فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
فساد، سوءاستفاده از قدرت است و اگر افرادی فاقد خودکنترلیِ اخلاقی، مناصب قدرت را اشغال کنند و کنترل اجتماعی نیز غائب باشد؛ قدرت به سادگی مورد سوءاستفاده قرار می گیرد. دورکیم معتقد است که در جامعه مدرن، دین به انزوا می رود و دیگر اقتداری بر افراد ندارد تا رفتارهایشان را کنترل کند. او به اصناف نظر دارد تا چارچوب و قواعد مشخصی برای اعضای خود تدارک ببینند و در مقابل زیاده روی های احتمالی دولت بایستند. با اصطکاک مابین دولت و اصناف، قدرت مهار می شود و امکان سوءاستفاده به حداقل می رسد. اما اخلاق این جهانی مدنظر دورکیم، بنیان محکمی برای انسجام بخشیدن به جامعه و تضمین برقراری عدالت ندارد. پیتر برگر نیز در آرای متأخر خود اشاره می کند که دین، معنای اساسی هستی بشری را ارائه می دهد و عرفی گرایی دوامی نخواهد داشت. ابن سینا، شریعت وحیانی را منبع استخراج قوانین عادلانه جامعه بشری و کنترل قدرت می داند. او برای کنترل نفسانیت و خوی شهوانی بشر، به صورت توأمان هم به نظارت درونی و معنوی و هم به نظارت بیرونی بر افراد توجه دارد که در کنار هم سد محکمی در برابر فساد ایجاد می کنند. به زعم ابن سینا، انسان از یک ساحت معرفتی و یک ساحت انگیزه ای و ارادی برخوردار است و برای عدالت ورزی، نیازمند توجیه منطقی است. شریعت به لحاظ منطقی، زمینه تمکین نفس انسان از عدالت و خودداری از فساد را فراهم می کند. از آنجا که عدالت صحنه ای قابل تخلف است؛ شریعت، الزامات بیرونی استقرار عدالت و جلوگیری از فساد را هم مدنظر قرار می دهد.
خوانشی نو از ماهیت نقش مایه شبه انسان شاخدار بر روی برخی آثار مفرغی لرستان با دیدگاه ساختار گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
161 - 183
حوزههای تخصصی:
آثار مفرغی لرستان برای اولین بار از سال 1928 میلادی در بازارهای عتیقه به علاقه مندان و پژوهشگران معرفی گردید که از غرب ایران بدست آمده بودند. تاریخ گذاری های مختلفی در ارتباط با این اشیاء صورت گرفته؛ اما در مجموع محققان این اشیاء را به اواخر هزاره دوم تا اوائل هزاره اول قبل از میلاد نسبت داد ه اند. این اشیاء به دلیل شمایل نگاری های منحصربه فرد زینت بخش بسیاری از موزه های دنیا هستند. یکی از جالب ترین نقش مایه های اجرا شده بر روی این آثار نقش مایه «شبه انسان شاخدار» است. گروهی از پژوهشگران این نقش مایه را مربوط به خدای «سروش» دانسته و برخی دیگر از این موجود به عنوان «گیلگمش» یاد کرده اند و برخی نیز بر این باوراند که این نقش مایه روایت گر «ارباب حیوانات» است. تمامی این نظریات مبتنی بر تک یافته هایی، بدون ارتباط جامع با تمامی مفرغ هایی هستند که این نقش مایه بر روی آن ها اجرا شده است. لذا به منظور دست یابی به یک تعریف جامع از نقش مایه «شبه انسان شاخدار» یک مجموعه 21 عددی از مفرغ های لرستان انتخاب و با بهره گیری از رویکرد ساختارگرایانه توصیف و منجر به شناسایی یک شخصیت ماورائی با جنسیتی نامشخص گردید. به منظور خوانش ماهیت این نقش مایه نیز با استفاده از نگاه ساختاری به موقعیت و ترکیب این نقش با نقوش پیرامونی و بهره گیری از تحلیل این ترکیب در گروه خاصی از سنجاق ها به روش ساختارگرایی سوسور شواهدی را ارائه کرده ایم که این شخصیت را می توان به عنوان خدای مردگان معرفی کرد که نشانه هایی از ارواح انسان های مرده-با جنسیت های زنانه و مردانه- را در اختیار گرفته است.و در هیبت این نقش مایه تجلی پیدا کرده است.
