ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۵۱۱٬۸۴۳ مورد.
۲۲۲۱.

پیر شفابخش (طبقه بندی انواع شفابخشی در مقامات شیخ احمد جام براساس مقامات ژنده پیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان کرامت شفابخشی شیخ احمد جام مقامات ژنده پیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۹
آمیختگی قدرت روحی و شفابخشی در بسیاری از اسطوره ها، ادیان و عرفان به چشم می خورد؛ در شفابخشی، انسان مقدّسی با قدرتی فراطبیعی و قدسی به درمان بیماران می پردازد. در عرفان اسلامی، اولیا و مشایخ مدعی امر شفابخشی شده اند. شیخ احمد جام یکی از مشایخی است که شفابخشی جزو مهم ترین کرامت های وی بوده است که در نوع خود و در متون عرفانی برجسته شده است؛ افزون برپربسامد بودن شفابخشی های وی، گوناگونی شیوه ها نیز باعث شده است تا از جنبه ها و ابعاد مختلف (تقابلی) بررسی شوند؛ این پژوهش با روش طبقه بندی ویژگی ها و به صورت توصیفی تحلیلی در دو بخش پربسامد و کم بسامد، با توجه به نظریه های اسطوره ای وتاریخی انواع شفابخشی را بررسی کرده است. گونه های پربسامد شامل شفابخشی در زمان حیات شیخ، شفای جسمانی، مستقیم، فردی، شفای بیماری های جسمی و شفای انسان و گونه های کم بسامد برگرفته از شفابخشی پس از وفات شیخ، شفای گروهی، شفای حیوان و شفای بیماری های روحی است. احمد جام هجده نوع بیماری را شفا داده است. درمان مفلوجان، نابینایان، دیوانگان، مداوای حیوان رنجور نیز جزو کرامت های شیخ الاسلام بوده است. او برای شفابخشی از هفده روش استفاده می کرده که در میان آن ها استفاده از آب دهان ، لمس درمانی، دعا کردن و توبه درمانی پرتکرارترین روش ها بوده است.
۲۲۲۲.

بازآفرینی شخصیت های دینی و مذهبی در شعر معاصر با تاکید بر اشعار(احمد شاملو، اخوان ثالث و شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شخصیت شعر معاصر احمد شاملو اخوان ثالث شفیعی کدکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۶
بازآفرینی شخصیت های گذشته از جمله مسائل مهمی است که مورد توجه ادیبان معاصر بوده و بازتاب گسترده ای در آثارشان داشته است. ادب معاصر فارسی وارد مکالمه ای جدی با ادبیات کلاسیک ایران شده است و از امتیازات آن از جمله پویایی و سرزندگی، غنای عاطفی، عمق معنا، تناسب و هارمونی زبانی بهره کامل گرفته و پاره ای از اوصاف آن- به ویژه شعر بعد از قرن هشتم- را یک سو نهاده است. شاعر معاصر از رهگذر فراخوان شخصیت های گذشته به بیان آرا و اندیشه های خود در مسائل متعدد می پردازد؛ در این رساله تلاش بر این است تا با ذکر نمونه های فراخوان شخصیت در میان اشعار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی، نقش و جایگاه شخصیت های تاریخی و کیفیت و نحوه بازآفرینی آن ها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به نظر می رسد آفریدن آثاری اصیل، قرار گرفتن در موقعیتی متناقض نماست. از یک سو نویسنده و شاعر خود را از امتیازات سنت های ادبی بی نیاز نمی داند و از طرف دیگر تلاش می کند از سیطره اقتدار و نفوذ آن ها برکنار باشد. بنابراین شاعران خلاق، مجذوب یا مرعوب چهره های شاخص و آثار آن ها نمی شوند بلکه رابطه ای منطقی با سنت برقرار می کنند.
۲۲۲۳.

واکاوی ماهیت نکاح دائم از منظر فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت نکاح ازدواج دائم عقد معاوضی امور توقیفی عقد غیر معاوضی اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۲
تحلیل مبنایی و ماهیتی نکاح دائم از منظر فقهی و حقوقی و اخلاقی دارای اهمیت و ثمره های علمی و کاربردی است. تشخیص مقتضای ذات عقد و تاثیر شرط خلاف آن،حق حبس زوجه،تمیکن،انفاق،فوت زوج در اثنای مدت ونقش مهر در نکاح دائم منوط به تشخیص ماهیت این عقد است لیکن قانون مدنی یا سایر قوانین خاص، در مورد ماهیت نکاح دائم مقرره ای ندارند. از واکاوی و تتبع در نظرات فقهی و حقوقی و توجه به بعد اخلاقی و روحانی نکاح دائم، دو رویکرد اساسی در خصوص ماهیت نکاح دائم به دست می آید. رویکرد اول، ماهیت نکاح دائم را معاوضی دانسته و رویکرد دوم، ماهیت آن را غیر معاوضی می داند لیکن فقها و حقوقدانان در ارائه نظر بر اساس این دو رویکرد نیز اختلاف نظر داشته و مبانی و تفسیر متفاوتی را انتخاب نموده اند. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی سعی گردیده است مبانی اخلاقی و فتاوای فقهی و دکترین حقوقی در این زمینه تشریح،تبیین و تحلیل گردیده و در نهایت نظریه مختار یا تحلیل مورد نظر ارائه گردد. یافته این پژوهش آشکار خواهد کرد که نکاح دائم عقدی غیر معاوضی و با احکام و شرایط توقیفی می باشد.
۲۲۲۴.

چالش های اخلاقی و حقوقی در شکل گیری دولت رانت خوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت دولت خوار رانت خواری رانت اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۵
وجود ابعاد مختلف فساد در عرصه های مختلف حکمرانی در هر جامعه ای امری غیرقابل چشم پوشی است که دولت ها درصدد جلوگیری از شیوع آن هستند. یکی از جلوه های مهم و شاخص فساد در جوامع سیاسی مخصوصا در جوامعی که توسعه نیافته و یا در حال توسعه اند، مفهوم «رانت و رانت خواری» است. رانت خواری هر روز به شکل گسترده و متنوعی خود را نمایان می سازد. افرادی که به چنین رفتار و کنشی روی می آورند قربانی شرایطی هستند که در آن تجربه زیسته دارند و گرفتار تله اجتماعی گشته اند.مهمترین عواملی که می تواند زمینه ساز رفتارهای آمیخته با فساد تلقی می شود عبارتند از: تنگناهای اقتصادی، کمرنگ شدن ارزشهای انسانی، تشدید قوانین و مقررات غیر ضروری و گسترش روحیه زیاده خواهی انسانها که باعث می شود دیگران را به بازی داخل کند. در نظام حقوقی ما، با توجه به ابتنای قواعد حقوقی بر شرع اسلامی، بسیار ضرورت دارد که ماهیت رانتخواری در فقه نیز بررسی شود.رانت خواری عملی که عموماً همراه با تبعیض قائل شدن و کسب منافع نامشروع است، و به مثابه ویروسی کشنده در شئون مختلف جامعه منتشر و تکثیر می شود و نقش بسیار مهمی در مخدوش نمودن عدالت و گسترش چشمگیر انواع فساد دارد. در منابع فقهی طبعاً به اصطلاح رانت خواری به این معنا اشاره ای نشده است، بلکه تحت عناوین کلی نظیر لزوم عدالت و نفی تبعیض، حرمت اکل مال بباطل و تصرف غیرمشروع در بیت المال، و عناوین جزیی نظیر احتکار و رشوه، مالک ها و مصادیقی مطرح گردیده که می توان ماهیت رانت خواری و شرایط حرمت آن را در مبانی و منابع فقهی روشن نمود. در تحقیق حاضر به مانند اکثر تحقیقات حوزه علوم انسانی تحلیلی-توصیفی با ابزار کتابخانه ای می باشد که با هدف شناختن پدیده رانت خواری و تعارض شاخص های اخلاقی آن که نمودهای آن در کشور هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی قابل مشاهده است، استفاده شده است.
۲۲۲۵.

سیره عملی اهل بیت(ع) در رابطه با آیات معاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیره عملی اهل بیت (علیهم السلام) اخلاق آیات قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین سیره عملی اهل بیت (علیهم السلام) در بیان مصداق آیات معاد می باشد. اهمیت و ضرورت شناخت زندگی و سیره معصومین (علیهم السلام) از مباحث بسیار مهم در دین اسلام می باشد که در روایات، انسانی که بدون شناخت امام زمانه اش از دنیا برود را مرگ جاهلی خطاب می نماید. از این رو شناخت و به کارگیری سیره اهل بیت (علیهم السلام) از اهمیت والایی برخوردار است. این پژوهش از نوع توضیفی تحلیلی بوده و به روش کتابخانه ای و مطالعه آیات قرآن، روایات، کتب، تفاسیر و ... صورت گرفته است. از آنجا که سیره اعتقادی ائمه (علیهم السلام) در سه بخش توحید، نبوت و معاد تبیین شده اند، پژوهش حاضر به بعد معاد پرداخته است. نگاهی اجمالی به آیات قرآن نشان می دهد که در میان مسائل عقیدتی پس از توحید با اهمیت ترین مسئله معاد و اعتقاد به حیات پس از مرگ و حسابرسی بندگان و پاداش و عقاب اعمال می باشد. در بحث معاد، پیامبر با آیات قرآن در برابر منکران معاد استدلال می کردند و جواب منکران را با آیاتی که در همان زمینه نازل می شد، می دادند. راه هایی را که قرآن برای اثبات امکان معاد در شکل استدلال منطقی عرضه کرده، می توان در شش موضوع خلاصه کرد: 1- آفرینش نخستین؛ 2- قدرت مطلقه خداوند؛ 3- مرگ و حیات مکرر در جهان گیاهان؛ 4- تطورات جنین؛ 5- بازگشت انرژی ها؛ 6-نمونه های عینی معاد.
۲۲۲۶.

