فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
5 - 20
حوزههای تخصصی:
خوانایی کیفیتی محیطی است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب گشته که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. در بستر بوستان های شهری، مؤلفه های خوانایی فضایی توانسته اند درجات مختلفی از رفتار قلمروپایی را در شهروندان پدیدآورند. هرگونه شخصی سازی و نشانه گذاری محیط یا دفاع در مقابل مزاحمت، یک نوع رفتار قلمروپایی محسوب و تقویت آن درنهایت منجر به افزایش تعاملات اجتماعی می شود. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر مقوله خوانایی و چگونگی اعمال روش هایی در جهت افزایش رفتار قلمروپایی در پارک های شهری است. در این تحقیق از روش های مشاهده حضوری، مصاحبه و تهیه پرسشنامه استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمام ابعاد شاخص های خوانایی یعنی خوانایی مسیرها، گره ها، حوزه ها، لبه ها و نشانه ها باید کنار هم در یک فضا وجود داشته باشند تا آن فضا را قابل فهم کنند این قابل فهم بودن درنهایت حس مالکیت و قلمروپایی را افزایش می دهد.
بررسی زبان الگوی میادین تاریخی منطقه یزد و تدوین قواعد طراحی میادین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
181 - 202
حوزههای تخصصی:
کیفیت بخشی به میدانهای شهری معاصر بر پایه ی آموزه های بومی از موضوعات مورد توجه طراحان و دغدغه ی پژوهش حاضر است. این پژوهش با فرض اینکه می توان زبان الگوی میادین تاریخی منطقه ی یزد را بازشناسی کرد، می کوشد تا با کاربست نظریه ی زبان الگو، نحوه ی طراحی این میادین را نه صرفا در جهت توصیف ریخت شناسانه، بلکه برای کاربرد در طراحی میادین و همچنین باز طراحی میادین تاریخی، بررسی و تحلیل نماید. بنابراین با استفاده از دیدگاه های نظری و تجربیات کاربردی پیرامون نظریه ی زبان الگو، این مقاله مترصد است تا روشی را برای بازشناسی الگوهای طراحی تدوین و آن را در استخراج الگوهای طراحی و همچنین نحوه ی ارتباطات میان الگوها مورد استفاده قرار دهد تا یک شبکه از زبان الگوها تشکیل شود. بستر بازشناسی الگوها، میادین تاریخی منطقه یزد (هفت میدان شامل میدان امیرچخماق، میدان شاه، میدان خان، میدان وقت الساعه، میدان قلعه، لرد فهادان و میدان شاه نعمت الله ولی تفت) است که میادینی کاملا ایرانی هستند. این هفت میدان در مقیاس ها و کارکردهای متفاوت و از دوره های تاریخی گوناگون شامل دوره تیموری، صفوی و قاجاری انتخاب شده اند. پژوهش حاضر، توسعه ای-کاربردی بوده و با روش کیفی و تاریخی-تطبیقی انجام شده است. در روند بررسی مدلی کاربردی شامل چهار گام برای استخراج و بازشناسی الگوهای طراحی تدوین شده است. گام اول، به مشاهده تجربی و استخراج تشابهات میدان ها در بسترهای متفاوت اختصاص دارد. در گام دوم، واژگان زبان الگو یا همان الگوهای طراحی استخراج شده و اجزا و سطوح الگوها و همچنین الگوهای عملکردی و ساختاری هر کدام تشریح شده اند. گام سوم، به تدوین روابط بین الگوها یا همان قواعد زبان الگو می پردازد و گام چهارم نیز قواعدی کلی برای طراحی میادین شهری تدوین می کند. مهم ترین الگوهای مستخرج شامل الگوی صحن خالی، نظام رنگی یک ترازه و دوترازه، فضای محصور، هندسه ی مستطیلی، ترکیب پلکانی، عنصر تکرارشونده طاقنمای پنج و هفتی، جهت گیری، سلسله مراتب، تعادل و تباین، ورودی های روبسته، پیوستگی فضایی و هم گرایی عملکردی هستند. نتیجه این پژوهش تدوین سیزده قاعده برای طراحی میادین است که شامل وحدت، سلسله مراتب، تناسبات، بوم گرایی، جهت گیری فضا، تعادل، تباین فضایی، تداوم و پیوستگی، تنوع پذیری، هویت، همه شمولی، مردم واری و سادگی هستند.
مبلمان سنتی ایران
حوزههای تخصصی:
مبلمان از آن رو که بازتابی از فرهنگ و هنر یک سرزمین و نمادی از شأن و منزلت اجتماعی افراد به شمار می رود، در گذر تاریخ، نمایانگر طیف متنوعی از سبک های طراحی بوده است. هرچند که توسعه ی صنعتی جوامع و پیدایش نهادهای مدنی نوین، تحولی عمده در سبک های طراحی و تولید مبلمان ایجاد کرده است، اما هنوز هم گرایش به سبک های پیشین که ریشه در اصالت فرهنگی و تاریخی جوامع دارند، مورد توجه بسیاری از طراحان و کاربران مبلمان است. این نوشتار می کوشد تا به طور فشرده به طبقه بندی رویکردهای سبک شناختی طراحی مبلمان در سیر تحولِ تاریخی آن بپردازد و خاستگاه و ویژگی های کلیدی هر یک را مورد مطالعه قرار دهد .در این مقاله گونه هاى متفاوت این هنر ایرانى معرفى شده و مورد بحث و بررسى، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و خصوصیات کالبدى و شکلى تخت هاى کهن مبناى طبقه بندى قرار گرفته است. نتیجه حاصل از تحقیق، ضمن شناخت و بررسی سبک مبلمان سنتی، بیانگر این مطلب است که ریشه های علل وجودی سبکی چنین متفاوت در میان سبکهای مبلمان ایرانی را می توان در ارتباط این هنر-صنعت با فرهنگ قومیتی قدیمی ایران جویا شد. روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی است که با تحلیل ساختاری و تزیینی مبلمان سنتی و نگاهی جامعه شناسانه به بستر شکل گیری آن به اثبات فرضیه پرداخته شده است.
