فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به ارزشیابی کتاب زبان آموزی و جمله سازی و کتاب راهنمای معلم دانش آموزان ناشنوا/کم شنوا می پردازد. این پژوهش رویکردی بازنگرانه به کتاب درسی دارد. روش: از آنجایی که مولفه های زبان و سطوح مختلف زبان مورد توجه است، می توان گفت که در پژوهش حاضر از منظر ساخت گرا به نقد و بررسی و واکاوی نقاط قوت و ضعف صوری و محتوایی کتاب های مورد بررسی و فرایند یاد دهی و یادگیری سواد آموزی پرداخته می شود. با توجه به موضوع و هدف، از رویکرد پژوهش ارزشیابی و از روش های پژوهش کمی و کیفی (پژوهشی توصیفی، گروه کانونی و تحلیل محتوا) استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسش نامه های محقق ساخته است. برای گردآوری داده های مرتبط گروه های مختلفی در پژوهش حاضر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. ده متخصص از حوزه های شنوایی شناسی، طراحی و تدوین کتاب درسی و ارزشیابی از شهر تهران بررسی روایی و پایایی پرسشنامه را بر عهده داشتند؛ چهار معلم مجرب از استان تهران در مصاحبه متمرکز در گروه هم اندیش (ارزشیابی توصیفی) شرکت داشتند؛ هشتاد و دو نفر از دوازده استان پرسشنامه بسته-پاسخ برای ارزیابی اجمالی کتاب درسی و راهنمای معلم (لیکرتی) را تکمیل کردند؛ بیست نفر از شش استان منتخب برای تکمیل پرسشنامه تفصیلی (درس به درس/ تحلیل محتوا) در این پژوهش شرکت کردند و به گویه های مختلف پرسشنامه پاسخ دادند و گزارش روزانه از تدریس خود را برای درس های منتخب ارائه کردند؛ شش نفر متخصص آموزش زبان، زبان شناسی، شنوایی شناسی، برنامه ریزی درسی، گرافیک و ویراستاری پرسشنامه متخصصان موضوعی و هنر (حاشیه نویسی) را تکمیل کردند؛ و در نهایت پرسشنامه بررسی اسنادی توسط پژوهشگر تکمیل شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحلیل کمی نشان می دهد که همبستگی میان نمره های ویژگی های ظاهری و محتوایی برابر با 80/0 بوده که با احتمال خطای کمتر از 01/0 معنا دار است. در نهایت، پاسخ های مختلف به گویه ها در قالب مولفه های مهم در زبان آموزی و جمله سازی فهرست می شود و نظرات در خصوص نقاط ضعف و قوت محتوایی و صوری جمع بندی و با نتایج پژوهش های پیشین در حوزه ارزشیابی کتاب های زبان فارسی مقایسه می شود.
اثربخشی آموزش توانایی های شناختی برحافظه کاری کلامی و غیر کلامی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل داده ها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن توانایی های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
مقایسه ی دانش آموزان تیزهوش و عادی از لحاظ کمال گرایی، افسردگی و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
105-114
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش آموزان تیزهوش سرمایه های ملی هر کشوری محسوب می شوند و عدم توجه به آنان می تواند موجب آسیب های روانی ایشان گردد. هدف این پژوهش مقایسه دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره دوم متوسطه از لحاظ کمال گرایی، افسردگی و سرزندگی تحصیلی است. روش: این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1397-1396 شهر خرم آباد است که از این جامعه آماری نمونه ای به تعداد 100 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و با همتاسازی بر اساس سطح تحصیلات والدین، پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده و تعداد اعضای خانواده به دو گروه 50 نفری (50 نفر دانش آموز تیزهوش و 50 نفر دانش آموز عادی) تقسیم شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه کمالگرایی شورت (1995)، پرسش نامه افسردگی بک (1988) و پرسش نامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2006) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون تی استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان می دهد که بین دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی از لحاظ متغیرهای کمال گرایی مثبت و منفی، افسردگی و سرزندگی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد، با توجه به میانگین کمال گرایی منفی (60/52) و افسردگی (06/31) در افراد تیزهوش، کمال گرایی منفی و افسردگی بیشتری نسبت به دانش آموزان عادی وجود دارد. نتایج حاکی از این است که میانگین های کمال گرایی مثبت و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان عادی از میزان بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: یافته ها از تفاوت کمال گرایی و افسردگی در بین دانش آموزان تیزهوش و عادی حمایت می کند و توجه به این متغیرها در دانش آموزان تیزهوش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اثربخشی ریباند تراپی بر افزایش هماهنگی ادراکی دیداری و رشد اجتماعی دانش آموزان با اختلالات یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی ریباندتراپی بر افزایش هماهنگی ادراکی دیداری و رشد اجتماعی دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شده است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون وپس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، متشکل از تمامی دانش آموزان اختلالات یادگیری بود که در مرکز آموزشی و توانبخشی اختلالات یادگیری شهر دزفول مشغول دریافت مداخله های لازم بودند. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری شهر دزفول بودند که به صورت در دسترس از این مراکز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ادراکی دیداری بندرگشتالت و رشد اجتماعی وایلند استفاده شد. در فرآیند اجرا گروه آزمایش به مدت 8 هفته تحت آموزش ریباندتراپی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس (مانکوا) نشان داد که ریباندتراپی بر هماهنگی ادراکی دیداری و رشداجتماعی تأثیر دارد؛ به این صورت که منجر به افزایش هماهنگی ادراکی دیداری و رشد اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری می شود. نتیجه گیری: این نتایج اطلاعات مهمی درباره درمان این اختلال دارد، به طوری که این برنامه آموزشی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در مدارس و مراکز درمانی، مورد استفاده قرار گیرد
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر نشاط ذهنی، تاب آوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
193 - 213
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان مثبت نگر بر نشاط ذهنی، تاب آوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی به اجرا درآمد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی شهر اصفهان در سال 1395 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 مادر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه به تصادف گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله مثبت نگر را طی نه جلسه آموزشی 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه دریافت نمودند، در حالی که گروه گواه در طی انجام فرایند پژوهش از دریافت مداخله فوق بی بهره بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نشاط ذهنی، تاب آوری و شفقت به خود بود. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان مثبت نگر بر نشاط ذهنی، تاب آوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنادار داشت. بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان نشاط ذهنی، تاب آوری و شفقت به خود مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی را با به کارگیری درمان مثبت نگر بهبود بخشید.
تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون- قالوآپ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شهر اهواز بود. از جامعه مذکور، نمونه ای به حجم 39 نفر که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و پس از انجام آزمون ساخت دنباله به عنوان پیش آزمون، به صورت تصادفی به 3 گروه: تمرین تکلیف دوگانه (13 نفر)، تمرین تکلیف منفرد (13 نفر) و کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. سپس دو گروه تجربی، برنامه تمرینی منتخب با شرایط متفاوت را به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای انجام دادند. در انتها از همه افراد با استفاده از آزمون ساخت دنباله پس آزمون و دو ماه بعد نیز آزمون فالوآپ به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یکراهه و همچنین آزمون تی وابسته نشان داد که در پس آزمون، انعطاف پذیری شناختی در گروه تکلیف دوگانه برتر از هر دو گروه تکلیف منفرد و کنترل بود (P<0.05). در آزمون قالوآپ، این برتری تنها نسبت به گروه کنترل باقی ماند. همچنین، گروه تکلیف منفرد در پس آزمون تنها از گروه کنترل برتر بود (P<0.05). در مقایسه با رویکردهای تکلیف منفرد، تمرینات مبتنی بر رویکردهای تکلیف دوگانه می تواند منجر به بهبود بیشتر انعطاف پذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شود، لذا بهره گیری از این روش در برنامه ریزی کلاس های فعالیت بدنی برای این گروه از کودکان پیشنهاد می شود.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی- بازداری رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری رفتاری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهر بوشهر تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 232 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های طرحواره یانگ (1999)، سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری کارور و وایت (1994)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون (2002) و اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) انجام گرفت. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده از روش آماری رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری رفتاری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نقش دارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در بروز و نگه داری اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، می توان با شناسایی آنها در جهت پیشگیری از اختلال اضطراب اجتماعی این دانش آموزان اقدام نمود.
