فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to compare the effectiveness of group compassion training and group choice theory training on mindfulness and needs satisfaction in couples at risk of divorce in Rasht. Methods: This research employed a quasi-experimental design with a pre-test, post-test, and control group, including a follow-up phase. The statistical population consisted of couples at risk of divorce who referred to counseling centers approved by the Welfare Organization of Rasht in 2023. A total of 60 participants were selected through convenience sampling and randomly assigned to two experimental groups (compassion training and choice theory training) and one control group (20 participants in each group). The research utilized the Mindful Attention Awareness Scale (MAAS) and the Basic Psychological Needs Satisfaction Scale as the main instruments. Both interventions were conducted in eight 90-minute sessions. Data were analyzed using repeated measures ANOVA with SPSS 26. Findings: The results revealed significant differences in the effectiveness of group compassion training and group choice theory training (p < .01). Group compassion training was found to be more effective than choice theory training in improving mindfulness and needs satisfaction. Both training types significantly impacted mindfulness and needs satisfaction in couples at risk of divorce (p < .01). Conclusion: Both group compassion training and group choice theory training were effective in improving mindfulness and needs satisfaction among couples at risk of divorce, with compassion training showing greater effectiveness. These findings suggest that compassion training may provide a more suitable approach for enhancing psychological well-being in couples facing marital challenges.
Analyzing Mental Constructs of Communication in Iranian Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study is to examine the sources that shape mental constructs in the minds of the participants and their strategies for bringing their own lives closer to that of a successful marriage. Methods: This study employs a qualitative method. Research data were collected through 30 in-depth interviews with 15 Tehranian couples. The data were coded using MAXQDA software, version 2020. The number of participants was determined upon reaching saturation. In the first stage of coding, a total of 860 codes or initial concepts were extracted from the interview transcripts. Findings: The findings of the study indicate that mental constructs of marriage are acquired, modifiable, and constructed entities that are the result of family upbringing and parental relationships, the dominant society and culture, and personal experiences after marriage. The strategies provided by participants for maintaining or achieving a successful marriage amounted to 51 suggestions and strategies, with the highest levels of agreement and recurrence around concepts such as patience, mutual respect, learning problem-solving skills, self-restraint, and communication. Conclusion: This study highlights that mental constructs of successful marriage are shaped by family, lived experiences, and societal influences, emphasizing the importance of empathy, mutual respect, and communication for marital satisfaction and stability.
تحلیل مسیر رابطه بین جنسیت، سطح تحصیلات و دینداری با عمل به باورهای دینی و نشاط اجتماعی در بین مسلمانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
235 - 268
حوزههای تخصصی:
دین، فرهنگ و استعاره های مفهومی با تعیین علل ارزشی و ضد ارزشی احساسات، به کنترل و ساماندهی احساسات و افزایش شادمانی کمک می کند؛ لذا، هدف پژوهش حاضر، تحلیل تأثیر جنسیت، تحصیلات و دین داری بر رابطه عمل به باورهای دینی و نشاط اجتماعی در مسلمانان ایرانی است. پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی همبستگی بود. از بین کلیه مسلمانان ایرانی ۳۹۸ زن و مرد با سطوح تحصیلی مختلف به صورت در دسترس، پرسشنامه آنلاین دین داری گلاک و استارک (۱۹۶۵)، آزمون عمل به باورهای دینی (معبد) و پرسشنامه نشاط اجتماعی را تکمیل کردند. یافته ها نشان می دهد که جنسیت، تحصیلات، و عمل به باور دینی تأثیر مثبت و معناداری بر نشاط اجتماعی و دین داری دارند (۰۵.>p). همچنین، دین داری بر نشاط اجتماعی و عمل به باور دینی بر تحصیلات و جنسیت نیز تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۵.>p). اثر عمل به باور دینی بر نشاط اجتماعی با میانجی گری جنسیت و تعدیل تحصیلات معنادار است (۰۱.>p)، اما با میانجی دین داری معنادار نیست (۰۵.<p). همچنین اثر عمل به باور دینی بر دین داری از طریق تحصیلات و جنسیت معنادار است (۰۵.> p). با این حال، تحصیلات و جنسیت از طریق دین داری تأثیر معناداری بر نشاط اجتماعی ندارند (۰۵.<p). همچنین، عمل به باورهای دینی از طریق دین داری یا جنسیت/تحصیلات، و نیز جنسیت از طریق دین داری تأثیر معناداری بر نشاط اجتماعی ندارد (۰۵.<p). در نتیجه، عمل به باورهای دینی، با فراهم کردن حمایت اجتماعی و احساس معنای زندگی، به طور مستقیم باعث افزایش نشاط اجتماعی می شود درحالی که باورهای دینی به طور غیرمستقیم و به ویژه تحت تأثیر عواملی مانند جنسیت و تحصیلات می توانند بر نشاط اجتماعی تأثیر بگذارند. تحصیلات و جنسیت بر شدت و نوع رابطه بین دین داری و نشاط اجتماعی تأثیر دارند.