منابع ایده پردازی معماری و سهم هر یک در فرایند طراحی دانشجویان و معماران؛ نمونه موردی: دانشجویان معماری دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
69 - 77
حوزههای تخصصی:
روشن است که هر ایده طراحی معماری از جایی نشأت می گیرد و منبعی برای ایده پردازی وجود دارد. ولی منابع ایده پردازی معماری کدامند و هر کدام چه سهمی در فرایند شکل گیری ایده ها دارند؟ پاسخدهی به پرسش یاد شده، پیشتر در مقاله ای با عنوان «منابع ایده پردازی معماری»، با تمرکز بر فرایند ایده پردازی چند تن از معماران حرفه ای، پیگیری شده است. مقاله حاضر، پرسش یاد شده را با تمرکز بر فرایند ایده پردازیِ دانشجویان معماری در مقاطع و سالهای مختلف تحصیلی، پی می گیرد. به این ترتیب هم دیدواقعی تری نسبت به منابع ایده پردازی فراهم می آید و امکان مقایسه عملکرد طراحان خبره و مبتدی ممکن می شود. در پیمایش میدانیِ پژوهش حاضر، به عنوان نمونه موردی، فرایند ایده پردازی 121 نفر از دانشجویان معماری دانشگاه شهیدبهشتی مورد بررسی قرار گرفت و منابع ایده پردازی ایشان به دو دسته "عوامل معطوف به مسئله" و "عوامل معطوف به طراح" تقسیم و سهم آنها تعیین گردید. تحلیل آماری توصیفی و استنباطی بر روی داده ها، مشخص کرد که "عوامل معطوف به مسئله" سهم بیشتری را در شکل-گیری ایده های دانشجویان داشته است. این یافته با مطالعه بر معماران حرفه ای مطابقت دارد ولی نسبت «عوامل معطوف به مسئله» به «عوامل معطوف به طراح» در منابع ایده پردازی دانشجویان، در مقایسه با طراحان خبره، بسیار بیشتر است.
تبیین اولویت های مؤثر بر افزایش مشارکت اجتماعی در توسعه معماری میان افزا در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهرنشین ، گسترش افقی شهرها و فرسودگی بافت های شهری ، سبب اتلاف سرمایه های اجتماعی ، اقتصادی و هدررفت زمین می شوند امروزه توسعه معماری میان افزا به عنوان راهکاری جهت احیاء و پویایی بافت های شهری و صرفه جویی در سرمایه ها مورد توجه قرار می گیرد. در مسیر تحقق "توسعه معماری میان افزا"، شرکت ارادی و آگاهانه افراد تحت عنوان"مشارکت اجتماعی" در امور، بسیار تسهیل کننده است که می تواند در قالب مشارکت محلی و ساده سازی فرایند معماری بروز یابد. در این پژوهش با فرض بر همبستگی دو متغیر فوق، سعی بر آن است تا عوامل افزایش دهنده مشارکت اجتماعی در توسعه معماری میان افزا، ضمن تبیین، اولویت بندی شوند. بدان سبب که توسعه معماری میان افزا با درنظر داشتن تنوع فرم و ظاهر ابنیه، اختلاط کاربری ها و افزایش حس تعلق، به عنوان راهکارهای توسعه، به ایجاد اعتماد در مردم ، کاهش تمرکزگرایی ، مشارکت و حضور مؤثر افراد در تمامی مراحل کمک می نماید. پس از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، برای متغیرهای فوق؛ شاخص ها، مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، گویه هایی و سپس با توجه به گویه ها، پرسشنامه ای تدوین و با استفاده از نرم افزار spss، پایایی پرسشنامه و در ادامه ضریب فریدمن برای تمامی مؤلفه های هر دو متغیر به صورت جداگانه محاسبه شد. با توجه به ماحصل تحقیق، جهت بهره مندی از مشارکت اجتماعی مردم در امور، لازم است آنان را مورد تشویق و توانمندسازی قرار داد. بنابر مطالب منتج از نمونه ی مورد مطالعه، شاخص کارکردی – عملکردی در متغیر توسعه معماری میان افزا به عنوان مؤثرترین عامل، مؤلفه وضعیت موجود محله(تأمین نیاز کاربران) در دومین رده و پس از آن گویه توجه به هویت تاریخی محل که میان هر دو متغیر مشترک بوده در سومین رده قرار داشته و پس از آن ها سایر گویه های مشترک میان دو متغیر ، نظیر حس تعلق مؤثر بوده و عوامل دیگر در رتبه های بعدی قرار خواهند گرفت.