مقایسه میانگین طول گفته و غنای واژگانی و آگاهی های فرازبانی نحوی و واژگانی درکودکان دو زبانۀ طبیعی و کم شنوا (ترکی- فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تأثیر کم شنوایی بر رشد زبان و مهارت های فرازبانی و متفاوت بودن مهارت زبانی و فرازبانی در کودکان دوزبانه، بررسی این مهارت ها در کودکان دوزبانۀ مختلف و مقایسۀ آنها با کودکان دوزبانۀ طبیعی می تواند به شناخت بیشتر ما از رشد زبان در این کودکان و عوامل دخیل در آن شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه مهارت های زبانی و فرازبانی کودکان پیش دبستانی دوزبانۀ (ترکی-فارسی) کم شنوای دارای کاشتینۀ حلزونی با کودکان دوزبانۀ (ترکی-فارسی) همتای سنی طبیعی است. روش: برای انجام این پژوهش 6 کودک دوزبانۀ پیش دبستانی دارای کاشتینه حلزونی از بین مدارس استثنایی شهر زنجان در سال تحصیلی 98-97 به صورت آمارگیری سرشماری و 6 کودک همتای سنی طبیعی از مدارس شهر زنجان به صورت تصادفی انتخاب و در آزمون های مهارت های زبانی و فرازبانی (میانگین طول گفته، غنای واژگانی و آگاهی واژگانی و آگاهی نحوی) با هم مقایسه شدند. برای بررسی رشد شاخص های زبانی از نمونۀ گفتار پیوسته و برای بررسی مهارت های فرازبانی از آزمون های آگاهی واژگانی (شامل بررسی محتوایی و ساختاری تعریف واژه) و آگاهی نحوی استفاده شد. یافته ها: بررسی و تحلیل داده ها نشان داد که در زبان ترکی رشد مهارت های زبانی و فرازبانی کودکان پیش دبستانی دوزبانۀ ترکی-فارسی کم شنوا دچار تأخیر است (05/0> P ). اما در زبان فارسی از شاخص های رشد زبانی فقط میانگین طول گفته (میانگین تعداد تکواژ در گفته) تأخیر دارد (05/0> P ) و در هیچ کدام از جنبه های محتوایی و ساختاری مهارت تعریف واژگانی کودکان کم شنوا تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< P ). پایین بودن سطح توانایی فرازبانی آزمودنی ها در آزمون های فرازبانی زبان ترکی را می توان ناشی از آموزش رسمی زبان فارسی در مدارس دانست. همچنین، ضریب همبستگی اسپیرمن مشخص کرد که میان شاخص های رشد زبانی و آگاهی واژگانی کودکان دوزبانۀ ترکی-فارسی کم شنوا و کودکان همتای طبیعی هم در زبان فارسی و هم ترکی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.
مدل سازی ویدئویی: مبانی نظری، انواع، اثربخشی، کاربرد و گام های اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدل سازی ویدئویی یک روش آموزشی است که در آن از ضبط ویدئویی تصاویر و نمایش آنها استفاده می شود تا یک مدل دیداری از مهارت یا رفتار هدف ارائه گردد. انواع مدل سازی ویدئویی عبارتند از مدل سازی ویدئویی مقدماتی، خودمدلی ویدئویی، مدل سازی رفتار هدف، سرنخ دهی یا رهنمود ویدئویی. مدل سازی ویدئویی بر اساس شواهد پژوهشی برای یادگیرندگان از سنین کودکی اولیه تا سال های میانی دبیرستان اثربخش گزارش شده است. این روش آموزش عملی و کاربردی برای دانش آموزان دبیرستانی هم مفید است و به کار می رود. نتیجه گیری: مدل سازی ویدئویی مقدماتی شامل ضبط مهارت های فردی به عنوان مدل می شود که در کنار یادگیرنده، سرگرم انجام رفتار یا مهارت هدف است. بعدها یادگیرنده می تواند در هر زمانی این فیلم را ببیند. خودمدلی ویدئویی یعنی ضبط رفتار یا مهارت هدف در یادگیرنده که امکان بازبینی آن در فرصت های بعدی وجود دارد. مدل سازی دیدگاه موردنظر به معنی ضبط رفتار یا مهارت هدف از دیدگاه یادگیرنده است. رهنمود ویدئویی شامل خرد کردن مهارت رفتاری به گام های کوچک و ضبط و نمایش هر گام با وقفه و مکث تا یادگیرنده تلاش کند آن گام ها را قبل از این که ببیند انجام دهد. رهنمود ویدئویی را می توان با یادگیرنده یا هر فردی به عنوان مدل انجام داد. در این مقاله مبانی نظری، انواع، اثربخشی، کاربرد و گام های اجرای مدل سازی ویدئویی مورد بررسی قرار گرفته است.
مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی برای والدین افراد آهسته گام؛ مرور نظام مند و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
109-126
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موج سوم مداخلات شناختی-رفتاری به عنوان پرادایمی که با ذهن آگاهی شناخته می شود، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. این درحالی است که با توجه به مولفه های اساسی این رویکرد، از جمله، پذیرش، کنترل هیجانی، بازسازی شناختی، مواجه و توجه در لحظه حال، کاربرد این مداخلات را در رابطه با آسیب های بالینی و روانشناختی والدین و مراقبان افراد آهسته گام، نیز رو به گسترش است. به این ترتیب هدف این پژوهش مرورنظام مند و فراتحلیل اثربخشی مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی بر متغیرهای روانشناختی والدین و مراقبان افراد آهسته گام است. روش این پژوهش مرور نظام مند هفت پژوهش منتخب در این حوزه با حجم نمونه 211 نفر از والدین افراد آهسته گام (181 نفر از مادران و 22 نفر از پدران) و فراتحلیل آنهاست. یافته های این فراتحلیل بیانگر آن است که به طور کلی مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به بهبود متغیرهای روانشناختی از جمله فشارروانی، بهزیستی روانشناختی، امید به زندگی، راهبردهای تعاملی و مهارت های فرزندپروری با اندازه اثر 0/72 در میان والدین افراد آهسته گام می گردند.
رابطه امیدواری، خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی–حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین امیدواری، خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است جامعه آماری آن شامل دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی–حرکتی با هوشبهر عادی شهرستان تبریز در سال 1397-1398 بودند. تعداد 90 نفر از این گروه از دانش آموزان به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امید اسنایدر، پرسشنامه خودکارآمدی جینکز و مورگان، پرسشنامه تاب آوری تحصیلی کانر و دیویدسون و انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شده است.. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین امیدواری و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی رابطه معنی داری وجود ندارد. اما بین خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس نتایج این تحقیق دانش آموزان نا امید به دلیل اینکه عوامل و گذرگاه های کمی دارند در برخورد با موانع به راحتی انگیزه خود را از دست می دهند و دچار هیجان های منفی می شوند که این امر به نوبه خود منجر به افسردگی می شود. و موفقیت مهم ترین منبع برای انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی است. هیجان های مثبت به تاب آوری دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی کمک می کند و در نتیجه انگیزش تحصیلی آنان نیز افزایش می یابد.
اثربخشی مداخله بهنگام والد محور مبتنی بر الگوی سال های باورنکردنی بر رفتارسازشی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
101 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله بهنگام والد محور مبتنی بر سالهای باورنکردنی بر رفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 7-5 سال بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود که در سال 1397 در مراکز استثنایی شهرستان لردگان مشغول به تحصیل بودند. از بین آن ها به روش تصادفی 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره(آزمایش و کنترل) گمارده شدند. پرسشنامه رفتار سازشی واینلند، به عنوان پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد.سپس والدین گروه آزمایشی در 12 جلسه تحت برنامه مداخله ا ی سالهای باورنکردنی قرار گرفتند و والدین گروه کنترل هیچ برنامه مداخله ای را در طی این مدت دریافت نکردند. پس از اتمام دوره مداخله و 3 ماه بعد، آزمون رفتارسازشی واینلند بار دیگر بر روی دو گروه به ترتیب بعنوان پس آزمون و پیگیری اجراشد. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با بهره گیری از نرم افزار spss22 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان رفتار سازشی تفاوت معنادار آماری(001/0>p) وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه مداخله سالهای باورنکردنی بر بهبودرفتارسازشی کودکان کم توان ذهنی و خرده مقیاس های مسائل شغلی، اجتماعی شدن، ارتباط و خودیاری در پوشیدن موثر بوده و ماندگاری برنامه مداخله پس از 3 ماه پابرجا مانده است.
مقایسه فرآیند رشد استدلال اخلاقی نوجوانان نابینا و بینای 11 تا 18سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
233 - 248
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه فرآیند رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان نابینا و بینای 11 تا 18ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان بینا و نابینای 11 تا 18 سال شهر تهران بود که در مدارس عادی و مدارس نابینایان در سال تحصیلی 95-96 مشغول بهتحصیل بودند. از بین آنها، نمونه ای به حجم 120 نفر (60 نفر نابینا و 60 نفر بینا) انتخاب شد. گروه نابینا با روش نمونه گیری در دسترس و گروه بینا با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون استدلال اخلاقی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تی مستقل به کار گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان نابینا و بینا سنین 11 تا 14 ساله شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p<) ولی تفاوت معنی داری برای سنین 15 تا 18 سال مشاهده نشد (05/0<p). با توجه به پایین تر بودن استدلال اخلاقی در سنین 11 تا 14 سال، پیشنهاد می شود در این زمینه مداخلات و بررسی های موثر انجام شود.
تاثیرآموزش مهارتهای حرکتی ظریف بر توجه انتخابی و ادراک دیداری دانش-آموزان دارای اختلال ریاضی دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های حرکتی ظریف بر توجه انتخابی و ادراک دیداری دانش آموزان دارای اختلال ریاضی دوره اول ابتدایی شهر سبزوار در سال 1396 انجام شد. این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 34 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در دوره اول ابتدایی سبزوار به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایش(17 نفر) و گروه کنترل(17 نفر) جایگزین شدند. پرسشنامه های رنگ – کلمه استروپ (1935) و ادراک دیداری فراستیگ (1963) به عنوان پیش آزمون اجرا شد. دانش آموزان گروه آزمایشی 15جلسه 40 دقیقه ای( هر هفته دو جلسه) دربرنامه آموزش مهارت-های حرکتی ظریف شرکت کردند و آن گاه پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهارت های حرکتی ظریف موجب افزایش توجه انتخابی و ادراک دیداری در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی شد. براین اساس آموزش مهارت های حرکتی ظریف یک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال ریاضی می باشد.
تجارب یادگیری و برنامه جایگزین (LEAP) برای دانش آموزان پیش دبستانی با اختلال طیف اُتیسم و والدین آنها: الگویی برای فراگیرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال طیف اُتیسم ( ASD ) اختلالی عصبی-رشدی است که جنبه های مختلف رشد و تحول کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از نهضت هایی که اخیراً به منظور توانمندسازی این کودکان و حضور آنها در جامعه مطرح شده است، نهضت فراگیری سازی است. از جمله مدل هایی کاربردی فراگیری سازی در حوزه اُتیسم، مدل تجارب یادگیری و برنامه جایگزین ( LEAP ) برای دانش آموزان پیش دبستانی با اختلال طیف اُتیسم و والدین آنها است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش مروری در پایگاه های اطلاعاتی Science Direct , ProQuest , PubMed , Google scholar با کلید واژه های LEAP model , inclusion model , Learning Experiences and Alternative Program , autism inclusion منابع علمی مرتبط جمع آوری شد. پس از جمع آوری منابع، تاریخچه مدل تجارب یادگیری و برنامه جایگزین، مولفه ها، اثربخشی و کاربرد آن توصیف شد. نتیجه گیری: هدف عمده این مدل، کمک به کودکان در دستیابی به پتانسیل کامل رشدی است تا بتوانند از جریان غالب آموزش عمومی استفاده کنند. در این مقاله سعی شده است تا مؤلفه های اصلی این مدل شناسایی و معرفی شوند و یافته های تجربی در زمینه اثربخشی مدل تجارب یادگیری و برنامه جایگزین ( LEAP ) بر رشد مهارت های عملکردی، بازی مستقل، تعامل اجتماعی، کسب پیش نیازهای مهارت های تحصیلی، دستیابی به مهارت های گفتاری و زبانی و رفتار سازگارانه ارائه شود.
تأثیر آموزش مهارت های ابرازمندی برخودکارآمدی در روابط بین فردی در کودکان مبتلا به لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از شایع ترین اختلال های گفتاری، لکنت است که موجب اضطراب وکمرویی شده و روابط بین فردی را محدود می سازد. پژوهش حاضر به منظور تأثیر آموزش مهارت های ابرازمندی بر افزایش خودکارآمدی در روابط بین فردی در کودکان پسر دارای لکنت زبان انجام شد. روش: نوع مطالعه، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کودکان پسر دارای لکنت زبان پایه چهارم و پنجم مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهر رشت در سال ۱۳۹۳-۱۳۹۴ بود که از این میان ۲۴ نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی کودکان در روابط بین فردی با همتایان ویلر و لد(۱۹۸۲) استفاده شد. پس از انجام پیش آزمون، برنامه آموزش طی هشت جلسه ۵/۱ ساعته بر روی گروه آزمایش اجرا شد و در پایان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ابرازمندی توانسته است میزان خودکارآمدی در روابط بین فردی(۶/۱۴۲۲) و خرده مقیاس های با تعارض (۱۲/۱۱۴) و بدون تعارض (۰۳/۱۷۵) را افزایش دهد (۰۰۱/۰ P ≤ ) . نتیجه گیری: به علت اینکه کودکان دارای لکنت زبان ترس و اضطراب اجتماعی خاصی را در تعاملات اجتماعی تجربه می کنند، افزایش مهارت های ابرازمندی آن ها می تواند به عنوان یکی از محورهای مداخله و توان بخشی آن ها استفاده گردد.
مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد اختلال سلوک واختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلالات سلوک واختلال مقابله جویی دفاعی وجوه تشابه و تمایز زیادی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه همدلی و بازشناسی هیجانی چهره بین کودکان واجد تشخیص این دو اختلال بود. روش: طرح پژوهش حاضراز نوع مقایسه ای بوده است.به شیوه نمونه گیری در دسترس، 400 نفر از دانش آموزان 7تا 12 سال از یازده مدرسه شهر اصفهان انتخاب شده و -بعد از حذف پرسشنامه های فاقد اعتبار- بر اساس نقطه برش پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( اسپرافکین،لانی و گادو، 1994) 41 نفر واجد اختلال مقابله جویی دفاعی و 19 نفر واجد اختلال سلوک تشخیص داده شدند.سپس از این تعداد پرسشنامه همدلی (آیونگ و همکاران، 2009) و آزمون بازشناسی هیجانی چهره (اکمن و فرایزن، 1976) اجرا شد. نتایج: یافته های پژوهشی حاکی از آن بود که و بین بازشناسی هیجانی چهره در دو شاخص ترس و تنفر بین گروه اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معنادار وجود دارد ( 05/0P<).بین همدلی و سایر شاخص های بازشناسی هیجانی چهره اختلال سلوک و مقابله جویی دفاعی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می آید بین بازشناسی هیجانی برخی از چهره ها تفاوت هایی بین این دو اختلال وجود دارد که ممکن است در مشکلات ارتباطی این کودکان با اطرافیان خود نقش داشته باشد.
لگو درمانی برای کودکان با اخلال های طیف اوتیسم: مبانی نظری، کاربرد، سطوح اجرا و اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های طیف اوتیسم مجموعه ای گسترده ای از رفتارهای نابهنجار ادراکی، شناختی، زبانی و اجتماعی را دربرمی گیرد. لگو درمانی یکی از برنامه های مداخله ای است که مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم را به نحو قابل توجهی بهبود می بخشد و رفتارهای غیراجتماعی درخودماندگی را کاهش می دهد. کلمه دانمارکی لگو به معنی یک بازی خوب است. لگو درمانی یک برنامه رشد اجتماعی برای کودکان با اختلال طیف اوتیسم می باشد که مبتنی بر همکاری در بازی با لگو است. نتیجه گیری: بسیاری از کودکان با اختلال طیف اوتیسم فاقد قصد ارتباطی هستند و تمایل به ارتباطی که هدف اجتماعی داشته باشد نشان نمی دهند. لگو درمانی از طریق بازی و ایجاد موقعیت ها و فرصت های خلاق برای برقراری تعامل موجب رشد و تحول کفایت اجتماعی می شود. کودکان الگوهای مختلف لگو را با کار کردن در گروه های دو یا سه نفری می سازند. بحث بر سر این است که کودکان مشارکت کننده در بازی با لگو انگیزه بیشتری را برای آغازگری ارتباط اجتماعی تجربه می کنند و به برقراری تعامل پایدار با دیگران ترغیب می شوند. در این مقاله مبانی نظری، کاربرد، گام های اجرای و اثربخشی لگو درمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تاثیر توانبخشی شناختی بر ارتقای توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : در این پژوهش تاثیر توانبخشی شناختی بر ارتقاء توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: مطالعه حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی با ساختار پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است که در آن تعداد 26 کودک 7 تا 13 سال مبتلا به اختلال بیش فعالی-نقص توجه پس از تشخیص اختلال به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده بسته درمان توانبخشی شناختی پارس برای ترمیم توجه و عملکردهای اجرایی ، آزمون استروپ برای ارزیابی توجه انتخابی ، آزمون ویسکانسین برای ارزیابی عملکردهای اجرایی و مقیاس مشکلات رفتاری کانرز فرم والدین و معلم برای تشخیص اختلال نقص توجه – بیش فعالی بودند. مداخلات ترمیم شناختی در 10 جلسه 5/1 ساعته انجام شدندو داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغییری ( MANCOVA ) به کمک نرم افزار SPSS (نسخه 22) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که مداخله توانبخشی شناختی بر توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی موثر بوده است (سطح معنی داری 05/0 = α و 01/0 = α). نتیجه گیری: می توان این گونه نتیجه گیری کرد که برنامه توانبخشی شناختی در افزایش توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی مؤثر بوده است و می توان از این روش برای بهبود توجه انتخابی و عملکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی استفاده کرد.
پاسخ به مداخله به عنوان نقشه راه فراگیرسازی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از دانش آموزان با مشکلات یادگیری و رفتاری در یک روال هر روزه از آموزش عمومی خارج می شوند. اگرچه در این میان صداهایی مبنی بر آموزش این دانش آموزان در همان موقعیت عمومی (فراگیرسازی آموزشی) در کنار هم سالان شان به گوش می رسد، اما نحوه حمایت از نیاز های رفتاری و تحصیلی این دانش آموزان در قالب فراگیرسازی آموزشی هنوز مبهم است. در این مقاله با مروری کوتاه بر پیشینه تجربی پاسخ به مداخله، به تشریح علل اصلی ناکامی در فراگیرسازی آموزشی و راه حل های عرضه شده برای آن، در منابع اطلاعاتی پرداخته شده است. درواقع رویکرد پاسخ به مداخله در منابع اطلاعاتی به عنوان نقشه راهی برای اجرای فراگیرسازی آموزشی و رفع موانع پیش روی آن بیان شده است. به طورکلی، پاسخ به مداخله می تواند به عنوان رویکردی برای تسهیل فراگیرسازی دانش آموزان با مشکلات یادگیری و رفتاری در ایران به کار گرفته شود.