فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه مطالعه حاضر 40 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 40 دقیقه ای تحت معنادرمانی گروهی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه سلامت معنوی (پالوتزین و الیسون، 1982) و خرده مقیاس سازگاری اجتماعی در سیاهه سازگاری (سینها و سینگ، 1993) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر هر دو متغیر سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، روش معنادرمانی گروهی باعث بهبود سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شد (001/0P< ). طبق نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران سلامت می توانند از روش معنادرمانی گروهی در کنار سایر روش های درمانی موثر جهت بهبود سلامت معنوی و سازگاری اجتماعی بهره ببرند.
پیش بینی نشانگان شخصیت مرزی بر اساس ذهنیت های طرح واره ای با میانجی گری کارکردهای اجرایی در دانشجویان دختر دانشگاه های منتخب استان اصفهان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
31 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی نشانگان شخصیت مرزی بر اساس پردازش با میانجی گری کارکردهای اجرایی در دانشجویان دختر دانشگاه های منتخب استان اصفهان بود. پژوهش حاضر، از نظر هدف، پژوهشی بنیادی و از نظر روش، توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع تحلیل مسیر و معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر در دانشگاه های منتخب استان اصفهان در سال ۱۴۰۱ بوده است. حجم نمونه ۳۰7 نفر در نظر گرفته شده و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مشارکت کنندگان به پرسش نامه های شخصیت مرزی STB (1991) ، ذهنیت های طرح واره ای یانگ و همکاران (۲۰۰۸)، و کارکردهای اجرایی نجاتی (۱۳۹۲) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و Amos 24 در سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بودند که تأثیر غیرمستقیم ذهنیت طرح واره ای بر نشانگان شخصیت مرزی با میانجی گری کارکردهای اجرایی معنی دار به دست آمده است(01/0> p)همچنین نتایج نشان داد، اثرات مستقیم و غیرمستقیم ذهنیت های طرح واره ای و نشانگان شخصیت مرزی معنی دار شده بود (05/0> p).
اثربخشی بازی های زبان شناختی مبتنی بر مهارت های واج شناختی بر بهبود مهارت های خواندن کودکان بی سرپرست و بدسرپرست دارای اختلال ویژه خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
۱۳۲-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خواندن از منظر زبان شناختی نوعی زبان دریافتی مکتوب محسوب می شود که از دو مؤلفه رمزگشایی و درک معنا تشکیل یافته است. کودکان بی سرپرست و بدسرپرست به دلیل محرومیت و قرار گرفتن در محیط های زبان شناختی کم تحریک در معرض اختلالات خواندن هستند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر غنی سازی مهارت های واج شناختی بر بهبود مهارت های خواندن کودکان بی سرپرست و بدسرپرست دارای اختلال ویژه خواندن بود. روش: دو دانش آموز پسر با اختلال ویژه خواندن در پایه های یکم و دوم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه 6 آموزش وپرورش شهر مشهد (1400) به صورت در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش، تک آزمودنی از نوع طرح چند خط پایه ای با آزمودنی های متفاوت بود. برای تشخیص اختلال ویژه خواندن از بررسی بالینی- آموزشی به همراه آزمون تشخیصی خواندن سمیا شیرازی و نیلی پور (1384) و برای احراز بهنجاری هوشی از مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر کودکان (1974) استفاده شد. در شرایط مداخله آزمایشی، هر آزمودنی 10 جلسه 60 دقیقه ای مورد آموزش قرار گرفت. یافته ها: مقایسه فراوانی خطاها از پیش آزمون تا پیگیری نشان داد که بازی درمانی زبان شناختی مبتنی بر غنی سازی مهارت های واج شناختی در بهبود مهارت های خواندن آزمودنی ها تأثیر مثبت داشت و این یادگیری در زمان پایدار مانده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، بازی درمانی زبان شناختی مبتنی بر غنی سازی مهارت های واج شناختی با کاهش خطاهای خواندن دانش آموزان بی سرپرست و بدسرپرست موجب افزایش مهارت خواندن در آنها می شود.
