فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر «آموزش های مستقیم و غیرمستقیم ماهواره ای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی» انجام شده است. از بین زنان ساکن در شهر مشهد، با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر، با روش نمونه گیری گلوله برفی تعیین شدند. داده ها از طریق دو مقیاس «تعارض زناشویی» کنزاس و «نگرش به خیانت زناشویی» مارک واتلی گردآوری و از طریق آزمون های آماری تی مستقل، ANOVA و MANOVA تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین زنانی که سریال های ماهواره ای فارسی تماشا می کردند با زنانی که تماشا نمی کردند، در «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی»، تفاوت معنی داری وجود دارد (59/t=9 و p=0/01). بین میزان «تعارض زناشویی» آن دو گروه نیز تفاوت معناداری مشاهده شد (62/f=2 و p=0/01). بنابراین پیشنهاد می شود راهبردهایی اتخاذ شود که برنامه های تلویزیونی داخلی بتواند به نیازها، انتظارات و خواسته های طیف وسیع تری از افراد جامعه پاسخ دهد تا نهاد خانواده، از استحکام بیشتری برخوردار باشد.
بررسی رابطة دینداری، هوش معنوی و بخشش با سازگاری اجتماعی در دانشجویان سال اول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطة هوش معنوی، دینداری و بخشندگی با سازگاری اجتماعی دانشجویان سال اول است. نمونة پژوهش 327 نفر از دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه ارومیه هستند که به صورت نمونه گیری «تصادفی خوشه ای» از بین جامعة دانشجویان سال اول انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس «سنجش دینداری» سراج زاده، مقیاس «سنجش هوش معنوی» بدیع و همکاران، مقیاس «سنجش بخشش» والکر و گارسوخ، مقیاس «سنجش سازگاری اجتماعی» بیکر و سیریاک استفاده شد. داده های به دست آمده با بهره گیری از ضریب همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان داد هوش معنوی، دینداری، بخشش و مؤلفه های آنها با سازگاری اجتماعی رابطه ای مثبت معنادار داشته، قادرند سازگاری اجتماعی را پیش بینی و تبیین کنند (37/0=R2 و 01/0=P). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت متغیرهای دینداری، هوش معنوی و بخشندگی نقش تعیین کننده ای در تطابق دانشجویان سال اول با محیط دانشگاه و مسائل و مشکلات آن دارند. از این رو، می توان با تمرکز بر متغیرهای پیش بین این تحقیق برنامه هایی کارآمد برای ارتقای سازگاری اجتماعی فراهم کرد.
رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه دانش آموزان متوسطه شهرستان آمل بود. روش تحقیق، از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر هدف، به صورت طرح کاربردی بود. جامعه آماری 11532 نفر از دانش آموزان و نمونه ی پژوهش، 390 دانش آموز متوسطه بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه اضطراب رایانه ی هاینس، گلاس و نایت، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو و پرسشنامه خودکارآمدی رایانه مورفی، کوور و اوون بود.؛ داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS21 و LISREL8.80 تحلیل شدند. بین اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه رابطه منفی و بین ویژگی های شخصیتی با خودکارآمدی رایانه رابطه وجود داشت. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که برون گرایی، گشودگی، توافق، باوجدان بودن واضطراب رایانه، خودکارآمدی رایانه را پیش بینی می کنند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که برون گرایی، گشودگی، اضطراب رایانه و باوجدان بودن از طریق متغیر توافق بر خودکارآمدی رایانه اثر غیرمستقیم می گذارد؛ ولی توافق بر خودکارآمدی رایانه دانش آموزان اثر مستقیم می گذارد. از سوی دیگر برون گرایی، گشودگی و اضطراب رایانه از طریق باوجدان بودن بر توافق اثر غیرمستقیم می گذارد ولی باوجدان بودن بر توافق اثر مستقیم می گذارد. یافته های حاصل از این پژوهش بر کاربرد ویژگی های شخصیتی و اضطراب رایانه در خودکارآمدی رایانه دانش آموزان تأکید دارد.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده) بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی (اسپنیر، 1976) و فرایندخانواده سامانی (1387) استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که مجموعه عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (0/01 >P) و همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیر از باورها مذهبی که اثر معناداری در معادله رگرسون نداشت، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 49/6 % از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
پیامدهای جسمی و عاطفی افشاگری تخلف سازمانی در پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :مشاهده خطا و تخلف در محیط کار و تصمیم گیری جهت افشا یا عدم افشای خطا و تخلف، استرس زا است و این استرس می تواند پیامدهای جسمی و عاطفی را به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای جسمی و عاطفی افشاگری تخلف سازمانی در پرستاران بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1389 انجام شد. مواد و روش ها:این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود و در آن 245 نفر از پرستاران بیمارستان های خصوصی و دولتی شهر اصفهان به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از چک لیست افشاگری و همچنین، دو چک لیست پیامدهای جسمی و عاطفی افشاگری McDonald و Ahern مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها:62 درصد از پرستاران، افشاگر و 38 درصد غیر افشاگر بودند. در زمینه پیامدهای جسمی، پرستاران افشاگر از مشکلات بالاتری رنج می بردند و فقط مشکلات گوارشی در پرستاران غیر افشاگر بیشتر بود. در زمینه پیامدهای عاطفی، احساس ترس و خشم در پرستاران افشاگر و احساسات مرتبط با بی ارزشی و احساس گناه در پرستاران غیر افشاگر بیشتر بود. نتیجه گیری:بر اساس نتایج مطالعه حاضر، افراد افشاگر به طور کلی از مشکلات جسمی و عاطفی بیشتری رنج می برند، اما افراد غیر افشاگر نیز مشکلات خاصی (گوارشی و احساس بی ارزشی و گناه) دارند که بیانگر لزوم توجه بیشتر به این گروه می باشد.
شکل گیری و تکوین یک برنامه بین رشته ای دوره تحصیلات تکمیلی: آموزش ریاضی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش ریاضی به عنوان یک دیسیپلین مستقل دانشگاهی، زاییده نیازهای به وجود آمده از اواسط قرن بیستم است. در این مقاله، ابتدا به ایده دانشگاه و تفاوت آن با آموزش عمومی، الزامات تأسیس دیسیپلین های دانشگاهی و به خصوص، ویژگی های «بین رشته ای» بودن یک رشته پرداخته می شود. بعد از آن، ماهیت دیسیپلین آموزش ریاضی به عنوان یک مورد خاص «بین رشته ای»، مورد بررسی قرار می گیرد. آن گاه، با اشاره به سیر تاریخی شکل گیری دوره های کارشناسی ارشد و دکتری آموزش ریاضی در جهان، به همین سیر در ایران، توجه می شود. این روند از سال 1373 شروع شد و تا تصویب برنامه دوره کارشناسی ارشد در سال 1378، که به عنوان یکی از اولین رشته های بین رشته ای در حوزه علوم پایه، به تصویب رسید، ادامه می یابد. پس از آن، فرایند بازنگری این دوره و حرکت به سوی تأسیس دوره دکتری آموزش ریاضی، با در نظر گرفتن ملاحظات گفته شده، بازخوانی می شود.
بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر اضطراب مرگ سالمندان مقیم خانه سالمندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر معنویت درمانی بر اضطراب مرگ سالمندان می پردازد. روش این مطالعه «نیمه آزمایشی» و با طرح «پیش آزمون، پس آزمون– پیگیری» با گروه کنترل است. جامعة آماری این پژوهش تمام سالمندان مقیم خانة سالمندان هستند. از بین سالمندانی که در مقیاس اضطراب مرگ نمرة بالای 7 کسب نمودند،20 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی مداخلة مبتنی بر رویکرد معنویت درمانی را دریافت کردند. سپس پرسش نامة «اضطراب مرگ» در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط نمونة پژوهش شده تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با روش «تحلیل واریانس» با اندازه گیری های مکرر انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که معنویت درمانی به شیوة گروهی موجب اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحلة پیش آزمون می گردد و در کاهش اضطراب مرگ سالمندان مؤثر بوده است. نتیجه آنکه معنویت درمانی روش مناسبی برای کاهش اضطراب مرگ سالمندان است.
تأثیرآموزش حل مسئله مبتنی برمعنویت بر ذهنیت فلسفی و سبک های تصمیم گیری دانشجویان پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت بر ذهنیت فلسفی و سبک های تصمیم گیری دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرگز در سال تحصیلی 1394 بود. بدین منظور 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و از مقیاس های سبک های تصمیم گیری اسکات وبروس (1995) و ذهنیت فلسفی طالب پور و همکاران (1384) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت طی هشت جلسه نود دقیقه ای و در مدت چهار هفته متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونه تحقیق به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت قرار گرفت، درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش حل مسئله مبتنی بر معنویت موجب بهبود ابعاد جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری ذهنیت فلسفی و همچنین سبک های تصمیم گیری منطقی، اجتنابی، وابسته شده است، در حالی که در سبک های تصمیم گیری آنی و شهودی پس از آموزش، تغییری مشاهده نشد.
طراحی و ساخت ابزار میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و بررسی رابطه آن با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، به پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی جواب دادند. داده های به دست آمده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ضریب آلفای کرانباخ و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل گردید. در مرحله ساخت مقیاس، پس از تأیید روایی صوری، روایی محتوایی، تحلیل اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ابزار نهایی 30 سؤال شده که منجر به استخراج دو عامل نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی گردید. اعتبار مقیاس از طریق ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی 81/0 و برای میزان استفاده از شبکه های اجتماعی 88/0 و برای کل مقیاس نیز 91/0 به دست آمد. عملکرد تحصیلی به عنوان روشی برای اعتبار همگرا در نظر گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توانست 18/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی کند. نتایج به دست آمده نشان داد که مقیاس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میزان و نگرش به استفاده از این گونه شبکه ها در دانش آموزان، نقش تعیین کننده در عملکرد تحصیلی آنها دارد.
الگوی روابط علّی پیشایندها و پسایندهای رفتارهای سلامت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان انجام شد. روش: 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهت گیری مذهبی درونی بیرونی آلپورت (I/EROS)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP-II)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و رضایت از زندگی (SWLS) پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطه ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین جهت گیری مذهبی بیرونی با رفتارهای سبک زندگی سالم مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، رابطه بین رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضایت از زندگی مثبت و معنادار و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بود.علاوه بر این،نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی با عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی از طریق از رفتارهای سبک زندگی سالم به طور نسبی میانجیگری می شود. در نهایت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سبک زندگی از طریق جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد. همچنین، در مدل مفروض به ترتیب 64 ، 16 و 38 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت از زندگی از طریق رفتارهای سبک زندگی تبیین شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بخشی از پراکندگی نمرات بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در بافت پیش بینی این مولفه های شناختی و هیجانی بهزیستی از طریق ابعاد درونی و بیرونی جهت گیری های مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده، به کمک تفاوت در میزان استفاده از رفتارهای سبک زندگی سالم قابل تبیین است.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیش فرض های خداپنداره، خودپنداره و آخرت پنداره بر شدت اختلال وسواس بی اختیاری: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفی الگوی درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پیش فرض های مذهبی اصلاح خداپنداره، خودپنداره به عنوان مقدمه و زمینه مهم اصلاح خداپنداره و آخرت پنداره و بررسی اثربخشی آن در کاهش شدت اختلال وسواس- بی اختیاری بود. در یک طرح تک موردی، فرایند درمان بر دو مراجع مرد انجام شد. مراجعان، با مقیاس وسواس- بی اختیاری ییل براون به عنوان متغیر وابسته، در چهار مرحله پیش از درمان (خط پایه)، جلسه دهم، جلسه آخر (جلسه بیستم) و سه ماه پس از درمان (پیگیری) سنجیده شدند. در مقیاس ییل براون، نمره مراجع اول از 27 در مرحله پیش از درمان به 6 و مراجع دوم از 18 به صفر در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش نشان دادند. بنابراین، درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر پیش فرض های مذهبی خداپنداره، خودپنداره و آخرت پنداره در کاهش شدت اختلال وسواس - بی اختیاری مؤثر است.
