فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to provide a phenomenological analysis of psychological distress caused by the loss of the father in female adolescents in Tabriz, Iran.Methods: This phenomenological study was conducted using a qualitative approach. Seven female adolescents who had lost their fathers in childhood due to illness were selected using purposive sampling. The data were collected through semi-structured interviews until data saturation. The interview texts were analyzed using Colaizzi’s method.Results: The findings of the study showed that psychological distress experienced by the girls by the absence of their fathers could be described with three main categories and eleven subcategories. The identified categories were emotional pressures (deprivation of companionship, deprivation of a supporter, mother’s pressure, recalling memories and worries), social pressures (others’ mistakes, hiding, inhibition, and limited relationships), and economic pressures (self-reliance and financial problems).Conclusion: The dimensions of psychological distress experienced by male and female adolescents due to the absence of their fathers or mothers should be considered in psychological assessments and interventions.
نقش هیجانات تحصیلی دانش آموزان و جوّ عاطفی خانواده در پیش بینی پیوند با مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۸
201-218
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هیجانات تحصیلی دانش آموزان و جو عاطفی خانواده در پیش بینی پیوند با مدرسه بود. روش: روش پژوهش حاضر بر اساس هدف (کاربردی)، و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم شهرستان بجستان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 263 نفر که براساس جدول کرجسی مورگان حجم نمونه 152 نفر(79 نفر دانش آموز پسر، 73 نفر دانش آموز دختر) به صورت روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه هیجان تحصیلی(پکران و همکاران، 2005)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده(هیل برن، 1964) و پرسشنامه پیوند با مدرسه(رضایی شریف و همکاران، 1393)، بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هیجان تحصیلی 83/0، جو عاطفی خانواده 87/0 و پیوند با مدرسه 91/0 برآورد گردید یافته ها: یافته ها نشان داد بین هیجان تحصیلی و جو عاطفی خانواده(و مؤلفه های آن) با پیوند با مدرسه دانش آموزان رابطه معناداری وجود داشت. نتایج نیز بیانگر این بود که هیجان های مثبت تحصیلی توانست 35 درصد و هیجان های منفی تحصیلی 29 درصد و جو عاطفی خانواده نیز 25 درصد از تغییرات پیوند با مدرسه در دانش آموزان را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها میتوان نتیجه گرفت که هیجان تحصیلی دانش آموزان و جو عاطفی خانواده میتوانند تغییرات پیوند با مدرسه را پیش بینی کنند.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ابراز وجود کودکان دارای لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تنکابن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
19 - 31
حوزههای تخصصی:
لکنت زبان، اختلالی شایع در دوران کودکی، فراتر از ایجاد چالش های گفتاری، می تواند به طور قابل توجهی بر توانایی کودکان در ابراز وجود و تعاملات اجتماعی تأثیر بگذارد. با توجه به اهمیت مهارت ابراز وجود در رشد سالم روانی و اجتماعی کودکان، شناسایی و به کارگیری مداخلات درمانی مؤثر برای این گروه از کودکان، امری ضروری است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، به عنوان یکی از رویکردهای نوین روان درمانی، با تأکید بر افزایش انعطاف پذیری روانشناختی، پذیرش تجارب درونی ناخواسته و حرکت در جهت ارزش های فردی، پتانسیل قابل توجهی برای بهبود ابراز وجود در این کودکان نشان داده است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود مؤلفه ابراز وجود در کودکانی بود که با چالش لکنت زبان مواجه بودند. این مطالعه با استفاده از یک طرح نیمه آزمایشی شامل پیش آزمون، پس آزمون و یک دوره پیگیری دوماهه، همراه با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل کودکان ۱۰ تا ۱۲ ساله مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهر تنکابن بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اصلی برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد ابراز وجود گمبریل و ریچی بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر مثبت و معناداری بر افزایش سطح ابراز وجود در کودکان گروه آزمایش داشته است (p<0.01).
ارتباط بین والدین هلیکوپتری با نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان: نقش تعدیل گر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
41 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین والدین هلیکوپتری با نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان: نقش تعدیل گر جنسیت انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع نهم، دهم و یازدهم منطقه 2 شهر گرگان در سال 1402 بود که با استفاده از جدول مورگان 320 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های والدین هلیکوپتری پیستلا و همکاران (2020)، نیازهای بنیادین روانشناختی لاگاردیا و همکاران (2000) و رفتارهای جامعه پسند لوئیس پنر (2002) بود. داده های پژوهش با تحلیل رگرسیون چندگانه سلسه مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که والدین هلیکوپتری می تواند، نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند را پیش بینی کند (05/0>p). ضریب تعیین تعدیل شده نشان داد، والدگری هلیکوپتری توانست 23 درصد از واریانس نیازهای بنیادین روانشناختی و 30 درصد رفتارهای جامعه پسند را تبیین کند. همچنین جنسیت در رابطه والدین هلیکوپتری با نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند دختران نقش تعدیل کننده داشت. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت، عوامل مختلفی از جمله جنسیت و والدگری هلیکوپتری بر نیازهای بنیادین روانشناختی و رفتارهای جامعه پسند دختران اثر می گذارند.
The Mediating Role of Body Checking Behavior and Body Image in the Relationship Between Emotional Regulation and Coping Styles with Binge Eating Disorder in Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the mediating role of body checking behavior and body image in the relationship between emotional regulation and coping styles with binge eating disorder. Methods: The research design was a cross-sectional descriptive study of a correlational nature. The target population consisted of all women visiting clinics in Shiraz, and a sample of 200 women was selected using the convenience sampling method. The measurement tools used in this study included the Body Checking and Body Image Questionnaire, the Emotion Regulation Questionnaire, the Coping Styles Questionnaire, and the Binge Eating Disorder Scale. The obtained data were analyzed at both descriptive and inferential levels. In the descriptive section, indices such as mean, standard deviation, minimum, and maximum scores were calculated. At the inferential level, Pearson correlation coefficient and path analysis with structural equation modeling were conducted. Findings: The results indicated that body checking behavior and body image, as mediating variables, create a significant relationship between emotional regulation and coping styles with binge eating disorder. Both emotional regulation and body checking behavior directly and indirectly predicted binge eating disorder. Additionally, coping styles, particularly problem-focused coping, helped reduce binge eating behaviors, whereas emotion-focused and avoidant coping styles had more negative effects on this disorder. Conclusion: These results emphasize that body image and checking behaviors can increase body dissatisfaction and contribute to the persistence of binge eating disorder.
Comparison of the Effectiveness of Mindfulness-Based Therapy and Transactional Analysis on Sexual Function and Sexual Satisfaction in Female Patients with Bipolar Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and transactional analysis on sexual function and sexual satisfaction in female patients with bipolar disorder. Methods: In this study, 20 women with bipolar disorder who referred to the Gyrus Specialty Neurology and Psychiatry Clinic in Tehran from April to August 2022 were selected through purposive sampling and randomly assigned to three groups: mindfulness-based therapy, transactional analysis therapy, and a control group. All participants completed the Female Sexual Function Index (FSFI) by Rosen et al. (2000) and the Sexual Satisfaction Scale by Larson et al. (1998) before and after the intervention. The mindfulness-based therapy group underwent eight 90-to-120-minute sessions held twice a week, while the transactional analysis group received treatment in nine 60-to-120-minute sessions held twice a week. Data were analyzed using descriptive statistics and repeated measures analysis. Findings: The results indicated that both mindfulness-based therapy and transactional analysis therapy had an effect on sexual function and sexual satisfaction in female patients with bipolar disorder. Moreover, a comparison of the effectiveness of the two therapeutic approaches across all dimensions showed that mindfulness-based therapy had a greater impact on sexual function and sexual satisfaction in female patients with bipolar disorder compared to transactional analysis. Conclusion: Therefore, the use of mindfulness-based therapy is recommended in psychology clinics.
بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت بر افسردگی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان اردبیل سال تحصیلی 1404-1403
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
47 - 55
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش اعتیاد به اینترنت بر افسردگی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم اردبیل انجام یافته بود. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش تحقیق حاضر توصیفی می باشد. برای تعیین رابطه ی متغیرها از تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش اموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود. با توجه به آمار ارائه شده توسط اداره آموزش وپرورش شهرستان اردبیل 1865 نفر در این شهرستان مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری تصادفی طبقه ای می باشد. با توجه به حجم جامعه اماری شناسایی شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد حجم نمونه آماری برابر 319 نفر تعیین گردیده بود. ابزار اندازه گیری این پژوهش آزمون اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ(1998)، پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II (1961) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در امار توصیفی از شاخص های فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، واریانس و در آمار استنباطی برای بررسی نحوه توزیع داده ها از آزمون کلوموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی تأثیر اعتیاد به اینترنت بر متغیرهای وابسته از رگرسیون خطی چندگانه و نرم افزار spss 27 استفاده شد. با توجه به نتایج تحلیل شاخص های برازندگی مدل پژوهش، از آنجا که مقادیر آلفای کرونباخ، rho_a و CR در تمامی متغیرها بیشتر از 7/0 و مقدار AVE بیشتر از 5/0 است، پایایی و روایی در داده ها به تأیید رسیدند. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به ضرایب همبستگی بدست آمده برای رابطه اعتیاد به اینترنت و اضطراب (355/0) ، و افسردگی (555/0) می توان نتیجه گرفت که بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی رابطه مستقیم وجود دارد.
پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بر اساس سبک های دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
۱۰۱-۸۷
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی روشی نامناسب برای مقابله با مشکلات عاطفی، تنیدگی، خشم، و ناامیدی است. فراوانی انواع رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانی بیشتر از سایر دوره های زندگی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان بر اساس سبک های دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان ایرانی دختر و پسر 12 تا 18 ساله در سامانه نوشتاری پیشگیری از بحران طی اردیبهشت تا خرداد 1403 بود که از این بین 161 نفر که ملاک های شرکت در پژوهش را دارا بودند به صورت غیرتصادفی و پیاپی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سیاهه خودگزارشی خود آسیب رسانی (کلونسکی و گلن، 2009)، مقیاس شفقت به خود (نف،2003)، پرسشنامه تکانشگری بارات (1959)، مقیاس دلبستگی (هازان و شیور، 1987) بود. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با نرم افزارSPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی و معنادار بود (001.0 < p ، 72/0-r= ) و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معنادار بود (001.0 < p ، 43/0r= ). بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرای اضطرابی و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (001.0 < p ، 55/0r= ). همچنین رابطه بین شفقت به خود و رفتارهای خودآسیب رسان نیز منفی و معنادار بود (001.0 < p ، 61/0-r= ) و بین تکانشگری و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01.0 < p ، 19/0r= ). از سویی نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای سبک دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری می توانند 55 درصد از تغییرات در رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان را به طور معناداری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: سبک دلبستگی ایمن و شفقت به خود به عنوان عوامل محافظتی، و دلبستگی ناایمن و تکانشگری به عنوان عوامل خطر در خودآسیب رسانی نقش دارند. طراحی مداخلات خانواده محور برای تقویت دلبستگی ایمن، آموزش شفقت به خود، و مدیریت تکانشگری پیشنهاد می شود.
Parental Conflict and Adolescent Sleep Problems: The Mediating Role of Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the mediating role of anxiety in the relationship between parental conflict and adolescent sleep problems. Methods: A descriptive correlational design was employed using a sample of 404 adolescents from Pakistan, selected based on the Morgan and Krejcie table. Participants completed standardized questionnaires measuring perceived parental conflict, anxiety symptoms, and sleep disturbances. Data analysis was conducted using SPSS-27 for Pearson correlation analysis and AMOS-21 for Structural Equation Modeling (SEM). The assumptions of normality, linearity, and multicollinearity were confirmed prior to analysis. The SEM approach allowed for testing both direct and indirect pathways within the proposed mediation model. Findings: Results from Pearson correlation indicated significant positive associations between parental conflict and anxiety (r = .51, p < .001), anxiety and sleep problems (r = .55, p < .001), and parental conflict and sleep problems (r = .47, p < .001). The structural model demonstrated good fit indices (χ² = 204.38, df = 84, χ²/df = 2.43, GFI = 0.94, AGFI = 0.91, CFI = 0.96, TLI = 0.95, RMSEA = 0.059). SEM analysis showed that parental conflict significantly predicted anxiety (b = 0.38, p < .001) and sleep problems (b = 0.19, p < .001), while anxiety significantly predicted sleep problems (b = 0.42, p < .001). The indirect effect of parental conflict on sleep problems through anxiety was also significant (b = 0.16, p < .001), confirming the mediating role of anxiety. Conclusion: The findings indicate that anxiety is a significant mediator in the relationship between parental conflict and adolescent sleep disturbances. These results underscore the need for family-based and anxiety-focused interventions to address sleep problems in adolescents exposed to high-conflict home environments.
هنجاریابی مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز و بررسی رابطه آن با تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
121 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراطی گری و خشونت مهمترین چالش بشری در جهان است. هدف پژوهش هنجاریابی مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز و بررسی رابطه آن با تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان بود. روش: روش پژوهش توصیفی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1403 بود. طبق نظر کلاین (2010)، 417 نفر (250 مرد و 167 زن) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. ابزارهای گرد آوری داده ها شامل مقیاس های محقق ساخته افراط گرایی خشونت آمیز و مقیاس تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان بود که در این پژوهش ساخت و هنجاریابی گردید. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون تحلیل گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی با تحلیل مؤلفه های اصلی و روش چرخش واریماکس منجر به استخراج دو عامل تأیید افراط گرایی و تأیید ابزارهای خشونت/ غیرقانونی شد. دو عامل استخراج شده 42/58 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین می کنند. روایی همگرا این مقیاس با مقیاس تأیید خشونت اجتماعی علیه زنان تأیید گردید (01/0P<، 77/0R=). پایایی کل مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز، خرده مقیاس تأیید افراط گرایی و تأیید ابزارهای خشونت/ غیرقانونی به ترتیب 89/0، 90/0، 81/0 بدست آمد. پایایی کل مقیاس به روش بازآزمایی (78/0=R) بود. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که مقیاس افراط گرایی خشونت آمیز یک ابزار معتبر و قابل اعتماد برای استفاده در جامعه ایران است. اغلب افراد دارای نگرش های افراطی خشونت آمیز، گرایش به خشونت اجتماعی علیه زنان دارند. اغلب آنها از خشونت اجتماعی علیه زنان حمایت می کنند و استفاده از روش های خشن و غیرقانونی را مجاز می دانند.
The role of cognitive flexibility and cognitive emotion regulation in predicting social anxiety in university students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Social anxiety disorder is a common problem in the field of mental health, one of its characteristic features is the fear of negative and positive evaluation by others. The purpose of this study was to investigate the role of cognitive flexibility and cognitive emotion regulation in predicting social anxiety of university students.
Method: The research population included all female students from bachelor's degree to doctorate studying in Shahid Beheshti University, and 250 of these students responded to the online questionnaire related to the research. The method of the current research was correlation and multiple regression analysis, and in order to collect data from three cognitive flexibility questionnaires by Dennis et al. (2010), the questionnaire of cognitive emotion regulation strategies of Garnefsky and Kraaij (2006) and the Leibowitz LSAS social anxiety scale (1987) used.
Results: The obtained results showed that the correlation of cognitive flexibility and cognitive emotion regulation with students' social anxiety was significant (0.05). The current study emphasizes that students who have poor emotional flexibility in social and functional situations and use only one method to solve a problem, and on the other hand, due to the high tension of that situation, have limited access to cognitive regulation of emotions.
Conclusions: Finally, these factors can predict social anxiety in them. The results of this finding can be used by psychologists, counselors and other people who are in contact with students to help improve the symptoms of social anxiety in them by using treatments focused on these concepts.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد با معنا درمانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۱۱۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: افسردگی مسئله ای است که باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در دانش آموزان می شود و این مشکلات باعث جلوگیری از رشد استعدادهای آن ها می گردد و همچنین دانش آموزان افسرده معمولاً علاقه به درس و مطالعه ندارند و این امر در عملکرد تحصیلی آن ها تأثیرگذار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد با معنا درمانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان افسرده مقطع دوم متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره دوم متوسطه شهر خمین بودند که به مرکز مشاوره و روان شناختی مدیریت آموزش وپرورش شهر خمین در سال تحصیلی 1401-1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) برای گردآوری داده ها استفاده شد. همچنین از بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد محقق ساخته و پروتکل معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار Spss26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنا درمانی توانستند نمرات دانش آموزان افسرده در سرزندگی تحصیلی را افزایش دهند (01/0>p) و اثربخشی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از معنا درمانی بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد رویکردی مؤثرتر در ارتقا سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان افسرده است و لزوم توجه به این نکته در درمان افسردگی دانش آموزان حائز اهمیت است.
شناسایی فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه مشترک مؤثر در تناسب و تعارض زناشویی: یک مطالعه موردی پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر اساس نظریه های روانکاوی فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه مشترک منبع اصلی جذابیت، تناسب زناشویی و همین طور منشأ تعارضات زوجی هستند. بااین وجود مطالعات انجام شده بر روی این مفاهیم محدود است درحالی که با شناسایی و تحلیل این مکانیسم های ناخودآگاه، زوج درمانگران می توانند به زوجین کمک کنند تا ریشه های تعارضات خود را درک کرده و به سمت روابط سالم تری حرکت کنند. هدف: این پژوهش با هدف شناسایی فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه مشترک مؤثر در تناسب و تعارض زناشویی در قالب یک مطالعه پدیدار شناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. جامعه ی مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل تمام زوج های دارای تعارض زناشویی بود که در طول سال 1403 به مراکز مشاوره و روانشناسی تبریز مراجعه کرده اند. نمونه پژوهش یک زوج بود که به روش هدفمند انتخاب شد. اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بر اساس اصل اشباع جمع آوری شد. داده ها از طریق تحلیل تفسیری پدیدار شناختی (IPA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: فانتزی های ناخودآگاه مشترک زوج در پنج نوع اختصاصی: ترس و اجتناب، قدرت و کنترل، تأیید و پذیرش، محرومیت و ناکامی و سرزنش و ناارزنده سازی خود در مقابل سرزنش و ناارزنده سازی همسر و دفاع های ناخودآگاه مشترک زوج در سه نوع همانندسازی فرافکنانه مکمل، متقابل و همخوان شناسایی شد. همچنین اجتناب از صمیمیت مهم ترین دفاع زوج مورد مطالعه، تشخیص داده شد که به تداوم تعارشان دامن می زد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه زوج منجر به تناسب ناخودآگاه و همین طور ایجاد چرخه معیوب تعارضات در ارتباط آن ها شده بود. این یافته می تواند دریچه ای برای فهم بهتر پیچیدگی های روابط زوجی و غنای زوج درمانی باشد.
اثربخشی پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه بر اساس تجربه زیسته نوجوانان مبتلا به رفتارهای خودآسیب رسان بر تصویر بدنی و سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه مبتنی بر تجربه زیسته بر بهبود تصویر بدنی و سلامت معنوی در نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کارآزمایی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پنج ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 13 تا 17 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود که دارای رفتارهای خودآسیب رسان بودند. 30 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله مبتنی بر پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چندبعدی تصویر بدنی و پرسشنامه سلامت معنوی الیسون و پالوتزین بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل آماری نشان داد که اثر گروه، زمان و تعامل گروه × زمان برای متغیرهای تصویر بدنی و سلامت معنوی معنادار بود (p < 0.001). نتایج آزمون بونفرونی نیز نشان داد که در گروه آزمایش، تفاوت بین پیش آزمون و پس آزمون و نیز پیش آزمون و پیگیری در هر دو متغیر معنادار بوده است (p < 0.001)، در حالی که در گروه کنترل هیچ تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: پروتکل شفقت به خود ذهن آگاه مبتنی بر تجربه زیسته می تواند به طور معناداری موجب بهبود تصویر بدنی و ارتقاء سلامت معنوی در نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان شود و اثرات آن تا پنج ماه پس از مداخله نیز پایدار باقی بماند.
بررسی تأثیر فناوری های دیجیتال بر صمیمیت زناشویی با تأکید بر نظریه مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یک مداخله آموزشی مبتنی بر نظریه مثلث عشق استرنبرگ بر صمیمیت زناشویی در بستر استفاده از فناوری های دیجیتال است. روش شناسی: این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پنج ماهه با گروه کنترل بود. نمونه شامل ۳۰ زن متأهل ساکن تهران بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام ۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش در ده جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش روان شناختی شرکت کرد. ابزار اندازه گیری، مقیاس صمیمیت زناشویی بود و داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در نمرات صمیمیت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (p<0.001). میانگین نمرات گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون افزایش چشمگیری یافت و در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتایج آزمون بونفرونی نیز معناداری تفاوت بین مراحل مختلف را در گروه آزمایش تأیید کرد. نتیجه گیری: مداخله مبتنی بر نظریه استرنبرگ منجر به افزایش معنادار صمیمیت زناشویی و پایداری آن در بلندمدت شد. این نتایج نشان می دهد آموزش های ساختاریافته در حوزه مهارت های ارتباطی دیجیتال و هیجانی می تواند کیفیت روابط زناشویی را در دوران دیجیتال بهبود بخشد.
ارتباط میان استفاده از فضای مجازی با پرخاشگری، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
115 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر استفاده از فضای مجازی بر پرخاشگری، انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول در شهر اهواز انجام شده است. برای گردآوری داده ها از ابزارهای استاندارد شامل مقیاس فضای مجازی (یانگ، 1999) با ۲۰ گویه، مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) با ۲۹ گویه و مقیاس انگیزه پیشرفت (مک اینرنی، 2001) با ۴۳ گویه و پیشرفت تحصیلی استفاده شد. میزان پایایی این ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که به ترتیب 95/0، 89/0و انگیزش پیشرفت تحصیلی در محدوده 67/0 تا 82/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام گرفت. بنابر نتایج میان استفاده از فضای مجازی و مولفه های پرخاشگری رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. به این معنا که با افزایش میزان استفاده از فضای مجازی، احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه در دانش آموزان افزایش می یابد. بیشترین تاثیر فضای مجازی بر مولفه پرخاشگری کلامی(r=0.965) و کمترین متعلق به پرخاشگری جسمانی (r=0.749) بوده است. بین استفاده از فضای مجازی و انگیزه پیشرفت رابطه منفی و معنادار دیده شد. بیشترین تاثیر فضای مجازی بر مولفه علاقه اجتماعی(r=-0.841) و کمترین بر قدرت اجتماعی(r=-0.543) بوده است. میان استفاده از فضای مجازی و پیشرفت تحصیلی (r=-0.521) رابطه منفی و معنادار دیده شد؛ یعنی با افزایش استفاده از فضای مجازی، سطح پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کاهش می یابد.
تدوین برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود بازداری پاسخ و حافظه کاری کودکان پیش دبستانی: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزشی کارکرد های اجرایی و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود بازداری پاسخ و حافظه کاری در کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع مورد منفرد و طرح A-B با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان عادی ۵ تا ۶ ساله شهرستان کرج در سال ۱۴۰۱ تشکیل می دادند که از این جامعه، تعداد سه کودک از طریق نمونهگیری دردسترس و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند. برنامه مداخله ای تدوین شده در ۱۶ جلسه به-صورت انفرادی اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون برو/ نرو جهت ارزیابی بازداری پاسخ و آزمون ان- بک (N- BACK) برای ارزیابی حافظه کاری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نمودار های تحلیل دیداری، ارزیابی محفظه ثبات و روند تغییر، ناهمپوشی داده ها و درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج مبتنی بر تحلیل دیداری و همچنین درصد داده های ناهمپوش (PND) نشان داد که برنامه آموزشی کارکرد های اجرایی بر بهبود بازداری پاسخ و حافظه کاری هر سه آزمودنی اثربخش بوده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی کارکرد های اجرایی را می توان از سنین پیش از دبستان جهت ارتقا سطح این کارکرد ها به کار برد و این برنامه می تواند توسط والدین، معلمان و درمانگران حیطه کودک مورد استفاده قرار گیرد.
مدل پارادایمی برانگیزاننده های فرهنگی و اجتماعی رفتار پرخطر جنسی در نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
61 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و پیامدهای فرهنگی-اجتماعی رفتار پرخطر جنسی در نوجوانان شهر تهران بوده است.
روش: روش مورداستفاده در این پژوهش از نوع کیفی با راهبرد نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 24 نفر از نوجوانان دارای رفتار پرخطر جنسی در شهر تهران بوده که با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از روش مصاحبه عمیق جمع آوری، و به کمک روش کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) تجزیه وتحلیل شده اند.
یافته ها: به طورکلی در فرآیند تجزیه وتحلیل داده ها، 38 مقوله فرعی و 13 مقوله اصلی خلق شد. یافته های کلی حاکی از آن است که فقدان هدف و بیش کنترل گری به عنوان شرایط علّی، مهاجرت، فقر ادراک شده و فضای مجازی به عنوان شرایط زمینه ای، برچسب خوردن و محدودیت های دینی و فرهنگی به عنوان شرایط مداخله گر در بروز رفتار پرخطر جنسی استخراج شدند. جست وجوی مکان امن و خلوت و تلاش برای صمیمت زیاد با دوستان به عنوان راهبردهای به کاررفته شده توسط نوجوانان و نگرانی از گیر افتادن توسط پلیس، ترس از برخوردها و تنبیه های شدید خانواده و نگرانی از افشا نیز به عنوان پیامدهای این نوع رفتارها شناسایی شده اند.
نتیجه گیری: تأثیر متقابل شرایطی مانند مشکلات اقتصادی، مهاجرت، فضای مجازی و محدودیت های دینی و فرهنگی در شکل گیری رفتار پرخطر جنسی در نوجوانان مشخص گردید. لذا پیشنهاد می شود که برای کاهش این رفتارها، اقداماتی در جهت افزایش صمیمیت در خانواده ها و آموزش و ارتقای سواد رسانه ای والدین و نوجوانان انجام شود.
بررسی اثربخشی القای خلق بر کنش های اجرایی و نظریه ذهن دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش در پی بررسی تاثیر حالت های خلقی مختلف ( هم خلق مثبت که شامل شادی و آرامش و هم خلق منفی که شامل ترس و خشم ) بر دو کنش اجرایی سرد (حافظه فعال و بازداری) و کنش اجرایی گرم ( نظریه ذهن) در دانشجویان دختر بود. روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون – پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داد. در این پژوهش از افراد واجد شرایط 75 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه آزمایشی و یک کنترل گمارده شدند (15 نفر برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پاناس؛ آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم و آزمون برو-نرو و n-back و برای بررسی فرضیه های پژوهش نیز از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد القای خلق مثبت میزان عواطف منفی را کاهش و میزان عواطف مثبت را به طور معنی داری افزایش می دهد. همچنین القای خلق مثبت تاثیر معناداری بر کنش های اجرایی مانند بهبود ظرفیت حافظه کاری، بازداری و بهبود عملکرد نظریه ذهن در دانشجویان دختر دارد (05/0P˂). نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که القای خلق مثبت می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود کنش های اجرایی و نظریه ذهن مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این روش در محیط های آموزشی و روان شناختی می تواند به ارتقای عملکرد شناختی و اجتماعی دانشجویان کمک کند.
اثر جنسیت بر مقصرشناسی قربانی قلدری سایبری و قصد یاری رسانی ناظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
83 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تحقیقاتی که با هدف یافتن عوامل مؤثر بر واکنش ناظران به قلدری سایبری انجام شده است، تاکنون تلاش برای یافتن رابطه بین جنسیت قلدر، قربانی و ناظر با واکنش ناظران نتیجه قاطعی در پی نداشته است. هدف این پژوهش بررسی اثر تعاملی بین جنسیت قلدر، قربانی و ناظر قلدری سایبری بر قصد یاری رسانی ناظر و مقصرشناسی قربانی بود. روش: این پژوهش از یک طرح آزمایشی که در آن جنسیت قلدر و قربانی و ناظر در یک سناریوی قلدری سایبری دستکاری می شد، بهره گرفت. جامعه پژوهش دانشجویان مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 در دانشگاه های تهران و هرمزگان بود. نمونه ای متشکل از 601 نفر از طریق آگهی آنلاین در شبکه های اجتماعی وارد پژوهش شدند و از طریق یک پلت فرم آنلاین به مقیاس های پس آزمون شامل قصد یاری رسانی ناظر و مقصرشناسی قربانی پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس سه طرفه و مدل سازی رگرسیون رابطه میانجی با استفاده از نرم افزارهای SPPS و AMOS (0.05=p) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، جنسیت با پویایی پیچیده ای بر مقصرشناسی قربانی و قصد یاری رسانی ناظر تأثیر می گذارد، از جمله اینکه ناظران به قربانیان مؤنث تقصیر بیشتری نسبت می دهند و قصد یاری رسانی کمتری به قربانیان مذکر ابراز می کنند (0.05>p). نتیجه گیری: برای کاهش اثرات منفی قلدری سایبری لحاظ کردن این پیچیدگی ها در طراحی برنامه های پیشگیری و مداخله ضروری است.