ویژگی های روان سنجی آزمون بندر گشتالت(2) در دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
416-426
حوزههای تخصصی:
مهارت بینایی- حرکتی برای رشد انسان اساسی و جزء مهم ارزیابی های روان شناختی است و اجازه می دهد که فرد با محیط خود تعامل کافی داشته باشد. جهت سنجش این مهارت مهم بهتر است از ابزاری عینی و استاندارد استفاده نمود. با توجه به این که برای هر ابزار سنجش روانشناختی نیاز به بررسی ویژگی های روانسنجی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی آزمون دیداری حرکتی بندر گشتالت(2) در دانش آموزان ۶ تا ۱۲ سال است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان مقطع ابتدایی نواحی 4 گانه آموزش و پرورش قم در سال تحصیلی 1401 – 1400 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 374 دختر و 444 پسر از 8 مدرسه انتخاب شدند. برای بررسی پایایی آزمون از روش های بازآزمایی و تنصیف استفاده شد. ضریب پایایی حاصل از بازآزمایی آزمون در مراحل نسخه برداری و یادآوری به ترتیب 85/0 و 78/0 و همچنین میانگین ضریب پایایی تنصیف برابر با 67/0 بدست آمد. برای سنجش روایی آزمون از 3 روش]محاسبه ضرایب همبستگی بین نمرات آزمون بندرگشتالت(2) و آندره -ری(نسخه برداری65/0؛ یادآوری60/0) و سیستم نمره گذاری فراگیر و کوپیتز(نسخه برداری78/0- ؛ یادآوری68/0-)، مقایسه عملکرد کودکان با و بدون اختلال یادگیری[ بهره گیری شد. در مجموع با نگاهی اجمالی به نتایج تحقیقات پایایی و روایی انجام گرفته در این پژوهش، می توان آزمون بندر گشتالت(2) با سیستم نمره گذاری فراگیر را به عنوان ابزاری سودمند برای سنجش توانایی دیداری- حرکتی در افراد 6 تا ۱۲ سال به کار برد.
Casual Modeling of Resilience based on Basic Psychological Needs with the Mediating Role of Attachment Styles in Students from Single-parent Families(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This research was conducted with the aim of causal modeling of resilience based on basic psychological needs with the mediation of attachment styles in students from single-parent families.Methods: The current research was carried out through the descriptive-correlation method (path analysis). The statistical population included all students studying in Mohaghegh Ardabili University in the first half of the 2018-2019 academic year. Among them, 170 people were selected using the available sampling method and answered the Basic Psychological Needs questionnaire of Ryan et al. (2000), Hazen et al.'s Attachment Styles (1987), and Connor et al.'s Resilience (2003). The obtained data were analyzed using structural equation modeling by smart pls3 software.Results: The results showed that basic psychological needs had a direct and significant effect on resilience, and the indirect effect of basic psychological needs through the mediation of attachment styles was confirmed. The results of regression analysis showed that the predictive variables predicted about 30 % of the resilience variation.Conclusion: It is suggested that experts in the field of mental health use the findings of the present study in the framework of their educational and intervention programs, especially in working with children of single-parent families.
بررسی تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
93 - 108
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر طرح واره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)چکیدهاین پژوهش، باهدف بررسی تأثیر طرح واره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) صورت پذیرفت. پژوهش پیش رو از نظر روش، یک پژوهش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شامل مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) شهرستان ملایر در سال 1400 است که از بین آنها تعداد 200 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه طرح واره اولیه یانگ (1999) و پرسش نامه ملاک های انتخاب همسر شوارتز و هاسیبروک (2012) بود. داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان تجزیه تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که طرح واره های ناسازگار اولیه به صورت منفی بر ملاک های همسرگزینی تأثیرگذار است. بر اساس نتایج پژوهش با کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه، میزان کیفیت معیارهای همسرگزینی افزایش می یابد.کلیدواژه ها: ازدواج، طرح واره های ناسازگار اولیه، معیارهای همسرگزینی
الگوی استعدادهای انسان بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظام تربیتی اسلام، که هدفش به کمال رساندن انسان است، «تربیت» چیزی جز شکوفایی استعدادهای بالقوه انسان نیست. این پژوهش به منظور تدوین الگوی استعدادهای انسان بر اساس آموزه های اسلامی انجام شد. روش پژوهش کیفی و به شیوه پارادایم اجتهادی دانش دینی بود. یافته های پژوهش نشان داد متون دینی از ظرفیت و غنای کافی برای استخراج الگوی اسلامی استعدادها برخوردار است. همچنین، مطابق یافته ها، الگوی استعدادها بر اساس آموزه های اسلامی الگویی فرآیندی است که از فطرت شروع می شود و با هدف نهایی اش، که شکوفایی است، پایان می یابد. در این الگو ابتلائات و سازوکار های عقل، نقش میانجی برای تبدیل شدن توانایی های طبیعی انسان به استعدادها دارد. علاوه بر این، با مداخله سازوکارهای شناختی انگیزشیِ عقل، مسیر کشف استعدادها هموار می شود و با مداخله سازوکارهای شناختی انگیزشیِ جهل، استعدادها هدر خواهد رفت.
