودند. پرتره کشیدن خاصه بسیار مورد توجه قرار گرفت. یک شیوه دیگر نقاشی هم برای تزیین قلمدان، قاب آینه، جعبه آرایش و دیگر اشیای تزئینی به کار رفت که نقاشی زیر لاکی نامیده شد. در این شیوه نقاشی را با لایه ای از ورنی می پوشانند. نوع دیگر نقاشی این دوران گل و مرغ سازی است که در اواخر صفویه آغاز شد و در دوره قاجار رواج یافت.
طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب با استفاده از نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیلوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
128 - 147
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع فرهنگی مکتوب یکی از ابزارهای مهم انتقال آگاهی، اطلاعات و دانش محسوب می شوند. به همین دلیل قشری زیادی از جامعه با آن ها سروکار دارند. باتوجه به جایگاه این آثار در محیط زندگی افراد جامعه، چگونگی ارائه این آثار می تواند نقش مهمی در حفظ بازار این صنعت و تداوم انتقال حافظه فرهنگی داشته باشد لذا بحث اهمیت بسته بندی برای آن ها مطرح می گردد. در طراحی صنعتی یکی از مقوله های مهم، امکان کاربست الگوهای کهن و مفهومی هنری است. بسته بندی به دلیل وفور تولید و کاربرد در جامعه امروزی یکی از وسایل مهم و کاربردی در زندگی روزمره هستند که ماهیت طراحی در آن ها می تواند نقش مهمی در انتقال انگاره های فرهنگی داشته باشد. برخی از آثار فرهنگی و تاریخی موجود در موزه ها به لحاظ بهرمندی از غنای هنری و پیشینه تاریخی می تواند به عنوان الگو موردتوجه قرار گیرد. موزه هنری کلیولند اوهایو آمریکا یکی از موز های بزرگی است که آثار هنری تاریخی ایران نیز در آن نگهداری می شود. وجود نمونه های متعددی از پارچه ها و منسوجات تاریخی ایرانی در این موزه می تواند این مکان را به محلی برای آشنایی با طرح های کهن تبدیل کند. لذا بررسی نمونه های موجود در آن به عنوان الگو در طراحی پک های هدیه برای صنایع فرهنگی مکتوب می تواند طراحی صنعتی در این زمینه را با مجموعه ای از نقوش زیبا و نمادین غنی سازد و زمینه آفرینش طرح های نو را فراهم سازد.اهداف پژوهش:بازشناسی نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند.بررسی امکان کاربرد نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند در طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب.سؤالات پژوهش:پارچه های ایرانی موزه کلیولند دارای چه نقوشی است؟چگونه می توان از نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند برای طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب استفاد کرد؟
نظریه یادگیری و ارتباط گرایی در آموزش زبان خارجی با تاکید بر کاربرد نقوش هندسی درجلوه های بصری نرم افزارهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
578 - 593
حوزههای تخصصی:
کاربرد نرم افزارهای آموزشی امروز یکی از راه های مهم ارائه مطالب آموزشی است. بررسی یادگیری و ارتباط گرایی در آموزش زبان های خارجی مسئله ای است که این پژوهش دنبال می کند. در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی و تحلیل نظریه ارتباط گرایی به عنوان یک نظریه یادگیری پرداخته شود که در چند سال اخیر مورد استقبال پژوهشگران قرار گرفته است. تلاش می شود راه کارهای متناسب در چارچوب آن جهت نحوه برگزاری کلاس آموزش زبان به اساتید و معلمان آموزش زبان ارائه گردد. به طور یقین، دیگر در عصر دیجیتال پیاده سازی اصول و قواعد نظریه های یادگیری پیشین جهت برگزاری کلاس آموزش زبان کافی نبوده و با پیشرفت تکنولوژی شرایط آموزشی زبان نیز باید در مسیر تغییر، پیشرفت و بروزرسانی قرار گیرد. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی به جمع آوری اطلاعات و نیز تحلیل آن پرداخته تا در نهایت به ارائه راه کارهای مناسبی در زمینه آموزش زبان خارجی منجر گردد. همچنین سعی بر آن است ابتدا به بررسی این نظریه پرداخته و نقش استاد و زبان آموز برشمرده شود و سپس راه کارهای جدید طبق اصول و قواعد نظریه ارتباط گرایی ارائه گردد تا آموزش زبان خارجی نیز از قافله پیشرفت روزافزون و فراگیر عقب نماند. به نظر می رسد در راستای برگزاری موفق تر کلاس آموزش زبان خارجی بتوان راه کارهایی مبتنی بر نظریه ارتباط گرایی ارائه داد تا حوزه آموزش نیز همگام با پیشرفت دانش و تکنولوژی پیش رود. کاربرد نرم افزارهای آموزشی که دارای جلوه های بصری هستند نیز در کیفیت آموزش زبان های خارجی نقش مهمی دارد.اهداف پژوهش:ارائه راه کارهای مناسب در زمینه آموزش زبان خارجی براساس نظریه به روز ارتباط گرایی.بررس نقوش هندسی در جلوه های بصری نرم افزارهای آموزشی.سؤالات پژوهش:چگونه می توان زمینه استفاده از نظریه ارتباط گرایی را در کلاس آموزش زبان خارجی فراهم کرد؟کاربرد نقوش هندسی در جلوه های بصری نرم افزارهای آموزشی چه اهمیتی دارد؟
تحلیل بصری نقش سریر پادشاهی در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
103 - 124
حوزههای تخصصی:
موضوع جلوس پادشاهان، به دلیل جذابیت های روایی و بصری خاص اش، در اغلب شاهنامه های مصور مورد توجه نگارگران بوده و با کیفیت های متنوع به تصویر کشیده شده است. شاهنامه تهماسبی، یکی از مهمترین نسخی است که به تصویرسازی این مجلس توجه ویژه داشته و از سریرهای پادشاهی به عنوان نمادی از فرّ و عنصر بصری خاص در تبیین جایگاه پادشاه به خوبی بهره گرفته است. هدف از این پژوهش در گام نخست شناسایی ویژگی های بصری نقوش سریر پادشاهی در شاهنامه تهماسبی و پس از آن تبیین میزان همگامی تصویر با متن است. پرسش این است: در تحلیل وجوه بصری نقش سریر پادشاهی در شاهنامه شاه تهماسبی چه ویژگی هایی مشهود است؟ ماهیت این تحقیق توسعه ای می باشد و از روش تاریخی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که گوناگونی فرم و ترکیب بندی قرینه، با غلبه ی نقشمایه های تزئینی، از ویژگی های عمده نقوش سریر پادشاهی در شاهنامه تهماسبی است. در شیوه بازنمایی نقوش سریر تنوع قابل ملاحظه ای وجود دارد که این امر بر مبنای شواهد موجود از تفاوت در شرح و توصیف پادشاهان در متن ادبی شاهنامه نشأت می گیرد، هر چند که در برخی موارد توصیفی از سریر در متن نیآمده و هنرمند با تخیل خود آن را ترسیم کرده است.
مطالعه ابزار آلات جنگی در نگاره های نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
31 - 50
حوزههای تخصصی:
در دوره های مختلف تاریخی انواع متنوعی از ابزارآلات جنگی در جنگ و همچنین شکار کاربرد داشته است. در نگاره هایی از نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق متعلق به دوره تیموری که در کتابخانه بریتانیا نگهداری می شود، تصاویری از ابزارآلات جنگی مختلف در صحنه های گوناگون تصویر شده است. به جهت کمبود ابزارآلات جنگی باقی مانده از دوره تیموری، شناسایی انواع این ابزارآلات در نگاره های نسخه خمسه نظامی، فرم و نقوش به کار رفته در آنها به شناخت خصوصیات و ویژگی های ابزارآلات جنگی مورد استفاده در این دوره تاریخی کمک زیادی می کند. درواقع ابزارآلات جنگی دوره تیموری در تصاویر به جامانده از خمسه نظامی انعکاس پیدا کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابزارآلات جنگی به کار رفته در نگاره های خمسه نظامی و طبقه بندی آنها، به گونه شناسی و همچنین بررسی کاربرد این آثار و شیوه بازنمایی آنها در نگاره های خمسه نظامی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه ابزارآلات جنگی در نگاره های خمسه نظامی چگونه بازنمایی و مصور شده است؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. نمونه های مورد بررسی 10 نگاره از نسخه خمسه نظامی محفوظ در کتابخانه بریتانیا مربوط به اواخر دوره تیموری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در نگاره های نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق ابزارآلات جنگی مختلفی ازجمله تیر و کمان و همچنین تیردان و کمان دان، شمشیر، سپر، نیزه ، کلاه خود، زره ، ساق بند و زانوبند با جزییات به تصویر درآمده است. این ابزارآلات با نقوش زیبای اسلیمی، ختایی و حیوانی با ظرافت تزیین شده اند.
روندها و گرایشات نظری معاصر طراحی شهری (در بازه زمانی 2000 تا 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توافق صاحب نظران بر دو سویه ماهوی و رویه ای طراحی شهری از یک سو و روند رو به رشد مطالعات نظری در راستای تدقیق مواضعی همسان از سوی دیگر، ضرورت بررسی تئوری های معاصر در پیوستاری چند بعدی را نشان می دهد. این پژوهش با هدف تدقیق چیستی حوزه های مهم معاصر طراحی شهری، با این سؤال که آیا نوعی هم راستایی موضوعی در باب مفاهیم نظری قابل تشخیص است؟ و در صورت وجود، مدل مفهومی، ابعاد و حوزه های هم پوشان آن چیست؟ با روش تحلیل موضوعی، به بررسی 43 مقاله تئوری غربالگری شده از مجموع 717 مقاله چاپ شده در بازه زمانی 2000 تا 2022 میلادی در مجله طراحی شهری1 می پردازد؛ و 6 موضوع و 26 گرایش را تشخیص می دهد؛ شامل: هدف با گرایشات، 1- انسان- اجتماع، 2- فضا- مکان، 3- جغرافیا- حوزه 4- زمان، گستره مداخله با گرایشات 1- بافت، 2- قلمرو عمومی، 3- سطوح کالبدی و حوزه های عمومی و خصوصی، 4- زیرساخت ها، 5- تعاملات اجتماعی، استفاده کنندگان و مدیریت فضا، مقیاس با گرایشات 1- دیتیل، 2- ساختمان شخصی و بلوک، 3- محله، 4- فضاهای شهری، منطقه و شهر، 5- زیرساخت و ساختار، 6- منطقه، منظومه شهری، حومه شهری و 7- جهان، محصول با گرایشات 1- ضابطه – قانون، 2- مدل سازی و سه بعدی، 3- استراتژِی و سیاست و 4- برنامه و گزارش، فرایند و روش با گرایشات 1- فراگیر و کثرت گرا، 2- پویا و دائمی و 3- مختلط و تصمیم گیری و تصمیم سازی با گرایشات 1- متخصصان علمی، 2- سیاست مداران و سرمایه داران و 3- مشارکت عمومی، خصوصی و ذی نفعان و ذی نفوذان هستند.
«خودآموزی حداکثری در بستر محرک» تاملی بر یکی از الگوهای جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگران تئاتر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
52 - 43
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری در گروه های حرفه ای یکی از انواع جامعه پذیری است که به فرایند یادگیری نقش ها، هنجارها، ارزش ها و مهارت های مربوط به حرفه، شغل یا گروه اجتماعی اشاره دارد. هدف این مطالعه، کشف فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگران دارای تحصیلات دانشگاهی تئاتر در شهر تهران، به مثابه یک گروه حرفه ای است؛ کشف و شناسایی فرایندهایی که طی آن، فرد مبتدی، به عضوی حرفه ای از گروه بازیگرانِ تئاتر تبدیل می شود. تحقق این هدف از طریق فهم و شناسایی داستان بازیگر شدن مصاحبه شوندگان، تحت هدایت روش گرانددتئوری دنبال شده است. گرانددتئوری روشی است که در فقدان یک نظریه مدون، از طریق گردآوری، تحلیل و دسته بندی نظام مند داده ها، الگویی از یک فرایند اجتماعی ارائه می دهد. این الگو در اینجا، مشابهت های مسیری است که هر یک از بازیگران تئاتر برای نیل از وضعیت مبتدی به وضعیت حرفه ای پیموده اند. پس از جمع آوری اطلاعات با تکنیک مصاحبه روایی و تجزیه وتحلیل آن ها، از مجموعه مقولات بستری/ شرایطی، «بستر محرک» به عنوان مقوله هسته انتزاع و از میان مقولات فرایندی/ تعاملی، مقوله «خودآموزی حداکثری» به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. از ترکیب این دو مقوله، مقوله مرکزی نهایی به دست آمد: «خودآموزی حداکثری در بستر محرک». این بستر محرک گاهی زمینه خانوادگیِ موافق است، گاهی بستر مورفولوژیکی است که دانشگاه فراهم آورده است، و گاهی نیز به فضای مأیوس کننده برخی کلاس های دانشگاه اشاره دارد که به مثابه عامل برانگیزنده در جهتِ رشد عمل می کند. خودآموزی مستمر و حداکثری نیز همان نکته اصلی موجود در داده هاست که در این فرایند بیشترین اهمیت و تأثیر را از منظر پاسخگویان داشته است؛ یک موتور فعال درونی که موجب شده است فرد پیوسته در پی یادگیری و کسب مهارت های بازیگری از طریق منابع گوناگون آموزشی باشد.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری براساس رویکرد بازآفرینی پایدار (مطالعه موردی: بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
121-133
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی با گسترش بی رویه کالبدی و استقرار نامتعادل جمعیت در مراکز شهری همراه بوده است. در فرایند این رشد بی سابقه جمعیت و شهرنشینی شتابان، بافت های ناکارآمد شهری گسترش یافتند و در حال حاضر به عنوان جزئی از پیکره شهر به شمار می آیند. این بافت ها در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و مدیریتی تبدیل شده اند. در دهه های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری با عنوان رویکردی جامع برای حل نارسایی های بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. این رویکرد با در نظر گرفتن همه ابعاد توسعه پایدار شهری، دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بافت های ناکارآمد دارد. این پژوهش با هدف شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز انجام گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کیفی- کمی است که در بخش اول داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری، معیارها و شاخص های مؤثر بر بازآفرینی پایدار استخراج و در قالب پرسشنامه، در اختیار 20 نفر از خبرگان (مدیران شهری اساتید دانشگاهی) قرار گرفت. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 383 پرسشنامه میان ساکنان منطقه تکمیل و با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز در وهله نخست از نظر اقتصادی و در مراحل بعدی از نظر اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و مدیریتی ناپایدار است. بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند راه حلی مناسب برای دستیابی به سرزندگی اقتصادی، برابری اجتماعی و سلامت اکولوژیکی در منطقه برای حل معضلات پیچیده و چند بعدی این بافت ها باشد.
مطالعه ساختار هندسی نقاشی کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ (نسخه شاهنامه بایسنقری 833 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هندسه یکی از مهمترین عوامل طرح ریزی ساختار اثر در نقاشی ایرانی بوده است؛ و به عنوان یک عنصر هویت پرداز، زمینه سازکیفیتی منحصر به فرد در نقاشی ایرانی شده است. در حقیقت ما در نقاشی ایرانی شاهد زبان تصویری ویژه ای هستیم که از تعامل میان فرم و محتوا شکل گرفته است؛ و برحسب روابط و تناسبات هندسی و از طریق محاسبه سازمان یافته است، این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی موردی و با فنون جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای تلاش می کند با مطالعه دقیق نقاشی "کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ" به آشکار ساختن ساختار هندسی نقاشی مذکور بپردازد. لذا هدف از این پژوهش مطالعه ساختار هندسی حساب شده و هدفمند در راستای مضمون روایت در نقاشی مذکور می باش د. بدین منظور سوال های اصلی پژوهش عبارتند از: ساختار هندسی در نقاشی مورد نظر کدام است؟ آیا نقاش از هندسه به صورت هدفمند و در جهت مضمون روایت در نقاشی استفاده نموده است؟ حاصل تطبیق و نتیجه بررسی ها نشان می دهد: 1. هنرمند در نقاشی کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ، سازمانی دقیقاً محاسبه شده از عناصر هندسی و نظامی از روابط خطی و فرمی را کشف و آن را در جهت مضمون نقاشی استفاده نموده است. 2. با کاهش عناصر تجسمی به شکل های هرچه بنیادی تر (دایره، مثلث، مربع، پنج ضلعی) و نزدیک سازی این اشکال به خلوص هندسی و چند رنگ اصلی روی سطح تصویر، ساختار هندسی معماری فضا را بازسازی کرده است. 3. نقاش در جانمایی عناصر سازنده اثر از فن خط کشی سنتی و تناسبات ریاضی و روابط عددی استفاده نموده است.
مسیریابی و فضاهای درمانی: تحلیل رفتار مسیریابی در شرایط اضطرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 43
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی مداوم ساختمان ها و شهرهای معاصر- خصوصا در شرایطی که فرد با محیط آشنایی ندارد- روابط انسان- محیط را دچار چالش می کند. بیمارستان ها به لحاظ ماهیت وابسته به عملکردهای خاص، عموما بناهایی پیچیده و بستر ایجاد تنش و اضطراب ارزیابی می شوند. در چنین شرایطی، یافتن مسیر صحیح و رسیدن به مقصدی مشخص در کمترین زمان، مطلوب کاربران فضاست. این تحقیق با مراجعه به متون پیشین و نیز مشاهده و مصاحبه با کاربران، کارمندان و متخصصان حوزه طراحی بیمارستان، ضمن تبیین مفهوم مسیریابی، به بررسی استراتژی های مسیریابی، از طریق مشاهده، ترسیم نقشه های رفتاری و پرسش و پاسخ با 9 نفر از زنان و مردان شرکت کننده در آزمایشی در محیط درمانی پرداخت. نتایج این پژوهش سه حالت رفتار در شرایط اضطرار -از نظر انطباق با استراتژی های مسیریابی- را نشان داد: افراد بر خلاف نتایج حاصل از مبانی تئوریک عمل کردند؛ رفتار افراد منطبق با استراتژی های مسیریابی بود؛ رفتار مسیریابی به جهت انطباق یا عدم انطباق با یافته های قبلی، نیازمند واکاوی بیشتر بود. همچنین، هرچه محیط بر رفتار فضایی افراد سازگارتر باشد، مسیریابی در آن فضا موثرتر خواهد بود. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند معماران و طراحان را در طراحی فضاهای پیچیده درمانی یاری رساند.