فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشکلات سلامت روان در میان جوانان یک نگرانی رو به رشد بهداشت عمومی است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی پارادوکس درمانی با درمان شناختی رفتاری بر انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم بیماری پانیک بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلابه اختلال پانیک مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در فاصله زمانی مهر تا دی ماه 1402 بودند. 45 نفر از بیماران مبتلابه اختلال پانیک به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انسجام درونی ارقبایی و همکاران 1392 (ISQ)، سیاهه روان شناختی قدرت ایگو استروم و همکاران 1397 (PIES) و مقیاس شدت اختلال پانیک شی یر و همکاران 1997 (PDSS) بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه درمان شناختی رفتاری و 6 جلسه 60 دقیقه ای پارادوکس درمانی قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در متغیرهای انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم پانیک تفاوت معنی داری وجود دارد که نشان دهنده تأثیر درمان شناختی رفتاری و پارادوکس درمانی است. پارادوکس درمانی در افزایش انسجام درونی، قدرت ایگو و در کاهش علائم بیماری پانیک نسبت به درمان شناختی رفتاری موثرتر بود. براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که این نوع درمان به عنوان درمان روان شناختی در جهت توانمندسازی روان شناختی و افزایش انسجام درونی و کاهش علائم پانیک بیماران مبتلابه اختلال پانیک در کلینیک ها و مراکز روان شناختی موردتوجه قرار گیرد.
تأثیر بار شناختی برونزاد بر هزینه تکلیف و خودکارآمدی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
57 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر بار شناختی برونزاد بر هزینه تکلیف درونی و خودکارآمدی در دانشجویان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و جامعه آماری شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. از این جامعه، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بار شناختی (کلپش و همکاران، 2017)، پرسشنامه ی هزینه تکلیف (فلاک و همکاران، 2015) و زیر مقیاس خودکارآمدی پرسشنامه MSLQ (پنتریچ و همکاران، 1991) بوده و از اثر ناسیالی متن جهت القاء بار شناختی برونزاد استفاده شد. در مرحله پیش آزمون، متنی یکسانی جهت مطالعه به دو گروه کنترل و آزمایش داده شد که به لحاظ روانی و سیالی همسان بودند. سپس هر دو گروه به پرسشنامه ی هزینه تکلیف و خودکارآمدی پاسخ دادند. در پس آزمون هم روش به همین صورت بود با این تفاوت که متن گروه آزمایش به لحاظ سیالی، دستکاری شد تا خوانایی کمتری داشته باشد. داده های پژوهش با روش مانکوا تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد القاء بار شناختی برونزاد در قالب اثر سیالی، تأثیر معناداری بر هزینه ی درونی تکلیف و خودکارآمدی دارد (01/0> P). از این رو می توان گفت بار شناختی برونزاد با القاء هزینه ی بیشتر، بر خودکارآمدی دانشجویان اثر می گذارد.
ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی بود. روش: روش پژوهش آمیخته- اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) بود. جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران به تعداد 2189 نفر در سال 1402 بود که با فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 327 نفر تعیین و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مرزگستری دانشگاهی، پرسشنامه توانایی نوآوری و پرسشنامه بازآفرینی شغلی گردآوری شد. تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، مرزگستری به میزان 344/0 و بازآفرینی شغلی به میزان 388/0 بر توانایی نوآوری تأثیر مثبت و معنادار دارد، مرزگستری به میزان 425/0 بر بازآفرینی شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین اثر غیرمستقیم مرزگستری بر توانایی نوآوری به واسطه بازآفرینی شغلی 165/0 است. نتیجه گیری: نتیجه نهایی پژوهش عبارت است از این که به منظور بهبود توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی باید توسعه مرزگستری دانشگاهی مورد توجه مدیران دانشگاهی و بازآفرینی شغلی مورد توجه اعضای هیأت علمی قرار گیرد.
اثربخشی هنردرمانی متمرکز بر شفقت بر سرمایه روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هنردرمانی متمرکز بر شفقت بر سرمایه روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان دختر بدسرپرست و بی سرپرست بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر بدسرپرست و بی سرپرست بوشهر در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه سرمایه های روان شناختی (PCQ، لوتانز و آولیو، 2007) و مقیاس نشخوار خشم (ARS، سوخودولسکی و همکاران، 2001) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (۰۱/0>p)، میان پس آزمون گروه آزمایش و کنترل در سرمایه های روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوشبینی) و نشخوار خشم (پس فکرهای خشم، افکار انتقام، خاطره های خشم و شناختن علت ها) وجود داشت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هنردرمانی متمرکز بر شفقت از روش های اثربخش در بهبود سرمایه های روان شناختی و نشخوار خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست است.