Effect of AI-Scaffolded Learning-Oriented Assessment on EFL Learners’ Vocabulary learning
حوزههای تخصصی:
Given the transformative potential of technology-enhanced methods in language education, this study investigated the effect of AI-scaffolded learning-oriented assessment (LOA) on Iranian EFL learners' vocabulary acquisition. A quasi-experimental design was employed, with 40 male intermediate-level learners non-randomly assigned to an experimental group (AI-supported Nearpod platform with adaptive scaffolding) and a control group. The Oxford Placement Test ensured homogeneity, while the Vocabulary Knowledge Scale measured vocabulary gains. The experimental group received AI-driven scaffolding, including real-time adaptive feedback, tiered support, and interactive peer-review tasks aligned with LOA principles. Statistical analysis revealed a significant difference in post-VKS scores (M = 130.05) for the experimental group compared to the control group (M = 99.85), with a large effect size (t = 39.38, p < .001, d = 1.96). These results demonstrate that AI-scaffolding, when integrated with LOA, substantially enhances vocabulary learning by personalizing feedback and promoting active engagement. The study highlights the efficacy of AI tools like Nearpod in EFL contexts while underscoring the importance of pedagogical design, such as balancing automation with teacher guidance, to maximize learning outcomes. These findings advocate for the strategic adoption of AI-scaffolded LOA in language curricula, though challenges like digital literacy and equitable access warrant further exploration.
طراحی یادگیری سیار مبتنی بر رویکرد استیم و تأثیر آن بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
39 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، طراحی یادگیری سیار مبتنی بر رویکرد استیم و تعیین تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی پایه ششم ابتدایی بود. تحقیق کاربردی و کمی و از نوع شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 70 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف 35 نفر در گروه کنترل و 35 نفر دیگر در گروه آزمایش به جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها کمی از آزمون محقق ساخته استفاده گردید. جهت تحلیل داده های کمی و آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که تفاوت بین نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل در سطوح یادگیری (تحلیل، ارزشیابی و آفرینش) درس ریاضی معنادار می باشد. بنابراین طراحی یادگیری سیار مبتنی بر رویکرد استیم، بر یادگیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس ریاضی تاثیر دارد.
اثربخشی رویکرد آموزش ترکیبی در تدریس درس فارسی دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به ارزیابی اثربخشی رویکرد آموزش ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در درس فارسی در سال تحصیلی 1402-1403 اختصاص دارد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان ورامین تشکیل دادند. نمونه آماری شامل دو کلاس به عنوان گروه آزمایش و گواه بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت یک سال تحصیلی تحت آموزش ترکیبی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه آموزش های معمول را دریافت نمود. ابزار جمع آوری داده ها، آزمون پیشرفت تحصیلی بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از هر دو گروه اخذ شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش چشم گیری داشته است. همچنین، آزمون تی مستقل تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه نشان داد. نتایج تحلیل کوواریانس نیز با کنترل اثر پیش آزمون، تأثیر مثبت و معنادار رویکرد آموزش ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش را تأیید نمود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد آموزش ترکیبی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در درس فارسی استفاده شود. این رویکرد با ترکیب روش های آموزشی سنتی و نوین، امکان یادگیری فعال و تعاملی را برای دانش آموزان فراهم آورده و به تقویت درک مفاهیم کمک می نماید.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی در زنان دچار طلاق هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
195 - 207
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی در زنان دچار طلاق هیجانی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیر 2 ماهه بود. جامعه آماری زنان دچار طلاق هیجانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر گرگان در سال 1402 بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، تمامیت خواهی زوجی شیا و اسلنی (1999) و طلاق هیجانی گاتمن (2008) بود. گروه آزمایش 1 واقعیت درمانی، گروه آزمایش 2 درمان هیجان مدار را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد واقعیت درمانی و درمان هیجان مدار بر کاهش باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی در زنان دچار طلاق هیجانی اثربخش بود (0/05>p). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که واقعیت درمانی تاثیر بیشتری دارد (0/05>p). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی با حذف کنترل گری بیرونی، توجه به رفتار کلی و انتخاب شده برای حل تعارضات در زندگی روشی مؤثرتر و کارآمدتر در کاهش باورهای غیرمنطقی و تمامیت خواهی زوجی است و می تواند توسط درمانگران در مداخلات خانواده استفاده گردد و در نتیجه به بهبود روابط زناشویی کمک نماید.