مطالعه و تبیین راهبردهای احیای مرکز محله پنجه شاه کاشان به منظور طراحی میان افزا و حفظ اصالت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
77 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پنجه شاه از محلات قدیمی کاشان است و اصالتی ویژه دارد، لذا هرگونه اقدام در آن باید با هدف تداوم اصالت آن باشد. احیای بافت تاریخی کاشان تاکنون به صورت متمرکز و در محدوده ای خاص صورت گرفته و سایر مناطق آن رها شده است. این رویکرد باعث انزوای سایر مناطقِ باارزش و دورشدن از شکل واقعی آن ها شده است. در گذشته، مرکز محله پنجه شاه مجموعه ای شامل بقعه «هارون بن موسی» (ع)، گرمابه آقاشاه، گذر و حجره های متعدد، کارگاه های شعربافی، ورتابی، عصارخانه، کاروانسرا و آب انبار بوده است. این مجموعه، به عنوان مرکزی مهم، نقشی بسزا برای ساکنان محله ایفا می کرده است. توسعه شهری در سال های اخیر و گسترش خیابان باباافضل باعث تخریب این مجموعه، رو به انزوا رفتن، عدم درک درست از آن و دورشدن این بافت از چهره اصیل خود شده است. امروزه از این مجموعه صرفاً بقعه، آب انبار و تعدادی از حجره های آن به صورت مجزا از هم باقی مانده است. چنین تغییراتی سبب برهم زدن ساختار منسجم محله، تخریب تدریجی بناها، کاهش جایگاه اجتماعی و کمرنگ شدن اصالت و هویت محلی آن شده است. آثار باقی مانده شواهدی تاریخی برای آیندگان و ساکنان این محله تاریخی اند، تا اصالت و هویت این منطقه را به ایشان یادآور شوند. اکنون این معدود آثار باقی مانده نیز در وضعیتی نابسامان قرار گرفته اند و از جمله بیم آن می رود که پس از چندی اثری از حجره های گذر باقی نماند.هدف پژوهش: مطالعه و شناسایی چالش های موجودِ بافت، نقاط قوت و فرصت ها، نقاط ضعف و تهدیدهای پیش روی آن، از اهداف این پژوهش بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تاریخی است؛ ابتدا، بر اساس مطالعات کتابخانه ای، و با بهره گیری از اسناد و قوانین بین المللیِ مداخله در بافت های تاریخی و تحقیقات میدانی، به توصیف و تفسیر وضعِ موجود بافت و چالش های آن پرداخته شده است. سپس، با سنجش راهبردهای مسئله بر اساس تکنیک سوات (SWOT)، راهبردهای چندگانه حفاظتی، مدیریتی، تهاجمی و رقابتی برای مداخله در بافت ارائه شده است. و با استفاده از پلانی راهبردی، برنامه ای به عنوان چارچوب احیا و طراحی میان افزا در بافت مطرح شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که این بافت نیازمند سه راهکار کلیِ کیفی و سامان دهنده، حفاظت و احیا و راهکارهای پیشنهاددهنده برنامه فیزیکی و کاربری است.
واکاوی ماهیت دگرفضاهای شهر تهران (محدوده مرکزی) با تاکید بر زمینه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 29
حوزههای تخصصی:
پررنگ شدن نقش فضاهای نیمه عمومی (مانند کافه ها، سالن های تئاتر، گالری ها) نشان از تمایل به ایجاد اجتماعاتی متفاوت با گفتمان رسمی در لایه های زیرین جامعه دارد که جنسی از تفاوت را نسبت به دیگرفضاهای شهر نشان می دهدند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ماهیت این فضاهای متفاوت (دگرفضاهای) شهر تهران(در محدوده مرکزی) و نقش آن ها با تاکید بر زمینه فرهنگی ای است که در آن شکل گرفته و گسترش می یابند. در فرایند روش شناسی، از پارادایم تفسیری/برساخت گرا و روش مردم نگاری نظریه مبنایی استفاده شده است. در نتیجه ی این پژوهش 6 مقوله ی اصلی برای معرفی دگرفضاها به دست آمد که عبارتند از درون مایه فرهنگی- هنری، تفاوت، وجود تفکر انتقادی در کاربران فضا، اهمیت مقوله ی فضا، مکان اندیشه ورزی و معنادار بودن فضا. در نهایت برای تبیین نظریه با توجه به وجه مردم نگارانه ی پژوهش، متن مردم نگارانه نیز نگارش شد و مفهوم "دگرفضای تأملی- خیال انگیز " به عنوان مقوله هسته برای معرفی ماهیت فضاهای مورد سوال این پژوهش ارائه شد. این دگرفضاها علی رغم شباهت هایی که با اصطلاحات مشابه در متون نظری دارند (هتروتوپیا، فضای سوم و مکان سوم)، طبق یافته های این پژوهش، به طور کامل منطبق بر هیچکدام از این مفاهیم نبوده و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
پهنه بندی خطر سیلاب در شهر نوشهر با استفاده از مدل های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
اولین گام در جهت رسیدن به برنامه پیشگیری و ایمن سازی شهرها، شناخت مخاطرات و بحران های موجود و اولویت بندی مؤلفه های ریسک پذیری، با توجه به سوابق تاریخی و مطالعات علمی انجام گرفته در تبیین احتمال خطر است. پدیده سیل به عنوان یکی از مخاطرات بسیار پرخطر طبیعی است که در مدیریت بحران باید نگاه ویژه ای به آن معطوف داشت. هدف مطالعه حاضر، مدل سازی و پیش بینی مخاطره سیل طبق ویژگی های شهر بندری نوشهر، با استفاده از مدل های یادگیری ماشین است. بر اساس مرور منابع، ابتدا معیارها و شاخص های مؤثر بر مخاطره سیل، شامل معیار آب وهوا (شاخص بارندگی 6ساعته)، معیار هیدرولوژی (شاخص های ارتفاع رواناب سطحی، تراکم زهکشی، عمق آب زیرزمینی)، معیار توپوگرافی (شاخص های شیب و ارتفاع از سطح دریا)، معیار خاک شناسی (شاخص نوع خاک) و معیار کاربری اراضی (شاخص نوع کاربری زمین) شناسایی شدند و سپس در محیط ArcGIS رستری گردیدند و در نهایت، برای استفاده در مدل ها، به روش فازی استاندارد سازی شدند. در تحقیق حاضر، برای پهنه بندی مخاطره سیل از مدل های یادگیری ماشین، k نزدیک ترین همسایه (Fine KNN، Cubic KNN، Cosine KNN، Weighted KNN)، درخت تصمیم (Fine tree، Medium tree، Coarse tree)، یادگیری تجمعی (Ensemble Subspace KNN ) و WLC استفاده شده است. برای انجام صحت سنجی مدل ها و انتخاب بهترین مدل نیز از روش ROC بر اساس دو معیار ارزیابی صحت و سطح زیر نمودار در خصوص بحران سیل استفاده گردیده است. لایه ها در محیط ArcGIS تهیه و برای انجام مدل سازی و تعیین ضرایب تعیین، به محیط نرم افزاری MATLAB انتقال داده شده اند. نتایج نشان می دهند که مدل یادگیری تجمعی با صحت 96/0 و سطح زیر نمودار 90/0 بهترین و مدل WLC با صحت 61/0 و سطح زیر نمودار 62/0 ضعیف ترین مدل پیش بینی مخاطره سیل در شهر نوشهر است. بنابراین نتیجه خروجی الگوریتم Ensemble (Subspace KNN) برای ارائه نقشه نهایی خطر سیلاب انتخاب گردید.
واکاوی ارتباط معماری بیوفیلیک با بهزیستی معنوی در میان کارکنان ادارات (نمونه موردی : ادارات شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
گرایش ذاتی انسان به طبیعت و فرآیندهای طبیعی متمرکز است، که می تواند اثرات روحی و جسمی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر انسان داشته باشند. که در این میان نقش معنویت را که یکی از نیازهای روحی است نمی توان نادید گرفت معنویت یکی از نیازهای درونی انسان و بخش جدایی ناپذیر از اخلاق و ارزش های انسانی است ﻣﺤ ﯿﻂ ﻫ ﺎیی موفق تر به لحاظ کاری هستند که بتوانند این عامل را که در اﻓﺰاﯾﺶ بازدهی و ﺳﻼﻣﺘﯽ و اﻓﺰاﯾﺶ ﮐﺎراﯾﯽ کارکنان ﺗﺄﺛﯿﺮ گذار است را تامین کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرات معماری بیوفیلیک بر بهزیستی معنوی کارکنان ادارات در محیطهای اداری انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع ارتباطی و همبستگی است، و از نظر هدف، تحقیقی کاربردی می باشد. روش تحقیق، روش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد سنجش بهزیستی معنوی در میان کارکنان است. پایایی پرسشنامه با توجه به آلفای گرونباخ (70/0) مورد تایید قرار گرفت پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزارspss نسخه 22 تایید شد.روش آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از همبستگی پیرسون و فراوانی ورگرسیون صورت گرفت،وهمچنین از آزمون لوین نیز جهت اثبات فرضیه تحقیق استفاده شد نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بین که بین میزان انگیزه ، تحمل مشکلات و امید برای رسیدن به هدف با ضریب همبستگی به ترتیب 0. .855** ،.718** 0 و. 802** 0 با در سطح معنی داری ، 0.01وضعیت نور طبیعی رابطه وجود دارد..
جلوه های پایداری در معماری ایران؛ نمونه مطالعاتی: خانه مینایی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
86-100
حوزههای تخصصی:
اهداف: کاربری مسکونی و مسکن نمونه ای کامل از معماری ایرانی است که مملو از آموزه های زیبایی شناسانه و فنی برای معاصرسازی در روزگار حاضر است. هدف اصلی معرفی رهنمودهای معمارانه در مفاهیم پایداری با در نظر گرفتن سنت و ارزشهای بومی است. ابزار و روش ها: روش پژوه ش کیف ی مبتنی بر استدلال منطقی است. نمونه مطالعاتی به صورت هدفمند از میان خانه های تغییر کاربری یافته توسط سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران انتخاب شده است. خانه مینایی بین دو کوچه ناصرخان انشاء و کامرانیه در خیابان ولیعصر بالاتراز میدان منیریه در محله منیریه قرار دارد که پس از تغییر کاربری، در اختیار شهروندان قرار گرفته است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان از ارزش های پایدار خانه مینایی به عنوان نمونه ای از آثار گرانسنگ معماری سنتی ایران دارد. نتایج نشان می دهد که تغییر کاربری این خانه، باعث تعامل بیشتر خانه و شهر شده است، خانه ای نیمه مخروب به منبع الهام برای معماری امروز و آینده تبدیل شده است، مفاهیمی که همه در راستای حرکت به سمت پایداری است. نتیجه گیری: خانه مینایی الگوی ارزشمند از گنجینه آموزه های معماری سنتی ایران و بافت کهن تهران است که آن را می توان نمونه ای ارزشمند از تجلی پایداری در معماری و شهرسازی ایرانی دانست. نتیجه گیری مقاله همراه با رهنمودهایی است به عنوان راهنما و یا دستورالعمل هایی برای طراحی خانه های پایدار مفید خواهند بود.