طراحی و ساختِ هم ساز با اقلیم و جغرافیا در معماری مسکونی قاجاریِ آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
337 - 361
حوزههای تخصصی:
تبعیت از شرایط اقلیمی و جغرافیایی در طراحی معماری به سازگاری انسان در محیط یاری می رساند و معماری مسکونی همواره تابع ویژگی های جغرافیایی بوده است. در خانه های تاریخی نیز تدابیری برای طراحی معماری هم ساز با اقلیم و جغرافیا اندیشیده شده است. در شهرستان آشتیان بناهای مسکونی ارزشمندی از عهد قاجاریه برجای مانده که سهم ناچیزی در پژوهش های باستان شناختی داشته اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر اقلیم و جغرافیا بر خانه های قاجاریِ آشتیان و تبیین راهکارهای مقابله با اثرات سوء و بهره مندی از تأثیرات سودمند آب وهوایی و جغرافیایی است. پژوهش بر پایه این پرسش ها به انجام رسیده که، اقلیم و متغیرهای جغرافیایی چه تأثیری بر مکان گزینی و چیدمان خانه های قاجاری در فضای شهری آشتیان داشته است؟ نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه های قاجاریِ آشتیان از چه عوامل اقلیمی و جغرافیایی تأثیر پذیرفته است؟ فرضیه ها این است که، توپوگرافی ناحیه آشتیان، مسیل ها و نوع خاک در مکان گزینی خانه ها نقش داشته و نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه ها از عوامل اقلیمی، مانند: باد، زاویه و میزان تابش نور خورشید تأثیر پذیرفته است. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و اسنادی است و ضمن بهره گیری از نرم افزارهای ArcGIS, Google Earth, WRPLOT, AutoCAD و SPSS، پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. برپایه نتایج، معماران با درنظر گرفتن زاویه تابش خورشید، باد، دما و رطوبت، دست به ساخت بناها زده اند. آن ها، به نوع و رنگ مصالح، اندازه بازشوها و حیاط، اندازه و جهت قرارگیری اتاق ها توجه داشته اند و معماری هم ساز با اقلیم را ایجاد کرده اند؛ هم چنین برپایه مدل های نرم افزار طراحی گلباد WRPLOT، باد غالب منطقه در جهت های شرقی-غربی و غربی-شرقی شناسایی و تأثیر آن بر معماری تأیید شد. نتایج آزمون های هم بستگی کرامر و فی در SPSS نیز بیانگر هم بستگی «نوع زمین با طبقه اجتماعی ساکنان خانه ها»، «نوع زمین و خاک با وجود آب انبار» و «بیشینه سرعت باد با تعداد طبقات» است.
بررسی و مطالعه سفال های یافت شده از فصل اول کاوش های باستان شناختی غار زل هستیجان، دلیجان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
83 - 115
حوزههای تخصصی:
غار زل هستیجان در شهرستان دلیجان، ازجمله مکان های مهم در مطالعات باستان شناسی بین فلات مرکزی و غرب کشور محسوب می شود که در سال 1402 کاوش باستان شناختی در آن انجام شد. طی یک فصل کاوش در این غار باستانی، آثار فرهنگی همچون چرم نوشته، گل مهر، پارچه، چرم، ابزارهای چوبی، سفال و غیره به دست آمد و باتوجه به اهمیت سفال و نقش آن در مطالعات باستان شناختی سبب شد تا این ماده فرهنگی در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد. ازهمین رو، برای این پژوهش تعداد 78 قطعه سفال شاخص از دوران ساسانی، از میان 1389 قطعه سفال به دست آمده از کاوش، برای مطالعه انتخاب شد. در ابتدا این سفال ها برمبنای مشخصات فنی و شکل مورد طبقه بندی و گونه شناسی قرار گرفتند. این پژوهش دارای ماهیت بنیادی با رویکردی توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری این پژوهش دارای دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (سفال) است. هدف اصلی مقاله، مطالعه کمی و کیفی سفال های غار زل هستیجان، طبقه بندی، گونه شناسی و گاهنگاری نسبی آنهاست؛ مقایسه به شکل تطبیقی با نواحی مجاور صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که این سفال ها مربوط به اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی و ازجمله شکل های شناسایی شده در میان سفال های غار زل هستیجان به ترتیب فراوانی شامل کوزه، خمره، کاسه، دیگچه، بشقاب و تغار و متداول ترین نقش های تزیینی سفالینه ها، نقش کنده است. سفالینه ها بیشتر پخت مناسب دارند (اگرچه برخی از آنها دارای پخت نامناسب اند) و این موضوع نشان از کنترل حرارت کوره برای پخت سفال است. به طورکلی نتایج حاصل از مقایسه های گونه شناختی و گاهنگاری مقایسه ای نمونه های سفالین تپه غار زل هستیجان آشکارا نشان از همسانی و مشابهت این نمونه ها با سفالینه های مناطق همجوار و فرامنطقه ای آن دارد؛ به گونه ای که بیشترین شباهت فرهنگی با مناطق غرب ایران و شمال غرب ایران و به ترتیب بیشترین شباهت در میان سفال های محوطه باستانی هگمتانه (استان همدان)، محوطه ماهور سیاه (استان مرکزی)، قلعه یزدگرد (استان کرمانشاه)، جهانگیر (استان ایلام) دارند.
جایگاه ازدواج در مسئله تابعیت ایرانیان در عثمانی در دوره قاجار (با تکیه بر اسناد آرشیوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله تابعیت از دوره قاجار به بعد به دلیل گسترش ارتباطات بین ممالک و کشورها مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا یکی از موضوعاتی که موجبات تابعیت افراد را فراهم می کرد ازدواج اتباع کشورها با یکدیگر بود. هدف این پژوهش روشن نمودن این بعد از روابط ایران و عثمانی در دوره قاجاریه است. این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد آرشیوی ایران ضمن روشن نمودن موضوع تابعیت و نقش آن در روابط ایران و عثمانی به دنبال پاسخ به این سؤال است که نقش وصلت های زناشویی در تابعیت اتباع ایرانی در عثمانی به چه صورت بوده است و این نوع وصلت ها چه اختلافاتی بین ایران و عثمانی به وجود آورد و واکنش دولت های ایران و عثمانی در این مورد چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد در این دوره، به دلیل همسایگی ایران و عثمانی، مراودات بسیار زیادی بین دو دولت وجود داشت و وصلت های فراوانی بین افراد شکل می گرفت و همین ازدواج ها موجبات تابعیت ایرانیان در عثمانی را فراهم می کرد. تابعیت از طریق ازدواج باعث ایجاد اختلافاتی مابین ایران و عثمانی شد که همواره ایران سعی در برطرف کردن این مشکلات داشت اما عثمانی چون دارای منافع زیادی بود در این مورد کوتاهی می نمود و قوانینی را که در مورد ازدواج از طریق تابعیت تصویب می شد اجرا نمی کرد.
زمینه ها و عوامل شورش خواجه مرجان در بغداد علیه جلایریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
204 - 227
حوزههای تخصصی:
خواجه مرجان یکی از امرای اواخر دوره ایلخانی است، که به خدمت امیر حسن جلایری درآمد و در نتیجه نزاع میان مدعیان محلی بر سر قدرت، نقش مهمی در تثبیت حاکمیت جلایریان در بغداد ایفا کرد. اما در زمان سلطان اویس(776 757ق) و در غیاب وی، به طور ناگهانی در بغداد شورش و علیه سلطان ولینعمت خویش اعلان جنگ نمود(766 765ق). تحقیق حاضر با تکیه بر منابع تاریخی، ادبی و مطالعات سکه شناسی و با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است، که دلایل شورش خواجه مرجان در بغداد علیه دولت ولینعمت خویش چه بود؟ تحلیل ها بر این اساس استوار است، که در زمینه عوامل داخلی شورش خواجه مرجان در بستر خلاء قدرت و تداوم بی ثباتی سیاسی ناشی از تجزیه حکومت متمرکز ایلخانان در درازمدت رخ داد. همچنین تأثیر الگوی حکومت داری جلایریان مبتنی بر قاعده سیورغال و رسم تحمیل عوارض مالیاتی بر اموال وقفی را نباید از نظر دور داشت. مهمتر آنکه در زمینه عوامل خارجی باید به نقش و دخالت مملوکان مصر اشاره کرد. در بُعد سیاسی مملوکان تشکیل یک دولت وابسته در بغداد را دنبال می کردند و در بُعد مذهبی شورش خواجه مرجان به واسطه دخالت آنان دارای ماهیت دینی با هدف احیای خلافت در بغداد بوده است.
مدارس دخترانه در آینه نقد نوگرایان فرهنگی دوره مشروطه(1324-1342ه.ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه ایرانیان با گفتمان تجدد و دغدغه گذار به وضعیت مدرن در اواخر دوره قاجاریه زمینه دگرگونی در گفتمان سنتی و طرح مسئله آموزش زنان را فراهم کرد. متجددان فرهنگی آموزش زنان به سبک نوین را لازمه نیل به تغییر می دانستند. تأسیس مدارس جدید در مقابل مکتب خانه های سنتی واکنشی به این امر بود. بنابراین فعالان فرهنگی عصر مشروطه کوشیدند تا ضمن تلاش برای دستیابی زنان به حق آموزش به تأسیس مدارس دختران اقدام کنند. اما تأسیس مدارس جدید نقطه پایان این تکاپو نبود و انتقاد برخی از این متجددان فرهنگی به شالوده های این مدارس را برانگیخت. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا نگاه آسیب شناسانه این متجددان فرهنگی به سازوکار حاکم بر این مدارس بررسی شود. پژوهش حاضر بر دو محور استوار است؛ در گام نخست انتقادات حامیان آموزش زنان به دولت، وزارت معارف و متولیان امر آموزش مطرح می شود. به باور آنان در این زمینه مسائل بنیادی ازجمله همراهی نکردن وزارت معارف، دولت و ناآگاهی مؤسسان و گردانندگان مدارس از ساختار و شرایط مطلوب تأسیس مدارس جدید به وضعیت نامطلوب مدارس جدید انجامیده است. در محور دوم کوشش می شود تا راه کار و پیشنهادهای آنان برای رفع این آسیب ها و سامان دهی مدارس بررسی شود. در واقع، این فعالان فرهنگی به نقد بسنده نکرد ه و کوشیده اند تا به ارائه یک الگوی مطلوب برای ساخت مدارس نوین دخترانه بپردازند. بررسی فضای کالبدی مدارس از نظر حفظ الصحه و بازنگری در استخدام و بکارگیری آموزگاران و کادر اداری مدارس بخشی از تلاش های آن ها برای عبور امر آموزش از این موانع بود.
تأثیر سیاست های مذهبیِ دولت عثمانی بر روابط شهابیان با شیعیان شام (مطالعه موردیِ خاندان های شیعیِ جَبَل عامِل، جَبَلِ لُبنان، بَعلبَک و بِقاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره عثمانی اقدامات حکومت های محلّی دست نشانده شان بر ضد خاندان های شیعی شام اوج گرفت. از جمله این حکومت ها شهابیان بوده اند که تحت حمایت عثمانیان سیاست های ضد شیعیِ گسترده ای را در پیش گرفتند. این پژوهش ضمن بررسی تأثیر سیاست های مذهبی عثمانیان بر روابط شهابیان با خاندان های شیعی جبل عامل، جبلِ لبنان، بعلبک و بقاع بدین نتیجه دست یافت که:عثمانی ها شیعیانِ شام را خطری سیاسی- دینی پنداشته و برای حفظ سلطه شان بر مناطق شیعی نشینِ مذکور، خاندان های غیر شیعی کاملاً مطیعی را بر آنجا گماشتند؛ انتصابِ خاندان شهابی دروزی در فاصله سال-های 1108- 1257 ق از آن جمله بود. ازاین رو، شیعیان با سه شیوه، نخست: جنگ رویارو، دوم: اتّحاد با دروزیان و سوم: تشکیل دسته های چریکی «طِیاح» مقابله با شهابیان و عثمانیان را در رأس امور قرار داده و در دل عثمانی ها هراس افکندند. در پی اتحاد شیعیان با دروزیان، دولت عثمانی از شهابیانِ دروزی روی گردانده و حکومت را به شهابیانِ مارونی و مناصب مهم را به مارونیان واگذار کرد. به علاوه، شمار زیادی مارونی را باهدف اختلاف افکنی میان شیعیان و دروزیان به سکونت گاه های شیعیان و دروزیان کوچانیدند.تحقیقات نشان داد، سیاست های تفرقه افکنانه عثمانی ها سلطه شان را بر خاندان های شیعی مناطق مذکور تثبیت نکرد و به سرنگونی شهابیان، جنگ داخلی میان شیعیان، دروزیان و مارونیان، تقسیم جَبَل عامِل و جَبَلِ لُبنان به دو بخش شمالی و جنوبی و سرانجام، اشغال آنجا توسّط فرانسه در 1287ق انجامید.
بررسی تکاپوهای اصلاح گرایانه در دوره دوم خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره دوم خلفای عباسی (232-322 ق) با بروز عوامل متعدد که برخی از آنها ریشه در اعمال سیاست فرمانروایان دوره نخست عباسی داشت، منزلت و تمرکز همراه با اقتدار نهاد خلافت با چالش جدی و زوال آفرین مواجه گردید. دستگاه خلافت بازیچه ای در دست قدرت طلبان استیلاء یافته بر امور حاکمیتی بود. معدودی از خلفای دوره موردِبحث در جهت احیاء جایگاه پیشین نهاد مزبور و به باور خود با شناسایی آسیب های ساختاری، جلب رضایت عوام و خواص جامعه و احیاء جایگاه اساسی خلافت تکاپوهای اصلاح گرایانه ای را در ارکان مختلف آغاز و پیگیری نمودند. در پژوهش حاضر سعی شده تا باتکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی مجموعه اقدامات خلفای اصلاح گر مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش ناظر به این معنا است که تلاش های اصلاحی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و علمی-آموزشی کمابیش جلوه گر بوده؛ لیکن دستاوردهای حاصله در اصلاح ساختار و استمرار آن تأثیر اساسی برجای نگذاشته است.
