فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل روان شناختی آثار ادبی در قرن اخیر افزایش چشمگیری داشته است. با ظهور روان کاوی مبتنی بر نظریات فروید این رویکرد به طور جدی تری رشد کرد. اریک اریکسون از شاگردان ممتاز فروید که برای اولین بار مفهوم بحران هویت را ابداع کرد، رویکردی تجربی در باب حیات انسان برگزید و با تقسیم عمر انسان به هشت مرحله تمامیت آن را در برگرفت: نوزادی، اوایل کودکی، پیش دبستانی، دبستانی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی و سالمندی. اریکسون در شاکله نظریه اش عباراتی چون اصل اپی ژنتیک، ریتوآلیزاسیون، ریتوآلیسم و سایکوشال موراتوریوم را معرفی نمود. در این مقاله پژوهشگران در صدد آن برامدند تا شخصیت های «آقای استیونز» در رمان بازمانده روز و شخصیت «کتی» در رمان هرگز ترکم مکن را مورد واکاوی روان شناسانه قرار دهند و با بررسی عمیق روابط شخصیت ها و جامعه به تاثیر و تاثر میان آن ها بپردازند و بحران هر یک را به طور جداگانه تحلیل نمایند. در بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل شده است که جامعه و محیط به عنوان اتمسفر و اهرم فشار به شخصیت ها آنان را به سوی بحران های هویتی سوق داده اند.
بازیابی هویت زنانه در رمان «احتمالاً گم شده ام» از سارا سالار با تأکید بر نقد جامعه شناختی تکوینی رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار به بررسی رمان احتمالا گم شده ام اثر سارا سالار با استفاده از رویکرد ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن پرداخته است و کوشیده ایم ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای ذهنی نویسنده و جامعه را مورد تحلیل قرار دهیم. پژوهش حاضر با روش اسنادی، تحلیل و نقد متن به همراه شواهدی، سعی در نمایاندن فضای اجتماعی حاکم بر دنیای نویسنده خواهد داشت تا بیان کند که ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران در شکل گیری ساختارهای ذهنی نویسنده و پیدایش این رمان چه تاثیری گذاشته و چه پیوند و رابطه ای میان ساختارهای جامعه با ساختارهای رمان وجود دارد. با بررسی دقیق و موشکافانه مؤلفه های مدنظر در این رمان مشخص شد که این رمان یک اثر کاملاً اجتماعی و محصول ذهنیت و تفکر ایدئولوژیک نویسنده است که در آن ضمن بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی عصر خود، بازتابی از واقعیات اجتماعی و حاکم بر جامعه را نشان داده است.در این رمان که حاصل کنش های نسل معاصر و دغدغه های آن ها است، نویسنده با انتخاب زندگی زنی متأهل ، مشکلات و مسائل زنان در زندگی، فضای مردسالارانه، عدم هویت یابی زنان و ... را به تصویر می کشد و نشان می دهد که راوی داستان خود را گم کرده است و به دنبال بخش گمشده خود به هرجایی سرک می کشد. سارا سالار با در نظر گرفتن یکی از مضمون های اجتماعی؛ یعنی هویت زنانه و فضای مردسالارانه، ساختاربندی حاکم بر جامعه یک دوره در ایران را به نمایش گذاشته است
کاربرد الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر در خوانش شعر جاسم الصحیح (مطالعه موردی: قصاید «حین الحسین نوی الصلاة» و«تأملات في لیلة عاشوراء»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش نشانه شناسی نوعی فعالیت زیبایی شناختی متون است که به خلق اثر در طول افق های تاریخی می-پردازد و با تأثیرپذیری از تغییر فرهنگ و تجربه های فردی خواننده، متغیر است. خوانش ادبی به منظور عمق-بخشیدن به مطالعات ادبی و آموزش زبان و ادبیات وضع گردیده است. الگوی خوانشی ریفاتر از جمله رهیافت های نوین ادبی است که در زمینه بازآفرینی، تبیین کارکرد متون و معناکاوی نقش بارزی دارد. برداشت آزاد خواننده در شناسایی هسته های خُرد و رسیدن به کلان متن و نیز تفسیر معنایی که در پی آن ارائه می کند، اساس این نظریه را تشکیل می دهد. از آنجا که ماهیت شعر دستورگریزی است، این نشانهها طی چند خوانش و با کشف دلالتهای موجود میان نشانهها درک می شود. از این رو پژوهش حاضر بر اساس رویکرد نشانه شناسی ریفاتر به بررسی دو قصیده به نامهای حین الحسین نوی الصلاه و تأملات فی لیله عاشوراء از جاسم الصحیح، شاعر معاصر عربستان پرداخته است که بازتاب بیشتری از فرهنگ عاشورا در آنها به چشم می خورد. از یافته های تحقیق استنباط می شود که این اشعار به وفور آموزه های قیام عاشورا را در خود انعکاس میدهد. از جمله نشانههای فرهنگ عاشورایی که در خوانش قصیده یافت شده است، میتوان به ماندگاری یاد امام حسین (ع) در طول تاریخ، امید امام در اوج ناامیدی و شرایط سخت، بیان عظمت و جایگاه والای امام، ترسیم آینده ای روشن برای نسل های آینده توسط امام و نیز جاودانگی روحیه ی ایثار و شهامت، اشاره کرد.