رابطه کفایت مندی اجتماعی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان: مدل یابی میانجیگری نظم بخشی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
147 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف: در رویکردهای کارآمد درباره چالش های سلامت روانی نوجوانان بر فهمِ عمیقِ عللِ مراقبت گرِ تحول بهینه، بهزیستی و بالندگیِ نوجوانان، تاکید می شود. بر این اساس، در این پژوهش، محققان با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی نوجوانان از طریقِ کفایت مندی اجتماعی آنها بر نقش میانجیگرِ نظم بخشی هیجانی، اصرار ورزیدند. روش: در این پژوهش هبستگی، 449 نوجوان (251 دختر و 198 پسر) در بازه سنی 14 تا 17 سال، که با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند، به مقیاس اضطراب اجتماعیِ نوجوانان (پاکلک، 2004)، پرسشنامه شایستگی اجتماعی (ژو و ای، 2012) و پرسشنامه نظم بخشی هیجانی (گراس و جان، 2003) پاسخ دادند. به منظور آزمون مدل علّی میانجیگری نسبی، از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مفروض میانجیگری نظم بخشی هیجانی در رابطه کفایت مندی اجتماعی با اضطراب اجتماعی در نوجوانان، با داده ها برازش مطلوبی داشت. در مدل پیشنهادی، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها از نظر آماری، معنادار بودند و 50 درصد از واریانس نمرات اضطراب اجتماعی از طریق کفایت مندی اجتماعی و نظم بخشی هیجانی، تبیین شد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج نشان داد که کفایت مندی اجتماعی به مثابه یک خصیصه بسیط با شمول همزمان وجوه و قلمروهایِ چندگانه شناختی، هیجانی، انگیزشی و رفتاری، از نوجوانان در برابرِ مشکلات درونی سازِ آسیب روانی مانند اضطراب اجتماعی، مراقبت می کند.
The effect of rumination on cognitive performance and sports performance with the mediation of sleep quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to examine the impact of rumination on both cognitive and sports performance, with sleep quality serving as a mediating factor.Methods: The research was practical in purpose and employed a structural equation correlation design, conducted in a field setting. The statistical population consisted of all student athletes who participated in the table tennis tournaments in Khorasan in 2022, totaling 97 individuals. Sampling was performed using a census method, with 80 participants consenting to engage in the study. Data were collected using the rumination questionnaires developed by Nolen-Hoeksema and Morrow (1991), a sports performance scale by Charbonneau et al. (2001), a cognitive performance assessment by Folstein et al. (1975), and the Pittsburgh Sleep Quality Index (1989). For data analysis, Pearson's correlation coefficient and path analysis modeling were utilized. Results: The findings indicated that rumination has a direct influence on both cognitive and sports performance (P=0.01). Furthermore, rumination significantly affects these performances indirectly through the mediation of sleep quality (P=0.01) among student athletes. Conclusion: Based on the results of this study, rumination is correlated with cognitive and sports performance both directly and indirectly via sleep quality. It is recommended to engage a sports psychologist to conduct educational workshops on rumination management and to monitor and regulate the sleep patterns of student athletes.
The effectiveness of mindfulness training on psychological distress and pessimism in girls with previous child abuse experience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to determine the effectiveness of mindfulness training in reducing psychological distress and pessimism in girls who have abuse experience in childhood.
Methods: The study was semi-experimental with a pretest-posttest method and a control group. The present study population included all senior high school girls in the 8th district of Tehran with child abuse experience. A total of 30 participants were selected using the convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (15 participants in the experimental group and the other 15 participants in the control group). In order to collect the sample group, Girls with a history of abuse were invited to participate in the study. Among the girls who participated and volunteered, those who had a high harassment score (scores above 75), were selected as the sample group. Kessler Life Orientation and Psychological Distress Questionnaires were performed as a pre-test, and the experimental group received mindfulness treatment in 8 sessions, 60 minutes each, then the questionnaires mentioned as post-tests in both groups performed. Data were analyzed by analysis of covariance.
Results: The results showed that there was a significant difference between psychological distress and pessimism in the experimental group and the control group.
Conclusion: The results also showed the effect of mindfulness training as one of the supportive methods in reducing the psychological distress and pessimism of girls with child abuse experience.
روایی تشخیصی «روش ارزیابی شدلر- وستن» در نمونه غیربالینی صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی روایی تشخیصی ابزارهای مختلف جهت شناسایی مبتلایان به اختلال های شخصیتی اهمیت زیادی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه تعیین روایی تشخیصی روش ارزیابی شدلر- وستن در نمونه غیربالینی صنعت نفت ایران بود. روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کمّی بود. جامعه پژوهش کارکنان صنعت نفت متقاضی تصدی پست های مدیریتی در سال 1402 بودند که تعداد 400 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با روش ارزیابی شدلر- وستن (SWAP-200) گردآوری و برای تعیین روایی تشخیصی از سه روش فاصله اطمینان، ضریب حساسیت و ضریب وضوح گرایی در نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر 12 مقیاس روش ارزیابی شدلر- وستن شامل پارانوئید، اسکیزوئید، اسکیزوتایپال، ضداجتماعی، مرزی، هیستریانیک، نارسیستیک، اجتنابی، وابسته، وسواسی، افسرده و منفعل- پرخاشگر به دلیل داشتن فاصله اطمینان بیشتر از 2 انحراف معیار دارای روایی تشخیصی مناسبی بود. همچنین، 9 مقیاس پارانوئید، اسکیزوئید، ضداجتماعی، هیستریانیک، نارسیستیک، اجتنابی، وابسته، وسواسی و منفعل- پرخاشگر به دلیل داشتن ضریب حساسیت و ضریب وضوح گرایی به ترتیب بالاتر از 90/0 و 70/0 حاکی از روایی تشخیصی مناسب بودند، اما مقیاس اسکیزوتایپال به دلیل ضریب حساسیت 21/0 و ضریب وضوح گرایی 80/0، مقیاس مرزی به دلیل ضریب حساسیت 35/0 و ضریب وضوح گرایی 70/0 و مقیاس افسرده به دلیل ضریب وضوح گرایی 57/0 و ضریب حساسیت 65/0 حاکی از روایی تشخیصی نامناسب بود. نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران اختلال های شخصیتی می توانند از روش ارزیابی شدلر- وستن به عنوان یک ابزار دارای روایی تشخیصی مناسب استفاده نمایند.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از کلیه دانش آموزان دختر، مقطع متوسطه اول و دوم دبیرستان های غیر انتفاعی پاکان بود. که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مسئولیت پذیری لوئیس(2001)، پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999)، شادکامی آکسفورد هیلز و آرگایل(2002) و خلاصه طرح مشاوره گروهی واقعیت درمانی برگرفته از شفیع آبادی و ناصری (1398) بود. روش آماری، پژوهش حاضر آزمون آنالیز کوواریانس بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 26 تحلیل گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر، اثر بخش است. در همین راستا مدارس و مراکز مشاوره در آموزش و پرورش می توانند، با آموزش واقعیت درمانی گروهی در جهت بهبود مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر، نقش برجسته ای ایفا کنند
اثربخشی توانبخشی شناختی بر هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
237 - 210
حوزههای تخصصی:
دشواری در هیجان های تحصیلی مطلوب و اشتیاق تحصیلی کاهش یافته در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص، چالش متداولی هستند که نیاز به توجه فزاینده ای دارند و پژوهش درباره راه حل های مؤثر، ضرورتی انکار ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (هفتم تا نهم) مراجعه کننده به مرکز تخصصی وابسته به آموزش و پرورش شهر رشت در سال تحصیلی 1403 تا 1402 بود. از بین جامعه ی آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب و به عنوان پیش آزمون پرسشنامه های هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004) را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای یک دو بار در هفته تحت توانبخشی شناختی (کاپیتان لاگ، 2020) قرار گرفتند درحالی که در مورد گروه گواه مداخله ای اجرا نشد؛ سپس هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد توانبخشی شناختی بر بهبود هیجان های مثبت تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص موثر است (01/0P<). همینطور، توانبخشی شناختی بر کاهش هیجان های منفی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص موثر است (01/0P<). همچنین، توانبخشی شناختی بر بهبود اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص موثر است (01/0P<). این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهم مداخله توانبخشی شناختی در زمینه بهبود هیجان های تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص را نمایان می سازد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر ادراک تعاملات اجتماعی و عشق ورزی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۱۸-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر ادراک تعاملات اجتماعی و عشق ورزی در دانشجویان متأهل انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال 1403 بودند. حجم نمونه مورد نیاز برای هر گروه 15 نفر و مجموعاً 30 نفر از افراد متاهل تعیین شد (30=n)؛ ابتدا به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از غربال گری به شیوه تصادفی ساده در گروه های کنترل و آزمایش جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ادراک تعاملات اجتماعی (SIQ؛ کالیش و ادلستین، 1996) و مقیاس عشق مثلثی استرنبرگ (TLS؛ استرنبرگ، 1997) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته درمان گروهی طرحواره محور را دریافت کرد و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون تعاملات اجتماعی و عشق ورزی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. در مجموع می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی نقش موثری بر بهبود تعاملات اجتماعی و عشق ورزی در دانشجویان متاهل داشته است.
نقش سیستم های مغزی - رفتاری و تکانشگری در پیش بینی خشونت دانش آموزان با سابقه خشونت در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
70 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل مختلفی می توانند بر خشونت در مدارس و دانش آموزان نقش داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سیستم های مغزی- رفتاری و تکانشگری (مدل پنج عاملی) در پیش بینی خشونت دانش آموزان با سابقه خشونت در مدارس انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه با سابقه خشونت در مدارس در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر ارومیه به تعداد 245 نفر بودند که از بین آنها با روش نمونه-گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 150 دانش آموز به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شخصیتی گری ویلسون (ویلسون و همکاران، 1989)، مقیاس رفتار تکانشی (وایتساید و لینام، 2001) و مقیاس تاکتیک تعارض (استراوس، 1979) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سیستم فعال ساز رفتاری با خشونت رابطه مثبت و معنادار بود (r="۰".،"۴۰" p<"۰"."۰۱" ) و بین سیستم بازداری رفتاری با خشونت رابطه منفی و معناداری وجود دارد (r=-"۰".،"25" p<"۰"."۰۱" ). همچنین بین تکانشگری و مؤلفه های فوریت مثبت (r="۰"."19" )، فوریت منفی (r="۰"."35" )، فقدان پشتکار (r="۰"."37" )، فقدان تأمل (r="۰"."26" ) و هیجان خواهی(r="۰"."16" ) با خشونت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0> p و p<"۰"."۰5" ). از سویی نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای سیستم فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری و فوریت منفی و فقدان پشتکار قادرند 36 درصد از تغییرات خشونت در دانش آموزان را به طور معناداری پیش-بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت سیستم های مغزی- رفتاری و تکانشگری نقش مهمی در پیش بینی خشونت دانش آموزان در مدارس ایفا می کنند. یافته های این مطالعه می تواند به متخصصان بهداشت روان در تدوین و اجرای مداخلات پیشگیرانه و درمانی دانش آموزان دارای خشونت، کمک قابل توجهی کند.
Investigating The Relationship Between Parent-Adolescent Conflict and Resilience with Academic Engagement: The Mediating Role of Social Support(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of the present study was to investigate the relationship between parent-adolescent conflict and resilience with academic engagement: the mediating role of social support among students in Urmia city.
Methods: The current research was applied and descriptive. This research was descriptive and correlational. The statistical research community included all male students of the 10th grade of Urmia city schools in the academic year of 2022-2023. The research sample included 375 male students who were selected using multi-stage cluster sampling. To collect research data, the parent-adolescent conflict questionnaire, resilience questionnaire, social support questionnaire, and academic engagement scale were used.
Results: The results of the present study showed that the direct effect of parent-adolescent conflict, resilience, and social support on academic engagement is -0.52, 0.64, and 0.66, respectively. Also, the direct effect of parent-adolescent conflict and resilience on social support was -0.48 and 0.55, respectively, which is significant at the 0.001 level. Regarding the number of direct effects, the indirect effect of parent-adolescent conflict and resilience through social support on academic engagement is -0.31 and 0.36, respectively.
Conclusion: Therefore, social support plays a mediating role in the relationship between parent-adolescent conflict and resilience with academic engagement. One issue that can be seen clearly in society today and can be effective in the academic engagement of students is the generation gap, or in other words, parent-teenage conflict. Interparental conflict is defined as parental disagreement and arises from inconsistencies and common disagreements. In fact, conflict between parents has a significant impact on adolescent adjustment.
اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سردرد یک مشکل عصبی شایع در کودکان و نوجوانان است که می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن اجرا شد.روش: روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 دانش آموز مبتلا به میگرن انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای روان درمانی مثبت نگر (سلیگمن، 2002) را دریافت کرد و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت، هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شدت علایم میگرن نجاریان (1376) و مقیاس نشخوار خشم سوکودولسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS26 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه سردردهای میگرنی (001/0>P؛ 04/73F= و 73/0ηp2=) و نشخوار خشم (001/0>P؛ 66/20F= و 44/0ηp2=) وجود داشت.نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مداخله روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان مبتلا به میگرن اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان از روان درمانی مثبت نگر در کاهش مشکلات افراد مبتلا به میگرن استفاده کرد.
نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی در رابطه بین فرزندپروری مثبت و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری بر اساس فرزندپروری مثبت با نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی بود. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و با روش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان متوسطه اول منطقه 15 شهر تهران تشکیل می داد که، نمونه ای به شیوه در دسترس شامل 261 دانش آموز انتخاب شدند. همچنین جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه نقص در کارکردهای اجرایی (سلطانی و همکاران، 1397)، پرسش نامه پرخاشگری (اکبری بلوطبنگان و همکاران، 1395) و مقیاس فرزندپروری مثبت (ناجی و همکاران، 1399) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری بهره برده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فرزندپروری مثبت با پرخاشگری رابطه منفی داشته و کارکردهای اجرایی نقش میانجی ایفا می کند. در این راستا می توان گفت فرزندپروری مثبت به والدین کمک می کند تا در مواقع تنش و استرس، با آرامش و مهارت به فرزندان شان واکنش نشان دهند. همچنین کارکردهای اجرایی می توانند به عنوان پیش نیازهای مهمی برای فرزندپروری مؤثر و کاهش پرخاشگری در خانواده ها محسوب شوند. این ارتباطات مثبت و مؤثر در نهایت می توانند به کاهش پرخاشگری در خانواده ها و افزایش کیفیت زندگی خانوادگی کمک کنند چرا که، درک و پرداختن به نقش کارکردهای اجرایی در این رابطه ممکن است پیامدهایی برای توسعه مداخلات هدفمند در جهت تقویت شیوه های والدین و ترویج رفتارهای سازگار نوجوان داشته باشد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن دیابت مراجعه کننده به مراکز درمانی، بهداشتی و درمانگاه های بوشهر در شش ماهه اول سال 1401 بود. در این پژوهش تعداد 35 افراد مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (18 نفر) و گواه (17 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی ده هفته در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقا سلامت (والکر و همکاران، ۱۹۸۷) و پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس (با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت (0/001>P؛ 0/59=Eta؛ 48/85=F) و خودمراقبتی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 52/15=F) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند با با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو استفاده شود.
اثربخشی مداخله مبتنی بر تاب آوری و بخشش بر تحریک پذیری و رفتار یادگیری در قربانیان قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر تاب آوری و بخشش بر تحریک پذیری و رفتار یادگیری دانش آموزان قربانی قلدری بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز قربانی قلدری دوره متوسطه دوم شهرستان بستان آباد در سال تحصیلی1402- 1403 بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه قلدری، مقیاس تحریک پذیری و مقیاس رفتار یادگیری بود. مداخله مبتنی بر تاب آوری و بخشش در هشت جلسه 45 دقیقه ای و به صورت گروهی و با تفکیک جنسیت برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی و بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان دا د که مداخله مبتنی بر تاب آوری و بخشش به طور معنا داری باعث کاهش تحریک پذیری و افزایش رفتار یادگیری دانش آموزان قربانی قلدری شده است؛ لذا با توجه به این یافته ها استفاده از چنین برنامه های جامعی توسط مسئولان آموزش و پرورش در مدارس کل کشور توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی در دانش آموزان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روایت درمانی و درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی در دانش آموزان دارای افکار خودکشی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوره دوم منطقه 14 تهران، در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه گیری نیز به شیوه خوشه ای بود که براساس نقطه برش، 60 دانش آموز به صورت تصادفی در سه گروه( دو گروه ازمایشی و یک گروه کنترل) قرار داده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، افسردگی بک، و مقیاس تکانشگری بارت، مداخلات روایت درمانی و مداخلات درمان هیجان مدار بود، که هرمداخله در 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار، به صورت گروهی اجرا شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در مرحله پس آزمون حاکی از تفاوت معنا داری اثرات هر دو مداخله در کاهش نمرات طرحواره ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی با گروه کنترل بود. هردو مداخله (روایت درمانی و درمان هیجان مدار) نشان دادند که اثربخش بوده اند؛ اما تفاوت معناداری میان دو مداخله مشاهده نشد. براین اساس، روایت درمانی و درمان هیجان مدار تأثیر مثبت بر کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه، تکانشگری و افسردگی در دانش آموزان دارای افکار خودکشی داشته اند.
مدل معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
625 - 640
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص شد که تاکنون مطالعه ای با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه را مورد بررسی قرار نداده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل معادلات ساختاری اثر خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه می باشد.
روش: روش پژوهش کمی توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. در پژوهش حاضر نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی در نظر گرفته شده اند، که تعداد 300 نفر از نوجوانان (دختر) نیمه اول متوسطه، پایه نهم شهر تهران به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند، که از این تعداد افراد در نظر گرفته شده تعداد 284 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل و عاری از هرگونه اخلال به مرحله بررسی تجزیه و تحلیل آماری رسیده اند، همچنین از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی توسط مک ایلروی و بانتینگ (۲۰۰۱)، پرسشنامه خودراهبری یادگیری توسط فیشر، کینگ و تاگو (2001) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد.
یافته ها: در نهایت بر اساس یافته های تحقیق مشاهده شد که خودکارآمدی تحصیلی بر خودراهبری یادگیری نوجوانان در دوران قرنطینه با مقدار (0001/0 =Sig، 346/12 =t) و ضریب تأثیر (793/0 =β) اثر مثبت معناداری دارد، همچنین مدل ارتباطی تحقیق دارای برازش لازم می باشد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود؛ با شرکت فعال دانش آموزان در یادگیری، روبه رو شدن با تجارب چالش انگیز در یادگیری، جبران سریع اشتباهات، انگیزش بیشتر برای یادگیری، استفاده از راهبردهای مختلف در یادگیری توسط معلمین باعث افزایش خودراهبری یادگیری در دانش آموزان شوند.
مرور نظام مند بر مطالعات ایرانی مرتبط با تأثیر مدل های زوج درمان گری بر گسستگی رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1301 - 1318
حوزههای تخصصی:
زمینه: گسستگی رابطه زناشویی اولین مرحله در فرآیندی است که در نهایت به انحلال رابطه زناشویی منتهی می شود و با پریشانی رابطه، ارتباطات ضعیف و اختلال های روانشناختی به ویژه افسردگی مرتبط است. علی رغم پژوهش های متعددی که در خصوص اثربخشی مدل های زوج درمانی بر گسستگی عاطفی در ایران صورت گرفته است، جمع بندی و تحلیل منسجمی از انواع مدل های زوج درمانی مؤثر بر گسستگی رابطه زناشویی دردسترس نیست.
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مرور تحقیقات انجام شده در زمینه انواع مدل های زوج درمانی مؤثر بر گسستگی رابطه زناشویی در مطالعات ایرانی بود.
روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی بود و باتوجه به روش اجرا جزو مطالعات مرور نظام مند است. جامعه آماری، تمامی مطالعات مرتبط با هدف مطالعه منتشرشده از 1383 تا 1402 بودند. از ۹۰ مطالعه ای که بعد از جستجو و غربالگری شناسایی شدند، ۲۳ مطالعه جهت استخراج داده ها ارزیابی شدند. این مطالعه مروری با جستجوی مطالعات فارسی با استفاده از کلیدواژه های "زوج درمانی، زناشویی، اثربخشی، زوج، کارآزمایی بالینی، طلاق عاطفی، دل زدگی زناشویی، فرسودگی زناشویی و سرخوردگی زناشویی" و در پایگاه های داخلیSID, MagIran, انجام گرفت. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی یعنی فراوانی و درصد تحلیل شدند.
یافته ها: پس از بررسی کیفیت مقالات و نیز درنظرگرفتن معیارهای ورود، ۲۳ مقاله واجد شرایط و هم راستا با اهداف مطالعه حاضر بررسی شدند. نتایج حاصل از بررسی مطالعات نشان داد که زوج درمانی بر گسستگی رابطه زناشویی اثربخش بوده است (05/0 p<) و بیشترین مطالعات مربوط به تأثیر رویکرد زوج درمانی با رویکردهای واقعیت درمانی، هیجان مدار و شناختی رفتاری بوده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، نتایج این مطالعه مروری نشان داد که مداخلات زوج درمانی بر گسستگی رابطه زناشویی تأثیر معناداری دارد.