Humor in Families and Stress Reduction: The Mediating Role of Positive Affect(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Humor stress Positive Affect Family Functioning Structural Equation South Africa

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۰
Objective: This study aimed to investigate the relationship between humor and stress in families, with positive affect as a mediating variable. Methods and Materials: The study employed a descriptive correlational design with 409 participants selected from families in South Africa, based on the Morgan and Krejcie sample size table. Data were collected through standardized questionnaires measuring humor, stress, and positive affect. Pearson correlation analysis was conducted using SPSS-27 to explore bivariate associations among variables. Structural Equation Modeling (SEM) was performed in AMOS-21 to test the hypothesized mediation model. Model fit was evaluated using multiple indices, including χ², df, χ²/df, GFI, AGFI, CFI, TLI, and RMSEA. Findings: The results revealed significant correlations between the study variables. Humor was positively correlated with positive affect (r = 0.53, p < .001) and negatively correlated with stress (r = −0.41, p = .001). Stress showed a significant negative correlation with positive affect (r = −0.47, p < .001). The structural model demonstrated acceptable fit (χ²(61) = 124.36, χ²/df = 2.04, GFI = 0.93, AGFI = 0.90, CFI = 0.96, TLI = 0.95, RMSEA = 0.049). Path analysis confirmed that humor had a direct positive effect on positive affect (β = 0.39, p < .001) and a negative effect on stress (β = −0.34, p = .001). Stress negatively influenced positive affect (β = −0.28, p < .001). Positive affect mediated the relationship between humor and stress, with a significant indirect effect (β = 0.09, p = .002). Conclusion: The findings highlight the protective role of humor in family contexts, showing that it reduces stress both directly and through the mediating role of positive affect. Integrating humor into family-based interventions may enhance resilience and emotional well-being.
۲۲۲۷.

Effectiveness of Compassion-Focused Therapy (CFT) and Schema Therapy on Psychological Well-Being and Sense of Psychological Coherence in Infertile Women(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: compassion-focused therapy Schema therapy Psychological well-being sense of coherence Infertile Women

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۷۶
Objective: This study aimed to compare the effectiveness of compassion-focused therapy (CFT) and schema therapy on psychological well-being and sense of coherence among infertile women. Methods and Materials: A quasi-experimental, pretest-posttest-follow-up design with a control group was used. Thirty infertile women referring to Saarem Hospital in Tehran during the first half of 2024 were randomly assigned to three groups: CFT (n=10), schema therapy (n=10), and waitlist control (n=10). The CFT group received eight sessions, and the schema therapy group received ten sessions. Psychological well-being was assessed using the 18-item Ryff Psychological Well-Being Scale, and sense of coherence was measured with the Flensborg et al. (2006) Sense of Coherence Questionnaire. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and Bonferroni post-hoc tests. Findings: MANCOVA results showed significant differences between groups on both psychological well-being and sense of coherence at posttest (Wilks’ Lambda = .350, F(4,54)=18.76, p<.001). Univariate tests indicated significant group effects on psychological well-being (F(2,27)=18.45, p<.001) and sense of coherence (F(2,27)=22.13, p<.001). Post-hoc analyses revealed that CFT significantly improved psychological well-being compared to schema therapy and control at posttest (p<.05), while schema therapy led to greater improvements in sense of coherence compared to CFT and control (p<.05). Both interventions maintained their effects at the one-month follow-up. Conclusion: The findings suggest that compassion-focused therapy is more effective in enhancing psychological well-being, whereas schema therapy is more effective in strengthening sense of coherence among infertile women. Both interventions showed sustained benefits over time, highlighting the importance of incorporating structured psychological treatments into infertility care to promote adaptive functioning and resilience.
۲۲۲۸.

بایسته های رفتاری مخاطب رسانه در پرتو آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن رسانه پیام مخاطب سواد رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۳
پیام رسانه ای، مسیری دوطرفه و متشکل از فرستنده (رسانه) و گیرنده (مخاطب) است. در ادبیات دینی نه تنها فرستنده پیام ملزم به رعایت چارچوب های شرعی و اخلاقی است، بلکه گیرنده پیام نیز ملزم به رعایت این چارچوب ها است. قرآن کریم رهنمودهایی در خصوص بایسته های رفتاری مخاطبین دارد که شناخت و کاربست آن نقش بسزایی بر مصونیت مخاطبین در برابر تأثیرپذیری از پیام های رسانه ای منفی دارد. پژوهش حاضر آموزه های قرآنی ناظر به دریافت، پردازش و بازنشر پیام های رسانه ای توسط مخاطبین را بررسی نموده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و ابزارهای گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد آموزه های قرآن کریم در خصوص بایسته های رفتاری مرحله دریافت محتوا شامل «گزینش منبع پیام»، «پرهیز از دروغ شنوی» و «پرهیز از پوچ گرایی»، و در مرحله پردازش محتوا شامل «صحت سنجی»، «احتیاط در تصدیق» پیام های مشکوک، و در مرحله بازنشر محتوا شامل «ارجاع به کارشناس» و «پرهیز از تأیید و انتشار» شایعات و اخبار و مطالب غیرواقعی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که راهکارهای حقوقی کنونی مانند جرم انگاری و محاکمه قضایی بیشتر ناظر به تولید و ارسال پیام توسط «فرستنده» است و در سمت دریافت پیام توسط «مخاطب» خلأ تقنینی وجود دارد. در چنین شرایطی، «ارتقاء سواد دینی مخاطب» از طریق تبیین بایسته های رفتاری، کارآمدتر و کم هزینه تر از ساز و کارهای حقوقی است.
۲۲۲۹.

