فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۲۱۸-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی با درنظرگرفتن نقش واسطه ای حساسیت انزجاری بود. روش اجرای این پژوهش توصیفی، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد نظر بالینی بود که شامل تمامی درمانجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی (زن و مرد) شهرستان ارومیه در سال 1401 بود. به این منظور 260 نفر از درمانجویان با روش نمونه گیری هدفمند (با تشخیص روان شناس یا روان پزشک) انتخاب شده و به مقیاس حساسیت انزجاری (DSS، هیدت 1994) و سیاهه هراس اجتماعی (SPI، کانور و همکاران، 2000) و مقیاس سیستم های بازداری/فعال ساز رفتاری (BIS/BAS، کارور و وایت، 1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اثر مستقیم سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری بر اختلال اضطراب اجتماعی معنادار است (01/0p<). همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری بر اختلال اضطراب اجتماعی با میانجی حساسیت انزجاری معنادار بود (01/0p<). در نهایت نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که حساسیت انزجاری نقش واسطه ای را میان سیستم های مغزی/رفتاری و اختلال اضطراب اجتماعی ایفا می کند. لذا لزوم توجه به این عوامل در مداخلات درمانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ضروری است.
نقش واسطه ای تحمل ابهام دررابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها ازطریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های حافظه کاری (WMQ، 1392)، نیاز به شناخت (NCS، 1996)، نیاز به خاتمه (NFCS، 2008) و تحمل ابهام (MSTAT، 1993) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل معادلات ساختاری بود که با استفاده از آن روابط علی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار (001/0>P)، اثر مستقیم تحمل ابهام بر حافظه کاری(001/0>P) معنادار، اما اثر مستقیم ترجیح قطعیت (08/0>P) و ترجیح ساختار(1/0>P) بر حافظه کاری معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم بود (001/0>P). بنابراین مداخلات مبتنی بر بهبود نیاز به شناخت، نیاز به خاتمه و تحمل ابهام می تواند به افزایش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان کمک کند.
رابطه بین نگرش به مرگ و معنای زندگی در جامعه زنان شهر شیراز( یک مطالعه تطبیقی مبتنی بر دیدگاه های فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان گرا و وجودی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نگرش به مرگ و معنای زندگی در زنان از منظر دو دیدگاه فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان گرا و وجودی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی، پیمایشی، همبستگی بود. روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان تعداد 250 پرسشنامه بین زنان اقشار مختلف شهر شیراز پخش شد. با استفاده از نرم افزار SPSS27 ، جهت تعیین همبستگی از آزمون همبستگی پیرسون و جهت تعیین میزان پیش بینی کنندگی از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شد.. نتایج نشان داد که بین حضور معنا و پذیرش خنثی، فعالانه و گریز رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین بین جستجوی معنا و پذیرش خنثی و فعالانه رابطه ی معنادار وجود دارد. در مجموع بین حضور معنا و پذیرش معنا همچنین در کل معنای زندگی با نگرش به مرگ رابطه ی معنادار وجود دارد.در هر دو دیدگاه مکاتب فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان گرا و وجودی، معنای زندگی با نگرش به مرگ در ارتباط است و هر چقدر افراد هدف و معنایی برای زندگی دنیوی خود جستجو کنند، نگرششان به مرگ و زندگی پس از آن متفاوت و مثبت خواهد بود.
بررسی اثر بخشی آموزش قدردانی ایمونز بر سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بخشی آموزش قدردانی بر سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی نوجوانان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان دوره دوم از شهر بیرجند انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) و استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ انجام شد. بسته آموزشی قدردانی در این پژوهش برگرفته از مطالعات قمرانی (1389) بود که با هدف پژوهش حاضر همسو شد. گروه آزمایش بسته آموزشی قدردانی ایمونز را به مدت 9 جلسه دریافت کردند ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. تحلیل یافته های به دست آمده نشان داد پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت میانگین نمرات سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی در گروه کنترل و آزمایش معنا دار بود (0.05p<) و گروه آزمایش پس از دریافت بسته آموزشی قدردانی سرمایه روانشناختی بالاتر و استقلال بیشتری را تجربه نمودند. شکل گیری و گسترش یکی از هیجانات مثبت همانند قدردانی می تواند به شکل گیری و توسعه دیگر هیجانات و سازه های مثبت مانند سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی در نوجوانان کمک نماید. آموزش قدردانی بر افزایش هیجانات مثبت تاثیرگذار است.
مطالعه کیفی علل و زمینه های اختلال مصرف مواد در بین دانش آموزان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۲۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه علل و زمینه های اختلال مصرف مواد در بین دانش آموزان شهر تبریز بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع گراندد تئوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان حوزه روانشناسی، جامعه شناسی و آسیب شناسی اجتماعی، و مشاوران مدرسه بود که 35 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هم کنشی عوامل ساختاری و کنشگری (تاثیرگذاری فضای مجازی، ضعف سرمایه اجتماعی، دگردیسی سبک زندگی، و حس کنجکاوی) به عنوان شرایط علی؛ مقوله موانع سیاست گذاری با زیرطبقه های تاثیر نظام آموزشی و نبود بسترهای نشاط و شادی به عنوان شرایط زمینه ای؛ مقوله های سبک زندگی مبتنی بر وسایل ارتباطی (نبود برنامه های جوان پسند در رسانه و تاثیر تکنولوژی) به عنوان شرایط مداخله گر؛ و مقوله های پذیرش اجتماعی (روابط صمیمانه خانوادگی) و بهبود عملکرد مدرسه (بهبود نظم اجتماعی مدرسه) به عنوان پیامدهای اختلال مصرف مواد بودند. نتیجه گیری: تحلیل مصاحبه های مشارکت کنندگان، بسترمندی مهارت های زندگی و اجتماعی (بهبود سرمایه اجتماعی خانواده و آموزش مهارت های زندگی) و پیشگیری مبتنی بر جامعه (پیشگیری اجتماع محور و پیشگیری رشدمحور) را به عنوان راهکارهای پیشگیری از اختلال مصرف مواد در دانش آموزان معرفی می کند. نظریه جوهری حاصل از مصاحبه های متخصصان، پیشگیری مبتنی بر روش های جایگزین همراه خانواده می باشد.
مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر بر کاهش علایم افسردگی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی سومین علت اصلی از دست دادن سلامت غیرکشنده جهانی در سال 2017 مشخص شده است که بیش از 300 میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر برکاهش علایم افسردگی انجام شد. روش پژوهش: روش گرداوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دوماهه است. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به افسردگی را شامل می گردد. تعداد 45 نفر از زنان مبتلا به افسردگی درمرحله اول براساس روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و درمرحله بعد از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه فراشناخت درمانی (15 نفر)، تلفیق فراشناخت درمانی با روان درمانی تکامل نگر (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) گنجانده شدند و پرسشنامه های افسردگی بک (1961) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات افسردگی در دو گروه فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر بود (05/0>p ). نتایج همچنین نشان داد که بین فراشناخت درمانی با گروه گواه در نمرات افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه فراشناخت درمانی بود (01/0>p ). بین گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر با گروه گواه در افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0>p ). در نهایت نتایج نشان داد فراشناخت درمانی در نمرات افسردگی (01/0>p ) و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در نمرات افسردگی (01/0>p ) اثربخش بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در کاهش نشانه های افسردگی اثربخش بود. همچنین تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر نسبت به درمان فراشناختی در کاهش نشانه های افسردگی اثربخشی بیشتری داشت.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی به قصد غیرخودکشی رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافت های بدنش آسیب می زند و می تواند تبعات فراوانی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) بر نشخوار فکری نوجوانان خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان 16 تا 18 ساله (پسر و دختر) دبیرستان های شهرستان ساری بود. از این جامعه، 100 نفر به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب و از بین آنها 28 نفر که بالاترین نمرات را در پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی (NNSI) کسب کرده بودند، با رعایت معیارهای ورود، گزینش و به صورت تصادفی ساده در یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل(هر گروه شامل 14 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به روش گروهی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای، و گروه گواه نیز تا اجرای آزمون مرحله پس آزمون هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه ی خودجرحی بدون خودکشی( کلونسکی و گلن ،2011) و پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما(1991) بود. داده های به دست آمده در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با استفاده از نرم افزار SPSS-22 به وسیله تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری منجر به کاهش نشخوار فکری شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را ارایه می کند که درمان شناختی- رفتاری برای کاهش نشخوار فکری در نوجوانان خود آسیب رسان بدون قصد خودکشی روش مناسبی است و می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی آنان شود.
اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان- درمانگری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به وضعیت روانی کارآموزان روان درمانگری نقشی اساسی در آماده سازی دانشجویان برای ورود به عرصه درمان ایفا می کند. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر خودآگاهی هیجانی، همدلی و شفقت به خود در کارآموزان روان درمانگری انجام شد. روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه کارآموزان روان درمانگری شهر تهران در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گردآوری اطلاعات با پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (ریفی و همکاران، 2008)، پرسشنامه همدلی (مهرابیان و اپستین، 1972) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) انجام شد. برای هر یک از گروه های آزمایش برنامه مداخلاتی به صورت جلسات هفتگی برگزار شد. تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی با تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در دوره پس آزمون بین میانگین نمرات خودآگاهی هیجانی (01/0p<)، همدلی (01/0p<) و شفقت به خود (01/0p<) گروه آزمایش در جلسات مداخله نسبت به گروه گواه از نظر آماری تفاوت معنادار می باشد. اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در طول زمان در آزمودنی های گروه های آزمایش پایدار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش انجام مداخلات روان شناختی جهت آماده سازی کارآموزان روان درمانگری اهمیت بالایی دارد و می تواند پایه ای برای آگاهی افزایی و به کارگیری صحیح این مداخلات در کارآموزان روان درمانگری باشد.
چگونه توانستم مشکل بیش فعالی متین دانش آموز پایه پنجم از مدرسه پویای علم در شهرستان درگز را بهبود ببخشم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 12
حوزههای تخصصی:
اختلال بیش فعالی کم توجهی بیماری شایعی است که بروز آن در مدارس ابتدایی بین ۲ تا ۲۰ درصد می باشد. مبتلایان، در بخش هایی از مغز که با توجه و تمرکز و تنظیم فعالیت های حرکتی مرتبط است، دچار نقص های جزیی اما مشکل زا هستند. مشکل اصلی مبتلایان، ناتوانی در تنظیم رفتار است که موجب بروز مشکلات عدیده در منزل، مدرسه و در ارتباط با همسالان می گردد. این اختلال در زمینه های اقتصادی، شغلی و شخصیتی آثار منفی قابل توجهی بر فرد و اجتماع می گذارد.برای درمان بیش فعالی باید از ترکیب روش های دارویی و غیر دارویی بهره جست. رویکردهای شناختی رفتاری که آموزش والدین و آموزگاران را در بر می گیرد، بخش مهمی از درمان را تشکیل می دهد. این روش ها که شامل آموزش برای شناخت صحیح بیماری و آموزش روش های شناختی رفتاری برای یاری و مدیریت این کودکان است، اثر بسزایی در افزایش کارایی آنها داشته است.ابزار هایی که در این اقدام پژوهی :مشاهده- مصاحبه – مطالعه پرونده – پرس و جو از همکاران نتیجه نهایی این اقدام پژوهی این بود که خداراشاکرم که توانستم با توجه به راه حل هایی که ارائه دادم مشکل این دانش آموز را برطرف کنم.
اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر اضطراب، خودکارآمدی و خود تنظیمی دانشجویان ورزشکار شرکت-کننده در المپیاد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
81 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر اضطراب، خودکارآمدی و خودتنظیمی نخبه ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح آزمون پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق پسر نخبه ورزشکار و به صورت در دسترس 34 نفر (17 نفر در گروه آزمایش و 17 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند و به عنوان نمونه در تحقیق مشارکت کردند. پرسشنامه های اضطراب بک و همکاران (1988)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و خودتنظیمی SRI-25قبل و بعد از جلسات آموزشی به وسیله جامعه ی هدف تکمیل گردید. جلسات مداخله ای آموزش کارکردهای اجرایی به مدت 15 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتیجه تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر کاهش اضطراب (056/7=F، 05/0P<) و افزایش خودکارآمدی ( 248/26=F، 05/0P<) و همچنین افزایش خودتنظیمی (705/37=F، 05/0P<) ورزشکار شرکت کننده در المیپاد ورزشی در گروه آزمایش موثر بوده است. میتوان نتیجه گیری کرد که آموزش کارکردهای اجرایی باعث کاهش اضطراب، افزایش خودکارآمدی و خودتنظیمی دانشجویان ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی گردید.
مقایسه اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
135 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل افراد مبتلا به میگرن شهر ارومیه بود. تعداد 45 نفر از افراد مبتلا به میگرن پس از تشخیص نهایی توسط متخصص انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی یک تحت درمان الگوریتم مراحل تغییر درد، گروه آزمایشی دو تحت درمان فراتشخیصی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. نشانه های همراه میگرن شامل عدم تحمل پریشانی، اضطراب درد و اختلالات خواب بود که برای اندازه گیری آنها از پرسشنامه عدم تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مقیاس اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و پرسشنامه اختلالات خواب (محمدی و همکاران، 1388) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی در خرده مقیاس شناختی اضطراب درد و خرده مقیاس های عدم جذب، ارزیابی و تنظیم هیجان به طور معنادار اثربخشی بیشتری نسبت به درمان الگوریتم مراحل تغییر درد داشت. اما، بین اثربخشی درمان فراتشخیصی و الگوریتم مراحل تغییر درد در متغیرهای خواب اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج این پژوهش حاکی از این است که استفاده از درمان فراتشخیصی توسط روان درمانگران می تواند نشانه های هیجانی بیماران مبتلا به میگرن را کاهش داده و به بهبود سردرد کمک کند. اما در مورد اختلالات خواب این بیماران، هر دو درمان قابلیت استفاده دارد.
اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر ظرفیت هوشی دانش آموزان با نشانگان داون
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش عمده مشکلات و محدودیت های کودکان با نشانگان داون ناشی از محدودیت های ظرفیت هوشی آن ها است. مرور شواهد پژوهشی حاکی از آن است که بهترین نوع مداخلات در این زمینه، مداخلات بهنگام خانواده محور است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر ظرفیت هوشی دانش آموزان با نشانگان داون انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان با نشانگان داون شهر کاشان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش شامل ۳۰ دانش آموز در دامنه سنی ۸ تا ۱۲ سال بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش طی ۱۱ جلسه هفتگی و هر جلسه ۲ ساعت تحت مداخله قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات نسخه چهارم آزمون هوش وکسلر کودکان (۲۰۰۳) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره و نسخه ۲۶ نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور به طرز معناداری موجب افزایش نمره کلی ظرفیت هوشی (۰/۰۱>P) و زیرمقیاس های درک کلامی (۰/۰۳>P)، حافظه کاری (۰/۰۱>P) و سرعت پردازش (۰/۰۱>P) می شود؛ اما بر زیرمقیاس استدلال ادراکی تأثیر معناداری ندارد (۰/۳۰<P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که به واسطه تقویت حواس و حرکات کودک و بهبود روابط وی با اعضای خانواده، برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور به رشد ظرفیت هوشی کودک می انجامد؛ لذا می توان این برنامه را به عنوان مداخله ای مناسب جهت افزایش ظرفیت هوشی دانش آموزان با نشانگان داون پیشنهاد نمود.
تحولات تاریخی اختلال افسردگی مهاد: مقاله مروری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال افسردگی مهاد، یک اختلال شایع و درمانده ساز است که بر احساس، افکار و رفتار فرد به طور منفی تاثیر می گذارد. نشانه هایی که امروزه به عنوان افسردگی می شناسیم، قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. هدف پژوهش حاضر به طور کلی، مروری بر معیارهای تشخیصی در طول زمان، معیارهای تشخیص افتراقی، سیر تاریخی سبب شناسی، همه گیری شناسی و اختلال های همبود افسردگی بود. پس از آن به برخی نکات مهم در مصاحبه بالینی با این افراد و روش های مختلف درمان این اختلال در طول تاریخ پرداخته شده است. مطالعه حاضر با جستجو به صورت مروری در پایگاه های اطلاعاتی شامل پابمد، پابسایک، سایک اینفو، ریسرچ گیت، اسکوپوس، ساینس دایرکت و اسپرینگر لینک با کلید واژه های تاریخچه افسردگی، سیر تاریخی معیارهای تشخیصی و تشخیص های افتراقی افسردگی، سبب شناسی، همه گیری شناسی، همبودی و درمان افسردگی در طول زمان صورت گرفت. جهت بررسی متون مورد نظر به دلیل تاکید بر سیر تاریخی و تحولات در طول زمان، محدودیت زمانی در نظر گرفته نشد. مروری بر اختلال افسردگی مهاد نشان می دهد بسیاری از نشانه هایی که در طول تاریخ برای این اختلال مطرح شده است، با وجود تفاوت های کلی، ثبات قابل توجهی داشته است. همچنین در طول زمان متناسب با علت شناسی های مختلف، درمان های مختلفی به کار بسته شده است. علاوه بر این، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه درمان این اختلال، لزوم پرداختن به تحقیقات بیشتر در رابطه با چگونگی ممانعت از عود و مطالعه در زمینه اثربخشی بلند مدت به جای تاثیرات کوتاه مدت را نشان می دهد.
اثربخشی مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری (دوماهه) انجام شد. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400-1401 بود که از این تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شکوفایی (HFQ) سلیمانی و همکاران (2015) بود. برنامه آموزش توانمندسازی شکوفایی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش توانمندسازی شکوفایی آنلاین در مرحله پس آزمون بین دو گروه در متغیرهای هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت تفاوت معناداری (01/0>p) ایجاد کرد و این تفاوت در مرحله پیگیری ماندگار بود. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر متغیرهای پژوهش تأثیر مثبت داشته است.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۶۴-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی و فوق تخصصی بیماری های پستان جهاد دانشگاهی در زمستان 1400 بود. 45 نفر از بیماران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ترس از عود سرطان با سیاهه ترس از عود سرطان (FCRI) سیمارد و ساوارد (2009) و گلبول های سفید خون به روش فلوسایتومتری اندازه گیری شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 12 جلسه 120 دقیقه ای هر هفته دو جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که اثر گروه، اثر زمان و اثر زمان×گروه برای ترس از عود (01/0>p) و گلبول های سفید خون (05/0>p) معنادار هستند. همچنین، اختلاف میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در متغیرهای یادشده معنادار (001/0>p)، اما اختلاف میانگین پس آزمون و پیگیری در آن ها معنادار نبود (05/0<p). تفاوت میانگین بین گروه های درمانی در ترس از عود معنا دار بود (01/0>p)، ولی در گلبول های سفید خون معنادار نبود (05/0<p). این دو روش درمانی با اولویت گذاری استفاده از معنویت درمانی می توانند به منظور کاهش ترس از عود زنان مبتلا به سرطان پستان و افزایش گلبول های سفید خونِ آنان استفاده شوند.
ارتباط صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی با میانجی گری عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی با میانجی گری عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی در کارکنان دانشگاه های آزاد خوزستان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان در سال 1399 که در این سازمان ها مشغول به کار بودند که در نهایت 330 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ها از طریق شبکه های اجتماعی مانند تلگرام و واتس آپ در اختیار کارکنان قرار داده شد که در نهایت 298 پرسشنامه قابل تحلیل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون، پرسشنامه عشق هاتفیلد و رپسون، پرسشنامه سازگاری زوجی اسپینر، پرسشنامه رضایت زناشویی بلوم و محرابیان و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران بود. تحلیل ها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 24 انجام شد.. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بود. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنی دار صمیمت زناشویی به عشق، سازگاری زوجی، رضایت زناشویی و رضایت از زندگی؛ همچنین تأثیر مثبت و معنی دار عشق به رضایت از زندگی، سازگاری زوجی به رضایت از زندگی و رضایت زناشویی به رضایت از زندگی بود. علاوه بر این، نتایج مسیرهای غیرمستقیم نیز نشان داد که صمیمت زناشویی از طریق عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی بر رضایت از زندگی اثر مثبت دارد (001/0p<). با توجه به نتایج به دست آمده صمیمت زناشویی به واسطه عشق، سازگاری زوجی و رضایت زناشویی منجر به افزایش رضایت از زندگی بین زوجین می شود. لذا شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام خانواده می گردد، می تواند گام مفید در راستای افزایش ثبات زندگی زناشویی باشد.
مقایسه تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی در زنان دچار اختلال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس-آزمون با سه گروه آزمایشی و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان متاهل در شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه تعداد 53 نفر با روش در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در سه گروه (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. یافته های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه شیوه های مقابله با تغییرات پیش از قاعدگی(رید و همکاران،۲۰۱۴) در سه نوبت پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری مورد جمع آوری قرار گرفت و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار درگروههای آزمایش درمراحل پس آزمون نسبت به گروه کنترل موجب افزایش راهبردهای مقابله ای با تغییرات پیش از قاعدگی شده است و این افزایش در طول زمان پایدار بوده است. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی درمان های هیجان مدار فردی و زوج درمانی هیجان مدار بر مولفه های راهبردهای مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد به طوری که زوج درمانی بر افزایش "مولفه حمایت اجتماعی و برقراری روابط" نسبت به درمان فردی تأثیر بیشتری داشته و از طرف دیگر درمان هیجان مدار فردی بر مولفه های "مراقبت از خود" و "اجتناب ازآسیب" نسبت به زوج درمانی اثربخشی بیشتری داشته است.
اثربخشی برنامه توانمندسازی روان شناختی بر خودکارآمدی و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
225 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی روان شناختی بر خودکارآمدی و بهزیستی روان شناختی زنان دارای سابقه جراحی اسلیو انجام شده است. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه انجام گرفت. تعداد 50 نفر از زنان دارای سابقه جراحی اسلیو مراجعه کننده بیمارستان پارسیان شهر تهران در بازه زمانی شهریور 1399 تا اردیبهشت1400 با در نظر گرفتن معیارهای ورودی، 40 نفر از کسانی که تمایل به شرکت در تحقیق را داشتند (با اخذ رضایت کتبی) انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی به شیوه زیر صورت پذیرفت و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه خودکارآمدی سبک زندگی و پرسشنامه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی را در سه مرحله تکمیل و اندازه گیری قرار گرفت. جلسات توانمندسازی روان شناختی (لیم و همکاران، 2022) به صورت گروهی انجام گرفت. فرضیه های مربوط به اثربخشی مداخله های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که در گروه آزمایش بین نمرات مراحل پیش آزمون و پس آزمون در متغیرهای خودکارآمدی سبک زندگی و بهزیستی روانشناختی اختلاف معناداری وجود دارد (01/0>p) اما بین بین مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری یافت نشد (05/0>p). همچنین در گروه کنترل تفاوت معناداری در طی مراحل آزمون یافت نشد (05/0>p). نتبجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مذکور می تواند در افزایش خودکارآمدی و بهزیستی روان شناختی بیماران دارای سابقه جراحی اسلیو به عنوان مداخله روانشناسی استفاده شود.
مقایسه مادران با پدران دارای کودک مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
323 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پدران با مادران دارای کودک مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نوع علی مقایسه ایی بود. از میان والدینی که به بیمارستان محک شهر تهران در سال 1401مراجعه کردند، 146 نفر (73 زوج) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون ، 1983)، خودکارآمدی والدینی (دومکا و دیگران، 1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و کرایچ، 2006) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T وابسته و نرم افزار 27-SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین صمیمیت زناشویی و خودکارآمدی والدینی در پدران کمی بیشتر از مادران بود، اما این تفاوت میانگین از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<P)؛ اما در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نمره مادران در خرده مقیاس کم اهمیت شماری از راهبردهای سازش یافته بیشتر از پدران بود و میانگین نشخوارگری از راهبردهای غیرانطباقی در پدران بیشتر از مادران بود. بنابراین در مقایسه پدران با مادران کودکان مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی و خودکارآمدی والدینی تفاوت معناداری یافت نشد، تنها در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، در راهبردهای سازش یافته و راهبردهای سازش نیافته بین پدر و مادر تفاوت وجود داشت، که می تواند بدین معنی باشد که عملکرد هر دو والد به هم وابسته بوده و بسیار مشابه یکدیگر عمل کرده اند. نتیجه گیری: والدین نیازمند مراقبت های روانی هستند، چراکه والدین در طی دوران بیماری در کنار کودک حضور دارند و اضطراب و رفتار آن ها بر کودک بیمار و فرایند درمان تاثیرگذار اس ت توجه به تفاوت جنسیت و خواسته زوجین می تواند راهبردی به سمت ارائه خدمات بهتر به والدین و کمک به کل خانواده باشد
اثربخشی الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر شادکامی و امیدواری در کودکان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
182 - 205
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کننده ای را تجربه می کنند، این شرایط به گونه ای است که می تواند بر شادکامی و امیدواری کودک مبتلا به دیابت تاثیر بگذارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بر شادکامی و پذیرش بیماری در کودکان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. این پژوهش از نظر روش شناسی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز درمانی گابریک و کلینیک های دیابت شهر تهران در سال 1399-1398 بود که از این جامعه نمونه ای به حجم 44 نفر (24 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. الگو آموزشی پس از اجرای پیش آزمون برای کودکان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه اجرا گردید. گروه کنترل آموزش روان شناختی خاصی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر شادکامی و امیدواری روانی کودکان دیابتی تاثیر معنادار دارد (05/0p<). براساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین می توان به عنوان روش مداخله ای کودکان مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
واژگان کلیدی: الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین، شادکامی، امیدواری، کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2