بررسی روان شناختی شخصیت در داستان کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی بر اساس نظریه اریکسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
22 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در روانشناسی بعد شخصیتی انسان هاست. نظریه پردازان بسیاری در این زمینه مطالعه نموده و نظریات متعددی را ارائه کرده اند. یکی از این نظریه پردازان اریک اریکسون است. به عقیده او شخصیت افراد در مراحل مختلف به طور وسیع و گسترده در تعامل اجتماعی رشد پیدا می کند و انسان در هر مرحله ای از زندگی و شکل گیری شخصیت خود، در انباشتی از تلاش فردی، اجتماعی و جهت گیری روانی خاص قرار می گیرد. بنابراین نظریه «مراحل هشت گانه زندگی انسان» ترسیم شده است. حمیدرضا شاه آبادی داستان نویس معاصر حوزه کودک و نوجوان در زمینه شخصیت پردازی داستانی بسیار موفق بوده اند. به همین دلیل تلاش نگارنده حاضر این است که شخصیت داستان کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی را بر اساس نظریه شخصیتی اریکسون بررسی و تحلیل نماید. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. بر اساس نتایج به دست آمده مطالعه داستان این نویسنده، ما را در درک و شناخت بهتر ویژگی ها و روحیات اشخاص داستان، به ویژه کودکان و نوجوانان یاری می دهد. در داستان های حمیدرضا شاه آبادی دو مرحله اول نظریه اریکسون از هشت مرحله نظریه اریکسون در شخصیت های داستان های کودک و نوجوان دیده نشده است.
شناسایی مشتریان سودآور بر اساس مدل RFM و تنوع محصولات در پلتفرم های خرده فروشی آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کننده یک جنبه حیاتی از استراتژی بازاریابی است که شامل درک عادات خرید، انگیزه ها و ترجیحات مشتریان است. درک بهتر رفتار مشتری از طریق روش های نوآورانه ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات مشتریان، تدوین استراتژی های اثربخش تری را موجب می شود. ظهور فناوری های محاسباتی جدید تغییرات عمده ای را در توانایی سازمان ها برای جمع آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل داده های کلان ایجاد کرده است. بسیاری از تحقیقات با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین بدون نظارت مانند K-Means با استفاده از مدل معروفRFM به طبقه بندی مشتری پرداخته اند اما این مدل ها با نادیده گرفتن سایر پارامترهای مهم با توجه به حوزه کاربرد، ناکافی می باشند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع تحقیقات کمی است که با استفاده از 200000 تراکنش مشتریان فروشگاه خرده فروشی آنلاین طی بازه زمانی 2013 تا 2018 انجام شده است. مدل، با افزودن تنوع "D" به عنوان پارامتر چهارم، با اشاره به تنوع محصولات خریداری شده توسط یک مشتری معین، اصلاح شده است. طبقه بندی بر اساس RFM-D در بازار خرده فروشی آنلاین به منظور شناسایی الگوهای رفتاری برای مشتری اعمال می شود. بررسی رفتار مشتریان خوشه ها نشان داد که تنوع محصولات به همراه سایر متغیرهای رفتاری، سودآوری بیشتری نسبت به مدل RFM ارائه کرده است.
بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و انضباط کاری با عملکرد شغلی معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و انضباط کاری با عملکرد کاری معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع پژوهش و شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد به تعداد 306 نفر که 170 نفر طبق فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این پژوهش توسط سه پرسشنامه اخلاق حرفه ای قاسم زاده و همکاران (1393)، انضباط شغلی کورنلیوس (1999) و عملکرد شغلی هرسی و اسمیت (1981) جمع آوری شد که روایی آن ها از نوع صوری و محتوایی بود و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب (80/0)، (86/0) و (78/0) برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از (میانگین، انحراف معیار و محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی) و در بخش آمار استنباطی برای تجزیه وتحلیل داده ها و تعمیم نتایج از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با استفاده از نرم افزار آماری spss23 استفاده شد. نتایج نشان داد بین اخلاق حرفه ای و انضباط کاری با عملکرد کاری معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان بجنورد رابطه وجود دارد (898/0r=) و در کل اخلاق حرفه ای و انضباط سازمانی (4/80) درصد از واریانس معادله عملکرد شغلی را تبیین می نمایند. در نتیجه گیری کلی می توان گفت هر چه معلمان از اخلاق حرفه ای و انضباط بالاتری برخوردار باشند عملکرد شغلی بالاتری دارند.
