ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۲۷۸۱.

مرور نظام مند حوزه های اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئوری انتخاب مداخلات آموزشی-درمانی مدیریت رفتار مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۹
پژوهش حاضر با هدف شناسایی حوزه های اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی در مطالعات گذشته و بر اساس مرور نظام مند انجام شد. جستجوی سوابق پژوهشی با استفاده از پایگاه های الکترونیکی متعدد داخلی، با استفاده از کلیدواژه های: تئوری انتخاب، ویلیام گلسر یا ویلیام گلاسر، واقعیت درمانی، واقعیت درمانی گروهی، مدرسه کیفی یا مدارس کیفی، مدرسه گلسری یا مدارس گلسری، مدیریت راهبرانه، فرزندپروری مسالمت آمیز، فرزندپروری مبتنی بر تئوری انتخاب، تربیت فرزند بر اساس تئوری انتخاب و روانشناسی کنترل درونی انجام شد. محتوای مقالات بعد از استخراج، با چک لیست prisma مورد ارزیابی کیفی قرارگرفته و جهت بررسی داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. پس از جستجو و ارزیابی مطالعات، تحلیل نهایی بر روی 53 پژوهش با 62 متغیر مورد بررسی انجام گرفت. بیشترین پژوهش ها به ترتیب شامل حوزه های مهارت های فردی و اجتماعی با 16پژوهش، روابط بین فردی با 15پژوهش، اختلالات هیجانی-خلقی با 15پژوهش، اختلالات مخرب رفتاری با 10 پژوهش، و حوزه تعلل ورزی با 6 پژوهش بودند. یافته ها نشان داد که حوزه های اثربخش مداخلات آموزشی-درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب در 5 طبقه اختلالات هیجانی-خلقی، اختلالات مخرب رفتاری، تعلل ورزی، روابط بین فردی و مهارت های فردی و اجتماعی جای می گیرند. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان یک جمع بندی به روشن شدن هر چه بیشتر حوزه های اثربخش تئوری انتخاب بر مدیریت رفتار فردی کمک کرده و یک نقشه جامع برای انجام مطالعات به صورت منسجم تر و با کیفیت تر برای پژوهشگران در تحقیقات آتی فراهم آورد. در حقیقت یافته های مطالعه حاضر می تواند یک جمع بندی از مطالعات انجام شده باشد و این طبقات را حاصل تحلیل مجدد داده ها با نگاهی دیگر تلقی کرد.
۲۷۸۲.

مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند: نقش میانجی گر تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایزیافتگی خود فرایند و محتوای خانواده افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند با نقش میانجی گری تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زوجین بدون فرزند ساکن شهرستان گنبدکاووس در سال ۱۴۰۲ بود که از بین آن ها ۱۳۰ زوج (۲۶۰ نفر) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک (BDI-II، بک و همکاران، ۱۹۶۳)، فرایند و محتوای خانواده (FPC، سامانی، ۲۰۰۵) و تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و فریدلندر، ۱۹۹۸) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که در بین زوجین بدون فرزند فرایند و محتوای خانواده به صورت مثبت و معنادار بر تمایزیافتگی خود اثر دارد (001/0>P). در بین زوجین بدون فرزند تمایزیافتگی خود به صورت منفی و معنادار بر افسردگی اثر دارد (001/0>P). همچنین تمایزیافتگی خود در زوجین بدون فرزند اثر فرایند و محتوای خانواده بر افسردگی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (001/0>P)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت، تمایزیافتگی خود با توجه به نقش فرایند و محتوای خانواده می توانند تبیین کننده افسردگی زوجین بدون فرزند باشد.
۲۷۸۳.

اثربخشی آموزش گروهی معنادرمانی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس انسجام انعطاف پذیری روان شناختی نارسایی توجه/ فزون کنشی معنادرمانی مادران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۹
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنادرمانی گروهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت تشکیل دادند که در سال 1401 به مراکز روانشناسی و مشاوره شهر رشت مراجعه نموده بودند. از این جامعه، 32 نفر داوطلب واجد شرایط، به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. آموزش معنادرمانی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) در مورد گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه احساس انسجام (COC) (آنتونووسکی، 1993) بود. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در پس آزمون به طور معنی داری کمتر از پیش آزمون است (01/0P<)، که نشان دهنده اثربخشی درمان بر متغیرهای ذکرشده است. همچنین بین میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت (01/0P<)، که نشان دهنده ماندگاری درمان بود. بنابراین، آموزش معنادرمانی گروهی ممکن است جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی مؤثر باشد.
۲۷۸۴.

اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتقای عزت نفس بهبود کیفیت زندگی شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۸۷
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه مراکز مشاوره وابسته به اداره بهزیستی شهر تنکابن در سال1402 بود. تعداد ۳0 نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 1۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزماش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO-QOL-BREF، 1989) و پرسشنامه عزت نفس (RSE) روزنبرگ (١٩٦٥) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت. براساس یافته های این پژوهش، آموزش شناختی رفتاری می تواند راهکار موثری برای ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه باشد.
۲۷۸۵.

ارتباط ساختاری کمال گرایی بر اضطراب پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی گر هوش معنوی و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب پیشرفت تحصیلی هوش معنوی شادکامی کمال گرایی طلاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۴۰۲
زمینه: اضطراب پیشرفت تحصیلی به عنوان یک مسئله آموزشی همه ابعاد سیستم آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد. این سازه به یک نگرانی جهانی در محیط های آموزشی کنونی تبدیل شده است و در نظام های آموزشی گستره قابل توجهی دارد. مسئله این است روابط متغیرهای مختلفی با اضطراب پیشرفت تحصیلی تأیید شده است. اما روابط متغیرهایی مانند کمال گرایی، هوش معنوی و شادکامی در قالب روابط ساختاری مغفول واقع شده است و در این زمینه شکاف تحقیقاتی عمده ای وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری کمال گرایی با اضطراب پیشرفت تحصیلی براساس نقش واسطه گری هوش معنوی و شادکامی در طلاب شهر باب ل انجام شد. روش: جامعه آماری کلیه طلاب پسر شهر بابل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که تعداد 220 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004)، هوش معنوی (عبداله زاده و همکاران، 1387)، شادکامی (آکسفورد، 1989) و اضطراب پیشرفت تحصیلی (الپرت و هابر، 1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح آماری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل مفهومی برازش قابل قبولی داشته و مورد تأیید قرار گرفت. مطابق با مدل ساختاری پژوهش کمال گرایی، اثر معناداری بر روی هوش معنوی، شادکامی و اضطراب پیشرفت تحصیلی، هوش معنوی و شادکامی بر روی اضطراب پیشرفت تحصیلی داشت. هم چنین هوش معنوی و شادکامی در ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب پیشرفت تحصیلی نقش میانجی داشتند (0/01<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد کرد به منظور کاهش اضطراب پیشرفت تحصیلی طلاب می توان از مداخله هایی که در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار خود نسبت به اضطراب تحصیلی هدایت می کنند، استفاده شود.
۲۷۸۶.

مقایسه اثربخشی درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی بر تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون

کلیدواژه‌ها: پرفشاری خون تاب آوری ذهن آگاهی کیفیت زندگی وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه: استفاده از درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی در ارتقای تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون سودمند به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان گروهی وجودی و درمان گروهی ذهن آگاهی بر تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بیماران مبتلا به بیماری پرفشاری خون مراجعه کننده به بیمارستان آتیه تهران در شش ماهه دوم سال 1401 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و 1 گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1989) بود. پس از اجرای 10 جلسه درمان گروهی وجودی و 10 جلسه درمان گروهی ذهن آگاهی برای گروه های مداخله، داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی حاکی از تفاوت معنادار میانگین های گروه های آزمایش و گواه با یکدیگر و نشان دهنده اثربخشی درمان های وجودی و ذهن آگاهی بر متغیرهای تاب آوری و کیفیت زندگی در گروه های آزمایش بود (01/0>P). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که در جهت افزایش تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون دوره های درمان وجودی و درمان ذهن آگاهی برای این بیماران در کنار درمان های دارویی برگزار شود
۲۷۸۷.

پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکردهای اجرایی تنظیم هیجان رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۵۸
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دانش آموزان دختر متوسطه بر اساس کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و غیرتصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی زارعی و همکاران (1389، RSBQ)، فهرست رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000، BRIEF) و پرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی و کرایج (2006،CERQ ) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی بوده اند (05/0>p) و در مجموع 49 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر جنسی را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان نقش معنی داری در پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی دارند و لزوم توجه به این عوامل برای کاهش رفتارهای پرخطر جنسی در دانش آموزان ضروری به نظر می رسد.
۲۷۸۸.

