ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
۹۲۱.

تطبیق مفهوم عشق در غزلیات حمید شیرازی و هوشتگ ابتهاج و انعکاس ان در تک ورقی های عشاق بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق غزل معاصر حمیدی شیرازی هوشنگ ابتهاج رویکرد تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
نیاز بشر به عشق و ذات زیبای آن بی شک یکی از دلایل متقن و اساسی برای به کارگیری از مضمون عشق در اشعار پارسی بوده است. در این میان نمی توانیم از بن مایه های روان شناختی در گرایش انسان به این مبحث غافل باشیم. این پژوهش با هدف بررسی عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدارِ «گراس» به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. همچنین مفهوم عشق در تک ورقی های عشاق بخارا نیز بررسی می شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شعر حمیدی تحت سیطره جریان دنباله دار عشقی قرار داشته که تا آخر عمر هم او را رها نکرده است و اشعار سایه نیز پیوند ناگسستنی با جامعه، عشق، طبیعت و زمان دارد. عشق در اشعار هر دو شاعر سبب درد و تألم بسیار معرفی شده است. حمیدی با سرودن ابیات عاشقانه سعی دارد تاب آوری خود را در برابر اندوه و ماتم ناشی عشق، افزایش دهد. ابتهاج نیز درون مایه شعرش درخصوص عشق ورزی همراه با اندوه است؛ گویی او هم برای تاب آوری بیشتر و رهایی از غم و اندوه ناشی از عشق به شعر پناه آورده است. حمیدی گاه در تنظیم هیجان های عاطفی خود ناموفق است تا حدی که ناامیدی بر او چیره می گردد و لکن هوشنگ ابتهاج در این وادی، پیروزمندانه عمل می کند و بر هیجان های ناشی از عشق چنان چیره می گردد که به خرسندی و رضایت مندی از عشق باوجود اندوه ناشی از آن می رسد. حمیدی در شعرش و در فراق از معشوق، از استراتژی تنظیم هیجان با رویکرد پذیرش، توجه و آگاهی بهره می جوید. در شعر ابتهاج نیز تاب آوری روان تحلیلانه در شعر او بسیار به چشم می خورد و در استراتژی های تنظیم هیجان به درجه ای ارتقا می یابد که برای سازگاری با پیامدهای عشق، آن چنان با آن درهم آمیخته و یکی می گردد که با تمام اندوه و سختی ها، عشق را می ستاید.اهداف پژوهش:بررسی عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدارِ «گراس».بررسی مفهوم عشق در تک ورقی های عشاق بخارا.سؤالات پژوهش:عشق در غزلیات حمیدی شیرازی و هوشنگ ابتهاج مبتنی بر رویکرد هیجان مدارِ «کراس» چگونه می باشد؟مفهوم عشق چه جایگاهی در تک ورقی های عشاق بخارا دارد؟
۹۲۲.

تدوین راهبردهای طراحی شهری توسعه محله شهری خلاق از منظر کارکردی-فضایی، مورد پژوهی: محله سنگ سیاه، شیراز

کلیدواژه‌ها: شهر خلاق محلات شهری مدل سوآت ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی محله سنگ سیاه شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۹
نظریه شهر خلاق سعی دارد تا کیفیتی را شرح دهد که تصویر ذهنی یک شهر را برای شهروندان زیباتر نماید. هدف از مطرح نمون مفهوم کیفیت زندگی در این نظریه، اصلاح تکامل توسعه شهری از مفهوم رشد کمّی به توسعه پایدار شهری است. در واقع، خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند بر کیفیت های زیستن در شهر تاثیرگذار باشد. بنابراین هدف اصلی از این پژوهش ارائه راهبرد جهت تحقق ایده شهر خلاق در محلات شهری و انتخاب استراتژی مطلوب است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه های تحقیق پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش را تمام ساکنان محله سنگ سیاه که بر اساس طرح مطالعاتی محله بندی شهر شیراز برابر با 6355 بوده اند و کارشناسان طراحی شهری تشکیل می دهد. در گروه شهروندان با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 363 نفر به صورت تصادفی ساده و در گروه کارشناسان تعداد 30 کارشناس انتخاب شده است. در این نوشتار برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل SWOT و از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی (QSPM) جهت اولویت بندی استراتژی ها بهره گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصل شده از مدل SWOT موقعیت شاخص های شهر خلاق در بعد کارکردی-فضایی در محله مورد مطالعه با توجه به تمامی عوامل به دست آمده، در موقعیت رقابتی قرار دارد. نتایج به دست آمده از QSPM نشان می دهد که از بین پنج استراتژی مهم، استراتژی تقویت فضاهای سبز محلی در جهت افزایش حضورپذیری افراد و تقویت تعاملات اجتماعی میان ساکنین با کسب بالاترین امتیاز به عنوان بهترین راهبرد شناخته می شود.
۹۲۴.

خوانش نقاشی از طریق نیروهای نهفته در رنگ مبتنی بر فلسفه ژیل دولوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ژیل دولوز نقاشی روابط رنگی رنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۴
ژیل دولوز فیلسوف معاصر فرانسوی، در میان مهم ترین اندیشمندان سده  بیستم جای دارد. دولوز کار نقاشی را رؤیت پذیر کردن نیروهای رؤیت ناپذیر می داند. درواقع، اساس زیبایی شناسی او را می توان زیبایی شناسی نیروها دانست. رؤیت پذیر کردن نیروها از خلال آثاری که بر ماده می گذارند. در نگاه او در هنر نه خلق یا بازتولید فرم ها، بلکه تصرف نیروها اهمیت اساسی دارد. دولوز می خواهد نیروها را به سوی بیشترین حدی که می توانند نه به واسطه مغز بلکه مستقیماً بر روی سیستم عصبی عمل کنند سوق دهد، به جای آن که آن ها را مستقیماً ارزیابی کند. برای انجام این پژوهش از دید صبغه پژوهش و هدف آن، پژوهشگر، نگرش کیفی را انتخاب نموده است. باتوجه به این که موضوع پژوهش حاضر، به صورت میان رشته ای در هنر و فلسفه به بررسی دیدگاه های ژیل دولوز بر روی نقاشی پرداخته است و هدف شناسایی ارتباط میان تعاریف فلسفی دولوز و نقاشی است؛ بنابراین، نوشتار حاضر به لحاظ ماهیت، رویکردی توصیفی تحلیلی را به پیش می برد و روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه اى است. در نهایت پژوهشگر برای نیل به هدف پژوهش با پرداختن به اندیشه دولوز در باب فلسفه و هنر، بررسی شیوه های بیانِ واقعیِ رنگ ها، بیان فضاهای بساوشی، لامسه ای بصری و بصری به بیان روابط رنگ ها که ترکیب آن ها کنش های قدرتمند نقاشی را برمی سازد، می پردازد. تا در نهایت، مخاطب خود را به این نتیجه برساند که به جایگاه محض یک امر واقع تصویری دست پیدا کند.  اهداف پژوهش:شناسایی ارتباط میان تعاریف فلسفی دلوز و نقاشی.خوانش نقاشی از طریق نیروهای نهفته در رنگ براساس فلسفه ژیل دولوز.سوالات پژوهش:ارتباط میان تعاریف فلسفی دلوز و نقاشی چگونه است؟چگونه می توان از طریق نیروهای نهفته در رنگ براساس فلسفه ژیل دولوز نقاشی را بررسی کرد؟
۹۲۵.

جابه جایی جایگاه شاه تهماسب و خسروپرویز در نگاره های خمسه ی شاه تهماسبی (منظومه ی خسرو و شیرین) در جهت تاکید بر هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر صفویه خمسه تهماسبی نگارگری مکتب تبریزصفوی هویت ملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۶
  صفویان در تاریخ ایران بعد از ورود اسلام، با اتکا به سه رکن اصلی مقام ارشاد کامل صوفیان، اعلام مذهب شیعی و تاکید بر احیای هویت ملی، از یک فرقه ی صوفیانه به حکومتی قدرتمند تبدیل شدند. شکوفایی نگارگری مکتب تبریز صفوی، زیر نظر اساتید بزرگ مکاتب هرات و تبریز با حمایت شاهانی همچون اسماعیل اول و تهماسب جانشین وی، منجر به خلق دو نسخه ی ارزشمند تاریخ این هنر، با عنوان شاهنامه و خمسه ی تهماسبی شد. در این میان نقش هنر به عنوان یک عنصر مهم در جهت اهداف تبلیغی و حافظ ایدئولوژی حاکم، غیر قابل انکار می نماید. از این رو، هدف این پژوهش بررسی چگونگی و چرایی پرداختن به جابه جایی شخصیت خسروپرویز و شاه تهماسب در نگاره های منظومه ی خسرو وشیرین از نسخه ی شاه تهماسبی بوده که در طی فرآیند تحقیق به سوالات: 1. اهمیت جایگاه خسروپرویز به عنوان شخصیت منتخب برای این جابه جایی در تاریخ و ادبیات ایران چیست؟ و 2. حضور شاه تهماسب در نگاره های منظومه ی خسروو شیرین چگونه و با چه هدفی بوده است؟، پاسخ می دهد. در جهت نیل به هدف تحقیق، ابتدا به نحوه ی شکل گیری ارکان تحکیم قدرت صفویان و اهمیت و جایگاه خسروپرویز از منظر تاریخ و ادبیات اشاره شده است. با تکیه بر مباحث فوق، متن پژوهش به اشارات مستقیم و غیرمستقیمی اختصاص دارد که به حضور شاه تهماسب در جایگاه خسروپرویز تاکید می کند. در جهت تجمیع داده های فوق، می توان گفت که در نگاره های مورد بحث، شاهد کارکردی فراتر از مصورسازی وابسته متن هستیم و می توان ادعا کرد چنین انتخابی در جهت تاکید بر احیای هویت ملی و بازسازی نقش پادشاهان پرآوازه ی ایران پیش از اسلام بوده که از ارکان تحکیم قدرت در این دوره ی تاریخی محسوب می شود.    
۹۲۶.

واکاوی مفهوم اصالت در معماری مبتنی بر مراتب ادراک از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت ملاصدرا مراتب ادراک معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
بیان مسئله: شناخت اصالت در معماری از موضوعات مهم و چالش برانگیز است، امروزه این موضوع بیشتر در حوزه مرمت و میراث فرهنگی بررسی و اظهارنظر در مورد اصالت یک بنای میراثی به کرات در گفتمان معماری مطرح شده است، اما به دلیل نظرات مختلف، گستردگی حیطه موضوع و عدم وجود معیار هایی دقیق برای پاسخگویی به مسائل مطرح شده در مورد اصالت آثار معماری، این موضوع در عین اهمیت مورد غفلت صاحب نظران واقع شده است، به طوری که در اکثر پژوهش های مرتبط با این موضوع تأثیرپذیری آنها از یکدیگر و تکرار کلیات به چشم می خورد. هدف پژوهش: از منظر این پژوهش یکی از مهم ترین حوزه هایی که می تواند در فهم چیستی اصالت و درک آن به پژوهشگران کمک کند، فلسفه است. مفهوم ادراک در معماری یکی از مهم ترین مسائل این حوزه است و شناخت دقیق آن نقش تأثیرگذاری در بازخوانی فرایند اصالت آثار معماری دارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤال است که مفهوم اصالت در معماری براساس مراتب ادراک در نظریه ملاصدرا واجد چه وجوهی است؟روش پژوهش: در این پژوهش با مبنا قراردادن دیدگاه حکمت متعالیه ملاصدرا به عنوان شالوده نظری با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تعریف مراتب ادراک انسان و شناسایی فرایند تحقق پذیری مراتب اصالت پرداخته و از روش استدلال منطقی تناظر میان مفاهیم اصالت و ادراک در معماری بیان می شود. نتیجه گیری: بنابراین متناظر با سه مرتبه ادراکات حسی، خیالی و عقلی از نظر ملاصدرا، سه مرتبه اصالت در مرتبه صورت، مفهوم و معنا تعریف می شود.
۹۲۷.

حفاظت، مرمت و باززنده سازی بافت تاریخی؛ گامی در جهت توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت تاریخی حفاظت و مرمت شهری توسعه پایدارشهری ساختار اجتماعی - فرهنگی حفاظت فعّال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۸۲
نگاه به بافت ه ای تاریخی در عصر حاضر به طور عمده متوجه ابعاد فرهنگی - اجتماعی در مقابل ابعاد صرف کالبدی است. این تغییر رویکرد از خلال منشورهای جهانی، کاملاً مشهود است. هر دو رویکرد وجه مشترکی دارند که در مقوله حفاظت و احیای بافت های تاریخی قابل مشاهده است. این وجه، متضمن پارادایم های متنوعی است؛ از این رو نگرش ها با ساختارهای کالبدی صلب و غیرقابل انعطاف آغاز می شود و به تدریج به سوی ساختارهای منعطف تر و غیرکالبدی پیش می رود. انگاره ساختارهای منعطف فرهنگی - اجتماعی، حاکی از معرفت انسان به ضرورت توجه بیشتر به این ساختارها و توانمندسازی آن ها در فراسوی دنیای مدرن می باشد. از آنجا که بافت تاریخی، نظامی همگن و متشکل از ساختارهای کالبدی و غیرکالبدی است، بررسی نقش و ویژگی های هر یک و تعامل آن ها با یک دیگر مدنظر است. راهبردهای ساکن یا کم تحرک حفاظت از ساختار کالبدی که گاه در شهرهای کوچک نتایج مطلوب داشته، نمی تواند عیناً در شهرهای بزرگ اثرات موردنظر را دربر داشته باشد. یاری جستن از ساختار فرهنگی اجتماعی، در بافت تاریخی می تواند در توانمندسازی کالبدی و عملکردی بافت موردنظر تأثیر اساسی داشته باشد. این نوشتار با استفاده از روشی استدلالی و استنادی بر آن است تا رابطه بین فضای کالبدی بافت تاریخی با پدیده های فرهنگی اجتماعی را تبیین کند. با توجه به این که یکی از مؤلفه های اصلی عملکرد اجتماعی بافت تاریخی، سکونت است، شکل و گونه خانه، و ریخت بافت نتیجه رویکردی اجتماعی - فرهنگی است.
۹۲۸.

استنساخ کتیبه های سردر مجموعه حسن پادشاه تبریز

کلیدواژه‌ها: آق قویونلو کتیبه سنگی عمارت نصریه حسن پادشاه فتوگرامتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۰
نقش برجسته ها و کتیبه ها از مهم ترین مستندات تاریخی هستند که به شکلی حامل روایات متنوعی اعم از جنگ، پیروزی، فتح، وقوع رویدادی خاص و یا یادواره می باشند که به طور بی واسطه و شفاف، نمایانگر برهه خاصی از تاریخ هستند. در طول زمان بشر با دانستن خاصیت مقاومت و شکل پذیری سنگ، گزارش وقایع را به شیوه های متنوعی، بر روی این ماده ارزشمند ثبت کرده است. این فرایند به طور ابتدایی با ترسیم نقوش ابتدایی در صخره های طبیعی آغاز شده و سپس با هدف ثبت وقایع زمان به صورت حجاری ادامه یافته است. در ابتدا به صورت صخره کند در طبیعت بکر و با خطوطی مانند میخی انجام شده و سپس با پیشرفت مهارت و ابزار، با جزئیات و هنرنمایی بیشتر، در قالب کتیبه ها یا نقوش کنده تزئیناتی در آمده است. مقاله حاضر شامل استنساخ جدیدی از سنگ کتیبه سردر مجموعه مسجد و مدرسه حسن پادشاه واقع در بخش مرکزی شهر تبریز، استان آذربایجان شرقی در میدان صاحب الامر و زیر مجموعه بازار جهانی سرپوشیده است که بر بدنه سنگی مربوط به اواخر سده ی هشت ه.ق نقر شده است. بر روی این کتیبه نقوشی با خط ثلث کنده کاری شده و به سبب عوامل گوناگونی دچار آسیب هایی شده است. مهم ترین سؤالات این پژوهش عبارت است از: متن و نوشته های کتیبه سردر مجموعه حسن پادشاه تبریز چیست و راوی چه اطلاعاتی است؟ این کتیبه چه تغییراتی را از سر گذرانده است؟ استنساخ این کتیبه با هدف دریافت بیشترین اطلاعات از آن چگونه انجام می شود؟ برای دستیابی به پاسخ این سؤالات، علاوه بر مطالعات تاریخی و باستان شناسی، بررسی های میدانی، روش های نوین مستندسازی شامل فتوگرامتری و طراحی دیجیتال انجام شد. پس از انجام مراحل ذکر شده و خوانش متن کتیبه، روند تغییرات صورت گرفته در طول زمان بررسی و مطالعه شد.
۹۲۹.

مطالعه فنّی آرایه های گچی محوطه تاریخی شادیاخ نیشابور (ساختارشناسی سه قطعه آرایه گچی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارشناسی ملاط گچی آرایه های معماری شادیاخ نیشابور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۷۷
در میان آرایه های معماری خراسان، آنچه کمتر شناخته شده، آرایه های گچی یافت شده از شهر قدیم نیشابور است. این آرایه ها متعلق به سده های اولیه اسلام هستند و در ظرافت و تنوع نقش با آرایه های گچی ساسانیان و عباسیان در سامرا برابری می کنند. شادیاخ یکی از محوطه های شهر قدیم نیشابور است که آرایه های گچی بی نظیری از دوران سلجوقی را در خود جای داده است. مطالعات اندکی در رابطه با این محوطه و آرایه های گچی آن انجام شده است. هدف این پژوهش، شناخت فنّی و ساختاری ملاط سه قطعه از آرایه های گچی محوطه شادیاخ است که می تواند گام مهمی در راستای شناخت، معرفی و حفظ این آثار ارزشمند بوده و همچنین در بخش آرایه های معماری اطلس میراث فرهنگی ایران تأثیرگذار باشد. در این راستا از روش تصویربرداری با استفاده از میکروسکوپ پورتابل Dinolite، آنالیز XRD و همچنین SEM-EDS جهت انجام مطالعات فنّی استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فاز های اصلی نمونه ملاط های مورد مطالعه مربوط به ژیپس، کلسیت و کوارتز است. البته در یکی از نمونه ها، انیدریت هم به عنوان فاز اصلی شناخته شده است که این تبدیل فاز در شرایط آب وهوایی نیشابور دور از ذهن نیست. همچنین برای برش راحت تر نقوش آرایه گچی برجسته، هنرمند گچبر برای ساخت ملاط، ملاط کم مایه را انتخاب کرده و کمی بیشتر از حالت معمول، آن را ورز داده است (ملاط گچ نیم کشته). برای ماندگاری بیشتر آن، در زمان اجرای لایه بستر گچی، عملیات ماله کشی از حالت عادی بیشتر بوده و همچنین فشار ماله بر سطح بستر از حالت معمول بیشتر بوده است. درخصوص تغییرات و فرسایش ملاط، برخی از بلور های ژیپس به مرور زمان به انیدریت تبدیل شده و در برخی نمونه ها، ریزبلور ژیپس بر روی بلور های اصلی تشکیل شده است.
۹۳۰.

تجربه زیباشناختی حافظ به مثابه تجربه معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیباشناختی حافظ وحدت عرفانی اثر هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۸۰
تجربه زیباشناختی و ماهیت و ابعاد آن از دغدغه های مهم اندیشمندان فلسفه هنر و زیبایی شناسی در گفتگوهای معاصر است که نقطه ثقل توجه در اغلب توغلات در این زمینه، به هنرمند و محمل ظهور تجربه زیباشناختی او یعنی اثر هنری اختصاص دارد. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی ماهیت تجربه خاص زیباشناختی ظهور یافته در آثار حافظ است. از آنجا که حافظ از صنادید اصیل و بی مثال عرصه هنر این سرزمین و در عین حال، به عقیده بسیاری، لسان الغیب و دارای دریافت های ربانی است، مختصات تجربه زیباشناختی وی با هدف تنویر نقش عرفان و معنویت در تعالی نگاه زیباشناختی هنرمندان، دارای اهمیت پژوهشی است. برهمین مبنا پرسش پژوهش حاضر این است که تجربه زیباشناختی حافظ با توجه به بستر عرفانی ادراک او دارای چه ابعادی بوده و چگونه قابل تبیین است؟ مسئله مذکور از طریق منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی و مبتنی بر آرای صاحب نظران عرصه زیباشناسی، ادبیات و عرفان مورد مداقه قرار گرفته و یافته ها حاکیست، نظر به سه مقوله موجود در فرایند تجربه زیباشناختی، یعنی گستردگی و عمق ادراکات، حضور عاشقانه در جهان و قرب به هستی و مراتب آن، و قرابت معنادار و عمیق این سه مفهوم با شرایط وحدت تبیین شده در عرفان اسلامی که در جان جهان جریان داشته و در ابیات حافظ و نوع نگاه زیباشناختی او نیز ساریست، می توان تجربه زیباشناختی شاعر را به یمن یگانگی تام با حقیقت واحد، صورتی از تجربه ای معنوی دانست. حافظ تمام امور جهان را به منزله پدیدارهای خوش منظری ادراک می کند که تنها در خدمت حکایت از رخ واحد حق بوده و سراسر از او می سرایند و از همین رهگذر سطح عالی وحدت عرفانی وی در تلاقی با تجربه زیباشناختی هنرمندانه، موجد صورتی صبیح از تجربه زیباشناختیِ معنوی است.
۹۳۱.

واکاوی الگوهای فضاهای آستانه ای در بافت قدیم شهر بابل بر اساس نظریات الکساندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه عمومی حوزه خصوصی آستانه و الگو نظریه کریستوفر الکساندر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۷۱
بیان مسئله: به مرور زمان از اواسط دوره قاجار تا دهه اول حکومت پهلوی، فضاهای عمومی و خصوصی، سلسله مراتب فضایی بین این دو و کالبدشان تغییر یافته و سبکی تلفیقی به وجود آمده است. یکی از فضاهایی که دستخوش تغییرات شده، فضای آستانه ای است که به عنوان یک مفهوم و کالبد، می تواند طیف وسیعی از مفاهیم مرتبط با عرف و فرهنگ را در برگیرد و فضا را واجد کیفیت کند. در باب اهمیت فضای آستانه ای می توان به دردسترس بودن فضای عمومی و ادغام آن با فضای خصوصی و ارتباط آن با کیفیت محیط شهری اشاره کرد تا جایی که کریستوفر الکساندر در مجموعه کتاب های سرشت نظم به مفاهیمی از حوزه معماری اشاره دارد که یکی از آنها مفهوم پیچیده آستانه است. هدف پژوهش: هدف از این مقاله، بررسی طبقه همکف و اول در مناطق مسکونی از منظر ارتباط با فضای عمومی در مقیاس ساختمان و همچنین ارتباط بین محلات و ساختمان ها با یکدیگر در مقیاس خیابان و انطباق آن با نظریات کریستوفر الکساندر در زمینه آستانه است. ازاین رو این پژوهش عمدتاً بر فضاهای آستانه ای تمرکز می کند و الگوهای بین این دو مؤلفه را مبتنی بر نظریه کریستوفر الکساندر بررسی می کند.  روش پژوهش: فرایند این پژوهش کیفی است و داده های آن با بررسی ادبیات موجود، مصاحبه و مطالعه مدارک ثبت شده (اسناد، نقشه ها و تصاویر)، مشاهده شخصی، عکاسی، ترسیم و تحلیل وضعیت موجود فضاهای آستانه ای جمع آوری شده است. بخش تاریخی شهر بابل در استان مازندران به عنوان مطالعه موردی این پژوهش انتخاب شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که سلسله مراتب دسترسی به فضای خصوصی خانه از فضای عمومی شهری و ارتباط بین محلات مسکونی در دوران قاجار باوجود تأثیر مدرنیته بر معماری آن دوران، منطبق بر نظریه الکساندر و متناسب و درخور با عرف، فرهنگ و نیازهای ساکنان بوده است. 
۹۳۲.

فراتحلیل مطالعات حاکم بر رویکرد شهر ۱۵ دقیقه ای با تکیه بر مطالعات جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر 15 دقیقه ای مفهوم پردازی ابعاد کلیدی فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۰
رویکرد شهر ۱۵ دقیقه ای پس از شیوع کووید-۱۹ به عنوان یک رویکرد شهرسازی پساکرونا مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرارگرفت. پژوهشگران نیز با توجه به مقیاس مطالعه، زمینه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، نوع مطالعه و رشته تحصیلی (برنامه ریزی شهری، طراحی شهری، جغرافیا، حمل ونقل) به گونه ای متفاوت به این مفهوم پرداخته اند. این تنوع در دیدگاه، چالش های متعددی ایجاد می کند. از این روی، پژوهش حاضر سعی دارد تا با بازشکافی موضوع، گامی در جهت روشن تر شدن ابعاد این مفهوم و کاربردهای آن بردارد. هدف این پژوهش ارائه پایه و اساس نظری عمیق و قوی جهت پیشبرد تحقیقات مفهوم شهر ۱۵ دقیقه ای است. در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است. برای محدودسازی جستجو، تنها جستجوی کلیدواژه ها در عنوان مقالات درنظر گرفته شد. 106 مقاله مورد تجزیه و تحلیل موجز قرار گرفت؛ که از این تعداد ۴ مقاله فارسی و 102 مقاله انگلیسی بوده اند. براساس نتایج این پژوهش، این رویکرد از چهار بعد تراکم، تنوع، مجاورت و دیجیتالی شدن شکل یافته است و در بیشتر مطالعات با تحلیل دسترسی به امکانات مورد نیاز شهروندان پیش رفته است. در روش شناسی این مفهوم هر سه رویکرد کمی، کیفی و آمیخته مشاهده می شود؛ با این تفاوت که تعداد مقالات آمیخته با اختلاف کمی، بیشتر است. مقیاس شهر و پس از آن محله بیشترین مقیاس مورد استفاده در مقالات بررسی شده، بوده اند؛ چرا که کلیدواژه های مورد استفاده در این پژوهش طیف وسیعی از شهر/ محله ۱۵ دقیقه ای و یا شهر/ محله ۲۰ دقیقه ای را شامل شده اند. این رویکرد به معیارهای متفاوتی وابسته است که در این مقاله به ۵ بعد عوامل فردی، زیست محیطی، تسهیلاتی و خدماتی، کالبدی و ادراکی-اجتماعی تقسیم بندی شده اند. با توجه به جستجوهای انجام شده این رویکرد در ایران در موارد بسیار کمی مورد استفاده قرار گرفته است و فرصت مطالعات بیشتر برای پژوهشگران و متخصصان شهرساز وجود دارد.
۹۳۳.

خوانش هرمنوتیکی نقش و متن در دو کاشی ایلخانی با تکیه بر آرای اریک هرش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کاشی زرین فام کاشی های ایلخانی هرمنوتیک اریک هرش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۴
هرمنوتیک مدرن که اریک هرش یکی از پایه گذاران آن است، در واقع پلی میان هرمنوتیک سنتی و هرمونتیک فلسفی است. هرمنوتیک سنتی قائل به اصالت نیت مؤلف در تفسیر آثار بود و در مقابل هرمنوتیک فلسفی مخاطب را در تفسیر اثر هنری شریک دانسته و به تعداد مخاطبان آگاه، تفسیر اثر هنری را قابل قبول دانستند. اریک هرش معتقد است با استفاده از مراحل سه گانه ی معنای ظاهری، حدس اولیه و تفسیر اثر، مخاطب می تواند به نیت مؤلف نزدیک شود؛ به عبارت دیگر مقصد همان نیت مؤلف (هرمنوتیک سنتی) است؛ اما می توان از مسیرهای مختلف (هرمنوتیک فلسفی) به آن نزدیک شد. بسط این دیدگاه موضوع پژوهش حاضر است که با هدف شناسایی بیشتر کاشی های ایلخانی دو نمونه از کاشی های مکشوفه از امامزاده جعفر (ع) دامغان را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای آرای هرمنوتیکی اریک هرش صورت گرفته است. بر این مبنا مراحل تفسیر آثار را با استفاده از ارتباط متن و تصویر پیموده تا به معنای اثر و نیت مؤلف نزدیک شود. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها است که چه ارتباطی بین متن و نقوش کاشی های ایلخانی وجود دارد؟ و چگونه می توان با استفاده از روش هرمنوتیک مدرن به این ارتباط پی برد؟ از نتایج این پژوهش می توان به ارتباط بین علوم رایج در این دوره از جمله ستاره شناسی و نقوش کاشی ها، اشاره کرد و این که در این کاشی ها نقوشی مطابق با نجوم و صورت-های فلکی استفاده شده است.
۹۳۴.

رابطه بین معناشناسی هویتی و آرایه های متأثر از جهان بینی اسلامی در معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی هویتی جهان بینی اسلامی اصول معماری ایرانی وحدت و هندسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۹
معماری هنری است که با سبک زندگی افراد، روحیات، فرهنگ، دین و آداب و سنن یک ملت کاملاً عجین است. بدین ترتیب، تمامی ابعاد بینشی و دانشی یک ملت در کالبد معماری آن ها - یا حداقل در مقطعی از زمان- در آن بروز پیدا می کند. در جهت پاسخ به سؤالات پژوهش حاضر با استفاده از روش پژوهش کمی و کیفی و پس از مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به روش تحلیل محتوا، مؤلفه های شاخص معناشناسی در کالبد معماری و هویت مداری به دست آمد. مشخص گردید مؤلفه «هندسه و وحدت» با انطباق عناصر هویت ساز کالبدی با بیشترین میانگین وزنی 0.370955 و  0.266496 مشخص و بر این اساس، رابطه هندسه و وحدت با انطباق بافت و زمینه، وحدت و یگانگی و خلاقیت و نوآوری تعریف گردید. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش دو مؤلفه «وحدت و هندسه» منتج از اصول معماری اسلامی در قالب کالبد با کاراکترهای «خلاقیت و انطباق با پس زمینه و بافت» ارتباط معنادار برقرار کرده اند. بر همین مبنا، معماری را باید همچون خودِ انسان دارای مراتب خاصی دانست. لذا لازم است به جهت رسیدن به معماری ای با بالاترین درجه، که همان معماری پایا و جاویدان است، معرفت وجودی معمار نیز با بنا و اثر خود مرتبط شود.اهداف پژوهش:بررسی رابطه میان معناشناسی هویتی و آرایه های جهان بینی اسلامی است.بررسی معناشناسی هویتی از منظر معماری اسلامی.سؤالات پژوهش:چه رابطه ای میان معنا شناسی هویتی و آرایه های متأثر از جهان بینی اسلامی در معماری وجود دارد؟معناشناسی هویتی از منظر معماری اسلامی چیست؟
۹۳۵.

تحلیل تحقق پذیری شاخص های توسعه گردشگری دوستدار کودک در مجتمع های تجاری تفریحی، نمونه مورد مطالعه: مجتمع تجاری تفریحی گردشگری خلیج فارس یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری شهری کودک دوستدار کودک شهر یزد مجتمع های تجاری تفریحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۶۴
ظهور گردشگری دوستدار کودک از مظاهر پاسخ به نیازهای کودکان به فراغت و هماهنگ با تغییرات سبک زندگی بوده است. با توسعه شهر، افزایش جمعیت و تغییرات روزافزون در حوزه فراغت و مصرف، مجتمع های تجاری تفریحی وارد چرخه گردشگری و فراغت شهروندی شده اند. طراحی نامناسب و بی توجهی به نیاز کودکان در این فضاهای شهری سبب بروز خستگی، ناهنجاری های رفتاری در کودکان و خلق تجربه ای نامطلوب می شود که می تواند بر تجربه همراهان، سایر بازدیدکنندگان و گردشگران تأثیری منفی بگذارد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل تحقق پذیری مؤلفه های کلیدی توسعه دوستدار کودک در مجتمع های تجاری تفریحی به عنوان یک بخش و زیرسیستمی از گردشگری بپردازیم. مورد مطالعه ما، مجتمع تجاری، تفریحی و گردشگری خلیج فارس یزد است. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته در دوفاز متوالی انجام پذیرفته است. فاز نخست پژوهش، کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیان است که برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از تکنیک تجزیه و تحلیل تم کلارک و براون استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته از ۳۱ تن از خبرگان حوزه گردشگری کودک، معماری و طراحی فضاهای دوستدار کودک و روان شناسی کودک که به روش هدفمند و به صورت ارجاع زنجیره ای انتخاب شده بودند، گردآوری شد. فاز دوم پژوهش کمی است که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل شکست و اثرات آن استفاده گردیده است. نتایج پژوهش طی فراگرد تحلیل تم که شامل پنج مرتبه مرور مستمر رفت و برگشتی بین مجموعه داده ها و خلاصه های استخراجی کدگذاری شده بود، منجر به شناسایی ۳۹ مقوله درقالب  هفت مقوله اصلی «تسهیلات و امکانات فیزیکی، مدیریت و برنامه ریزی، ایمنی و احساس امنیت، نیازهای آموزشی و خودشکوفایی، نیازهای اجتماعی و فرهنگی، نیازهای بصری و ظاهری و تفریحات، سرگرمی ها و رویدادهای اجتماعی» گردید. همان طور که نتایج تکنیک FMEA نشان می دهد، مقوله تدوین آیین نامه ای مدون برای برنامه ریزی و مدیریت مکانی در حوزه کودک با ۵۸/۳۷۰ ضریب RPN اولویت ۱، مقوله های توجه به مقیاس های کودکان در طراحی فضا، طراحی فضای تعاملات کودکانه به منظور ادغام اجتماعی و برانگیختن حس تعلق فضایی در کودک ، ساخت محیطی ایمن از نظر جسمانی، اولویت های بعدی را دریافت کردند. این مقوله ها مربوط به مقوله های اصلی مدیریت و برنامه ریزی، نیازهای بصری و ظاهری و امنیت بودند. این مقوله ها همگی بر بهبود قابلیت های مجتمع تجاری _ تفریحی اشاره دارند. ازآنجایی که نیازهای کودکان پویایی زیادی از خود نشان نمی دهند، لازم است با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب در بخش خصوصی و دولتی توسعه گردشگری کودک مدنظر قرار گیرد.
۹۳۶.

تحلیل ساختار طرح و نقش قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار طراحی نقش مایه قالیچه عشایری خراسان جنوبی عشایر بلوچ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۸۲
 استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از مراکز مهم تولید قالیچه های عشایری ایران به شمار می رود. قالیچه های عشایری این استان عموماً توسط ایلات بلوچ و طوایف عرب ساکن در جغرافیای این استان بافته می شوند. مسئله اصلی پژوهش حاضر، تحولات سریع روی داده در شیوهٔ زندگی عشایر و فراموشی طرح ها و نقوش سنتی و اصیل قالیچه های عشایری بافت این استان است. بر این اساس سوالات پژوهش نیز عبارتند از: ساختارهای طراحی رایج در قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی کدامند؟ نقش مایه های رایج در قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی کدامند؟ هدف تحقیق، شناسایی و مستندسازی ساختار طراحی و تنوع نقوش قالیچه های عشایری بافت استان خراسان جنوبی است. بدین منظور با انجام مطالعات میدانی، تعداد 16 نمونه از قالی های اصیل عشایری بافت استان خراسان جنوبی براساس جغرافیای تولید آن ها شناسایی و به شیوهٔ توصیفی- تحلیلی و به روش استقرایی در راستای سوالات پژوهش تحلیل شدند. نتایج بیانگر است که حوزه های تولید قالی در این استان، دارای ساختارهای متنوعی ازجمله لچک ترنجی، تصویری، درختی، محرابی، ترنج دار، واگیره ای و لچک دار هستند. نقش مایه های رایج در قالیچه های عشایری استان نیز شامل گل ابر، فتح اللهی، مرغی، طاووسی، لچک دار گوشه سفید، گل کشمیری، مددخانی، دو گل، چپات اشتر، بازوبندی، گلدانی، گل کاشان، کاج، و پرجلکی هستند. بیش ترین فضای مورداستفاده در نقش پردازی قالیچه ها به نقوش انتزاعی و شکستهٔ برگرفته از محیط پیرامون اختصاص دارد. با توجه به نوع سبک زندگی، استفاده از نقوش گیاهی منطقه مانند انواع گل، بته، نقوش حیوانی مانند بز، شتر، مرغ، اسب و انواع نقوش انتزاعی برگرفته از اشیاء پیرامون در قالیچه ها مشاهده می شود.
۹۳۷.

تبیین چارچوب مفهومی فضای شهری سالم بر اساس اصول شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر سالم شهر هوشمند فضای شهری تحلیل محتوا ماتریس گولر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۱
در دنیای کنونی، فضاهای شهری از یک طرف و شهروند معاصر از طرف دیگر به شدت تحت تأثیر فضاها و تکنولوژی های هوشمند و مجازی قرارگرفته است. از این رو تأمین فضاهایی که بتواند هم زمان با پاسخگویی به نیازهای سلامتی انسان معاصر، توجه ویژه به بعد هوشمندی زندگی معاصر داشته باشد، بسیار حائز اهمیت می باشد. پژوهش حاضر با هدف تببین مؤلفه های مؤثر بر فضای شهری سالم هوشمند و ارائه یک چارچوب مفهومی عام در این راستا به این موضوع پرداخته است. پژوهش از منظر هدف گذاری کاربردی و از لحاظ ماهیت اطلاعات و شیوه تحلیل آنها، کیفی است و در زمره پژوهش های اسنادی و درنهایت برمبنای روش تحقیق آمیخته می باشد. در این راستا ابتدا ابعاد و مؤلفه های شهر سالم و شهر هوشمند که از سوی صاحب نظران و حرفه مندان گستره دانش شهرسازی مطرح شده است، جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوا، کدگذاری و چارچوب عام شهر سالم و شهر هوشمند احصا می شود. در مرحله بعدی، شاخص های احصا شده در مرحله اول، تجمیع شده و با استفاده از معیارهای 5 گانه و با روش ماتریس گولر، امتیازدهی و رتبه بندی می شوند و «چارچوب مفهومی عام فضای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند» تبیین می شود. در گام سوم با استفاده از شاخص کاپا، کنترل کیفیت چارچوب استخراجی، انجام می شود و شناسنامه شاخص ها ارائه می گردد. این چارچوب متشکل از 5 بعد اقتصادی (1 مولفه، 3 شاخص)، اجتماعی (3 مولفه، 13 شاخص)، مدیریتی (1 مولفه، 4 شاخص)، کالبدی (5 مولفه، 26 شاخص) و زیست محیطی (2 مولفه، 5 شاخص) می باشد. بر اساس امتیازات نهایی، بعد زیست محیطی با امتیاز 9.4، بعد کالبدی با امتیاز 8.6، بعد اجتماعی با امتیاز 8، بعد اقتصادی با امتیاز 7.6 و بعد مدیریتی با امتیاز 6.9، به ترتیب اهمیت در برنامه ریزی فضای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند باید مورد توجه قرار بگیرند.
۹۳۸.

«دروازه خدایان»، «دروازه پدران» و ترازوی کیهانی بر کاسه عصر آهن لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفرغ لرستان دروازه خدایان دروازه پدران میترا کیوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
گمانه زنی درباره دین تولیدکنندگان مفرغ های عصر آهن لرستان همواره با نظرات متناقضی همراه بوده است. تحلیل نقوش سماوی روی مفرغ های لرستان می تواند بخشی از ابهامات موجود در این باره روشن سازد. در میان مفرغ های لرستان کاسه اختری مملو از نقوش سماوی وجود دارد. در مقاله حاضر برای نخستین بار نقوش سماوی دو بخش 4 و 8 این کاسه براساس مفاهیم میتولوژیک ادیان هندوآریایی و منابع متنی ایران باستان تفسیر شدند. روش پژوهش «توصیفی-تحلیلی» است و داده های پژوهش از منابع موزه ای و کتابخانه ای گردآوری شدند. طبق یافته های پژوهش دو بخش (الف)4 و 8 رمزی از دو کفه ترازوی کیهانی هستند و دو بخش (ب)4 و 8 کاسه بر دروازه های کیهانی «پدران» و «دیوان» دلالت دارند. مرکز کاسه رمزی از قطب آسمان و «دروازه خدایان» است. کسی که به واسطه تشرّف به اسرار کبیر به مرکز وجود خویش و به مرکز هستی بازگشته بود، با عبور از «دروازه خدایان» با ذات خدا یگانه می گشت. از «دروازه پدران» اما دوباره به گیتی بازمی گشتند. در سنت ایرانی به ترتیب دو خدای «میترا» و «کیوان» نگاهبانی از دو دروازه «خدایان» و «پدران» را برعهده داشتند. چنین می نماید که بر کاسه برخلاف سنت هندی «دروازه خدایان» با سمبولیسم قطبی ارتباط دارد، نه با سمبولیسم خورشیدی.
۹۳۹.

بازنماییِ معلولیت جسمی به عنوان نمادی از اختلال هویت در فیلم های انیمیشن با تمرکز بر فیلم من بدنم را گم کردم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انیمیشن معلولیت هویت بدن مندی من بدنم را گم کردم مایک الیور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
انیمیشن می تواند با خلق جهان هایی زنده یا تخیلی پیش تصورات اجتماعی را به چالش بکشد یا تقویت کند. این مقاله، با رویکردی کیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، پیش تصورات اجتماعیِ مربوط به معلولیت، و نحوه ی بازنمایی آن در فیلم های انیمیشن را بررسی می کند. در این مسیر، نحوه ی بازنماییِ معلولیت به عنوان نمادی از اختلال هویت در فیلم من بدنم را گم کردم ساخته ی جرمی کلاپین با استفاده از منابعِ کتابخانه ای، تجزیه وتحلیل فیلم به کمکِ مفاهیم مرتبط با معلولیت از منظرِ مدل اجتماعیِ معلولیت مایک الیور مطالعه و تحلیل شده، همچنین رابطه ی بین جسمیت و هویت مورد کاوش قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد، رابطه ی میان فرم بدن و هویت با ادراکات و نگرش های اجتماعی نسبت به ناتوانی درهم تنیده است. همچنان که در بررسی این رابطه در انیمیشنِ من بدنم را گم کردم نیز ملاحظه می شود که معلول شدنِ جسمی شخصیت اصلی داستان باعث شکل گیری هویتی جدید در او می شود؛ هویتی که الزاماً خدشه دار شده و منفی نیست، بلکه چیزی کاملاً متفاوت از زمانی است که بدن او کامل و یکپارچه بود. جداشدن بخشی از جسم او و سپس ادامه یافتنِ زندگی بدون آن، به وی نشان می دهد که می تواند گذشته را رها کند و مانند دست قطع شده، چیزی جدا از موجودیت پدر ومادرش باشد.
۹۴۰.

اپرت های فارسی دوران مشروطه از منظر جهان محلی شدن (اپرت های رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد، الهه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اپرا اُپرت فارسی جهانی شدن جهان محلی شدن نفوذ فرهنگی فرهنگ پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۰۴
در سال های پایانی قرن سیزدهم شمسی تحت تأثیر تغییرات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب مشروطه، گونه های جدیدی از نمایش در ایران شکل گرفتند که در ارتباط کامل با موسیقی قرار داشتند. در این مسیر ابتدا اُپرت های عصر مشروطه، تحت تأثیر اُپرت های قفقازی خلق شدند و سپس طی چند دهه فعالیت در زمینه ساخت اپرت در ایران با فراهم آمدن شرایط تحصیلات آکادمیک در حوزه آواز غربی در هنرستان موسیقی، شرایط برای تولید اولین اُپراها در ایران ایجاد شد. هدف از این پژوهش پاسخ دادن به این پرسش است که اپرت های عصر مشروطه چه تأثیراتی از نمونه های غربیِ اپرا و اپرت پذیرفته اند و چگونه مسیر بومی شدن پدیده جهانی اپرا در آنها رخ داده است؟ از این رو به مطالعه سه اپرت رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد و الهه، بر پایه نظریه جهان محلی شدن و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای پرداخته شده است. از نتایج مقاله حاضر می توان به این موضوع اشاره کرد که اپرت های پس از مشروطه به عنوان گونه جهان محلی شده اپرتِ غربی در ایران بوده اند. این گونه جهان محلی شده که «اپرت فارسی» نام گرفت، تحت تأثیر نفوذِ فرهنگی اپرت غربی، بخش مهمی از حیات موسیقایی ایران در سه دهه ابتدایی 1300 ه.ش را تشکیل داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان