فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از تحقیق حاضر ارائه مدلی به منظور ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی (PKM) معلمان :کاربردی از روش داده بنیاد بوده است.
روش شناسی پژوهش : برای تحقق هدف تحقیق حاضراز رویکرد پژوهش کیفی و به صورت مشخص از روش داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران سازمان آموزش وپرورش استان های آذربایجان غربی و شرقی و خبرگان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت دانش است که درساخت مدل تحقیق از بین آنها ده نفربا استفاده از اصل اشباع به عنوان نمونه انتخاب و با ترکیب روش های هدفمند قضاوتی و روش گلوله برفی گزینش شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته و میدان نگاری بوده است که پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 10 کدگذاری و تحلیل شده اند.تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه های از کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. بر این اساس، 284 کدباز اولیه، 152کد انتخابی و 31 کد مستخرج نهایی در قالب 11 مفهوم و 6 مقوله اصلی دسته بندی شده است پس از طی این مراحل، مدلی به منظور ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی معلمان ارائه شده است.
یافته ها : یافته های تحقیق نشان می دهد که اجزای اصلی مدل مدیریت دانش شخصی معلمان (PKM) شامل؛ " ایجاد مهارت های ارتباطی و بازیابی در خود "،" توانایی تحلیل و ارائه اطلاعات" است که شرایط علی حاکم بر آن عوامل سازمانی و عوامل فردی، شرایط زمینه ای سبک رهبری و ساختار سازمانی ، شرایط مداخله گر ویژگی های محیط اقتصادی و ویژگی های فرهنگی ،کنش ها و راهبردهای حاکم بر آن شامل راهبردهای تشویقی و منفعلانه و پیامد های ناشی از مدیریت دانش شخصی معلمان شامل جو سازمانی و پیامد های سازمانی مثبت است .
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاکی از اهمیت اجزای اصلی و ابعادشناخته شده مدیریت دانش شخصی معلمان در کاربرد مهارت های آموختن یادگیری برای کسب دانش است بنابراین باید این عوامل را به برنامه آموزشی معلمان تزریق کرد تا توانایی های آنان در زمینه مدیریت دانش شخصی ارتقای یابد.
An Induction of Schools' Managerial Problems in IRAN(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی مشکلات مدیریت مدرسه در ایران بود. این پژوهش یک توصیف همبستگی از نوع ترکیبات ساختاری بود. شرکت کنندگان در این پژوهش همگی مدیران موفق مدارس کشور بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 500 نفر از مدیران به عنوان نمونه نهایی دعوت به همکاری شدند. برای جمع آوری داده ها از 30 سوالی استفاده شد. ارزشی ارزیابی با بررسی ها خبر و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ (86/0) ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، 6 موضوع با عنوان مشکل سازمانی (10 مؤلفه)، مشکل اداری (6 مؤلفه)، مشکل محیطی - انگیزشی (5 مؤلفه) ایجاد شد. مشکل مالی (5 مؤلفه)، مشکل ساختاری (2 مؤلفه) و مشکل فردی (2 مؤلفه) از مشکلات اصلی مدیریتی مدارس هستند. همچنین روابط روابط این مشکلات تبیین و برازش است که بر اساس یافته ها، انتظار می رود که مدیران مدارس را برای توسعه دهنده های توسعه دهنده ایفای نقش آسیب رسانی کنند.
فراتحلیل اثربخشی برنامه های آموزش محیط زیست بر سواد محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، جمع آوری و یکپارچه سازی اثربخشی برنامه های آموزش محیط زیست بر سواد محیط زیستی و محاسبه میزان اثر آنها با استفاده از رویکرد پژوهشی فراتحلیل بود. بدین منظور 35 پژوهش(یازه زمانی1398- 1388) که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام شد. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل بود که 3948 شرکت کننده را در خود جای داده بود. پس از خلاصه کردن نتایج پژوهش ها، اندازه اثر محاسبه و بر اساس رویکرد فراتحلیل هانتر و اشمیت ترکیب شده و طبق جدول کوهن تفسیر شدند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اثر ترکیبی اجرای برنامه های آموزش محیط زیست بر سواد محیط زیستی 37/0 بود (p</001)، که این میزان اثر مطابق با جدول کوهن بالاتر از متوسط می باشد. اندازه اثر ترکیبی برای مقطع سنی پیش دبستان و دبستان 25/0(پایین تر از متوسط)، برای دوره متوسطه(اول و دوم)، 36/0 (بالاتر از متوسط)و برای مقطع سنی بزرگسال 59/0(زیاد) ارزیابی شده است. همچنین اندازه اثر ترکیبی برای دانش محیط زیست 31/0(متوسط)، نگرش محیط زیست41/0 (بالاتر از متوسط) و برای رفتار محیط زیست47/0 (بالاتر از متوسط) می باشد. نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی، بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این مداخلات بود.
طراحی الگوی ساختاری تفسیری موانع توانمند سازی منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، طراحی الگوی ساختاری تفسیری موانع توانمند سازی منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان بود. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است که به صورت میدانی و به روش تحقیق ترکیبی انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مدیران کل وزارت ورزش و جوانان و استان ها، برابر با 65 نفر و در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان بودند. به دلیل محدودیت اعضا، جامعه آماری با نمونه برابر شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط 7 تن از اساتید و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت (82/0=α). برای ساختاردهی موانع از نظرات خبرگان، درصد فراوانی و تکنیک ساختاری تفسیری استفاده شد. نتایج نشان داد که 16 مانع اساسی در مسیر توانمندسازی کارکنان وزارت ورزش و جوانان وجود دارد و این موانع در هشت سطح قرار گرفتند. موانع مشارکت ضعیف واحدهای عملیاتی، عدم وجود قوانین شفاف در خصوص توانمند سازی و کم توجهی به ارتقا و ابعاد توانمندی در نظام پاداش و تشویق در سطح زیربنایی قرار گرفتند. رفع موانع پایین ترین سطح مدل بایستی در اولویت تصمیم و اقدام قرار گیرد تا رفع موانع سطوح بالاتر تسهیل گردد.
بررسی میزان هویت و بهزیستی تحصیلی و نقش آن ها در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان هویت و بهزیستی تحصیلی و نقش آن ها در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه شهرستان رامسر به تعداد 6225 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه تحقیق به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 188 نفر بدست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008)، بهزیستی تحصیلی پیترنین و همکاران (2014) و اهمال کاری تحصیلی سولمون و راثبلوم (1989) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین هویت تحصیلی با بهزیستی تحصیلی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین هویت تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد بین بهزیستی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که بهزیستی تحصیلی در رابطه میان هویت تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان نقش میانجی داشته است. از طرفی مؤلفه هویت موفق بیشترین قدرت تأثیر را بر بهزیستی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان داشته است.
رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی با نقش تعدیلگر باورهای هوشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی با نقش تعدیلگر باورهای هوشی دانش آموزان انجام شد. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 295 نفر و با نمونه آماری 167 نفر و دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 4006 نفر و با نمونه آماری 216 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های باورهای هوشی بابایی (1377)، خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999)، سواد اطلاعاتی یزدانی (1391) و مهارتهای ارتباطی کوئین دام (2004) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین سواد اطلاعاتی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد باورهای هوشی در رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان نقش تعدیلگر دارد.
تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش (مورد مطالعه: دانشگاه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 190 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی– طبقه ای از طریق پرسشنامه های امنیت شغلی ( Neysi, 2002 ) ، بالندگی سازمانی ( Spides, 2007 ) و اشتراک دانش ( Bohlool, 2013 ) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS21 و Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد، اشتراک دانش بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجی گری اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که وقتی اعضای هیئت علمی احساس امنیت شغلی مطلوبی داشته باشند به اشتراک دانش خود با دیگران می پردازند که پیامد آن بالندگی سازمانی مطلوب دانشگاه است.
الگوی مطلوب برنامه درسیِ آموزشِ زیست محیطی مبتنی بر شاخص های توسعه پایدار در دوره متوسطه اول با رویکرد کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، توسعه ای را پایدار می داند که احتیاجات نسل حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسل آتی در تامین نیازهای خود برآورده نماید. این توسعه دارای سه بعد مهم انسانی، محیط زیست و آینده است و تحقق توسعه انسانی مقدم بر توسعه در ابعاد اقتصادی است. هونکه و همکاران بهترین وسیله کاهش معضلات زیست محیطی را آموزش به مردم می دانند. هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی بررسی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش زیست محیطی مبتنی بر شاخص های توسعه پایدار در دوره متوسطه اول و از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است. روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر کاربردی بوده و با استفاده از روش اکتشافی آمیخته انجام شده است. در تحقیق از ترکیب ابزارهای کیفی و کمی و در نوع اکتشافی آن از داده های کیفی برای ساخت مقیاس کمی استفاده شده است. در این راستا برای تحلیل محتوای کیفی از روش کیفی، مصاحبه عمیق با خبرگان و از روش کمی (توصیفی- پیمایشی) برای جمع آوری داده ها از کارشناسان محیط زیست استفاده شد. در پژوهش حاضر از داده های به دست آمده از تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها برای ساخت پرسشنامه استفاده شده است. شرکت کنندگان در بخش کیفی متخصصان مسائل زیست محیطی هستند. جامعه کمی این پژوهش کارکنان آموزش و پرورش استان هرمزگان بودند. پرسشنامه نیمه ساختاریافته نتایج سوالات پس آزمون که در اختیار 10 نفر از خبرگان قرار گرفته بود با استفاده از آمار توصیفی - پیمایشی محاسبه و دسته بندی شد. در نهایت 24 دسته با محوری در نهایت 24 مقوله با کد محوری شناسایی شد. یافته ها: بالاترین کد شناسایی شده مربوط به تلفیق تدریس و کمترین شاخص مربوط به شاخص برون سازمانی بود. در نهایت ارتباط برنامه درسی آموزش محیط زیست با توسعه پایدار با رویکرد اجرایی، به صورت الگویی شماتیک طراحی و رائه گردید
کاربست تخصص های علوم رفتاری در خلق فرصت های تجاری سازی دانش: رویکرد میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها علاوه بر پژوهش و آموزش، به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه نیز می پردازند. در واقع گسترش تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی، دروازه ای جدید به پیشرفت های علمی منجر شده است این در حالی است که می بایست مطالعات میان رشته ای از سوی محققان و نهاد های پژوهشی مورد توجه قرار گیرد. زیرا افراط در تخصصی شدن پژوهشگر و از دست دادن ارتباط و همبستگی میان موضوع مطالعه یک رشته با موضوعات سایر رشته ها و جهان پیرامونی، رشته های دانشگاهی را از کارکرد اصلیشان خارج می کند. در همین خصوص فارغ التحصیلان و متخصصان حوزه علوم رفتاری می توانند به عنوان یک نقطه اتصال زمینه هم اندیشی، همگرایی، همکاری و هم افزایی با فارغ التحصیلان سایر رشته های دانشگاهی را فراهم سازند. در واقع آنها می توانند به ایفای نقش جدیدی درجهت مشارکت در توسعه فرآیند های تجاری سازی دانش وگسترش اقتصاد دانایی محور بپردازند. هدف اصلی این پژوهش، کاوش و ارایه مدلی جهت خلق فرصت های تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با کنشگری فعال و استفاده از دانش تخصصی فارغ التحصیلان حوزه علوم رفتاری بود. رویکرد مطالعه، کیفی بود. یافته های مطالعه نشان داد، شش نوع مضامین سازمان دهنده و به تعداد 25 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج گردید. بر اساس نتایج پژوهش، تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با نقش آفرینی متخصصان علوم رفتاری دارای ابعادی همچون ره آفرینی، ایده آفرینی، نیاز آفرینی، هم آفرینی و فرصت آفرینی، به عنوان مضامین سازمان دهنده دارد که هریک از این موارد نیز دارای ابعادی به عنوان مضامین پایه هستند. از 15 روز مکمل دهی دارچین استفاده کرد.
تبیین رابطه مهارت های کوانتومی مدیران باسیاست گذاری و بهسازی نظام تصمیم گیری در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین رابطه مهارت های کوانتومی مدیران باسیاست گذاری و بهسازی نظام تصمیم گیری در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد استان مازندران (1461 نفر) تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 305 نفر در بخش کمی و تعداد 11 نفر در بخش کیفی جهت بررسی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی عظیمی و رضوی (1393) و پرسشنامه محقق ساخته سیاست گذاری و بهسازی نظام تصمیم گیری بود که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 864/0، 897/0 و 901/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده ازنظر متخصصان تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS, AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مهارت های کوانتومی مدیران و سیاست گذاری با تصمیم گیری رابطه مثبت و معنی دار می باشد، نقش میانجی سیاست گذاری در ارتباط بین مهارت های کوانتومی مدیران و با تصمیم گیری معنی دار نبود.
عوامل مؤثر بر بهره وری اماکن ورزشی مراکز آموزش عالی و دانشگاه های استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : در نظام کنونی جهان بهره وری و ارتقای آن، یکی از اهداف عمده ی سازمان های فعال و زنده است؛ تحقیق حاضر باهدف بررسی شاخص های بهره وری و تعیین عوامل مؤثر بر بهره وری اماکن ورزشی مراکز آموزش عالی و دانشگاه های استان فارس انجام شد. روش شناسی پژوهش : نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، مربیان، بهره برداران، متصدیان، مسئولین ورزش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان فارس و استفاده کنندگان این مراکز، برابر با 1035 نفر بوده است. حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1997) برابر با 280 نفر انتخاب شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 91/. استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها در بخش توصیفی از درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی با روش مؤلفه اصلی و برای تعیین ساختار ساده ی آن ها از چرخش واریماکس و روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از مدل معادله ساختاری استفاده گردید. یافته ها : نتایج اولویت بندی مؤلفه های هشت عامل مؤثر بر بهره وری اماکن ورزشی نشان داد، در عامل کالبدی، سهولت دسترسی کاربران؛ در عامل کاربران، میزان رضایت کاربران از فضای ورزشی؛ در عامل نیروی انسانی، رعایت نکات اخلاقی و برخورد مناسب متصدیان و سرپرستان اماکن ورزشی؛ در عامل برنامه ریزی، تعیین و تنظیم ساعات کاری منظم؛ در عامل تعمیر و نگه داری، تعمیرات به موقع و منظم؛ در عامل مدیریتی، سبک رهبری و مدیریتی مدیران ورزشی؛ در عامل نظارت، وجود نظام ارزیابی مستمر و در عامل مالی، دارا بودن سود اقتصادی حاصل از فعالیت اماکن ورزشی به عنوان تأثیرگذارترین مؤلفه ها در ارزیابی بهره وری اماکن ورزشی شناخته شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، عوامل کالبدی، کاربران، نیروی انسانی، برنامه ریزی، تعمیر و نگهداری، مدیریتی، نظارت و مالی از جهت تفکیک سؤال ها و مطابقت با مبانی مدل شاخص های بهره وری اماکن ورزشی مناسب است و مدیران توانند از عوامل و مؤلفه های فوق جهت بررسی وضعیت بهره وری اماکن ورزشی استفاده کنند.
طراحی و تبیین الگوی مدیریت ارزش ها در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مؤلفه های ارزش سازمانی در آموزش وپرورش استان البرز بود. روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر، بر مبنای هدف، در ذیل پژوهش های کاربردی؛ بر مبنای ماهیت پژوهش، توصیفی- همبستگی است که به روش ترکیبی و طرح مثلث سازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران ستادی اداره کل آموزش وپرورش استان البرز و بخش کمی شامل کلیه مدیران و معلمان شاغل در آموزش وپرورش استان البرز بود که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی (هدفمند و گلوله برفی) 12 نفر به عنوان نمونه آماری و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 362 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی ابزارهای اندازه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی ابزارهای اندازه گیری بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ(82/.) و پایایی ترکیبی با استفاده از نرم افزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤال های پژوهش، از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها : نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 180مضمون پایه، 3 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر بود. همچنین؛ نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی نقش مؤثرتری در تبیین ارزش های سازمانی مدیران و معلمان آموزش وپرورش البرز دارند بحث و نتیجه گیری: این موضوع بیانگر این است که مؤلفه های زمینه ای نسبت به مؤلفه های فرایند ارجحیت دارد و ارزش های سازمانی مدیران و معلمان آموزش وپرورش البرز تحت تأثیر قرار می دهد.
طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام شد. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و توسعه ای است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش، از لحاظ روش، آمیخته(کمّی- کیفی)است و از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان دانشگاهی و متخصصان آموزش و پرورش بودند. نمونه گیری از جامعه آماری هدفمند انجام شد که در آن 20 نفر انتخاب شدند. پس از انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، فهرستی از ابعاد و مؤلفه های متغیرهای تحقیق شناسایی شد. روایی محتوایی به تأیید خبرگان دانشگاهی و متخصصان اداری رسید و در قالب پرسشنامه محقق ساخته طی سه مرحله دلفی پس از تأیید پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ(.899)،(.842)و (947.) در اختیار اعضای دلفی قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق براساس روش های آماری مربوط و با استفاده از نرم افزار (Spss) بررسی و تحلیل شد و ابعاد و مؤلفه های تحقیق ازطریق ضریب توافق کندال به اجماع خبرگان رسید.
یافته ها : طبق یافته های پژوهش ابعاد سرمایه فکری دارای 3 بعد و مولفه های سرمایه فکری 25 مولفه و ابعاد نو آوری سازمانی 6 بعد و مولفه های نو آوری سازمانی 19 مولفه شناسایی شد.
بحث و نتیجه گیری: در پایان پژوهش مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی متناسب با نظر خبرگان تدوین شد.
تبیین و شناسائی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش به منظور تبیین و شناسایی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی و از نوع پیمایشی- کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که در سال 1398 مشغول به کار می باشند،به تعداد 7319 نفر تشکیل می داد. از این تعداد 380 نفر با استفاده از جدول مورگان و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بدست آمد، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی، tتک نمونه ای و آزمون فریدمن)SPSS24 استفاده گردید که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0/96) گزارش گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه مؤلفه های توانمندسازی همبستگی های مشاهده شده معنادار و مدل از برازندگی خوبی برخوردار می باشد. نتیجه گیری: در کل نتایج نشان داد که مؤلفه های چهارگانه توانمندسازی یعنی (فردی، میان فردی، سازمانی و فنی) از دیدگاه کارکنان مورد تأیید می باشد و مقدار آمارهt نشان داد که مؤلفه های توانمندسازی در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از دیدگاه نمونه آماری مورد تایید می باشند همچنین نتایج بدست آمده از آزمون فریدمن نشان داد که مقدار آماره خی 2 (1068/817) در خصوص جایگاه و اهمیت هرکدام از مؤلفه های توانمندسازی از دیدگاه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشد. بر این اساس بالاترین رتبه به مؤلفه سازمانی و پایین ترین رتبه مربوط به مؤلفه فنی می باشد.
الگوی دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی دانشگاه نسل چهارم و ارتقای آن در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود. این پژوهش با هدف کاربردی و با رویکرد کیفی- موردی انجام یافت. جامعه پژوهشی شامل اساتید و صاحب نظران و مدیران شاخص دانشگاه آزاد اسلامی (مرتبط با واحد علوم و تحقیقات) بوده است که از میان آن ها 9 نفر به عنوان گروه کانونی و 15 نفر به عنوان خبرگان دانشگاهی به روش نمونه گیری نظری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پیمایش مستقیم و مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته گردآوری شدند. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با استفاده از روش کدگذاری استراوس و کوربین در سه سطح باز، محوری و انتخابی بوده که در نرم افزار مکس کیو دا 2020 تحلیل شد. سپس مفاهیم در قالب شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها، شرایط زمینه ای، مداخله گر و پیامدها طبقه بندی به قالب مدل به هم مرتبط شدند. برای اعتبار سنجی (روایی و پایایی) نیز از گروه کانونی استفاده شد. نتایج نشان داد که واحد علوم و تحقیقات تهران با توجه به فاصله بین وضع موجود و مطلوب خود در برخی از شاخص های دانشگاه نسل چهارم نیاز به اقدامات خاصی از جمله توجه به تغییرات زمانه و الزام به نوآوری، همسویی با جهان، توجه به مسائل جامعه، ارتباط با صنعت، گسترش شرکت های دانش بنیان، التزام به برنامه تدوین شده و ... دارد تا بتواند برمبنای الگوی ارایه شده، خود را به دانشگاه نسل چهارم ارتقاء دهد.
ارائه مدلی برای آموزش استاندارد در هنرستان های شهر تهران از بعد مهارت آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : ایجاد فرصت های شغلی، توسعه فعالیت های اقتصادی، کاهش معضل بیکاری و افزایش مهارت های اجتماعی ازجمله عواملی هستند که اهمیت مهارت آموزی و رعایت استانداردهای لازم جهت بهبود کیفیت آموزش های مهارتی را آشکار می سازد، بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای آموزش استاندارد در هنرستان های شهر تهران از بعد مهارت آموزی انجام گردید. روش شناسی پژوهش : این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش آمیخته اکتشافی انجام گردید. در مرحله کیفی ۱۱ نفر از خبرگان در زمینه آموزش استاندارد در هنرستان ها به عنوان نمونه، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده های کیفی به روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری را کلیه ی مدیران هنرستان های شهر تهران (۳۲۹ نفر) تشکیل دادند که برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد ۱۷۷ نفر به عنوان نمونه، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده های کمی، بر اساس پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ ۹۳% و روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و خبرگان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS 16 و Smart PLS صورت پذیرفت. یافته ها : تحلیل داده های کیفی منجر به شناسایی ۲۴ شاخص و ۵ مؤلفه گردید، سپس بر مبنای یافته های مرحله کیفی، پرسشنامه کمی طراحی و به جمع آوری داده های کمی پرداخته شد. تجزیه وتحلیل داده های کمی در قالب تحلیل توصیفی داده ها و تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت. از بین ۲۴ گویه، در ۲۳ گویه بار عاملی کم تر از ۰٫۳ وجود نداشت و از روند تحلیل عاملی حذف نگردیدند و به دلیل بار عاملی بزرگ تر از 6,0 نشان داد که «خیلی مطلوب» هستند و ۱ گویه، بار عاملی ۰٫۰۸۳ داشته که به دلیل این که از ۰٫۳ کم تر است، از روند تحلیل حذف گردید. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش پنج مؤلفه: مالی و فیزیکی، منابع انسانی، آموزش و یادگیری، علمی و نوآوری، پرورش جسمی و روحی با شاخص های آن ها، تحت عنوان ابعاد و مؤلفه های مدل آموزش استاندارد در هنرستان های شهر تهران از بعد مهارت آموزی مشخص گردید.
ارائه الگوی ساختاری - تفسیری تعالی فردی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ساختاری - تفسیری تعالی فردی معلمان انجام گرفت. این پژوهش از نگاه هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) که در بخش کیفی، تحلیل محتوا و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 19 نفر از مدیران و معاونان ممتاز و در قسمت کمی، 15 نفر از اعضای هیئت علمی رشته مدیریت آموزشی استان خراسان رضوی با روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه، کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 و در بخش کمی رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری با استفاده از تحلیل MICMAC لحاظ گردیده است. یافته های بخش کیفی شامل 134 کد باز، 13 کد محوری و یک کد انتنخابی بود و نتایج بخش کمی نشان داد که سه عامل هوشمندی، قابلیت های فکری و خودآگاهی با میزان قدرت نفوذ 9 بیشترین تأثیر و عامل اشتیاق شغلی با میزان قدرت نفوذ 3 کمترین تأثیر را در تعالی فردی معلمان دارند. توسعه قابلیت های شکل دهنده تعالی فردی می تواند زمینه مناسبی برای بهبود کیفیت عملکرد معلمان و تعالی آموزش و پرورش در نقش آفرینی هر چه موثرتر در مسیر توسعه همه جانبه جامعه ایفا کند، درنتیجه برای هرگونه برنامه و اقدام در جهت ارزیابی و ارتقای تعالی فردی معلمان باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه کرد.
طراحی مدل تاثیر فناوری اطلاعات درآموزش کسب وکارهای کارآفرینانه با تاکید بر چابکی سازمانها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تاثیرگذاری فناوری اطلاعات در آموزش کسب وکارهای کوچک و متوسط کارآفرینانه با تاکید بر چابکی سازمانها در ایران است . .روش تحقیق براساس نظریه برخاسته از داده بوده و جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی، مدیران و روسا و اساتید دانشگاهی به عنوان خبرگان در تحقیق معرفی می شوند، که با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته و مصاحبه عمیق با خبرگان مدل مورد بررسی و پس از اصلاح مدل اولیه (کشف متغییرهای جدید، اصلاح متغیرهای مدل اولیه) مدل نهایی با استفاده از نرم افزار MAXQDA بدست آمد. و در بخش کمّی، مدیران و کارمندان کسب وکارهای کوچک و متوسط کارآفرینانه در استان فارس در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش ازنوع گلوله برفی می باشد. یافته ها نشان داد که متغیرهای اصلی مدل فناوری اطلاعات به منظور بهبود آموزش ،کیفیت مدیریت فناوری،همترازی کسب وکار، عملکرد نو آورانه، فرصت گرایی ،یکپارچگی فناوری ،زیرساخت وارزش آفرینی بوده است.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : اداره نظام های آموزشی در اواخر قرن بیستم دچار تحولی اساسی شد و عواملی مانند پیشرفت های فناوری اطلاعات، اقتصاد دانش بنیان و جهانی شدن باعث شدند که گرایش به الگو ی مطلوب اداره سازمان، شدت بیشتری پیدا کند. حکمرانی خوب یکی از این رهیافت هاست که تصور می شود راه حل مناسبی برای حل مسائل پیچیده سازمان های آموزشی قرن بیست و یکم می باشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل، که از روش های رایج در آینده پژوهی است، بود.
روش شناسی پژوهش : جامعه پژوهش اندیشمندان و خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بودند که به شیوه هدفمند و با استفاده از الگوی موارد مطلوب، 21 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. در این فرایند براساس مطالعات پیشین ملی و بین المللی، پیشران های حکمرانی خوب در قالب 6 حوزه اصلی و 30 عامل استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی، به 18عامل به نام پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش تلخیص شدند. براساس لیست خروجی دلفی، ماتریس نهایی اثرات متقابل تشکیل گردید و پس از نمره دهی مجدد مشارکت کنندگان، با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش، نحوه چینش پراکندگی متغیرها در نمودار تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، نشان دهنده ناپایداری نظام آموزشی جهت تحقق حکمرانی خوب است. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد اجتماعی کلیدی ترین عامل ایجاد حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران است. هم چنین براساس نتایج، هشت عامل اعتماد اجتماعی، قوانین شفاف، پایبندی به قواعد دموکراتیک، مدیریت فناوری اطلاعات، مشارکت جمعی، نظارت ذینفعان بر مدارس، نفوذ شبکه های مجازی و اعطای حق انتخاب به ذی نفعان، به نام پیشران های کلیدی حکمرانی خوب در آموزش و پرورش معرفی شدند.
بحث و نتیجه گیری: عوامل هشتگانه در اثرات مستقیم و اثرات غیر مستقیم دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری بودند. به عبارتی با ایجاد و استفاده بهینه از این عوامل، می توان امیدوار بود حکمرانی خوب در آموزش و پرورش اجرا و نهادینه شود.
ارائه الگوی نقش آگاهی اخلاقی و حاکمیت فناوری بر توسعه حرفه ای معلمان با نقش میانجی خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه یکی از شاخص های موفقیت و میزان بالندگی سازمان ها نسبت به هم، توسعه حرفه ای نیروی انسانی در سازمان است که باعث می شود افراد وظایف محوله را با کیفیت بالاتری انجام داده و از حداکثر توان خود در جهت تحقق اهداف سازمان بهره گیرند. هدف از اجرای این تحقیق ارائه الگوی نقش آگاهی اخلاقی و حاکمیت فناوری در توسعه حرفه ای معلمان با نقش میانجی خلاقیت بود. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی با تاکید بر مدل یابی الگوی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان دوره متوسطه اول منطقه 2 شهر تهران (653) تشکیل می دهند. براساس فرمول کوکران تعداد 242 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده ها براساس سه پرسشنامه حاکمیت فناوری اطلاعات (2017)، پرسشنامه آگاهی اخلاقی، خلاقیت فردی و نهادینه سازی خلاقیت تیمی مایی و همکاران (2019) و پرسشنامه توسعه حرفه ای پرسشنامه استاندارد نوا (2008) صورت گرفت، که ضریب آلفای کرونباخ برای حاکمیت فناوری اطلاعات (81/0)، آگاهی اخلاقی (83/0)، خلاقیت فردی (84/0)، نهادینه سازی خلاقیت تیمی (77/0) و توسعه حرفه ای (79/0) به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و SPLS صورت پذیرفت. (05/0 ≥P). یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آگاهی اخلاقی برخلاقیت فردی و نهادینه سازی خلاقیت تیمی تاثیر مثبت و معنی دار دارد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که تاثیر حاکمیت فناوری اطلاعات برخلاقیت فردی و نهادینه سازی خلاقیت تیمی مثبت و معنادار است و اثر مستقیم خلاقیت فردی و نهادینه سازی خلاقیت تیمی بر توسعه حرفه ای معلمان در سطح (05/0 ≥P).مثبت و معنادار است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که آگاهی اخلاقی و حامیت فناوری از طریق خلاقیت منجربه توسعه حرفه ای معلمان می شود.