مروری بر مطالعات ایمنی شناسی عصبی روانی در افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: التهاب عصبی افسردگی ایمنی شناسی عصبی روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
زمینه و هدف: افسردگی وضعیتی است که با رنج شدید و آسیب های عمده در سلامت عمومی، کیفیت زندگی و فعالیت های اجتماعی و شغلی بیمار همراه است که در برخی موارد ممکن است منجر به خودکشی شود. افسردگی یکی از علل ناتوانی در جهان است که بارمراقبت و باراقتصادی بیشماری را به همراه داشته است. بنابراین در نظر گرفتن راه های جدید برای درک ناهمگونی فنوتیپ های بالینی در افسردگی ضرورت دارد. در سال های اخیر مطالعات ایمنی شناسی عصبی روانی در شناسایی نشانگرهای زیستی مرتبط با اختلالات خلقی منجر به یافته هایی در مورد دخالت سیستم ایمنی در علت شناسی و درمان افسردگی شده است. مواد و روش ها: این مقاله مروی، گزارشی باهدف مروری بر مطالعات ایمنی شناسی عصبی روانی در افسردگی ارائه می کند. با توجه به گستردگی تحقیقات علمی در این زمینه صرفاً از مقالات انگلیسی و فارسی با رویکرد ایمنی شناسی عصبی روانی گزارش شده در سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ و در پایگاه های اطلاعات داده PubMed, google scholar و Scopus استفاده شده است. کلمات کلیدی استفاده شده عبارت بودند از: Neuroinflammation، Inflammation، Depression وpsychoneuroimmunology. یافته ها: این مقاله، مرور ادبیات پژوهشی در حوزه ایمنی شناسی عصبی روانی افسردگی را در سه سطح ۱-التهاب و افسردگی، ۲-مسیرهای ایمنی شناسی در افسردگی و ۳- مداخلات مبتنی بر ایمنی شناسی عصبی روانی در افسردگی بررسی کرد. نتیجه گیری: مطالعات ایمنی شناسی عصبی روانی افسردگی یا مطالعه ارتباط متقابل بین سیستم های عصبی، ایمنی و غدد درون ریز به طور گسترده ای شکاف علمی و پژوهشی در خصوص رابطه بین افسردگی و سیستم ایمنی را برطرف می کند. به دلیل اثربخشی و مقرون به صرفه بودن نسبی مداخلات روانی اجتماعی برای درمان بیماری های مزمن، مداخلات روانی اجتماعی ممکن است یک راهبردمناسب برای کاهش بار بیماری و بهبود سلامت انسان باشد.
۲۷۸۹.

نقش میانجی رفتارهای ارتقا دهنده ی سلامت در رابطه ی بین راهبردهای مقابله ای و اضطراب سلامت در پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مقابله ای رفتارهای ارتقادهنده سلامت اضطراب سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای مقابله ای و اضطراب سلامت در پاندمی کووید-19 با در نظر گرفتن نقش میانجی رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت بود. مواد و روش ها: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود و جامعه آماری آن را بزرگسالان 18 سال به بالا تشکیل دادند که از بین آنان تعداد 207 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه اضطراب سلامت سالکوسکیس و وارویک (2002)، پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت والکر و همکاران (1995) و چک لیست راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1985) گردآوری شد و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL 8.80 استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار با رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت رابطه ی مثبت و معنادار (001/0 >P) و بین رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت با اضطراب سلامت رابطه ی منفی و معنادار (05/0>P) وجود داشت. به علاوه، بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار با اضطراب سلامت رابطه ی منفی و بین راهبردهای مقابله ای هیجان مدار با اضطراب سلامت رابطه ی مثبت وجود داشت؛ اما از نظر آماری معنادار نبود (05/0<P) نتایج بررسی مدل تحلیل مسیر نشان داد مدل اولیه پژوهش معنادار نبوده و پس از حذف مسیرهای غیرمعنادار و اصلاح آن، مدل نهایی با نقش میانجی رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد راهبردهای مقابله ای از طریق تأثیر بر رفتارهای ارتقادهنده ی سلامت، در اضطراب سلامت نقش دارند و آن را پیش بینی می کنند.
۲۷۹۰.

مقایسه نظام ارزشی معلمان و مدیران مقطع متوسطه دوم شهرستان گتوند و رابطه آن با سازگاری شغلی و چابکی سازمانی

کلیدواژه‌ها: نظام ارزشی مدیران سازگاری شغلی چابکی سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۸
ارزش ها اساسی ترین عنصر نظام اجتماعی هستند که با هدایت و کنترل آنها می توان جامعه را به سوی تعالی سوق داد هدف این پژوهش، مقایسه نظام ارزشی معلمان و مدیران مقطع متوسطه دوم شهرستان گتوند و رابطه آن با سازگاری شغلی و چابکی سازمانی می باشد. این پژوهش با توجه به هدف تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی و ازجنبه روش پژوهش، از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل معلمان و مدیران مقطع متوسطه دوم شهرستان گتوند به تعداد 126 معلم و 19 مدیر می باشد. در این تحقیق از سه ابزار اندازه گیری، پرسشنامه نظام ارزشی والپورت (1999)، چابکی سازمانی شریفی، ژانگ  (2000) و سازگاری شغلی دیویس، لافکوایست (2009) استفاده شد. از تکنیک های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد که عمده ترین اختلاف در ترتیب ارزش ها مربوط به ارزش سیاسی و ارزش اجتماعی می باشد و سایر ارزش ها در نظام ارزشی مدیران و معلمان از ترتیب همانندی برخوردار است. همچنین بین ابعاد نظام ارزشی مدیران و معلّمان مقطع متوسطه دوم شهرستان گتوند، تفاوت وجود دارد. نهایتا یافته های تحقیق حاکی از این بود که بین نظام ارزشی مدیران و معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان گتوند با سازگاری شغلی و چابکی سازمانی رابطه وجود دارد. نتایج این تحقیق بیان کننده آن است که اگر اداره آموزش و پرورش شهرستان گتوند می خواهد سازگاری شغلی و چابکی سازمانی در مدارس مقطع متوسطه دوم شهرستان گتوند را بهبود بخشد باید به نظام ارزشی مدیران و معلمان و مولفه های آن و همچنین تجانس نظام ارزشی مدیران با معلّمان اهمیت دهد
۲۷۹۱.

مداخلات قلدری: مرور نظام مند پژوهش های ایران

کلیدواژه‌ها: قلدری قربانی شدن مرور نظام مند مرور سیستماتیک قلدری سایبری قلدری کردن دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
زمینه: قلدری، مسأله ای فراگیر و جدی در حوزه سلامت روانی-اجتماعی است که گروه های سنی مختلف در فرهنگ های گوناگون را تحت تأثیر قرار می دهد. تاکنون مداخلات گوناگونی برای مقابله با این آسیب اجتماعی ارائه شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، مرور نظام مند مداخلات قلدری و قربانی شدن سنتی و سایبری در جمعیت عمومی ایران بود. روش: در یک مطالعه مروری نظام مند بر اساس دستورالعمل پریزما، پژوهش های کارآزمایی بالینی منتشر شده در حوزه قلدری در پایگاه های اطلاعاتی آنلاین (Magiran, Noormags, SID) در طی سال های 1382 تا 1403 با استفاده از ترکیب کلیدواژه های "قلدری" یا "زورگویی" یا "آزارگری" و "قلدری سایبری" یا "قلدری سنتی" یا "مزاحمت سایبری" مورد جستجو قرار گرفتند. از مجموع 403 مقاله منتشر شده، 90 مطالعه بر اساس معیارهای ورود در مقوله های ویژگی های کلی، ویژگی های گروه نمونه، دوره پیگیری، طرح پژوهش، پیامد و نوع مداخلات استخراج شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمرکز عمده مداخلات بر قلدری سنتی بوده است و مداخلات قلدری یا قربانی شدن سایبری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بعلاوه، مشخص شد که کلیه مداخلات به صورت مقطعی و با محوریت داده ها یا گزارش های خودسنجی انجام شده است. همچنین، بیشتر مداخلات در گروه سنی نوجوانان که غالباً دانش آموزان دوره متوسطه بودند، صورت گرفته است. علاوه بر این، ارزیابی نوع مداخلات حاکی از این بود که آموزش مهارت های زندگی و مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان، رایجترین و پرکاربردترین مداخلات مرتبط با قلدری در گروه های سنی مختلف بودند. نتیجه گیری: به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر ضرورت انجام مطالعات طولی، توجه به طراحی برنامه های پیشگیری از قلدری (به ویژه قلدری و قربانی شدن سایبری) در گروه دانشجویان و کودکان خردسال و در بافت های متنوع (از جمله محیط های شغلی) و نیز توجه به سایر روش های جمع آوری داده را به منظور درک دقیق تر پدیده قلدری و مقابله کارآمد با آن مورد تأکید قرار می دهند.
۲۷۹۲.

رابطه مدت زمان استفاده از صفحات نمایش الکترونیکی و مشکلات روانشناختی - رفتاری در نوجوانان: یک مطالعه مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدت زمان استفاده از صفحات نمایش نشانه های رفتاری جنبه های روانشناختی نوجوانان مطالعه مروری سیستماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
باوجود مزایای فناوری های دیجیتال، نگرانی های زیادی در مورد میزان استفاده از آنها، به ویژه برای نوجوانان وجود دارد. نکته مهم این است که صرف نظر از محتوا، مدت زمانی که نوجوانان، در معرض صفحات نمایش قرار دارند، می تواند مشکلات و اختلالات روانشناختی- رفتاری بسیاری را به همراه داشته باشد. از آنجایی که ادبیات پژوهشی غنی در مورد این مفهوم در کشور، وجود نداشت، بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیرات اسکرین تایم بر ابعاد مختلف سلامت روان نوجوانان و مشکلات و اختلالات ایجاد شده یا تشدید شده توسط آن است. روش مطالعه، مروری نظام مند بود و منابع و پژوهش های مرتبط از سال 2000 تا 2023 با استفاده از پایگاه های مختلف گوگل اسکالر، سیج، وایلی، اشپرینگر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، تیلور و فرانسیس استخراج گردید (102 منبع). آن دسته از منابع که منطبق با ملاک های پژوهش و کلیدواژه های اصلی پژوهش بودند (رابطه اسکرین تایم و مشکلات روانشناختی و رفتاری در نوجوانان را مورد بررسی قرار داده بودند)، وارد مطالعه شده (49 منبع) و منابع نامرتبط (53 منبع)کنار گذاشته شدند. مطالعات، به طور انتقادی برای داده های مربوط به نحوه تأثیر صفحات نمایش الکترونیکی بر روی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف نشان می دهند که میزان استفاده از صفحات نمایش، یک پیش بینی کننده قوی برای بروز یا تشدید مشکلات و اختلالات روانشناختی – رفتاری در نوجوانان (از جمله اختلالات خلقی، افکار خودکشی، وسواس، تعاملات اجتماعی مختل، نقص توجه و تمرکز، مشکلات تحصیلی و یادگیری) هستند. نتایج این مطالعه، برای مدیران مدارس، مسئولان سلامت و بهداشت و هم چنین سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.
۲۷۹۳.

بررسی رابطه خودآگاهی با عزت نفس و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر گرگان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی عزت نفس مسئولیت پذیری دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳
هدف این پژوهش بررسی رابطه خودآگاهی با عزت نفس و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه در رده سنی 15-13 سال شهر گرگان بود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و نوع پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 220 دانش آموز دبیرستان نمونه دولتی دوره اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود؛ که با روش تصادفی خوشه ای 136 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های خودآگاهی فنیگستین و همکاران (1975) عزت نفس کو پر اسمیت (1967) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1992) در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین خودآگاهی با عزت نفس و مسئولیت پذیری در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر گرگان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین عزت نفس و مسئولیت پذیری نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد که سطح بالای خودآگاهی با سطوح بالای عزت و مسئولیت پذیری رابطه مستقیم دارد. ازاین رو پیشنهاد می شود که آموزش مهارت خودآگاهی یا خودشناسی برای نوجوانان بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
۲۷۹۴.

اثربخشی آموزش ایمن سازی تربیتی- اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی بر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهر کوهدشت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایمن سازی تربیتی - اجتماعی آموزه های قرآنی تجارب مثبت در مدرسه تاب آوری تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش برنامه ایمن سازی تربیتی- اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی بر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهر کوهدشت انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر کوهدشت در سال 1402-1401 بود. نمونه پژوهشی شامل 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به مشارکت داوطلبانه شرکت کنندگان انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای آموزش ایمن سازی تربیتی- اجتماعی مبتنی بر آموزه های قرآنی را دریافت کردند و در این فاصله گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجارب مثبت در مدرسه فیورلانگ و همکاران (2013) و پرسشنامه تاب آوری ساموئلز (2004) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و کنترل ازنظر تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). با توجه به یافته ها می توان گفت آموزش ایمن سازی تربیتی-اجتماعی با تأکید بر آموزه های قرآنی به منزله یک روش مداخله ای مفید، جهت ارتقاء تجارب مثبت در مدرسه و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول بکار گرفته شود.
۲۷۹۵.

مقایسه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران هایپرهیدروزیس و همتایان عادی

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان تاب آوری بیماران هایپرهیدروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴
هایپرهیدروزیس یا تعریق بیش ازحد و غیرطبیعی، وضعیتی است که عرق کردن به طور غیرطبیعی افزایش یافته است. این افزایش میزان تعریق تا حدی است که بیش از مقدار موردنیاز برای تنظیم دمای بدن است. این بیماری می تواند کیفیت زندگی فرد مبتلا را از جهات مختلف کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران مبتلابه هایپرهیدروزیس و همتایان عادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعه کنندگان به دو کلینیک زیبایی شهر تبریز جهت درمان پرتعریقی است همتایان عادی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (conner & Davidson, 2003) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (gross & john, 2003) است. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد و با نرم افزار spss-21 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که بین تنظیم هیجان در بیماران هایپرهیدروزیس در مقایسه با همتایان عادی و همچنین تاب آوری آنان تفاوت معنادار وجود دارد؛ بنابراین نتیجه گرفته شد که دو مؤلفه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران مبتلابه هایپرهیدروزیس در مقایسه با افراد عادی ضعیف تر است.
۲۷۹۶.

اثربخشی درمان متمرکز برخودشفقتی بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت درمانی متمرکز بر خود افسردگی فشار مراقبتی ناگویی هیجانی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شفقت درمانی متمرکز بر خود بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران در شهر اراک طی ماه های بهمن ۱۴۰۲ تا مرداد ۱۴۰۳ بود. تعداد ۳۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک ، مقیاس فشار مراقبتی زاریت ، و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو بود. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت مداخله شفقت درمانی متمرکز بر خود قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها نشان داد که مداخله شفقت درمانی به طور معناداری باعث کاهش افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج نشان دهنده اثربخشی این روش درمانی در بهبود وضعیت روان شناختی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر است.
۲۷۹۷.

تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی دروس معارف اسلامی دانشجویان دانشکده علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رویکرد یادگیری تلفیقی فناوری آموزشی انگیزش پیشرفت تحصیلی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۶۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی دروس معارف اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه اراک بود. روش ها: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 403-1402 تشکیل دادند. از بین جامعه فوق 30 نفر از دانشجویان کارشناسی که درس انقلاب اسلامی را در نیمسال اول سال تحصیلی اخذ کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت یک ترم تحصیلی از رویکرد یادگیری تلفیقی و گروه کنترل از روش متداول بهره مند شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های انگیزش پیشرفت تحصیلی مک اینرنی و سینکلایر (1992) و درگیری تحصیلی ریو ( 2013) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر های انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت تلفیق هدفمند رویکردهای مبتنی بر فناوری در برنامه درس معارف از جمله درس انقلاب اسلامی می تواند باعث افزایش انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی دانشجویان شود.
۲۷۹۸.

طراحی الگوی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کارراهه شغلی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی طراحی الگو مطالعه کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
زمینه و هدف: تنظیم و پیشبرد کارراهه یک اقدام دوجانبه و مستلزم تعامل همه جانبه و پویای عضو هیئت علمی و دانشگاه است. موفقیت در این زمینه می تواند آثار زیادی در زندگی فردی و سازمانی اعضای هیئت علمی داشته باشد.. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی کارراهه بیرونی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بود. روش کار: به منظور نیل به این هدف، از رویکرد کیفی و از روشتحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه پژوهش اساتید دانشگاه ارومیه در سال 1398 که دارای سوابق علمی و اجرایی و همچنین آشنایی به حوزه علوم رفتاری و مدیریت بودند انتخاب و براساس اشباع نظری داده ها، تعداد 23 نفر در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد، داده های بدست آمده از مصاحبه ها به کمک نرم افزار کیفی(Maxquda18) و در قالب کدهای باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: پس از بررسی و تحلیل کدهای مصاحبه در دو قالب کد باز و محوری، 33 کد باز و 5 کد محوری استخراج گردید که بعنوان ابعاد و مولفه های اصلی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی شناسایی شد و مدل مطلوب کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی ارائه گردید. 5 مولفه اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی عبارتند از شایستگیهای بین فردی و تحول آفرین، توسعه برون سازمانی پژوهش، ارتباط با صنعت، مراودات و همکاریهای علمی، ارتباط با اجتماع که این 5 مؤلفه بعنوان ابعاد اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از این است که کارراهه شغلی می تواند در زندگی فردی و اجتماعی اعضای هیئت علمی تحولات زیادی را ایجاد نماید و انگیزه ها و استعدادها و توانمندیهای فردی اعضای هیات علمی را در راستای مسئولیتها و وظایف شغلی آن ها همسو سازد و همچنین به کسب هویت دانشگاهی و برنامه ریزی رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی منجر شود.
۲۷۹۹.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر عدم تحمل ابهام، ناگویی خلقی و اضطراب در افراد مبتلابه سو مصرف مواد مخدر

کلیدواژه‌ها: سو مصرف مواد درمان شناختی رفتاری عدم تحمل ابهام ناگویی خلقی اضطراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۵۰
پیش زمینه و هدف: سو مصرف مواد یک بیماری جسمی، روانی و اجتماعی است که باعث تغییر در عملکرد طبیعی مغز می شود و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر عدم تحمل ابهام، ناگویی خلقی و اضطراب در افراد مبتلا سو مصرف مواد مخدر انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود که همراه با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه افرادی بود که در سال 1402 به مرکز ترک اعتیاد سلامت شهرستان جهرم مراجعه کرده و درحال درمان بودند. تعداد 40 نفر به عنوان نمونه از این جامعه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 20 نفر) تقسیم شدند. دو گروه پیش و پس از مداخله به پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (MSTAT-II)، پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو (TAS-20) و مقیاس اضطراب لاویبوند (DASS-21) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر متغیرهای تحمل ابهام (001/0=P)، دشواری در تشخیص احساسات (001/0=P)، جهت گیری خارجی (003/0=P) و اضطراب (001/0=P)، در مرحله پس آزمون تأثیر معنادار دارد. طبق این نتایج درمان شناختی رفتاری به طور معناداری باعث کاهش عدم تحمل ابهام، ناگویی خلقی و اضطراب شرکت کنندگان گروه آزمایش شد (001/0< p). نتیجه گیری: بنابراین می توان از روش درمان شناختی رفتاری در جهت کاهش اختلالات روان شناختی و درنتیجه افزایش سلامت روان شناختی افراد دچار سو مصرف مواد بهره برد.
۲۸۰۰.

اثربخشی رویکرد روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر افسردگی افراد مبتلابه اختلالات تجزیه ای

کلیدواژه‌ها: اختلالات تجزیه ای رویکرد روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) تجارب تجزیه ای پروپرانولول دارونما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۵۱
پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و باهدف بررسی اثربخشی رویکرد روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر افسردگی افراد مبتلابه اختلالات تجزیه ای می باشد که با تجویز پروپرانولول یا دارونما یک بار در هفته به مدت شش هفته متوالی در کاهش علائم MDE بین افراد مبتلابه PTSD با یا بدون علائم تجزیه ای بالا می باشد. برای این کار، یک کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده را روی 66 بزرگ سال با تشخیص طولانی مدت PTSD انجام شد و ماژول SCID PTSD، فهرست چک (PCL-S)، پرسشنامه افسردگی بک II و مقیاس تجربیات تجزیه ای را اندازه گیری شد. بیماران با و بدون تجربه تجزیه پذیری بالا، بهبود قابل توجهی در نمرات PCL-S خود در طی 6 جلسه درمانی داشتند و نمرات PCL-S در تمام بیماران در طول دوره پس از درمان کاهش یافت. بااین حال، هیچ ارتباطی بین وجود یا عدم وجود تجربیات تجزیه ای بالا و هیچ اثر خاص درمان پروپرانولول وجود نداشت. ما همان نتایج را برای علائم اپیزود افسردگی ماژور ((MDE پیدا کردیم. جالب توجه است، بیمارانی که قبل از درمان دارای تجربیات تجزیه ای بالابودند، پس از 6 جلسه درمانی، بهبود بسیار قابل توجهی در امتیازات DES خود نشان دادند و بیماران این بهبود را 3 ماه پس از درمان حفظ کردند. رویکرد روان پویشی فشرده و کوتاه مدت روشی مؤثر برای درمان علائم تجزیه ای در بیماران است و بهبود این علائم تجزیه ای با کاهش شدت افسردگی همراه بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان