فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
History of the nations and national identity has always been considered one of the major issues in the social sciences and political geography. The identity of each nation is primarily related to the circumstances under which that particular nation has emerged and evolved. Thus, every country is independent when it has primarily an independent national personality. The origin and evolution of the concept of Iran has gained a considerable attention in the context of national identity since the establishment of the Medes 705 BC Government in the Iranian Plateau. After the fall of the Sassanids 636 AD and the emergence of independent and semi-independent governments in Iran, this concept lost its particular geopolitical framework, but in the historical process, Iran's political identity was based on a geographical integration and at one point in history, some historians recreated this concept in their works and applied it as a sign of a new evolution in line with reviving the geographical, cultural, and political and social dimensions. With the formation of the Safavid government in Iran and its reliance on the revival of Iranian land based on the heritage of ancient borders, the Iranian concept has transcended the cultural and ethnic aspect as a socio-political and basic concept for the national identity. This research is based on the theory of return in historical sociology with the method of content analysis, has been an attempt to prove the role-playing factors in the development and consolidation of Iranian identity,
The Three Famines and the Makings of a Malthusian Catastrophe in Iran (1869-1944)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Iran suffered three catastrophic famines in the seventy-five-year span of 1869 to 1944. The population in 1945 was unchanged from that of 1840, a classic case of a Malthusian catastrophe. This article aims to assess the impact of the famines on Iran’s population level. It is first shown that the human losses in the Great Famine of 1869-1873 have been vastly understated in much of the literature. Two-thirds of the population was lost. Barely had Iran recovered its 1869 population when the Great Famine of 1917-1919 in World War I had carried off nearly half of the population. Finally, World War II and the resulting 1942-1944 famine and typhus epidemic had claimed a quarter of the population and again restored the 1840 population level. Only after 1945 was Iran able to shake off the Malthusian trap into which it had fallen for more than a century.
تأثیر فقه شیعه بر جایگاه زنان در نظام خانوادۀ عصر قاجار (از آغاز تا مشروطیت 1324-1210 ﻫ./1906-1796 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
105 - 130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مشخص کردن چگونگی تأثیر فقه امامیه بر وضعیت زنان در نظام خانواده از آغاز دورۀ قاجار تا دوران مشروطه می پردازد، و نتایج حاصل از آن می تواند به فهم جنبه هایی از واقعیت های زندگی جامعۀ زنان در ایران عهد قاجار کمک نماید. این پژوهش با رویکرد تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، روند استقرار اندیشۀ فقهی امامیه در ایران، وضعیت زنان دورۀ قاجار در نظام خانواده، جایگاه خانوادگی زنان در گفتمان فقهی شیعه، و رابطۀ میان فقه امامیه و وضعیت خانوادگی زنان در عصر قاجاریه را مورد بررسی قرار می دهد. جامعۀ اسلامی ایران در حوزۀ نظام خانواده از احکام فقهی امامیه به عنوان اندیشۀ مسلط اجتماعی پیروی می کردند، و عرف وعادات قادر نبودند که در تقابل با اصول مذهبی قرار گیرند؛ چنان که احکام اجتهادی-اختصاصی زنان با ارجاع به آیات وروایات مورد استناد فقها قرار می گرفتند. زنان در نظام خانوادۀ قاجاری از جایگاه فرودست تری نسبت به مردان برخوردار بودند. فقه امامیه که در جامعه تنها نقش همسری و مادری را به زنان اختصاص می داد، مرجع ترسیم احکام خود را خداوند و هدف آن را تأمین سعادت خانواده و اجتماع و اجرای عدالت می دانست و جامعه و حکومت را در عدم پذیرش این قوانین، نامشروع قلمداد می کرد. پیروی از احکام فقهی از برخی جهات از نتایج سودمندی در روابط اعضای خانواده برخوردار بود، اما از سوی دیگر در بسیاری موارد اندیشۀ فقهی در دستیابی به برخی اهداف منسوب به احکام خود ناموفق عمل می کرد. با توجه به عدم موفقیت فقه امامیه به عنوان اندیشۀ مسلط اجتماعی در دستیابی به اهدافش از یک سو و موقعیت پست تر زنان در نظام خانوادۀ قاجاری ازسوی دیگر، این اندیشه در فرودستی جایگاه خانوادگی زنان در دورۀ قاجاریه تأثیرگذار بود.
دریانوردی و امور مرتبط با آن در اندلس، از آغاز ورود اسلام تا پایان دوره امویانِ اندلس (92-422 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی اندلس و اینکه از سه جهت با دریا احاطه شده، باعث شد تا مسلمانان بندرها و لنگرگاه های متعددی در اطراف آن بنا کنند. در سال های آغازین ورود مسلمین به اندلس و در آغاز حکومت امویان، دریانوردی و ناوگان نظامی از امور مهم به شمار نمی آمد، زیرا فرمانروایانِ مسلمان سرگرم استقرار حکومت و سرکوب قیام های داخلی و نبردهایی در خشکی بودند. اما امویان از زمان عبدالرحمن اوسط (حک 238-206 ق) و پس از حملات نورمان ها به سواحل اندلس در سال 229 ق، اهتمام ویژه ای به ساختِ ناوگان نظامی مبذول نمودند و در واقع آغازِ پایه گذاری و توجه به دریانوردی را در اندلس از این زمان باید دانست. از این پس، امیران اموی، اهتمام بسیاری به تقویت ناوگان نظامی داشته و از نیروی دریایی استفاده ی زیادی برای مقابله با نورمان ها و محدودکردن نفوذ فاطمیان نمودند. این توجه به امور دریانوردی باعث شد تا در اندلس پادگان ها و استحکامات دریایی متعددی بنا گردیده و منصبِ امیرالبحر از جایگاه والایی برخوردار شود. المریه مهم ترین بندر نظامی گردید و در تعدادی از بنادر، کارخانه های کشتی سازی ساخته شد.
تأثیر انتقال سیادت کاریزمایی در شکل گیری قیام محمد نفس زکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹ (پیاپی ۱۳۹)
173 - 201
حوزههای تخصصی:
در سال ۱۴۵ق. اولین قیام حسنیان به رهبری محمدبن عبدالله بن حسن رقم خورد. این قیام در حالی شکل گرفت که در میان علویان شخصیت های برجسته تری به لحاظ شیخوخیت، جایگاه علمی و تعدد یاران حضور داشتند و در رأس آنان امام جعفر صادق(ع) بود. ضمن آنکه در میان سادات حسنی نیز عبدالله محض -پدر محمد- از جایگاهی ویژه برخوردار بود. با پذیرش تصریح منابع بر پرهیز امام(ع) از هرگونه فعالیت سیاسی در اواخر عهد اموی، می توان این پرسش را مطرح کرد که چه عاملی در پذیرش رهبری محمدبن عبدالله با وجود در قید حیات بودن پدرش نقشی محوری داشته و مشارکت گروه های مختلف مردمی در قیام او را باعث شده است؟ نتیجه پژوهش حاضر بر مبنای نظریه شخصیت کاریزمایی وبر، حاکی از آن است که عبدالله محض از سیادتی کاریزماتیک برخوردار بود. در بحران های اواخر دوره اموی، طرح موفق او برای انتقال سیادت کاریزمایی به فرزندش محمد و پذیرش آن از سوی حامیان، با برجسته سازی ویژگی های نفس زکیه، استفاده از همانندسازی اسطوره ای و جلب نظر دستگاه گرداننده اجتماع کاریزمایی در میان هاشمیان صورت گرفت. از این رو، با ادامه بحران و همچنین تبلیغات و حمایت عبدالله در آغاز خلافت عباسی، محمد در زمان حیات پدر قیام کرد و با وجود عدم برخورداری از شیخوخیت، از حمایت گروه های مختلف مردمی برخوردار شد.
تحلیلی بر نقش کارگزاران کلانتران طایفۀ دره شوری قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲ (پیاپی ۱۴۲)
109 - 139
حوزههای تخصصی:
طایفۀ دره شوری یکی از طوایف ایل قشقایی است. در ساختار سیاسی قدرت، کلانتر به صورت رسمی مسئولیت ادارۀ آن طایفه را عهده دار بود. کلانتران علاوه بر تیره های وابسته به خود، گروهی از عوامل اجرایی را در خدمت داشتند که با عناوینی چون «دؤیربَر» و «اَدآرَ» مورد خطاب قرار می گرفتند. نگارندگان این مقاله بر آن اند تا نسبت و رابطۀ میان قدرت کلانتران دره شوری و وظایف کارگزارانشان را آشکار کنند. سؤال این است که چرا و چگونه کلانتران دره شوری از کارگزاران استفاده می کردند؟ این پژوهش به صورت میدانی بر مبنای انجام مصاحبه ها و با مکمل قرار دادن منابع کتابخانه ای، با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کلانتران طایفۀ دره شوری برای انجام امور خانوادگی و برقراری نظم در تیر ه ها، در کنار افرادی چون کدخداها از کارگزارانشان استفاده می کردند. آن ها به عنوان بازوی اجرایی، صرفاً مسئولیت هایی را در خانۀ کلانتران برعهده نداشتند، بلکه عده ای از کارگزاران در خارج از خانۀ کلانترها نیز انجام وظیفه می کردند. کارگزاران ضمن مهارت در امور اجرایی، افرادی جنگجو بودند که کلانتران از آن ها برای سرکوب افراد و تیره های متمرد و پیشبرد اهدافشان در کنار تیره های وفادار به خود استفاده می کردند.
مشروطه ایران و عثمانی و روشنفکران کُرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
185 - 208
حوزههای تخصصی:
جنبش مشروطه کمابیش هم زمان در کشور ایران و عثمانی رخ داد. در کنار روشنفکران و ادیبان این دو کشور، روشنفکران و ادیبان کُرد، مانند احمد شَوقی، جمیل صدقی زهاوی، حاجی قادر کویی، شیخ رضا طالبانی در مشروطه عثمانی و میرزاده عشقی، ابوالقاسم لاهوتی، آیت الله مردوخ کُردستانی و قاضی کوثر سقزی در مشروطه ایرانی فعالیت های چشمگیری در جهت شکل گیری جنبش مشروطه و ترویج اندیشه های مشروطه خواهی داشته اند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی آرای تعدادی از روشنفکران و ادیبان کُرد در دوران مشروطه عثمانی و ایرانی می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که نقش روشنفکران و ادیبان کرد در مشروطه ایران و عثمانی چه و چگونه بوده است و آنان چگونه توانسته اند اندیشه های مشروطه خواهی را در کُردستان گسترش دهند. ازآنجاکه شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در کُردستان ایران و عثمانی یکسان نبود، بیشتر روشنفکران کرد این دو کشور نیز هدف های یکسانی را دنبال نمی کردند و محتوای اندیشه های آن ها لزوماً در مسیری یکسان تحول نمی یافت. بیشتر روشنفکران و ادیبان کُرد در کُردستان عثمانی، کشور عثمانی را وطن خود نمی دانستند و به دنبال ترویج اندیشه های ناسیونالیستی قومی و استقلال و جدا شدن از دولت عثمانی بودند، اما برخلاف آنان روشنفکران و ادیبان کُرد ایرانی، ایران را وطن خود می دانستند و به ایرانی آزاد و برخوردار از حکومت قانون بر مردم می اندیشیدند.
تجلی زیبایی شناسی مکتب فلسفی اصفهان در معماری قدسی مساجد عصر صفوی (نمونه موردی: مسجد امام اصفهان)
حوزههای تخصصی:
همراه با شکل گیری حکومت صفوی، زمینه برای گسترش مکاتب فلسفی فراهم گردید. در این دوران مکتب فلسفی اصفهان که شخصیت های برجسته ای همچون ملاصدرا پایه گذار آن بوده است، شکل گرفت و تمام مبانی اعتقادی فلاسفه پیشین خود را تکمیل نمود. در این دوران حضور ملاصدرا و پایه گذاران این مکتب در شهر اصفهان زمینه ساز شکل گیری دوره ی شکوفایی حکمت و فلسفه گشت. از سویی دیگر عصر صفوی یکی از دوران شاخص در نمایش پیوند میان معماری و مکاتب فلسفی بوده است که، تاثیر زیادی از مبانی مکتب فلسفی اصفهان گرفته است و باشکوه ترین معماری نسبت به ادوار گذشته را ایجاد نموده است که به طور قطع متعالی ترین جلوه آن در فضای مسجد نمود پیدا کرده است. لذا پژوهش حاضر سعی بر پاسخ به این است که، اندیشه های ملاصدرا به عنوان برجسته ترین شخصیت مکتب اصفهان چه تاثیری بر زیبایی شناسی معماری عصر صفوی گذاشته است؟ و این تاثیر چگونه به کالبد بدل گشته است؟ در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی تاریخی ابتدا به بررسی مکتب فلسفلی اصفهان، مبانی زیبایی شناسی ملاصدرا و سپس نحوه تاثیرگذاری آن بر معماری قدسی مسجد عصر صفوی را بررسی کرده است.
بازخوانی و آسیب شناسی گونه ها و سبک های مقاتل امام حسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های اطمینان به صحّت یک گزارش تاریخی، نزدیکی زمانی آن گزارش به واقعه است. فاصله زمانی و دخالت حلقه های واسطه در نقل هر واقعه، ذهنیت های غیرواقعی، دروغ ها و تحریف ها را در گزارش وارد می کند. در این میان، توجه به گونه های تألیفی درخصوص عاشورا می تواند عنصری برای نیل به روایت حقیقی عاشورا باشد. این مقاله تلاش می کند با رویکردی توصیفی تحلیلی به انواع نگارش ها و سبک شان در این حوزه بپردازد و با معرفی ویژگی های هر گونه، آفت های عمده و اصلی این عرصه را که سبب برداشتی ناصواب از روایت راستین عاشورا شده، بررسی نماید. آفت هایی نظیر تقطیع، برداشت های ناصواب و فرقه گرایانه، بی توجّهی به اسناد و مبالغه سبب می شود روش ها و شیوه های اتخاذی در برگرفتن عناصر تألیفی در حوزه مقتل نگاری مخدوش شود. بدیهی است وقتی مقتل پژوه به نوع و سبک تألیفی مقاتل و آسیب های آنها توجه کند، می تواند بر اساس آن، به دور از کج اندیشی، تحلیلی صحیح از واقعه عاشورا ترسیم کند.
تأثیر شرایط و امکانات سرزمینی بر مهاجرت و تداوم سکونت اشعریان در ناحیه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب یک مکان به عنوان مقصد مهاجرت و تداوم سکونت، با امکانات سرزمینی و تکاپوهای مهاجران پیوندی دوسویه دارد. اشعریان در اواخر سده اول هجری به ناحیه قم آمدند و زیست جمعی خود را در این ناحیه تا اواسط سده چهارم هجری تداوم بخشیدند. این پژوهش درصدد است با در نظر داشتن عامل زمان و با نگاه به رهیافت جغرافیایی امکان گرا علل مهاجرت و تداوم سکونت اشعریان در ناحیه قم را تبیین نماید. در رویکرد امکان گرا شرایط و امکانات سرزمینی به عنوان بستر جغرافیایی و اقدامات مهاجران به عنوان عامل فعال انسانی به طور هم زمان مورد واکاوی قرار می گیرد. خالی بودن ناحیه قم از وجود مهاجرین متنفذ عرب، به آنها این امکان را داد که بتوانند بدون درگیری با قبایل رقیب حضورشان را در آنجا تداوم بخشند. حملات دیلمیان ضرورت پذیرش اشعریان را به عنوان نیروهای رزمی مدافع فراهم کرد و تغییر الگوی سکونت و تصاحب و مدیریت منابع آب وخاک از سوی اشعری ها، امکانات لازم را برای تداوم سکونت آنها فراهم و باعث توسعه همه جانبه ناحیه قم شد.
شناخت شناسی سلفی گری در ایران (مطالعه موردی: بررسی رویکرد جریان های مذهبی اهل سنت کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال سی ام پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷ (پیاپی ۱۳۷)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله چیستی منطق درونی، نگرش و رویکرد جریان های اصلی اهل سنت کشور به مقوله سلفی گری است. دنیای اسلام همواره شاهد شکل گیری جریان های مذهبی در شمایل مختلفی بوده است که هر یک در تلاش اند قرائتی متفاوت از دین به دست دهند. جریان های مرتبط یا نماینده اهل سنت در ایران که عموماً در طیف های جریان های سیاسی ، مذهبی و یا تلفیقی از این دو دسته بندی می شوند، سابقه ظهور و فعالیت طولانی در تاریخ معاصر کشور را ندارند و به دنبال گشایش فضای سیاسی و مذهبی پس از انقلاب اسلامی، در مناطق غرب و شرق کشور تشکیل شدند و به فعالیت سیاسی و اجتماعی روی آورده اند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که مدلول و مثال سلفی گری در ایران امروز در میان جریان های اصلی اهل سنت به چه صورتی قابل تبیین است؟ نگارنده این تحقیق از برنامه پژوهشی «لاکاتوش» به عنوان روش تحقیق بهره برده و تلاش کرده است جریان های عمده اهل سنت کشور را به مثابه یک «برنامه پژوهشی سلفیت» مورد پرسمان قرار دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جریان های جماعت تبلیغ، جماعت دعوت و اصلاح و مکتب قرآن، به عنوان جریان های عمده اهل سنت ایران، در چارچوب برنامه پژوهشی سلفیت به تبیین قرائت خود از نظر و عمل مذهبی و سیاسی پرداختند. بنابراین بررسی کیفیت خوانش این جریان ها از سلفی گری به عنوان یکی از ابزارها و منابع هویت ساز در راستای اعلام موجودیت در فضای سیاسی-مذهبی اهل سنت کشور، در اشکال مختلف موضوعیت می یابد. با وجود هم نوایی این جریان ها با سلفی گری، به دلیل جرح و تعدیل های نظری و همچنین تأثیرپذیری از شرایط عینی سیاسی و اجتماعی ملی و فراملی این جریان ها، از هسته سخت سلفی گری که دارای مؤلفه های اساسی چون تک وارگی هویتی، ظاهرگرایی تفسیری، حدیث گرایی صرف، تفسیر افراطی از توحید، جهادگرایی، خشونت، تکفیر دیگر مذاهب، جزمیت اجتماعی و آرمان گرایی مبتنی بر سیاست نجات است، خارج شده و به قرائتی خاص از سلفی گری از نوع میانه رو با مؤلفه های خاص خود در برنامه پژوهشی سلفیت روی آورده اند.
الگوهای معیشتی ساسانیان در شهرستان دره شهر با استناد به متون تاریخی و جغرافیایی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸ (پیاپی ۱۳۸)
153 - 180
حوزههای تخصصی:
در روند بازسازی الگوهای معیشتی ساکنان گذشته مناطق مختلف ایران، تطبیق محتوای متون تاریخی و جغرافیایی با شواهد باستان شناختی، بسیار راهگشا خواهد بود. شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام، از جمله مناطقی است که بیشترین دوره استقراری به لحاظ تراکم آثار در آن مربوط به دوره ساسانی (117 اثر) است. در این پژوهش برآنیم با تلفیق و تطبیق شواهد باستان شناختی و اطلاعات محیطی با محتوای متون جغرافیایی، الگو یا الگوهای معیشتی ساکنان ساسانی شهرستان دره شهر را استنباط و ارائه کنیم. با استناد به شواهد باستان شناختی، برآیند پژوهش نشان می دهد که در دوره ساسانی مهم ترین الگوهای معیشتی متناسب با جغرافیای طبیعی منطقه، ابتدا کشاورزی آبی و سپس کشاورزی دیم و دامداری (کوچ روی عمودی) بوده است. در نتیجه، میان نتایج تحلیل داده های باستان شناختی و محتوای متون تاریخی و جغرافیایی در بحث کشاورزی این منطقه (فراوانی آب و حاصلخیزی خاک) همخوانی نزدیکی وجود دارد. علاوه بر این، با استناد به مطالعات قوم باستان شناسی، در این دوران در بخش کشاورزیِ آبی استفاده از کانال و برای مناطق دیم استفاده از تراس های سنگی رایج بوده است. این پژوهش به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی و توصیفی- تحلیلی و اطلاعات آن براساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است.
تکاپوهای زنان در عرصه دانش و خدمات پزشکی از تجربه تا عمل در تمدن اسلامی عصر عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش پزشکی در زمره علوم مهم تمدنی است. گرچه می توان فعالیت بانوان را دربخش سلامت خانواده و خدمات پزشکی، چون درمانگری تجربی و حتی پیشگیری از بیماری های معمول با بهره گیری از دانش طب خانگی، پرستاری، مهارت های پزشکی در امر زایمان و ... بررسی کرد، اما تاکنون مطالعه مستقلی در سهم سنجی آنان در مطالعات دانش پزشکی تمدنی دیده نشده است و اینکه: اساساً تکاپوهای علمی مهارتی و تجربی بانوان در تاریخ تمدن اسلامی در حوزه دانش پزشکی، کادر پزشکی و فعالیت های طبی منجر به ترویج دانش پزشکی در عصر عباسیان چه بوده است؟ پاسخ این سوال تنها با روشی توصیفی (به مثابه تاریخ) تحلیلی و استنتاجی (به اعتبار منابع) قابل دریافت است. زیرا منابع در ارائه اطلاعات مربوط به زنان به ویژه خدمات پزشکی صراحت لازم را ندارند. در عصر عباسیان با رشد دامنه تمدنی و به ویژه با ظهور زنان قدرتمند درباری، تکاپوهای علمی زنان در توسعه دانش پزشکی و رشد همه جانبه خدمات پزشکی رو به فزونی نهاد. با استناد به منابع تاریخی، تکاپوهای زنان در عرصه خدمات پزشکی و درمانگری، با وقف اماکن و تجهیزات پزشکی، تأسیس بیمارستان، توسعه بهداشت عمومی و ... در رونق دانش پزشکی تمدن اسلامی بسیار مؤثر بود.
پیامبری در جامه زندیقان (تأملی در خوانش های چندگانه از جنبش مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازنمایی و روایت مجدد نهضت دینی مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین، سه رویکرد عمده قابل شناسایی ا ست که جز در برخی روایت های معدود، این بازنمایی (دست کم در دو رویکرد) با مفهومی کانونی، یعنی مفهوم «زندیق» صورت بندی شده است. این سه رویکرد عبارت است از: نخست رویکرد گذار آگاهانه و مختصرگویی، مبتنی بر نگرش ها و روایت هایی با محتوای ضد زندیقی گری، با نمایندگان برجسته ای چون طبری، ابوحنیفه دینوری، مسکویه و ابن اثیر؛ دوم رویکردی تاریخی- کلامیو مبتنی بر خوانشی بدعت گرایانه از جنبش مانیبا عالم- مورخان تأثیرگذاری چون ابوریحان بیرونی، مقدسی، ثعالبی، یعقوبی و خواجه نظام الملک طوسی؛ سوم رویکردی نسبتاً توصیفی-تاریخی با میزان به نسبت کمتری از ارزش داوری ها با مورخانی چون مسعودی و گردیزی. این سه رویکرد، در یک درهم تنیدگی عمیق با فضای گفتمانی این عصر، مجموعه ای از گزاره ها و روایت ها را حول محور مسئله مانی می آفرینند که این شخصیت و جنبش دینی او، نقطه کانونی آنها به شمار می رود. مسئله این پژوهش تبیین چرایی و چگونگی بازنمایی جنبش دینی مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین است؛ با این فرضیه که وجوه مختلف این بازخوانی، محصول فضای سیاسی، کلامی و فرهنگی این دوره و همچنین انگاره ها، روش ها و بینش های مورخان این دوره بوده است.
واکاوی باورهای کیهانی و تأثیر آن بر رویدادهای تاریخی ایران سده های دوم تا هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
171 - 193
حوزههای تخصصی:
ازجمله کهن ترین باورها در طول تاریخ، باور به وجودِ قدرتی عظیم و ماورایی در اجرام کیهانی اعم از سیارات و ستارگان است. نیاکان ما بر این باور بودند آنچه در آسمان ها رخ می دهد، تأثیر مستقیمی بر حوادث روی زمین دارد. بدین سبب در تعیین هنگام جلوس، عقد و نکاح، لشکرکشی، کوچ، مسافرت و کشت و زرع، زمان بنای شهرها، زمان بنای شهرها، به کارگیری افراد در امور مهم سیاسی و... به کنکاش در کیهان جهت تدبیر امور زمینی می پرداختند. این پژوهش بر آن است به واکاوی تأثیر باورهای کیهانی بر رخدادهای تاریخی ایران سده های دوم تا هفتم هجری، با اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی، بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باور به تأثیر قاطع ماوراءالطبیعه بر رویدادهای زمینی، آثار و نتایجِ عملی و حائز اهمیتی در تاریخ ایران داشته است که در بعد مثبت می توان به رشد و توسعه علم نجوم و علوم وابسته یا معینِ آن ازجمله ریاضیات، هندسه و هیئت، ساخت رصدخانه ها و تألیف کتب ارزشمند در حوزه علم نجوم و تدوین دقیق ترین تقویم های نجومی اشاره کرد. اعتقاد به تقدیرگرایی، باور به بیهودگی تدبیر و عمل گرایی، به تعویق افتادن و معطل ماندن امور مهم و تغییر در سیر طبیعی رخدادها نیز به عنوان پیامدهای منفی قابل ذکر است.
بررسی و تحلیلی بر آداب و اخلاق شکار حیوانات در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکار حیوانات در عصر صفوی، به دلیل علاقه مفرط پادشاهان این سلسله، از اهمیت وافری برخوردار شد که رسوم، تشکیلات و آیین های درباری، مناصب و ابزار، آداب و ایام شکار و نیز بازتاب آن در ذوق و آثار هنری و احکام مذهبی و فقهی را شامل گردید که به نوعی فرهنگ، اخلاق و آداب شکار را به وجود آورد. پژوهش حاضر به روش تاریخی توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع دست اول تاریخی، سفرنامه ها و نسخ خطی، با عطف به نظریات حوزه اخلاق محیط زیست و شکار، پیامدهای زیستی و انسانی آن را در روند تاریخ صفویان بررسی کرده است و به این سوالات می پردازد که انگیزه و فرآیند شکار در عصر صفوی چگونه بوده و مخاطرات آن بر محیط زیست و گونه های حیوانی ایران تا چه اندازه ای بوده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که پادشاهان صفویه شکار را علاوه بر منبع غذایی، شامل فراگیری فنون رزمی، تفریح،سرگرمی و بزم، تشخّص و مشروعیت یافتن و اقناع حس افتخارجویی و جاه طلبی می دانستند اما با رویکرد اخلاق «انسان محوری» در شکار و محیط زیست، و با در نظر گرفتن الگوبرداری حاکمان صفوی و بی توجهی به اعتدال در شکار و استمرار و انتقال این میراث به دوره های بعدی، پیامدها و تبعات مخرّبی را به وجود آوردند که باعث تلفات انسانی، خسارت های محیط زیستی درباره گونه هایی از حیوانات شد.
تحلیل سلسله مراتبی عوامل شکست جنبش نفس زکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عباسیان پس از برآمدن، با چالش واگرایی علویان، شیعیان و مشروعیت اجتماعی روبه رو شدند و جنبش نفس زکیه در برابر خلافت عباسی مهم ترین آن بود که بازتاب سیاسی و اجتماعی گسترده ای در بین مردم داشت؛ هرچند که نهادینه نشد و شکست خورد. ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل سیاسی و اجتماعی در این شکست بسیار ارزشمند است. در این نوشتار، برای ارزیابی میزان تأثیرگذاری هر یک از عوامل سیاسی و اجتماعی و مقایسه داده های کتابخانه ای، شاخص های مورد توجه عوامل سیاسی و اجتماعی شناسایی شدند و با بهره گیری از روش کمّی «AHP» در چهار گام به تحلیل سلسله مراتبی جنبش نفس زکیه پرداخته شد تا میزان تأثیر عوامل اجتماعی و سیاسی در شکست جنبش نفس زکیه مشخص شود. دستاورد پژوهش این است که گرچه این جنبش در آغاز به دلایل سیاسی و اجتماعی پدید آمد و جامعه آماده پذیرش رهبری کاریزمایی محمد شد، اما چالش های اجتماعی فراروی محمد، از یک سو او را از جامعه دور کرد و از سوی دیگر تدبیرهای خلیفه زمینه ساز از دست رفتن جایگاه کاریزمایی او در جامعه شد. بنابراین میزان تأثیر عوامل اجتماعی در شکست جنبش نفس زکیه بر عوامل سیاسی پیشی گرفت.
اندیشه و سیاست شهرسازی دوره رضاشاه و تأثیر آن بر تحولات کالبدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش تجددخواهی ایران با ناکامی مشروطیت، به حکومت مقتدر شبه مدرنِ رضاشاهی رضایت داد. ریشه تفکر شهرسازی در عصر رضاشاه بر بنیاد اندیشه مدرن غربی و بی توجهی به فرهنگ و سُنَن پایدار شهر ایرانی استوار بود. رضاشاه در نقش «فاوست» توسعه گر، با مقایسه اوضاع نابسامانِ ایران و ممالک پیشرفته با نهادسازی های مقلدانه قدم در راه مدرنیزاسیون گذاشت. درحقیقت آنچه رضایت پادشاه را فراهم کرد توسعه روبنایی شهرها در ایجاد فضاهایی چون خیابان، میادین، مراکز آموزشی، بهداشتی و صنعتی بود. بارزترین ویژگی شهرسازی دوره رضاشاه، دخالت مستقیم دولت در نحوه تغییر و توسعه نظام کالبدی شهری بود. این امر ناشی از ساختِ قدرت مقتدر در نظام سیاسی حکومت پهلوی بود. قانون بلدیه مصوب 1309ش در مقایسه با قانون پیشین که در مجلس اول مشروطه تصویب شده بود ازنظر مشارکت مردم در اداره شهر، قانونی ضعیف به شمار می آید. طرح های نوسازی شهری با بخشنامه های وزارت داخله و متأثر از نحوه نوسازی تهران به اجرا درآمد. برنامه های نوسازی شهری با مفاهیمی چون خیابان های صلیبی، الگوی قرن نوزدهم اروپا، منطقه بندی و فرسوده انگاری بافت کهن درهم آمیخته شد. مدعای اصلی پژوهش بر تغییرات کالبدی تبریز استوار است که بر اساس آن، خیابان های جانبی مهران رود (میدان چائی)، تربیت، پهلوی، فردوسی، شاه بختی، خاقانی و همچنین باغ گلستان، ساختمان شهرداری، توسعه شاه گولی، میدان ها (فلکه)، هتل و سینما احداث شدند. این مقاله با تکیه بر منابع دست اول، نشریات و اسناد تاریخی و به روش توصیفی تبیینی، بنیادِ فکری برنامه شهرسازی ایرانِ عصرِ رضاشاه و تحولات فیزیکی شهر تبریز را بررسی و تحلیل می کند.
تحول و تطور طغراء در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طغراء واژه ای اصالتاً ترکیست که در زبان های عربی و فارسی نیز به کار رفته است. در سنت دیرین حاکمان ترکِ ترکستان، طغراء به مثابه نشانه نوشتاری معادل امضاء یا تأیید و صحّه نهادن بر حکم و دستور بود. بعدها با قدرت یابی ترکان در سرزمین های شرقی اسلامی تا هند و شرق آسیا و بسط اقتدار سیاسی آنان در قلمروی عثمانی تا اقصای مغرب اسلامی و شرق اروپا، طغراء به عنوان بخشی از تشکیلات اداری مسلمانان رواج تام و تمام یافت و دارای سازمانی خاص گردید. علاوه بر پیوستگی به دستگاه اداری مسلمانان که تا مرتبه اختصاص دیوانی به آن رشد کرد، طغراء جنبه هنری نیز یافت و بسیاری از هنرمندان خطاط و نقاش در آن به طبع آزمایی پرداختند و نمونه های ارزنده هنری را تا پایان امپراتوری عثمانی خلق کردند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد زمینه شناسی تاریخی به بررسی پیدایی و سیر تحول و تطور طغراء در تمدن اسلامی می پردازد.
عملکرد سازمان زنان ایران: مطالعه موردی استان بوشهر (1345 – 1357ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
175 - 200
حوزههای تخصصی:
هم زمان با انقلاب مشروطه، فقدان مشارکت زنان در صحنه سیاست رسمی و حضور فزاینده زن ایرانی در جامعه، به ویژه فعالیت های فرهنگی، سیاسی و حزبی قابل مشاهده است. تلاش زنان با سیاست های دوره پهلوی و سازمان زنان ایران به نقش آفرینی مستقیم آن ها تا انقلاب اسلامی ادامه داشت. موضوع مقاله حاضر عملکرد سازمان زنان در بوشهر (1345-1357ش) است. حضور بانوان فعال اجتماعی و زنان شاغل، به ویژه قشر فرهنگی جامعه، فضاهای متنوع رسمی برای فعالیت زنان را به دنبال داشت. آن ها با عضویت در این سازمان، اقدامات مدنی مختلفی چون رسیدگی به محرومان و بینوایان و عیادت از بیماران، تلاش برای اشاعه فعالیت های فرهنگی، به خصوص در حوزه سوادآموزی و عرصه دانشگاهی را در حوزه وظایف اجتماعی و فرهنگی خود به شمار می آوردند. دستورالعمل و اهداف کلان سازمان زنان در ایران در مرکز تعیین و به شهرهای مختلف ابلاغ می شد. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از این که زنان بوشهری و به ویژه سازمان زنان شعبه بوشهر در دوره محمدرضا شاهپهلوی چه سهمی در فعالیت و عملکرد سازمان زنان ایران داشته اند؟ فرضیه پژوهش هم این که که زنان بوشهری عضو سازمان زنان ایران، علی رغم موانع و شرایط سخت بومی، شرایط لازم برون رفت زنان منطقه از انزوای اجتماعی، سیاسی و به ویژه در زمینه فرهنگی را فراهم و مصدر خدمات اجتماعی مختلفی در بوشهر در دوره محمدرضا شاهپهلوی شدند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از مطالعه اسناد آرشیوی، همراه با مطالعه منابع کتابخانه ای جهت تحلیل و تبیین یافته های پژوهش خواهد بود.