ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
۱۰۱.

مبانی تفسیر اجتماعی از جزء نگری تا سیستم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبانی تفسیر اجتماعی جزءنگری سیستمی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
بررسی مبانی خاص تفسر اجتماعی نشان می دهد که مفسران اجتماعی هنگام بحث از هر مبنا، بیشتر بر همان مبنا متمرکزشده، کمتر به ارتباط میان مبانی پرداخته اند. نیز به انواع مبانی و تفاوت مبانی با یکدیگر و به دنبال آن، تقدم و تأخر مبانی چندان توجهی نداشته اند و به همین خاطر از تأثیر و تأثر مبانی بر یکدیگر تقریباً سخنی به میان نیامده است. در این مقاله سعی شده است ضمن گزارش کوتاهی از مبانی خاص تفسیر اجتماعی، نقص های نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی برجسته گردد و دستاوردها و فواید نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی نشان داده شود. سؤال اصلی این است که نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی، چه تأثیری در تکمیل مبانی تفسیر اجتماعی و به دنبال آن برداشت های مفسران اجتماعی دارد؟ هدف از این پژوهش نیز، نقد نگاه جزءنگرانه به مبانی تفسیر اجتماعی و تبیین نگاه سیستمی به مبانی تفسیر اجتماعی است. روش به کاررفته در این مقاله، تحلیلی- تطبیقی است. نتایج تحقیق نشان می دهد نگاه جزءنگرانه دچار ضعف استدلالی و کاهش کارکرد مبانی شده است؛ درحالی که نگاه کل نگر و سیستمی، افزایش کارکرد مبانی، تقویت استدلالی مبانی، تعریف دقیق مبانی، تکثر دیدگاه های تفسیری و تقدم و تأخر هدفمند مبانی را به دنبال داشته است.
۱۰۲.

تمرین مردم شناسی متعهد: همدلی، حمایت و نقد اجتماعی در زلزله خوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردم شناسی متعهد مردم نگاری حمایت نقد اجتماعی زلزله خوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹
فجایع طبیعی مانند زلزله، پژوهشگران را به استفاده از رویکردی متفاوت در مردم شناسی ترغیب می کنند؛ رویکردی که با تعهد به مسائل فوری و چالش های ناشی از این رویدادها همراه باشد. این مقاله به شرح تجربهٔ مردم شناسی متعهد نویسنده در زلزلهٔ خوی (بهمن و اسفند ۱۴۰۱) می پردازد. این کردار پژوهشگرانه، بر اساس تقسیم بندی لاو و مری، در دو حوزهٔ «اشتراک و حمایت» و «نقد اجتماعی» قرار می گیرد. از منظر مفهومی و با تکیه بر چهارچوب سه گانهٔ شری اورتنر، بر همدلی، دیدگاه محلی، حمایت و تحلیل روابط قدرت تمرکز شده است. در روش شناسی، از مردم نگاری سریع بهره گرفته شده است که مبتنی بر کار میدانی چندسایتی، مشاهدهٔ مشارکتی و همکاری نزدیک با گروه های داوطلب بود. برای بازنمایی یافته ها، متن هایی با صحنه پردازی مردم نگارانه، تأملات نظری کوتاه و مجموعه ای از عکس های روزانه در شبکه های اجتماعی و روزنامه ها منتشر شده است. این مردم شناسی متعهد، از یک سو با «همدلی» به درک و انتقال ترس ها و تجربه های زلزله زدگان پرداخت و از سوی دیگر با «دیدگاه محلی»، فضاهای پنهان خانه های متروکه را که در رسانه ها نادیده گرفته شده بود، آشکار ساخت. همچنین، «حمایت» از طریق نمایش همبستگی جمعی و «نقد اجتماعی» با تمرکز بر مسائل جنسیت، خیریه و نابرابری های طبقاتی، روابط قدرت و شکاف های اجتماعی را برجسته کرد. این تجربه نشان داد که مردم شناسی متعهد می تواند پژوهشگر را برای کنشگری مؤثر در موقعیت های بحرانی توانمند سازد و به فهم عمیق تری از پویایی های اجتماعی منجر شود.
۱۰۳.