مقایسه ی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در دو ناحیه پشتی- جانبیِ پیش پیشانی و گیجگاهی -آهیانه ای بر نظریه ذهن درکودکان مبتلا به نقص توجه - بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
51 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال نقص توجه-بیش فعالی اختلالی شایع در کودکان است که با بی توجهی و تکانشگری مشخص می شود. هدف این پژوهش مقایسه ی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در دو ناحیه ی پشتی-جانبی پیش پیشانی و گیجگاهی-آهیانه ای بر نظریه ذهن درکودکان مبتلا به نقص توجه– بیش فعالی بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دارای نقص توجه-بیش فعالی در شهر تهران در سال1401بود که از بین آن ها ۴۵ نفر با تشخیص اولیه اختلال نقص توجه-بیش فعالی با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه۱۵نفریِ تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در ناحیه پشتی-جانبی پیش پیشانی، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای ناحیه گیجگاهی-آهیانه ای و گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در دو ناحیه ی عنوان شده در۱0جلسه با شدت جریان1میلی آمپر و مدت زمان20دقیقه دردو گروه برای کودکان استفاده شد. برای سنجش نظریه ذهن از پرسشنامه ی استرینمن وآزمون ذهن خوانی از طریق چشم بارون کوهن استفاده گردید. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه سه گروه در نظریه ذهن و در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. هر دو مداخله در سطح001/0معنی دار و بر نظریه ذهن اثربخش بود. تحریک ناحیه گیجگاهی-آهیانه ای نظریه ذهن را افزایش داد اما اثربخشیِ تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در ناحیه ی پشتی-جانبی پیش پیشانی بر نظریه ذهن بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، این مداخلات بر نظریه ذهن اثرگذاربوده ومی تواند به عنوان درمان مکمل برای کودکان دارای نقص توجه-بیش فعالی مورد استفاده قرار گیرد.
راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در شهروندان تهرانی: نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برحسب ادبیات، عوامل مذهبی، تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را برای بهبود بهزیستی روان شناختی بزرگسالان جوان تسهیل می کند و از میزان مشکلات هیجانی و عواطف منفی افراد می کاهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با استرس ادراک شده در شهروندان تهرانی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان تهرانی در سال 2021 بود که با روش نمونه گیری دردسترس 480 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به شیوه آنلاین به مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (PSC، 1983)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (CERQ، 2001) و مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (ROS، 1967) پاسخ دادند. نتایج نشان داد همبستگی منفی معنی داری بین راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و جهت گیری مذهبی (بیرونی و درونی) با استرس ادراک شده و همبستگی مثبت معنی داری بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده وجود دارد. همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق جهت گیری مذهبی (بیرونی و درونی) با استرس ادراک شده، رابطه معنی داری را نشان دادند. شاخص های نیکویی برازش نیز حاکی از برازندگی مطلوب مدل پیشنهادی بود. به نظر می رسد استرس ادراک شده متاثر از تنظیم شناختی هیجان و جهت گیری مذهبی است که می تواند در طراحی مداخله برای کاهش استرس ادراک شده در بزرگسالان مد نظر قرار گیرد.
روابط ساختاری سیستم های مغزی رفتاری (BIS/BAS) با اختلال اضطراب اجتماعی: نقش واسطه ای حساسیت انزجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۲۱۸-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری و نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی با درنظرگرفتن نقش واسطه ای حساسیت انزجاری بود. روش اجرای این پژوهش توصیفی، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد نظر بالینی بود که شامل تمامی درمانجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی (زن و مرد) شهرستان ارومیه در سال 1401 بود. به این منظور 260 نفر از درمانجویان با روش نمونه گیری هدفمند (با تشخیص روان شناس یا روان پزشک) انتخاب شده و به مقیاس حساسیت انزجاری (DSS، هیدت 1994) و سیاهه هراس اجتماعی (SPI، کانور و همکاران، 2000) و مقیاس سیستم های بازداری/فعال ساز رفتاری (BIS/BAS، کارور و وایت، 1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اثر مستقیم سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری بر اختلال اضطراب اجتماعی معنادار است (01/0p<). همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری بر اختلال اضطراب اجتماعی با میانجی حساسیت انزجاری معنادار بود (01/0p<). در نهایت نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که حساسیت انزجاری نقش واسطه ای را میان سیستم های مغزی/رفتاری و اختلال اضطراب اجتماعی ایفا می کند. لذا لزوم توجه به این عوامل در مداخلات درمانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ضروری است.
نقش واسطه ای تحمل ابهام دررابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها ازطریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های حافظه کاری (WMQ، 1392)، نیاز به شناخت (NCS، 1996)، نیاز به خاتمه (NFCS، 2008) و تحمل ابهام (MSTAT، 1993) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل معادلات ساختاری بود که با استفاده از آن روابط علی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار (001/0>P)، اثر مستقیم تحمل ابهام بر حافظه کاری(001/0>P) معنادار، اما اثر مستقیم ترجیح قطعیت (08/0>P) و ترجیح ساختار(1/0>P) بر حافظه کاری معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم بود (001/0>P). بنابراین مداخلات مبتنی بر بهبود نیاز به شناخت، نیاز به خاتمه و تحمل ابهام می تواند به افزایش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان کمک کند.
رابطه بین نگرش به مرگ و معنای زندگی در جامعه زنان شهر شیراز( یک مطالعه تطبیقی مبتنی بر دیدگاه های فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان گرا و وجودی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نگرش به مرگ و معنای زندگی در زنان از منظر دو دیدگاه فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان گرا و وجودی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی، پیمایشی، همبستگی بود. روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان تعداد 250 پرسشنامه بین زنان اقشار مختلف شهر شیراز پخش شد. با استفاده از نرم افزار SPSS27 ، جهت تعیین همبستگی از آزمون همبستگی پیرسون و جهت تعیین میزان پیش بینی کنندگی از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شد.. نتایج نشان داد که بین حضور معنا و پذیرش خنثی، فعالانه و گریز رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین بین جستجوی معنا و پذیرش خنثی و فعالانه رابطه ی معنادار وجود دارد. در مجموع بین حضور معنا و پذیرش معنا همچنین در کل معنای زندگی با نگرش به مرگ رابطه ی معنادار وجود دارد.در هر دو دیدگاه مکاتب فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان گرا و وجودی، معنای زندگی با نگرش به مرگ در ارتباط است و هر چقدر افراد هدف و معنایی برای زندگی دنیوی خود جستجو کنند، نگرششان به مرگ و زندگی پس از آن متفاوت و مثبت خواهد بود.
بررسی اثر بخشی آموزش قدردانی ایمونز بر سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بخشی آموزش قدردانی بر سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی نوجوانان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان دوره دوم از شهر بیرجند انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) و استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ انجام شد. بسته آموزشی قدردانی در این پژوهش برگرفته از مطالعات قمرانی (1389) بود که با هدف پژوهش حاضر همسو شد. گروه آزمایش بسته آموزشی قدردانی ایمونز را به مدت 9 جلسه دریافت کردند ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. تحلیل یافته های به دست آمده نشان داد پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت میانگین نمرات سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی در گروه کنترل و آزمایش معنا دار بود (0.05p<) و گروه آزمایش پس از دریافت بسته آموزشی قدردانی سرمایه روانشناختی بالاتر و استقلال بیشتری را تجربه نمودند. شکل گیری و گسترش یکی از هیجانات مثبت همانند قدردانی می تواند به شکل گیری و توسعه دیگر هیجانات و سازه های مثبت مانند سرمایه روانشناختی و استقلال عاطفی در نوجوانان کمک نماید. آموزش قدردانی بر افزایش هیجانات مثبت تاثیرگذار است.
تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تاثیر آموزش نوجوان کامیاب بر خود شفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری 45 روز بود و جامعه آماری شامل نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر اصفهان در بهار 1402 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از نوجوانان مراکز مشاوره تخصصی کودک و نوجوان با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، مطالعه، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 20 نفر)گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خودشفقتی (نف، 2003)، هدف مندی (کرامبا و ماهولیک، 1969)، دیدگاه گیری اجتماعی (محققی، 1395) و ارزش های فردی (شوارتز و بردی، 2001) بود. همچنین گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، آموزش نوجوان کامیاب هی، سیاروچی، سی هیز (2015) ترجمه معین و مظاهری (1400)، را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و از طریق نرم افزار آماری SPSS 23 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش نوجوان کامیاب بر خودشفقتی، هدفمندی، دیدگاه گیری و ارزش های فردی نوجوانان 15 تا 18 ساله موثر بوده است (05/0>p). بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش نوجوان کامیاب درمانی مناسب برای نوجوانان 15 تا 18 ساله است. از این رو پیشنهاد می گردد مشاوران و روان شناسان در حیطه نوجوان از این روش درمانی نوین استفاده نمایند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضرب و جرح خویشتن و تحمل پریشانی در نوجوانان با سابقه رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
145 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان پسر دامنه سنی 12 تا 18 سال شهر بندرعباس در سال 1400 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر بندرعباس با سابقه رفتارهای خودآسیب رسان بود. در این پژوهش تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند (15 نفردر گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه گواه). گروه آزمایشی آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی را در 12 جلسه 2 ساعته دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان Klonsky و پرسشنامه تحمل پریشانی Simons and Gahr بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی مؤثر بوده است. چنانکه این مداخله توانسته منجر به بهبود رفتارهای خودآسیب رسان و تحمل پریشانی در نوجوانان شود. از این رو، بکارگیری آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان یک مداخله مؤثر می تواند در کاهش رفتارهای ضرب و جرح خویشتن و کاهش پریشانی در نوجوانان پسر مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
508 - 524
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد است. از بین جامعه آماری به صورت هدفمند و در دسترس تعداد 45 مادر دارای فرزند ناتوان ذهنی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه در قالب دو گروه 15 نفر آزمایش (30 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برای گردآوری و سنجش اضطراب مادران از پرسشنامه اضطراب بک استفاده شد و امید به زندگی مادران با پرسشنامه اسنایدر و همکاران سنجیده شد. سپس پروتکل های تمرینی (ذکر درمانی و ذهن آگاهی) اجرا شد. در طول دوره تمرینی مشوق های لازم در نظر گرفته شد. پس از اجرای پروتکل های تمرینی، کلیه آزمون ها در شرایط مشابه به عنوان پس آزمون از مادران گرفته شد. در نهایت به منظور بررسی و مقایسه اثربخشی پروتکل ذکر درمانی و پروتکل ذهن آگاهی بر روی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی از تجزیه و تحلیل آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار و نمودارهای آماری و در سطح استنباطی برای پاسخ به فرضیات تحقیق از آزمون کواریانس آزمون ها در سطح خطای پنج درصد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس برای درمان ذهن آگاهی نشان داد 2/62 درصد نمرات امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. همچنین 6/55 درصد نمرات اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بر اساس الگوی ذهن آگاهی تبیین می شود. همچنین 9/59 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. در نهایت باتوجه به مقدار مجذور اتا (746/0) 6/74 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. از تحلیل آزمون تعقیبی شفه می توان نتیجه گرفت که میانگین اضطراب در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). همچنین می توان نتیجه گرفت که میانگین امید به زندگی در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است. ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). نتیجه گیری نتایج به دست آمده حاکی از مؤثر بودن هر دو دوره درمانی مذکور در کاهش اضطراب و افزایش امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی به طور یکسان بود.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و حافظه رویدادی در بین افراد دارای رشد پس از ضربه و مبتلایان به اختلال استرس پس از ضربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس به عنوان بخش جدا نشدنی زندگی انسان امروز به شمار می آید؛ از این رو اکثر انسان ها تا حدودی روش های مقابله نسبتا سازگارانه با آن را آموخته اند، این روش ها معمولا برای مقابله با استرس های زندگی روزمره کفایت می کند اما گاهی وقایعی رخ می دهد که استرس بسیار زیادی را به افراد وارد می کند. این پژوهش با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی و حافظه رویدادی در بین افراد دارای رشد پس از ضربه و مبتلایان به اختلال استرس پس از ضربه انجام گرفت. روش انجام این مطالعه از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل کلیه افرادی بود که به دنبال تصادف رانندگی در سال 1399، به اورژانس بیمارستان های شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. برای غربالگری از پرسشنامه ی رشد پس از ضربه (PTGI) (1996) و فهرست اختلال پس از ضربه (PCL) (1993) استفاده شد.20 نفر برای PTG و 22 نفر برای گروه PTSD به صورت هدفمند انتخاب شدند. این افراد از نظر تحصیلات و وضعیت تاهل در دو گروه همتا شدند. به منظور جمع آوری داده ها هر دو گروه به پرسشنامه های آزمون حافظه شرح حال (AMT) (1986) و فرم کوتاه تست شخصیت پنج عاملی نئو (1992) پاسخ دادند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در بین زیر مقیاس های پرسشنامه ی کوتاه تست شخصیت پنج عاملی نئو، تفاوت زیر مقیاس های روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری و همچنین حافظه رویدادی بین دو گروه دارای PTSD و PTG در سطح 05/0 معنادار است. درحالی که تفاوت این دو گروه در زیرمقیاس توافق (دلپذیر بودن)، جنسیت در همین سطح معنادار نبود. با توجه به داده های جمع آوری شده می توان گفت ویژگی های شخصیتی و حافظه رویدادی در بین افراد دارای PTG و مبتلایان به PTSD متفاوت است.
پیش بینی شدت علائم بیماران مبتلا به سندروم روده ی تحریک پذیر بر اساس ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
680 - 692
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سندروم روده تحریک پذیر یک بیماری مزمن عملکردی است که متأثر از عوامل مختلفی می باشد. علی رغم تأثیر ویژگی های شخصیتی در سیر این بیماری، پژوهش های اندکی به بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی بر شدت علائم این بیماری پرداختند؛ لذا این پژوهش با هدف پیش بینی شدت علائم بیماران مبتلا به سندروم روده ی تحریک پذیر بر اساس ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت انجام شد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی بیماران مبتلا به سندروم روده ی تحریک پذیر مراجعه کننده به یک مطب خصوصی متعلق به پزشک فوق تخصص دستگاه گوارش و کبد شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود که با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج بود که 242 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو پرسشنامه سرشت و منش و پرسشنامه شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر پاسخ دادند. تحلیل داده ها ازطریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از SPSS 22 صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد، 3/54 درصد از واریانس شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر توسط ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت تبیین می شود. از بین ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت به ترتیب خودراهبری ،نوجویی،اجتناب از آسیب، خودتعالی و پاداش خواهی دارای بیشترین میزان تأثیر بر شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر و قابلیت پیش بینی آن را دارند اما ویژگی های پشتکار و همکاری قابلیت پیش بینی شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر را ندارند.
نتیجه گیری: باتوجه به نقش ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت در پیش بینی شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر، در پیش بینی، پیشگیری، کنترل و درمان این بیماری باید به مسائل شخصیتی نیز توجه ویژه داشت
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کمال گرایی دانش آموزان دختر متوسطه اول دارای علائم اختلال بدشکلی بدن
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
445 - 454
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کمال گرایی دانش آموزان دختر متوسطه اول دارای علائم اختلال بدشکلی بدن بود. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر محصل در مقطع متوسطه اول شهر گرگان در سال 1402-1401 بودند که تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند، درحالی که گروه گواه در طول اجرای پژوهش هیچ مداخله روان شناختی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه کمال گرایی فراست (1990) و پرسشنامه وسواس فکری-عملی ییل براون (1997) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه در متغیر کمال گرایی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/05>P). نتایج حاصل از پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش کمال گرایی دانش آموزان دارای علائم اختلال بدشکلی بدن می شود.
پیش بینی بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس هوش معنوی و حمایت محیطی (مطالعه موردی شهرستان نمین)
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
145 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس هوش معنوی و حمایت محیطی بود. تحقیق حاضر ازنظر ماهیت محتوایی توصیفی و از منظر هدف کاربردی است. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر یا به عبارتی جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره ی متوسطه اول و دوم سال تحصیلی 1402-1401 شهرستان نمین به تعداد 2646 نفر می باشند. روش نمونه گیری به کار گرفته شده، نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بوده و با توجه به ناهمگون بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای نیز استفاده گردید که از میان جامعه ی آماری پیش گفته، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 292 نفر (99 نفر زن و 193 نفر مرد) انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای پاسخ به سؤال پژوهشی از طریق پرسشنامه های کتبی استاندارد جمع آوری شد. نتایج به دست آماده حاکی از آن است که هوش معنوی با مقدار (0/224 Beta= و 0/05p<) با بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین حمایت محیطی نیز با مقدار (0/690 Beta= و 0/05p<) با بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد. به طورکلی توجه به عملکرد تحصیلی دانش آموزان و بهبود شرایط تحصیلی یکی از اهداف اصلی آموزش وپرورش است که در این زمینه هوش معنوی و حمایت خانواده و اساتید و همسالان نقش بسزایی دارند.