بررسی تأثیر ادیان هندی ( هندوئیسم، بودیسم و جینیسم) بر نقوش تزئینات معماری نیشابور در قرون دو تا چهار هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باگذشت بیش از نیم قرن از انتشار حفریات نیشابور توسط ویلکینسن، به رغم مطالعات و پژوهش های صورت گرفته، هنوز نقاط ابهام زیادی در مورد چیستی و سرچشمه های برخی از نقوش باقی مانده است. برخی ریشه های ساسانی و همچنین تأثیرات از نقوش سامرا در طی تحقیقات گذشته روشن شده است. با این حال این مطالعات کمک چندانی به فهم برخی نقوش، که تفاوتی آشکار با سایر نقوش شناخته شده در چهار قرن نخستین اسلامی دارد، نکرده است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر در صدد ارائه راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام است.روش پژوهش: این پژوهش سعی دارد با روش تاریخی، توصیفی - تحلیلی تصویر جدیدی از تحلیل نقوش نیشابور ارائه کند تا از این طریق راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام ارائه دهد.نتیجه گیری: به نظر می رسد سمبل ها، نشانه های آیین جین، بودیسم و هندوئیسم یکی از ارکان نقوش نیشابور بوده است. این سمبل ها و نشانه ها از طریق عواملی همچون بردگان و اسیران هندو، روابط بازرگانی و جاده ابریشم، جنگ ها و ارتباط حکام مسلمان با ادیان هندی و همچنین همزیستی اسلام و ادیان هند به نقوش نیشابور راه یافته اند.
آسیب شناسی برنامه آموزشی کارگاه نهایی طراحی شهری با تکیه بر مقایسه مهارت های مورد نیاز در حرفه و آموخته شده در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکید این مقاله بر بررسی مهارت های ارتقاء یافته در کارگاه نهایی رشته طراحی شهری است که زمینه ورود دانشجو را به حرفه تسهیل می نماید. با توجه به هدف پژوهش، از روش های ارزشیابی برنامه های آموزشی مشتمل بر روش هدف گرا، متخصص محور و مشارکتی استفاده شده است. در بررسی برنامه های مصوب آموزشی رشته و برنامه آموزشی کارگاه های طراحی شهری در نمونه هایی از دانشگاه های جهان که به روش غیراحتمالی انتخاب شده اند، از روش کیفی بهره برده شده است. به منظور بررسی مهارت های آموخته شده در دانشگاه، دیدگاه دانشجویان در پنج دانشگاه دولتی در شهر تهران (شامل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علم و صنعت ایران، تربیت مدرس و هنر) در سال 1398 بررسی و با روش پرسش گری (50 پرسش نامه) مورد سنجش قرار گرفته است. برای بررسی تأییدی نتایج و راستی آزمایی آنها، دیدگاه اساتید (10 نفر) بررسی و داده ها به صورت کمی و با استفاده از ابزار اس.پی.اس.اس تحلیل شده اند. برای شناسایی خلاء مهارت آموزی در دانشگاه و حرفه، با روش پرسش گری، دیدگاه کارفرمایان بخش خصوصی (12 نفر) نیز اخذ و داده ها به صورت کمی تحلیل شده اند. بررسی دیدگاه کارفرمایان و انطباق نتایج با حوزه دانشگاه نشان می دهد که در مهارت طراحی بیشترین انطباق، در مهارت های تحلیلی، فنی و ارتباطی، انطباق نسبی و در مهارت اجرا بیشترین وجود دارد. این خلاء به دلیل تأکید حرفه بر محصول محوری و تحقق پذیری اقتصادی است. بر این اساس پیشنهاد می شود که مهارت هایی چون مهارت طراحی پژوهی، تحلیل کل نگر، تفکر انتقادی، تبیین مسئله، تحلیل فضایی، خلاقیت و رسیدن به شیوه خاص مداخله، کاربست نظریه، ارائه کانسپت، فهم درست از اسناد، مردم سنجی، تحقق پذیری و تسهیل گری مورد تأکید قرار گیرد.
بازشناسی ضرورت ها، کارکردها و انواع فضاهای زیرزمینی سنتی با تأکید بر تجارب ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۴۸-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
استفاده از فضاهای زیرزمینی یکی از مهم ترین روش های زندگی و سکونت در طول تاریخ بوده است. تجلی این مهم در دوره های گذشته، یکی از گونه های مهم فضایی در مقیاس بنا و سکونتگاه در مناطق مختلفی از جهان محسوب می شود. مطالعه چیستی، چرایی، ضرورت ها و چگونگی استفاده از این نوع فضاها و ویژگی های آن در نقاط مختلف جهان مسئله اصلی این تحقیق است. هدف این نوشتار، مطالعه علل، ضرورت ها، چگونگی استفاده از فضاها و سکونتگاه های زیرزمینی و انواع آن در ایران و جهان است. مقاله حاضر که با روش تحقیق تحلیلی و قیاسی و مطالعه نمونه های موردی انجام شده است، نشان می دهد که این نوع فضاها از دوره های گذشته تاکنون با علل و ضرورت های گوناگونِ اقلیمی، دفاعی و امنیتی، اعتقادی، ویژگی های محیطی و توپوگرافی، اقتصادی در قالب فرم های متنوع مورداستفاده قرار گرفته اند. فضاهای زیرزمینی از مزایای ایمنی و امنیت، ثبات دمایی و تغییرات دمایی اندک برخوردار است و محیطی مساعد برای زیست انسان و نیازهای حیاتی وی از قبیل ذخیره و نگهداری احشام و مواد غذایی فراهم می نماید. اغلب سکونتگاه های زیرزمینی در دو گونه اصلی سکونتگاه های زیرزمینی در مناطق مسطح و بدون شیب و سکونتگاه های کوه پایه ای و صخره ای در زمین های شیب دار قرار می گیرند. این نوع سکونتگاه ها در چین و مناطق شمال آفریقا، به ویژه تونس با ضرورت های اقلیمی، امنیتی و محدودیت های محیطی ایجاد شده اند. در ایران سکونتگاه های گونه اول در مناطق کویری مانند نوش آباد و سکونتگاه های گونه دوم در مناطق کوهستانی شمال غرب ایران مانند روستای کندوان، از نمونه های بارز به شمار می روند. به طورکلی ضرورت های امنیتی، اقلیمی و طبیعی از علل اصلی پیدایش و کارکرد این فضاها بوده است. حفاری زمین، تپه ها و کوه ها و پناه بردن به زیرزمین، علاوه بر حفاظت انسان و دارایی هایش، فضاهایی ماندگار در طول تاریخ به وجود آورده است. این فضاها به دلیل منظر درونی و بیرونی منحصربه فرد، از جذابیت و خاطره انگیزی بالایی به ویژه برای گردشگران و غیرساکنان برخوردارند. توجه به ویژگی های مثبت این فضاها به ویژه در روستاها می تواند در حفظ هویت بومی آن ها نقش مؤثری ایفا نماید.
الگوی طراحی پوسته تلفیقی بهینه در تولید برق خورشیدی با بهره گیری از الگوریتم ژنتیک در اقلیم سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
83 - 101
حوزههای تخصصی:
تأمین انرژی الکتریکی مورد نیاز در ساختمان های انرژی کارا توسط خودِ بنا یکی از راهبردهای توصیه شده در کاهش سهم عمده بخش ساختمان در کل سرانه مصرف انرژی است؛ در این بین سامانه های پیل خورشیدی یکپارچه با پوسته بنا به دلیل قرارگیری در سطح بیرونی ساختمان موقعیت ممتازی در تولید الکتریسیته دارند اما تغییرات زیاد شدت و جهت تابش نور خورشید در طی فصول و در طول روز باعث کاهش بازده این سامانه ها می شود. این پژوهش که بستر مطالعاتی آن اقلیم سرد ایران است، نشان می دهد که طراحی الگوریتمیک یک پوسته تلفیقی از ترکیب بازتابنده تخت و پیل خورشیدی بر اساس الگوی تابش راهکاری کارآمد درافزایش بازده الکتریکی پوسته به ویژه در فصل تابستان است. پژوهش از منظر ماهیت در دسته تحقیقات کمّی از بُعد هدف، کاربردی و از جهت روش در زمره پژوهش های توصیفی- شبیه سازی قرار دارد. در این تحقیق از افزونه گرس هاپر برای پیاده سازی الگوی مولد پوسته و از الگوریتم ژنتیک درروند بهینه سازی استفاده شده و روند رسیدن از سؤال به جواب با روش استدلال منطقی انجام شده است. در این پژوهش افزایش بازده سامانه پیشنهادی به میزان 87.38 درصد در ابتدای فصل تابستان، 33/63 درصد در شروع فصل بهار و 17.83 درصد در آغاز فصل زمستان با میانگین 46.44 درصد در طول سال محاسبه شد. یافته های پژوهش شش مؤلفه اصلی سازنده پوسته تلفیقی را در تعیین بازده آن مؤثر دانست که به ترتیب تأثیر عبارت اند از زاویه شیب عرضی بازتابنده های طرفینی، زاویه شیب عرضی بازتابنده های زیرین، عمق افقی بازتابنده های کناری، تعداد تقسیمات پوسته در امتداد قائم، شیب طولی بازتابنده های کناری و درنهایت کمترین تأثیر که مربوط به شیب طولی بازتابنده های زیرین است؛ به طوری که درصد تأثیر مهم ترین مؤلفه بر افزایش شدت تابش 64.14 درصد و بر افزایش سطح بازتابش 62.21 درصد به دست آمد و برای کم اثرترین مؤلفه بر بازده این مقادیر به ترتیب 15.85 و 15.90 درصد محاسبه گردید.
نقش و جایگاه ارزش و قابلیت های فرهنگی تاریخی در قوانین و سیاست گذاری حفاظت شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
171 - 187
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تا پیش از مشروطه، گسترش و حفاظت در شهرهای ایران روندی سنتی و آیینی داشت و امور مربوط به آ ن ها، بر اساس اصول بر آمده از تجربه بودند، ولی با شروع حرکت های اصلاحی، نگرش به شهر تغییر کرد؛ شکل گیری مجلس شورای ملی و تصویب قانون بلدیه نقطه عطفی در مفهوم جدید از شهر محسوب می گردد؛ در تعریف جدید، قوانین از ابزارهای مهم شهری می باشد و به عنوان بازوی حمایتی برای توسعه و حفاظت از شهر عمل می کند. به نظر می رسد شکل گیری قانون در شهرهای ایران تا حدودی توانسته است کاستی های چندی را برطرف نماید، ولی تطبیق آن ها با ارزش های فرهنگی–تاریخی نشان می دهد عملیاتی کردن قوانین مذکور، در موارد بسیاری همسو و هم جهت با ارزش های فرهنگی تاریخی نبوده اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی این مسئله است که تصویب قوانین و مقررات مذکور تا چه اندازه در راستای ارزش های فرهنگی–تاریخی بوده و آیا تصویب آن ها توانسته است ارزش های توسعه ای و فرهنگی را در کالبد شهر متجلی سازند؟ روش: پژوهش جاری از نوع پژوهش های بنیادی-نظری می باشد و روش تحقیق، تفسیری-تاریخی است که تحلیل ها و استدلال های کیفی برای نتیجه گیری استفاده شده است. یافته ها : در این پژوهش ابتدا قوانین و سیاست گذارهای مصوب در زمینه حفاظت شهری مطالعه گردید و با ارزش ها و قابلیت های فرهنگی تاریخی به دست آمده تطبیق داده شد و نقشی که ارزش های فرهنگی تاریخی در دوره ها و رویکردهای مختلف مداخله شهری داشته است؛ مشخص گردید. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که لازم است اولاً بین بافت تاریخی فرهنگی و سایر بافت های شهری قدیم یا کهن، تفاوت وجود داشته باشد و ثانیاً قوانین و مقررات مداخله در بافت های با ارزش مبتنی بر ارزش ها و برای متجلی ساختن ارزش ها در زمان حال باید طراحی و تدوین گردد و ثالثاً متناسب با نیازهای روز هر جامعه قوانین و مقررات مداخله مورد بازبینی قرار گیرند.
خوانش تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی اول (نمونه موردی: دبیرستان البرز، موزه ایران باستان، دانشکده هنرهای زیبا، ساختمان شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
61 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : پیشرفت و توسعه علوم در طی سال ها، منجر به تفکیک و تخصصی ترشدن حوزه های دانش و فن شده است که به جدایی سازه، سیستم های ساختمانی و معماری پس از این تحولات منجر شده است، ترکیب معنا و ساخت در معماری همانا عرصه حضور تکتونیک است. هدف پژوهش : این پژوهش در جهت تبیین مؤلفه های تکتونیک معماری جهان و خوانش تکتونیکی بناهای منتخب معماری دوره پهلوی اول با این معیارها و استخراج چارچوب تکتونیکی حاکم بر معماری بناهای عمومی این دوره انجام گرفته است. روش پژوهش : این پژوهش با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری، تحلیل اطلاعات و همچنین روش تحلیل اسناد و از مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی، توسط نخبگان استفاده کرده است. انتخاب نمونه های موردی با بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شده است. در روند تحقیق از نرم افزار کیفی MAXQDA و نیز نرم افزار آماری SPSS صرفاً برای ترجیح دادن و انتخاب بناهای مطالعاتی استفاده شده است. در آخر نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق بر اساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شده است. نتیجه گیری : بُعد تکتونیکی سازه از جهت ایجاد سازمان فضایی و نقش آن در تعیین فرم و القاء پایداری بصری در هر چهار نمونه موردی از بناهای عمومی دوره پهلوی اول حضور دارد. ساختمان دبیرستان البرز با شیوه معماری سنت گرا در این دوره با ابعاد تکتونیک همخوانی بیشتری داشته است. ساختمان شهرداری تبریز وجوه تکتونیک ناچیزی در معماری کلاسیک دوره پهلوی اول را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی نقش عوامل فضایی فقر شهری و پهنه بندی در راستای اقدامات پدافند غیر عامل (نمونه ی مورد مطالعه ی کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
24 - 36
حوزههای تخصصی:
ایران ازجمله کشورهای درحال توسعه است که در دهه های گذشته با افزایش نرخ شهرنشینی و گسترش فقر شهری، نواحی فقیر شهری در آن افزایش یافته است؛ به طوری که درحال حاضر برنامه ریزی برای اسکان کم درآمدها و سامان دهی محله های فرودست شهری، به ویژه درکلان شهرها و مناطق پیرامون آن ها، از مسائل مهم توسعه شهری در کشور است. هدف این پژوهش بررسی عوامل فضایی و تأثیر آن بر پهنه بندی کاربردی برای پدافند غیر عامل در مناطق کلان شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، مطلوبیت فقر شهری در قالب دو شاخص فقر کالبدی و فقر پدافند غیر عامل، با استفاده از آزمون T تک نمونه ای بررسی شده است. الویت بندی شاخص های پژوهش با استفاده از مدل تصمیم گیری شبکه ای ANP انجام شده است. برای نمایش و ارزیابی فضایی فقر شهری در سطح مناطق نیز از نرم افزار ARC GISاستفاده شده است. نتیجه ی نهایی حاکی از آن است که وضعیت شاخص فقر کالبدی و فقر پدافند غیر عامل در مقایسه با متوسط جامعه وضعیت نامطلوبی دارد و ازنظر شاخص فضایی فقر که بیش ترین امتیاز را در مقایسات زوجی معیارها نیز به دست آورده بود، منطقه ی 1 شهرداری شهر تهران (بالاترین رتبه) و پس از آن منطقه ی 2 و منطقه ی 3 قرار می گیرند. مناطق ضعیف از نظر فقر پدافندی نیز به ترتیب مناطق 18 (پایین ترین رتبه)، 17 و 19 می باشد.
بررسی تأثیر عایقکاری حرارتی دیوارها در مسکن روستایی اقلیم سرد (نمونه موردی: روستای نظم آباد شهرستان اراک)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
25 - 37
حوزههای تخصصی:
مسکن روستایی تحت تأثیر معیشت دارای ویژگی هایی است که آن را از مسکن شهری متمایز می کند. مهم ترین نکته در معماری جدید، استفاده بیش ازحد از انرژی های تجدیدناپذیر است که علت اصلی آن عدم طراحی مطلوب بدون توجه به شرایط اقلیمی می باشد. ازاین رو با استفاده صحیح از مصالح بومی در مناطق روستایی می توان از انرژی های تجدیدپذیر جهت بهبود شرایط آسایش حرارتی بهره برد. از مسائلی که صرفه جویی مصرف انرژی در روستاها را امری مهم قلمداد می کند این است که سکونتگاه های روستایی با مشکلات مضاعفی همچون عدم دسترسی بسیاری از روستاها به شبکه گاز، هزینه های تأمین سوخت موردنیاز، مخاطرات حمل و نگهداری سوخت (غالباً نفت سفید و گازوئیل در اقلیم سرد)، هزینه های برق مصرفی روبرو هستند. در این پژوهش بناست در خصوص میزان تأثیر عایق کاری در دیوارها در اقلیم سرد مسکن روستایی استان مرکزی بررسی شود. در این میان با توجه به وضعیت معیشت، بناست عایق کاری دیوارهای در معرض تبادل حرارت به عنوان گامی ابتدایی، بررسی گردد. بنابراین هدف این پژوهش ضمن بهینه سازی دیوارهای خارجی، آسایش حرارتی نیز می باشد. در این پژوهش اصل بر این اساس است که بدون تحمیل هزینه گزاف، مصرف انرژی مسکن روستایی در پهنه موردنظر با ابتدایی ترین راهکارها بررسی شود.
فضای سبز شهری، سلامت عمومی و عدالت زیست محیطی؛ نمونه موردی: شهر هانگژو، چین
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری، مانند پارک ها، جنگل ها، پشت بام های سبز، باغ های عمومی، خدمات اکوسیستم متفاوتی را فراهم می کند. فضای سبز همچنین فعالیت های فیزیکی، سلامتی روانی و سلامت عمومی در ساکنان شهری را فراهم می کند. مطالعات نشان می دهند که توزیع فضاهای سبز معمولاً بیشتر موجب منفعت گروه های خاصی از شهروندان می شود. دسترسی به فضای سبز ازاینرو به عنوان یکی از موضوعات عدالت اجتماعی مطرح می شود. به عنوان نمونه موردی برنامه های راهبردی مشابه نیز در شهرهای چین مورد استفاده قرار گرفته است که کنترل دولتی بیشتری در تأمین زمین در این کشور در نظر گرفته شده است اما انگیزش های بازاری مشابه برای سبز سازی محیط شهری در نظر گرفته شده است. اما در هر دو زمینه، برنامه های راهبردی سبز سازی شهری ممکن است متناقض باشد: درحالی که معیار جدید فضای سبز برای مشکلات موضوعات عدالت زیست محیطی، می توانند جذابیت شهری و سلامت زیست محیطی را ایجاد کرده و همچنین ممکن است هزینه های مسکن سازی و ارزش مالکیت را نیز افزایش دهد. در نهایت، این موضوع می تواند موجب به نوسازی و جابجایی در بسیاری از سکونت گاه ها در مکان هایی شود که برنامه های سبز سازی فضای شهری در آنجا اجراشده اند. ازاینرو باید بر روی برنامه های راهبردی فضای سبز شهری متمرکز شوند که به اندازه کافی فضای سبز ایجاد کرده و ازاین رو بتواند به صورت شفاف از پایداری های اجتماعی و زیست محیطی پشتیبانی کند.
تأثیر الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک خانه های کاشان (نمونه موردی: خانه های طباطبایی ها و بروجردی ها)
حوزههای تخصصی:
مناطق گرم و خشک دارای ویژگی های محیطی و اقلیمی خاص بوده و زیست بوم ها، آبادی ها و شهرهای سنتی این گونه مناطق بر اساس اصول خاص و متناسب با شرایط محیطی و اقلیمی ساخته شده اند. خانه های ساخته شده در اقلیم گرم و خشک نیز از اصول و روش های متعددی از جمله حیاط مرکزی، جهت رسیدن به شرایط آسایش استفاده نموده اند. حیاط مرکزی نقش ویژه ای در سازماندهی فضاهای اطراف خود و همچنین در شرایط اقلیمی خانه ها دارد. شهر کاشان یکی از شهرهای اقلیم گرم و خشک و دارای خانه های سنتی متعدد است. لذا در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای به بررسی تأثیرات الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک شهر کاشان، در دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در حیاط مرکزی خانه های سنتی کاشان (دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها) درصد قابل توجهی از مساحت حیاط به حوض آب و پوشش گیاهی اختصاص یافته است؛ این بدان معناست که عامل آب و پوشش گیاهی به همراه سایه اندازی جداره های بنا در حیاط مرکزی، نقش بسزایی در ایجاد رطوبت و تعدیل اقلیمی خانه های سنتی کاشان ایفا می کنند.