جنگ شناختی؛ عرصه جدید در ارتباطات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نرم نانوتکنولوژی تخدیر ذهن علوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۹
هدف: این مقاله نقش جنگ شناختی را به عنوان یکی از مصادیق قدرت نرم در ارتباطات سیاسی موشکافی می کند.روش پژوهش: روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل ثانویه است که در آن از داده های موجود برای پاسخ به سؤالات تحقیقی جدید استفاده می شود. روش تحلیل ثانویه در چند مرحله صورت می گیرد: در مرحله اول، اهدف تحقیق شناسایی شد. در مرحله دوم داده های موجود جستجو شد تا در مرحله سوم کیفیت داده های موجود ارزیابی شود. در مرحله چهارم، از میان داده های موجود، تقریباً بیست اثر به عنوان داده های مناسب در حوزه رسانه، قدرت نرم، ارتباطات سیاسی و جنگ شناختی انتخاب شد. در مرحله پنجم، این داده ها ارزیابی و در نهایت با تحلیل و تفسیر داده ها، نتیجه گیری به عمل آمد.یافته ها: جنگ شناختی مفهومی جدید در مطالعات میان رشته ای علوم شناختی، ارتباطات و علوم سیاسی است. ظهور این مفهوم نظر متفکران و سیاستمداران را در مورد ارتباطات سیاسی دچار تحول کرده است. همان طور که ارتباطات سیاسی از اثرات شناختی رسانه های جمعی برای بهبود روابط میان سیاست مداران، مردم و رسانه ها بهره می گیرد، نظریه پردازان جنگ شناختی نیز هدف مشابهی دارند؛ تفاوت اصلی این دو، نحوه نگاه و بهره گیری از توان رسانه هاست که یکی به دنبال ایجاد ارتباط واقعی و مؤثر میان مردم و سیاست مداران از طریق تبلیغات و اطلاع رسانی صحیح و دیگری به دنبال بهره گیری از خلاء ارتباط میان حاکمان و مردم و ایجاد تنازع و نابودی علقه های فکری بین مردم و سیاست مدارن است.نتیجه گیری: جنگ شناختی به عنوان تهدیدی برای تخدیر و تأثیرگذاری بر اذهان و افکار عمومی جزء جنگ های نرم دسته بندی می شود. در این جنگ برای دستکاری هوشمندانه و تخریب بیشتر اذهان و قلوب از ابزارهای علوم شناختی فناوری های رسانه ای جدید و هوش مصنوعی استفاده می شود. در نتیجه، جنگ شناختی عرصه جدیدی در ارتباطات سیاسی محسوب می شود که در آن رسانه ها کارکرد شناختی پیدا کرده اند.
۱۰۴.

مطالعه جامعه شناختی کیفیت مطالبه گری اجتماعی در بین شهروندان سنندج

کلیدواژه‌ها: مطالبه اجتماعی خدمات شهری انسداد ساختاری فقدان عادت واره سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
هدف: مقاله حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که مطالبات اجتماعی شهروندان سنندجی در راستای حل مشکلات در حوزه خدمات شهری به چه صورت بوده است و چه مؤلفه ها و شرایطی در شکل گیری مطالبه اجتماعی شهروندان یا عدم آن نقش داشته است.. در تحقیق حاضر چگونگی مطالبات اجتماعی در حوزه خدمات شهری در سنندج با بهره گیری منظومه ای از سازه های مفهومی/ نظریِ مرتبط از جمله مفاهیم کنش، بوروکراسی، عادت واره، میل به پیشرفت، سود-زیان، مطالبه اجتماعی، دلزدگی و حقوق شهروندی مورد بررسی قرار گرفتروش: جهت نیل به هدف تحقیق از روش تحلیل مضمون (به مثابه روش) بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل آن دسته از شهروندان سنندجی است که در سال 1403 در شهر سنندج زندگی می کردند و بیش از ده سال سابقه سکونت داشتند. جهت انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. انتخاب نمونه ها نیز با رعایت تنوع در پایگاه اجتماعی و اقتصادی، طیف های سنی، رشته تحصیلی و تمایل بیشتر به همکاری در پژوهش، انجام گردید. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه کیفی عمیق به شیوه نیمه ساخت یافته استفاده گردید و با 38 نفر مصاحبه به عمل آمد. سپس مصاحبه ها با استفاده از نرم افزاز maxqda و تکنیک های کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفتند. در راستای تحلیل داده ها از مدل استربرگ و دپوی و گیتلین بهره گرفته شد. براساس این مدل، داده ها در شش مرحله مدیریت داده ها، ساخت و تدوین مضمون ها ، گروه بندی مضمون ها در سطوح بالاتر انتزاع،  ترسیم داده ها، کشف معانی و تم های زیرین یا توسعه تحلیل و اشباع تماتیک تحلیل شدند.یافته ها: یافته های تحقیق دربرگیرنده 35 مفهوم بود که در 11 مضمون طبقه بندی شدند. مضمون های به دست آمده نیز در سه مضمون اصلی دسته بندی شدند؛ این مضامین حکایت از آن دارند که از یک سو، عدم آموزش مطالبه اجتماعی در نهاد خانواده و نهاد آموزش و پرورش، فرایندهای بوروکراتیک طولانی و ناکارآمد و همنوایی اجتماعی منفی مانع شکل گیری زمینه های مطالبه اجتماعی در حوزه خدمات شهری شده اند (انسداد ساختاری) و از سوی دیگر، احساس نیاز و تمایلی در زمینه حل مشکلات حوزه خدمات شهری یا ارتقای آن شکل نگرفته است و در نظام فکری مردم باور به تغییر به واسطه مطالبه اجتماعی جایگاهی ندارد (فقدان عادت واره مطالبه اجتماعی). چنین شرایطی موجب شده است که شهروندان سنندجی در حوزه خدمات شهری مطالبه اجتماعی نداشته اند.نتیجه گیری: این نتیجه بیانگر آن است که در شکل گیری عدم مطالبه اجتماعی در حوزه خدمات شهری عوامل ساختاری و عاملیتی نقش دارند. بنابراین مطالبه اجتماعی نه صرفاً امری عاملیتی است و نه صرفاً امری ساختاری، بلکه دربرگیرنده هر دو بُعد کنش می باشد. دیگر نتیجه تحقیق حکایت از آن دارد که در جامعه سنندج انسداد ساختاری و بوروکراسی بیمار منجر به شکل گیری دلزدگی در سازمان های بوروکراتیک شده است که می توان آن را دلزدگی بوروکراتیک نامید.
۱۰۵.

مقایسه دو مدل «ژورنالیسم» و «دعوت» به مثابه دکترین عمومی سازی علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژورنالیسم دعوت حکمت عمومی سازی علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۷
«عمومی سازی علم» فرایندی است که در طی آن، تولیدات جامعه علمی به سمع و نظر مخاطبان غیرعلمی رسیده و آنها را نیز از آخرین دستاوردهای اندیشه ای بشر، مطلع می سازد. دغدغه عمومی سازی در وهله اول منوط به معنای علم و رابطه آن با فرهنگ و در قدم دوم منوط به غایتی است که برای علم در نظر گرفته می شود و متولیان نهاد علم، تکفل آن را بر عهده می گیرند. در قدم بعدی نیز مبتنی بر دکترین و مدل رسانه ای است که اصحاب علم قصد دارند در قالب آن به امر عمومی سازی بپردازند. براین اساس می توان مدل های مختلفی برای عمومی سازی ذکر کرد؛ در جهان غرب این امر در قالب مدل «ژورنالیسم» صورت گرفته که ناظر به یک روش فنّاورانه برای توزیع و مدیریت شناختی دانش در سطح عمومی جامعه است. در جهان اسلام اما به دلیل ترادف علم با حکمت، مدل «دعوت» به عنوان دکترین عمومی سازی علم معرفی می شود که الگوی آرمانی در آن، بر هدایت و خیرخواهی نسبت به مخاطبان اصرار می ورزد. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که با انجام تطبیقی نامتوازن می توان تفاوت های مبنایی و روشی مدل «دعوت حکمی» و مدل «ژورنالیسم علمی» را در چهار ساحت «الگوی ارتباطی»، «محتوا»، «هدف ارتباط» و «مخاطب» تبیین نمود. امروزه توجه به این تفاوت ها، بایدها و نبایدهای متفاوتی را پیش روی اندیشمندان فعال در شبکه های اجتماعی می گذارد.
۱۰۶.

فروپاشی زیست کودکانه؛ مطالعه زمینه ای شکل گیری کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرایط فرآیند شکل گیری کودکان کار مشهد نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری پدیده کودکان کار در شهر مشهد، با تمرکز بر کودکان ایرانی و افغانستانی، انجام شد. روش مطالعه: مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، به بررسی تجارب و دیدگاه های 10 نفر از کارشناسان و فعالان اجتماعی حوزه کودکان کار و 9 نفر از کودکان کار پرداخت. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون براساس مدل شش مرحله ای براون و کلارک (2006) صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که شکل گیری پدیده کودکان کار تحت تأثیر سه دسته شرایط اصلی است: شرایط زمینه ای شامل مهاجرت، حاشیه نشینی، خرده فرهنگ های حاشیه ای، باورهای فرهنگی، یادگیری از دوستان، حمایت اجتماعی سوق دهنده و نابسامانی خانوادگی؛ شرایط علّی شامل فقر، درآمدزایی خیابانی، نقش مافیاهای اقتصادی، سودمندی کار کودک برای خانواده و ضعف حمایت های خانوادگی و شرایط مداخله گر شامل نقص نظام حمایتی، ناکارآمدی سیاست های اجتماعی، ضعف برنامه های مداخله ای و اطلاع رسانی نامناسب. در این بستر، کودکان کار تحت فشارهای خانوادگی و در مواجهه با جذابیت های خیابانی به این نوع کار سوق داده می شوند. پیامدهای این وضعیت شامل ترک تحصیل، آسیب های جسمی و روانی و در مواردی اعتیاد کودکان است. نتیجه گیری: مقوله مرکزی مدل پارادایمی استخراج شده نشان داد که پدیده کودکان کار در چارچوب "سوداگری از کودکان در ساختار اقتصادی ناکارآمد" قابل تبیین است. این یافته ها بیان گر آن است که کودکان کار نه تنها قربانی شرایط اقتصادی ناپایدار خانواده، بلکه محصول ضعف ساختاری نظام حمایتی و مداخلات ناکارآمد اجتماعی هستند. درحالی که خیابان به عنوان جایگزینی برای حمایت های رسمی نقش ایفا می کند، سیاست های کنونی نه تنها نتوانسته اند این روند را مهار کنند، بلکه در برخی موارد، با عدم مداخله مناسب، به استمرار آن دامن زده اند.
۱۰۷.

سلبریتیزه شدن جامعه ایرانی و گرایش به ارزش های نئولیبرال در بستر اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اینستاگرام سرمایه داری سلبریتی سلبریتیزه شدن نئولیبرالیسم‏

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
در طول یک دهه اخیر، در نتیجه حضور پررنگ شبکه اجتماعی اینستاگرام در جامعه ایرانی، افراد عادی فرهنگ سلبریتی را دگرگون کرده اند. یکی از پیامدهای زیست افراد در بستر اینستاگرام و سلبریتیزه شدن جامعه، گرایش به ارزش های نئولیبرال است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سلبریتیزه شدن جامعه ایرانی در بستر اینستاگرام و گرایش به ارزش های نئولیبرال انجام شده است. روش به کاررفته برای انجام پژوهش نیز توصیفی و از نوع معادلات ساختاری و جامعه آماری آن، دربردارنده کاربران اینستاگرام است که به روش تصادفی ساده انتخاب شده و داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته سلبریتیزه شدن و ارزش های نئولیبرال گرد آوری شده است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور، 384 نفر انتخاب شده که برای اطمینان یابی، این تعداد به 400 نفر افزایش یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اِس پی اِس اِس و برای ترسیم الگوی معادله ساختاری و معیارهای برازش مدل از نرم افزار اِیموس گرافیک استفاده شده است. برپایه یافته های پژوهش، سلبریتیزه شدن جامعه ایرانی در بستر اینستاگرام با گرایش به ارزش های نئولیبرال، رابطه مثبت و معناداری دارد؛ افزون براین، ابعاد شخصی سازی، تنوع یافتگی، و رسانه ای شدن از متغیر سلبریتیزه شدن بر گرایش به ارزش های نئولیبرال کاربران ایرانی اینستاگرام تأثیرگذار بوده اند. سرانجام، براساس یافته های پژوهش، گرایش عمومی به فرهنگ سلبریتی در بستر اینستاگرام در میان کاربران ایرانی، به گسترش ارزش های نئولیبرال انجامیده است و هرچه جامعه ایرانی در معرض سلبریتیزه شدن قرار گیرد و اِقبال عمومی به فرهنگ سلبریتی افزایش یابد، گرایش به ارزش های نئولیبرال نیز افزایش خواهد یافت. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهد که سلبریتی ها، به عنوان موتور پیشران سرمایه داری نئولیبرال در جامعه ایرانی، نقشی ساختاری در نهادینه کردن ارزش های نئولیبرال دارند.
۱۰۸.

مقایسه نقش و راهبردهای روشنفکران معاصردر توسعه سیاسی ایران ( تحلیل اندیشه های سیاسی میرزا ملکم خان، فروغی، شریعتی و سروش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روشنفکری راهبردها توسعه سیاسی ایران معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف اصلی این پژوهش مقایسه نقش و راهبردهای روشنفکران معاصر در توسعه سیاسی ایران است و جریان های روشنفکری ۲۰۰ ساله اخیر در دوره های زمانی مشروطه، پهلوی اول، پهلوی دوم و بعد از انقلاب اسلامی و گفتمان های روشنفکری با نحله های فکری گوناگون موردبررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا و استفاده از ابزار کتابخانه ای و مقالات بوده که محقق با رویکرد استقرایی و کدگذاری سه گانه به استخراج و تحلیل مطالب پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر دو ضعف اساسی جریان روشنفکری است که راهبردهای آنان اثربخشی لازم در سیاست گذاری ها را نداشته باشد: الف. فقدان مبانی تئوریک و تحلیل درست از شرایط عینی جامعه ب. اختلافات و پراکندگی درونی جمعیت روشنفکران. نتایج پژوهش نیز نشان دهنده آن است روشنفکران معاصر راهبردهای متفاوتی داشته اند که می توان به سکولاریسم در روشنفکران عصر مشروطیت، صنعتی شدن در روشنفکران عصر پهلوی اول، پیشرفت در علم روشنفکران پهلوی دوم و رفع وابستگی به غرب در بین روشنفکران بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد. همچنین استنتاج تحقیق بیانگرد و رویکرد برون زا (نگرش تجددگرایانه) و رویکرد درون زا (نگرش بومی سازی) روشنفکران معاصر به توسعه سیاسی است. ملکم خان آزادی و مساوات را منشاء پیشرفت کشور دانسته و راهبردش برپایی حکومت قانون بود. فروغی توسعه فکری، ترویج ایده های مدرن و آشنایی با اصول دموکراسی را مهم دانسته، راهبردش آگاهی بود. شریعتی بر اساس اندیشه های اسلامی به توسعه سیاسی پرداخت و راهبردش توسعه دینی بود. سروش معتقد به جامعه مدنی بر پایه های حق و کثرت گرایی بوده و راهبردش اخلاق و قانون برای رسیدن به توسعه سیاسی است.
۱۰۹.

اصول سیاست جنایی فقه امامیه با تکیه بر آموزه های اجتماعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر روایی حقوق کیفری عدالت اجتماعی اصول سیاست جنایی سیاست جامعوی عدالت ترمیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
سیاست جنایی به عنوان دانشی نوپدید و میان رشته ای است که در پی بررسی چرایی و چگونگی شکل گیری سیاست های مربوط به جرم و جنایت، واکنش جامعه و دولت به این مسائل و نحوه تأثیرگذاری عوامل اجتماعی و سیاسی بر جرائم است؛ ازاین رو در مرحله نخست به دانش حقوق و علوم سیاسی تعلق دارد؛ اما به لحاظ محتوایی از حوزه های مختلف اجتماعی به ویژه فرهنگ تأثیرپذیر است. باتوجه به اهمیت این تأثیرپذیری در جامعه اسلامی پژوهش حاضر برخی اصول سیاست جنایی اسلام را با تمرکز بر آموزه های اجتماعی قرآن بررسی نموده است؛ بدین منظور اسناد معتبر دینی، به ویژه آیات قرآن و منابع تفسیری با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، مورد ارزیابی قرارگرفته اند و ازآنجاکه برای دستیابی به رهنمودهای قرآن از منطق علت یابی ارسطویی استفاده شده است، علت غایی و علت صوری مبنای فهم رویکردی قرارداده شده است. براین اساس اصول مذکور در دو بعد مرتبط با اهداف و علل مجازات و اصول حاکم بر اجرای آن ها مورد تحلیل قرارگرفته است. انطباق حداکثری این اصول با آموزه های قرآنی و سنت های اسلامی؛ ضرورت اجرای این اصول برای تأمین عدالت اجتماعی و انصاف در نظام کیفری اسلام و تقدم رویکرد اصلاح و ترمیم جامعه بر مجازات و تنبیه بزهکاران، عمده دست یافت های این پژوهش است که بر اساس آن تغییر مدل سیاست جنایی از رویکرد اقتدارگرایانه موجود به سمت عدالت ترمیمی اجتناب ناپذیر تشخیص داده شده است تا از این طریق تعاملی سازنده میان بزهکار، بزه دیده و جامعه به دست آمده و کیفیت زندگی و روابط اجتماعی بهبود یابد.
۱۱۰.

مقایسۀ اخلاق جمعی از منظر ابر انسان نیچه و شهسوار ایمان کیر کگور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابرانسان اخلاق جهش ایمانی واپسین انسان نیچه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۲
نیچه یکی از متفکران رادیکال و بن فکنی است که از رهگذر نقد اخلاق بردگی، اخلاق سروری را که در هیأت و هیبت ابرانسان متجلی و متبلور می شود مطرح می کند. ابرانسان به نزد نیچه، چرخ خودچرخی است که با پشت پا زدن به ارزشهای واپسین انسان و اخلاق بردگی مترتب بر آن، ارزشهای مترتب بر اخلاق سروری را که دربرگیرنده مؤلفه هایی چون تکینگی، آفرینندگی و خودآیینی است متحقق می کند. کیرکگور نیز به مثابه متفکری فردگرا و سیستم ستیز در تلاش است که همچون نیچه، تکنیگی؛ فردیت، کنشگری و گزینشگری آدمی را از چنگال نظام های متصلب اخلاقی و اجتماعی رها و آزاد کند. یافته پژوهش حاکی از آن است که در مقام مقایسه و تطبیق آراء نیچه و کیرکگور، می توان این سخن را به میان آورد که به رغم شباهت دیدگاه نیچه و کیرکگور در باب ضرورت رهایی و خلاصی فردیت و تکینگی آدمی از چنگال اخلاق، جامعه و فرهنگ، سورن کیرکگور بر خلاف نیچه که متفکری طبیعت گرا و زمینی است، از منظر و موضعی ایمانی سعی در احیاء اگزیستانس(هستی منحصر به فرد و تکرارناپذیر آدمی)، شور و عاملیت و فاعلیت آدمی دارد.
۱۱۱.

Cultural Critique and Authority in the Digital Media Era: A Rhetorical Analysis of Instagram Vernacular Film Reviewers

کلیدواژه‌ها: critical authority Cultural Criticism Instagram Rhetorical analysis vernacular reviewers

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۱
Background: The emergence of amateur critics and vernacular reviewers as non-institutional cultural voices is one of the consequences of social media's development and widespread use.Aims: This study aims to better understand reviewers and their types by examining how they establish critical authority in comparison to institutional critics and their potential influence on cultural valuation.Methodology: This subject is explored through the rhetorical analysis of their linguistic strategies. The research draws theoretically on existing literature regarding cultural criticism and review in social media. Methodologically, it combines qualitative content analysis and rhetorical analysis, emphasizing identifying Aristotelian persuasive elements within the data, including ethos, pathos, and logos. The study sample consists of 350 Instagram posts gathered from 30 film review pages.Findings: The findings indicate that most reviewers adopt a consumer-oriented perspective, distancing themselves from institutional critics. They have also emphasized using Instagram's affordances, particularly its interactive and participatory features, to construct their cultural authority. Furthermore, they have employed rational and emotional appeals in alignment with presenting "summaries and supplementary movie information" and expressing "emotional appeal and affective experience of consumption". These strategies, along with the reviewers' focus on "addressing the audience's emotional needs", "personal growth and self-improvement", and "less dependence on institutional critics", reflect their disinterest in delving into deeper levels of critical evaluation and rhetorical directness in constructing their authority. In the final section of the article, the impact of reviewers on cultural valuation is further discussed, distinguishing three types: "film-style bloggers", "cinema influencers", and "critical reviewers".Conclusions: Based on the results, the first two types of reviewers demonstrate how Instagram’s platform-specific features primarily shape critical authority. While diverse reviewers enhance access to information, they often marginalize critical evaluation and cultural value in favor of consumerism and commercial competition. Only "Critical Reviewers" have successfully integrated critical evaluation with Instagram’s affordances through distinct rhetorical strategies, emphasizing the need to increase their numbers in the era of digital media.
۱۱۲.

زمینه های اجتماعی _ فرهنگی گرایش به فمینیسم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمینه های اجتماعی زمینه های فرهنگی گرایش فمینیسم نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۹۶
هدف این پژوهش کشف زمینه های اجتماعی _ فرهنگی گرایش به فمینیسم در ایران است. پس از بیان مسأله و گزارشی از مطالعات گذشته، با حساسیت نظری، نظریه فرادستی اجتماعی، عاملیت و ساختار، هژمونی فرهنگی، حلقه های قدرت و نظریه کنش، مرور و چهارچوب مفهومی تدوین گردید. روش گرندد تئوری، انتخاب 37 زن با نمونه گیری هدفمند، تکنیک مصاحبه عمیق و سؤالات نیمه ساخت یافته با تأکید بر اشباع نظری، محقق را به داده های واقعی و نظریه مبنایی هدایت کرد. بر اساس یافته ها، "نظام مردسالاری" به عنوان شرط علّی، "قوانین تبعیض آمیز"، "بازنمایی رسانه"، "جامعه-پذیری جنسیتی" و "استیلای سنّت" در جایگاه شرایط زمینه ای و "خشم برساخت شده" و "آگاهی برساخت شده" به عنوان شرایط مداخله ای کشف شدند. پدیده مرکزی نیز، "گرایش به فمینیسم" است. استراتژی ها شامل: "بی کنشی"، "راهبردهای تغییر وضعیت" و "راهبردهای ساختارشکنانه" و پیامدها نیز با "رهاشدگی"، "ظهور کنشگر" و "ظهور سوژه" نمایان شدند. نتایج نشان می دهد زنان با آگاهی و درک جنسیتی از وضع موجود، مطالبه گر حقوق خود هستند و کنشگری را تا به جالش کشیدن ساختارها، پیش می برند. این نتایج می تواند در ارتقاء سطح نظری، مسأله شناسی و کشف عوامل پنهان مفید باشد و زمینه مداخلات و اصلاحات ساختاری را نیز فراهم نماید.
۱۱۳.

فرا تحلیل مطالعات جهانی نسل زد در سال 2023(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات نسلی نسل جهانی نسل زد دنیای مدرن تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۱
هدف از مطالعات نسلی، طبقه بندی علمی نسل های مختلف، تبیین تفاوت های بین نسلی و بررسی تحولات اساسی در جوامع همچون انفصال نسلی است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد شناخت و صورت بندی نو ازعمده مطالعات جهانی نسل زد در سال 2023، با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ماهیت روش آن توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده های کیفی به روش اسنادی و از میان 104مورد مطالعات جدیدیافت شده، 80 مورد مقاله برای کشف مفاهیم اساسی و مضامین غالب، انتخاب شد. یافته های پژوهش: نسل زد یا بومیان دیجیتال، بواسطه تولد در عصر اینترنت، فراگیری ارتباطات و دسترسی به شبکه های اجتماعی، اولین نسل جهانیِ جوان، با عناوین مفهومی مثل: نسل نت، هویت دیجیتال، بیش آگاه، تکثرگرا، مصرف گرا، اینفلوئنسر و خودمحور شناخته شده اند. نتایج تحقیق: حوزه مطالعاتی" اقتصاد و مدیریت" با (59 مورد) فراوانی در میان رشته های تخصصی، قاره آسیا با (46 مورد) فراوانی از نظر پراکندگی جغرافیایی و کشور اندونزی با (16 مورد) فراوانی در میان کل کشورهای جهان، برجستگی معناداری دارند. فراگیری و گستردگی تحقیقات و مطالعات علمی-دانشگاهی در سراسر جهان، خود نشانگر اهمیت وضعیت موجود، سبک زندگی و آینده این نسل جهانی است.
۱۱۴.

نقش هوش مصنوعی در رسانه های نوین در زمینه دین باوری

کلیدواژه‌ها: دین رسانه های نوین هوش مصنوعی جامعه اسلامی دین باوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف: این مقاله به بررسی نقش هوش مصنوعی در رسانه های نوین و تأثیر آن بر ترویج دین باوری می پردازد. هدف اصلی تحقیق، تحلیل فرصت ها و چالش های مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی در انتشار محتوای دینی و بررسی تهدیدهای احتمالی مانند سانسور الگوریتمی است.روش شناسی پژوهش: تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع علمی داخلی و بین المللی انجام شده است. داده ها و اطلاعات به روز مرتبط با موضوع جمع آوری و بر اساس رویکردهای تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند نقش مؤثری در تولید و توزیع محتوای مذهبی ایفا کند و از طریق تحلیل رفتار کاربران در رسانه های اجتماعی، محتوای دینی خلاقانه و تعاملی تولید شود. در عین حال، خطراتی مانند سانسور الگوریتمی و تحریف اطلاعات مذهبی وجود دارد که می تواند تهدیدی برای آزادی مذهب و بیان در فضای آنلاین باشد.بحث و نتیجه گیری: استفاده از هوش مصنوعی در رسانه های مدرن می تواند به گسترش دین باوری کمک کند، اما این امر نیازمند نظارت دقیق و چارچوب های اخلاقی است تا از تهدیدات احتمالی جلوگیری شود. در نهایت، هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار نوین، همزمان با ایجاد فرصت های جدید برای تبلیغ دین، چالش هایی نیز به همراه دارد که باید به طور کامل مدیریت شود.
۱۱۵.

فرانظریه پردازی کالایی سازی آموزش عالی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افول کالایی سازی تکینه سازی دانش فرانظریه پردازی کالایی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
اهداف: نهاد آموزش، نقشی حیاتی در شکل دهی به اذهان و مهارت های نیروی انسانی ایفا می کند. در سال های اخیر، رویکرد سرمایه دارانه به آموزش و تجاری سازی دانشگاه ها تغییرات عمده ای در ساختار و عملکرد نظام های آموزشی ایجاد کرده است. این تغییرات که در قالب کالایی سازی دانش نمود یافته اند، دانش را از یک دستاورد انسانی به یک کالای مصرفی تبدیل کرده اند. مقاله حاضر که با هدف ارائه تحلیلی فراگیر از نظریه های مرتبط با کالایی سازی آموزش تدوین شده، به بررسی پدیده کالایی سازی دانش در بستر نظام های اقتصادی و فرهنگی می پردازد و تعامل پیچیده میان اقتصاد لیبرالی و نظام آموزشی را تحلیل می کند. روش مطالعه: این مقاله از رویکردی بازاندیشانه و فرانظری بهره می گیرد. این رویکرد نه تنها امکان ارزیابی انتقادی و تطبیقی نظریه های موجود را فراهم می کند، بلکه چشم اندازی نوین برای فهم بهتر پیامدهای کالایی سازی بر نهاد آموزش و تأثیرات آن بر تحولات ساختاری و فرهنگی ارائه می دهد. برای این منظور محقق با مطالعه و بررسی 4 نظریه و تحلیل یافته های 26 مقاله، به کاوش در جریان کالایی سازی دانش پرداخته است. یافته ها: کالایی سازی دانش، با اشاعه عرضه و تقاضا، تعامل صنعت و آموزش و تعریف دانش در چارچوب منطق بازار، تقویت شده است. پیامدهای آن شامل عدم تعادل در عرضه و تقاضای آموزشی، تضادهای اجتماعی ناشی از مدرک گرایی و تغییر ارزش های فرهنگی است. این شکل از دانش زدایی و بازکالایی دانش می تواند به تغییرات فرهنگی، قانونی و تکنولوژیکی منجر شود و ساختارهای اجتماعی را بازتعریف کند. نتیجه گیری: کالایی سازی دانش، فرآیندی پیچیده و پویا است که پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد و تعاملات اجتماعی، نظام آموزشی و بازار کار را تحت تأثیر قرار دهد. مضامین فراگیر و سازمان دهنده مؤلفه های آن، در این مطالعه می تواند به عنوان الگویی مناسب برای سیاست گذاری و تدوین برنامه، چگونگی مواجهه با پیامدهای کالایی سازی و کاربست آن در مراکز دانشگاهی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۱۶.

حکمرانی جهانی هوش مصنوعی در خدمت منافع بشریت و نقش سازمان ملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی سازمان ملل متحد مجمع عمومی منافع بشریت حکمرانی جهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۲
هدف: هدف این پژوهش بررسی موضوع هوش مصنوعی و اقدامات سازمان ملل متحد در این عرصه در طی سال های مختلف است. در ادامه این پژوهش سعی دارد لزوم چارچوب گذاری هوش مصنوعی توسط سازمان ملل متحد را بررسی کند.روش پژوهش: در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی انسان پرداخته و با بررسی اسناد و گزارش های متعدد سازمان ملل متحد، اقدامات این سازمان را در تنظیم مقررات و چارچوب گذاری این فناوری بررسی خواهد کرد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی با توجه به پیشرفت روزافزونی که در جنبه های مختلف زندگی بشر داشته، لزوم چارچوب گذاری جهانی آن احساس می شود همچنان که برخی از کشورها به تنظیم مقرراتی درخصوص این فناوری پرداخته است. سازمان ملل به دلیل عضویت تمامی کشورها در آن و داشتن نقش دیپلماسی چندجانبه در عرصه جهانی با تنظیم مقررات در زمینه این فناوری، می تواند باعث هدایت و کنترل مثبت آن گردد.نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که هوش مصنوعی تا مقیاس گسترده ای قابلیت ایجاد چالش های حقوقی مختلفی را در ابعاد گوناگون زندگی افراد خواهد داشت. علی رغم تلاش های متعدد کشورهای مختلف در زمینه تنظیم گری این فناوری، همچنان نیاز شدید به تصویب قوانینی جامع و شفاف توسط نهادی جهانی و خاص همچون سازمان ملل متحد احساس می شود.
۱۱۷.

دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی به مثابیه ضرورتی برای حکمرانی در ایران آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزمایشگاه سیاستی تصمیم گیری حکمرانی اجتماعی حل مسئله عقلانیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۶۶
آزمایشگاه سیاستی از ابزارهای مورد اجماعی است که طراحی سیاست ها در آن انجام و به محک آزمون قرار داده می شود. این پژوهش با هدف ارائیه دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی، ضرورت های اجتماعی عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی برای ایران آینده را ارائه می کند. این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در آن از تکنیک اتواتنوگرافی برای باورپذیرتر کردن گزاره ها استفاده شده است. براساس یافته ها، آزمایشگاه سیاستی تلاقی میدان آکادمی، سیاست و حوزیه عمومی است که نقش کنشگر مرزی را ایفا می کند و با تقویت کنش عقلانی ارتباطی، در پی گشوده تر شدن تصمیم گیری به سوی عرصیه عمومی و ایجاد وفاق و اجماع مبتنی بر استدلال است. این مطالعه نشان می دهد دلالت های اجتماعی آزمایشگاه سیاستی در ایران ناظر بر تقویت ابعاد اجتماعی سیاست ها، مشارکتی کردن نظام حکمرانی، تقویت تفکر آینده پژوهانه و ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاست ها و بهنگام کردن پاسخ های سیاستی به مسائل عمومی است. همچنین عرصه ای برای واقع بینی و اقدام به اندازیه ظرفیت نظام حکمرانی تلقی می شود. استنباط مقاله این است که آزمایشگاه سیاست اجتماعی به مثابیه امکانی برای عقلانی عمل کردن نظام حکمرانی و ابزاری برای فهم و حل مسئله تلقی می شود که کارآمدی و قابلیت نظام حکمرانی را ارتقا می دهد. از این رو ضرورت دارد آزمایشگاه های سیاستی به عنوان یک گفتمان عمومی مورد توجه بازیگران حکمرانی قرار گیرد و قرائت اجتماعی در کنار قرائت اقتصادی و سیاسی در این عرصه مبنا باشد.
۱۱۸.

تحلیل شبکه های مضمونی روزنامه قانون: اصلاح ایران با جامع آدمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روزنامه قانون ملکم خان جامع آدمیت قانون خواهی تحلیل شبکه های مضمونی مضمون ابرفراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۵
«روزنامه قانونِ» میرزاملکم خان به عنوان یکی مهمترین آثار موثر در انقلاب مشروطه شناخته می شود؛ به نحوی که بسیاری از روشنفکران با رجوع به محتوای شناختی آن در فعالیت های انقلاب مشروطه مشارکت داشته اند. اینکه تحولات اجتماعی از دوران پیشامشروطه تا دوران پسامشروطه از دریچه کدام شناخت مضمونی رخ داده است، بررسی علمی روزنامه قانون را ضروری می نماید. به همین منظور با استفاده از روش «تحلیل شبکه های مضمونی» آتراید-استرلینگ، تمام شبکه های مضمونی این روزنامه کشف، توصیف و تفسیر شد. یافته ها نشان می دهد روزنامه قانون دارای 108 مضمون پایه، 19 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر است. مضامین فراگیرِ «ایران: محوری ترین دغدغه»، «حکومت: تقدیس پادشاهی و تخریب دولت»، «قانون خواهی: مهمترین مطالبه» و «آدمیت: ترکیب آموزه و سیاست» هر کدام یک شبکه مضمونی را تشکیل داده است. علاوه براین، براساس نسخه پیشرفته روش آتراید-استرلینگ، با ترکیب و استنتاج از 4 مضمون فراگیر فوق یک مضمون ابر فراگیر «اصلاح ایران با جامع آدمیت» کشف و تفسیر شد. نتایج تحقیق نیز نشان می دهد، با اینکه نام روزنامه، قانون است و قانون خواهی مهمترین مطالبه آن است، ولی شبکه مضامین اصلی به کار گرفته شده در روزنامه حول «جامع آدمیت» شکل گرفته اند؛ و قانون صرفاً یکی از جنبه های مضمونی این جامع است. جامع آدمیت نیز مسیر اصلی پیشنهاد شده برای اصلاح ایران است که ترکیبی از آموزه های اخلاقی و رفتاری با کنش های سیاست ورزانه جهت دار (معطوف به بخشی از حکومت یعنی وزرا) مطابق با «اصول آدمیت» است.
۱۱۹.

مطالعه شیوه بازنمایی کنشگران اجتماعی در اخبار مربوط به حوادث سال (1401) ایران بر اساس نظریه ون لیوون (2008م) (مقایسه شبکه العربیه و الجزیره)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی حوادث سال 1401 ایران العربیه الجزیره ون لیوون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
تحلیل گفتمان انتقادی به رمزگشایی ایدئولوژی های پنهان شده در متن و تحلیل روابط نابرابر حاکم بر رسانه می پردازد. این که خبرگزاری ها چه تکنیک-هایی را علیه گفتمان مخالف بکار می گیرند و کنشگران غیرخودی را چگونه بازنمایی می کنند، از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی است. الگوی تحلیل جامعه - معناشناختی ون لیوون (2008) الگوی مناسبی است که به وسیله آن می توان نحوه بازنمایی کنشگران اجتماعی و نمودهای متنی آن را در متون مختلف از جمله متون مطبوعاتی مورد بررسی قرارداد. این پژوهش با بررسی دو مقاله مرتبط با حوادث سال 1401 ایران از دو خبرگزاری برجسته العربیه و الجزیره، قصد دارد ایدئولوژی صاحبان این خبرگزاری ها و موضع آن ها نسبت به این حوادث را روشن سازد. یافته های پژوهش نشان می دهد خبرگزاری العربیه علی رغم ادعای بی طرفی در انتقال اخبار این جریان، ولی به طور هدفمند و با فعال سازی منفی و ارزش دهی منفی جبهه حاکم، به قطب بندی و غیریت سازی دست زده و از آن ها تصویری خشن و خون ریز ارائه داده است و کنشگران طرف دیگر را با منفعل سازی، ارزش دهی مثبت و نام دهی و هویت دهی، کنشگرانی مظلوم و صاحب حق نشان داده است. خبرگزاری الجزیره بر خلاف العربیه در جریان انتقال این اخبار سعی کرده با کتمان و یا کم رنگ کردن کنشگران جبهه حاکم و ارزش دهی منفی هر دو طرف، سیاست محتاطانه ای پیش بگیرد.
۱۲۰.

تببین ارتباط بین فرهنگ حاشیه نشینی و احساس تعلق به هویت ملی (مورد مطالعه: حاشیه نشینان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی نابرابری اقتصادی نابرابری سیاسی هویت ملی هویت قومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۹
  هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ حاشیه نشینی و هویت ملی با تکیه بر نظریه استعمار داخلی مایکل هکتر است و از لحاظ روش، در زمره پژوهش های کمی قرار دارد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه و با حجم نمونه 330 نفر و با روش نمونه گیری مطبق، جمع آوری شده است. جامعه آماری مردم مناطق حاشیه نشین شهر زنجان می باشند. طبق یافته های پژوهش هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری اقتصادی افزایش یابد، از میزان تعلق به هویت ملی آنان کاسته می شود. همچنین هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی بالا باشد، میزان هویت یابی قومی آنان کاهش می یابد. هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی افزایش می یابد، میزان و ظرفیت خشونت سیاسی در آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به نتایج رگرسیون، احساس نابرابری اقتصادی اثرگذارترین عامل در هویت یابی ملی و قومی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان