مقالات
حوزههای تخصصی:
رشته های معماری و طراحی شهری دارای جایگاهی میان رشته ای بوده و مبانی و رویکردهای نظری و پژوهشی خود را از طیف وسیعی از علوم وام می گیرند. به همین دلیل، شیوه های پژوهش در این رشته ها معمولا حاصل ترکیبی از روش های گوناگون می باشد که در طیف وسیع و گسترده ای از مطالعات وابسته به علوم محض تا مطالعات وابسته به علوم اجتماعی و انسانی، قرار می گیرد. مقاله حاضر با مخاطب قرار دادن مدرسان، دانشجویان و پژوهشگران معماری و طراحی شهری، هدف معرفی انواع روش های تحقیق متعارف و شناخته شده در حوزه معماری و طراحی شهری را دنبال می کند. به این منظور، ابتدا با تأکید بر رویکرد جان کرسول مبتنی بر تشخیص چهار پارادایم اصلی اثبات گرایی، تفسیرگرایی، پراگماتیسم و انتقادی، دسته بندی کلی از پارادایم های تحقیق ارائه شده و سپس بر مبنای مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران داخل و خارج از کشور، انواع طرح - گونه های تحقیق معرفی می شوند. در مرحله بعد به منظور تدقیق گونه های شناسایی شده، با بررسی مقالاتی که به صورت هدفمند از میان مجلات علمی-پژوهشی حوزه معماری و شهرسازی کشور، انتخاب می شوند، کمبودها و موارد تکمیلی شناسایی شده و در نهایت، نموداری برای معرفی و دسته بندی روش های متعارف تحقیق در رشته های تخصصی مورد نظر، ارائه شده است.. همچنین به منظور شناخت بیشتر از هر روش تحقیق، جدولی ارائه شده است که نشان می دهد هر روش باید بر مبنای پارادایم، رویکرد، هدف کلان و فنون/تدابیر تحقیق (ابزارهای گردآوری اطلاعات و روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات) معرفی شود. نتیجه مطالعات انجام شده، نشان می دهد که رویکردهای کیفی و ترکیبی در حوزه های پژوهشی معماری و طراحی شهری دارای نقش غالب هستند.
تبیین مؤلفه های مؤثر مشارکت مردمی در شهرهای سنتی برای دستیابی به پایداری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های زندگی شهرنشینی در شهرهای امروزی ما رسیدن به پایداری اجتماعی بوده و مشارکت شهروندی راه حلی برای رسیدن به این پایداری است. در جریان این مشارکت، توجه به ارزش های انسانی و کیفیت بخشیدن به فضاهای انسان ساخت از اهمیت بالایی برخوردار است.اگرچه به نظر می رسد که بهره گیری از مشارکت مردمی در جریان معماری و شهرسازی نیز مانند بسیاری از جریان ها و رویکردها، از کشورهای غربی و پیشرفته سرچشمه گرفته و سپس در کشورهای در حال توسعه مورد استقبال و یا تقلید قرار گرفته است، اما با نگاهی دقیق تر به کیفیت معماری و شهرسازی شهرهای سنتی می توان گونه هایی از مشارکت فعال مردمی در سطوح مختلف را بازشناسی کرد. مشارکتی که به ویژه در فضاهای عمومی شهری نمود پیدا کرده و موجب افزایش سطح تعاملات اجتماعی، امنیت و در نتیجه پایداری اجتماعی شده است. آنچه این پژوهش به دنبال آن است تبیین جایگاه مشارکت مردمی در شهرهای سنتی ایران است؛ بنابراین ابتدا به بررسی و شناخت انواع مشارکت و سطوح مطرح شده ی آن در دهه های اخیر پرداخته و پس از بررسی رفتارها و فعالیت های اجتماعی در نمونه ای از بافت های تاریخی، مولفه های موثر بر مشارکت در شهرهای سنتی را معرفی و به مقایسه آن با رویکردهای مطرح شده ی معاصر می پردازد. بررسی و شناخت این رفتارها، تحلیل، ریشه یابی و بررسی ارتباط متقابل آن با کالبد و کیفیت های محیط مصنوع، می تواند به عنوان بررسی یک نمونه موردی موفق در شناخت مولفه های موثر بر مشارکت اجتماعی در معماری راهگشا بوده و منجر به ارایه راهکارهایی مفید شود.
تحلیل کیفیت فضایی باغ شاهزاده ماهان بر اساس تئوری حرکت و ارزیابی تصویر ذهنی مخاطبان
حوزههای تخصصی:
باغ شاهزاده ماهان، به واسطه ساختار کالبدی و سازمان فضایی اش، نظام پیچیده ای از ادراک فضا برای مخاطبانش ایجاد می کند. چیدمان سازمان یافته عناصر طبیعی و انسان ساخت در فضاسازی این باغ ؛ از اساسی ترین مولفه ها ، در ایجاد تصویر ذهنی خاص در مخاطبان است. مساله بنیادین این تحقیق بر پیمایش تاثیر ساختار باغ شاهزاده ماهان، با سازمان فضایی واجد سکانس های متفاوت فضایی بر ادراک مخاطبان در اثر حرکت در فضای باغ استوار است که با شناسایی سکانس های فضایی باغ ، ارزیابی عوامل حرکت شامل محور، سلسله مراتب، ریتم، اختلاف سطح و شفافیت در سکانس های شناخته شده بر اساس سنجش تصویر ذهنی مخاطبان صورت گرفته است. برای این منظور، از روش تحقیق تحلیل محتوای متن با ابزار مرور متون و منابع برای جمع آوری داده های نظری و روش تحقیق نمونه موردی با استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش تصویر ذهنی مخاطبان، استفاده شده است. جامعه آماری به روش تجربی، با حجم 30 نفر از مخاطبان باغ شاهزاده ماهان، تعیین و داده ها با نرم افزار spss تحلیل شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که سکانس های متفاوت در این باغ به لحاظ ساختار باغ؛ تصاویر ذهنی مشترکی در مخاطبان به همراه خواهد داشت؛ چرا که درصد پاسخ مخاطبان نسبت به مولفه های حرکتی حاصل از هندسه باغ، سلسله مراتب عبور از سردر تا کوشک اصلی، ایجاد مکث در بوجود آمدن حرکت احساسی مخاطبان بالای 50 درصد بوده و نشان دهنده تاثیر قابل توجه این مؤلفه ها است. در پایان پژوهش به این نتیجه دست یافته شد که باغ شاهزاده ماهان با ایجاد تصویر ذهنی مشترک در مخاطبان مختلف، نمونه ای موفق در ایجاد انواع حرکت فیزیکی و بصری و معنایی است.
راهبردهایی برای تربیت مندسازی نظام آموزش معماری در ایران
حوزههای تخصصی:
"نظام آموزش" مفهومی پیچیده از مفاهیم انسانی، فلسفی و علمی است که بررسی و ارائه راهکار برای ارتقاء آن، نیازمند شناخت جامع عوامل موثر آن است. به ویژه، هنگامی که این مفهوم در حیطه ی میان دانشی مانند معماری مطرح می شود. بنیاد نظام آموزش عالی در اصطلاحِ سیستم نهفته است که نگاهی "کل گرایانه"، "فرآیندمحور" و مرتبط با "زمینه" را در ارتباط میان یاددهنده و یادگیرنده مطرح می سازد. فرآیند آموزش در ایران، غالباً به صورت شبه سیستم و یا سیستم بسته و صلب، اجرا شده و برنامه آموزش بر سه محور روش، محتوی و هدف استوار است. این محورهای سه گانه هر چند که در فرآیند آموزش علوم مؤثر هستند، اما در رشته های انسانی و هنر و به ویژه رشته معماری، به دلیل محتوای تربیتی آنها، کارآیی موثر و لازم را نداشته و بهتر است بهینه سازی شوند.تربیت معمار، فرآیندی پیچیده از تعامل مدرس، دانشجو، محیط و اهداف تربیتی است و به طور خلاصه بر نوعی رشد یافتن و پرورش دادن از درون استوار است. مقاله حاضر با ارائه چهار ویژگی اساسی پرورش معمار شامل ویژگی های آموزش"فطری"، "تجربی"، "تعاملی" و "خلاق"، تلاش می کند با تحلیل نحوه ی ارتباط میان ارکان چهارگانه تربیت معمار و اصول سه گانه نظام آموزش عالی، پیشنهادهایی برای ارتقاء نظام آموزش معماری ارائه دهد. این پژوهش با نگاهی به مفهوم نظام آموزش عالی و بررسی مشکلات آن و تحلیل سیستم پرورش معمار آغاز شده و با ارائه چارچوبی برای ارتباط کارآمد برنامه آموزش متداول معماری و تربیت معمار، راهبردهایی برای ارتقاء نظام آموزش معماری در سه محور"کل گرایی"، "جامع گرایی" و "انعطاف پذیری" پیشنهاد می نماید.
مدل سازی آموزش معماری با محوریت مطالعات محیط – رفتار
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی مساله ی فقدان نظریه در روش آموزش معماری است. عدم رشد کیفی و نبود نگرش به نظریه های اثباتی در آموزش معماری از عوامل بنیادین در پرداختن به جستار حاضر بوده و رویکرد اتخاذ شده با ملاحظه ی نظریه ی امکان گرایی و با هدف استفاده از سودمندی های یک خوانش بین رشته ای همراه با تحدید علوم رفتاری در دو حوزه ی روان شناسی محیطی و مطالعات محیط-رفتار شکل گرفته است. افزون بر این، شناسایی و بازبینی رویکرد ها در سه مقوله ی آموزش معماری، فرآیند طراحی و علوم رفتاری به منظور تدوین مدل نظری پژوهش و بررسی تعامل بین مقولات یاد شده بر اساس روش پژوهش در دو حوزه ی راهبردی توصیفی و تحلیلی مورد نظر بوده که برای دستیابی به مدل سازی نظریه و ارائه ی الگوی آموزش معماری محیط-رفتار محور از طریق استدلال استنتاجی پیگیری شده و در نهایت، در این نوشتار سه قالب اساسی نظام های محیطی، رفتاری و مفهومی برای شکل دهی به ساختار الگو و نظریه ارائه شده است. مدل ارائه شده تلاش داشته است تا روش آموزش را با تاکید بر کسب دانش با رویکرد علوم رفتاری همراه با کاربرد آن در موقعیت های خاص از جمله مراحل تحلیل، ترکیب و ارزیابی در فرآیند طراحی ارائه نماید. همچنین، مشارکت فعال همراه با برانگیختگی را درمیان دانشجویان یک کارگاه برای کسب این دانش که با روش های مختلف که مختص موضوعات محیط – رفتار است را به منظور ایجاد هماهنگی و اشتیاق را به عنوان یک عامل مشاهده گر و مشارکت کننده داشته باشند را تشویق می نماید که این اعمال در قالب فعالیت های فردی یا گروهی قابل تفکیک است. بر این مبنا، روش آموزش مبتنی بر یک روش جامع برای یادگیری دانشجویان است که مسیر آن را فرآیند طراحی محیط- رفتار محور تعیین می نماید. از طرف دیگر تلاش شده است که مربی و یادگیرنده انبوه اطلاعات منتج از مطالعات محیطی و رفتاری را تفکیک، شناسایی و برای کاربرد در طراحی مهیا سازند.
تبیین زبان الگویِ ویژگی فضایی مدارس مقطع متوسطه شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه زمینه یا بستر مناسب برای رشد دانش آموزان از مدارس شروع می شود، فضای کالبدی مدرسه باید پاسخگوی توقعات، خواست ها و فعالیت های متعدد باشد. متناسب سازی فضای مدارس، می بایست اساساً در همه وجوه، فرآیندی «کاربردی» و نه صرفاً «نظری» را طی کند. این مطالعه به دنبال تبیینِ زبانِ الگویِ ویژگی های فضایی مدارس متوسطه شهر تبریز و شناسایی معیارهای طبقه بندی این الگوها است و از این رو از الگوی ویژگی های فضایی مدارس مقطع متوسطه شهر تبریز می پرسد. جهت پاسخگویی به این پرسش، این نوشتار با رویکرد ترکیبی کمّی–کیفی در گام اول به استخراج ویژگی های فضایی مطرح فضاهای آموزشی در مقیاس های مختلف از مقیاس کلان (ارتباط با شهر) تا خرد (کیفیت فضاهای داخلی) می پردازد. سپس با رویکرد کمی از طریق بررسی میدانی و اسناد و مدارک به نمونه گیری طبقه بندی شده از نظر جمعیتی و جنسیت از مدارس مقطع متوسطه سطح شهر اقدام می نماید. نهایتاً با روش استدلال منطقی نتایج کیفی حاصل از مراحل پیشین که منجر به تبیین زبان الگوی ویژگی های فضایی مدارس مقطع متوسطه شهر تبریز است را ارائه می نماید.نتایج تحقیق حاکی از این است که ویژگی های فضایی مدارس مقطع متوسطه شهر تبریز مشتمل بر دو الگوی کالبدی-فیزیکی، عملکردی-رفتاری است که در مقیاس ها و سطوح مختلف کلان تا خرد قابل بحث می باشد. سه ویژگی زبان الگو شامل «اجتماع»، «مقیاس/ سلسله مراتب» و «سازگاری/پیوستگی» در الگوی ویژگی های فضایی مدارس مقطع متوسطه شهر تبریز قابل خوانش است.
نقش طرح کالبدی-فضایی محله های شهری در ارتقاء سرمایه اجتماعی (مقایسه محله سنتی مسگرها و محله نوسازگلشهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از شاخصه های نوین توسعه در جامعه و محله های شهریاست که با تاکید بر "اهمیت ارتباط" ، روابط اجتماعی را در راستای افزایش سلامت روانی ، تقویت همبستگی ساکنان وکاهش معضلات اجتماعی همانند جرم و جنایت به کار می گیرد. علیرغم شناسایی ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی، نقش طرح کالبدی- فضایی محله های شهری کمتر واکاوی شده است. پژوهش حاضر، با فرض وجود ارتباط معنادار بین طرح کالبدی-فضایی محله های شهری و میزان سرمایه اجتماعی، به مورد پژوهی در دو محله تاریخی و جدید شهر زنجان می پردازد.روش تحلیل محتوای متون در بخش نظری و روش تحلیلی- توصیفی در بخش میدانیبه کار رفته است.برای تبیین فرضیه، ابتدا شاخص های سرمایه اجتماعی در هفت حوزه (اعتماد ، مشارکت ، انسجام، عضویت در گروه ها، آگاهی عمومی، امنیت ، احساس تعلق)بررسی و شناسایی شدند. سپس برای تحلیل سرمایه اجتماعی ، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی با مشارکت 305 نفر ساکن از ساکنان دو محله مسگرها (سنتی) و گلشهر (نوساز) زنجان، 7 شاخص کلی و 36 شاخص فرعی سنجش سرمایه اجتماعی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شدند و تاثیر هریک از شاخص ها در محله ها مشخص شد. نتایج نشان می دهد همانطور که سازمان اجتماعی محله، سازنده سرمایه اجتماعی است، طرح کالبدی- فضایی محله نیز می تواند ظهورسرمایه اجتماعی را تسهیل کند. بر این اساس، پیوستگی فضاهای جمعی و عمومی محله، ارتباطات همسایگی، شکل گیری مرکز محله، ایجاد ساختارهای ارتباطی-خدماتی و عملکردی محله، پیوستگی شبکه معابر پیاده ، اختلاط کاربری ها، طراحی برای کودکان، جوانان، میانسالان و کهنسالان می توانند روند ظهور ، شکل گیری و ارتقاء سرمایه اجتماعی را تسهیل نمایند.تداوم تحقیق با تمرکز بر مولفه های کالبدی- فضایی برای سنجش و تعمیق سرمایه اجتماعی در محله ها امکان پذیر است.
ویژگی های حرارتی فضا های باز و نیمه باز در شرایط اقلیم شهر تهران
حوزههای تخصصی:
دوران معاصر ما به طور کامل تحت تاثیر مسائل مربوط به عوامل محیطی است. در سالهای اخیر توجه به طراحی معماری جهت دستیابی به معماری پایدار و سازگار با محیط زیست از دغدغه های معماری، معماران و پژوهشگران این حوزه می باشد. معماری ایران در گذشته خود به طور کامل نسبت به محیط زیست خود مسئول بوده و آسایش حرارتی ساکنین خود را بدون لطمه زدن به طبیعت ومحیط زیست خود تامین می کرده است. لذا توجه اکولوژیکی به معماری و شهرسازی امروز و کمبود پژوهشی مباحث اکولوژیکی در معماری ضرورت پژوهشی نوشته حاضر را تبیین می کند. در همین راستا در این پژوهش با استفاده از نرم افزار انویمت3.1 به شبیه سازی ساختار مختلف فضای باز در اقلیم تهران پرداخته است. در این پژوهش فضاهای نیمه بسته، فضاهای نیمه باز، فضاهای باز محصور، فضاهای کاملا باز در قالب طراحی محیط یک مجتمع مسکونی و رفتارهای حرارتی این فضا ها بررسی می شود. نتایج این پژوهش بیان می کند. کمترین میزان دمای هوا مربوط به فضای نیمه باز است. رفتار حرارتی فضای نیمه بسته بسیار شبیه فضای نیمه باز است ولی به علت جریان هوای راکدتر دمای هوای بیشتری نسبت به فضای نیمه باز تجربه می کند. فضای نیمه بسته به علت مجاورت کمتر با محیط اطراف خود عموماً از میزان رطوبت کمتری برخوردار هستند. رطوبت نسبی در فضا های باز و نیمه باز بیشتر از دمای هوا متاثر از رطوبت مطلق آن فضاست. سرعت باد در محیط های باز محصور از میزان کمتری نسبت به سایر نقاط بر خوردار است و بطور عکس سرعت باد در فضاهای کاملا باز میزان بالاتری را بر خوردار است. همگی میانگین دمای تابشی در فضا های نیمه بسته به کمترین مقدار خود می رسد.
نیازسنجی محیطی سالمندان در پارک های شهری کرج
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در طراحی و ساماندهی و اجرای فضاها و کاربری های شهری از جمله کاربری فضاهای سبز، احترام و توجه به مخاطبین آن خصوصاً سالمندان است. شدت سالمندی جمعیت ایران از سال 1415 به بعد خود نمائی خواهد کرد. سالمندان از گروه های اجتماعی هستند که با توجه به شرایط ویژه خود و بازنشستگی، دارای اوقات فراغت زیادی بوده و به صورت اختیاری از فضاهای باز شهری و پارک ها بیشتر استفاده می کنند، ولی شرایط محیطی بیشتر پارک های موجود، با ویژگی های روحی و جسمی آنان کم ترین تطابق را دارد. مقاله حاضر با اهداف شناخت نیازهای محیطی سالمندان جهت طراحی پارک دوستدار سالمند و بهسازی پارک های موجود نوشته شده است. این مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای ابتدا به بررسی عوامل موثر بر کیفیت پارک دوستدار سالمند پرداخته و سپس با 299 پرسشنامه از سالمندان 50 سال به بالا و افرادی که همراه سالمند با آنان زندگی کرده و درک نسبی از شرایط آنان دارند، اقدام به سنجش میزان کیفیت آن عوامل با استفاده از طیف لیکرت در پنج سطح به عمل آمد. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS داده ها آنالیز و میزان میانگین و انحراف معیار برای هر گویه تعیین و ضریب cv محاسبه و از کم تا زیاد مرتب شد. از آن جایی که cv کم بر اتفاق نظر بیشتر افراد نمونه دلالت دارد، میزان اولویت هر گویه به این ترتیب استخراج گردید. سپس 36 مورد از امکانات و خدمات به پاسخ گویان ارائه شد و این نتایج بدست آمد که تنوع و زیبایی فضای سبز در پارک، مناسب بودن تعداد و محل قرارگیری نیمکت ها، مناسب بودن شیب مسیرهای پیاده، مناسب بودن عرض مسیرهای پیاده روی؛ به ترتیب به عنوان اولویت های موجود در پارک ها برای سالمندان از دیدگاه سالمندان بوده است و عدم وجود نرده ها و سطوح شیب دار، عدم وجود المان های خاطره انگیز، عدم وجود سالن و ساختمان با سیستم گرمایش و نبود امکانات پزشکی وامداد رسانی در پارک، از دلایل نارضایتی آنان بود. در آخر راهکارهائی مانند رعایت موارد ایمنی در سرویس های بهداشتی و مناسب سازی کفسازی و ایجاد ساختمان هایی با سیستم گرمایشی و سرمایشی در پارک ها و اقدامات امنیتی در استفاده از المان ها و خوانایی تابلوهای اخطاری و راهنما و مانند این ها برای کاهش نارضایتی افراد سالمند پیشنهاد گردید.
ملاحظات طراحی فرم بیمارستان از منظر پدافند غیر عامل
حوزههای تخصصی:
وجود بحران های ناشی از بلایای طبیعی و پیچیده تر شدن جنگ ها و بکارگیری علوم و فناوری در جنگ های نوین، چهره ی متفاوتی از پدافند غیر عامل را ایجاد کرده است. ﺑﺮرﺳی آﺧﺮیﻦ ﺟﻨﮓ ها ﻧﺸﺎن می دهد که ساختمان های عمومی ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘیﻢ و ﻏیﺮﻣﺴﺘﻘیﻢ مورد آسیب ناشی از حملات قرار می گیرند که اکثراً به عنوان خطای نظامی و یا بهانه های دیگر توجیه می گردد که اصابت و امواج انفجار ناشی از این بمباران ها باعث آسیب به ساختمان ها در نتیجه افزایش تلفات انسانی می گردد، بنابراین ضروری است در صورت بروز بحران، حادثه غیر مترقبه و یا هرنوع حمله، بیمارستان ها که فضاهایی با اهمیت بالا هستند، کارایی خود را تا بیشترین حد و طی بیشترین زمان ممکن حفظ نموده و دچار کمترین میزان آسیب های فیزیکی و تلفات انسانی شوند. بی شک علوم مرتبط با معماری و شهرسازی نقش مهمی در کاهش تلفات در زمان بحران را ایفا می کنند. در همین راستا فرم معماری ساختمان ها، به ویژه ساختمان های درمانی، نقش بسزایی در پایداری بناهای درمانی در زمان جنگ و کمرنگ شدن آسیب های حاصل از انفجار و زلزله را در زمان بحران دارند؛ لذا، به منظور پیشگیری از وقوع این مشکلات و به حداقل رساندن خسارات و تلفات در زمان و قوع بحران، باید بحث ایمنی و امنیت در کلیه ی سطوح برنامه ریزی و طراحی از موضوعات کلان تا جزئیات فنی معماری مورد توجه قرار گیرد. مسئله اصلی در این پژوهش، عدم وجود شاخص های مدون و دقیق، جهت ارزیابی پایداری انواع ترکیب فرم ها و مزایا و معایب هر یک از منظر دفاع غیرعامل است.پژوهش پیش رو کﻪ از ﻧﻮع پژوهشکﺎرﺑﺮدی است از روش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای ﺑﺮایﮔﺮدآوری داده ﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه است و ضمن مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه پدافند غیرعامل به تشریح پدافند غیرعامل از دیدگاه صاحب نظران و ارزیابی فرم ها و ترکیبات حجمی مطلوب از نظر پایداری در برابر موج انفجار می پردازد، این تحقیق به دنبال فرم های مناسب به عنوان یکی از راهکارهای معمارانه برای مقابله با این نوع تهدید است، که نهایتاً منجر به الزامات و ملاحظاتی جهت طراحی معماری فرم بیمارستان ها از منظر پدافند غیرعامل می گردد.
بررسی میزان تعامل پذیری واحدهای همسایگی با استفاده از رویکرد صمیمیت فضایی؛ نمونه موردی: محدوده خیابان جهان آرا، بولوار پاسداران، شیراز
حوزههای تخصصی:
واحدهای همسایگی، تبلور کالبدی – فضایی اجتماع شهری، و نمایانگر شیوه های حضور و تعامل انسانی بر مبنای الگوی پایه سکونت اند. از این رو، شاید بتوان مهم ترین خلاء در واحدهای همسایگی امروزین شهرها را، فقدان ارتباط عمیق و تعامل مداوم دانست. از جمله ملاحظاتی که در بازسازماندهی فضاهای شهری، لازم است توجه قرار بگیرد، ابعاد اجتماعی فضا است که شامل کیفیت های فضایی انسان محور از جمله «تعامل پذیری» است. یکی از عوامل تأثیرگذار در تکوین و تقویت تعامل پذیری ، کیفیت «صمیمیت» فضایی است که خود، شامل مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، بررسی کیفیت تعامل پذیری با رویکرد صمیمیت فضایی، در محدوده خیابان جهان آرا که شامل محدوده ای با مختصات کلّی یک واحد همسایگی است. بدین منظور، مؤلفه های مؤثر در تکوین کیفیت تعامل پذیری بر اساس مبانی نظری و بازخوانی ادبیات مرتبط، استخراج گردیده و سپس، وضعیت مؤلفه های موردنظر با استفاده از پرسشنامه و مطالعات میدانی احصاء و بررسی شده است. سپس، با استفاده از روش های آماری و استفاده از آزمون همبستگی، ارتباط بین مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی و مؤلفه های کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی محدوده مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. در آخر، داده های به دست آمده، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی در وضعیت نامطلوبی قرار داشته لذا می توان چنین نتیجه گیری کرد که محدوده مورد نظر در حال حاضر فاقد کیفیت صمیمت فضایی است، و در نتیجه تعامل پذیری نیز در این محدوده در ضعیت نامطلوبی قرار داشته، و لازم است به منظور تقویت تعامل پذیری اقداماتی نظیر بازطراحی فضای شهری و ارتقاء کیفیت های مرتبط با مفهوم تعامل پذیری، صورت بگیرد.
جستجوی اصولی برای طراحی آرامگاه ها با تکیه بر مطالعات تاریخی، نمونه موردی: طراحی آرامگاه سعدی
حوزههای تخصصی:
آرامگاه و آرامگاه سازی از دیرباز در فرهنگ ایران زمین مورد توجه بوده است. آرامگاه ها بناهایی شاخص بوده اند که عمدتا نقشی فراتر از کارکرد تدفین داشته و از نظر معناشناختی و کالبدی واجد اهمیت اند. با این حال، هنگام طراحی آرامگاه شخصیت ها و بزرگان تاریخی این پرسش اساسی طرح می شود که در طراحی آرامگاه آنها از چه اصول و الگوهای تاریخی می توان بهره گرفت.سعدی شاعر بزرگ ایران، در ادبیات تعلیمی و غزل سرایی ازجایگاه ویژه ای برخوردار است و مقبره ی او محل زیارت علاقه مندان به شعر و عرفان است. از این رو نیازمند فضای شاعرانه و روحانی در شان اوست. اما مقبره ی کنونی سعدی که در عصر پهلوی طراحی شده، فاقد کالبد، سلسله مراتب فضایی مطلوب و همچنین کارکرد اصلی آرامگاه که همانا پاسخگویی به نیازهای معنوی مخاطبان خود است، می باشد. این مقاله در پی آن است که با مرور مفاهیم نظری مرتبط با شکل گیری آرامگاه ها و مطالعه گونه شناسی آن ها، به تدوین چارچوب نظری جهت جستجو و تدوین الگوهای طراحی آرامگاه مبتنی بر مطالعات تاریخی پرداخته شود. این مقاله در دو بخش اصلی تدوین شده است. در بخش نخست، پس از مرور چارچوب نظری موضوع که در برگیرنده مفهوم آرامگاه، زیارت و تاریخچه تدفین است، به تدوین چارچوبی برای مطالعه تاریخی و جستجوی الگوهایی برای طراحی آرامگاه از طریق گونه شناسی معنایی، کارکردی و کالبدی آرامگاه ها در بستر تاریخی و جغرافیایی در سایه شناخت شخصیت متوفیان پرداخته می شود. در بخش دوم، این چارچوب در قالب جستجوی الگوهای تاریخی برای بازطراحی آرامگاه سعدی آزموده می شود. روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی- تحلیلی با رویکردی کیفی است. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به طراحی و بازطراحی فضاهای آرامگاهی مطلوب کمک نماید.