انیمه در فضای سوم؛ تحلیل روایت برجسته ترین انیمه های ژاپنی از منظر دورگه شدن فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انیمه جهانی شدن دورگه شدن ترکیب فرهنگی تحلیل روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۷
امروزه، انیمه یا همان انیمیشن ژاپنی موفقیت اقتصادی- فرهنگی قابل توجهی به دست آورده و در یک کلام، جهانی شده است. با این حال آنچه سبب شده تا انیمه به چنین موقعیتی دست پیدا کند، غربی شدن یا هویت زدایی نبوده است. انیمیشن ژاپنی به واسطه فرهنگ دورگه یا ترکیبی خود توانسته تا مخاطبانی از سراسر جهان را به خود جذب کند. از همین رو، مطالعه حاضر درصدد بوده است تا پشتوانه ای تجربی برای این ادعا ارائه داده و بنابراین به مطالعه چگونگی ترکیب فرهنگی در متن انیمه بپردازد. هایائو میازاکی و ماکاتو شینکای که آثار ایشان در میان پرفروش ترین انیمه های تاریخ قرار دارد، انتخاب شده و دو انیمه از هر یک- شهر اشباح و پسر و مرغ ماهی خوار از میازاکی و اسم تو و سوزومه از شینکای-تحلیل روایت شده است. بر اساس نتایج، ترکیب امر محلی و غیرمحلی در سطوح روایی مختلف این چهار انیمه؛ از جزئیات کاتالیزوری چون غذا گرفته تا مکان های به تصویرکشیده شده و شخصیت ها رخ داده و شیوه خلاقانه در اعمال آن، سبب خلق فضایی سوم شده است. برای نمونه باید به معماری هیبریدی اشاره کرد یا از کاراکتری با مبنای اسطوره ای اما یک ظاهر آشنا و معمولی یا غربی نام برد. همچنین مقایسه این دو کارگردان؛ به عنوان دو انیماتور صاحب سبک ژاپنی، گویای آن است که قالب و سطح کلان روایت های میازاکی نیز به طرز درهم تنیده ای، دورگه شده است؛ حال آن که شینکای، از قالب شرقی روایت بهره برده و از وجه کلان، امر محلی را به مبنا و جهت اصلی روایت خود بدل کرده است.
۲۲۳۰.

نقش خوش بینی مدیران در ورود اضافی: شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی رفتاری تصمیم گیری خوش بینی شبیه سازی ورود اضافی به بازار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۵۵
هدف: برخی از تصمیم های استراتژیک اتخاذ شده توسط افراد و شرکت ها را می توان ورود اضافی به بازار در نظر گرفت. ورود اضافی زمانی رخ می دهد که کسب وکارهای بسیار زیادی وارد یک بازار مفروض شوند و متعاقب آن، تعداد زیادی از آن ها شکست بخورند. رویکرد استراتژی رفتاری با تکیه بر خطاهای شناختی، به تبیین این پدیده کمک کرده است. در این راستا، استدلال شده است که خوش بینی واردشوندگان ممکن است در ورود اضافی به بازار نقش داشته باشد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی نقش خوش بینی مدیران در ورود اضافی به بازار اجرا شده است. روش: به منظور بررسی نقش خوش بینی در ورود اضافی به بازار، از مدل شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار استفاده شده است. مدل شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار، بر این فرض استوار است که واردشوندگان، تصمیم گیرندگانی هستند با عقلانیت محدود که ارزیابی آن ها از فرصت های بازار، کاملاً بر تحقق واقعی آن فرصت ها در بازار منطبق نیست و خطاهای ارزیابی این واردشوندگان (از جمله خوش بینی زیاد) به پیامدهای مختلفی از ورود به بازار منجر می شود. در این مدل با دست کاری مقدار خطای ارزیابی، پیامدهای ورود مختلف به بازار (شامل عدم ورود، فرصت از دست رفته، ورود موفق و ورود اضافی) بررسی شده است. مدل شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار با استفاده از پلتفرم آناکوندا اجرا و با پایتون ۳ نوشته شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که درجات مختلف خوش بینی واردشوندگان، پیامدهای ورود به بازار متفاوتی برای آن ها به همراه دارد. یافته ها نشان می دهد که خوش بینی کمتر برای ورود به بازار اهمیت دارد و می تواند به ورودهای موفق به بازار بینجامد؛ با این حال، افزایش خوش بینی، به ارزیابی های غیرواقع بینانه از فرصت های بازار منجر شده و زمینه را برای ورود اضافی به بازار ایجاد کرده است. همچنین، خوش بینی واردشوندگان تحت شرایط مختلف بازار، به درصدهای مختلف ورود اضافی منجر شده است. همان طور که یافته ها نشان می دهد، خوش بینی تحت شرایط دشوار برای ورود به بازار، نسبت به شرایط آسان، به ورود اضافی بیشتری انجامیده است. نتیجه گیری: این پژوهش به دو طریق در ادبیات حوزه ورود به بازار، مشارکت داشته است. نخست، در ادبیات پیشین، بین مطلوب یا نامطلوب بودن خوش بینی واردشوندگان تناقضی وجود دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که خوش بینی اندک در شرایط مختلف بازار، به ورودهای موفقیت آمیز بیشتری منجر شده است. دوم، خوش بینی تصمیم گیرندگان در بازارهای دشوار برای ورود، به ورود اضافی بیشتری انجامیده است. هنگامی که واردشوندگان در خصوص دشواری ورود به بازار نگران هستند، خوش بینی می تواند به آن ها در کاهش این نگرانی کمک کند؛ از این رو با افزایش دشواری ورود به بازار، خوش بینی آن ها بیشتر خواهد شد و ورودهای بیشتری به بازار خواهند داشت. از جنبه کاربردی، خاطر نشان می شود که واردشوندگان به بازار و مدیران کسب وکار، بایستی در خصوص فرصت های بازار، ارزیابی واقع بینانه ای داشته باشند. آن ها می توانند ابزارهای ساختاریافته ای مانند دیدگاه درونی را برای کاهش خطاهای خوش بینی به کار گیرند. در پایان مقاله، محدودیت های این پژوهش در رابطه با مدل شبیه سازی ورود به بازار ارائه و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی در این حوزه در نظر گرفته شده است.
۲۲۳۱.

ارائه چارچوب تعدیلگری برای اخبار جعلی در پلتفرم ها (مورد مطالعه: تعدیلگری اخبار جعلی در پلتفرم های شبکه اجتماعی ایکس و اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخبار جعلی تعدیلگری تنظیمگری پلتفرم پلتفرم شبکه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۷
هدف: در عصر شبکه های اجتماعی، گسترش بی ضابطه اطلاعات در کنار تضعیف مرجعیت رسانه های رسمی، زمینه ساز ظهور پدیده هایی چون اخبار جعلی شده است که نه تنها خود مسئله نگران کننده ای است، بلکه چالش اساسی تری به نام «تعدیلگری محتوا» را ایجاد کرده است. با توجه به نقش برجسته ای که پلتفرم های شبکه اجتماعی در توزیع اخبار و شکل دهی به افکار عمومی یافته اند، تعدیلگری اخبار جعلی در این فضا، به یکی از اصلی ترین محورهای حکمرانی رسانه ای بدل شده است؛ به طوری که توانایی تعدیلگری محتوا در این بسترها، هم به کاهش انتشار اخبار نادرست کمک می کند و هم می تواند حافظ اعتماد عمومی، کیفیت تعاملات اجتماعی و حتی، امنیت اطلاعاتی در جامعه باشد. پژوهش حاضر از طریق شناسایی راه کارهای اتخاذ شده توسط دو پلتفرم شبکه اجتماعی ایکس و اینستاگرام و همچنین، نظرها و تجربه های خبرگان این حوزه، چارچوب جامعی به منظور تعدیلگری اخبار جعلی برای پلتفرم های شبکه های اجتماعی داخلی ارائه داده است. روش: این مطالعه از نوع کیفی و روش اجرای آن، مطالعه تطبیقی بوده است. برای تحلیل داده ها، از ابزار تحلیل مضمون استفاده شده است تا راه کارهای تعدیلگری موجود در دو پلتفرم ایکس و اینستاگرام بررسی شود. با هدف بومی سازی راه کارها جهت اعمال و کاربست آن ها در پلتفرم های داخلی، از ابزار جمع آوری داده از طریق مصاحبه استفاده شده و با خبرگان مصاحبه شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، راه کارهای موجود را می توان در دو دسته راه کار «برون پلتفرمی» و «درون پلتفرمی» طبقه بندی کرد؛ به طوری که در دسته اول، راه کارهایی همچون تنظیم قوانین و مقررات، تشویق به ترویج منابع اعتمادساز، توسعه آموزش و آگاهی و روشنگری عمومی، تعزیز انضباط رسانه ای، ارتقای سواد رسانه ای، توانمندسازی نهادهای مربوطه، ترویج فرهنگ انتقاد سازنده، تشویق به توسعه الگوریتم های تشخیص اخبار جعلی و تشویق به مشارکت اجتماعی شهروندان قرار گرفته است. در دسته دوم نیز راه کارهایی چون ارائه قوانین و دستورالعمل ها، جمع سپاری، احراز هویت کاربران، همکاری با منابع رسمی خبری، صحت سنجی، رتبه بندی و برچسب گذاری محتوا ارائه شده است. در سطح داخلی نیز، خبرگان بر ضرورت شفاف سازی الگوریتم ها، رعایت ملاحظات فرهنگی و حقوقی و توسعه نظام آموزش عمومی، در کنار اِعمال ابزارهای نرم و سخت برای تعدیل محتوا تأکید داشتند. نتیجه گیری: در جهانی که پلتفرم های شبکه اجتماعی اهمیت زیادی دارند، اخبار جعلی، به عنوان ابزاری مؤثر برای ترویج اطلاعات نادرست و تضعیف اعتماد عمومی، می تواند پایه های حقیقت و صداقت را در جامعه به خطر بیندازد؛ تأثیر این اخبار و محتوا بر جامعه، از شکاف اجتماعی تا فروپاشی اعتماد، درخور توجه است. شیوه ها و ابزارهای تأثیرگذار تعدیلگری می تواند از یک سو فعالیت کاربران در تولید محتوای کاربرساخته و از سوی دیگر، اعتماد آن ها به محتوای تولید شده در این پلتفرم ها را افزایش دهد. چارچوب ارائه شده در این پژوهش با ترکیب تجارب بین المللی و دیدگاه های بومی شده، مدلی ترکیبی و عملیاتی برای تعدیلگری محتوای جعلی در پلتفرم های اجتماعی داخلی ارائه می دهد. این چارچوب می تواند به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری ملی، طراحی پلتفرم های بومی و نیز، بازسازی اعتماد عمومی به فضای مجازی استفاده شود.
۲۲۳۲.

تبیین نقش حیاط مرکزی در کارکرد تعاملات اجتماعی-تجاری، زیست محیطی و امنیتی کاروانسرای ایرانی با رویکرد فرهنگ محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیاط مرکزی کاروانسرای ایرانی تعاملات اجتماعی بناهای تاریخی بسترهای فرهنگی فرهنگ محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۶
حیاط مرکزی به منزله یکی از مؤلفه های بنیادین معماری کاروانسرای ایرانی، نقشی تعیین کننده در شکل دهی به تعاملات اجتماعی و تجاری، بهبود کیفیت محیط زیست و ارتقای امنیت این بناهای تاریخی دارد و همواره از بسترهای فرهنگی و ویژگی های بومی تأثیر پذیرفته است. در سال های اخیر، توجه به ارزش های فرهنگ محور در بازخوانی و بازآفرینی کارکردهای فضایی کاروانسراها، جایگاه مهمی در مطالعات بین رشته ای یافته است. پژوهش حاضر باهدف تحلیل کارکردهای چندگانه حیاط مرکزی درراستای ارتقای کیفیت فضایی کاروانسرای ایرانی و باتمرکزبر ابعاد اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی، در پرتو رویکرد فرهنگ محور انجام شده است. روش تحقیق به صورت کمی-تحلیلی بوده و داده ها ازطریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. دراین چارچوب، 4کاروانسرای منتخب در بافت های تاریخی موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان ویژگی های کالبدی و فرهنگی حیاط مرکزی و ارتقاء تعاملات اجتماعی-تجاری، بهبود شرایط زیست محیطی و افزایش امنیت فضایی در کاروانسراهای ایرانی، رابطه ای معنادار وجود دارد. همچنین مشخص شد که هرچه طراحی و مدیریت حیاط مرکزی با شناخت دقیق تری از ابعاد فرهنگ محور همراه باشد، امکان احیای کارکردهای چندگانه و تقویت نقش اجتماعی و اقتصادی این بناها افزایش می یابد. به طورخاص یافته های این پژوهش بر ضرورت هم راستاسازی ملاحظات فرهنگی با اصول طراحی فضایی در فرایند بازآفرینی کاروانسراهای ایرانی تأکید دارد. نتایج نشان می دهد که اتخاذ رویکردهای فرهنگ محور همراه با مشارکت ذی نفعان، می تواند به ارتقای کیفیت عملکردی و احیای حیات حیاط مرکزی این بناهای تاریخی منجر شود.
۲۲۳۳.

تحلیل نقش خود انضباطی کارکنان در شکل گیری رفتار نوآورانه باتأکیدبر بسترهای محیطی و تغییرات اجتماعی-فرهنگی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوآوری کارکنان توانایی های فردی خودانضباطی بسترهای محیطی تغییرات اجتماعی - فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۳۲
در دنیای پررقابت امروز، نوآوری نیروی انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی کلیدی برای سازمان ها محسوب می شود. بااین حال، شکل گیری رفتار نوآورانه کارکنان صرفاً به توانایی های فردی وابسته نبوده و تحت تأثیر عوامل درون فردی مانند خودانضباطی و نیز بسترهای محیطی و تغییرات اجتماعی-فرهنگی سازمان قرار دارد. این پژوهش باهدف بررسی نقش خودانضباطی در شکل گیری رفتار نوآورانه باتأکیدبر بسترهای محیطی و تغییرات اجتماعی-فرهنگی سازمان انجام شد. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان های خدماتی شهر تبریز در سال ۱۴۰۴ش، بود که بااستفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴نفر به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها ازطریق 3پرسش نامه استاندارد – خودانضباطی، بسترهای محیطی و رفتار نوآورانه، گردآوری شد. روایی ابزارها به کمک نظر خبرگان و تحلیل عاملی تأییدی، و پایایی آن ها با آلفای کرونباخ (به ترتیب 81/0، 78/0 و 84/0)، تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده گردید. نتایج نشان داد خودانضباطی کارکنان اثر مثبت و معناداری بر رفتار نوآورانه دارد و این رابطه در سازمان هایی با بستر محیطی حمایت گر و تغییرات اجتماعی-فرهنگی مطلوب تقویت می شود. براساس این یافته ها، می توان نتیجه گرفت توسعه مهارت های خودانضباطی همراه با بهبود شرایط محیطی و توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی سازمان، نقش مهمی در ارتقای نوآوری کارکنان ایفاء می کند.
۲۲۳۴.

Generative AI-Driven Hyper Personalized Wearable Healthcare Devices: A New Paradigm for Adaptive Health Monitoring(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Adaptive learning Anomaly Detection Data Integration generative AI Health monitoring Personalized healthcare

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۳۸
This study aims to present a novel generative AI-driven system for hyper-personalized health monitoring. Dynamic data processing, predictive modeling, and flexible learning improve real-time health evaluations. By combining weighted feature aggregation, iterative least squares estimation, and selective feature extraction, the suggested strategy makes predictions that are more accurate while using less computer power. Abnormality detection methods like adaptive thresholding and Kalman filtering provide accurate health monitoring. Attention, gradient-based optimization, and sequence learning improve health trend forecasts as the model improves. Generative AI-driven wearables outperform conventional and AI-based alternatives in many key performance tests. These evaluations include prediction accuracy (94%), real-time monitoring efficiency (93%), adaptability (92%), data integration quality (95%), and system reaction time (90 ms). These devices are safer (96%), have longer battery life (32 hours), and are simpler, more comfortable, and scalable. The results suggest that creative AI can transform personal healthcare into something more adaptable, safe, and affordable. Generative AI-powered smart gadgets are the most sophisticated means to monitor health in real time and deliver individualized, data-driven medical treatment. Future research will concentrate on improving prediction models and developing AI-driven modification approaches to make them more effective in additional healthcare scenarios.
۲۲۳۵.

A Comparison of Prerequisite and Post-requisite Microlearning Approaches with Traditional Training for Developing Professional Competence in Human Resources(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Microlearning E-Learning Human resource development New Educational Approaches

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۰
The microlearning approach is increasingly adopted in organizational training because it delivers educational content in concise and easily digestible segments. This approach is widely viewed as both engaging and effective. However, empirical evidence regarding its effectiveness remains limited, particularly when microlearning is a prerequisite or a post-requisite to conventional training courses. To address this gap, the present study evaluated the effectiveness of prerequisite and post-requisite microlearning formats compared to traditional training methods in enhancing employees’ professional competencies. This study employed a quasi-experimental post-test design with a control group. The target population comprised employees of a state-owned bank in Tehran Province. From this population, 90 individuals were selected through convenience sampling and randomly assigned to three groups: a prerequisite microlearning group (experimental), a post-requisite microlearning group (experimental), and a traditional training group (control). All groups received a training course titled Problem-Solving in the Banking Industry. For the experimental groups, the course was delivered using a blended approach that combined microlearning with face-to-face instruction. In contrast, the control group received the training exclusively through face-to-face sessions. Data collection and analysis were conducted over three weeks using the Kirkpatrick Evaluation Model. The findings revealed that the experimental groups reported significantly higher levels of reaction (p = 0.017) and learning (p = 0.001) compared to the control group. However, no significant difference in behavioral change was observed among the groups (p = 0.115). These results suggest that while microlearning can enhance learner reactions and learning outcomes, it may not be sufficient to drive behavioral change in the workplace.
۲۲۳۶.

Exploring Overlooked Features of Online Touchpoints in Multitouch Attribution Models: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Online touchpoints Multitouch attribution models Digital Marketing Online customer journey

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۰
The challenge of allocating marketing budgets across multiple online channels is a significant issue for practitioners and continues to be a compelling area of research within the academic community. Many practitioners attribute credit to touchpoints in analyzing online users’ journeys based on intuition or by comparing existing models. Touchpoints are the interaction moments between companies and customers. Marketers monitor all data related to touchpoints throughout the customer journey and attempt to assess the impact of each advertising channel. Understanding each touchpoint is crucial for making decisions about budget allocations and setting inventory prices. Numerous studies have been conducted to categorize and analyze touchpoints. However, a detailed and comprehensive study on this topic is lacking. In this study, nine semi-structured interviews were conducted with experts and academics in the field, leading to the identification of 35 distinct touchpoint features. The features were extracted using MAXQDA software and a thematic analysis methodology. These features have been organized into five main categories: Time (9 features), Technology (6 features), Marketing (7 features), Visits (7 features), and Events (6 features). Utilizing these features allows for detailed monitoring of online user behavior, and by integrating them into attribution models, it becomes possible to make accurate predictions about conversions.
۲۲۳۷.

الزامات و بسترهای فرآیند خودتوسعه ای کارمندان در سازمان مبتنی بر رویکرد آموزشی هیوتاگوژی: مورد مطالعه معلمان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتوسعه ای هیوتاگوژی ک‍ارم‍ن‍دان معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۷
هدف پژوهش حاضر واکاوی الزامات و بسترهای فرآیند خودتوسعه ای کارمندان در سازمان مبتنی بر رویکرد آموزش هیوتاگوژی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدار شناسی توصیفی انجام گرفت. حوزه پژوهش شامل کلیه معلمان دوره آموزش ابتدایی، مدیران مدارس و متخصصان موضوعی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 8 نفر از اساتید دانشگاه، 10 نفر از معلمان دوره آموزش و پرورش ابتدایی و 4 نفر از مدیران مدارس ابتدایی جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضامین در سه سطح مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی پانزده مضمون سازمان دهنده محوری و چهار بُعد فراگیر مشتمل بر الزامات رفتاری(مشتمل بر محورهایی چون انگیزش، تعهد، ویژگی شخصیتی و تخصص حرفه ای)، الزامات برنامه ای (مشتمل بر محورهایی چون مدیریت دانش پداگوژیک، برنامه درسی محیط کار، رویکرد جانشین پروری سازمانی و منتورینگ همتا)، الزامات ساختاری(مشتمل بر محورهایی چون رویکرد مدیریت شبکه ای، حمایت و پشتیبانی و نیازسنجی)، الزامات زمینه ای (مشتمل بر محورهایی چون بهبود نگرش، کیفیت گرایی، فرهنگ سازی و تجدید کارراهه شغلی) سازمان یافت. از این رو با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که توجه به فرآیند خودتوسعه ای معلمان مبتنی بر ابعاد فردی، سازمانی و فرهنگی در آموزش و پرورش است.
۲۲۳۸.

بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر قیمت مسکن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیمت مسکن سرمایه اجتماعی روش حداقل مربعات معمولی پویا ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۴۳
قیمت مسکن به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های اقتصادی و اجتماعی، مستقیماً بر کیفیت زندگی و قدرت خرید خانوارها تأثیر می گذارد. افزایش قیمت مسکن می تواند منجر به نابرابری های اجتماعی، کاهش دسترسی به مسکن مناسب و افزایش فشارهای اقتصادی بر خانوارها شود. از این رو، بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن و اتخاذ سیاست های مناسب برای کنترل آن، از اهمیت ویژه ای در برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار برخوردار است. سرمایه اجتماعی می تواند بر قیمت مسکن تأثیرگذار باشد و به عنوان یک عامل کلیدی در تصمیم گیری های مربوط به خرید و سرمایه گذاری در بخش مسکن مورد توجه قرار گیرد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر قیمت مسکن در ایران طی بازه زمانی 1370 تا 1401 و با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) است. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر منفی و معنادار شاخص سرمایه اجتماعی بر قیمت مسکن است. نتایج نشان می هد که سرمایه اجتماعی و نرخ ارز (دلار) اثر منفی و معناداری بر قیمت مسکن در ایران داشته که به ترتیب برابر 43/0- و 55/5- درصد است. از طرفی، افزایش یک درصد متغیرهای قیمت طلا رشد اقتصادی، قیمت مسکن به ترتیب 27/0 و 74/5 درصد افزایش می یابد. در این پژوهش، شاخص کل سهام اثر معناداری بر قیمت مسکن نداشته است.
۲۲۳۹.

The Effect of Time-related IS Project Names on Project Escalation(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: IS Project Management Time Project Escalation Project Names Selective Perception

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۱
Many Information Systems (IS) projects experience serious problems that prevent them from meeting schedule, budget, and functionality targets. Managers often escalate their commitment to such projects, plowing ahead with them instead of hitting the pause button to address issues, a process known as project escalation. Due to the increasing pressure to develop systems and bring products to market faster, making decisions that involve time are more important than ever. While time has been studied in the IS domain, the effect of emphasizing time in a project’s name on IS project escalation decisions is not known. In this study, we explore whether a project name that explicitly refers to time can influence escalation decisions, and we examine the underlying mechanism through which that occurs. Sixty-two practitioners participated in a 2x1 factorial design experiment in which the project name was manipulated, but all other project information was identical. We theorize that emphasizing time in the project name can cause selective perception, drawing attention towards the schedule of the project and away from other aspects. Such selective perception can increase the likelihood of escalation of commitment to the schedule of the project when facing quality issues that require deviating from this schedule. We hypothesize that this effect of selective perception on escalation can be both direct and indirect. The results from the experiment support our research model.
۲۲۴۰.

عدم حجیت علم حسی قاضی مأذون در جرائم حق اللهی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم قاضی قاضی مأذون مجازات علم حسی خطای حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۳
یکی از مسائل مهم در فقه قضایی مسئله حجیت علم قاضی و گستره آن است؛ به ویژه آنکه علم قاضی و نیز دعاوی حقوقی از جهات گوناگونی قابل دسته بندی هستند. در دوره معاصر با توجه به پیدایش مفهومِ قاضی مأذون و نیز ابهام قوانین موضوعه مربوطه، پیچیدگی این مبحث بیشتر شده است. در این نوشتار مسئله حجیت علم ناشی از ادراک حسی قاضی مأذون در مسائل کیفری حق اللهی با رویکرد به آرا و مبانی امام خمینی موردبررسی قرار می گیرد؛ بدین منظور نخست مسئله ادراک حسی از دیدگاه منطقی و امکان حجیت دهی شرعی به آن بررسی شده است؛ سپس گستره حجیت علم ناشی از ادراک حسی با توجه به سیره عقلایی موردتحقیق قرارگرفته و ضمن مشخص نمودن محور اصلی در بحث از حجیت علم حسی قاضی مجتهد، ادله عدم حجیت علم حسی قاضی مأذون در مسائل کیفری بیان شده است. نتیجه آنکه قاضی مجتهد و قاضی مأذون در هیچ حالتی حق استناد به علم ناشی از ادراک حسی خود را در جرائم حق اللهی نخواهند داشت و این ممنوعیت در مورد قاضی مأذون روشن تر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان