فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی مرهون مجاهدت نیروهای دینی بوده است و در میان کنشگران مؤثر در نهضت امام خمینی، روحانیت جایگاه ویژه ای در مبارزه با رژیم پهلوی داشته است. در نقاط مختلف ایران، روحانیون برای پیاده سازی آرمان های دینی و استقرار نظام سیاسی اسلام تلاش کردند که ازجمله این افراد، حجت الاسلام شیخ عباس عاشوری می باشد که مبارزات فرهنگی و سیاسی خود با مفاسد حکومت پهلوی را در بندر کنگان و سایر شهرهای استان بوشهر انجام داده است. با توجه به اهمیت و جایگاه ایشان در مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی در استان بوشهر، این مقاله درصدد است با بهره گیری از مطالعات اسنادی (مداقه در اسناد منتشرنشده) و روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تاریخی به این سؤال اصلی پاسخ دهد که: مبارزات سیاسی شیخ عباس عاشوری در بندر کنگان شامل چه ابعادی بوده است؟ حجت الاسلام عباس عاشوری تلاش داشت از همه ظرفیت های موجود برای مبارزه با حکومت پهلوی بهره بگیرد و ضمن ارتقاء آگاهی مردم نسبت به عملکرد حکومت پهلوی، سخنرانی های سیاسی فراوانی انجام داد و همچنین بارها مورد بازداشت و بازجویی قرار گرفت. به تعبیری، عملکرد ایشان منجر به بسیج نیروهای انقلابی کنگان و شهرهای اطراف علیه استبداد حاکم شد و آشنایی مردم با افکار و اندیشه های انقلابی امام خمینی شتاب بیشتری گرفت و همین مسئله عامل ایجاد فضای انقلابی با محوریت مسجد و حوزه علمیه کوزه گری با مدیریت ایشان در بندر کنگان شد.
تبیین میدان معنا شناسی مفهوم «تاریخ» در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیرالمومنین(ع) تاریخ را برای هدایت بشر و جامعه بشری بسیار حیاتی می دانند، چراکه با تلفیق مشاهدات شخصی و تجارب تاریخی پیشینیان مجموعه ای از دانستنی ها و سرمایه های فکری را پیش روی انسان قرار می دهد. کشف و استخراج میدان معنایی واژه تاریخ در نظام فکری امام(ع)، پیشینه هر مطالعه ای درباره مسائل و معرفت های تاریخ از نظرگاه ایشان است. این مقاله با روش تحلیل معناشناختی در صدد شناسایی الفاظ هم معنا با تاریخ در بیانات امام علی(ع) با تاکید بر نهج البلاغه است. برای این کار ضروری است ابتدا مفهوم و موضوع تاریخ مشخص شده و در گام بعد الفاظی که در مظان هم نشینی معنایی با تاریخ هستند، شناسایی شود و سپس با جانشینی معنا و موضوع تاریخ صحت ترادف معنایی الفاظ انتخابی، محک زده شود. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که واژه هایی چون؛ قصص، ماضین، امم و اسامی تاریخی دارای معنی و مفهوم تاریخی می باشند و در برخی از ساختار ها و عبارات با معنا و موضوع «تاریخ» در یک میدان معنایی مشترک قرار می گیرند و همان تعاملی که با واژه تاریخ می شود را می توان با این واژه ها انجام داد.
تغییرات نهادی گسسته نادرشاه و ارزیابی اوضاع اقتصادی ایران در عصر افشاریه (با تکیه بر آرای داگلاس نورث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورخان درباره نادرشاه و کارنامه اعمال او، ارزیابی های گوناگون و پرتعارضی ارائه کرده اند، اما سرگذشت نادرشاه و اقدامات او تصویری از خوی و خصلت جامعه ایران آن زمان را که از دوران صفویه به جا مانده بود، نشان می دهد. بی شک نادرشاه، به عنوان یکی از سرداران بزرگ جنگی، در لحظه ای خطیر توانست پادشاهی فروپاشیده صفویان را به نیروی شمشیر و در پرتو نبوغ نظامی، بار دیگر احیا کند. اگرچه جنگ های اجتناب ناپذیر نادر برای اخراج بیگانگان و تأمین امنیت، نیازمند صرف ِ نیروی انسانی و هزینه های اقتصادی بود، او پس از تنبیه و اخراج متجاوزان، جاه طلبانه به کشورگشایی پرداخت. جنگ های بیست و یک ساله او(1160-1139) با افغان ها، عثمانی ها، هندی ها، خانات بخارا، خوارزم و گردن کشان داخلی، باعث نابودشدن سرمایه انسانی، تباه شدن ثروت مملکت و ویرانی کانون های تجاری، زمین های کشاورزی، مراکز اقتصادی و گسترش فقر عمومی شد. در واقع، نادر به جای آنکه همت خود را صرف بهبود زیرساخت های کشاورزی، توسعه مراکز تجاری و افزایش درآمدهای اقتصادی کند تا هزینه های جنگ های او تأمین شود، تغییرات نهادی گسسته در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد که سلطه حکومت بر منابع اقتصادی را افزایش داد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نظریه نهادگرایی داگلاس نورث [1] به ارزیابی تغییراتی که نادرشاه در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد، می پردازد و نشان می دهد، تغییرات نهادی او چه تأثیری بر عملکرد اقتصادی دوران افشاریه برجای گذاشت. از سویی، پیامد سیاست های نادرشاه بر وضعیت کشاورزی و تجاری عصر افشاریه را بررسی کرده و شرایط فعالان اقتصادی این دوران را شرح می دهد. [1]. Douglass North.
افول مناسبات قدرت دربار صفوی از نگاه سفرنامه های سفیران خارجی (از شاه صفی تا شاه سلطان حسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تردد سفیران در دوره دوم حکومت صفوی به طور چشمگیری افزایش یافت. فارغ از آنچه به عهدنامه ها و قراردادهای میان آنها با دربار صفوی در جریان بود، گزارش های آنها در سفرنامه ها موید نوعی تغییر در مناسبات قدرت است که می توان از آن با عنوان تحولات معطوف به افول نام برد. چنین مسئله ای، جایی فراتر از تلاش دربار به منظور پرزرق و برق نشان دادن دربار و تاکید بر اقتدار در برابر مشاهدات سفیران نمایان می شود. روایتی که از دربار شاهان صفوی و نوع برخورد متقابل آنها با سفرا، در سفرنامه ها قابل رصد است، تاکیدی ناآگاهانه بر این واقعیت است که دوره ای از افول، در کانون قدرت صفویان قابل مشاهده است. این پژوهش، به روشی توصیفی تحلیلی با تکیه بر سفرنامه های دوره دوم حکومت صفوی، بر زمان هایی از شرفیابی سفیران اروپایی در دربار شاهان صفوی تمرکز خواهد کرد که در آن، می توان روایتی پنهان از آغاز افول اقتدار صفویان را دنبال کرد.
بازخوانی ابطال پذیرانۀ دو فرضیۀ برجسته در مورد رستم التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقالۀ حاضر آن است که دو فرضیۀ مهم دربارۀ رستم التواریخ را با روش ابطال پذیری مورد وارسی قرار دهیم. رستم الحکما از آن دست مورخانی است که تاکنون قضاوت های متعارضی دربارۀ او، شخصیت و نوع تاریخ نگاری اش شده است؛ چنان که شماری از تاریخ پژوهان نوشته های او و به ویژه رستم التواریخ را نمونه ای از «توهم» و «هذیان» دانسته اند و در مقابل، شماری از دانش پژوهان علم سیاست او را از جمله اندیشه ورزانی تلقی کرده اند که برخی از اندیشه های اساسی انقلاب مشروطیت آتی همچون «عرفی سازی» و «عنایت به توده های مردم» را در در مطاوی آثارش جای داده بود. نگارندۀ مقاله حاضر سعی کرده است با استفاده از روش ابطال پذیری، فرضیه های متناقض فوق را به بوتۀ آزمون این روش بگذارد و میزان علمی بودن آنها را از منظر این روش ارزیابی کند. نگارنده روشن ساخته است که فرضیۀ نخست با روش استقراء صورت بندی و در چارچوب این روش دارای اعتبار است، ولی از منظر یک ابطال گر تاریخی، فرضیه ای «ابطال پذیر» به شمار می آید. حال آنکه فرضیه دوم به دلیل ماهیت آناکرونیستی و فقدان گزاره هایی مؤید آن فرضیه، از منظر روش پوپری، ابطال ناپذیر و در نتیجه غیرعلمی است.
Georgians in Tabriz and Rasht: a historical study on the role of Georgian militias in Iranian Constitutional Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
107 - 129
حوزههای تخصصی:
Constitutional Revolution, as a significant turning point in the history of Iran, shook Iranian society. What has been more or less neglected in examining this movement is the role of non-Iranian forces. The Caucasian, especially, the Georgians should be considered as the most passionate and self-sacrificing pro-constitutional forces who spared their lives for the victory of the Iranian movement. The question of this paper is what was the role and performance of the Georgian forces in Constitutional Revolution? The hypothesis is that, despite the persecution of the Russian Tsarist government, Georgian revolutionaries organized by parties such as Hemmat and Ejtema'iyun Amiyuun, presented in the battlefields of Tabriz and Guilan and, due to their precious experiences, played vital role in the success of the constitutionalists. On the other hand, Georgian press could form public opinion in favor of the revolution, inform about Iran's events, and create a stir among the Iranian Mojahedin by focusing on news of the events in Iran. It should not be neglected that Iranians presence in the Caucasus cities, especially Tbilisi, also helped to transfer revolutionary concepts to Iran and to fan the flames of the revolution.
نقش و جایگاه سیاسی زنان هیئت حاکمه در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر صفویه را می توان دوران تحکیم سنت حکومت زنان در تاریخ دانست، زیرا آنان ابزار و وسائل لازم برای شرکت در مسائل سیاسی و اجتماعی را به دست آوردند. سوال این است که زنان هیئت حاکمه چه نقشی در تحولات سیاسی جامعه خود ایفا کردند؟ یافته ها که به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای فراهم شده نشان می دهد که زنان هیئت حاکمه با عناوینی همچون همسر، مادر، خواهر شاه و حاکمان، توانستند نقش موثری در عرصه های مختلف از جمله استقرار دولت صفویه و مناسبات سیاسی و خارجی ایفا نمایند. این نقش آفرینی با نزدیک شدن به اواخر حکومت صفویان موثرتر و گاه مخرب تر شد. در آن زمان به دلیل تربیت ولیعهد و دیگر شاهزادگان در حرمسرا که باعث روی کار آمدن پادشاهان ضعیف و نالایق شد، زنان قدرت و نفوذی به دست آوردند و با توطئه چینی زمینه را برای تضعیف صفویان فراهم کردند.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان سیاست زبانی در دوره پهلوی اول (با تأکید بر مصوبات شورای عالی معارف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱ (پیاپی ۱۴۱)
169 - 195
حوزههای تخصصی:
نوسازی در دولت رضاشاه، داشتن سیاست زبانی مشخص در حوزه های اداری و آموزش وپرورش را ضروری کرد. سیاست زبانی انتخابی در این دوره استفاده از زبان فارسی و به حاشیه راندن زبان های دیگر ایران بوده است. مقاله حاضر به این سؤال می پردازد که استراتژی گفتمانی جهت تثبیت سیاست زبان واحد در دوره پهلوی اول چه بوده است. برای تحلیل این مسئله، دیدگاه های نظری با ساختار مفهومی زیر بیان شد: دولت رضاشاه با «بحران در نظم اخلاقی جامعه»، «بسیج منابع» و «زنجیره های تعامل روشنفکران» درصدد بود گفتمان مدنظر را تثبیت کند. این تحقیق با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، مصوبات شورای عالی معارف را تحلیل کرده است. یافته های حاصل از تحلیل متن مصوبات نشان می دهد که نظم گفتمانی در موضوع سیاست زبانی، متمرکز و یکسان ساز بوده است و با توجه به بافت و شرایط اجتماعی در این دوره، ناسیونالیسم فرهنگی مبتنی بر زبان فارسی مسلط شده است. نتایج پژوهش بیانگر این واقعیت است که دولت اقتدارگرای رضاشاه با اجرای پروژه مدرنیزاسیون، شبکه تعامل روشنفکران را تقویت، منابع و امکانات موجود را بسیج و زمینه بی ثباتی در نظم اخلاقی و فرهنگی پیشین را ایجاد کرد و گفتمان سیاست زبانی یکسان ساز را تحکیم بخشید.
تحلیل کنش معطوف به قدرت رهبران طریقت صفوی (بر اساس انواع مثالی سه گانه دینی ماکس وبر)
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
161-181
حوزههای تخصصی:
ماکس وبر در نوع شناسی دینی خود دو نوع مثالی اصلی و عمده را ارائه می کند: ریاضت کشی فعالانه یا زهد درون دنیایی که مصداق اصلی اش پیروان مذهب پروتستان اند و عرفان مراقبه ای یا عرفان دنیاگریز که مصداق اصلی اش پیروان ادیان شرق آسیا و صوفیه هستند. وبر جهت گیری های دنیوی مصادیق این دو نوع مثالی را در مسیر کسب رستگاری به ترتیب، فعالانه و منفعلانه در نظر می گیرد. دیدگاه وبر نسبت به دنیاگریز بودن و انفعال صوفیه در امور دنیوی در حالی است که وقتی با استفاده از روش پژوهش اسنادی و بررسی متون تاریخی مرتبط، واقعیات تاریخی حیات دنیوی و اقدامات اجتماعی و سیاسی بزرگان خاندان صفوی در مسیر کسب قدرت و تشکیل حکومت بررسی می شود، وضعیتی ناهمخوان با دیدگاه وبر آشکار می گردد که مسئله نوشتار حاضر نیز از همین ناهمخوانی میان معرفت علمی و واقعیت تاریخی سرچشمه گرفته است. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که آیا مطابق نظر وبر می توان تصوف و بزرگان صوفیه را در نوع مثالی عرفان دنیاگریز جای داد؟ یافته ها نشان می دهند که مرشدان طریقت صفوی که دارای مقامات معنوی بوده اند، در امور دنیوی، اجتماعی و سیاسی نیز نقش آفرینی فعالانه داشته و اقدامات فراوانی را انجام داده اند. در نتیجه، تصوف صوفیان صفوی نه تنها موجب انفعال دنیوی و دنیاگریزی نزد آنان نبوده، بلکه نقش مهمی در تشکیل حکومت مرکزی مقتدر دیرپای صفوی داشته است.
بررسی وضعیت و سیر تحول تولید و تجارت فرش در آذربایجان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹ (پیاپی ۱۳۹)
119 - 144
حوزههای تخصصی:
فرش بافی در آذربایجان از قدمت دیرینه ای برخوردار است. در دوره قاجار با انتخاب تبریز به عنوان مقر ولیعهد و مرکز مبادلات با روسیه و کشورهای غربی، آذربایجان به یکی از آبادترین مناطق کشور تبدیل شد. در این دوره صنعت فرش آذربایجان متأثر از موقعیت ممتاز اقتصادی و تجاری مذکور و به تبع آن ویژگی های طبیعی و اقلیمی مناسب آن منطقه، از رونق خوبی برخوردار شد. گفتنی است نه تنها تولید این کالا پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد، بلکه تجارت آن نیز گسترش یافته و این ایالت سهم عمده ای از تولید و صادرات فرش کشور را به خود اختصاص داد. نگارنده این پژوهش در نظر دارد با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای، به بررسی مسئله اصلی تحقیق یعنی وضعیت و سیر تحول تولید و تجارت فرش در آذربایجان در دوره قاجار بپردازد. براساس یافته های پژوهش، در نیمه اول قرن نوزده میلادی فرش بافی در آذربایجان عموماً حرفه ای روستایی بوده که توسط روستاییان، ایلات و معدود بافنده های شهری در کارگاه های خانگی به صورت محدود تولید می شد و به عنوان یک کالای تجاری داخلی مطرح بوده است. البته از نیمه دوم این قرن با سرمایه گذاری تجار تبریز و شرکت خارجی در صنعت فرش آن منطقه و به کار افتادن کارگا ه های بزرگ قالی بافی و سازماندهی نسبی تولید و تجارت، نه تنها حجم تولید فرش افزایش قابل ملاحظه ای یافت، بلکه ارزش صادرات و تجارت آن نیز رونق قابل توجهی پیدا کرد. فرش آذربایجان در اواخر دوره قاجار علاوه بر کشورهای هم جوار چون روسیه و ترکیه، در مقیاس بالا به بازارهای اروپا و آمریکا نیز صادر می شد.
بررسی پدیدۀ غزا (جهاد) در مرزهای شمالی قفقاز از خلافت اموی تا جنگ ملازگرد (40ق-463ق/660- 1071م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
157 - 187
حوزههای تخصصی:
غزا مفهومی مرکزی در گفتمان دولت اسلامی از دوره پیامبر اسلام (ص) بود. اصطلاح غزا ریشه در غزوه یا جنگ های مسلمانان با کفار داشت که پیامبر اسلام خود عهده دار فرماندهی آن ها بود. پس از درگذشت پیامبر اسلام مورخانی مانند واقدی، مغازی (جمع غزا/ غزوه) را برای جنگ های پیامبر اسلام و فتوح (جمع فتح) را برای جنگ های پس از پیامبر و تصرف سرزمین های دو امپراتوری روم و ایران به کار می بردند. کتاب هایی مانند فتوح البلدان بلاذری و فتوح ابن اعثم و مجموعه فتوح جزیره و... از واقدی نمونه های چنین برداشتی از فتوح هستند؛ اما از دوران اموی و به ویژه در دوران عباسی به تدریج واژه غزا به جای اصطلاح غزوه، جهاد و فتوح نشست و به کلیدی ترین واژه و مفهوم مسلط ادبیات دینی در جنگ با غیرمسلمانان تبدیل شد. در این دوران، غزا به هرگونه جنگی میان مسلمانان در دارالکفر (سرزمین های غیراسلامی) با کفار (غیرمسلمانان) اطلاق گردید. گاه آنان را مطوعه هم می نامیدند که منظور همان غازیان داوطلب است. حوزه های جغرافیایی غزا در شرق با ترکان و چینی ها، در غرب با رومیان و در شمال با روس ها، گرجیان، ارامنه و خزرها (ترکان) بود. غزا در ظاهر برای گسترش اسلام بود، اما وسیله ای برای کسب غنایم و توسعه ارضی و گرفتن کنیز و برده نیز بود و سبب تقویت مشروعیت حاکمان نزد مردم می شد. در این مقاله به بررسی غزای فرمانروایان مسلمان با غیرمسلمانان در مرزهای شمالی قفقاز از دوران خلفای اموی تا جنگ ملازگرد (40-463ق/660- 1071م) پرداخته می شود. مسئله اصلی پژوهش نشان دادن این موضوع مهم است که غزای قفقاز تنها در جغرافیای دو دولت ساسانی و روم شرقی به پیروزی منجر شد و در جاهایی مانند روسیه هیچ موفقیتی به همراه نداشت. در این دوره چهارقرنه فرمانروایان مسلمان با گروه های قومی مختلفی مانند ارمنی، گرجی، خزر، آلان، لزگی، روس و... در قفقاز جنگیدند؛ اما نکتۀ مهم آن است که تنها در مناطقی پیروز شدند که جزو قلمرو ساسانیان و بیزانس یا وابسته به آنان بود. مسلمانان اعم از اعراب، سغدیان، دیلمیان، کردها و ترکان که در چارچوب سه نظام خلافت عربی، دولت های محلی و سلطنت سلجوقی در طول 4 قرن به ترتیب در قفقاز صاحب دولت و قدرت شدتد، هیچ وقت نتوانستند خارج از مرزهای ایران ساسانی و روم شرقی در ماوراء قفقاز موفقیت پایداری به دست بیاورند. آنان با وجود آن که تا قرن پنجم توانسته بودند در دیگر ثغور دارالاسلام مانند چین، هند، آناتولی، اندلس، افریقا و... از محدودۀ فتوحات دورۀ خلفای راشدین فراتر بروند، در جبهه قفقاز شمالی (ماوراء قفقاز) و در مواجهه با روس ها و دیگر قبایل شمال قفقاز متوقف شدند و در همان محدودۀ اولیه باقی ماندند و پیشرفت چندانی به دست نیاوردند.. هرچند پژوهش های زیادی درباره فتوحات اسلامی در قفقاز صورت گرفته است، اما تاکنون هیچ کدام از آن ها به این موضوع توجهی نکرده و برایشان مسئله هم نبوده است. تقسیم کردن غزا در قفقاز به سه دورۀ زمانی مشخص با ویژگی های متفاوت و نشان دادن محدود ماندن جهاد و پیروزی مسلمانان در چارچوب مرزهای دولت ساسانی و روم در قفقاز و عدم تصرف سرزمین های ماوراء قفقاز از جمله قلمرو روس ها و حتی قرار گرفتن در موقعیت تدافعی موضوعی است که این مقاله در صدد بررسی و علت یابی آن است. ازآنجاکه هدف اصلی این مقاله، نشان دادن انطباق جغرافیای فتوحات اسلامی در قفقاز بر مرزهای شمالی ساسانیان در این منطقه است، طبیعتاً ماهیت بحث، توصیفی است؛ اما با وجود این تلاش شده است در حد امکان تفاوت های غزا در هر دوره تاریخی مشخص و علت اصلی عدم پیشروی مسلمانان به ماوراء قفقاز روشن شود.
برآمدن رضاخان به روایت تاج الملوک آیراملو (ملکه پهلوی)
حوزههای تخصصی:
منابع تاریخی درخصوص پرورش و ترفیع رضاخان از یک سرباز ساده قزاق به رده های بالای نظامی، پیش از کودتای اسفند ۱۲۹۹ش، روایات مختلفی دارند. تاریخ شفاهی تاج الملوک آیراملو، همسر دوم رضاخان که از قدرت بی بهره نبود، این امتیاز ویژه را دارد که دارای پیوستگی منطقی و ابهامات کمتری است. به دلیل آشنایی تاج الملوک با بسیاری از مسائل، جزئیات و روایت از درون خانواده، با نقد تاریخی و مقایسه آن با دیگر منابع، می توان به جزئیات بسیاری از وقایعی که هنوز دارای ابهام اند، دست یافت. بررسی و تحلیل شیوه ورود رضاخان به بریگاد قزاق و پیشرفت سریع وی در امور نظامی، زمینه های ارتباط با مستشاران انگلیسی و انتخاب وی به فرماندهی نیروهای قزاق در کودتای سوم اسفند، با وجود نظامیان صاحب منصب، هدف این مطالعه است که با شیوه توصیفی و روش تحلیل روایت ارائه می شود. ویژگی مهم خاطرات تاج الملوک این است که به دلیل حضور و معاصر وقایع بودن، بازنمایی صحنه تاریخی را همزمان با همان شرایط توصیف می کند و کمتر تحت تأثیر منابع، شرایط و ارزشهای زمان های است.
بازتاب اسرائیلیات در فیلم محمد رسول الله(ص) (قبل از بعثت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت های دینی و تاریخ ساز به سبب جذابیت و تأثیرگذاری بر مخاطب، سوژه های مناسبی برای ساخت فیلم و ایجاد پیوند میان تاریخ و رسانه می باشند. انتقال داده های تاریخی از طریق سینما و تلویزیون به عنوان پرمخاطب ترین رسانه، ضرورت تعامل میان اصحاب رسانه با متخصصان و صاحب نظران تاریخ برای انتقال صحیح اطلاعات به بیننده را ایجاب می کند. این مهم در ارتباط با ساخت و تولید فیلم در مورد زندگانی پیامبر اکرم(ص) قبل از بعثت، به سبب وجود اسرائیلیات در سیره نگاری های اولیه دوچندان می شود. در فیلم «محمد رسول الله(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی، این بخش از زندگانی پیامبر(ص) را به تصویر کشیده شده است. با توجه به اهمیت و تأثیر این فیلم بر بخش وسیعی از جامعه که می تواند در ذهنیت سازی مردم نسبت به پیامبر(ص) مؤثر واقع شود، نگارنده مقاله پیش رو درصدد بوده میزان بازتاب اسرائیلیات در آن را مورد بررسی قرار دهد. به این منظور، با رویکردی تطبیقی ابتدا اسرائیلیات موجود در منابع تاریخیِ مورد استفاده در فیلم را شناسنایی کرده و سپس به چگونگی بازتاب آن ها در فیلم پرداخته است. یافته پژوهش نشان داده است که سازندگان فیلم محمد رسول الله(ص) در أخذ داده های تاریخی متکی به روایت های ابن اسحاق بوده اند و با کم توجهی به نقد های جدی صورت گرفته در مورد صحت این داده ها، اسرائیلیات موجود در آن را در بخش قابل توجهی از فیلم بازتاب داده اند. این امر سبب شده چهره واقعی پیامبر(ص) در این دوره از زندگی، در پسِ اسرائیلیات قرار گیرد و از چشم بیننده پنهان بماند.
آشنایی ایرانیان با جایگاه زن در جامعه آمریکایی از رهگذر مطبوعات و مدارس میسیونری در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت تحول در جایگاه اجتماعی و فردی زنان به عنوان یکی از مهم ترین شروط رهایی از عقب ماندگی و پیمودن مسیر تجدد، جایگاه ویژه ای در اندیشه روشنفکران عصر قاجاریه به ویژه بعد از مشروطه داشت. این روشنفکران تلاش داشتند از طریق ابزارهای مختلف از جمله نشریات به بررسی و معرفی جایگاه زن آمریکایی بپردازند. نگارندگان پژوهش حاضر درصددند با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطبوعات و مدارس میسیونری این دوره، روند آگاهی و شناخت ایرانیان از جایگاه زن آمریکایی و آثار و نتایج آن را مورد بررسی قرار دهند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مطبوعات این دوره که راز عقب ماندگی زنان ایرانی را در بی بهرگی از آموزش می دانستند، ضمن توصیف موقعیت اجتماعی زنان به ویژه زنان آمریکایی، بر لزوم آموزش زنان ایرانی و تغییر وضعیت آنها نیز تأکید ورزیدند. در نتیجه، روند تحصیل دختران ایرانی در مدارس آمریکایی که پیشتر آغاز شده بود، ادامه پیدا کرد و تا آنجا پیش رفت که حتی ادامه تحصیل در آمریکا نیز مورد توجه قرار گرفت و نمایندگان سیاسی ایران در آمریکا به تسهیل زمینه های این امر یاری رساندند. در نتیجه، تعدادی از دختران ایرانی عازم آن کشور شدند.
مطالبات آشکار و پنهان در انقلاب؛ یک تمایز مفهومی
حوزههای تخصصی:
انقلابها محصول مطالبات تحقق نیافته و انباشته شدهای هستند که در نهایت یک جامعه را به سرنگونی و براندازی نظام سیاسی حاکم سوق میدهند. شکل گیری ائتلافها و انسجام یافتن مطالبات انقلابی را در شعارها، موضعگیریها و بیانیه ها و درنهایت ایدئولوژیهایی می توان مشاهده کرد که تنها راه بهبود وضعیت موجود را در وقوع یک انقلاب می دانند. هدف این نوشتار، ارائه توجیهی نظری برای ضرورت رصد کردن مطالبات انقلابی در ساحتی فراتر از ساحت ایدئولوژی است. اگرچه ایدئولوژی شاخص مناسبی برای فهم چرایی به راه افتادن اعتراضات است، اما تنوع و تکثر زیست جهان و مطالبات انقلابیون، به ایدئولوژی ای که در بهترین حالت صرفاً مخرج مشترک خواسته های آنهاست، قابل تقلیل نیست و بسیاری از مطالبات بدون اینکه نمودی آشکار و روشن در مبارزات داشته باشند، انگیزه ای قوی برای اعتراض و ابراز نارضایتی از وضعیت موجود فراهم می کنند. از این رو می توان ایدئولوژی یک انقلاب را مطالبات آشکار انقلابیون در نظر گرفت. اما مطالبات پنهانی نیز همواره وجود دارد که در ایدئولوژی بیان نمی شود، لیکن میتواند به همان اندازه، در به راه افتادن و پیروزی یک انقلاب مؤثر باشد. تعیین اهمیت چنین مطالباتی و گنجاندن آنها در مطالعات انقلاب، به فهمی عینی تر از فرایند پیروزی میانجامد. بر این اساس، هدف این نوشتار نشان دادن ضرورت تفکیک مطالبات پنهان و آشکار در مطالعات انقلاب است. به همان اندازه که مطالبات آشکار متجلی شده در ایدئولوژی نیازمند بررسی و شناخت اند، مطالباتی که در ایدئولوژیهای انقلابی مطرح نمی شوند نیز قابل مطالعه و بررسی اند و نقشی به همان اندازه مؤثر در پیروزی انقلاب دارند.
ناسیونالیسم ایرانی و مسئله آذربایجان و زبان ترکی (با تأکید بر مجلات دوره گذار از قاجاریه به پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس این مساله شکل گرفته است که چرا طی مرحله دوم تکوین ناسیونالیسم در ایران (دهه گذار از قاجاریه به پهلوی)، ترک ستیزی به یکی از عناصر سلبی ناسیونالیسم ایرانی تبدیل شد و این رویکرد چه پیامدهایی برای موقعیت زبان ترکی در ایران داشت؟ مطالب مطرح در مطبوعات و مجلات منتشر شده در دهه گذار از قاجاریه به پهلوی(1294-1304ش./1915-1925م.)، چون «کاوه»، «ایرانشهر»، «نامه فرنگستان» و «آینده»، متناسب با مساله پژوهش مبنای بحث قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، دو عامل موجب نگرانی و بدبینی نخبگان ایرانی نسبت به موجودیت زبان ترکی در ایران شد. عامل نخست، فهم تقلیل گرایانه از مفهوم ملت-دولت ایرانی، بر اساس نژاد آریایی و زبان فارسی بود. عامل دیگر حضور و نفوذ امپراطوری عثمانی در آذربایجان و مرزهای غربی ایران و همچنین استقلال جمهوری آذربایجان (1918 میلادی) از روسیه تزاری بود. نتیجه این شرایط آن شد تا ناسیونالیست های ایرانی، نسبت به نفوذ و حضور ناسیونالیست های ترکِ عثمانی و قفقاز در بین ترکان ایران نگران شوند و زبان ترکی را در آذربایجان به عنوان عاملی تهدید کننده برای موجودیت و هویت ملی ایران تلقی کنند. تلاش برای تغییر و حذف زبان ترکی در آذربایجان و رواج زبان فارسی به جای آن، راهکار ناسیونالیست های ایرانی در مواجهه با وضعیت مذکور بود.
تحولات زبانی آذربایجان در تاریخ نگاری محمدجواد مشکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
87 - 110
حوزههای تخصصی:
محمدجواد مشکور (1297-1374ش.) از جمله مورخان آکادمیک و دانشگاهی معاصر است که طی چهار دوره فعالیت علمی و دانشگاهی، مسائل و موضوعات مختلفی از تاریخ ایران را از دوره باستان تا معاصر بررسی کرده است. با عنایت به وسعت و گستردگی موضوعی تحقیقات مشکور، در پژوهش حاضر، تاریخ نگاری و تاریخ نگری وی در رابطه با موضوعات و مسائل فرهنگی مربوط به تاریخ و زبان آذربایجان بررسی شده است. طی دوره دوم پهلوی که عصر غلبه رویکرد ناسیونالیستی در تاریخ نگاری رسمی و دانشگاهی ایران بود، یکی از مهم ترین مسائل، نحوه پرداختن به مسئله زبان و هویت ترکی در آذربایجان بود. از جمله مهم ترین تلاش ها در این زمینه، اثبات هویت فرهنگی و زبانی آذری، به عنوان شاخه ای از زبان های پهلوی باستان، برای آذربایجان بود. رویکردی که نتیجه آن نفی زبان و هویت ترکی از آذربایجان بود. محمدجواد مشکور همسو با شرایط زمانه، بخش مهمی از تحقیقات خود را به تاریخ گویش آذری در آذربایجان و نسبت و رابطه آن با زبان ترکی اختصاص داد. وی در خصوص تحول زبان مردم آذربایجان در بستر تاریخ، قائل به چندین دوره تاریخی است. دوره اول تاریخ پیشاآریایی است که در آن، زبان رایج در آذربایجان ماننایی و اورارتویی بود. دوره دوم مربوط به مهاجرت اقوام آریایی و تاریخ باستان ایران است که طی آن زبان «مادی- پهلوی» به زبان رایج آذربایجان تبدیل شد. با گذار جامعه ایرانی از دوره باستان به دوره اسلامی، شاخه ای از زبان «مادی-پهلوی» در آذربایجان تداوم یافت که مشکور آن را « فهلوی آذری» عنوان کرده است. به نظر وی از دوره سلجوقیان، با استقرار ترکان اغوز در آذربایجان، زبان ترکی به صورت تدریجی در آذربایجان رواج یافت و طی دوره صفویه به عنوان زبان غالب، جایگزین «فهلوی آذری» شد. مشکور زبان ترکی رایج در آذربایجان کنونی را «ترکی آذری» عنوان کرده و آن را حاصل ادغام «ترکی غزی» با گویش «فهلوی آذری» دانسته است.
کارکردشناسی فرهنگی و تمدنی خانواده انگاری جامعه از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عینی سازی تمدن تراز اسلامی در جهان معاصر، مبتنی بر دریافت کاربردی فرهنگ اسلامی از منابع اصیل اسلامی از جمله کتاب وحی است. مسئله پژوهش آن است که در بیان قرآن، کاربست اصطلاحات خانوادگی پدری، مادری، برادری، خواهری و فرزندی در مسائل دینی، اجتماعی و تاریخی جوامع گوناگون، بر اساس چه کارکردهایی در عرصه فرهنگ و تمدن صورت پذیرفته است؟ بر اساس یافته های تحقیق به استقراء تام در قرآن و به روش تفسیر درون متنی و برون متنی، خانواده انگاری جامعه، یک روش گفتمان ساز قرآن ذیل سیاست اعتلای فرهنگی و تمدنی امت اسلامی است و کارکردهای آن، توجه به هویت تاریخی، همبستگی، تعاون و تاب آوری اجتماعی، اصلاح خرده فرهنگ ها و مواجهه با ضدفرهنگ ها در جامعه ایمانی و غیر ایمانی بوده است. در نتیجه مشخص گردید این انگاره در سه گونه نگرشی، گرایشی و رفتاری جامعه ایمانی و غیر ایمانی به کار رفته و ناظر به گذشته تاریخ، جهان معاصر و فرجام تاریخ لحاظ گردیده است.
واکاوی عوامل اقتصادی در تداوم و تحول مراسم آیینی و سوگواری خراسان با تأکید بر شهر مشهد عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ایران اسلامی، عصر قاجار یکی از دوره هایی است که تأثیرات عمیقی بر ارزش های دینی و فرهنگی ایران از خود به جای گذاشته است. مراسم آیینی که در دوره قاجار به طورکلی بر اساس عقاید و افکار مذهبی سیاسی شکل گرفته بود چنان تداوم و تحول یافت که در کمتر دوره ای از تاریخ ایران، در زمانی چنان کوتاه بدان پایه رسیده است. بررسی و شناخت روند تداوم و تغییر مراسم آیینی و سوگواری در ایالت خراسان عصر قاجار به عنوان یک مسئله بنیادی، از اهمیت زیادی برخوردار است. مسئله تحقیق، بررسی برخی عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر روند مانایی و تحول مراسم های آیینی و چگونگی و نحوه تحول آن است. این مقاله به بررسی وضعیت مراسمات در یکی از برجسته ترین ادوار تاریخ شیعیان یعنی قاجاریان در منطقه خراسان با تأکید بر شهر مشهد و علل اقتصادی تحولات آن با روش توصیفی و تبیینی می پردازد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در تداوم و تغییر مراسمات اگرچه عوامل اقتصادی دخالت داشته است اما عوامل وقف و بازیگران اقتصادی تأثیر بیشتری داشته اند.
واکاوی آداب و اصول هنرآموزی برمبنای فتوت نامه ها و مقایسه آن با شیوه های آموزش دانشگاهی (مطالعه موردی: کارشناسی هنر اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ویژگی های هنر اسلامی و ضرورت احیاء و تقویت آنها، امروزه برنامه هایی برای آموزش و تربیت نیروهای متخصص در سطح آموزش عالی شکل گرفته که رشته کارشناسی هنر اسلامی با تجربه پانزده ساله از مهم ترین آنهاست. نقد این دوره و بررسی انطباق مولفه های آموزشی آن با آداب تربیتی هنرآموزان این هنرها در گذشته ضروری به نظر می رسد. بنابراین ضمن شناسایی آداب و ویژگی های تربیتی و آموزشی در جوامع گذشته (با استناد به فحوای فتوت نامه ها) و نیز برنامه های آموزشی دوره کارشناسی هنر اسلامی، مواردی چون: «هدف»، «اصول و مبناها»، «روش»، «شرایط استاد» و «شرایط شاگرد» در دو شیوه مورد مقایسه قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش مشخص نمود که هر چند اهداف آموزشی در هر دو شیوه تا حدودی بر هم منطبق بوده اند، اما به علت غالب بودن ساختار و نظام آموزشی ترمی واحدی در آموزش دانشگاهی، مواردی چون اصول و روش های آموزشی و شرایط استاد و شاگرد، تفاوت بسیاری با آموزش سنتی این هنرها دارد؛ به طوری که در شیوه جدید، ماهیت و مقصد آموزش به شیوه ای دگرگون آشکار می شود.