The Persian Gulf Khark: The Island’s Untold Story
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
23 - 25
حوزههای تخصصی:
Khark is one the very important islands in the Persian Gulf and considered to be a vital link for commercial ships passing through this strategic waterway since the ancient time. Some researches dealing with archaeological and historical significance of the island have already been carried out but more efforts are needed to unearth hidden truth, including archeological finds from there. The current paper aims to review a book entitled The Persian Gulf Khark: The Island’s Untold Story by Willem Floor & D. T. Potts.
A Note on the Location of Raxā/Rakkan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
17 - 31
حوزههای تخصصی:
A number of candidates in the Kor River Basin, Fars, Iran, have previously been proposed for the location of the ancient Raxā/Rakkan a town mentioned in the Bisotūn Inscription and in the Persepolis Fortification Tablets. None of these suggestions, however, is convincing. Based on textual evidence, archaeological observations, and the local environmental conditions, the present study suggests that ancient Rakkan should be identified with the archaeological site of Kal Abdi in the southern part of the Baizā Plain.
پژوهشی بر فرهنگ نمادین گِل مهرهای ساسانی گنجینه موزه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
125 - 146
حوزههای تخصصی:
گِل مهرهای دوره ساسانی گویای ساختار اداری، بازرگانی و دیگر مفاهیم فرهنگی اند که در نگارگری و اندازه گل مهر و شمار نشان مهر بر آن ها با یک دیگر متفاوتند. این نمونه ها در بسیاری موارد مانند دیگر داده های فرهنگی این دوره با آرایه های نمادین همراه اند. برای بررسی اهمیت و توصیف این داده ها و نیز پاسخ گویی به برخی پرسش ها در باره چرایی نمادگرایی در گل مهرها یا نماد کالاها که تاکنون کمتر به آن ها پرداخته شده است، گل مهرهای ساسانی منقوش و مکتوب مستندنشده در «گنجینه موزه ملی» برگزیده شدند. در این رابطه، معناشناسیِ پرتکرارترین آرایه ها، همگونی یا نا همگونی میان این نمادها با دیگر نمادهای نقش بسته بر آثار این دوره، گاهنگاری نسبی و خاستگاه احتمالی آن ها با توجه به نمادها و نگاشته های آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند و با گل مهرهای گردآوری شده در دیگر مجموعه های این دوره مقایسه گردیدند. بیشتر نگارهای مهر شده بر گل مهرهای این مجموعه شامل آرایه های انسانی، جانوری و گونه های هندسی (منوگرام) است که هر دسته از گوناگونی در فرم و افزونه هایی مانند نشان انگشت دانه ها برخوردارند. برخی از 50 گل مهر مورد مطالعه ما به دلیل سایش و خوردگی و یا شکستگی ارزش خود را در خوانش نبشته ها و آرایه هایشان از دست داده اند و نیز از چگونگی به دست آمدن آن ها اطلاعی در دست نیست و تنها بر پایه نگاشته ها و نقوش به دوره ساسانی منسوب شده اند که پاسخ گویی به این مهم افزون بر دیگر موارد یکی از اهداف این پژوهش بوده است. بررسی این پژوهش برپایه مطالعات کتابخانه ای و مستند نگاری گل مهرهای گنجینه موزه ملی همراه با روش های مرسوم، یعنی عکاسی و طراحی گل مهرها است.
نقش ابراهیم شیخ شاه شروانی در مناسبات شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم عثمانی (با تکیه بر مجموعه منشآت السلاطین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
129 - 153
حوزههای تخصصی:
هم زمان با فعالیت های قزلباش ها در نخستین سال های تشکیل دولت صفوی، شاهزاده سلیم حاکم یکی از ولایت عثمانی در مجاورت قلمرو صفویه بود. وی از همان ایام، عزمی جدی در مقابله با قزلباشان که در مناطق مختلف عثمانی ایجاد آشوب و دخالت می کردند، داشت. در راستای آن پس از دست یابی به سلطنت نیز، درصدد مقابله جدی با صفویان و قزلباشان برآمد و کار را به نبرد چالدران کشاند. اگرچه پیروزی عثمانیان در جنگ چالدران، ضربه سنگینی به دولت نوپای صفوی وارد ساخت، اما بروز برخی مشکلات و موانع، سلطان سلیم را از ادامه مقابله جویی بیشتر بازداشت. هرچند سلطان سلیم، سال ها بعد نیز درصدد مقابله بیشتر با صفویان بود، اما در این میان فرصت هایی پیش آمد که حاکمان منطقه ای و محلی همجوار مانند شروانشاه ابراهیم شیخ شاه به خاطر حفظ منافع خود یا ایجاد تعادل منطقه ای نقش واسطه صلح و آشتی را میان طرفین ایفا نمایند. درواقع حاکمانی مانند شروانشاه فرصتی برای ردوبدل پیام های آشتی جویانه طرفین شدند. در این راستا مکاتبات سلطان سلیم با حاکم شروان که در مجموعه منشآت السلاطین منعکس شده است، اهمیت خاصی دارد. حال مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که در این مقطع، شروانشاه ابراهیم شیخ شاه با کدامین موقعیت و امتیازات، به چنین نقشی در مناسبات عثمانی و صفویان دست یافت وحاصل آن چه شد؟ و اینکه چرا سلطان سلیم به او اعتماد داشت و اجازه چنین مداخله ای را برای او قائل شد؟ این نوشتار با روش و رویکرد توصیفی تحلیلی در پی واکاوی نقش سیاسی و دیپلماتیک ابراهیم شیخ شاه شروانی در تعیین مناسبات صفویان و عثمانیان و روند و دستاورد های آن است.
زمینه های تشکیل صندوق احتیاط ادارات طرق: 1309-1311 ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیروزی جنبش مشروطیت درخواست های متعددی برای اصلاح روابط کار طرح شد. با این حال تا پایان شهریور 1320، هیچگاه قانون کاری در مجلس شورای ملی به تصویب نرسید. با وجود این، بر طبق تصویب نامه ای از هیئت وزرا در اسفند سال 1309 صندوق احتیاطی در سال 1310 برای عملجات مشغول به کار در ساخت طرق و شوارع تشکیل شد و در سال 1311 عملجات ادارات راه آهن نیز مشمول خدمات این صندوق شدند. هرچند در نظامنامه این صندوق به بسیاری از وجوهی که روابط کار را تنظیم می کرد توجهی نشده بود اما دو مورد عمده از اهداف عملجات را تأمین می کرد. نخست پرداخت غرامت به کارگرانی که در حین کار آسیب می دیدند و دوم ارائه خدمات بهداشتی به آن ها به هنگام بیماری و وقوع حوادث ناشی از کار. بر این اساس نوشته حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه زمینه های اجتماعی و اقتصادی موجب تشکیل صندوق احتیاط طرق در سال 1310 شد؟ مدعای نوشته حاضر آن است که با توجه به ضرورت ارائه خدمات اجتماعی در طرح های راه سازی به علت بالان بودن میزان بیماری و حوادث ناشی از کار، سازوکار صندوق های احتیاط با ارائه خدمات اجتماعی حداقلی به هزینه خود عملجات، در چنین موضوعاتی از کارفرماها سلب مسئولیت می کرد.
A Review of the Scythian Empire: Central Eurasia and the Birth of the Classical Age from Persia to China(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
69 - 77
حوزههای تخصصی:
The Scythian Empire is a controversial book with a charming title that can attract the attention of any scholar. Christopher I. Beckwith presents claims in this book that accepting each one of them leads us to rethink many previous customary historical beliefs. Some of his theories are novel but most of them are rehabilitation of older obsolete ideas. The book wraps a wide range of specialized topics in the fields of history, archeology, and linguistics; but deals with most of them on a superficial level. Since the Scythians were an Iranian ethnic group, this work is especially recommended for scholars of Iranian history, as unfortunately, the significance of the Scythians in shaping Iranian history has not been recognized as other ancient Iranians such as the Persians. In a broader sense, this work can be also useful for scholars interested in the Iranian world and its relations with neighboring civilizations, Eurasia, Central Asia, and China.
کوروش بزرگ در منابع دوره ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
49 - 74
حوزههای تخصصی:
ساسانیان در آغاز کار خود نیاز به کسب مشروعیت داشتند و برخی شواهد نشان می دهند که آنان این مشروعیت را در قالب انتساب به هخامنشیان و کورش، بانی این دودمان به دست آوردند. بااین حال بررسی منابع بازمانده از دوره ساسانی و بازتاب آنها در منابع دوره اسلامی نشان می دهد که آنان شناخت چندانی از هخامنشیان نداشتند و نام برخی از شخصیت های هخامنشی و به ویژه کورش در منابع دوره ساسانی یافت نمی شود و به او در منابع اسلامی نیز به شکلی مبهم اشاره شده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که کورش بزرگ در تاریخ ملی ایران که در منابع دوره ساسانی و اسلامی بازتاب یافته است چه جایگاهی دارد؟ یافته های این پژوهش نشان خواهد داد که از سده 4 میلادی به بعد در پی دینی شدن حکومت ساسانی، آنان آگاهانه تلاش به دست کاری تاریخ مکتوب و شفاهی ایران کردند و در پی این تغییرات کورش بزرگ به یکی از سرداران سپاه کیانی بدل شد که برای سامان دهی به اوضاع غرب قلمرو کیانی اعزام شده بود. پس از این تغییرات کارهای بزرگ و برخی سخنان منتسب به کورش به کیخسرو، شاه محبوب اوستایی که اکنون در تاریخ نگاری دینی ساسانی برجسته تر شده بود نسبت داده شد. روش پژوهش حاضر تحلیلی و شیوه گردآوری منابع کتابخانه ای است.
چوب فدرالیسم و تکاپوی غوغاسالاران
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
114 - 181
حوزههای تخصصی:
طرح موضوع واگذاری اختیارات بیشتر به استانداران در جلسه شورای اداری پنجم دی ماه 1403 از سوی معاون اوّل رئیس جمهور و سپس تأکید بر موضوع از سوی رئیس جمهور، رئیس مجلس و برخی مقامات دیگر کشوری در زمره اتّفاقات مهم و پر سر و صدای ماه های اخیر بود. با وجود اینکه در صحبت های مقامات مذکور نامی از فدرالیسم به میان نیامد، لیکن گروهی از فعالان سیاسی، اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران و صاحب نظران این گفته را به فدرالیسم تأویل کرده و به اظهار نظر پیرامون موضوع پرداختند.
با صرف نظر از جدی بودن یا نبودن و قابلیّت اجرائی داشتن یا نداشتن طرح؛ گروهی این رویکرد را مثبت ارزیابی کرده و بر تناسب آن با ساختار جغرافیای انسانی ایران تأکید کرده و آن را راه حلی برای گریز از ناکارآمدی نظام اداری سنگین و فاقد انعطاف ایران دانستند. گروهی دیگر نیز با تندی و عصبیت خاصی به این طرح تاختند و طراحان آن را به جهل، بی سوادی، مسئولیت نشناسی و بی توجهی به شرایط خاص ایران متهم کردند. مخالفین طرح عمدتاً در زمره پیروان تندرو پان فارسیسم قرار داشتند و به روال همیشه به این موضوع نیز از دریچه منافع و هزمونی قوم پارس و در کنار آن ترکی ستیزی نگریستند.
با وجود اینکه طرح پیشنهادی مذکور شامل همه ایالات می شد، لکن انگشت اتهام و حمله آنها عمدتاً به سمت آذربایجان و ترک ایرانی نشانه رفت و منتقدان به سبک ادبیات صد سال اخیر پان فارسیست های ایرانی تمرکززدایی یا فدرالیسم را به عنوان عاملی برای تقویت واگرایی و فرصت دادن به نیروهای گریز از مرکز تفسیر کردند. موضوع این نوشتار بررسی، تحلیل و پاسخ گویی به اظهارات مخالفان تمرکززدایی، یا اعطای اختیارات اجرائی بیشتر به استان ها می باشد. اظهارات مورد اشاره مخالفان در دو نشریه «مانتره» ارگان کانون ایران شناسی دانشگاه تهران و هفته نامه «تجارت فردا» درج گشته است.
برساخت بانوان ایرانی بر اساس الگوی تصویر شده از زن غربی در دوران محمدرضا شاه پهلوی (مطالعه موردی: نشریه بانو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهلوی دوم با هدف نوسازی اجتماعی مدنظر خود همواره درصدد بازنمایی الگوی غربی از مفهوم «زن» در جامعه ایرانی بود. مطبوعات به ویژه نشریات بانوان، از جمله نشریه بانو از ابزارهای مهم در بازنمایی الگوهای پسندیده شده دولت از بانوان بودند. سوال اصلی مقاله در خصوص نحوه بازنمایی بانوان در نشریه بانو بین سال های (26-1323ه.ش) می باشد. ماحصل پژوهش که به روش تحلیل محتوایی و با تکیه بر استراتژی های سه گانه بازنمایی مدنظر استوارت هال صورت گرفته نشان می دهد که نشریه در راستای رفع موانع راهبردی دولت شامل عدم انسجام معنایی در مورد ویژگی زن ایده آل و عدم تناسب تعاریف مدنظر با بافت ارزشی و هنجاری جامعه و همچنین تحقق اهداف راهبردی دولت شامل مقابله با ارزش های سنتی جامعه و ایجاد تشابه ظاهری بین بانوان ایرانی و غربی تلاش نموده است تا با طرح مضامین هنجاری (کلیشه سازی)، معرفی برخی از شخصیت های مدنظر با تمرکز بر زیبایی های زنانه ایشان در قالب بیوگرافی نویسی (طبیعی سازی) و پرداختن به موضوعاتی از قبیل آموزش حرکات ورزشی در راستای زیبایی و تناسب اندام، رعایت آداب معاشرت، لزوم اشتغال و تحصیل بانوان و آموزش نحوه پوشش و آرایش، آداب خانه داری و بچه داری به شیوه های نوین (برجسته سازی) خود را به عنوان مظهر افکار یک زن برجسته ایرانی معرفی نماید.
کودک همسری در جراید عصر مشروطه تحلیلی تاریخی از رویکرد روزنامه های عصر مشروطه به پدیده کودک همسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات و دگرگونی های ناشی از انقلاب مشروطیت عمدتاً در زمینه های سیاسی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است، در حالیکه مشروطیت گفتمان های انتقادیِ فرهنگی و اجتماعی در ربط با حیات و زندگی دختران و زنان ایرانی را هم موجب گردید و مسائل و الگوی زیست سنتی آنان را مورد توجه و نقد قرار داد. در این فضای دگرگون شده و در پیوند با مسائل دختران و زنان، تلاش های بزرگی صورت گرفت تا پدیده ها و مسائلی چون کودک همسری و ازدواج زودهنگام مجال طرح عمومی در روزنامه ها پیدا کند و از این رهگذر هنجارهای گذشته به چالش کشیده شود. تأسیس روزنامه های زنان مکان و محلی تأثیرگذار برای طرح مسائل دختران و زنان شناخته شد. برخی روزنامه های عصر مشروطه به ویژه روزنامه های زنان و نویسندگان زنِ جراید زن نگار، جریان و گفتمان انتقادی را با استفاده از متن نوشتاری و تصویر در ربط با زیست سنتی دختران و زنان شکل دادند و تغییر در آن را از زمینه های تحول اجتماعی در جامعه ایران دانستند. گفتمانی که در زمانه خود بسیار پیشروانه و جسورانه به شمار می رفت. این مقاله چرایی و چگونگی رویکرد جراید عصر مشروطه به ویژه روزنامه های زنان به مسئله کودک همسری و علل و پیامدهای مختلف آن را تحلیل و بررسی کرده است.
«بنای فرآوری گِل رُس» در قلعه یل سویی گِرمی، ساختاری ناشناخته از قرون میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۵۲-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
با کاوش های باستان شناختی در قلعه یل سویی گِرمی، یافته های فرهنگی بسیار غنی و مدارک ارزشمندی شناسایی گشت که در تحلیل و بررسی دقیق این محوطه می تواند نقش مهمی ایفا کند. یکی از این آثار شاخص، ساختاری ناشناخته با معماری و عناصر ساختمانی پیچیده ای است که در دامنه قلعه و در نزدیکی رودخانه سمبورچای قرار گرفته است. این ساختمان دارای بخش ها و فضاهای چهار گوشی بوده که حضور مسیرهای هدایت آب به درون بنا برروی دیوارها و کانال های خروجی آب در قسمت کف آن، بر اهمیت ساختمان افزوده است. در این راستا، پژوهش پیشِ رو به شیوه تاریخی - تحلیلی و براساس مطالعات میدانی و بررسی اسناد کتابخانه ای، با هدف شناسایی و ارزیابی کارکرد اصلی بنا و معرفی کامل آن، به دنبال یافتن پاسخی منطقی برای پرسش های پژوهش است: کاربری ساختمان ناشناخته قلعه یل سویی چه بوده است؟ ساختمان ناشناخته قلعه یل سویی متعلق به چه دورانی است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که بنای مذکور با توجه به حضور حوضچه ها و مسیرهای هدایت آبی وروردی و خروجی، در ارتباط با کاربری آبی بوده است؛ بنابراین به نظر می رسد که سازندگان این بنای آجری، از آن برای تهیه و فرآوری گِل رُس بهره برده اند و برهمین اساس از سوی نگارندگان، نام «بنای فرآوری گِل رُس» بدان اطلاق گشته است؛ از طرف دیگر بررسی سفالینه های به دست آمده از درون فضاهای مختلف این بنا و مقایسه آن با سایر محوطه های دیگر، مؤید تعلق این ساختمان به قرون میانه اسلامی و دوره سلجوقی است.