فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
18 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجیگری تیم پذیری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری، مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه در سال 1401 به تعداد 1902 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جامعه طبقات پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، شهرستان/بخش(24 مورد) و جنسیت (مرد و زن) انتخاب شد. جمع آوری داده ها از پرسشنامه های؛ رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند محقق ساخته بعلاوه تیم پذیری(سلطانی، 1387) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبس تگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم و معنی دار بر تیم پذیری و تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود. همچنین تیم پذیری دارای اثر مستقیم و معنی داری بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود(p≤ 0/01). به علاوه، رهبری دیجیتال به واسطه تیم پذیری دارای اثر غیرمستقیم و معنی دار بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود (p≤ 0/01). به نظر می رسد تیم پذیری در مدیران مدارس ابتدایی در رابطه ی رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند نقش واسطه ای داشته باشد.
مطالعه پدیدار شناسانه تجارب دشوار مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی کیفی به مطالعه پدیدار شناسانه تجارب دشوار مدیران مدارس ابتدایی در شهر ارومیه پرداخته است. روش مورد استفاده به شکل پدیدار شناسی توصیفی انجام شد. با نمونه گیری هدفمند بیست نفر داوطلب انتخاب شدند، که با انجام مصاحبه داده ها در نفر هفدهم به اشباع رسیدند. محقق برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره برد، در نتیجه 88 مورد از تجارب دشوار مدیران مدارس ابتدایی شناسایی و در حوزه های دانش آموزی، اولیاء دانش آموزان، همکاران آموزشی، مدیریت مدرسه، ادارات و مناطق آموزشی، بالا دستی و تصمیم گیرندگان طبقه بندی شدند. در جهت پاسخگویی به اهداف پژوهش از تحلیل سلسله مراتبی، آزمون فریدمن، آزمون تی استفاده شد. نتایج حاصل شده نشان داد حوزه دانش آموزی با ضریب 318/0 بیشترین اولویت و حوزه بالا دستی با ضریب 078/0کمترین اولویت را دارند. همچنین شاخص "وابسته بودن بسیاری از طرح ها به افراد خاص و مسکوت ماندن آنها پس از تغییر سمت صاحب ایده "جزو تجاربی با بیشترین اولویت و شاخص" تعدد بخشنامه ها و طرح ها برای اجرا در سطح مدارس" جزو تجارب دارای کمترین اولویت بودند. در این تحقیق وضعیت تمامی شاخص ها به غیر از چند شاخص مانند عدم انگیزه و بی تفاوتی معلمان به فرآیند آموزش و پرورش از مطلوب بیشتری برخوردار بودند. در پایان نتایج و یافته های این پژوهش بر ضرورت توجه به تجارب دشوار مدیران مدارس و کوشش در جهت رفع چالش های مدیران مدارس، همچنین اهمیت مستند سازی و بهره گیری از تجارب مدیران مدارس را مورد تاکید قرار دادند.
Structural analysis of the role of health literacy, organizational support and school climate on academic buoyancy with the mediation of performance in health promoting schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
159 - 181
حوزههای تخصصی:
Improving students' academic buoyancy is a priority of education and health systems. The main purpose of this study was structural analysis of the relationship between health literacy, organizational support, school climate with students' academic buoyancy by teachers’ and school nurses’ job performance mediation in health promoting schools.
The method of this correlation research is based on structural equation model. 160 health promoting schools were selected by stratified random sampling and two teachers, one health nurse and two students were randomly selected from each school. In total, 160 health nurses, 320 teachers and 960 students were studied. Annual teachers’ and school nurses’ job performance score, health literacy, organizational support, school climate and academic buoyancy questionnaires were used to collect data. Smart-PLS structural equation model has been used to analyze the data.
The path coefficient of direct effect of organizational support on the performance of teachers and school nurses was 0.48, the correlation between performance with academic buoyancy was 0.74, the correlation between school climate and performance was 0.33 (P <0.05). The path coefficient of indirect effects of organizational support on academic buoyancy mediated by the performance was 0.36 and also the indirect correlation between school climate and academic buoyancy mediated by the performance was 0.24 (P <0.05). The direct effect of school climate, organizational support and health literacy on academic buoyancy is not significant (P> 0.05).
Attention to improving the performance and organizational support of teachers leads to improving the academic buoyancy of students.
طراحی مدل مفهومی مولفه های اخلاق حرفه ای مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در هزاره سوم ، اخلاق حرفه ای به عنوان یکی از دغدغه های اصلی مدیران سازمانها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مفهومی اخلاق حرفه ای در مدیران مدارس دوره اول متوسطه استان فارس انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش: رویکرد این پژوهش کیفی و ابزار پژوهش مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختمند بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مدیران مدارس دوره متوسطه اول استان فارس بودند که به صورت هدفمند و با روش صاحبنظران کلیدی و با استفاده از روش اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان بود. تجزیه وتحلیل دادها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد روش نمونه گیری تا جایی ادامه پیدا کرد که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند، با 17 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید.اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه ها تا 20 نفر ادامه پیدا کرد. یافته ها: با استفاده از نتایج حاصل از بررسی مبانی نظری و پیشیینه پژوهش، داده های بدست آمده از مصاحبه با مدیران مدارس(گروه کانونی) و به شیوه همسو سازی، داده ها گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند؛ برای اعتبار یابی داده ها از روشهای بازخورد به مشارکت کنندگان، بازبینی و موضعگیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی و اسناد کلیدی آموزش وپرورش استفاده گردید. پس از حذف کدهای مشترک، تعداد 121 مورد از مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن) استخراج گردید، سپس براساس شباهت موجود ( محتوایی، ترکیبی و تلخیصی) به تعداد 6 مضمون سازماندهنده تقلیل یافت. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد از نظر مدیران مدارس دوره اول متوسطه، مؤلفه های اخلاق حرفه ای، تأثیر بسزایی بر رفتار مدیران مدارس دارند. بنابراین لازم است این امر به طور جدی توسط دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت، مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به ادراک از پیچیدگی شغلی و خودکارآمدی خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
32 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به نقش تعدیل کننده ادراک از پیچیدگی شغلی و نقش میانجی خودکارآمدی خلاق است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری همه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی به تعداد 847 نفر در سال 1401 بوده به شیوه نمونه گیری خوشه ای و مبتنی بر فرمول کوکران تعداد 186 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری مشترک Hoch و Kozlowski (2014)، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق Tierney و Farmer (1991)، پرسشنامه ادراک از پیچیدگی شغلی Dean و Snell(1991) و پرسشنامه رفتار نوآوری پیش دستانه Zhao و همکاران (2014) و برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM-PLS) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبری مشترک و خودکارآمدی خلاق بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه تأثیر مثبت و معناداری دارند. خودکارآمدی خلاق در تأثیرگذاری رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش میانجی دارد. ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین رهبری مشترک و رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش تعدیل گر دارد؛ اما اثر تعدیل گری ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین خودکارآمدی خلاق و رفتارهای نوآوری پیش دستانه به لحاظ آماری معنادار نیست. درنتیجه رهبری مشترک نه تنها موجب خودکارآمدی خلاق اعضای هیئت علمی شده، بلکه آن ها را به سمت رفتارهای نوآوری پیش دستانه نیز سوق می دهد. دراین بین طراحی مشاغل پیچیده و پر چالش، موجب انگیزه بیشتر اعضای هیئت علمی شده و اثرگذاری رهبر مشترک بر رفتارهای نوآورانه را تقویت می کند.
بررسی نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی و سایش اجتماعی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
87 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین وفاداری سازمانی و سایش اجتماعی با میانجی گری تعهد سازمانی مدیران مدارس میاندوآب انجام شد. به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران مدارس شهرستان میاندوآب در همه مقاطع تحصیلی (ابتدائی، متوسطه اول، متوسطه دوم، کاردانش و فنی حرفه ای) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داد که از میان آن ها، تعداد 262 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه های وفاداری سازمانی (Kumar & Shekhar, 2012)، تعهد سازمانی (Balfour & Wechsler, 1996)، سایش اجتماعی (Duffy et al, 2002) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری<sub> </sub>استفاده شد. نتایج نشان داد که وفاداری سازمانی بر سایش اجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) و تعهد سازمانی بر سایش اجتماعی تأثیر منفی و معناداری (01/0 > p) دارد. همچنین تأثیر میانجی گری تعهد سازمانی در رابطه بین وفاداری سازمانی با سایش اجتماعی (01/0 > p) تائید شد؛ بنابراین می توان بیان کرد که برای کنترل و کاهش سایش اجتماعی مدیران مدارس و جهت جلوگیری از بروز رفتارهای مخرب، توجه به تعهد سازمانی و وفاداری سازمانی لازم و ضروری به نظر می رسد.
اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران (مورد مطالعه: سازمان سنجش آموزش کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
66 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران به روش آمیخته انجام شد. روش پژوهش بخش کیفی، تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون(2006) بود و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. جامعه پژوهش بخش کیفی مدیران و خبرگان سازمان سنجش آموزش کشور بودند که از این میان با 15 نفر داده ها به سطح اشباع رسید. در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart-Pls2 استفاده شد و جامعه آماری بخش کمّی شامل مدیران و سرپرستان شاغل در سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 250 نفر بودند. شایستگی های دیجیتال مدیران با هشت مضمون فراگیر مشتمل بر دانش و آگاهی، ویژگی های فردی، نگرش جدید به شیوه مدیریت، زیرساخت های دیجیتالی سازمان، توسعه فناورانه، محیط دیجیتال خلاق، تقویت منابع انسانی فناور و بروز رسانی سیستم سازمانی با 20 مضمون سازمان دهنده و 93 مولفه در قالب مضامین پایه شناسایی شد. تمامی ضرایب مدل فوق با سطح اطمینان 95 درصد در دامنه قابل قبول قرار گرفته است. مدل های متغیرهای پژوهش از دیدگاه هر سه دسته شاخص برازش در وضعیت مطلوبی قرار داشته است. درنتیجه با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مدل مورد تایید است.
طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب بود. پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (مطالعه موردی کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه آماری شامل مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان، دانشجویان دوره دکتری و معلمان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان بودند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از «رویکرد هدفمند» و با «روش انتخاب صاحبنظران کلیدی»، و معیار اشباع یافته ها « اشباع نظری » استفاده گردید؛ اشباع نظری نقطه ای در تحقیقات کیفی است که نشان دهنده کفایت داده های گردآوری شده جهت تحلیل و ارائه گزارش نهایی است.ابزار پژوهش، فرم مصاحبه باز پاسخ بود؛ داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت؛ تعیین اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری و اعتماد پذیری انجام شد.
بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان (مورد مطالعه: معلمان شهر گله دار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای کسب موفقیت در هر سازمانی توجه به عملکرد شغلی امری بدیهی است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی معلمان موثر است که این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان شهر گله دار انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس شهر گله دار به تعداد 560 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 234 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیده است. ابزار سنجش پژوهش حاضر چهار پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش شرون لاوسون (2003)، کار تیمی لنچیونی (2004)، عملکرد شغلی پاترسون (2008) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) بوده که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 94/0، 82/0، 80/0 و 92/0 به دست آمد و روایی محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) انجام گرفت که از طریق نرم افزارهایSPSS 24 و Lisrel 8.8 اجرا شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای مدیریت دانش و عملکرد شغلی (46/0=β)، کار تیمی و عملکرد شغلی (91/0=β)، مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی (41/0=β)، کار تیمی و سرمایه اجتماعی (36/0=β)، عملکرد شغلی و سرمایه اجتماعی (71/0=β) رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. سرمایه اجتماعی اثر غیر مستقیم بر رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی (33/0=β) و کار تیمی با عملکرد شغلی (25/0=β) دارد. بنابراین اثر میانجی سرمایه اجتماعی در این پژوهش مورد تایید قرار می گیرد.نتیجه گیری: طبق یافته ها، سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش و کار تیمی بر عملکرد شغلی معلمان رابطه مثبت داشتند؛ بنابراین از طریق توجه به سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش و کار تیمی می توان زمینه های بهبود در عملکرد شغلی معلمان را فراهم آورد.
Examining Intercultural Interactions from the Primary School Students & Teachers’ Perspective of Ardakan City: A Comparative Analysis at the Spatial Level of Class and Individual(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
132 - 155
حوزههای تخصصی:
Migration has become an international challenge that has affected all social institutions, especially the educational system, in terms of changing the composition of the cultural context of students. Therefore, intercultural communication is the key to creating social harmony. The aim of research was to analyze intercultural interactions from the perspective of primary school students and their teachers in Ardakan City, using grounded theory method. The research field includes teachers and pupils of different ethnic groups in Ardakan City, and purposeful sampling methods (semi-structured interview & free group interview) for data collection and open, central, and selective coding methods for data analysis were used, respectively. The findings of the research point to three similarities between the views of teachers and students and two basic differences: Effectiveness of intercultural interactions makes students more prepared to accept and choose a transformational strategy and live in a multicultural society under the influence of age characteristics. In contrast, teachers' efforts to ignore and downplay cultural differences are based on emphasizing the national and systemic curriculum and devoting more time. The results of the research indicate that intercultural interactions in immigrant-accepting areas should be considered by policymakers and educational planners in order to reduce tensions and lead to intercultural synergy
برنامه درسی ارتباط ساز بستری نو در اقلیم آموزش عالی؛ اهداف و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
5 - 17
حوزههای تخصصی:
کارکرد آموزش در انتقال دانش و کارکرد پژوهش در تولید و گسترش دانش، آموزش عالی را در دستیابی به اهداف یاری می رسانند و برنامه درسی مهمترین عنصر تاثیرگذار بر این کارکردها به شمار می رود. از اینرو هدف این پژوهش تبیین اهداف و راهبردهای برنامه درسی ارتباط ساز به عنوان بستری نو در اقلیم آموزش عالی بوده است. طرح پژوهش از نوع کیفی و با روش داده بنیاد با جامعه آماری شامل متخصصان و صاحب نظران کلیدی برنامه درسی آموزش عالی دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امیرکبیر و الزهرا بوده که 13 نفر از آنها بر اساس اصل اشباع نظری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شده و در سال 1401 به اجرا در آمده است. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از رویکرد گلیزری و مقایسه مستمر در فرایند کدگذاری باز، انتخابی و نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج آن به ظهور اهداف و راهبردهای برنامه با 14 مقوله اصلی، 40 مقوله فرعی و110 مفهوم، پیرامون مقوله محوری با عنوان "پیوند آموزش و پژوهش" منجر شده است. یافته ها حاکی از آن است که اهداف برنامه درسی ارتباط ساز چشم اندازی خواهد بود تا این نوع از برنامه درسی با ایجاد پیوند بین آموزش و پژوهش و با عنایت به راهبردهای استخراج شده، در جهت نائل شدن به اهداف حرکت کند. نتیجه پژوهش نشان داد که ارتباط بین آموزش و پژوهش در برنامه درسی ارتباط ساز در نهایت به بالندگی دانشگاه، توسعه یافتگی کشور در ابعاد مختلف و تولید علم راه حل گرا منجر خواهد شد.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی در فضای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم شرایط جوامع، سازمان ها و نهادهایی مانند دانشگاه را با تحولات بنیادینی روبرو نموده است و برای دانشگاه ها ضرورت دارد با رویکرد ناشی از مبانی نظری آن آینده نگری نمایند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم است. پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-اکتشافی است که از مدل آمیخته (کیفی-کمی) برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. پس از طی مراحل انتخاب جامعه و نمونه آماری تعداد 59 سند علمی و 8 نفر خبره به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، برای شناسایی پیشران ها از ابزار داده کاوی و برای تحلیل ساختاری پیشران های شناسایی شده از تکنیک دلفی و نرم افزار میک مک استفاده گردید. در مرحله اول یافته ها، تعداد 9 پیشران شناسایی گردید و در مرحله دوم نیز، نتایج تحلیل ساختاری نشان از 2 پیشران تأثیرگذار، 3 پیشران دووجهی، 3 پیشران وابسته و 1 پیشران قابل حذف داد. نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای «آموزش و یادگیری شخصی سازی شده»، «کلان داده»، «رویکرد آموزشی موک » و «ادغام دانش و مهارت» به عنوان عوامل کلیدی و شکل دهنده به آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران هستند. انتظار می رود نتایج این پژوهش در ارائه تفسیری ساختارمند و سیستمی از متغیرهای اصلی اثرگذار بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران و روابط بین آن ها گام اثربخشی باشد.
رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
62 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد صفات شخصیتی هگزاکو دی ورایز (2013)، پرسشنامه عدم تعهد به اخلاق مدنی کاپرارا و همکارن (2009) و پرسشنامه عاملیت انسانی کوته (1997) بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS نشان داد که عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی است اما عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی نبود. همچنین مشخص شد که بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد اخلاق مدنی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما تهییج پذیری با عدم تعهد به اخلاق مدنی رابطه ای نشان نداد ، از سویی دیگر بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عاملیت انسانی رابطه مثبتی وجود داشت ، در حالیکه رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عاملیت انسانی رابطه معنی داری یافت نشد. می توان نتیجه گرفت با افزایش عاملیت انسانی رابطه صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی در دانشجویان کاهش می یابد.
The Relationship Between Active Work Behaviors, Transformational Leadership Style, and work Engagement: The Mediating Role of Innovation Culture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
52 - 67
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study aimed to investigate the relationship between active work behaviors, transformational leadership style, and work engagement of vocational school teachers with the mediating role of innovation culture using Structural Equation Modeling(SEM). Methods & Materials: This research is applied and correlational. The study population consisted of teachers of vocational school in Urmia city during the academic year 2021-2022, totaling 309 individuals. A sample of 200 teachers was selected using stratified random sampling and Cochran's formula. The data were collected using the Zopiatis et al. work engagement questionnaire (2014), Tornau and Ferse's active work behaviors scale (2013), Bass and Avolio's transformational leadership style scale (1995) and Dobni's innovation culture scale (2008). The validity and reliability of the instruments were confirmed. Structural equation modeling (SEM) was used to analyze the data using SPSS and AMOS24 software. Results: In this study, a model of relevant variables affecting work engagement was examined. The findings showed that innovation culture and active job behaviors have a direct, positive, and significant effect on work engagement. The direct effect of active job behaviors, transformational leadership style on innovation culture is positive and significant. Moreover, the mediating roles of innovation culture on work engagement were confirmed. Active job behaviors, transformational leadership style, affect work engagement through the mediating variable of positive and meaningful innovation culture. Conclusions:The findings highlighted the importance and role of active job behaviors and transformational leadership style in increasing work engagement of vocational school’s teachers through innovation culture
Enhancing Human Capital Through Social Capital: The Mediating Role of Knowledge Management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
152 - 173
حوزههای تخصصی:
This study delved into the dynamics between social capital and human capital and their influence on the knowledge management practices of teachers in Tehran, Iran. The researchers adopted a random sampling method, selecting 214 participants, and administered three standardized questionnaires to collect data. Data analysis was conducted using the Structural Equation Modeling approach. The findings of the study revealed that social capital did not have a significant impact on knowledge management. The researchers attributed this to the presence of a weak culture of teamwork among Iranians, a subject they elaborated on extensively in their article. However, the second hypothesis indicated that social capital significantly influenced human capital, while the third hypothesis demonstrated that human capital had a substantial effect on knowledge management. The fourth hypothesis proposed that social capital influenced knowledge management through the mediating role of human capital, and this effect was found to be significant. These research findings highlight the distinct roles played by social and human capital in knowledge management, with human capital emerging as the more influential factor. Moreover, the study not only explored the direct relationship between social capital and human capital but also emphasized the mediating function of knowledge management within these associations. This novel perspective can enhance our comprehension of methods to enhance human capital within organizations by harnessing the potential of social capital and effective knowledge management
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
47 - 76
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مضمون فراگیر، 28 مضمون سازماندهنده می باشد که عبارتند از: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. همچنین از نظر میزان تاثیرگذاری مولفه ها و شاخص ها بر افزایش نابرابری اولویت یکم شرایط اقتصادی خانواده ها، اولویت دوم امکانات و فضای آموزشی، اولویت سوم وضعیت اجتماعی خانواده ها، اولویت چهارم شاخص های جغرافیایی، اولویت پنجم میزان دسترسی و میزان بهره مندی از آموزش، و اولویت های بعدی به ترتیب منابع انسانی(معلمان خوب)، سرمایه فرهنگی خانواده، آرزوی تحصیلی دانش آموزان، جمعیت کم خانواده، مدیریت مدرسه، انتظارات و آرزوهای والدین، وضعیت تحصیلی والدین، پیشرفت تحصیلی، وضعیت قبولی دانش آموزان در مدارس نمونه، مقام های ورزشی، فرهنگی و علمی، رسیدگی متولیان آموزشی، آموزش تبارگرایی، میزان توجه معلم به دانش آموزان، توجه به کیفیت آموزشی می باشند.
تدوین استراتژی جذب اعضای هیأت علمی به صورت الکترونیکی با استفاده از تئوری درام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
101 - 121
حوزههای تخصصی:
مدلسازی و تحلیل تعارض از منظر رشته های گوناگونی صورت گرفته است. روشهای مبتنی بر تئوری بازی از جامعترین مدلهایی است که برای مدلسازی و تحلیل تعارض مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از چالشهای دستگاهها عدم یکپارچگی اطلاعات بین آنهااست که منجر به عدم ایجاد بانک اطلاعاتی جامع شده است. هدف تحقیق تحلیل تعارضات و تدوین استراتژی جذب اعضای هیأت علمی با استفاده از تئوری درام بود. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی، از لحاظ نوع داده ها کیفی به شمار بود .ماهیت پژوهش نیز اکتشافی بوده است. روش پژوهش به کارگیری تئوری درام برای تدوین استراتژی جذب هیأت علمی بوده است. جامعه آماری حاضر مدیران فناوری اطلاعات سازمانها و اعضای هیأت علمی دانشگاهها در حوزه فناوری اطلاعات بوده اند. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه با خبرگان، بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. ابزار به کارگرفته شده جداول مطلوبیت و نمودار تحلیل تعارض بود. از بین استراتژیهای جذب هیأت علمی به صورت الکترونیکی، پیاده سازی سامانه یکپارچه جذب با مدیریت هیأت عالی جذب یک گزینه، پیاده سازی سامانه وزارت علوم و وزارت بهداشت به تنهایی و پیاده سازی سامانه های وزارتین در وزارتخانه های فوق به صورت جداگانه با نظارت هیأت عالی جذب و تدوین ویژگیهای عملیاتی و گزارشات روتین ابلاغی از گزینه های دیگر بوده اند. یافته تحقیق پیدا کردن بهترین استراتژی مورد تأیید همه ذینفعان، پیاده سازی سامانه های وزارتین در وزارتخانه های فوق به صورت جداگانه با نظارت هیأت عالی جذب و تدوین ویژگیهای عملیاتی و گزارشات روتین بوده است.
طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمره پژوهش-های کیفی است و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران (مدیران ارشد آموزشی سازمان تأمین اجتماعی) در سال 1400 تشکیل می دادند. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اعتباربخشی از معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد.یافته ها: با اقتباس از متن در مرحله کدگذاری باز تعداد 103 مفهوم در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 12 مقوله فرعی و سرانجام 4 مقوله اصلی شامل شایستگی های محوری، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های حرفه ای و شایستگی های استراتژیک حاصل شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به مدیران سازمان تأمین اجتماعی توصیه می شود در انتخاب و بکارگیری مدیران آموزشی به شاخص های شناسایی شده در این تحقیق که منعکس کننده نظرات خبرگان است توجه نمایند.
طراحی الگوی رویکرد ارتباطی در آموزش زبان جهت ارتقای مهارت های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی رویکرد ارتباطی در آموزش زبان جهت ارتقای مهارت های زبان انگلیسی انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش از نوع سنتزپژوهی بود. این بخش طبق مراحل شش گانه سنتز پژوهشی انجام شد. حوزه پژوهش، متون و منابع مرتبط با رویکرد ارتباطی در آموزش زبان انگلیسی شامل 15 کتاب بین سال های 2002 تا 2016 و30 مقاله داخلی و خارجی بین سال های 2008 تا 2020 بود. ابزار گردآوری داده ها فیش برداری از کتب و منابع در دسترس بود که پس از تجزیه و تحلیل مبانی نظری، با کدگذاری باز، محوری و گزینشی، هفت مولفه کلیدی حول سه محور از ابعاد عناصر انسانی، عناصرابزاری و عناصرتعاملی مشخص شدند. عناصر انسانی شامل افراد مورد تحلیل، جامعه مرتبط با هدف؛ عناصرابزاری شامل روش تدریس، قراردادها و هنجارها، واسطه مصنوعی و عناصرتعاملی شامل تقسیم کار، هدف از فعالیت دسته بندی شدند و مولفه های استخراج شده پس از اعتبارسنجی مولفه ها به روش دلفی و با استفاده از نظرات متخصصین این حوزه در طراحی الگوی رویکرد ارتباطی لحاظ شدند. نتایج یافته ها منجر به طراحی الگوی رویکرد ارتباطی جهت استفاده در طرح درس های زبان انگلیسی برای ارتقای چهار مهارت گفتاری، شنیداری، خوانداری و نوشتاری زبان انگلیسی شد.
شناسایی مولفه های توسعه حرفه ای دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های توسعه حرفه ای دبیران متوسطه به روش کیفی بوده است .روش شناسی: مشارکت کنندگان در این بخش شامل خبرگان ومتخصصان وافراد اگاه در زمینه توسعه وبالندگی حرفه ای دبیران استان فارس بوده وانتخاب افراد به روش نمونه گیری به صورت هدفمند وتکنیک ملاک محور ، با ملاک داشتن مدرک کارشناسی ارشد ودکتری وحداقل پانزده سال سابقه تدریس وپژوهش در اموزش وپرورش بوده که بعد از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها ، تحلیل مضمون گام به گام در شش گام انجام گرفته است گام اول اشنایی اولیه با متن مصاحبه گام دوم ایجاد کدهای اولیه گام سوم جستجو برای مضمون ها گام چهارم مرور مضمونها ،گام پنجم عنوان بندی مضامین وگام ششم تهیه گزارش مصاحبه ها وتهیه جدول مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیراست . یافته های: یافته های به دست آمده از مصاحبه های انجام شده در هشت مولفه بدین شرح است : مهارت های تغییر،مهارت های ارتباطی، بالندگی فردی، بالندگی پژوهشی، مهارت های ارزشیابی،بالندگی سازمانی،بالندگی آموزشی ،فناوری اطلاعات.نتیجه گیری : نتایج نشان داد، توسعه حرفه ای دبیران به بهبود بخشدن فعالیت ها و وظایف افراد، در ارتباط با شغل و حرفه تخصصی آنها که عمدتاً به منظور افزایش دانش، مهارت و تغییر نگرش های حرفه ای آنان است کمک می کند تا به وسیله آن افراد بتوانند به گونه ای موثر وظایفشان را به انجام برسانند و فرایند یاددهی و یادگیری را بهبود بخشند.