اثربخشی آموزه های فضایل اخلاقی دین محور بر بهبود شکل گیری هویت دینی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزه های فضایل اخلاقی دین محور، بر بهبود شکل گیری هویت دینی نوجوانان انجام گرفت. روش مطالعه نیمه تجربی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر مقطع متوسطه 14-17 ساله، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هویت دینی استفاده شد. گروه آزمایش، تحت مداخله آموزه های فضایل اخلاقی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد آموزه های فضایل اخلاقی بر بهبود شکل گیری هویت دینی منع شده، زودرس، آشفته و موفق مؤثر بود، ولی بر هویت دینی کلیشه ای اثربخش نبود. آموزه های اخلاقی مبتنی بر دین، می تواند آگاهی و تعهد به ارزش های بنیادین دینی را افزایش داده، بر شکل گیری هویت دینی موفق تأثیرگذار باشد.
ارزشیابی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان از حیث تربیت معلم پژوهشگر (مورد: پردیس های شهید بهشتی و شهید هاشمی نژاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان از حیث تربیت معلم پژوهشگر انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع ارزشیابی و مدل ارزشیابی پروواس بود. در مسیر بررسی وضعیت مطلوب و اجرا شده برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان؛ متخصصان موضوعی از طریق نمونه گیری هدفمند و زنجیره ای، دانشجویان از روش نمونه گیری در دسترس و مدرسان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در راستای بررسی برنامه درسی اجرا شده و متناسب با هریک از مراحل ارزشیابی، معیارهای لازم برای مؤلفه ها شناسایی شد. عملکرد واقعی دانشگاه فرهنگیان در هر یک از مراحل ارزشیابی و مؤلفه ها از طریق پرسشنامه، سیاهه مشاهده، مصاحبه و اسناد مکتوب به دست آمد. یافته های به دست آمده از مطالعه اسناد، تحلیل محتوا و سهم دروس پژوهشی در محتوای برنامه درسی حاکی از آن بود که اگرچه دانشگاه فرهنگیان در چند سال اخیر به سمت پژوهش محور بودن حرکت کرده؛ اما هنوز دارای کاستی هایی می باشد که از جمله آنها می توان به کمبود فضا، امکانات، زیرساخت های فیزیکی و تجهیزاتی و نیروی متخصص و با انگیزه اشاره کرد.
اعتباریابی آمادگی فرصت یابی حرفه ای مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجهیز شدن به مهارت های فرصت یابی حرفه ای منجر به سازگاری بیشتر با تغییرات امروزی مسیر شغلی، بهبود شایستگی تصمیم گیری مسیر شغلی و در نهایت زندگی معنادارتر در قرن 21 می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی مقیاس آمادگی فرصت یابی حرفه ای که به سبک رویکرد تصادفی برنامه ریزی شده میشل و کرومبولتز انجام شد. روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، با روش نمونه گیری خوشه ای 185 نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی کرمان انتخاب شدند. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل: بررسی مدل های اندازه گیری (آلفا کرونباخ، ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و واگرا) و برازش مدل ساختاری (ضرایب بار عاملی، معناداری ضرایب مسیر و ضریب تعیین، شاخص پیش بینی مدل، نیکوی برازش) است که جهت ارزیابی پنج مؤلفه انعطاف پذیری، خوش بینی، ریسک پذیری، پشتکار و کنجکاوی مقیاس آمادگی فرصت یابی حرفه ای مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: برازش هر دو بخش الگوریتم داده ها و نتایج حاصله از تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن ساختار مکنون در سطح شاخص ها و مؤلفه ها بود. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی آمادگی فرصت یابی حرفه ای، در جامعه ی دانشگاهی اعتبار و روایی سازه خوبی دارد و می توان از آن برای سنجش و شناسایی میزان مهارت های فرصت یابی حرفه ای و تسهیل در فهم تأثیر حوادث تصادفی بر رفتار انتخاب شغل (رشته) بهره گرفت.
دانش برنامه درسی در آموزشگری: شایستگی حرفه ای مغفول در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به توصیف شایستگی حرفه ای در آموزشگری مبتنی بر دانش برنامه درسی در سطح آموزش عالی پرداخته است. داده های مورد مطالعه بر اساس طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناختی و از طریق انجام مصاحبه عمیق اکتشافی با 24 مدرس خبره در رشته های علوم پایه، علوم مهندسی، علوم انسانی و علوم پزشکی به دست آمد. یافته های پژوهش بر مؤلفه های حرفه ای دانش برنامه درسی: دانش های اساسی(دانش نسبت به: ماهیت و ابعاد گوناگون عناصر برنامه درسی، ارتباط ساختاری بین عناصر، اصول تعادل و انسجام بخشی بین عناصر برنامه درسی) و دانش های حمایتی(دانش نسبت به حوزه های: تخصصی و دانش های مرتبط، روان شناختی، و اخلاقی- اعتقادی) تأکید داشتند.
مبانی انسان شناختی؛ دوساحتی بودن، اصالت نفس و اختیار و نقش آن در دانش روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مبانی انسان شناختی روان شناسی اسلامی و چگونگی تأثیر آن بر اهداف، روش، نظریه پردازی و رویکردها در حوزه های گوناگون این دانش می باشد. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. ابتدا با مراجعه به منابع اسلامی به شناسایی مفاهیم اساسی و گزاره هایی پرداخته که انسان و ویژگی های او را توصیف کرده، سپس با استفاده از دلایل عقلی، قرآنی و شواهد تجربی، ویژگی های اساسی درباره انسان را مورد شناسایی قرار داده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که انسان موجودی دوساحتی، دارای روح مجرد، و برخوردار از قدرت اختیار می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که پیش فرض های اساسی مربوط به ماهیت انسان عبارتند از: اندیشه ورزی، منطقی، دارای اراده آزاد، تأثیرپذیر، شناخت پذیر. همچنین مبانی انسان شناختی نقش تعیین کننده ای در پژوهش های روان شناختی، جهت شناسایی ماهیت و ابعاد انسان داشته، و حتی روش پژوهشگر در انجام تحقیق را مشخص می کنند.
الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
133 - 157
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور معرفی الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم طراحی شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود و به شیوه اجتهاد دینی انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از تحلیل آموزه های دینی، دو الگوی تک بُعدی مقابله و الگوی چندبُعدی مقابله استخراج می شود. در الگوی چندبُعدی مقابله دینی، که مبتنی بر «تلفیق گرایی تکنیکیِ نظریه محور» است، ابعاد شناختی، رفتاری، هیجانی، زیستی، ارتباطی و معنوی با تکیه بر دیدگاه اسلام لحاظ شده است. در کنار الگوی چندبُعدی مقابله، الگوی تک بُعدی مقابله وجود دارد که ناظر به یکی از ابعاد چندبُعدی مقابله است و می تواند در غلبه بر مشکلات روان شناختی که شدت کمتری دارند، به کار گرفته شود. در مهار خشم و مدیریت آن، هر دو الگوی مقابله تک بُعدی و چندبُعدی به کار گرفته می شود. در صورتی که هیجان خشم، شدت و مدت بیشتری داشته باشد بر به کارگیری الگوی چندبُعدی مقابله نسبت به الگوی تک بُعدی، تأکید بیشتری شده است.
ساخت و اعتباریابی مقیاس عفو و گذشت بر اساس آموزه های اسلام
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی طراحی، ساخت و اعتباریابی مقیاس «عفو و گذشت با نگاه به منابع اسلامی» به منظور سنجش میزان عفو و گذشت در میان دانشجویان و طلاب گرامی است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از منابع معتبر اسلامی، مؤلفه های عفو و گذشت تهیه و سپس بر اساس مؤلفه های اصلی، پرسش ها طراحی شد. بعد از داوری تخصصی استادان و کارشناسان، و همچنین اجرای آموزشی و حذف برخی پرسش ها با همبستگی پایین به ۳۴ پرسش تقلیل یافت و مقیاس اصلی با ۳۴ پرسش آماده اجرای نهایی شد و روی نمونه ۳۶۰ نفری دانشجویان دانشگاه قم و همچنین طلاب مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی= که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند اجرا گردید. نتایج تحلیل عاملی با روش مؤلفه ای اصلی با چرخش متعامد نشان داد که مقیاس دارای ۶ عامل «کینه توزی، بخشایش همدلانه، چشم پوشی، بخشایش کریمانه، رویکرد ترمیمی و کنترل خشم» است. یافته های حاصل از این پژوهش با کمک نرم افزار SPSS به دست آمد. همچنین، مقیاس عفو با روایی محتوایی بالا و آلفای کرونباخ ۹۰/۰ به تأیید رسید. نتیجه گیری: مقیاس عفو از دیدگاه اسلام روایی و اعتبار بالایی دارد و می تواند میزان عفو افراد را بسنجد.
ویژگی های روان سنجی امتحانات نهایی سال سوم متوسطه و قابلیت آن ها در گزینش داوطلبان ورود به دوره های کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امتحانات نهایی مقطع متوسطه یکی از سرنوشت ساز ترین ابزار های سنجش علمی دانش آموزان است. با توجه به اهمیت این امتحانات، انجام تحقیقات نظام مند در مورد کیفیت و قابلیت سوالات آن ها در تفکیک داوطلبان لازم و ضروری است. هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی و قابلیت سوالات امتحانات نهایی رشته ی تجربی در دو درس زیست شناسی و ادبیات فارسی در گزینش داوطلبان ورود به دوره های کارشناسی بود. روش: جامعه آماری، تمام سوالات امتحانات نهایی رشته ی علوم تجربی سال سوم مقطع متوسطه در خرداد ماه 1390 بوده است که برای تعیین ویژگی های روان سنجی آن ها از عملکرد 600 دانش آموز ناحیه یک شهرستان خرم آباد در دو درس مذکور که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، استفاده شد. یافته ها: ضریب اعتبار آزمون های زیست شناسی و ادبیات فارسی با استفاده از آلفای کرونباخ (97/0، 96/0) تعیین گردید. بر اساس CTT، میانگین ضرایب دشواری و تمیز سوالات در آزمون های ادبیات فارسی (65/0 و 57/0) و زیست شناسی (50/0 و 65/0) به دست آمد. در تحلیل IRT؛ مدل دو پارامتری برازش بیشتری با داده ها نشان داد. همچنین، میانگین دشواری و قدرت تشخیص سوالات در مدل های IRT در دروس ادبیات فارسی (69/0- ، 03/1) و زیست شناسی (09/0- ، 96/0) به دست آمد. بیشترین میزان آگاهی دهندگی دو آزمون ادبیات فارسی و زیست شناسی، به ترتیب متعلق به سطوح توانایی (7/0- ،1/0) است و میزان توافق CTT و IRT از نظر قدرت تشخیص در هر دو درس، به ترتیب (36/98% ، 59/93%) بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به خطیر بودن تصمیمات مبتنی بر آزمون های سرنوشت ساز، تلویحات استفاده از امتحانات نهایی در گزینش داوطلبان مورد بحث قرار گرفت.
اعتیاد به اینترنت: اختلالی نو در نسخه ی آتی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت که به عنوان نوعی وابستگی رفتاری و با ناتوانی در کنترل تکانه های مرتبط با استفاده از اینترنت، شناخته می شود، اگرچه در سال 1996 و چه بسا پیش از آن، توصیف شده بود، تا زمان انتشار نسخه ی پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در سال 2013، یک اختلال دارای ملاک های تشخیصی رسمی، نبود. جایدهی اعتیاد به اینترنت در بخش سوم DSM 5 -البته با عنوان اختلال بازی اینترنتی که فقط به یکی از رفتارهای اعتیادی مربوط به اینترنت اشاره دارد- نشان دهنده ی عدم اطمینان از اختلال اعتیادی نامیدن استفاده ی افراطی و مشکل ساز از اینترنت است. با توجه به این نکته، مهم ترین هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی-مروری، انجام شده است، تجمیع نتایج پژوهش های معتبر اخیر با موضوع اعتیاد به اینترنت و بررسی احتمال و ضرورت جایدهی این اختلال در بخش اختلالات اعتیاد و مصرف مواد نسخه ی آتی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، بود. با توجه به یافته های پژوهش در خصوص شباهت های اختلال اعتیاد به اینترنت با وابستگی های جسمی و روانی به مواد مخدر و سایر رفتارهای اعتیادی و هم چنین رابطه ی آن با اختلالات روان شناختی دیگر، ویژگی های ناسازگار شخصیتی و رخدادهای محیطی استرسی، به نظر می رسد که این اختلال در بخش اختلالات اعتیادی ویراست یا نسخه ی جدید DSM، به رسمیت شناخته خواهد شد.