نقد ترجمه عربی انگاره های فرهنگی در رمان چشمهایش با تکیه بر کنایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
203 - 221
حوزههای تخصصی:
بی تردید ارتباط بین ملت ها از جمله نیازهای بدیهی انسان و همواره مورد توجه او بوده است. پر واضح است که ساده ترین شیوه برای تعامل با دیگران و دستیابی به تجربه های آنان، پدیده ترجمه است؛ اما نکته قابل توجه در فرآیند ترجمه، تفاوت های فرهنگی بین ملت ها است که این موضوع، باعث ایجاد مشکل در برگردان عناصر فرهنگی شده است. جهت برون رفت از این معضل، ترجمه شناسان روش های متعددی پیشنهاد داده اند. از جمله آنها پیتر نیومارک از بنیانگذاران شاخص و سرشناس مطالعات ترجمه در دهه هشتاد سده بیستم است. وی برای تسهیل فرآیند ترجمه، به ویژه ترجمه انگاره های فرهنگی مختص زبان مبدأ هجده شیوه پیشنهاد داده که با تکیه بر آنها می-توان روش برگردان و معادل یابی انگاره های فرهنگی را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. در پژوهش حاضر، که با شیوه توصیفی تحلیلی و تکیه بر مدل نیومارک سامان یافته است، به نقد و ارزیابی چهل و دو کنایه در ترجمه عربی احمد موسی از رمان چشمهایش بزرگ علوی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که سی و هفت مورد از کنایه ها به شیوه تحت اللفظی ترجمه شده و چهار مورد با معادل کارکردی و یک مورد هم به شیوه بومی سازی برابریابی شده است. پرواضح است که ترجمه تحت اللفظی شیوه مناسبی برای برگردان تعابیر کنایی به شما نمی رود و بر این اساس ترجمه احمد موسی از خوانایی و سلاست قابل قبولی برخوردار نیست و در انتقال تعابیر و اصطلاحات فرهنگ بنیاد رمان، توفیق چندانی نداشته است.
تجلی اصالت هایدگری در تحلیل بصری شعر «تنها صداست که می ماند» اثر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
271 - 294
حوزههای تخصصی:
اشعار فروغ فرخزاد عمدتاً از منظر زندگی نامه ای یا فمینیستی مورد بررسی قرار گرفته و اغلب محتوای زبانی یا معنایی آنها تحلیل شده است. این مقاله با مطالعه عناصر بصری شعر «تنها صداست که می ماند» از فرخزاد ، سعی دارد نشان دهد چگونه زیبایی شناسی شاعر با درهم شکستن مرز واقعیت و فراواقعیت، می تواند انسان را در پرتو وضعیت هستی گرایانه (اگزیستانسیال) خود آشکار سازد. دراین راستا، پرسونای شعر به ارائه معادل تصویری برای مفاهیم هایدگری همچون «ترس آگاهی اگزیستانسیال»، «فناپذیری»، «هستی -به- سوی- مرگ»، «ندای وجدان» و «شدن» می پردازد که نقشی کلیدی در دغدغه اصلی این مطالعه، یعنی اصالت، دارند. درواقع، فرخزاد با القای معانی چندگانه به تصاویر عینی شعر، آنها را به سوی انتزاع سوق داده، دنیای شاعرانه را مملو از حس ترس آگاهی و اضطراب می نماید. این ناتوانی کلمات در برپایی معنا، پرسونای شعر فرخزاد را از هرگونه هویت ثابت محروم ساخته، او را به سوی بازتعریف «بودنِ» خود به عنوان «شدن» سوق می دهد. به علاوه، ظهور تصاویر انتزاعی نور و صدا این امر را برای پرسونا ممکن می سازد تا از دنیای غیر اصیل «همگنان» فراتر رفته، به حالت ناپایدار اصالت دست یابد.
بررسی رمانِ دایی جان ناپلئون از منظرِ عناصر و مضامین گروتسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
181 - 198
حوزههای تخصصی:
گروتسک شبه گونه ای است که نویسنده یا گوینده ی آن، ناهنجاری های فردی و اجتماعی را با اغراقی نا خوشایند و هم زمان انزجار آمیز و خنده دار به سخره می گیرد. عناصرگروتسک در یک اثر ادبی و هنری فضایی دوگانه ایجاد می کند و ساختاری می آفریند که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد؛ گروتسک در آن واحد هم مجذوب می کند و هم می رماند، هم می خنداند و هم می هراساند. گروتسک معمولاً سیمای انسان و هرآنچه را دستمایه قرارداده است، به شکلی مبالغه آمیز و دست کاری شده نشان می دهد و با ساختار های منظم و منطقی همچون توالی زمان و روابط علی و معلولی چنان رفتار می کند که انگار وقوع آن ها به نحوِ دیگری هم امکان پذیراست. رمان دایی جان ناپلئون نوشته ی ایرج پزشکزاد، از جمله آثار داستانی است که در آن از عناصر و فضاهای گروتسکی برای نقد برخی پندارها و رفتارهای جامعه ی ایرانی به خوبی بهره برداری شده است. در این رمان، 136 عنصر گروتسکی وجود دارد که از این میان، عنصر « نا بهنجاری» دارای فراوانی بیشتری است و نوع این نابهنجاری هم عمدتاً پنداری و رفتاری است؛ همچنین در عنصر گروتسکی«وحشت و کمیک»- که در این رمان پس از نابهنجاری دارای بسامد است- سویه ی کمیک و خنده آوری بر سویه ی وحشت و هراسناکی آن فزونی دارد.
قراءه دلالیه لأشعار سنیه صالح فی إطار المستوى المعجمی والصوتی والبلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
119-149
حوزههای تخصصی:
تعتبر الدّلالیهُ إحدى فروع من الأبحاث اللّغویه وتَستهدِفُ تببینَ دلالات المعنى فی اللّفظ وکیفیه علاقه اللّفظ بالمعنى والکشف عن ستائر مخفیه فی خلف الألفاظ. هذه الدّراسه تحاول الإبراز والکشف عن المعنى والدّلالات الکامنه وراء ظواهر الألفاظ من خلال المستویات اللغویّه فی أشعار سنیه صالح بالمنهج الوصفی-التّحلیلی وترتکز على المستوى المعجمی والصوتی والبلاغی من بینها. یُشارُ فی المستوى المعجمی إلى الحقول الدّلالیه ودورها المهم فی تبیین المعانی والمقاصد الخاصّه للأدیبه. هنا تَستَفادُ الشاعره من هذه الحقول الدّلالیّه وتُصوِّرُ مشاعرَها وعواطفَها الدّاخلیّه بصوره عینیه ورمزیه حتّى تَضعَ المتلقیَّ فی جو ملموس تماماً لوصوله إلى المعنى المقصود. فی المستوى الصوتی تَستخدِمُ الشاعره الموسیقیّ الخاص والإیقاع الرائع للحروف والکلمات وفقاً لنوایاها ومقتضی الحال، ولهذا توظیفُ الحروف والأصوات المهموسه والرخوه فی بعض مقاطع الشعر بالإضافه إلى الموسیقی الداخلی لها، یُشیرُ إلى الحزن والأسى والحب فی نفس الشاعره وکذلک إستخدامُ الحروف والأصوات المجهوره والشدیده یدلّ على الإنفعال وإحتجاج الشاعره على مشاکل المجتمع ومفاسده بصوره رمزیّه. وأیضاً فی المستوى البلاغی، إنَّ التشبیه والمجاز والإستعاره والکنایه من أهم المحسّنات البیانیّه المستعمله لتسلیط الضوء على الکلام وإبراز المعانى المقصوده، وبهذا المنهج، تَضعُ الشاعره المفاهیم العقلیّه کالحزن والعشق والحرب وفساد المجتمع وضیاع الحقوق الإنسانیه، أمام عیون القارئ بشکل ملموس وتُزیّنُ کلامَها وتؤثّر فی المتلقیّ تأثیراً کثیراً وعمیقاً.
Beyond the Chilly Chariots: A Contemplation of Nothingness in Wallace Stevens' Harmonium(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper deals with Wallace Stevens’s first collection of poetry, Harmonium, in light of Heidegger’s philosophy, with a particular emphasis on Da-sein as the place of negativity. The focus is particularly on Heidegger’s later philosophy, where he defines Man as the juncture where the four constitutive elements (earth, sky, divinities, and mortals) converge to let Da-sein appear as the futural authentic animal whose Being matters to him as his distinctive mark. Stevens’s poetry in Harmonium displays an experimental development along the same lines. The collection consists of poems dealing with the effect that the prospects of death and finitude have on its protagonists. Stevens achieves authentic protagonists who accept the nihilating power of death in order to save themselves from any form of social, poetic, and philosophical closure. This is significant because Stevens conceives a creative potential that not only runs counter to the romantic nostalgia for a return to an innocent past, but also openly embraces the idea of finitude as the only way out of any logocentric and metaphysical forms of thinking. This study, therefore, aims to show how in Harmonium Stevens poetizes an endless creative power that sets upon reproducing the non-closure associated with nihilation and nothingness.
بررسی تطبیقی درون مایه های عرفان شرقی-ایرانی در رمان صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
413 - 438
حوزههای تخصصی:
هدف ادبیات تطبیقی همواره آن بوده است تا با نگاهی فراگیر به آثار هنری فرهنگ های گوناگون، راهی برای درک ژرف تر همگونی های آثار ادبی بیابد. آنچه در این مقاله ارائه می شود، تلاشی در اثبات این باور است که گنجینه ی فرهنگ و ادب شرقی- ایرانی نقش بسزایی در الهام بخشی و آفرینش شاهکارهای متعدد در ادبیات جهان داشته است و گابریل گارسیا مارکز از کسانی است که تحت تأثیر این میراث غنی، به خلق یکی از آثار منحصربه فرد خود دست یافته است. مقاله ی حاضر به شیوه ی توصیفی- تحلیلی پس از ارائه تعاریف و ویژگی هایی از رئالیسم جادوئی، به بررسی رد پای اندیشه های عرفانی مشرق زمین به خصوص عرفان ایرانی- اسلامی در رمان صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز می پردازد و با گزینش لایه های صوفیانه و فرا واقعی این رمان و سنجش آن با موارد مشابه صوفیانه های شرقی – ایرانی، تاثیر پذیری مارکز از مشترکات درون نگری و هستی شناسانه بعضی از آثار عرفانی بزرگان ایرانی- اسلامی را نشان داده و به بیان باورهای درون پژوهانه ی این نویسنده در رمان مذکور می پردازد. دستاورد علمی این پژوهش نشان می دهد که مارکز در رمان صد سال تنهایی، تحت تاثیردرون مایه های عرفان شرقی – ایرانی بوده است. ومهمترین نقطه ی پیوند مشترک رمان مذکور با عرفان شرقی- ایرانی، شکستن مرز میان واقعیت و فرا واقعیت و اتحاد این دو، رفتارهای شگفت و خارق العاده شخصیت های حاضر در داستان و شناخت حقیقت از راه تخیل است.
تمثیل پیر در داستان سی مرغ و سیمرغ از منطق الطیر عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تجلی روح الهی در وجود انسان کامل را در عرفان به عشق به ذات حق تعبیر می کنند. در عرفان روح انسان در حال تعالی و سلوک به سوی حق است. انسان کامل در آخرین مرحله سلوک (فنا) حقیقتی خداوند وار همچون سی مرغ عطار و سالکان واصل درآثار عرفانی می یابد. در عرفان مهم ترین ملاک سلوک سالک، برخورداری وی از حضور پیری صاحب نفس و مرشدی دستگیر است. پدر، مرشد یا شیخ در عرفان، با بصیرت و روشنگری و تیزبینی سالکان و انسان ها را به صورت عام به سوی تهذیب نفس، حفظ منش و اخلاق دعوت می کند. عطار نیشابوری، شاعر و عارف بزرگ قرن ششم و هفتم، تمثیل را به عنوان پایه و اصل داستانهایش قرار داده است. وی در منطق الطیر معانی و مضامین بلند عرفانی از جمله مضموم پیر را به بهترین وجه در قالب تمثیل و نماد ارائه داده است. اهمیت حضور پیر و راهنما در نشان دادن راه به سالک، ضرورت پژوهش در این موضوع را ایجاد می کند. هدف از این پژوهش آن است که با روش توصیفی تحلیلی وگردآوری کتابخانه ای به تبین تمثیل و نماد پیر و بیانِ نقشِ هدایتگری و ارشادی آن بپردازد و جنبه های دانایی، رهبری و مراد بودن آن را در شخصیت هدهد، در داستان سی مرغ و سیمرغ از منطق الطیر عطار، نمایان و تحلیل سازد.
وام واژگان در دو اثر محمدرضا شفیعی کدکنی (موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک یکی از تأثیرگذارترین و پرکارترین نویسندگان دانشگاهی چند دهه اخیر در رشته زبان و ادبیات فارسی محمدرضا شفیعی کدکنی است. این مؤلف دارای سبکی خاص در نگارش کتاب های خویش است که تا حدودی با نویسندگان همعصر او تفاوت دارد. این تفاوت علاوه بر نگرش و تفکر به نوع ترکیب واژگان و اسلوب بهره مندی ایشان از انواع واژگان؛ چه واژگان فارسی و چه غیرفارسی و تألیف این عناصر نیز ارتباط تام دارد. بخشی از این واژگان، لغات دخیل یا وام واژگان است. هدف اصلی از انجام چنین تحقیقاتی واکاوی عناصر و اجزای اثر تألیفی شاخص و اثرگذار است تا با بهره گیری از این داده ها به گوشه ای از ابعاد و علل تأثیرگذاری آن اثر نزدیک گردد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آماری و کمی به بررسی دو کتاب موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی و عناصر سازنده آن ها یعنی واژگان و تعیین ملیت واژگان در حد وسیع می پردازد. ازآنجا که بخش های مختلف این دو کتاب در زمان ها و مکان های مختلف نوشته شده است. این مسأله به صورت معناداری بر یافته ها اثرگذار بوده است. یعنی زمان ها و مکان های متفاوت بر نوع و حتی تعداد بهره گیری از وام واژه تأثیر گذاشته است. وام واژگان عربی در رتبه نخست وام واژگان در 4 مقوله تقسیم بندی شده: اصطلاحات علوم ادبی، مصادر، قیود و حروف قرار دارد.
تسخیرشدگان جزیره بادیان؛ به مثابه یک فانتزی اقلیمی خوانشی فانتزی از رمانی از بدری مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
193 - 227
حوزههای تخصصی:
فانتزی یکی از گونه های داستان است که در سده های اخیر در ادبیات کودک و نوجوان مورد توجه قرار گرفته است. تسخیرشدگان جزیره بادیان رمانی در رده نوجوان به نویسندگی بدری مشهدی است. در پژوهش حاضر این داستان به روش تحلیلی توصیفی و کتابخانه ای، از نظر عناصر و ساختار فانتزی و ادبیات اقلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش تعریف جدیدی از گونه فانتزی، تحت عنوان فانتزی اقلیمی ارائه و با بررسی رمان مذکور نشان داده شده است که داستان تسخیرشدگان جزیره بادیان یک فانتزی اقلیمی است. همچنین نویسنده با استفاده از ژانر فانتزی اقلیمی علاوه بر آنکه به خلق داستانی گوتیک و ترس آور با فضایی بومی اقدام کرده است نه تنها نیاز به هیجان طلبی نوجوانان را برآورده ساخته، بلکه توجه نوجوان را از نمونه های مشابه خارجی به نمونه بومی و ایرانی معطوف کرده است. همچنین از گونه فانتزی اقلیمی برای آشنایی مخاطبان با فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم، خرافات و ... یک منطقه خاص بهره گرفته است. بنابراین این داستان را می توان نمونه یک داستان فانتزی اقلیمی ایرانی قلمداد کرد.
بررسی و تحلیل داستانِ «فارسی شکر است» از جمال زاده برمبنای سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داستان کوتاه «فارسی شکر است» از مجموعه داستان «یکی بود یکی نبود» اولین اثر داستانی محمدعلی جمال زاده، با در نظر گرفتن مؤلفه های سبک شناسیِ انتقادی لسلی جفریز، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مسأله اصلی مقاله آن است که به کمک این مؤلفه ها شناخت لایه های پنهان متن و کشف مناسبات «ایدئولوژی»، «قدرت»، «گفتمان انتقادی» با نظم و سهولت بیشتری انجام می پذیرد. مؤلفه های سبک شناسی انتقادی از دیدگاه جفریز عبارت اند از: 1-نامیدن و توصیف کردن 2-بازنمایی کنش ها، رخدادها و وضعیت ها 3-ترادف و تقابل 4-مثال آوردن و نام بردن 5-اولویت بندی 6-معانی ضمنی و فرض و دلالت 7-منفی سازی 8-فرضیه سازی 9-ارائه سخنان و افکار دیگر مشارکین 10-بازنمایی زمان، مکان و جامعه. با توجه به ساختار زبانی و تحلیل های اجتماعی و فرهنگی موجود در این داستان، مؤلفه های ده گانه جفریز در ارزیابی و تحلیل این اثر کارایی و قابلیت بسیار زیادی دارد و می تواند یافته های قابل توجهی را برای پژوهش فراهم کند.بازنمایی وضعیت ها، رخدادها و کنش ها با اختلاف چشم گیری نسبت به سایر مؤلفه ها نمود بیشتری در این داستان دارد. مؤلفه هایی مانند بازنمایی جامعه، فرضیه سازی و بیان اندیشه های دیگران، کم ترین بسامد را در این داستان دارند. روش کار این مقاله توصیفی-تحلیلی و تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. این پژوهش در مقایسه با پژوهش های سبک شناسی که درباره آثار جمال زاده انجام شده، واجد نوآوری ها و تازگی های بسیاری است که هم در روش بررسی و تحلیل آن دیده می شود و هم در کیفیت دست یابی به داده ها و یافته ها می توان شاهد آن بود. از مزیت های این روش، آمیختن مباحث سبک شناسی، نقد و دستور زبان است، و مبتنی بر تحلیل های فرهنگی و جامعه شناسی است که بین روساخت و ژرف ساخت زبان متن واکاوی می کند. مؤلفه های مورد نظر جفریز برای عینی کردن پژوهش و نظام مند کردن تحقیق در مقایسه با تحلیل گفتمان انتقادی و دیگر روش های مشابه مزیت بیشتری دارد.
بررسی نگاره های منطق الطیر اثر کمال الدین بهزاد از منظر عشق شناسی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم عشق از دیدگاه شیخ اشراق در نگاره های منطق الطیر عطار نیشابوری اثر کمال الدین بهزاد می پردازد. مفهوم عشق از دیدگاه سهروردی یک دیدگاه منحصر به فرد بوده و به واسطه دیدگاه عقل محور بودن عشق از نگاه شیخ اشراق، این نظریه عشق شناسی با رویکردهای عرفانی و زیبایی شناسی به عشق تفاوت دارد. هدف از این مقاله کشف و تحلیل عناصر و مؤلفه هایی است که بازتاب دهنده ی دیدگاه عشق شناسانه ی شیخ اشراق باشد، همچنین مقاله حاضر در پی یافتن پاسخ به این سؤال است: 1. با توجه به محوریت عقل در نگاه سهروردی به عشق، کدام یک از اجزاء نگارگری آثار کمال الدین بهزاد در منطق الطیر را می توان از این منظر تحلیل کرد؟ در این پژوهش با بهره مندی از شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کیفی در تجزیه و تحلیل داده ها، چهار نگاره ی هدهد و پرندگان، مویه بر مرگ پدر، مرد مغروق، و شیخ صنعان و دختر ترسا مورد بررسی قرارگرفته است. شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج حاصل از تحلیل نگاره ها حاکی از آن است که ارتباط میان مفهوم عشق از منظر سهروردی و بازتاب آن در نگاره های ترسیم شده توسط کمال الدین بهزاد به درستی بر عقل محور بودن دیدگاه شیخ اشراق نسبت به عشق دلالت دارند. تقابل میان دیدگاه مادی و معنوی نسبت به عشق در قالبی نمادین از طریق عناصرگوناگون مورد تأکید قرارگرفته است. عنصر درخت به عنوان یکی از اصلی ترین نشانه ها در این نگاره ها، نماد حیات بوده که در فلسفه عشقِ سهروردی همان نور و بینشی است که درک آن موجبات وصال به نورالهی و خداشناسی را فراهم می کند.
Literary Disability Studies in John Steinbeck’s Of Mice and Men(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
131 - 148
حوزههای تخصصی:
Disability has an omnipresence in our daily lives, from our encounters with people with disabilities in real-life experiences to encountering them in novels, movies, and video games. After the Vietnam War was pursued by movements like Civil Rights and social discourses revolving around race, gender, and sexuality gained momentum in the 1970s, there was an urge for a civil rights-based model for disability. Previously, disability was considered a physical or mental deviance in the individual, an affliction to be cured or eliminated. This medical model gave its place to a social model, in which the social, political, and cultural environment rendered people with impairments disabled. Recently, some theorists have denounced drawing lines between the social and medical models and instead propose a liminal cultural model, believing that this mixed paradigm is the only model that does justice to the lived experiences of people with disabilities. The present study aims at analyzing John Steinbeck’s novella, Of Mice and Men. It investigates how Lennie, a person with a cognitive disability, is treated and the challenges he faces, grounded on Garland-Thomson’s cultural theorization of disability through three concepts of feminism, otherness, and disability.
بررسی و مقایسه تجرید در شعر و معماری عربی- اسلامی (با تاکید بر دیدگاه سنت گرایان در باب هنر اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
43 - 66
حوزههای تخصصی:
فلاسفه سنت گرا هنر اسلامی را هنری انتزاعی، رمزگونه و معنا دار معرفی کرده اند. بر این اساس، تجرید خالص به عنوان یکی از شاخصه های مهم هنرهای اسلامی که برگرفته از اولین منبع زیباشناختی تجرید در اسلام یعنی کتاب مقدس قرآن کریم و مبتنی بر رمز و معناگرایی است، جایگاه ویژه ای در هنر معماری اسلامی ایران و جهان عرب دارد. اما این عنصر و شاخص مهم، در هنر شعر فارسی و عربی، که یکی از برجسته ترین و گسترده ترین هنرهایی است که در دوره اسلامی به هدف تجسیم و تجسید مفاهیم انتزاعی و ماورائی و مبتنی بر عقاید توحیدی و عرفانی این دو ملت، سروده شده است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین ، بررسی و مقایسه عنصر تجرید در شعر و معماری عربی - اسلامی و ایرانی اسلامی با تاکید بر دیدگاه سنت گرایان پرداخته شده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که ظهور تصوف و عرفان در شعر و معماری این دو ملت نقطه اوج گرایش به تجرید خالص در این هنرها بوده است. در این راستا مفاهیمی همچون، وحدت وجود، تجلی، عشق، فنا و بقا در قالب اشکال هندسی، خطوط، رنگها و کلمات و عبارات و بواسطه ابزارهای هنری مشترکی همچون ایقاع، توازن، تکرار، رمز، تشبیه و .... در شعر و معماری عربی- اسلامی و ایرانی اسلامی انعکاس یافته، بطوریکه تقریبا هرآنچه در عالم عرفان اتفاق افتاده ،با زبانی تجریدی به عرصه این دو هنر ایرانی و عربی اسلامی راه یافته است.
نثر شاعرانه در دو رمان «ذاکرة الجسد» و «یک عاشقانه آرام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
166 - 184
حوزههای تخصصی:
نظم و نثر دو گونه ادبی هستند که هر یک ویژگی وکارکرد خاص خود را دارند؛ نثر با رویکردی منطقی به بیان تحلیلی و تعلیلی یک موضوع می پردازد، امّا شعر غالباً بر محور و بنیاد عاطفه، احساس و خیال حرکت می کند. در پاره ای از موارد، نثر از ویژگی های استدلالی و تحلیلی خارج می شود و با بهره گیری از صورخیال و آرایه های لفظی و بدیعی، احساس و عاطفه خواننده را تحت تأثیر قرار می دهد. این نثر، نثر شاعرانه نام دارد. رمان ذاکره الجسد، نوشته احلام مستغانمی (1953) و رمان یک عاشقانه آرام، نوشته نادر ابراهیمی (۱۳۱۵-۱۳۸۷)، دو اثری هستند که باور بر آن است؛ نثر آنها رنگ و بوی شاعرانه دارد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که دامنه آن محدود به تأثیر و تأثر نیست، بلکه بر تشابه، تباین و زیبایی شناسی ادبی تأکید دارد، دو رمان مزبور را از نگاه مؤلفه های نثر شاعرانه بررسی کرده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که موسیقی درونی(تکرار، واج آرایی)، کاربرد استعاره، تشبیه، تضاد واژگان، تضاد فعلی و حسّامیزی از برحسته ترین نمودهای نثر شاعرانه هستند که در نثر شاعرانه احلام مستغانمی و نادر ابراهیمی به کار رفته است. حضور این ویژگی ها، نثر ایشان را شاعرانه، جذّاب، خیال انگیز، زیبا و پرطروات نموده است. با این تفاوت که کاربرد استعاره های مکنیه در نثر مستغانمی، شاخص تر و ممتازتر است.
سیره و زندگی حضرت امام حسین (ع) در متون دینی، تاریخی و ادبیِ زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
185 - 202
حوزههای تخصصی:
در دل تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، چهره های برجسته ای هستند که با زندگی و مجاهدت های خود، فصولی از عظمت و درخشش را رقم زده اند. در میان این شخصیت ها، حضرت امام حسین (ع)، نوه پیامبر اسلام (ص)، به عنوان ستاره ای درخشان و الهام بخش در آسمان معنویت و شجاعت می درخشد. ایشان نه تنها به عنوان یک شخصیت تاریخی مهم شناخته می شوند، بلکه به عنوان منبعی بی پایان از نشاط معنوی و الهام بخشی برای میلیون ها نفر در سراسر جهان عمل می کنند. زندگی حضرت امام حسین (ع)، از تولد تا شهادت در کربلا، مظهری از ارزش های عالی انسانی و اسلامی است. ایشان در مدت زندگی کوتاه خود، درس هایی از ایثار، استقامت و مقاومت در برابر ظلم و جور را به جهانیان آموختند. واقعه کربلا که اوج مجاهدت های امام حسین (ع) است، نه تنها یک رویداد تاریخی است، بلکه به عنوان نمادی از مبارزه حق علیه باطل و پایداری در برابر فشارها و سختی ها تلقی می شود. نویسنده در این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی سیره و زندگی حضرت امام حسین (ع) در متون تاریخی و ادبی بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در سیره و اخلاق آن حضرت، مفاهیم و تعالیمی وجود دارد که برگرفته از قرآن و سیره نبوی است و رفتار امام در بُعد عبادت و اخلاق، کاملاً منطبق بر آیات الهی است و از طرف دیگر در بین عارفان، مبنا و پایه سیر و سلوک عارف برای رسیدن به درگاه حق تلقی می شود.
راز واژگانی و تاریخی ترنج در سوره یوسف علیه السلام
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۴
99 - 125
حوزههای تخصصی:
موضوعی که در برگردان فارسی واژه مُتَّکَأً در آیه 31 سوره یوسف در بیشتر ترجمه های فارسی قرآن کریم نادیده گرفته شده است. در بخشی از این آیه که روایتگر داستان رویارویی زنان مصر با حضرت یوسف(ع)، به دعوت همسر عزیز مصر است آمده:«وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَأً» یعنی زلیخا به زنان مصر، یک«متک» داد و بعد عنوان می کند «به هریک از آنان کارد داد». با اینکه در روایت این ماجرا در ادبیات منظوم و منثور فارسی-از زمان رودکی تا امروز- سخن از حضور نارنج یا ترنج در دست زنان مصر بوده است اما در بیشتر ترجمه های فارسی از نارنج یاد نشده است. بررسی63 ترجمه فارسی این آیه نشان داد فقط 5 درصد از مترجم ها(3مترجم) این واژه را ترنج معنی کرده و 95 درصد(60 مترجم) آن را پُشتی، محفل، میوه و نوعی غذا ترجمه کرده اند. برای این منظور معنی واژه مُتَّکَأً در 168 کتاب تفسیر، حدیث و لغت به زبان عربی، بررسی و مشخص شد 101 کتاب این واژه را واژه ای عبری دانسته و آن را ترنج یا نارنج معنی کرده اند. بنابراین بهترین معادل برای واژه مُتَّکَأً در این آیه، ترنج یا نارنج است و این امر، لزوم گسترش دایره معنایی واژگان چندمعنایی تا مرز شناسایی واژه های غیرعربی قرآن مجید را آشکار می کند و بر اهمیت تناسب برگردان فارسی واژه گان چندمعنایی با بافت متن و منطق آیه دلالت دارد. از سوی دیگر مطابقت تاریخی-گیاه شناسی ترنج نشان می دهد که این گیاه در زمان حضرت یوسف(ع) در مصر، میوه ای لوکس و وارداتی بوده و هنوز در مصر کشت نمی شده است و این حقیقت، بیانگر یکی دیگر از اعجازهای کلامی-تاریخی قرآن مجید است.
تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی شعر فردای انقلاب فریدون توللی بر اساس روش مربع ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
81 - 94
حوزههای تخصصی:
فریدون تولّلی از نخستین طرفداران نوآوری های نیمایوشیج در شعر فارسی است که در عرصه شعر معاصر به عنوان شاعری رمانتیک نیمه س نتی شناخته می شود. وی در کنار فعالیت های مستمر سیاسی و اجتماعی، تلاش داشت در قامت شاعر و منتقد به توضیح و تبیین نوع شعر دلخواه خود بپردازد و چند مجموعه شعری وی با مقدمه و یادداشت همراه است. مقدمه مبسوط توللی بر مجموعه شعر رها در شناخت و دفاع از شعر نو و انتقاد از شاعران کهنه گرا و انجمن های ادبی آن دوره به نوعی مانیفست شاعران رمانتیک به حساب می آید. اما در این مجموعه در کنار اشعار رمانتیک و عاشقانه، اشعار سیاسی و اجتماعی هم دیده می شود که شعر فردای انقلاب از مشهورترین این اشعار است. هدف اصلی در این پژوهش، بررسی شعر فردای انقلاب به روش مربع ایدئولوژیک و تحلیل این موضوع است که شاعرِ وابسته به اندیشه های حزب توده، در این شعر، از چه تمهیداتی برای پیشبرد اهداف حزبی خود بهره برده است. نتایج بررسی این شعر نشان می دهد که شاعر بیشترین تمرکز را بر تقویت نقاط قوت خودی و تضعیف نقاط قوت غیرخودی دارد و به نقاط ضعف خودی و غیرخودی توجه کمتری دارد. اما از سوی دیگر این نتیجه نیز حاصل شد که روش مربع ایدئولوژیک را می توان به جای چهار ضلع به شش ضلع ارتقا داد و گسترش رفتار سیاسی و اجتماعی شاعر در توصیف نیروهای خودی و غیرخود ذیل شش ضلع می تواند به ارتقای روش مربع ایدئولوژیک منجر شود.