تحلیل و ارزیابی چالش های تطبیق عملیات مدیریت کیفیت با صنعت 0/4 (مطالعه موردی: صنعت هدف منطقه شمال غرب)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تطبیق با عملیات کیفیت در صنعت 0/4 به یکی از مهم ترین چالش های اخیر صنایع تبدیل شده است؛ چرا که صنایع به منظور رقابت و بقا در بازارهای منطبق با فناوری های پیشرفته انقلاب صنعتی چهارم، ناگزیر به بکارگیری سیستم های باکیفیت، نوآورانه و هوشمندانه این انقلاب می باشد. هدف اصلی از این مطالعه، تحلیل و ارزیابی چالش های تطبیق عملیات مدیریت کیفیت صنعت لاستیک منطقه شمال غرب با صنعت 0/4 می باشد. روش بررسی: روش تحقیق بر مبنای هدف و چگونگی جمع آوری داده ها از نوع کاربردی- توصیفی و از لحاظ تحلیل، تحقیقی کیفی (دلفی) و کمی (آزمون آماری و تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه) است. جامعه آماری این مطالعه، کارشناسان و متخصصان شرکت های فعال در حوزه صنعت لاستیک منطقه شمال غرب و با دانش کافی در رابطه با سیستم مدیریت کیفیت به ویژه ابعاد و چالش های صنعت 0/4 است که تعداد آن ها به دلیل نامعلوم بودن، نامحدود فرض شده است. به منظور دسترسی به نمونه کافی، پرسشنامه ها به صورت آنلاین، طراحی و در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. تعداد نمونه لازم برای آزمون فرضیه اصلی پژوهش: ("بین وضعیت موجود و مطلوب مدیریت کیفیت 4 در صنعت، شکاف نامناسبی وجود دارد") و ارزیابی مناسب چالش ها از طریق جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی به تعداد 384 است که نهایتاً پس از پیگیری های مستمر محقق، پرسشنامه های تکمیلی 395 نفر از کارشناسان به صورت آنلاین در نرم افزار اکسل فراهم شدند. به منظور شناسایی چالش های کلیدی در صنعت از روش دلفی بهره گرفته شد و پانزده شاخص تأیید شدند. جهت بررسی وضعیت موجود و مطلوب از آزمون مقایسه زوجی و آماره t استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه نشان داد که صنعت در هفت چالش در وضعیت مطلوبی قرار داشته و در هشت چالش تا حدی از وضعیت مطلوب فاصله دارد که نیازمند توجه و برنامه ریزی جدی مدیران است؛ اما در کل، وضعیت صنعت از نظر کل چالش ها، تا حدی مساعد است. در نهایت به منظور رتبه بندی چالش ها از نظر اهمیت جهت مقابله، از تکنیک سوارا استفاده گردید. خروجی نشان داد که چالش کلیدی چهارم (کمبود مهارت ها) با بالاترین وزن در رتبه اول جای گرفته است و چالش های سیزدهم (امنیت سایبری و حفاظت از داده ها) و اول (کمبود حمایت مدیریت) در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین چالش پانزدهم (سرعت اینترنت) با کمترین اهمیت در رتبه آخر قرار گرفت. در پایان، پیشنهادهای کاربردی به صنعت ارائه شد.
شناسایی و رتبه بندی شیوه های مدیریت منابع انسانی در توسعه عملکرد سازمان ها با استفاده از روش ترکیبی دلفی فازی و مدل های ریاضی MADM(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی شیوه های مدیریت منابع انسانی در توسعه عملکرد سازمان ها بود. روش تحقیق آمیخته ترکیبی از روش های کیفی و کمی است. جامدر مطالعه اول، براساس روش دلفی فازی مهم ترین عوامل موثر بر آموزش منابع انسانی در توسعه عملکرد سازمان ها از دید خبرگان شناسایی شد که عبارتند از: خط مشی ها و رمز گذاری تجربه کارمندان، معنی داری شغل، بررسی صلاحیت و اعتبار نامه افراد، ایجاد یک نظام ارزشیابی مناسب و بازخورد، منتورینگ شغلی، پیشبینی نیازها و اصالح فرایندها، ایجاد یک نظام ارزشیابی مناسب، نقش مدیریت بر نگهداشت افراد، آموزش (الگو سازی و شبیه سازی)، انتظارات روشن و شناخت دستاوردها و فرصت های پیشرفت، شکل گیری نگرشی سرمایه ای در منابع انسانی و بهبود مستمر. در مطالعه دوم نیز، عوامل بدست آمده از مطالعه قبلی، در قالب پرسشنامه ای در میان اعضای نمونه آماری توزیع شد و با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره، عوامل بدست آمده رتبه بندی شدند. نتایج این تحقیق نشان دادند که، ایجاد یک نظام ارزشیابی مناسب و بازخورد مهم ترین عامل در تامین آموزش منابع انسانی در توسعه عملکرد سازمان ها می باشد و بعد از آن به ترتیب نقش مدیریت بر نگهداشت افراد، شکل گیری نگرشی سرمایه ای در منابع انسانی ، یکپارچگی کارکردهای منابع انسانی، معنی داری شغل، پیشبینی نیازها و اصالح فرایندها، خط مشی ها و رمز گذاری تجربه کارمندان، آموزش، منتورینگ شغلی، ایجاد یک نظام ارزشیابی مناسب، انتظارات روشن و شناخت دستاوردها و فرصت های پیشرفت و بهبود مستمر بود.
بررسی نقش تعدیل گری جنسیت مدیر حسابرسی داخلی بر رابطه بین کیفیت حسابرسی داخلی و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی نقش تعدیل گری جنسیت مدیرحسابرسی داخلی بر رابطه میان کیفیت حسابرسی داخلی و عملکرد واحد تجاری است. روش:در این پژوهش داده های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات افشا شده توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران در سال های 1397 تا 1401 در سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران (کدال) جمع آوری گردیده و سپس با استفاده از روش رگرسیون (GLS) مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل داده ها، نتایج نشان داد جنسیت مدیر حسابرسی داخلی تأثیر معناداری در رابطه بین کیفیت حسابرسی داخلی و عملکرد واحدهای تجاری مورد بررسی نداشته اند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های مورد بررسی برخلاف عمده پژوهش های پیشین، به دلایلی از قبیل مسائلی که در اقصادهای درحال توسعه مثل ایران وجود دارد و درآن کشورها عملکرد مالی شرکت ها در کوتاه مدت تحت تأثیر عوامل متعددی از قبیل تحریم ها، تغییرات نرخ ارز و سایر عواملی بوده که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد شرکت ها تأثیر می گذارند و عوامل مذکور تحت کنترل واحد تجاری نیستند و با پیاده سازی حسابرسی داخلی باکیفیت نیز تأثیر منفی برخی از این عوامل را در عمل نمی توان خنثی نمود و یاپیاده سازی شکلی (و نه محتوایی) حسابرسی داخلی، رابطه منفی بین کیفیت حسابرسی داخلی و عملکرد وجود داشته و تاثیرجنسیت مدیر حسابرسی داخلی بر رابطه مذکور معنادار شناسایی نشد. دانش افزایی: با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی برای سنجش نقش تعدیل گری جنسیت مدیرحسابرسی داخلی بر رابطه کیفیت حسابرسی داخلی وعملکرد واحد تجاری در ایران انجام نشده، این پژوهش می تواند کمکی به پر نمودن شکاف پژوهشی مربوطه بنماید.
تحلیل نقش هنرمندان و صنعتگران مهاجر در شکوفایی تمدن عهد تیمور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
107 - 119
حوزههای تخصصی:
دوره تیموری یکی از درخشان ترین ادوار تمدن و فرهنگ ایران است. با استناد به گزارش مورخان، تیمور، در هنگام فتح شهرها، هنرمندان و صنعتگران ممتاز را شناسایی و به ماوراءالنهر اعزام می کرد تا به یاری آن ها، پایتختی باشکوه ایجاد کند. دستیابی به ثروت هنگفت و نیروی انسانی متبحرِ سرزمین های تحت سلطه، بستر مساعدی را برای شکوفایی هنرها فراهم آورد. هدف این پژوهش، بررسی نقش هنرمندان و صنعتگران مهاجر در شکوفایی تمدن عهد تیمور و مشخص کردن خاستگاه و تخصص آن ها است. تلاش می گردد به این پرسش ها پاسخ داده شود که با توجه به متون تاریخی و داده های باستان شناسی، تیمور؛ هنرمندان و صنعتگران کدام نواحی را به ماوراءالنهر اعزام کرد؟ آن ها چه تخصص هایی داشتند و در چه زمینه هایی به کار گماشته شدند؟ اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و روش پژوهش، تاریخی- تحلیلی است. نتایج حاکی از آن است که اغلب هنرمندان و صنعتگران، از شهرهای شیراز، اصفهان، تبریز، بغداد، دمشق و دهلی، به سمرقند کوچانده شده بودند. بیش تر این افراد، معماران و مهندسانی بودند که به ساخت عمارات گماشته و نقاشان و خوشنویسان مهاجر نیز، به اجرای نقاشی های دیواری و کتیبه بناها، مشغول می شدند. خوشنویسان افزون بر کتیبه نگاری ابنیه، کتابت نسخ قرآنی و مراسلات را نیز، عهده دار بودند و فلزکاران، اغلب در زمینه ساخت جنگ افزارها فعالیت داشتند.
دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی به مثابیه ضرورتی برای حکمرانی در ایران آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمایشگاه سیاستی از ابزارهای مورد اجماعی است که طراحی سیاست ها در آن انجام و به محک آزمون قرار داده می شود. این پژوهش با هدف ارائیه دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی، ضرورت های اجتماعی عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی برای ایران آینده را ارائه می کند. این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در آن از تکنیک اتواتنوگرافی برای باورپذیرتر کردن گزاره ها استفاده شده است.
براساس یافته ها، آزمایشگاه سیاستی تلاقی میدان آکادمی، سیاست و حوزیه عمومی است که نقش کنشگر مرزی را ایفا می کند و با تقویت کنش عقلانی ارتباطی، در پی گشوده تر شدن تصمیم گیری به سوی عرصیه عمومی و ایجاد وفاق و اجماع مبتنی بر استدلال است. این مطالعه نشان می دهد دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی در ایران ناظر بر تقویت ابعاد اجتماعی سیاست ها، مشارکتی کردن نظام حکمرانی، تقویت تفکر آینده پژوهانه و ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاست ها و بهنگام کردن پاسخ های سیاستی به مسائل عمومی است. همچنین عرصه ای برای واقع بینی و اقدام به اندازیه ظرفیت نظام حکمرانی تلقی می شود.
استنباط مقاله این است که آزمایشگاه سیاست اجتماعی به مثابیه امکانی برای عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی و ابزاری برای فهم و حل مسئله تلقی می شود که کارآمدی و قابلیت نظام حکمرانی را ارتقا می دهد. از این رو ضرورت دارد آزمایشگاه های سیاستی به عنوان یک گفتمان عمومی مورد توجه بازیگران حکمرانی قرار گیرد و قرائت اجتماعی در کنار قرائت اقتصادی و سیاسی در این عرصه مبنا باشد.
نابرابری جنسیتی در اشتغال زنان استان سیستان و بلوچستان؛ بررسی عوامل اجتماعی و سیاسی
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
191-214
حوزههای تخصصی:
نابرابری جنسیتی در اشتغال زنان در استان سیستان و بلوچستان، یکی از چالش های اساسی در مسیر توسعه پایدار منطقه است که از عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نشأت می گیرد. از منظر اقتصادی، نبود سیاست های حمایتی، فرصت های شغلی محدود و تمرکز طرح های توسعه ای بر مشاغل مردمحور، سهم زنان را در بازارکار به طور قابل توجهی کاهش داده است. دیدگاه اجتماعی، باورهای سنتی و فرهنگ قبیله ای نقش زنان را به حوزه های خانوادگی محدود کرده و اشتغال آن ها را با موانع متعددی از جمله نگرش های منفی اجتماعی، فقدان حمایت های خانوادگی و کمبود زیرساخت های اجتماعی مواجه کرده است. در بعد سیاسی، ضعف در اجرای قوانین ملی، کمبود سیاست های بومی سازی شده و فقدان سهمیه های شغلی برای زنان، بر شدت نابرابری افزوده است. هدف از این پژوهش که به صورت اسنادی و تحلیل ثانویه صورت گرفته است، توصیف و تحلیل عوامل اجتماعی و سیاسی موثر بر نابرابری جنسیتی در اشتغال زنان می باشد. یافته ها نشان می دهد که تعامل پیچیده میان این عوامل، نه تنها مانع حضور فعال زنان در عرصه اقتصادی شده، بلکه به تثبیت نابرابری ها در ساختارهای اجرایی و اجتماعی انجامیده است. برای کاهش این نابرابری ها، اتخاذ رویکردی چندبعدی شامل بازنگری در سیاست های اقتصادی، تغییر نگرش های فرهنگی و اجرای مؤثر قوانین برابری جنسیتی ضروری است. دستیابی به عدالت جنسیتی در اشتغال، مستلزم همکاری میان دولت، نهادهای محلی و جامعه برای ایجاد فرصت های برابر، توانمندسازی زنان و تغییر ساختارهای اجتماعی-اقتصادی استان است.
آثار حقوقی و پیامدهای استناد به قاعده ضرورت در حقوق بین الملل
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
287-310
حوزههای تخصصی:
ضرورت یکی از قواعد شناخته شده حقوقی در اکثر نظام های حقوقی داخلی است، به عنوان یک قاعده عرفی به طور گسترده ای در عملکرد دولت ها و رویه قضایی بین المللی مورد شناسایی قرار گرفته است. عناصر و اجزاء این قاعده در ماده بیست و پنجم طرح کمیسیون حقوق بین الملل مصوب 2001 میلادی در زمینه مسئولیت بین المللی دولت ها تدوین و تبیین شده است که بر اساس آن، استناد به ضرورت در حقوق بین الملل به عنوان یک دفاع قانونی به دولت ها اجازه می دهد که در شرایط بحرانی و تهدیدات فوری، نقض موقتی تعهدات بین المللی خود را توجیه کنند. این مفهوم در مواقعی که کشورها برای حفظ منافع حیاتی خود، نظیر امنیت ملی یا بقای کشور، مجبور به اقداماتی خلاف تعهدات بین المللی می شوند، به کار می رود. با این حال، استفاده از ضرورت باید با دقت و محدودیت های خاصی صورت گیرد، به ویژه زمانی که قواعد آمره بین المللی در میان باشند، به طوری که این قواعد نظیر منع شکنجه، نسل کشی و احترام به حقوق بشر، اصولی غیرقابل تغییر هستند و هیچ گونه شرایطی نمی تواند آن ها را نقض کند. یافته ها مؤید این نکته می باشد، هر زمان دولت ها در موقعیت هایی قرار می گیرند که منافع ملی و تعهدات بین المللی شان در تعارض است قاعده ضرورت، راهکاری است که به ایشان اجازه می دهد در چنین شرایط دشواری، توازنی میان منافع خود و تعهدات بین المللی شان برقرار کنند. این قاعده، دولت را از تردید و دودلی رها می سازد و به او قدرت تصمیم گیری در مورد حفظ منافع اساسی خود را می دهد، حتی اگر این تصمیم گیری در شرایط چالش برانگیز باشد.
بررسی و امکان سنجی تحقق مسئولیت مدنی پیشگیرانه با تکیه بر قوانین حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۲
57 - 77
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از وقوع خسارت، یکی از رویکردهای نوین در مسئولیت مدنی است. براساس رویکرد پیشگیرانه، مسئولیت مدنی در زمینه های مختلف به جای آنکه منتظر وقوع خسارت باشد به سوی پیشگیری از ایجاد خسارت گرایش می یابد و به جای اینکه همانند مسئولیت مدنی سنتی، نگاهی قهقرایی و ناظر به گذشته داشته باشد در رویکرد نوین، نگاهی مبتنی بر آینده نگری داشته و در صدد است تا از پیدایش یا تداوم خسارت در آینده جلوگیری نماید. از اینرو در این مطالعه با استفاده روش توصیفی -تحلیلی و استفاده از منابع حقوقی معتبر به بررسی وضعیت تحقق نظام مسئولیت مدنی پیشگیرانه دولت در ایران می پردازد. اساسا، مسئولیت مدنی دولت از مباحث نوین در حقوق اداری ایران است و پذیرش مسئولیت مدنی پیشگیرانه برای دولت نیز با کاستی-هایی از حیث مقررات موجود روبه رو است. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد با رعایت پاره ای از اصول اساسی مسئولیت مدنی پیشگیرانه، همچنان فضای مناسبی جهت تحقق کامل این رویکرد نوین وجود دارد که می تواند مرزهای محدود مسئولیت مدنی سنتی را درنوریده و ضمن پیشگیری، از ایجاد خسارت به شکل جدی تر نیز جلوگیری نماید. البته به رسمیت شناختن مسئولیت مدنی پیشگیرانه دولت مستلزم اصلاح قوانین موجود است.
اقلیم گردشگری استان اردبیل تحت سناریوی تغییر اقلیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
56 - 75
حوزههای تخصصی:
آب و هوا بطور مستقیم بر فعالیت های انسانی از جمله گردشگری تاثیر گذاشته و گردشگری بعنوان بخش اصلی اقتصاد جهانی از هوا و اقلیم تاثیر می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی اقلیم و گردشگری استان اردبیل تحت سناریوهای تغیر اقلیم است. در این پژوهش با استفاده از دمای معادل فیزیولوژیک (PET) شرایط اقلیم گردشگری استان اردبیل در دوره مرجع و تحت سناریوی تغییر اقلیم بررسی شد. داده های مورد نیاز از سازمان هواشناسی کشور برای 8 ایستگاه همدید به مدت 30 سال (1991 تا 2020) دریافت گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که از 9 طبقه اقلیمی شاخص PET، فقط 5 طبقه خیلی سرد، سرد، نسبتا خنک، خنک و آسایش در این ناحیه وجود داشته و 4 طبقه نسبتا گرم، گرم، داغ و خیلی داغ در این استان وجود ندارد. در همین راستا مشخص شد که شرایط خیلی سرد بر کل مساحت این استان در 5 ماه فصل سرد سال یعنی ژانویه، فوریه، مارس، نوامبر و دسامبر حکمفرما بوده و توزیع مکانی این شرایط کاملا یکنواخت است. این مهم در فصل تابستان نسبتا ناهمگن بوده و تنوع شرایط اقلیمی این ناحیه در فصل گرم سال نیز بیشتر است. بطور کلی در ماه های ژوئن، ژولای و آگوست شرایط ایده آل در بخش هایی از این استان حاکم بوده است. علاوه بر این، شرایط شاخص PET تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 برای دوره 2020 تا 2050 نشان داد که این شاخص تغییرات شدیدی را از دو بعد مکانی و زمانی در ماه های مختلف سال نشان خواهد داد، بطوریکه علاوه بر پنج حالت "خیلی سرد"، "سرد"، "خنک"، "نسبتا خنک" و "آسایش" در دوره مرجع، چهار حالت "نسبتا گرم"، "گرم"، "داغ" و "خیلی داغ" در ماه های گرم سال پدیدار خواهد شد که این خود نشان از تغییر ات شدید در شرایط اقلیم گردشگری استان اردبیل در آینده دارد.
بررسی ارتباط بین خودشیفتگی مدیران عامل و وقوع سوءرفتارهای زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی با در نظر گرفتن تأثیر قدرت مدیریتی و عدم قطعیت محیطی ناشی از پویایی صنعت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
96 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی چگونگی رفتار مدیران عامل خودشیفته در قبال استراتژی های غیرمسئولانه زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی و تأثیر قدرت مدیریتی و عدم قطعیت محیط کسب وکار بر این رفتار می پردازد. روش شناسی: با استفاده از محدودیت های در نظر گرفته شده، تعداد 141 شرکت در بازه زمانی 1396 -1402، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی و با استفاده از رویکرد پس رویدادی (از طریق اطلاعات گذشته) بوده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر داده های تابلویی با استفاده از نرم افزار ایویوز نسخه ۱۲ بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که مدیران عامل با ویژگی شخصیتی خودشیفتگی، تمایل کمتری به انجام اقدامات غیرمسئولانه در حوزه زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی به عنوان یک استراتژی برای حفظ منافع شخصی خود دارند. این گرایش، زمانی که مدیرعامل از قدرت بیشتری در سازمان برخوردار باشد، تقویت می شود. با این حال، در شرایطی که شرکت ها در محیطی با عدم قطعیت محیطی ناشی از پویایی صنعت فعالیت می کنند، این گرایش محدود می شود. دانش افزایی: این پژوهش به شکاف مهمی در ادبیات موجود پرداخته و پیامدهای کاربردی متعددی برای ذینفعان مختلف دارد. این پژوهش از این جهت که خودشیفتگی را به عنوان یک ویژگی شخصیتی مورد مطالعه قرار می دهد نوآوری قابل توجهی را در این حوزه رقم زده است زیرا می تواند نحوه رفتار مدیران عامل در هنگام بررسی اقدامات غیرمسئولانه زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی را تعیین کند.